پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای ذهنی

فرامرز قره گوزلو، جبراییل نسل سراجی، عادل مظلومی، علی نحوی، علی مطیع نصرآبادی، عباس رحیمی فروشانی، محمدرضا آشوری، مهدی سمواتی،
دوره 1، شماره 1 - ( 6-1392 )
چکیده

مقدمه: خستگی ذهنی یکی از علل اصلی حوادث جاده­ای است. بیش از 30 درصد حوادث به علت خواب­آلودگی و خستگی راننده اتفاق می­افتد، لذا شناسایی ابزارها و روش­هایی به منظور تشخیص زود هنگام خستگی و خواب ­آلودگی از اهمیت بسیاری در پیشگیری از حوادث برخورداراست. در این میان استفاده از روش­های بیولوژیکی مانند EEG می­تواند از معتبرترین روش­ها باشد.

مواد و روش­ها: مطالعه حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در روی 19 نفر از رانندگان سواری مرد انجام­گردید. به منظور القای بیشتر خستگی از رانندگان خواسته­شد که حداقل 18 ساعت قبل از آزمایش نخوابند و 12 ساعت پیش از آن از خوردن نوشیدنی­های کافیین­دار و مواد محرک خودداری نمایند. وضعیت خواب رانندگان از طریق فرم یادداشت خواب از یک هفته قبل کنترل می­شد. رانندگان می­بایست یک جاده 110 کیلومتری را با سرعت 90 کیلومتر در ساعت با حفظ مسیر حرکت طی­کنند. میزان خستگی ذهنی در هر 10 دقیقه با مقیاس خواب­آلودگی کرولینسکا ثبت می­شد. همچنین ارزشیابی ویدیویی از چهره راننده از لحاظ خستگی در هر 10 دقیقه توسط دو نفر از پژوهشگران آموزش­دیده انجام می­شد. در طول رانندگی روی شبیه­ساز، امواج مغزی با 16 کانال ثبت می­شد. پس از فیلترکردن و حذف سیگنال­های مزاحم، توان نسبی و مطلق آلفا در کانال­های مختلف محاسبه گردید. سپس از  آمار توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون تی زوجی برای آزمون همبستگی و مقایسه میانگین­ها در 10 دقیقه ابتدایی و انتهایی رانندگی استفاده شد.

یافته ­ها: این مطالعه نشان­داد که بین میزان خودارزیابی خستگی در 10 دقیقه ابتدایی و انتهایی مسیر اختلاف معنادار وجود داشت(001/0>P). این امر در مورد ارزشیابی ویدیویی نیز صدق می­کرد. میانگین توان مطلق آلفا در 10 دقیقه انتهایی نسبت به 10 دقیقه ابتدایی مسیر افزایش معنادار داشت(001/0>P) ، در حالی­که توان نسبی آلفا در 10 دقیقه انتهایی نسبت به 10 دقیقه ابتدایی مسیر تفاوتی نداشت.

نتیجه­ گیری: خستگی ذهنی راننده یکی از مشکلات بسیار مهم رانندگان از دیدگاه ایمنی جاده به حساب می­آید. این مطالعه حاکی­است که امواج مغزی و بویژه توان مطلق آلفا می­تواند شاخص خوبی برای پیش­بینی زودهنگام خستگی ذهنی راننده باشد.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA
شیرازه ارقامی، ابوالفضل قریشی، کوروش کمالی، مسعود فرهادی،
دوره 1، شماره 1 - ( 6-1392 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

مقدمه: خستگی ذهنی عبارت است از خسته شدن جسم یا روح که می‌تواند بر اثر استرس، کار زیاد، مصرف زیاد دارو و یا بیماری جسمی یا روحی ایجاد شود. خستگی از عوامل کاهنده بهره‌وری و نیز بروز حوادث است. بنابراین، اندازه‌گیری آن اهمیت دارد. این مطالعه با هدف تعیین میزان همخوانی اندازه‌گیری خستگی ذهنی بر اساس نتایج مقیاس خوداظهاری VAS و دستگاه فلیکرفیوژن انجام گرفته است.

مواد و روش­ها:  یک مطالعه مقطعی روی 30 نفر از دانشجویان انجام شد. پس از آنکه شرکت‌کنندگان وظایف فکری را (حل تمرینات ریاضی و پاسخ‌دهی به پرسشنامه MMPI انجام دادند، خستگی ذهنی آنها با استفاده از مقیاس خوداظهاری VAS و دستگاه فلیکرفیوژن اندازه‌گیری و نتایج آن به‌وسیله آزمون تی‌زوجی و ضریب همبستگی اسپیرمن (سطح معنی داری کمتر از05/0) در نرم افزار SPSS V11.5  آنالیز شد.

یافته­ ها: نتایج اندازه‌گیری با هر دو روش مقیاس خوداظهاری VAS و دستگاه فلیکرفیوژن نشان داد، خستگی ذهنی پس از انجام هر یک از وظایف فکری نام‌برده افزایش معنی‌دار می‌یابد. اما نتایج دو روش با یکدیگر همخوانی ندارند.

نتیجه ­گیری: با توجه به اینکه مقیاس خوداظهاری VAS یک روش ذهنی (سابجکتیو) است، به‌نظر می‌رسد عدم‌همخوانی دو روش، بیشتر مربوط به ناکارآمدی این مقیاس باشد. بنابراین پیشنهاد می‌شود بررسی مجدد با روش‌های دقیق‌تر مانند الکتروآنسفالوگرام صورت گیرد.


شیرازه ارقامی، مریم مرادی، فاطمه حبیبی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

مقدمه: خستگی رانندگان عاملی مؤثر بر بروز حوادث ترافیکی است. در اکثر جوامع، آمدوشد گروه چشمگیری از افراد با استفاده از اتوبوس‌های درون‌شهری صورت می‌گیرد؛ بنابراین خستگی رانندگان این اتوبوس‌ها نه‌تنها می‌تواند موجب فرسودگی شغلی آنها شود، بلکه ممکن است با تأثیر بر بروز حادثه افراد عادی جامعه را در معرض خطر قرار دهد. تاکنون روش‌هایی گوناگون برای سنجش خستگی ذهنی مطرح شده است. کاربرد پرسشنامه، نسبت به دیگر روش‌ها سریع‌تر بوده و دسترسی به آن در محیط اجرایی آسان‌تر است. هدف این مطالعه طراحی پرسشنامه خستگی ذهنی برای رانندگان اتوبوس درون‌شهری است.

مواد و روش­ها: برای اجرای مطالعه، ابتدا با استفاده از معیارهای پژوهش کیفی (مصاحبه با پرسش‌های نیمه ساختاریافته و پرسش‌های جستجوگر؛ و نیز توجه به دستیابی به اشباع داده‌ها) با رانندگان اتوبوس‌های درون‌شهری مصاحبه شد تا ویژگی‌های خستگی ذهنی در این شغل از زبان خود آنها مشخص گردد. پس از مصاحبه با 30 نفر، داده‌ها به اشباع رسید و نمونه‌گیری متوقف شد. آنالیز مصاحبه‌ها موجب دستیابی به درون‌مایه‌ها (themes) شد که با جمع‌بندی آنها فهرست اولیه‌ای از گویه‌ها (items) به دست آمد. سپس، ویژگی‌های روان‌سنجی پرسشنامه با بهره‌گیری از معیارهای روایی محتوا و همسانی درونی مورد بررسی قرارگرفت. روایی محتوا بر اساس رویه لوشی انجام شد. بر پایه این رویه، گویه‌هایی که شاخص CVR آنها حداقل 99/0 و شاخص CVI آنها حداقل 75/0 به دست آید، از نظر روایی محتوا پذیرفتنی‌اند. برای تعیین سازگاری درونی، پرسشنامه نهایی توسط 200 نفر تکمیل شد و داده‌ها در نرم‌افزار SPSS16 برای تعیین میزان پایایی (آلفای کرونباخ) با معیار پذیرش 7/0 آنالیز شد.

یافته‌ها: در مصاحبه با 30 تن از رانندگان، فهرست اولیه‌ای با 26 گویه تهیه شد. در این میان، مقدار شاخص CVR‌ در نُه گویه کمتر از 99/0 بود که موجب حذف آن‌ها گردید و گویه‌های پرسشنامه به 17 مورد رسید. گویه‌ها همگی از سادگی، وضوح و ارتباط کافی (75/0CVI=) برخوردار بودند. میزان آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد و نشان داد که پرسشنامه نهایی از پایایی درونی برخوردار می‌باشد.

نتیجه‌گیری: می‌توان از این پرسشنامه که از نظر روایی و پایایی تأیید شده، برای ارزیابی خستگی رانندگان اتوبوس درون‌شهری استفاده کرد.


مژگان ذواکتافی، سید ابوالفضل ذاکریان، علیرضا چوبینه، سمانه نعمت الهی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

مقدمه: پیشرفت فناوری و تکنولوژی مدرن، محیطهای کاری جهان امروز را تغییر داده و افراد شاغل در این محیطها را متحمل خواستهها و نیازهای ذهنی و شناختی بیشتری کرده است. اتاق کنترل، نمونهای از این محیطهای کاری است. در حال حاضر، ارزیابی بارکاری ذهنی نقطهای کلیدی در تحقیق و توسعه روابط انسان- ماشین میباشد. هدف مطالعه حاضر، اعتبارسنجی یک روش تحلیلی در ارزیابی بارکاری ذهنی موردنیاز اپراتورهای اتاق کنترل نیروگاه سیکل ترکیبی فارس میباشد.

روشکار: مطالعه حاضر، مطالعهای بنیادی- کاربردی از نوع مقطعی میباشد که در ابتدا، بهمنظور آشنایی با مراحل انجام کار اپراتورهای اتاق کنترل، تجزیه و تحلیل وظایف انجام گرفت. سپس، با استفاده از تکنیک VACP، میزان بارکاری ذهنی موردنیاز برای انجام هر یک از مراحل کار تعیین گردید. نهایتاً، با بررسی ضریب همبستگی پیرسون مقادیر تعیینشده از تکنیک VACP با نتایج حاصل از پرسشنامه NASA-TLX که از 18 اپراتور جمع آوری شده بود، اعتبارسنجی روش موردنظر، انجام گرفت.

یافتهها: بر اساس نتایج بهدستآمده، همبستگی میان مقادیر تعیینشده از تکنیک VACP و مقادیر بهدستآمده از پرسشنامه NASA-TLX، مثبت و معنیدار شد.

نتیجهگیری: با توجه به وجود همبستگی بالا میان نتایج تکنیک VACP و نتایج حاصل از پرسشنامه NASA-TLX، و با توجه به قابلیت به کارگیری تکنیک VACP در مراحل ابتدایی طراحی در مقایسه با روش NASA-TLX، این روش پیشنهادی بهعنوان یک ابزار بررسی برای پیشبینی بارکاری ذهنی اپراتورهای اتاق کنترل، مناسب میباشد.


فخرالدین احمدی کانرش، ایرج علیمحمدی، جمیله ابوالقاسمی، کاظم رحمانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی صدا یکی از مهم‌ترین عوامل فیزیکی زیان‌آور در محیط‌های کاری در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه محسوب می‌شود که اثرات مشهودی بر کیفیت زندگی کارگران می‌گذارد. هدف این پژوهش بررسی اثرات روانی و فیزیولوژیکی ناشی از مواجهه مزمن با صدا است.
روش کار: این پژوهش مقطعی است که بر ۲۵۰ نفر از کارگران صنعت خودرو‌سازی در سال ۱۳۹۷ به صورت تصادفی انجام شد. برای بررسی میزان پرخاشگری و آزردگی افراد در پژوهش از پرسشنامه باس و پری و آزردگی استفاده شد. همچنین فشار‌خون با استفاده از فشار‌سنج جیوه‌ای ALPK۲ اندازه گیری شد. 
یافته‌ها: اختلاف معنی‌داری در میزان فشار‌خون سیستولیک، دیاستولیک و آزردگی صوتی در گروه‌های با تراز فشار صوت کمتر و بیشتر از ۸۵ دسی‌بل وجود دارد (۰/
۰۰۱>P). نتایج رگرسیون چند‌متغیره به‌خوبی نشان می‌دهد که بین میزان آزردگی و تراز فشار صوتی با فشار‌خون کارگران ارتباط معنی‌داری وجود دارد(۰/۰۱>P). همچنین بین مؤلفه‌های پرخاشگری با تراز فشار صوت نیز همبستگی معنی‌داری مشاهده شد (۰/۰۱>P).
نتیجه‌گیری: مواجهه مزمن با صدا در محیط‌های کار با تغییرات روان‌شناختی‏ و فیزیولوژیک، مانند فشار‌خون و سطح پرخاشگری، افراد همراه است و اجرای برنامه‌های پیشگیرانه در کاهش بروز این اختلالات روانی و فیزیولوژیک مؤثر است.

 


بهزاد فولادی دهقی، عباس محمدی، لیلا نعمت پور،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: خستگی ذهنی وضعیتی است که با فعالیت طولانی‌مدت شناختی ایجاد می‌شود. خستگی ذهنی به فعالیت بیش از حد مغزی منجر می‌شود که در آن سلول‌های مغزی خسته و مانع بهره‌وری فرد و عملکرد کلی شناختی می‌شود. هدف از این پژوهش ارزیابی خستگی ذهنی دانشجویان با استفاده از شاخص‌های مغزی است.
روش کار: این پژوهش توصیفی ـ تجربی است که روی ۲۰ تا از دانشجویان دانشکده بهداشت با میانگین (انحراف معیار) سنی ۲۴/۴۰ (۳/۷۳) سال در سال ۱۳۹۷ در دانشگاه علوم‌پزشکی اهواز انجام شده است. برای بررسی عملکرد شرکت‌کنندگان از آنها خواسته شد متنی با غلط‌های املایی را بررسی و آن غلط‌ها را تصحیح کنند. این فعالیت در ۵ مرحله ۱۵‌ دقیقه‌ای انجام شد. در همه مراحل الکتروانسفالوگرام (EEG) آنها ثبت و در هر مرحله مقیاس آنالوگ بصری توسط شرکت‌کنندگان تکمیل شد. از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۴،  برای تجزیه‌ و‌ تحلیل داده‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: فعالیت امواج آلفا، بتا و تتا در ۱۵ دقیقه اول به‌ترتیب، ۰/۳۰±۰/۸۹، ۰/۳۳±۰/۷۰ و ۰/۳۶±۱/۱۹ و ۱۵ دقیقه آخر به‌ترتیب ۰/۳۴±۰/۶۳، ۰/۲۶±۰/۵۵ و ۰/۳۴±۱/۰۳ بود. کاهش در فعالیت امواج مغز افزایش میزان خستگی ذهنی آنها را نشان می دهد. همچنین افراد با مقیاس آنالوگ بصری بیان داشته‌اند که دچار خستگی ذهنی شده‌اند. مطابق با نتایج ارتباط معنی داری بین EEG و مقیاس آنالوگ بصری دانشجویان دیده نشد.
نتیجه‌گیری: امواج آلفا، بتا و تتا می‌توانند شاخص‌های مناسبی برای ارزیابی خستگی ذهنی باشند. همچنین خستگی ذهنی می‌تواند عاملی باشد که بر دقت و عملکرد افراد تأثیر بگذارد؛ به‌گونه‌ای که به کاهش توجه و بازدهی آنها منجر شود.

فاطمه رستمی، مریم فیض عارفی، امین بابایی پویا، اعظم جهانگیری مهر،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پرستاران جز کارکنان اصلی هر بیمارستانی هستند. تعداد مراجعین زیاد ، حجم کار بالا و کمبود پرسنل باعث افزایش بار کار ذهنی در پرستاران می شود. از طرفی کاهش میزان کنترل فرایند کاری منجر به فشار روانی می شود .هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی گری کنترل شغلی در تبیین ارتباط بین رضایت شغلی و  بارکار ذهنی در پرستاران است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی بر روی  ۱۸۸ پرستار بیمارستان های آموزشی شهر شوشتر و اردبیل در سال ۱۳۹۸ انجام شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه NASA-TLX، پرسشنامه رضایت شغلی JDI و پرسشنامه کنترل شغلی بود.  جهت تحلیل داده ها  از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون  با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ و نرم افزار AMOS نسخه ۱۸صورت گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج مدل نهایی از برازش خوبی برخوردار بود (۰/۸۵۹ =  GFI، ۰/۹۲۱= CFI، ۰۶۷/۰=RMSEA ). همچنین نتایج نشان داد بین بار کار ذهنی و رضایت شغلی رابطه معنی دار وجود دارد (۰/۰۰۱ >p ، ۰/۳۳- r=) و این رابطه با حضور کنترل شغلی افزایش یافته است (۰/۰۰۱ >p ، ۰/۴۲- r=).
نتیجه گیری: میزان بالای کنترل شغلی، با افزایش میزان رضایت شغلی و کاهش بار کار فکری همراه است. در نتیجه جهت کاهش بار کار فکری و افزایش رضایت شغلی می توان کنترل شغلی  پرستاران را جهت بهبود شرایط کاری افزایش داد.

سمیرا برکات، حبیب الله دهقان، حسین ابراهیمی، بهنام مرادی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: احساس حرارتی حسی مستقیم از درجه حرارت هوا نیست، بلکه به چگونگی احساس افراد و تجربه حسی و پدیده روانی مربوط است که می‌تواند بر عملکرد، بهره‌وری، نگرش و احساس رضایت آنان تأثیرگذار باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین احساس حرارتی ذهنی و ارتباط آن با استرس، اضطراب، افسردگی و عملکرد شناختی دانشجویان انجام شد.
روش کار: مطالعه توصیفی – تحلیلی حاضر روی ۱۶۷ نفر از دانشجویان پسر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در فصل زمستان (اواسط دی ماه تا آخر بهمن ماه) سال 1397 انجام شد. احساس حرارتی ذهنی دانشجویان در یک مقیاس هفت نقطه‌ای و دمای محیط و رطوبت در اتاق مربوط به هر دانشجو اندازه‌گیری شد. برای سنجش استرس، اضطراب از پرسشنامه DASS-42 و عملکرد شناختی از دستگاه "Reaction Timer" استفاده شد. داده‌های جمع‌آوری شده نیز با نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۰ تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: میزان استرس، اضطراب و افسردگی دانشجویان به ترتیب ۴۰، ۴۷/۳ و ۴۱/۳ درصد بود. میانگین دمای محیط خوابگاه C
° ۲۰/۳۲۶، میانگین رطوبت نسبی ۵۶/۷۸ و احساس حرارتی ذهنی ۲۹/۹ درصد دانشجویان از دمای محیط در مقیاس خنثی بود. ارتباط معنی‌داری بین احساس حرارتی ذهنی دانشجویان با استرس، اضطراب و میانگین زمان واکنش تشخیصی، انتخابی رنگ‌ها، انتخابی صداها، تعداد خطاها در بخش تشخیصی و انتخابی صدا به دست آمد.
نتیجه‌گیری: زمانی که احساس حرارتی ذهنی دانشجویان فاقد احساس حرارتی خنثی باشد و در سطوح مختلف احساس گرما یا سرما قرار بگیرد، بر استرس، اضطراب و آزمون های زمان واکنش (زمان واکنش تشخیصی، زمان واکنش تشخیصی رنگ ها و صداها) تأثیر منفی دارد؛ به طوری که استرس، اضطراب، مدت زمان واکنش به محرک ها و تعداد خطاها افزایش می یابد. همچنین احساس ذهنی دانشجویان از دمای محیط اطراف خود به عنوان فاکتوری بسیار مهم و تأثیرگذار به دست آمد؛ زیرا علاوه بر اینکه بر استرس و اضطراب مؤثر بود، بر زمان واکنش تشخیصی و انتخابی آنان نیز تأثیر به سزایی داشت.
 
- سید ابوالفضل ذاکریان، - بهرام کوهنورد،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: الکتروآنسفالوگرافی ازجمله روش‌های غیرتهاجمی و نسبتاً ارزان است که می‌تواند جهت ارزیابی نوروفیزیولوژی و عملکردهای شناختی مورداستفاده قرار گیرد. این مطالعه مروری سیستماتیک باهدف کاربرد الکتروانسفالوگرافی (EEG) در علم ارگونومی انجام شد.
روش ­کار: در این مطالعه مروری، کلیه مقالات چاپ‌شده به زبان فارسی و انگلیسی درزمینه کاربرد الکتروانسفالوگرافی در ارگونومی از بازه زمانی ۱ فروردین ۱۳۸۹ لغایت ۱ فروردین ۱۴۰۰ (march ۲۰۱۰  ۲۰تا ۲۱ march ۲۰۲۱) موردبررسی قرار گرفتند. برای این منظور جستجوی نظام‌مند مقالات با استفاده از کلمات کلیدی ارگونومی شناختی، خستگی ذهنی، الکتروانسفالوگرافی، EEG و امواج مغزی در پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed, Google Scholar, Web of science, SID, Scopus, Magiran Iran Medex انجام گردید.
یافته‌ها: بیشتر مطالعات طی سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ صورت گرفته است (۴۱ مقاله) و اکثر افراد موردمطالعه نیز رانندگان خودرو بودند. مقالات انتخاب‌شده در هفت حیطه خستگی ذهنی، بارکاری ذهنی، تلاش ذهنی، خستگی دیداری، بار حافظه کاری، احساسات و استرس و تشخیص خطا مورد بررسی قرار گرفتند. مجله Perceptual and Motor Skills و بعد از آن Applied Ergonomics بیشترین تعداد مقالات مربوطه را منتشر کرده بودند.
نتیجه گیری: در مطالعات بررسی‌شده ارزیابی حالات روانی فرد، به‌ویژه هنگام رانندگی با یک وسیله نقلیه، بیشتر موردمطالعه قرارگرفته است و از طریق آن کارهای ردیابی، نظارت و کارهای مختلف حافظه کاری دنبال شده است. تحقیقات آینده باید بر استفاده از روش‌های محاسباتی متمرکز باشد که ماهیت پویا و غیرثابت داده‌های EEG را در نظر می‌گیرند. چنین رویکردی می‌تواند توسعه سیستم‌های تشخیص خستگی و سیستم‌های تطبیقی خودکار را تسهیل کند.

غلا‌م‌عباس شیرالی، عباس محمدی، عاطفه الیاسی گماری،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده

اهداف: پارامترهای روان‌شناختی از جمله مهم‌ترین مؤلفه‌ها در تعیین کارآیی شغلی کارکنان در محیط‌های کاری بوده و می‌تواند به شدت تحت تأثیر بیماری‌های همه‌گیر مانند کووید-۱۹ قرار گیرد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر همه‌گیری کووید-۱۹ بر بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی کادر درمان در ایران انجام شد.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه‌ی مورد- شاهدی، در بین پرسنل کادر بهداشت و درمان دو بیمارستان در استان تهران در سال ۱۴۰۰ انجام پذیرفت. کلیه‌ی کارکنان شاغل در دو بیمارستان به روش سرشماری، وارد مطالعه شدند. تعداد کل افراد مورد مطالعه، ۴۱۲ نفر بود. برای بررسی بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی به ترتیب از پرسش‌نامه‌های بار کاری ذهنی NASA-TLX و پرسش‌نامه‌ی فرسودگی شغلی ماسلاچ (Maslach Burnout Inventory) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های Independent t-test و Chi-square تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین سن، سابقه‌ی کار، ساعت کار روزانه و شاخص توده‌ی بدنی کارکنان مورد مطالعه به ترتیب ۱۱/۴۸ ± ۳۶/۷۰ سال، ۷/۱۳ ± ۱۲/۵۳ سال، ۳/۱۳ ± ۹/۶۴ ساعت و ۴/۷۳ ± ۲۳/۸۹ کیلوگرم بر متر مربع بود. تفاوت معنی‌داری بین دو گروه مورد و شاهد در مقادیر بار کاری ذهنی (۰/۰۱۱ = P) و فرسودگی شغلی (۰/۰۰۱ = P)، وجود داشت.
نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از مطالعه‌ی حاضر نشان داد که شیوع کووید-۱۹ می‌تواند مقادیر متغیرهای بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی پرسنل بهداشت و درمان را در محیط‌های درمانی افزایش دهد. بنابراین، انجام اقدامات کنترلی و مداخلات روان‌شناختی به منظور بهبود سلامت روانی و جسمانی پرسنل و کادر بهداشت و درمان در طی همه‌گیری کووید-۱۹ کاملاً ضروری است.

رشید حیدری مقدم، علی‌رضا مرتضی‌پور، خدیجه نجفی قبادی، حمید سعیدنیا، سعیده مسافرچی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده

اهداف: اهمیت شغل جراحی و میزان بار کار بالای آن بر کسی پوشیده نیست. تاکنون مطالعات مختلفی با ابزار ناسا-تی‌ال‌ایکس و دیگر ابزارهای رایج برای اندازه گیری بار کاری جراحان استفاده شده است. مطالعه حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین بارکارذهنی جراحان با بهره‌وری آن‌ها از طریق اعتبار‌یابی ابزار تخصصی این شغل در فرهنگ ایرانی می‌باشد.
روش ‌‌‌کار: پس از بررسی روایی و پایایی ابزارهای "SURG-TLX" و بهره وری، از آنها در میان ۶۰ جراح برای بررسی ارتباط بارکاری با بهره‌وری آن‌ها (ابزار WHO-HPQ) استفاده گردید. از شاخص‌های روایی محتوا، ضریب آلفا کرونباخ و ضریب همبستگی اسپیرمن برای تحلیل نتایج استفاده گردید.
یافته‌ها: هر دو ابزار در فرهنگ ایرانی دارای روایی و پایایی مطلوب بودند. نتایج ارتباط زیرمقیاس‌های بارکارذهنی با ابعاد مختلف بهره‌وری نشان داد که بین بعضی از ابعاد بار کارذهنی شامل نیازهای ذهنی (ضریب همبستگی ۰/۶۵- و سطح معناداری ۰/۰۲)، نیازهای فیزیکی (ضریب همبستگی ۰/۵۴- و سطح معناداری ۰/۰۴) و نیازهای زمانی (ضریب همبستگی ۰/۴۴- و سطح معناداری ۰/۰۲) با نمره کلی بهره‌وری ارتباط معکوس و معنادار وجود داشت. علی‌رغم ارتباط معکوس بقیه ابعاد بار کار ذهنی با نمره کلی بهره‌وری در جراحان، این ارتباط معنادار نبود. نتایج حاکی از ارتباط معکوس و معناداری بین بعضی از زیر مقیاس‌های بارکارذهنی و بعضی از زیر مقیاس‌های بهره‌وری بود.
نتیجه‌گیری: علاوه بر امکان استفاده از این ابزارها در مطالعات آتی کشور ایران، با توجه به ارتباط مستقیم بارکاری و بهره‌وری در جراحان، می‌توان تدابیری برای حفظ بار کاری در سطح استاندارد و پیشگیری از کاهش بهره وری آنان اندیشید.

زهرا رفعت، حمیدرضا مختاری نیا، محسن واحدی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

اهداف: تغییرات بار کار ذهنی با عملکرد و میزان خستگی، استرس، خطای انسانی و نارضایتی شغلی ارتباط دارد. پرسش‌نامه‌‌ها ابزارهایی ساده، دردسترس و معتبر برای سنجش بار کار ذهنی هستند؛ لذا، هدف این مطالعه ترجمه، انطباق فرهنگی و بررسی خصوصیات روان‌سنجی پرسش‌نامه‌ی‌ بار کاری ذهنی کارمن-کیو است.
روش ‌‌‌کار: در این مطالعه، تعداد ۲۹۶ نفر (۱۰۰ نفر خانم و ۱۹۶ نفر آقا) با میانگین سنی ۳۸/۹۵ و انحراف معیار ۷/۶۱ سال از شاغلان در بخش‌های صنعتی و اداری در چندین مرکز در شهرستان ساوه شرکت کردند. فرایند ترجمه و انطباق فرهنگی مطابق با گایدلاین‌های مرتبط انجام شد و دارای مراحل ترجمه‌ی رو به جلو  و عقب، سنتز کردن و تهیهی نسخه‌ی نهایی، انجام پایلوت و سپس، تأیید نهایی نسخه‌ی فارسی بود. ویژگی‌های روان‌سنجی شامل روایی صوری (سادگی و خوانایی)، روایی محتوا (از طریق شاخص روایی محتوا)، روایی همگرا (از طریق هم‌بستگی با پرسش‌نامه‌ی ناسا-تی‌ال‌ایکس) و همسانی درونی (با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ) بود.
یافته‌ها: ترجمه، انطباق فرهنگی و روایی صوری طبق گایدلاین‌های مطرح‌شده انجام شد و اصلاحات مختصری در پرسش‌نامه صورت گرفت. مقادیر شاخص روایی محتوا برای هریک از گویه‌ها و کل آن‌ (۰/۹۱۴) قابل قبول بود. مقدار آلفای کرونباخ برای کل آیتم‌‌ها (۰/۹۱) و برای هر زیرمقیاس (بالاتر از ۰/۸) قابل قبول بود. ضریب هم‌بستگی پیرسون رابطه‌ای متوسط تا خوب را بین مقیاس‌های کارمن-کیو و ناسا-تی‌ال‌ایکس نشان داد.
نتیجه‌گیری: نسخه‌ی فارسی پرسش‌نامه‌ی کارمن-کیو ابزاری معتبر (روا) و تکرارپذیر (پایا) برای ارزیابی بار کار ذهنی در جامعه‌ی ایرانی است.

حانیه عبدی، سید ابوالفضل ذاکریان، کمال اعظم، پیام خانلری بانیارانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

اهداف: از جمله نگرانی­ های مهم جوامع امروزی حوادث جاده ­ای، خسارات و تلفات مربوط به آن است. بار کاری ذهنی یکی از عوامل اصلی انسانی است که خود می­تواند سبب بروز عوامل دیگری نظیر استرس و خشم شود. مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی بار کاری ذهنی و میزان تأثیر آن در تغییر مؤلفه ­های خلقیات رانندگان انجام شده است.
روش ‌‌‌کار: تعداد ۸۸ راننده‌ی تاکسی گردشی شهر قزوین برای بررسی مؤلفه ­های مدنظر در این مطالعه شرکت کردند. از پرسش‌نامه‌ی بار کاری ذهنی دالی برای ارزیابی بار کاری ذهنی و از پرسش‌نامه‌ی پومز برای سنجش مؤلفه ­های خلقیات رانندگان استفاده شد. بر اساس سناریو طراحی­ شده‌ی رانندگی در مسیرهای پرترافیک، متغیرهای مدنظر ارزیابی شدند و به ­منظور بررسی ارتباط میان آن­ها، از آزمون­ t زوجی و آنالیز هم‌بستگی پیرسون در نرم­ افزار SPSS نسخه‌ی ۲۴ استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سابقه‌ی کار و سن رانندگان برابر با ۴۶/۶۰ و ۱۳/۴۷ سال با انحراف معیار ۱۰/۱۲ و ۹/۳۹ سال بـود. یافته‌های بـه‌دست‌آمده نشان داد کـه با رانندگی در مسیرهـای پرترافیک، بر میزان میانگین بار کاری ذهنی رانندگان به­ مراتب افزوده ­شده و این افزایش معنادار است (۰/۰۰۱>P). با افزایش بار کاری ذهنی رانندگان، از برخی مؤلفه ­های خلقیات که جنبه‌ی مثبتی دارند (مانند شادکامی و سرزندگی) ((۰/۱۵۷=P) (۰/۱۴۳- =r)، (۰/۰۵۰=P) (۰/۶۴۶- =r)) کاسته و بر مؤلفه‌ی خلقی افسردگی رانندگان افزوده شده است (*۰/۲۴۸ =P) (۰/۰۲۰=r).
نتیجه‌گیری: بـر اساس یافته‌هـای حـاصل از مطالعه، با تداوم فعالیت رانندگی، بر میزان بار کاری ذهنی رانندگان افزوده شده است، ولی ارتباطی مبنی بر تأثیر این مؤلفه بر مؤلفه ­های خلقیات مشاهده نشد.

روح‌اله فلاح مدواری، ریحانه سفیدکار، رضا رئیسی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

اهداف: بارِ کاری ذهنی و خستگی مزمن در محیط‌ کار چالش‌هایی هستند که بر توانمندی و سلامت کارکنان تأثیر می‌گذارند. هدف این پژوهش بررسی هم‌بستگی بین خُرده‌‌مقیاس‌های بارِ کاری ذهنی و ابعاد مختلف فیزیکی و ذهنی خستگی مزمن در صنایع کوچک و مشاغل مرتبط است.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه توصیفی‌تحلیلی مقطعی در شاغلان صنایع کوچک اقلید با حجم نمونه ۲۴۷ نفر انجام شد. داده‌ها با استفاده از سه پرسش‌نامه شامل اطلاعات دموگرافیک، NASA-TLX و Chalder fatigue scale  جمع‌آوری شدند. برای تحلیل داده‌ها از آزمون هم‌بستگی اسپیرمن و نرم‌‌افزار SPSS استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که اختلاف معناداری بین فراوانی سطوح وضعیت تاهل، رده های سنی و سابقه کار در مشاغل مختلف وجود دارد، ولی بین سطح تحصیلات این اختلافات معنادار نیست. بیشترین میانگین نمره خُرده‌‌مقیاس‌های بارِ کاری ذهنی مربوط به خُرده‌مقیاس نیاز فیزیکی و کمترین آن به خُرده‌مقیاس سرخوردگی اختصاص داشت. اختلاف معناداری بین نمرات خُرده‌‌مقیاس‌های بارِ کاری ذهنی در رده‌های شغلی مختلف مشاهده شد، اما نمرات ابعاد خستگی فیزیکی و ذهنی در انواع شغل‌ها تفاوت معناداری نداشت. تمامی خُرده‌مقیاس‌های بارِ کاری ذهنی به‌جز عملکرد، ارتباط مستقیمی با ابعاد خستگی فیزیکی و ذهنی داشتند، درحالی‌که خُرده‌مقیاس عملکرد ارتباط معکوس نشان داد.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش بر اهمیت درک دقیق‌تر ارتباط بین بارِ کاری ذهنی و خستگی در محیط‌های کاری تأکید دارند و می‌توانند به بهبود شرایط کاری و کیفیت زندگی شاغلان در صنایع کوچک کمک کنند.

شیوا محمدجانی کومله، محمد امین رشیدی، عظیم اکبری،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

اهداف: کارمندان بخش اداری به‌دلیل سروکار داشتن طولانی‌مدت با رایانه اغلب در معرض ابتلا به اختلالات اسکلتی‌عضلانی قرار دارند. همچنین به‌دلیل سروکار داشتن روزانه با ارباب‌رجوع دارای بارِ کاری ذهنی بالا و استرس شغلی هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع اختلالات اسکلتی‌عضلانی، بارِ کاری ذهنی، سلامت عمومی و استرس شغلی کارمندان اداری به جهت ارتقای شرایط کاری آنان است.
روش ‌‌‌کار: مطالعه از نوع مقطعی توصیفی‌تحلیلی است که در بین کارمندان اداری یک شرکت مهندسی در سال ۱۴۰۰ انجام شد و در نهایت ۱۱۹ نفر در مطالعه به روش سرشماری شرکت کردند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش‌نامه اطلاعات دموگرافیک و چک‌لیست‌های ROSA، کرنل، NASA-TLX، GHQ و استرس شغلی HSE-UK استفاده شد و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS، آمار توصیفی و آزمون‌های تی تست مستقل و آنالیز واریانس یک‌طرفه انجام گرفت.
یافته‌ها: براساس ارزیابی پوسچر با روش ROSA، میانگین نمره نهایی ROSA برابر با ۱/۰۳±۴/۳۳ به دست آمد. بررسی بارِ کاری ذهنی با شاخص NASA-TLX نشان داد که ۷۸% کارکنان دارای بارِ کاری ذهنی بالا هستند. طبق پرسش‌نامه GHQ، میانگین نمره نهایی سلامت عمومی نیز ۱۱/۷۳±۲۴/۴ است. همچنین، براساس پرسش‌نامه استرس شغلی HSE-UK، بیش از ۸۰% (۱۰۳ نفر) کارکنان دارای استرس شدید و ۱۲% (۱۵ نفر) در وضعیت استرس بحرانی بودند. ارتباط معناداری بین استرس شغلی با شاخص توده بدنی و سن مشاهده شد (۰/۰۵>P).
نتیجه‌گیری: اقدامات مداخله‌ای و کنترلی درجهت بهبود وضعیت اختلالات اسکلتی‌عضلانی، بارِ کاری، سلامت عمومی و استرس شغلی امری لازم به نظر می‌رسد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb