پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای بار کار

مجید فلاحی، مجید معتمد زاده، زهرا شریفی، رشید حیدری مقدم، علیرضا سلطانیان،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

مقدمه: پیشرفت فنآوری و استفاده از سیستمهای پیچیده در محیطهای کار بار کار فکری زیادی به اپراتورها تحمیل میکند. از اینرو پایش پیوسته آن میتواند به پیشگیری از عوارض روانی و حفظ سلامت روانی آنها کمک کند. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر سطوح بار کار فکری بر پاسخهای فیزیولوژک و ذهنی انجام گردید.

روشکار: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی بر روی 16 نفر از دانشجویان سالم در شرایط آزمایشگاهی در سال 1393 انجام گردید. شاخصهای فیزیولوژیک: الکتروکاردیوگرافی و الکترومیوگرافی سطحی در شش مرحله (استراحت، کارفکری زیاد، متوسط، کم، خیلی کم و استراحت بعد) با استفاده از دستگاه NeXus-4 اندازهگیری شدند و شاخص بار کار ناسا بلافاصله پس از انجام هر سطح از کار فکری تکمیل گردید. دادهها توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 در سطح معنیداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافتهها: نتایج مطالعه تفاوت معنیداری را برای میانگین شاخص بار کار ناسا در بین سطوح مختلف بار کار فکری نشان داد (05/0 > P). همچنین نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنیداری بین شاخص ضربان قلب و برخی از پارامترهای تغییرپذیری ضربان قلب در شش مرحله وجود داشت (05/0 > P) اما برای فعالیت عضلات شانه تفاوت معنیداری مشاهده نشد.

نتیجهگیری: سطوح مختلف بار کار فکری بر پاسخ ذهنی و برخی از پاسخهای فیزیولوژیک افراد میتواند تأثیر بگذارد. از اینرو در چنین محیط کاری اجرای برنامه ارگونومی برای مدیریت سلامت روانی، ضروری به نظر خواهد رسید.


حمیدرضا صمدی، رضا کلانتری، فاطمه مصطفوی، احمد زنجیرانی فراهانی، احسان بخشی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

مقدمه: خستگی مرتبط با کار یکی از عوامل ایجاد نگرانی حتی در بسیاری از کشورهای صنعتی است. یکی از مهمترین شرایط تاثیرگذار بر وضعیت جسمی و روحی کارکنان، میزان توانایی فرد در بازیابی از خستگی و استرس بعد از اتمام کار میباشد. عوامل مختلفی مانند بار کاری میتوانند باعث ایجاد خستگی شوند. هدف این مطالعه کاربرد مقیاس نیاز به بازیابی برای بررسی بار کاری کارگران معدن و رابطه آن با متغیرهای زمینهای میباشد.

روشکار: 80 نفر از کارگران یک معدن بصورت مقطعی مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و مقیاس نیاز به بازیابی بودند. این مقیاس با یازده سؤال دو جوابی میزان بار کاری کارگران را مورد بررسی قرار داد. میانگین، انحراف معیار و آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون به منظور آنالیز آماری دادهها مورد استفاده قرار گرفتند.

یافتهها: میانگین میزان نیاز به بازیابی کارگران (93/23) 22/55 به دست آمد که نشان دهنده بار کاری نسبتاً بالای آنهاست. 7/58% افراد مورد مطالعه دارای بار کاری بالا بودند. از بین متغییر های دموگرافیک، تنها وزن افراد با امتیاز مقیاس نیاز به بازیابی رابطه معنی دار داشت (P-value برابر با 043/0).

نتیجه گیری: با توجه به نیاز به بازیابی نسبتاً زیاد در کارگران مورد مطالعه، راهکارهایی جهت کاهش میزان بار کاری از جمله استفاده از چرخههای کار استراحت، انجام دادن کارهای سنگین بصورت گروهی و ایجاد شرایط لازم برای بازیابی مناسب و کافی بعد از کار میتواند باعث افزایش سطح سلامتی کارگران شود.


نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، علی اصغر فرشاد، حامد جلیلیان،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

مقدمه: شغل راهبری قطار درون شهری در طبقه مشاغل نوظهور و پیچده به شمار میآید. به دلیل وجود مطالعات اندک در این زمینه، عوامل مؤثر بر بار کار راهبران به خوبی مشخص نشدهاند. در این مطالعه، عوامل مؤثر بر بار کار راهبران واکاوی میشود و راهکارهای کنترلی ارائه میگردد.

روش کار: در این مطالعه کیفی، دادهها با بررسی اسنادی، مصاحبه انفرادی و گروهی و بحث گروهی متمرکز گردآوری شدند. از ابزارهای تهیه شده توسط موسسه ارگونومی شغلی و موسسه طراحی ارگونومی به منظور گردآوری دادههای میدانی استفاده شد. تحلیل محتوای مستقیم به منظور تجزیه و تحلیل دادهها به کار رفت.

یافتهها: در مجموع تعداد 65 مضمون به عنوان عوامل مؤثر بر بار کار راهبران انتزاع گردید. مضمونهای استخراج شده در قالب نمودار استخوان ماهی در 8 طبقه دسته بندی و ترسیم شدند که عوامل مدیریت، نظارت و جو سازمانی؛ زیرساختها؛ طراحی شغل؛ سیر؛ و محیط به عنوان فاکتورهای دور و فشار زمانی، تبادل اطلاعات و ویژگیهای فردی به عنوان فاکتورهای نزدیک تعیین شدند.

نتیجهگیری: برخی از فاکتورهای دور جزء ماهیت سیستم حمل و نقل شهری هستند که تنها راهکار پیشنهادی تعدیل از طریق برنامههای جبرانی است و برخی دیگر با برنامه ریزی طولانی مدت و اجرای مداخلات مؤثر قابل حل هستند. به هر حال در کوتاه مدت با تمرکز بر فاکتورهای نزدیک و در طولانی مدت با تمرکز بر فاکتورهای دور مدل استخوان ماهی استخراج شده در این مطالعه، میتوان بار کار راهبران را تعدیل کرد.


احسان اله حبیبی، مینا صالحی، علی طاهری، قاسم یادگارفر،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: اخیراً روش جدیدی برای طبقه‌بندی بار کاری فیزیکی بر مبنای شبکۀ استنتاج عصبی ـ فازی تطبیقی (ANFIS: Adaptive Neuro Fuzzy Inference System) ابداع شده است. هدف از این بررسی بهینه‌سازی این مدل به منظور کاهش خطا و افزایش دقت مدل در طبقه‌بندی بار کاری فیزیکی بود.
روش­ کار: سی مرد سالم بین ۲۱ تا ۴۲ سال با در نظر گرفتن معیارهای ورود به بررسی به صورت تصادفی انتخاب شدند. ضربان قلب و میزان اکسیژن مصرفی نمونه‌ها، حین انجام تست پله، همچنین حداکثر توان هوازی آنان با تست تردمیل مستقیماً اندازه‌گیری شد. پس از محاسبۀ %VO۲max[۱] به‌عنوان استاندارد طلایی طبقه‌بندی بار کاری فیزیکی، میان ورودی‌های مدل و بار کاری فیزیکی به‌عنوان خروجی، روابط محاسباتی مربوط در نرم‌افزار متلب ایجاد و سپس الگوریتم ژنتیک به‌عنوان تکنیک بهینه‌سازی به مدل اعمال شد.
یافته‌ها: میانگین دقت مدل بهینه‌شده به ۹۷/۹۲درصد افزایش یافت. این مقدار در مدل پایه ۹۲/۹۵درصد بود. خطای جذر میانگین مربعات (RMSE: Root Mean Square Error) مدل بهینه‌شده و پایه به‌ترتیب ۵/
۴۱۸۶ و ۳/۱۸۸۲ و حداکثر محدودۀ خطای مدل بهینه‌شده در براورد بار کاری فیزیکی ۵±% بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش کارایی مطلوب مدل بهینه‌شده را در تخمین بار کاری فیزیکی کاملاً تأیید می‌کند. از مزیت‌های این مدل، علاوه بر داشتن دقت زیاد، سادگی و قابلیت پیاده‌سازی در محیط‌های کاری واقعی همچنین در نظر گرفتن اختلافات بین فردی است.

زهرا اردودری، فرزانه فدائی، احسان اله حبیبی، اکبر حسن زاده،
دوره 7، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی-عضلانی در خطوط مونتاژ بدلیل شرایط فیزیکی نامناسب،حرکات تکراری و فاکتورهای روانشناختی بوجود می آیند.این مطالعه با هدف ارزیابی بار کاری و ارتباط آن با شیوع اختلالات مچ دست در مونتاژ کاران یک صنعت تولیدی انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی که بر روی ۱۲۰ کارگر زن انجام شد، بارکاری ذهنی، بارکاری فیزیکی و شیوع اختلالات مچ دست بترتیب با استفاده از شاخص NASA-TLX، روش OCRA و پرسشنامه مچ و دست نوردیک ارزیابی شد.
یافته ها: نتایج حاصل از ارزیابی بارکاری با استفاده از شاخص NASA-TLX نشان داد که شرکت کنندگان دو بعد فشارفیزیکی و تلاش و کوشش را به ترتیب  با نمره های ۷۸.۷۹ و ۷۸.۳۷ به عنوان بالاترین مقیاس بار کاری ارزیابی کرده اند.همچنین براساس سطح ریسک OCRA ، بیشترین ریسک دست راست در سطح ریسک ۳ و بیشترین ریسک دست چپ در سطح ریسک ۱ قرار دارد.آزمون های آماری نشان داد، سطوح ریسک OCRA و  میانگین مقیاس خواسته های فیزیکی و تلاش و کوشش در افرادی که درد مچ داشتند به طور معناداری بیشتر از کسانی است که درد مچ نداشتند بود(۰.۰۵< p) . همچنین بین شدت درد مچ با شاخص OCRA در دو دست (۰.۰۰۱= p)و نمره کل NASA ( ۰.۰۵< p و ۰.۲۳۲= r )رابطه مستقیم وجود دارد .
نتیجه گیری: بار کاری روانی درخطوط مونتاژ صنایع تولیدی بالا بوده و نتایج حاصل از ارزیابی فیزیکی نیز این موضوع را تأیید میکند. این مطالعه نشان داد بار کاری ذهنی میتواند در بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی (MSDs) تأثیرگذار باشد. به همین دلیل است که بار کاری ذهنی باید به عنوان یک عامل خطر برای MSDs درنظر گرفته شود.

 

فاطمه رستمی، مریم فیض عارفی، امین بابایی پویا، اعظم جهانگیری مهر،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پرستاران جز کارکنان اصلی هر بیمارستانی هستند. تعداد مراجعین زیاد ، حجم کار بالا و کمبود پرسنل باعث افزایش بار کار ذهنی در پرستاران می شود. از طرفی کاهش میزان کنترل فرایند کاری منجر به فشار روانی می شود .هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی گری کنترل شغلی در تبیین ارتباط بین رضایت شغلی و  بارکار ذهنی در پرستاران است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی بر روی  ۱۸۸ پرستار بیمارستان های آموزشی شهر شوشتر و اردبیل در سال ۱۳۹۸ انجام شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه NASA-TLX، پرسشنامه رضایت شغلی JDI و پرسشنامه کنترل شغلی بود.  جهت تحلیل داده ها  از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون  با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ و نرم افزار AMOS نسخه ۱۸صورت گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج مدل نهایی از برازش خوبی برخوردار بود (۰/۸۵۹ =  GFI، ۰/۹۲۱= CFI، ۰۶۷/۰=RMSEA ). همچنین نتایج نشان داد بین بار کار ذهنی و رضایت شغلی رابطه معنی دار وجود دارد (۰/۰۰۱ >p ، ۰/۳۳- r=) و این رابطه با حضور کنترل شغلی افزایش یافته است (۰/۰۰۱ >p ، ۰/۴۲- r=).
نتیجه گیری: میزان بالای کنترل شغلی، با افزایش میزان رضایت شغلی و کاهش بار کار فکری همراه است. در نتیجه جهت کاهش بار کار فکری و افزایش رضایت شغلی می توان کنترل شغلی  پرستاران را جهت بهبود شرایط کاری افزایش داد.

داوود افشاری، مریم نوراللهی درآباد، نورالله کریمی، مریم سید طبیب،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده

اهداف: پرستاران به دلیل قرارگیری در خط مقدم درمان و مقابله با پاندمی کووید-۱۹ در معرض افزایش بارکار فکری می‌باشند. لذا مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی تأثیر پاندمی بر بار کار فکری پرستاران و تعیین فاکتورهای مؤثر بر آن انجام شد.
روش ‌‌‌کار: مطالعه‌ی توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۹ بر روی ۲۳۴ پرستار در دو گروه شاغل در بخش کرونا و غیر کرونا انجام شد. معیار ورود به مطالعه، عدم ابتلاء به مشکلات روان‌شناختی بود. داده‌ها از طریق پرسش‌نامه‌ی سلامت عمومی، شاخص بار کار فکری ناسا (NASA-TLX) و پرسش‌نامه دموگرافیک جمع‌آوری شد.
یافته‌ها: میانگین نمره‌ی کل شاخص بارکار فکری در گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا (۲/۵۱ ± ۷۰/۰۹) بیشتر از گروه پرستاران شاغل در بخش‌های غیر کرونا (۲/۰۲ ± ۶۶/۵۵) بود که این اختلاف معنی‌دار می‌باشد (۰/۰۱ = P). اختلاف معنی‌داری بین میانگین نمره‌ی نیاز ذهنی، نیاز فیزیکی، نیاز زمانی، سطح ناامیدی در دو گروه وجود داشت. در کلیه‌ی ابعاد، به جز بعد عملکرد، گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا میانگین امتیاز بالاتری داشتند. در مدل خطی پیشنهادی، ۱۶ درصد از کل تغییرات بارکار فکری وابسته به سن و سابقه‌ی کار بود. سابقه‌ی کار، بیشترین تأثیر را در پیش‌ بینی بار کار فکری داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه‌ی حاضر اهمیت توجه به بار کار فکری پرستاران و همچنین فاکتورهای فردی و شغلی مؤثر بر بار کار فکری را در شرایط پاندمی کووید-۱۹ نشان داد. بنابراین کنترل و مدیریت فاکتورهای مؤثر می‌تواند به کاهش بار کار فکری به ویژه در شرایط پاندمی بیماری‌ها کمک کند.

غلا‌م‌عباس شیرالی، عباس محمدی، عاطفه الیاسی گماری،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده

اهداف: پارامترهای روان‌شناختی از جمله مهم‌ترین مؤلفه‌ها در تعیین کارآیی شغلی کارکنان در محیط‌های کاری بوده و می‌تواند به شدت تحت تأثیر بیماری‌های همه‌گیر مانند کووید-۱۹ قرار گیرد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر همه‌گیری کووید-۱۹ بر بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی کادر درمان در ایران انجام شد.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه‌ی مورد- شاهدی، در بین پرسنل کادر بهداشت و درمان دو بیمارستان در استان تهران در سال ۱۴۰۰ انجام پذیرفت. کلیه‌ی کارکنان شاغل در دو بیمارستان به روش سرشماری، وارد مطالعه شدند. تعداد کل افراد مورد مطالعه، ۴۱۲ نفر بود. برای بررسی بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی به ترتیب از پرسش‌نامه‌های بار کاری ذهنی NASA-TLX و پرسش‌نامه‌ی فرسودگی شغلی ماسلاچ (Maslach Burnout Inventory) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های Independent t-test و Chi-square تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین سن، سابقه‌ی کار، ساعت کار روزانه و شاخص توده‌ی بدنی کارکنان مورد مطالعه به ترتیب ۱۱/۴۸ ± ۳۶/۷۰ سال، ۷/۱۳ ± ۱۲/۵۳ سال، ۳/۱۳ ± ۹/۶۴ ساعت و ۴/۷۳ ± ۲۳/۸۹ کیلوگرم بر متر مربع بود. تفاوت معنی‌داری بین دو گروه مورد و شاهد در مقادیر بار کاری ذهنی (۰/۰۱۱ = P) و فرسودگی شغلی (۰/۰۰۱ = P)، وجود داشت.
نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از مطالعه‌ی حاضر نشان داد که شیوع کووید-۱۹ می‌تواند مقادیر متغیرهای بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی پرسنل بهداشت و درمان را در محیط‌های درمانی افزایش دهد. بنابراین، انجام اقدامات کنترلی و مداخلات روان‌شناختی به منظور بهبود سلامت روانی و جسمانی پرسنل و کادر بهداشت و درمان در طی همه‌گیری کووید-۱۹ کاملاً ضروری است.

عاطفه الیاسی گماری، بهزاد فولادی، سعید قنبری، عباس محمدی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

اهداف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی (MSDs) از جمله مشکلات شایع و مهم بهداشتی‌اجتماعی در جوامع صنعتی هستند که باعث کاهش بهره­ وری، افزایش هزینه ­های درمانی و کاهش کیفیت زندگی کارگران می ­شوند. مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی تأثیر حجم کار، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت جسمانی بر اختلالات اسکلتی‌عضلانی کارگران صنعت فولاد انجام شد.
روش ‌‌‌کار: مطالعه‌ی حاضر از نوع توصیفی‌تحلیلی بود که در جمعیت ۵۴۰ نفری کارگران شاغل در صنعت فولاد شهرستان دزفول انجام شد. بر اساس نمونه‌‌گیری تصادفی ساده، ۴۰۰ نفر به‌عنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش‌نامه‌ی اطلاعات دموگرافیک افراد، پرسش‌نامه‌ی اختلالات اسکلتی‌عضلانی کرنل (CMDQ)، خستگی شغلی سوفی (SOFI)، کیفیت خواب پیتسبورگ (PSQI) و شاخص بار کاری NASA-TLX بود و همچنین، برای ارزیابی وضعیت بدنی افراد از روش ربا (REBA) استفاده شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها، از شاخص­های آمار توصیفی و برای بررسی روابط بین متغیرهای مشاهده‌شده و پنهان، از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. داده‌ها در سطح معنی‌داری ۰/۰۵ و در نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی ۲۵ آنالیز شدند.
یافته‌ها: با توجه به سنجش شیوع اختلالات اسکلتی‌عضلانی، کمردرد با میانگین و انحراف معیار ۲۵/۴۴±۵۲/۳۹ در رتبه‌ی اول و زانودرد با میانگین و انحراف معیار ۲۶/۴۵±۴۶/۴۳ در رتبه‌ی دوم بودند که نشان‌دهنده‌ی شیوع بالای این اختلالات در میان کارگران صنعت فولاد است. نتایج تحلیل هم‌بستگی نشان داد که بین بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی با اختلالات اسکلتی‌عضلانی رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). با توجه به شاخص RMSEA کمتر از ۰/۱، مدل پیشنهادی در این مطالعه از برازش مناسب برخوردار بود و نقش متغیرهای بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی را در ایجاد اختلالات اسکلتی‌عضلانی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، به‌خوبی نشان داد.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که بهبود وضعیت ارگونومی محل کار، کاهش بار کاری، خستگی و بهبود کیفیت خواب می‌تواند احتمال بروز اختلالات اسکلتی‌عضلانی را در کارگران کاهش دهد.

یوسف قنبری، فرزانه گندمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

اهداف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی و دردهای ناشی از بروز آن‌ها یکی از عوامل مهم و شایع آسیب­های شغلی به ­شمار می­رود؛ بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرگذاری تمرینات با هدف اصلاح سندرم متقاطع فوقانی آنلاین و بازآموزی وضعیت صحیح بدن بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و پوسچر  دندان­پزشکان شهرستان شهرکرد است.
روش ‌‌‌کار: تعداد ۳۳ دندان­پزشک به­عنوان نمونه‌ی آماری و به شکل دردسترس انتخاب شدند و به­صورت تصادفی، در گروه­های کنترل (۱۱=n)، تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول  NASM(۱۱=n)  و تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی (۱۱=n) قرار گرفتند. قبل از اعمال مداخلات و پس از اتمام دوره‌ی مداخلات، پیامدهای مطالعه بررسی شدند. گروه­های تجربی به مدت شش هفته تحت مداخلات مطالعه قرار گرفتند و گروه کنترل طی این مدت، فعالیت روزمره‌ی خود را انجام دادند. درد به­عنوان پیامد اولیه و ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی به­عنوان پیامدهای ثانویه بررسی شدند. برای مقایسه­های درون‌گروهی، از آزمون paired sample t-test و برای مقایسه­های بین‌گروهی، از one-way analysis of variance استفاده شد.
یافته‌ها: یافته­ها نشان داد که هر دو مداخله‌ی تمرینی اثر مثبتی بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی دندان­پزشکان داشت (۰/۰۵>P)؛ بااین‌حال، یافته­های حاصل از تست­های تعقیبی نشان داد که تمرینات مبتنی بر اصلاح سندرم متقاطع فوقانی اثر چشمگیرتری نسبت به تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی داشته است (۰/۰۵>P).
نتیجه‌گیری: استفاده از تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول NASM به­صورت آنلاین و بازآموزی وضعیت بدنی توانست در کاهش درد و ناتوانی و بهبود عملکرد دندان­پزشکان اثرهای مطلوبی بر جای بگذارد.

زهرا رفعت، حمیدرضا مختاری نیا، محسن واحدی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

اهداف: تغییرات بار کار ذهنی با عملکرد و میزان خستگی، استرس، خطای انسانی و نارضایتی شغلی ارتباط دارد. پرسش‌نامه‌‌ها ابزارهایی ساده، دردسترس و معتبر برای سنجش بار کار ذهنی هستند؛ لذا، هدف این مطالعه ترجمه، انطباق فرهنگی و بررسی خصوصیات روان‌سنجی پرسش‌نامه‌ی‌ بار کاری ذهنی کارمن-کیو است.
روش ‌‌‌کار: در این مطالعه، تعداد ۲۹۶ نفر (۱۰۰ نفر خانم و ۱۹۶ نفر آقا) با میانگین سنی ۳۸/۹۵ و انحراف معیار ۷/۶۱ سال از شاغلان در بخش‌های صنعتی و اداری در چندین مرکز در شهرستان ساوه شرکت کردند. فرایند ترجمه و انطباق فرهنگی مطابق با گایدلاین‌های مرتبط انجام شد و دارای مراحل ترجمه‌ی رو به جلو  و عقب، سنتز کردن و تهیهی نسخه‌ی نهایی، انجام پایلوت و سپس، تأیید نهایی نسخه‌ی فارسی بود. ویژگی‌های روان‌سنجی شامل روایی صوری (سادگی و خوانایی)، روایی محتوا (از طریق شاخص روایی محتوا)، روایی همگرا (از طریق هم‌بستگی با پرسش‌نامه‌ی ناسا-تی‌ال‌ایکس) و همسانی درونی (با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ) بود.
یافته‌ها: ترجمه، انطباق فرهنگی و روایی صوری طبق گایدلاین‌های مطرح‌شده انجام شد و اصلاحات مختصری در پرسش‌نامه صورت گرفت. مقادیر شاخص روایی محتوا برای هریک از گویه‌ها و کل آن‌ (۰/۹۱۴) قابل قبول بود. مقدار آلفای کرونباخ برای کل آیتم‌‌ها (۰/۹۱) و برای هر زیرمقیاس (بالاتر از ۰/۸) قابل قبول بود. ضریب هم‌بستگی پیرسون رابطه‌ای متوسط تا خوب را بین مقیاس‌های کارمن-کیو و ناسا-تی‌ال‌ایکس نشان داد.
نتیجه‌گیری: نسخه‌ی فارسی پرسش‌نامه‌ی کارمن-کیو ابزاری معتبر (روا) و تکرارپذیر (پایا) برای ارزیابی بار کار ذهنی در جامعه‌ی ایرانی است.

حانیه عبدی، سید ابوالفضل ذاکریان، کمال اعظم، پیام خانلری بانیارانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

اهداف: از جمله نگرانی­ های مهم جوامع امروزی حوادث جاده ­ای، خسارات و تلفات مربوط به آن است. بار کاری ذهنی یکی از عوامل اصلی انسانی است که خود می­تواند سبب بروز عوامل دیگری نظیر استرس و خشم شود. مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی بار کاری ذهنی و میزان تأثیر آن در تغییر مؤلفه ­های خلقیات رانندگان انجام شده است.
روش ‌‌‌کار: تعداد ۸۸ راننده‌ی تاکسی گردشی شهر قزوین برای بررسی مؤلفه ­های مدنظر در این مطالعه شرکت کردند. از پرسش‌نامه‌ی بار کاری ذهنی دالی برای ارزیابی بار کاری ذهنی و از پرسش‌نامه‌ی پومز برای سنجش مؤلفه ­های خلقیات رانندگان استفاده شد. بر اساس سناریو طراحی­ شده‌ی رانندگی در مسیرهای پرترافیک، متغیرهای مدنظر ارزیابی شدند و به ­منظور بررسی ارتباط میان آن­ها، از آزمون­ t زوجی و آنالیز هم‌بستگی پیرسون در نرم­ افزار SPSS نسخه‌ی ۲۴ استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سابقه‌ی کار و سن رانندگان برابر با ۴۶/۶۰ و ۱۳/۴۷ سال با انحراف معیار ۱۰/۱۲ و ۹/۳۹ سال بـود. یافته‌های بـه‌دست‌آمده نشان داد کـه با رانندگی در مسیرهـای پرترافیک، بر میزان میانگین بار کاری ذهنی رانندگان به­ مراتب افزوده ­شده و این افزایش معنادار است (۰/۰۰۱>P). با افزایش بار کاری ذهنی رانندگان، از برخی مؤلفه ­های خلقیات که جنبه‌ی مثبتی دارند (مانند شادکامی و سرزندگی) ((۰/۱۵۷=P) (۰/۱۴۳- =r)، (۰/۰۵۰=P) (۰/۶۴۶- =r)) کاسته و بر مؤلفه‌ی خلقی افسردگی رانندگان افزوده شده است (*۰/۲۴۸ =P) (۰/۰۲۰=r).
نتیجه‌گیری: بـر اساس یافته‌هـای حـاصل از مطالعه، با تداوم فعالیت رانندگی، بر میزان بار کاری ذهنی رانندگان افزوده شده است، ولی ارتباطی مبنی بر تأثیر این مؤلفه بر مؤلفه ­های خلقیات مشاهده نشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb