23 نتیجه برای کارکنان
یداله حمیدی، عبدالعزیز محمدی، علیرضا سلطانیان، ایرج محمدفام،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: ارتقاء کیفیت زندگی کاری کارکنان مستلزم وجود فرهنگ سازمانی خاصی است که از خلاقیت، خودگردانی، مسئولیتپذیری و مشارکت کارکنان حمایت کند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط فرهنگ سازمانی با کیفیت زندگی کاری در میان کارکنان انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع همبستگی و مقطعی بود که در سال 1394 انجام شد. تعداد 145 نفر از کارکنان ستادی معاونتهای مختلف دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش تصادفی انتخاب شدند. در این مطالعه، دادهها توسط پرسشنامه جمعآوری شد. برای سنجش فرهنگ سازمانی از پرسشنامه رابینز و برای اندازهگیری کیفیت زندگی کاری از پرسشنامه والتون با طیف امتیاز لیکرت استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPPS و آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین فرهنگ سازمانی در این مطالعه (04/3) در حد متوسط بود. بین فرهنگ سازمانی و مؤلفههای آن با کیفیت زندگی کاری، ارتباط معنادار و مثبت وجود داشت (001/0P-value=، 64/0 r =). نتایج آزمون رگرسیون خطی نیز نشان داد که فرهنگ سازمانی تأثیر مثبت و معنیداری بر روی کیفیت زندگی کاری دارد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه، بهبود کیفیت زندگی کاری، افزایش رضایتمندی و مشارکت کارکنان، نیازمند تغییر در مؤلفههای فرهنگ سازمانی میباشد. در صورت ایجاد و توسعه فرهنگ سازمانی مناسب میتوان شاهد افزایش سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان و در نهایت ارتقاء کیفیت و افزایش بهرهوری خدمات دانشگاهی بود.
احسان اله حبیبی، اسماعیل فرخی، مرجان منصوریان،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی عضلانی از مشکلات بهداشتی مهم در پرستاران است. ازجمله دلایل مهم آن وظیفه جابجایی بیمار میباشد. روشهای مختلفی برای ارزیابی شیوههای حمل بیمار پرستاران، ایجاد شده است. یکی از کاربردیترین این روشها روش (Direct Nurse Observation Instrument) DINO میباشد. این مطالعه باهدف ارزیابی کارآمدی روش DINO جهت برآورد ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از جابجایی بیمار در پرسنل پرستاری بیمارستان انجام شد.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی در بین 250 نفر از پرسنل پرستار شاغل در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1394 انجام گردیده است. دادهها با استفاده از پرسشنامه نوردیک و چک لیست شاخصDINO گردآوری گردید. روایی و پایایی چکلیست DINO بررسی و تائید شد. از آمار توصیفی جهت توصیف متغیرها و آزمونهای t مستقل، کای دو و رگرسیون لجستیک جهت تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
یافته ها: ارزیابی به کمک ابزارDINO نشان داد که میانگین امتیاز نهایی بهدستآمده برابر با 8/1 ± 73/9 میباشد که نشاندهنده ایمن نبودن روشهای استفادهشده توسط پرستاران جهت جابجایی بیماران میباشد. نتایج آنالیز آماری نشان داد که وقوع علائم اسکلتی عضلانی در کارکنان پرستاری موردمطالعه با امتیاز نهایی شاخص DINO دارای ارتباط معنادار آماری است(001/0 > P).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای مطالعه، روش ارزیابی DINO ابزاری مناسب جهت برآورد ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از جابجایی بیمار در کارکنان پرستاری میباشد .از این روش میتوان در ارزیابی برنامههای آموزشی حمل بیمار و همچنین برآورد تکنیک کار پرستار بهعنوان روشی برای اندازهگیری کیفیت ارائه خدمات استفاده نمود.
حسین صمدی میارکلائی، حمزه صمدی میارکلائی،
دوره 4، شماره 2 - ( 7-1395 )
چکیده
مقدمه: استرس شغلی به صورت عدم هماهنگی بین نیازهای شغلی و تواناییها، قابلیتها و خواستههای فرد تعریف میشود و دارای عوارض و پیامدهای مختلف جسمی، روانی و رفتاری است. با این نگاه، هدف از این مطالعه نیز بررسی اثرات استرس شغلی کارکنان بر بروز رفتار شهروندی سازمانی در میان کارکنان موسسه مالی اعتبار ثامن شعب استان مازندران بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی به روش همبستگی، 147 نفر از کارکنان موسسه مالی اعتبار ثامن شعب استان مازندران به روش سرشماری انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای استاندارد استرس شغلی و رفتار شهروندی سازمانی جمع-آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL و روشهای آماری توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در این مطالعه نتایج نشان داد که میان رفتار شهروندی سازمانی و استرس شغلی رابطهای معکوس و معنی داری (0.001 = P و 590/0-R = )، وجود داشت. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر نیز نشان داد که استرس شغلی و بیشتر متغیرهای آن پیش بینی کننده خوبی برای رفتار شهروندی سازمانی بودهاند.
نتیجه گیری: تحقیقات اخیر نشان داده است که استرس شغلی در محل کار ممکن است مشکلات مرتبط با عملکرد کارکنان را افزایش دهد. نتایج نشان داد که میان رفتار شهروندی سازمانی و استرس شغلی ارتباط وجود دارد و توجه به سطح استرس به عنوان یک عامل پیشبینی کننده رفتار شهروندی در کارکنان ضروری میباشد.
فریبا کیانی، محمدرضا خدابخش،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: پژوهشها نشان دادهاند که یکی از عوامل مؤثر بر بروز آسیبهای شغلی، آگاهی کارکنان از موقعیت کاریشان میباشد. بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر آگاهی موقعیتی از اهمیت به سزایی برخوردار است؛ هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خستگی و نارسایی شناختی در پیش بینی آگاهی از موقعیت کاری در میان کارکنان بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی میباشد. نمونه متشکل از 154 نفر از کارکنان شرکت پارس خودرو تهران در سال 1394 بود که به روش تصادفی طبقهای انتخاب شده و به پرسش نامههای خستگی از چالدر و همکاران (1993)، نارساییهای شناختی از برودبنت و همکاران (1982) و آگاهی از موقعیت کاری از سندون و همکاران (2006) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای خستگی، نارسایی شناختی و آگاهی از موقعیت کاری رابطه معنی داری وجود دارد (01/0 > P). همچنین متغیرهای خستگی و نارسایی شناختی به ترتیب در حدود 14% و 25% از واریانس آگاهی از موقعیت کاری را در میان کارکنان پیش بینی کردند (05/0 > P).
نتیجهگیری: کاهش ظرفیت شناختی و هیجانی کارکنان میتواند موجب کاهش آگاهی آنها از موقعیت کاری شود.
پژواک قاسم زاده، شهناز طباطبایی، امیر کاوسی، مهناز صارمی،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل رقابت روزافزون سازمانها، توجه به ایستگاههای کار و کیفیت زندگی کاری در کارکنان اهمیت روزافزونی یافته است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین وضعیت ارگونومیکی ایستگاههای کار و اختلالات اسکلتی ـ عضلانی با کیفیت زندگی کاری و متغیرهای دموگرافیکی در کارکنان اداری یکی از مناطق شهرداری تهران انجام شد.
روشکار: این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی است و جامعه آماری آن شامل ۶۰۰ تن از کارکنان اداریِ یکی از مناطق شهرداری تهران بودند. ۲۵۵ نفر از آنها، بهعنوان گروه نمونه در دسترس در نظر گرفته شدند. ابزار، شامل پرسشنامههای اطلاعات فردی ـ شغلی، نوردیک، کیفیت زندگی شغلی والتون و چکلیست شاخصهای ارگونومیکی محیط کار اداری بود. برای تحلیل دادهها از آزمون t و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: بیشتر نمونهها (۵۶/۹%) را زنها با میانگین سنی ۳۳ سال تشکیل میدهند. بین تمام شاخصهای ارگونومیکی، با نمره کیفیت زندگی، ارتباط معنیدار و مثبت وجود دارد. بین متغیرهای سن، تحصیلات، میزان خواب شبانه، شرایط روانی، اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در گردن، شانه و پا، با کیفیت زندگی شغلی ارتباط معنیداری وجود دارد. میتوان کیفیت زندگی شغلی را از طریق اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و متغیرهای دموگرافیکی پیشبینی کرد؛ ولی این پیشبینی را نمیتوان از طریق شاخصهای ارگونومیکی انجام داد.
نتیجه گیری: بین وضعیت ارگونومیکی ایستگاههای کاری و اختلالات اسکلتی ـ عضلانی کارکنان با کیفیت زندگی شغلی و متغیرهای دموگرافیک ارتباط وجود دارد. بدین ترتیب با بهبود وضعیت ارگونومیکیِ ایستگاههای کار، وضعیت جسمانی و کیفیت زندگی شغلی کارمندان بهطور مطلوبی تحت تأثیر قرار میگیرد.
رشید حیدری مقدم، محمد بابامیری، مجید معتمدزاده، مریم فرهادیان، کمال ابراهیمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ایستگاه کاری تأثیر عمده بر اختلالات اسکلتی ـ عضلانی دارد، و به همین دلیل توجه به ایستگاه کاری کارکنان ضروری است. این بررسی با هدف مشخص کردن تأثیر ایستگاه کاری بر دردهای اسکلتی ـعضلانی در کارکنان اداری انجام شده است.
روش کار: ۳۰نفر کارمند اداری در این بررسی توصیفی ـ تحلیلی شرکت کردند. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ اختلالات اسکلتی ـعضلانی نوردیک در مداخلۀ طراحی ارگونومیک سه ایستگاه کاری (نشسته، ایستاده و نشسته ـایستاده) قبل و بعد از مداخله جمعآوری و برای تحلیل دادهها از آزمون t و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: میانگین (انحراف معیار) سن و سابقۀ کار ۳۰ کارمند شرکتکننده بهترتیب ۳/۴۴(۵) و ۲۰(۵) سال بود. بین نوع ایستگاه کاری قبل و بعد از مداخله، با ابراز ناراحتیهای اسکلتی ـ عضلانی، ارتباط معنیدار (۰/۰۲P=) و همچنین بین متغیرهای اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در شانه، گردن، کمر و دست/مچ دست با ایستگاههای کاری ارتباط معنیدار وجود داشت. ارتباط بین سن، سابقۀ کار و شاخص BMI با اختلالات اسکلتی ـ عضلانی هم معنیدار بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی، بهترین ایستگاه کاری موقعیت نشسته ـ ایستاده است. بنابراین، با تغییر نوع ایستگاههای کاری، ناراحتیهای اسکلتی ـ عضلانی کارمندان بهطور مطلوب کاهش مییابد.
زهرا اردودری، شیوا سوری، احسان الله حبیبی، زهرا شریفیان،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت فیزیکی منظم نقش مهمی در پیشگیری از کمردرد، پوکی استخوان، بیماریهای قلبی ـ عروقی، چاقی، انواع دیابت، سرطان، فشار خون بالا، افسردگی و مرگ زودرس دارد. همچنین توانایی کار، منعکسکنندۀ تعاملات بین میزان توانایی جسمانی و ذهنی، شرایط کاری، قابلیتهای عملکردی کارکنان و وضعیت سلامت آنها است. در این پژوهش ارتباط بین شاخص توانایی انجام کار با سطح فعالیت فیزیکی بررسی شده است.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که بهصورت مقطعی بین 120 نفر از کارکنان مشاغل اداری و عملیاتی انجام گرفت. برای اندازهگیری میزان فعالیت فیزیکی و شاخص توانایی انجام کار بهترتیب از پرسشنامۀ بینالمللی فعالیت بدنی و نسخۀ ایرانی پرسشنامۀ شاخص توانایی انجام کار استفاده شد. دادهها با نرمافزار SPSS نسخۀ 20 و با سطح معناداری (0/05>P) تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: در این مطالعه، باغبانها و کارمندان اداری بهترتیب با میانگین 4206/09 و 3567/58 بیشترین و کمترین سطح فعالیت فیزیکی را داشتهاند؛ ولی شاخص توانایی انجام کار در تمام گروهها تقریباً مشابه به دست آمد. همچنین آزمون پیرسون نشان داد بین شاخص توانایی انجام کار و فعالیت فیزیکی ارتباط معناداری وجود ندارد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، جامعۀ مطالعه از لحاظ شاخص توانایی انجام کار و سطح فعالیت فیزیکی، بهترتیب در گروه خوب و سطح بالا قرار گرفت. ضمناً بین دو مؤلفۀ یادشده رابطۀ معناداری وجود نداشت. بنابراین، برای ارتقای شاخص توانایی انجام کار، باید برنامههای مداخلهای در اولویت قرار بگیرد.
مهشید بهرامی، منصوره صادقی، علیرضا دهدشتی، میثم کرمی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: کار با کامپیوتر در مدت طولانی، در شرایط استاتیک و وضعیت بدنی نامناسب ممکن است منجر به ناراحتیهای اسکلتی ـ عضلانی شود. هدف از مطالعۀ حاضر اثربخشی آموزش و تمرین ارگونومیکی در بهبود روش کار میان کاربران کامپیوتر در مشاغل اداری در سال ۱۳۹۵ بوده است.
روش کار: این مطالعۀ توصیفی ـ تحلیلی بهصورت مداخلهای روی ۲۸ نفر از کارکنان اداری بیمارستان ولایت دامغان اجرا شد. بهمنظور تعیین سطح احتمال خطر ارگونومیکی، وضعیت بدنی افراد قبل و ۶ ماه بعد از مداخله با کمک روش ROSA ارزیابی شد. همچنین بهمنظور افزایش آگاهی پرسنل از برنامههای آموزش اصول ارگونومیکی استفاده شد. درنهایت از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تیمستقل برای تجزیهوتحلیل دادههای آماری استفاده شد.
یافتهها: پیش از اجرای برنامۀ مداخلۀ آموزشی مهمترین ریسک فاکتور در وضعیتهای بدنی افراد بهترتیب در نواحی گردن (۰/۰۰۹=P)، آرنج (۰/۰۱۹=P) و شانه (۰/۰۳۱=P) بوده که پس از مداخله این سطح خطر در اندامهای یادشده کاهش یافت و این مقدار تغییر، معنیدار بود. همچنین متغیرهای سن (۰/۰۲۸=P)، جنسیت (۰/۰۱۵=P)، شاخص تودۀ بدنی (۰/۰۴۰=P)، سطح تحصیلات (۰۴۷/۰=P) و سابقۀ شغلی (۰۲۵/۰=P) تأثیر معنادار بر امتیاز نهایی ROSA داشت.
نتیجهگیری: نتایج، بیانگر شیوع علائم اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و سطح ریسک ارگونومیک محاسبهشده به روش ROSA است که به مداخلۀ ارگونومی در طراحی محیط، ابزار و تجهیزات همزمان با مداخلۀ آموزشی نیاز دارد.
مریم اژدردُر، شهناز طباطبایی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی-عضلانی یکی از آسیبهای محیط کاری است که بر کیفیت زندگی کارکنان تأثیر میگذارد و سبب کاهش سلامت جسمی، روانی و بهرهوری آنها میشود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه اختلالات اسکلتی-عضلانی و کیفیت زندگی در کارکنان بیمارستانهای منتخب استان گلستان انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی است که جامعه آماری آن ۷۷۰ پرسنل بیمارستانهای منتخب استان گلستان هستند. در نمونههای مطالعه اخیر، ۳۰۰ نفر از کارکنان گروههای مختلف شغلی به روش نمونهگیری طبقهای و بهصورت تصادفی ساده، بهعنوان گروه نمونه مطالعه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از سه پرسشنامه شامل اطلاعات جمعیتشناختی (دموگرافیک)، اختلالات اسکلتی-عضلانی (Nordic) و کیفیت زندگی (Lancashire) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای t-test مستقل، آنالیز واریانس، رگرسیون خطی چندگانه و نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ صورت گرفت.
یافتهها: میان شرایط بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی و اختلالات اسکلتی-عضلانی (کلی) در کارکنان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین متغیر نوبت کاری و اختلالات اسکلتی-عضلانی ارتباط معناداری با هم دارند. میان کیفیت زندگی در سطوح مختلف و متغیرهای جمعیتشناختی، تفاوت معناداری با تأکید بر جنسیت مشاهده میشود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه، متغیر جنسیت و نوبت کاری در ابتلا به دردهای اسکلتی-عضلانی مؤثر است. شیوع بیشترین درد و ناراحتی در طول یک سال مربوط به کمر است که میتواند بر کیفیت زندگی کارکنان تأثیر منفی داشته باشد. درنتیجه بهینهسازی شرایط کاری اهمیت بسزایی دارد.
احمد بالش زر، میمنت تعبدی، زهرا رجحانی شیرازی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: طراحی محیط کار از عوامل مؤثر بر عملکرد و کارایی کارکنان است. بهرهوری نه تنها ممکن است تحت تأثیر عوامل محیطی قرار گیرد، بلکه از عوامل درونی مانند ویژگیهای جمعیتشناختی نیز تأثیر میپذیرد؛ بنابراین این پژوهش رابطه عوامل محیطی و جمعیتشناختی را با بهرهوری کارکنان دانشکدههای دانشگاه آزاد شیراز بررسی میکند.
روش کار: در این پژوهش مقطعی ۱۸۶ نفر از ۳۶۰ نفر کل کارکنان دانشکدههای دانشگاه آزاد اسلامی شیراز، بهعنوان گروه نمونه در دسترس بررسی شدند. از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه محیط فیزیکی کار اداری کارکنان و پرسشنامه بهرهوری هرسی ـ گلداسمیت استفاده شد. از ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش ارتباط بین متغیرهای کمی، به طور جداگانه، با بهرهوری استفاده و برای بررسی ارتباط همزمان متغیرهای دموگرافیک و محیطی با بهرهوری از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافتهها: بین پنج عامل بررسیشده در طراحی محیط کار (صندلی، صدا، دما، روشنایی و چیدمان محیط) با بهرهوری کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین بین سطح تحصیلات با امتیاز بهرهوری ارتباط معنیداری وجود دارد؛ بهطوریکه افراد با سطح تحصیلات دکتری از افراد با سطح تحصیلات زیر دیپلم سطح بهرهوری بالاتری دارند. همچنین در بررسی تأثیر همزمان عوامل دموگرافیک و محیطی با بهرهوری تنها عامل چیدمان ارتباط معنیداری را نشان می دهد.
نتیجهگیری: طراحی مناسب محیط کار با میزان بهرهوری کارکنان دانشکدههای دانشگاه آزاد مرتبط است. این امر میتواند به مشخصات دموگرافیک افراد مربوط باشد، اما در بررسی تأثیر همزمان هر دو عامل چیدمان بیشترین ارتباط را با بهرهوری نشان می دهد.
داوود افشاری، پیام امینی، بهنوش جعفری، قاسم اکبری،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل روانی- اجتماعی محیط کار ازجمله عوامل تأثیرگذار بر بهره وری کارکنان می باشد. از آنجاکه مطالعات اندکی در این حوزه انجام شده است، لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین عوامل روانی- اجتماعی محیط کار بر بهره وری انجام شده است.
روش کار: مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۹ و در بین ۱۰۵ نفر از کارکنان یک شرکت پخش مواد غذایی در اهواز انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیکی، پرسشنامه عوامل روانی - اجتماعی کپنهاگن (COPSOQ) و پرسشنامه بهره وری هرسی گلداسمیت بود. به منظور بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون های تی تست مستقل، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی با امتیاز فاکتورهای روانی- اجتماعی و بهره وری ارتباط معناداری وجود ندارد (P>۰/۰۵). فاکتور روانی- اجتماعی ۲ ارتباط منفی و معناداری با میانگین امتیاز بهره وری، توانایی، وضوح نقش، حمایت سازمانی، انگیزه، بازخورد و اعتبار دارد. و فاکتور روانی- اجتماعی ۴ نیز با انگیزه، ارتباط منفی و معناداری دارد. میانگین امتیاز فاکتورهای روانی- اجتماعی، فاکتور ۱ و ۳ ارتباط مثبت و معناداری با میانگین امتیاز بهره وری، توانایی، وضوح نقش، حمایت سازمانی، انگیزه، بازخورد و اعتبار نشان دادند.
نتیجه گیری: با توجه به نقش عوامل روانی- اجتماعی محیط کار بر بهره وری کارکنان، لازم است مداخلات سازمانی به منظور کنترل عوامل روانی- اجتماعی مؤثر، مورد توجه قرار گیرد. توجه بیشتر به عوامل روانی- اجتماعی در محیط کار می تواند در بازدهی و بهره وری کارکنان و سازمان نقش مؤثری ایفا نماید.
جعفر اکبری، محمود ابوالقاسمیان، امیر غفاری، فریدون مقدس، محمدامین موعودی، شقایق رحیمی کمال، معصومه جوزکنعانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پرزنتیسم پدیده ای است که براساس آن کارکنان به صورت فیزیکی در محیط کار حضور دارند اما از لحاظ کارکردی غایب هستند. هدف این مطالعه بررسی پدیده پرزنتیسم و کاهش بهره وری مرتبط با مشکلات سلامتی در بین کارکنان شرکت انتقال گاز ایران بود.
روش کار: افراد مورد مطالعه ۲۲۹۸ نفر از کارکنان بودند. داده های مطالعه با استفاده از مقیاس پرزنتیسم استنفورد (SPS-۶) و پرسشنامه سلامت و کار (HWQ) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون لجستیک چندمتغیره در نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ انجام شد.
یافته ها: بیش از ۵۲ درصد از افراد موردمطالعه (۱۱۸۹ نفر) در طول یک سال حداقل یک بار پدیده پرزنتیسم را تجربه کرده بودند در حالی که در مجموع تعداد ۱۰۷۳ نفر (۴۷ درصد) غیرپرزنتیست بودند. نتایج نشان داد بین پدیده پرزنتیسم و زیرمجموعه های بهره وری (P=۰/۰۰۱)، تمرکز (P=۰/۰۲۳)، روابط با مسئول یا رئیس (P=۰/۰۰۷)، بی صبری و تحریک پذیری (P=۰/۰۲۶)، رضایت از محیط کار (P=۰/۰۳۸)، و در نهایت نمره HWQ (P=۰/۰۱۱) از نظر آماری رابطه معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: بروز پدیده پرزنتیسم در بین کارکنان با اثر بر روی زیرمجموعه های موثر در بهره وری نیروی انسانی از جمله کاهش بهره وری فردی، کاهش قدرت تمرکز افراد، درک نامناسب آنان از ارتباط با مسئول، افزایش بی صبری، تحریک پذیری و سطح استرس شغلی آنان و کاهش سطح رضایت افراد از محیط کار، بهره وری نیروی کار را کاهش می دهد. همین امر سبب تحمیل هزینه های زیادی به سازمان می شود.
مسعود خسروی پور، پیام خانلری، محمد رضا جعفری،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش ماندگاری کارکنان مراقبتهای بهداشتی-درمانی یکی از مهمترین چالشها نظامهای سلامت به دلیل کمبود نیروی انسانی است. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تمایل به کار یا انگیزه ترک شغل در کارکنان مراقبتهای بهداشتی-درمانی در پاندمی COVID-19 است.
روش کار: به منظور یافتن مطالعات مرتبط، پایگاههای اطلاعاتی شامل Scopus, PubMed, Web of Science, ProQuest با استفاده از کلیدواژههای متناسب در تاریخ ۲۰ اکتبر ۲۰۲۰ جستجو شدند. تنها مطالعاتی که بر روی کارکنان مراقبتهای بهداشتی-درمانی در زمان پاندمی COVID-19 انجام شده بودند و همچنین عوامل تأثیرگذار بر تمایل به کار یا انگیزه ترک کردن شغل را بررسی کرده بودند، تحلیل شدند.
یافته ها: از ۶۱۰ مطالعهای که از طریق جستجو در پایگاههای اطلاعاتی یافته شده بود، بعد از حذف مطالعات مشابه و نامرتبط، تعداد ۱۰ مقاله توصیفی-تحلیلی-مقطعی (Cross-Sectional) باحجم نمونه ۱۵۸۳۴ نفر انتخاب شدند. میزان تمایل به کار در مطالعات بین ۶۱ تا ۹۸/۷ و بهطور میانگین ۸۳/۵ درصد بود. نتایج مطالعات نشان می دهد عوامل شغلی مانند سابقه کار، سابقه کار قبلی در شرایط اضطراری یا کرونا، جایگاه شغلی، بارکاری، همکاری بین کارکنان، ارتباطات میان کارکنان و مدیران، دسترسی به وسایل حفاظت فردی و امکانات رفاهی بهطور معناداری با تمایل به کار افراد در ارتباط است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، برای ماندگاری کارکنان مراقبتهای بهداشتی-درمانی در زمان پاندمی کرونا متغیرهای شغلی و روانی بیشتر باید مدنظر قرار بگیرد. با توجه به تعداد محدود مطالعات و گستردگی متغیرهای تاثیرگذار لازم است مطالعات بیشتری در این زمینه صورت بگیرد.
غزاله صادق زاده، سمیه رحمتی، فاطمه صادقی، امجد محمدی بلبان آباد، ابراهیم درویشی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پاندمی و بحران ناشی از کرونا با به چالش کشیدن تشکیلات و تمهیدات بهداشتی و درمانی، باعث تلفات انسانی ناگوار در سطح جهان و ایران شده است. هدف این مطالعه، ارزیابی بار کار ذهنی و فرسودگی شغلی کارکنان درمانی در دوران پاندمی کووید-۱۹ در ایران است.
روش کار: پژوهش توصیفی ـ تحلیلی حاضر بر روی ۵۱۰ نفر از کارکنان درمانی و تشخیصی که به صورت تصادفی انتخاب شدند، در سه شهر تهران، اصفهان و سنندج در طول ماه های مرداد، شهریور و مهر سال ۱۳۹۹ انجام شد. ارزیابی فشار روانی کار و فرسودگی شغلی به ترتیب با استفاده از نرمافزار NASA-TLXو فرسودگی شغلی ماسلاچ انجام شده است. از آزمونهای آماری t-test، ANOVA و رگرسیون خطی چندمتغیره برای تجزیهوتحلیل دادهها به کمک بسته نرمافزاری STATA۱۴ استفاده شد.
یافتهها: میانگین بار کار ذهنی در کارکنان دارای ارتباط با بیماران مبتلا به کرونا، ۸/۱±۸۳/۷ و در افراد بدون ارتباط، ۹/۶±۷۹/۹ برآورد شد که از نظر آماری معنیدار بود. میانگین فرسودگی شغلی در آنها، بهترتیب ۱۶/۲±۷۹/۶ و ۱۶/۹±۷۹/۷ بود. نتایج حاصل از رگرسیون خطی نشان داد که متأهل بودن (۶/۵۷-=coefficient، ۰/۰۰۳= value P)، اشتغال به صورت طرحی (۱۲/۷۱-=coefficient، ۰/۰۰۲=P value) رابطه معکوس و کار در بیمارستانهای اصفهان (۲۱/۱۲=coefficient، ۰/۰۰۱<P value) رابطه مستقیمی با فرسودگی شغلی داشتند. جنسیت زن (۳/۶۱=coefficient، ۰/۰۰۱<P value)، داشتن ارتباط با بیماران کرونایی (۵/۹=coefficient، ۰/۰۰۱ value<P) رابطه ای مستقیم با میزان کار ذهنی داشتند.
نتیجهگیری: همهگیری کووید-۱۹ بر ابعاد مختلف فیزیکی و روانی کاری کارکنان درمانی، به ویژه زنان و کارکنان متأهل تأثیر گذاشته است؛ از این رو انجام مداخلات روانشناختی و اقدامات حمایتی برای حفظ سلامتی کارکنان در دوران همهگیری و بعد از آن ضروری است.
مهدی فدایی، مهدی همایونفر، منصور صوفی، امیر دانشور،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده
اهداف: با توجه به اهمیت رفتار کارکنان در سازمانهای خدماتی و تأثیر قابل ملاحظهی آن در موفقیت و شکست آنها، پژوهش حاضر به بررسی عوامل محیطی و ارگونومیک مؤثر بر سلامت روانی و رفتار کارکنان یکی از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته است.
روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمعآوری و تحلیل دادهها، توصیفی- همبستگی است. جامعهی آماری پژوهش شامل ۳۱۵ کارمند دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت است که از میان آنها ۱۹۶ نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و دادههای لازم با استفاده از پرسشنامه جمعآوری گردید. برای آزمون فرضیهها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار SMART PLS۳ استفاده شده است.
یافتهها: بر اساس یافتهها، چیدمان محل کار بر استفاده از تجهیزات اداری (۰/۳۸۹)، استفاده از صندلی اداری (۰/۲۵۲) و شرایط محیطی (۰/۵۳۸) محل کار تأثیر میگذارد، ولی تأثیر چیدمان محل کار بر وضعیت بدنی کارکنان در سطح معنیداری ۵ درصد مورد تأیید قرار نگرفت. همچنین، تأثیر وضعیت بدنی (۰/۵۸۶)، چیدمان (۰/۴۴۰)، تجهیزات اداری (۰/۴۵۸)، صندلی اداری (۰/۳۴۵) و شرایط محیطی (۰/۵۵۰) بر سلامت عمومی و نیز تأثیر سلامت عمومی (۰/۶۹۰) و شرایط محیطی (۰/۱۵۸) بر رفتار کارکنان معنیدار است. بررسی روابط غیرمستقیم مدل پژوهش نیز نشان میدهد که چیدمان محل کار از طریق سلامت عمومی و شرایط محیطی بر رفتار کارکنان تأثیر میگذارد. چیدمان محل کار به واسطه تجهیزات اداری، وضعیت صندلی اداری، شرایط محیطی و سلامت عمومی بر رفتار کارکنان تأثیرگذار است.
نتیجهگیری: اثر غیرمستقیم چیدمان محل کار بر رفتار کارکنان از طریق سلامت عمومی دارای بیشترین ضریب تأثیر (۰/۳۰۴) بود، بنابراین، با سیاستگذاری در بهبود سلامت عمومی کارکنان بایستی به دنبال بهبود رفتار آنها بود.
زهره کرمی، زهرا ناصرزاده، ندا مهدوی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از شغل، در بین مشاغل آزمایشگاهی بسیار شایع میباشد. یکی از مهمترین علل اختلالات، عدم تناسب فرد با ایستگاه کاری میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی تناسب آنتروپومتریک کارشناسان آزمایشگاههای علمی–تحقیقاتی با ایستگاههای کاریشان در پردیس دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال ۱۴۰۱ میباشد.
روش کار: جهت بررسی شـیوع اخـتلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با کار، از پرسشنامهی Nordic و برای ارزیابی پوسچر روش نِرپا (Novel Ergonomic Postural Assessment) NERPA استفاده شد. ابعاد آنترپومتری کاربردی و مشخصات ایستگاه کار ثبت گردید. سپس به بررسی تطابق افراد با ایستگاه کاری پرداخته و مداخلاتی جهت بهبود ایستگاه کاریشان پیشنهاد شد.
یافتهها: طبق یافتهها، بیشترین میزان شیوع درد در یکسال گذشته به ترتیب در نواحی گردن (۶۸/۷ درصد) و کمر (۵۹/۳۷ درصد) بود. ارزیابی پوسچر بدنی با استفاده از روش NERPA سطح اقدامات اصلاحی در سطح متوسط و با نیاز به مطالعات بیشتر ارزیابی شد. همچنین نمرهی گردن با ۴۰/۶۲ درصد، بالاترین امتیاز ریسک را به خود اختصاص داد. در اکثر فعالیتها بین ابعاد بدنی افراد و ایستگاه کاریشان تطابق وجود نداشت.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که شیوع علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارشناسان آزمایشگاههای تحقیقاتی بالاست و سطوح ریسک ارزیابی ارگونومیکی در سطح ریسک متوسط قرار دارند. به نظر میرسد عدم تناسب آنتروپومتریک با ایستگاه کاری از علل ایجاد پوسچر کاری نامطلوب و در نتیجه شیوع بالای اختلالات اسکلتی–عضلانی باشد. لذا تأمین تناسب آنتروپومتریک بین کارکنان آزمایشگاههای تحقیقاتی و ایستگاههای کاریشان با هدف کاهش این اختلالات ضروری میباشد.
فرشته حسینی، مهرناز حقیقی، سیفالله غریب،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
اهداف: پیشگیری از بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی، مستلزم ارزیابی و اصلاح وضعیتهای کاری با استفاده از روشهای ارزیابی پوسچر ارگونومی است. هدف این مطالعه، تعیین اثربخشی مداخلات چند وجهی و بلندمدت ارگونومی در یک شرکت در حال توسعهی خودروسازی با روش ارزیابی سریع تنش دفاتر کاری (Rapid Office Strain Assessment) ROSA بود.
روش کار: این مطالعهی مداخلهای چند وجهی بلندمدت، بر روی ۷۰ نفر از کارکنان اداری یک شرکت خدمات مهندسی خودروسازی در سه مرحله از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ انجام شد. مداخلات ارگونومیک با توجه به نمرات کسب شده در زیرحیطههای روشROSA شامل صندلی، موس و کیبورد، تلفن و مانیتور اجرا گردید. مداخلهها شامل مداخلات فنی- مهندسی و آموزشی بود. از آمارههای توصیفی و آزمونهای Paired T-test، ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون خطی چندگانه برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید.
یافتهها: میانگین نمرات ROSA در سال ۱۳۹۵، ۵/۹ با انحراف معیار ۰/۶۶ بود، درحالی که میانگین نمرات ROSA در سال ۱۴۰۱، ۳/۸۵ با انحراف معیار ۱/۱۹ بود. بین نمرهی نهایی ROSA در سال ۱۳۹۵ و ۱۴۰۱ از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود داشت (۰/۰۰۱> P). آزمونهای آماری نشان داد تنها مداخلهی فنی- مهندسی بر روی نمرهی نهایی ROSA تأثیر معنیداری داشت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر بیانگر کاهش مطلوب سطح احتمال خطر نهایی وضعیت بدنی کارکنان حین کار به علت تصحیح وضعیت بدنی در نتیجهی مداخلهی فنی- مهندسی همراه با مداخلهی آموزشی منطبق بر اجزای روش ROSA بوده است.
حمیده عباسی، سارا حاجت پور،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
اهداف: یکی از شیوههای مناسب برای حفظ و ارتقای منابع انسانی، بهبود رضایت شغلی کارکنان است. از طرف دیگر، استفاده از مدیران با سبک رهبری تحولگرا یکی از عوامل مهم ارتقای رضایت شغلی است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر رهبری تحولگرا بر رضایت شغلی کارکنان، با توجه به نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی است.
روش کار: جامعهی آماری این تحقیق کارکنان ستاد مرکزی سازمان تأمین اجتماعی تهران به تعداد ۱۵۰۰ نفر بود. حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، ۳۰۶ نفر محاسبه شد. ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامهی استاندارد رهبری تحولگرای باس و آولیو، پرسشنامهی رضایت شغلی مینهسوتا و پرسشنامهی توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر بود. روایی پرسشنامهها با روایی صوری و محتوایی و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد که مقدار آن برای پرسشنامهی رهبری تحولگرا ۰/۷۹، برای پرسشنامهی توانمندسازی ۰/۸۳ و برای پرسشنامهی رضایت شغلی ۰/۸۲ محاسبه شد. تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش از طریق تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اسمارت پیالاس انجام شد.
یافتهها: بر اساس یافتهها، تمام فرضیههای تحقیق تأیید شد. نتایج بهدستآمده از آزمون سوبل نشان میدهد که اثر غیرمستقیم سبک رهبری تحولگرا بر رضایت شغلی بهواسطهی توانمندسازی کارکنان برابر ۰/۵۵۶ شده است. مقدار مثبت بتا (۰/۵۵۶) نشان از مثبت بودن شدت اثر دارد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که ایفای نقش رهبری تحولگرا توسط مدیران سازمان، از طریق ایجاد گونهای از شرایط کاری که فراهمکنندهی توانمندسازی کارکنان باشد، بر احساس رضایت از شغل و بهبود آن مؤثر خواهد بود.
نادره سیداحمدی، علیرضا حیدری، پرویز عسکری،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
اهداف: این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر درمان مصونسازی در برابر استرس (SIT) بر استرس شغلی، اضطراب کرونا، تابآوری و کیفیت خواب کارکنان بهداشت و درمان انجام شد.
روش کار: طرح پژوهش پیشآزمونپسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی تحقیق کارکنان بهداشت و درمان شهر اهواز بودند و نمونهی تحقیق شامل ۴۰ نفر بود که بهروش نمونهگیری هدفمند بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس اضطراب بیماری کرونا، تابآوری، کیفیت خواب و استرس شغلی. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری با استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که نسبت F تحلیل کوواریانس تکمتغیری برای کیفیت خواب ۳۰۴/۰۸ (۰/۰۰۱P<)، اضطراب کرونا ۲۱۲/۹۹ (۰/۰۰۱P<)، تابآوری ۱۵۲/۳۷ (۰/۰۰۱P<) و استرس شغلی ۱۲۴/۵۹ (۰/۰۰۱P<) است (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی آموزش مصونسازی در برابر استرس بر متغیرهای مورد مطالعه، این آموزش برای کادر بهداشت و درمان ضروری به نظر میرسد.
کارن فتاحی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
بیان مسأله و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر مقادیر دیاکسید کربن موجود در هوا بر احساس آسایش حرارتی، عملکرد شناختی و ضربان قلب کارکنان فضاهای درمانی حین انجام فعالیت کاری در فضاهای درمانی است که در معرض شلوغی افراد، عدم تهویه مناسب محیط کاری، استقرار در فضاهای زیرزمینی، اماکن فاقد نورگیری و دارای آلایندگی در محل کار هستند.
روش کار: در این مطالعه آزمایشگاهی، 20 نفر از کارکنان یک درمانگاه تخصصی بهطور تصادفی به دو گروه 10 نفری تقسیم شدند و در دمای 25 درجه سانتیگراد در معرض سطوح مختلف دیاکسید کربن (1100 ppm با تهویه و 1800 ppm بدون تهویه) قرار گرفتند. پارامترهای ضربان قلب، آسایش حرارتی با استفاده از پرسشنامه استاندارد ASHRAEو عملکرد شناختی (MOCA) ثبت شد و دادهها با آنالیز کواریانس چند متغیره (MANCOVA) تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: مقادیر آماری فیشر بهدستآمده نشان میدهد که عملکرد شناختی و سطوح فاکتور دیاکسید کربن موجود در هوا (1800 ppm و 1100 ppm) بهطور معنیداری بر آسایش حرارتی تأثیر میگذارند (F(1,15)=13.257، p<0.05 و F(1. 15)=16.694، p<0.05). همچنین سطوح دی اکسید کربن موجود در هوا (1800 ppm و 1100 ppm) و جنسیت افراد نقش مهمی در افزایش ضربان قلب کارکنان فضاهای درمانی در محل کار آنها با مقادیر (F(1,15)=53.381، P<0.05 و F (1،15) =9.642، p<0.05) دارند. یافتهها نشان داد وضعیت آسایش حرارتی افرادی که در معرض مقدار دی اکسید کربن 1800)ppm( قرار داشتند به اندازه 0/878 واحد TSV نارضایتی حرارتی و 9/25 ضربان قلب بیشتری نسبت به مقدار دی اکسید کربن 1100)ppm( موجود در محیط کار داشتند.
نتیجهگیری: با کنترل مداوم کیفیت هوا در محیطهای کاری میتوان توسعه دامنه آسایش حرارتی، بهبود وضعیت عملکرد شناختی و پیشگیری از بروز آسیب به سلامت کارکنان فضاهای درمانی حین انجام فعالیتهای کاری را ایجاد نمود.