پیام خانلری، نورزمان رشید،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده
اعظم ملکی قهفرخی، ایمان دیانت، محمد اصغری جعفرآبادی، محمد پرنیان پور، محمودرضا آذغانی، مریم خسروی فر، سینا صمدی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده
اهداف: پرسشنامهی راحتی ابزار دستی، مقیاسی برای ارزیابی طراحی ابزار دستی در جهت بهبود میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخهی فارسی این پرسشنامه بود.
روش کار: در این مطالعهی مقطعی، ۱۶۳ دانشجو شرکت کردند. در ابتدا پرسشنامهی ۱۷ سؤالی راحتی ابزار دستی انتخاب و از طریق روش Forward-backward به فارسی ترجمه شد. روایی محتوایی آن توسط یک تیم ده نفری از خبرگان مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل عاملی اکتشافی جهت بررسی روایی ساختاری استفاده شد. جهت ارزیابی ثبات درونی و تکرارپذیری آزمون- بازآزمون از آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون طبقهای استفاده گردید. اثر سقف و کف جهت بررسی استفادهی آسان از ابزار تخمین زده شدند.
یافتهها: نسخهی فارسی راحتی ابزار دستی، روایی محتوایی خوبی را نشان داد. شاخص روایی محتوایی از ۰/۸۰ تا ۱/۰۰ و نسبت روایی محتوایی از ۰/۶۲ تا ۱/۰۰ بود. تحلیل عاملی منتج به استخراج دو عامل از بین دادهها گردید. اولین عامل عمدتاً مربوط به عملکرد و تعامل فیزیکی و دومین عامل مربوط به اثرات منفی بر بدن بود. آلفای کرونباخ برابر ۰/۷۴ و تکرارپذیری آزمون- بازآزمون برابر ۰/۷۴ به دست آمده که هر دو رضایتبخش بودند. مقادیر اثرات کف یا سقف مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نسخهی فارسی پرسشنامهی راحتی ابزار دستی، مقیاسی مفید و قابل قبول برای ارزیابی راحتی ابزار دستی میباشد.
سیاوش اعتمادینژاد، الهه عموزاده، جمشید یزدانی چراتی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده
اهداف: امروزه محصولات سختافزاری و نرمافزاری زیادی از جمله نرمافزارهای اتوماسیون اداری، وبسایتهای تحت وب مورد استفادهی کارکنان اعم از اساتید و کارمندان واحدهای مختلف در ادارهها قرار میگیرد و وبسایتها به عنوان یکی از جنبههای اصلی رقابت در هر سازمان محسوب میشوند. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی اکتشافی کاربردپذیری نرمافزار سیات در دانشگاه علوم پزشکی مازندران میباشد
روش کار: مطالعهی حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بود که با استفاده از روش هیوریستیک (Heuristic) ارزیابی بر روی نرمافزار سامانهی یکپارچهی تحقیقات (سیات) توسط ۳ ارزیاب انجام شد. سپس آنها جهت ارزیابی شدت هر یک از گزینههای دهگانه، عددی بین ۰ تا ۴ را اعمال کردند. پس از آنکه هر مشکل توسط ارزیابها در یکی از ۱۰ شاخهی ارزیابی Nielsen قرار گرفت، مشکلات مطرح شده مشابه حذف، میانگین نمرات مشکلات و شدت وخامت محاسبه شد.
یافتهها: در ارزیابی کاربردپذیری نرمافزار تحت وب سیات (سامانه) با استفاده از مؤلفههای ارائه شدهی Nielsen، در مجموع ۹۲ مشکل کاربردپذیری شناسایی گردید. بیشترین مشکل مربوط به تشخیص بهجای یادآوری با ۱۶ مشکل (۱۷/۳۲ درصد) و کمترین تعداد مشکل مربوط به دو مؤلفهی همخوانی بین سیستم و دنیای واقعی و وضوح وضعیت سیستم با ۶ مورد (۶/۵۲ درصد) بود.
نتیجهگیری: روش ارزیابی کاربردپذیری، ارزان و ساده است و میتوان مشکلات ناشی از وبسایتها و اپلیکشینها را به صورت بازخورد جهت ارتقای آنها مورد ارزیابی قرار داد. هر چقدر نیاز کاربران سیستم سیات دقیقتر در نظر گرفته شود، استفاده از سیستم، اثربخش و موجب رضایت کاربران خواهد شد.
عبداله واحدی، ایمان دیانت،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: چالشهای امروزه، مانند تغییر در ساختار جمعیت، نیروی کار متنوع، تولید انبوه و خودکار شدن تولید، نشاندهندهی لزوم بازنگری در سیستمهای تولید است. راهحلهای ارگونومیک کلاسیک برای حمل بارهای سنگین و فعالیتهای تکراری، کافی نیستند. اپلیکیشنهای دستیار انسانمحور باید با حمایت از کارگران برای کاهش تنشهای فیزیکی و روانی، این معضل را برطرف کنند. بررسیهای علمی زیادی به مشکلات فنی اگزواسکلت پرداختهاند ولی به اثر آن بر روی کاربر انسانی چندان توجه نشده است. به همین دلیل در این مقاله به بررسی مطالعاتی میپردازیم که از دید ارگونومی به اگزواسکلتهای صنعتی نگاه کردهاند.
روش کار: بررسی مقالات مرتبط با اگزواسکلت در مطالعات ارگونومی با استفاده از پایگاههای داده Scopus و PubMed انجام شده است، مقالات انتخاب شده در مجلات مورد بررسی، ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱ چاپ شده است. کتابها، مقالات کنفرانس و گزارشها در این مطالعه بررسی نشد. این بررسی به نشریات علمی رسمی به زبان انگلیسی محدود بوده، مراجع به دست آمده از این جستجو بر اساس عنوان و چکیده غربال شده است. اگر چکیده دارای اطلاعات کافی نبود، کل متن مقاله بررسی شد. مقالاتی که از معیارهای انتخاب برخوردار بودند، در این بررسی آورده شدهاند.
یافتهها: مطالعات انجام شده در زمینهی اگزواسکلتهای صنعتی ارگونومیک، سهم ناچیزی از مطالعات اگزواسکلتهای صنعتی را شامل میشود. از سال ۲۰۱۲ تا زمان نگارش این مقاله، تعداد مطالعات در زمینه اگزواسکلتهای صنعتی ۹۶ مورد میباشد که ۱۰/۴۱ درصد از آن مربوط به مطالعاتی است که اگزواسکلتهای صنعتی با دید ارگونومیک طراحی یا ارزیابی شدهاند. همچنین این مقدار در مقایسه با تعداد مطالعاتی که از سال ۲۰۱۲ در زمینهی اگزواسکلت انجام شده است بسیار ناچیز و تنها درحدود ۰/۴ درصد از مطالعات را شامل میشود.
نتیجهگیری: مطالعات بررسی شده، به منظور تسهیل استفادهی موفقیتآمیز اگزواسکلتها در ساختارهای شغلی، با در نظر گرفتن حداقل سه بعد تأکید میکنند (الزامات جسمانی، عملکرد در وظیفه و قابلیت استفاده) که تمامی آنها میتوانند در تعیین کارآیی بالقوهی اسکلتهای خارجی در محیط کاری تأثیرگذار باشند. با توجه به توان بالقوهی مشهود در این فناوری، تحقیقات بیشتری در آینده مورد نیاز خواهند بود تا برخی از چالشهای مورد شناسایی را پوشش داده و روشهای طراحی اگزواسکلت را تحت حالات متنوعتر و واقعبینانهتری مورد مقایسه قرار دهند.
زهرا سادات جوادی حسینی، حمید رضا مختارینیا، محسن واحدی،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با کار، عارضهای چند فاکتوری میباشد که منجر به از دست رفتن زمان کار، ناتوانی و افزایش هزینهی اقتصادی میشود. هدف از مطالعهی حاضر، ارزیابی نقش فاکتورهای فیزیکی، محیطی و روانی- اجتماعی در ایجاد اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران تولید و مونتاژ قطعات خودرو در شهر قم در سال ۱۴۰۰ بود.
روش کار: در مطالعهی مقطعی حاضر، ۲۱۱ نفر به صورت در دسترس وارد شدند. مشخصات دموگرافیک و شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی به ترتیب با پرسشنامهی خود گزارشی و پرسشنامهی Nordic توسعه یافته ارزیابی شد. بار کار ذهنی توسط شاخص NASA-TLX و فاکتورهای فیزیکی، محیطی و روانی- اجتماعی با پرسشنامهی ارزیابی محیط کار چندوجهی ساختارمند، ارزیابی شدند. از رگرسیون لجستیک دوحالته جهت نشان دادن نقش فاکتورهای خطر در ایجاد اختلالات، استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی افراد شرکتکننده، ۳۳/۹ ± ۶/۹ بود. میزان شیوع تمام عمر اختلالات اسکلتی- عضلانی برای حداقل یک ناحیه از بدن ۷۷/۷۲ درصد به دست آمد که نواحی گردن، کمر و شانه شایعترین بودند. جنس، سابقهی مصرف سیگار، سن، سابقهی عمل جراحی و سابقهی ورزش، مؤثرترین فاکتورها در ایجاد اختلالات- اسکلتی عضلانی بوده است. همچنین زیرمقیاسهای بار کار ذهنی، در ایجاد درد در شانه، ناحیهی فوقانی پشت، کمر، زانو، نقش دارد. زیرمقیاسهای پرسشنامهی ارزیابی محیط کار چندوجهی ساختارمند نقش مؤثری در درد ناحیهی گردن (۱/۳۹۶ = OR)، بخش فوقانی پشت (۱/۶۶۳ = OR)، لگن/ ران، زانو، مچ دست/ دست و مچ پا/ پا دارد.
نتیجهگیری: با توجه به نقش عوامل مختلف در ایجاد اختلالات، فاکتورهای فیزیکی، محیطی و روانی- اجتماعی بایستی همزمان در طراحی برنامههای پیشگیری و مداخلات ارگونومیکی در نظر گرفته شوند.
امید کلاتپور، رشید حیدری مقدم، ایرج محمدفام، مریم فرهادیان، محمدرضا توکل،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: ریسکپذیری، یکی از جنبههای شخصیتی است که در بروز حوادث مؤثر میباشد؛ بنابراین افراد با ریسکپذیری بالا نبایستی در مشاغل حساس که باعث بروز حوادث میشوند بکار گرفته شوند. هدف از این مطالعه، ساخت و بررسی اعتبار پرسشنامهی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل از طریق بررسی پتانسیل رویدادهای مغزی بود.
روش کار: ابتدا سؤالات از مراجع علمی معتبر بر اساس مدل مفهومی انتخاب شدند. سپس با استفاده از روایی، صورت سؤالات پرسشنامهی اولیه انتخاب شد و توسط ۱۷۸ نفر از اپراتورهای اتاق کنترل تکمیل گردید. با استفاده از آنالیز عاملی اکتشافی بهترین سؤالات پرسشنامه استخراج شد. تست-تست مجدد پس از سه ماه جهت قابلیت تکرارپذیری توسط ۴۲ نفر تکمیل گردید. جهت بررسی رویداد مغزی از الکتروانسفالوگرافی به همراه بالون آنالوگ ریسکی استفاده شد. ضریب ارتباط بین پتانسیل رویدادهای مغزی و نیز رفتار ریسکی در نرمافزار با امتیاز پرسشنامهی تهیه شده سنجیده شده است.
یافتهها: آنالیز عاملی یک عامل و ۱۳ سؤال را به عنوان بهترین سؤالات مشخص کرد. ضریب آلفای کرونباخ ۰/۹۱ به دست آمد. ضریب ارتباط Spearman بین پرسشنامه و ریسکپذیری رفتاری ۰/۳۸ (۰/۷۰ = η۲، ۰/۰۱ = P) محاسبه شد. ضریب ارتباط بین پرسشنامه و رویداد مغزی P۳۰۰ ۰/۶۳ (۰/۹۹ = η۲، ۰/۰۱ = P) محاسبه شد.
نتیجهگیری: پرسشنامهی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل (Operator Room Risk-taking Questionnaire) ORTQ شامل ۱۳ سؤال است که میتواند به عنوان ابزاری مناسب برای بررسی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل و همچنین برای اهداف تحقیقاتی استفاده شود. این پرسشنامه دارای سه بعد شخصیتی ریسکپذیری، تکانشگری و جسارت است.
طیبه السادات میرمعینی، رضا تقوایی، کامبیز حمیدی، علی اصغری صارم، تحفه قبادی لموکی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: کادر درمان و کارکنان نظام سلامت به سبب فعالیت مداوم در مشاغل شبانهروزی، حساس و نامتعارف در معرض فرسودگی شغلی قرار داشته و این شرایط موجب افزایش نرخ ترک خدمت کارکنان میگردد. از اینرو در سالهای اخیر موضوع تابآوری منابع انسانی جهت مقابله با فرسودگی شغلی و تداوم فعالیت کارکنان در شرایط سخت و بحرانی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائهی الگوی مدیریت منابع انسانی تابآور در نظام سلامت کشور انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی مبتنی بر راهبرد تحلیل مضمون انجام شده است. در این رابطه، ۱۴ مصاحبهی نیمه ساختاریافته با جامعهی آماری پژوهش شامل اساتید، مدیران، کارشناسان منابع انسانی حوزههای ستادی دانشگاههای علوم پزشکی منطقهی ۳ نظام سلامت کشور، با استفاده از روش نمونهگیری زنجیرهای (گلوله برفی) و بر مبنای قاعدهی اشباع نظری انجام شد. در ادامه با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی در تحلیل مضمون، الگوی اولیه پژوهش حاصل گردید.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کیفی دادهها منجر به شناسایی ۱۱۶ مضمون پایه، ۳۹ مضمون سازماندهنده و ۱۳ مضمون فراگیر در قالب الگویی با ۴ بعد عوامل محیطی، عوامل سازمانی، کارکردهای مدیریت منابع انسانی و پیامدهای آن شده است. در ادامه، روایی و پایایی پژوهش نیز به ترتیب با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی و روش Holsti تأیید گردید.
نتیجهگیری: اجرای ﻣﺆﺛﺮ عوامل ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺷﺪه و اولویتبندی آنها به منظور بهینهسازی و تابآوری مدیریت منابع انسانی، در ارﺗﻘﺎی ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺷﻐﻠﻲ، افزایش اﻧﮕﻴﺰه و در نهایت ارﺗﻘﺎی تابآوری سازمانی میتواند مؤثر واقع شود.
زینب اخوان، امیرسامان خیرخواه،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: بیمارستانها، از مهمترین سازمانهای کشور هستند که از ارکان اصلی آنها، پرستاران میباشند. حجم کاری بالا و استرس زیاد، پرستاران را در معرض آسیبهای زیادی قرار میدهد. به طور معمول، در برنامهریزی و تعیین شیف کاری، به گردش شغلی و ملاحظات ارگونومیکی و سلامت پرستاران توجه نمیشود. بیتوجهی نسبت به این موضوع باعث افزایش آسیبهای جسمی و روحی و در نتیجه نارضایتی شغلی پرستاران میشود.
روش کار: در این مطالعه، یک مدل برنامهریزی ریاضی دو هدفه ارائه شده است. هدف اول، کمینه کردن بیشینهی بار فیزیکی و هدف دوم کمینه کردن مجموع بار روحی- روانی وارد به پرستاران میباشد. از یک معیار جامع برای ادغام اهداف و رسیدن به یک مدل تک هدفه استفاده شده است. مدل پیشنهادی در یک مطالعهی موردی بکارگرفته شده و پارامترهای مدل به کمک روش MAPO و پرسشنامهی Nordic و همچنین روش (Depression- Anxiety- Stress Scale) DASS کمی شده است.
یافتهها: برنامهی حاصل از مدل ریاضی با برنامهی موجود در بیمارستان مورد مطالعه، که به صورت دستی انجام شده بود، مقایسه گردید. نتایج نشان دهندهی کاهش بار ارگونومیکی پرستاران در برنامهی جدید نسبت به وضعیت موجود بود.
نتیجهگیری: در نظر گرفتن گردش شغلی و تخصیص وظایف به پرستاران همزمان با شیفتبندی و زمانبندی پرستاران، امکان کاهش بیشتر مخاطرات شغلی را در مقایسه با روشهای مرسوم، فراهم میآورد.
حامد یارمحمدی، مهدی جهانگیری، مسلم علی محمدلو، فاطمه رحمتی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: جهت برنامهریزی و سیاستگذاری علمی نیاز است تا تولیدات علمی مورد بررسی قرار بگیرند. این تولیدات علمی از طریق دانشگاهها و مراکز پژوهشی بصورت مقاله و مجلات پژوهشی منتشر میشوند. رویکردهای علمسنجی ابزاری برای بررسی عملکرد مجلات در حوزههای مختلف هستند لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی فعالیت مجله ارگونومی انجام گردید.
روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی است که با رویکرد علمسنجی انجام گردید. جامعه پژوهش را تمامی مقالات چاپ شده در مجله ارگونومی طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ تشکیل میدهد. به منظور گردآوری و تحلیل دادهها از نرم افزارهای Publish or Perish، vosviewer و Excel استفاده گردید.
یافتهها: تعداد ۲۹۶ مقاله از ۷۲۴ نویسنده در مجله ارگونومی طی دوره ۱۰ ساله به انتشار رسیده است. بیشترین مقالات چاپ شده مربوط به دانشگاههای علوم پزشکی همدان، شیراز، تهران و شهید بهشتی بودند. مولدترین نویسندگان در این مجله به ترتیب رشید حیدری مقدم (۲۱ مقاله) ، مجید معتمدزاده (۲۰ مقاله) و علیرضا چوبینه (۱۵ مقاله) بودند. کلید واژههای اختلالات اسکلتی و عضلانی با فراوانی ۳۹ و ارگونومی ۳۷ و آنتروپومتریک ۱۵ به ترتیب رتبههای اول تا سوم پرکاربردترین کلیدواژهها را به خود اختصاص دادهاند.
نتیجهگیری: طبق نتایج بدست آمده میزان استنادات مقالات این مجله در سطح پایینی قرار دارد لذا توصیه میشود جهت نمایه شدن مجله در پایگاههای استنادی بینالمللی و افزایش میزان استناددهی به مقالات و رویتپذیری مجله میزان مشارکت بینالمللی افزایش یابد.
مریم افشاری، مهدی کنکاوری، فاروق محمدیان، شهناز مالکی، فریده کاظمی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: حوادث ترافیکی از علتهای مهم مرگومیر در زنان باردار است. یکی از موارد سرمایهگذاری برای سلامت مادران و نوزادان مداخلات هدفمند بهمنظور افزایش ایمنی مادران برای پیشگیری از حوادث ترافیکی است؛ لذا، مطالعهی حاضر با هدف شناسایی و دسته بندی انواع مداخلات ایمنی بهمنظور کاهش حوادث ترافیکی در زنان باردار انجام شد.
روش کار: مطالعه از نوع بررسی نظاممند بود. مقالات مداخله ای از پایگاه های فارسی شامل Magiran، Iran Medex و SID و پایگاه های اطلاعات علمی انگلیسی شامل PubMed، Cochrane،Sciencedirect ،Embase ، Science of Web و Scopus جستوجو شد. تمام مقالات شناساییشده را با استفاده از نرمافزار Endnote، یک نفر جمع آوری کرد. سپس، متن کامل مقالات را دو محقق بهصورت مستقل، بررسی کردند و مقالات منطبق با معیارهای ورود مشخص شدند. با استفاده از بررسی forward citation وbackward citation ، مقالات دیگری به مجموعه مقالات قبلی اضافه شد. برای ارزیابی کیفیت مطالعات از ابزار EPHPP استفاده شد.
یافتهها: جستوجوی اولیه به یافتن ۵۳۲۹ چکیدهی مقاله منجر شد. در نهایت، ۲ مطالعهی مداخله ای برای ارزیابی، به این مطالعه وارد شدند. رویکرد مداخلهای بهکار رفته در یک مطالعه آموزشی/رفتاری و در دیگری مهندسی/تکنولوژی بود. هر دو مطالعه گزارش کردند که بهطور معناداری، در پیامدهای مدنظر که بستن کمربند ایمنی در زنان باردار بود، تغییرات معنیدار ایجاد کرده اند. یک مطالعه در کیفیتسنجی دارای کیفیت ضعیف و دیگری دارای کیفیت متوسط بود.
نتیجهگیری: مداخلات ایمنی در زمینهی کاهش حوادث ترافیکی در زنان باردار در کل دنیا بسیار کمکار شده بود. با توجه به اهمیت سلامت مادران باردار، پیشنهاد میشود در حوزهی مداخلات ایمنی بهمنظور کاهش حوادث ترافیکی در این زنان، مطالعات بیشتری صورت گیرد.
علیرضا سلطانیان،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: برای انتخاب مبدأ امتیازدهی در مقیاس لیکرت در ابزار پرسشنامهای، توافق یکسانی وجود ندارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تبدیل مبدأ امتیازدهی بر شاخصهای گرایش به مرکز، پراکندگی و آزمون آماری تی مستقل اجرا شد.
روش کار: در پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی تأثیر تبدیل مبدأ امتیازدهی بهصورت استنباطی، با ذکر یک مثال، به مقایسهی نتایج تبدیل مبدأ پرداخته شد. در این پژوهش، مقیاس لیکرت چهارردهای با مبدأ امتیازدهی صفر و یک در نظر گرفته شد. همچنین، فرض شد که فاصلهی بین ردههای مقیاس لیکرت برابرند. از آزمون تی مستقل برای مقایسهی میانگین امتیازها در دو گروه استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تبدیل مبدأ امتیازدهی از یک به صفر در مقیاس لیکرت، تنها به تفاوت در مقدار شاخصهای گرایش به مرکز منجر میشود؛ درحالیکه شاخصهای پراکندگی و آماره و نتیجهی آزمون آماری در هر دو شیوهی امتیازدهی، تفاوتی نخواهند داشت.
نتیجهگیری: درصورتیکه توزیع مجموع امتیازها در پرسشنامهای نرمال باشد، تغییر مبدأ امتیازدهی از یک به صفر تأثیری بر نتیجه در آزمون تی مستقل و انحراف معیار ندارد و تنها شاخصهای گرایش به مرکز در دو نظام امتیازدهی متفاوت خواهند بود.
معین دارستانی، لیلی تاپاک، مصطفی میرزایی علیآبادی، ندا مهدوی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: امروزه، شاهد رشد خارقالعادهی ساختوساز و استفاده از ماشینآلات عمرانی هستیم. ازآنجاکه بخش مهمی از خطاهای انسانی ناشی از شکستهای شناختی هستند، نیازمند ابزارهایی قوی برای ارزیابی این خطاهای شناختی هستیم. لذا هدف اصلی این مطالعه متناسبسازی پرسشنامهی شکستهای شناختی شغلی موجود برای رانندگان ماشینآلات سنگین راه و شهرسازی است.
روش کار: ۸۴ نفر از رانندگان ماشینآلات راه و شهرسازی با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در ابتدا، گویههای مرتبط با این افراد در پرسشنامهی شکستهای شناختی شغلی موجود انتخاب و گویههای غیرمرتبط حذف و گویههای پیشنهادی اضافه شدند. برای بررسی روایی سازه، ابزار در اختیار۱۰ متخصص قرار گرفت. سپس، شاخصهای نسبتهای روایی محتوا و شاخص روایی محتوا برای هریک از سؤالات تعیین شد و با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی در محیط AMOS نسخهی ۲۳، شاخصهای نکویی مدل برازششده ارزیابی شدند. برای اندازهگیری پایایی، از ضریب پایایی آلفای کرونباخ استفاده شد. نرمافزار آماری استفادهشده SPSS نسخهی ۲۰ بود.
یافتهها: پرسشنامهی نهایی دارای ۱۶ گویه بود که دو شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا برای آنها به قرارگیری آنها در سازهی نهایی منجر شد. شاخص روایی محتوایی پرسشنامه ۰/۹ محاسبه شد. همچنین، شاخصهای نکویی مدل برازشیافته شامل CMIN/DF، TLI، CFI، IFI، GFI، AGFI و RMSE بهترتیب برابر با ۱/۱۶، ۰/۸۵۱، ۰/۸۸۰، ۰/۸۹۸، ۰/۸۶، ۰/۸۰۲ و ۰/۰۴۴ بود. ضریب آلفای کرونباخ نیز ۰/۶۳۳α= محاسبه شد.
نتیجهگیری: پرسشنامهی شکستهای شناختی متناسبسازیشده روایی و پایایی مناسبی داشت و میتوان از آن با احتیاط در ارزیابیهای ارگونومی اپراتورهای ماشینآلات راه و شهرسازی استفاده کرد.
حامد یارمحمدی، مهدی جهانگیری، الهام عرب مختاری،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: یکی از ملاک های مهم پیشرفت و توسعه یافتگی انتشار کتاب در حوزههای علمی است. یکی از حوزه های مهم مرتبط با سلامت انسانی و شغلی علوم ارگونومی است که در افزایش بهره وری و سطح تندرستی کارکنان به یاری انسان می شتابد. هدف مطالعهی حاضر بررسی وضعیت تولید و انتشار کتب حوزهی ارگونومی در ایران است.
روش کار: مطالعهی حاضر به روش توصیفی و تحلیل محتوا با رویکرد کتابسنجی انجام گرفت. جامعهی پژوهش شامل تمامی کتب حوزهی ارگونومی ثبتشده در سایت کتابخانهی ملی بود. برای دستیابی به کتب مرتبط جستوجو با استفاده از کلیدواژههای ارگونومی، مهندسی عوامل انسانی و واژگان مرتبط دیگر بدون محدودیت زمانی انجام گرفت و اطلاعات بهدستآمده در فرمی که از قبل در نرمافزار Excel طراحی شده بود، وارد شد و در مرحلهی نهایی، دادهها با استفاده از آمارهای توصیفی تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: بهطور کلی، ۳۱۳ عنوان کتاب در حوزهی ارگونومی در طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۴۰۲ منتشر شده است. روند انتشار کتب در این حوزه افزایشی بوده است. بیشترین فراوانی مربوط به کتابهای تألیفی شامل ۷۸/۲۷ درصد از کتب بود. محمدامین موعودی، مجید معتمدزاده و علیرضا چوبینه مؤلفان فعالتر در این حوزه بودند. حوزه های موضوعی کلیات و کاربرد ارگونومی، ارگونومی شغلی و مهندسی فاکتورهای انسانی فراوانی بیشتری داشتند. انتشارات فنآوران بالاترین رده را بین تمام ناشران به خود اختصاص داده است. در مجموع، ۳۸ جلد کتاب به چاپ مجدد دست یافتند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر نشان داد که روند انتشار کتب در علم ارگونومی در ایران، افزایشی بود؛ اما در برخی از گرایش های این علم، از جمله بیومکانیک شغلی، ارگونومی شهری، ارگونومی در منازل و ارگونومی کودکان به توجه بیشتر مؤلفان نیاز است. همچنین بیتوجهی به نشر کتب بهصورت الکترونیکی، بهطور مشهود، در این حوزهی علمی دیده میشود؛ لذا، به ناشران توصیه میکنیم با توجه به مزایای کتب الکترونیکی، به این نوع از انتشار توجه بیشتری کنند.
حانیه عبدی، سید ابوالفضل ذاکریان، کمال اعظم، پیام خانلری بانیارانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده
اهداف: از جمله نگرانی های مهم جوامع امروزی حوادث جاده ای، خسارات و تلفات مربوط به آن است. بار کاری ذهنی یکی از عوامل اصلی انسانی است که خود میتواند سبب بروز عوامل دیگری نظیر استرس و خشم شود. مطالعهی حاضر با هدف بررسی بار کاری ذهنی و میزان تأثیر آن در تغییر مؤلفه های خلقیات رانندگان انجام شده است.
روش کار: تعداد ۸۸ رانندهی تاکسی گردشی شهر قزوین برای بررسی مؤلفه های مدنظر در این مطالعه شرکت کردند. از پرسشنامهی بار کاری ذهنی دالی برای ارزیابی بار کاری ذهنی و از پرسشنامهی پومز برای سنجش مؤلفه های خلقیات رانندگان استفاده شد. بر اساس سناریو طراحی شدهی رانندگی در مسیرهای پرترافیک، متغیرهای مدنظر ارزیابی شدند و به منظور بررسی ارتباط میان آنها، از آزمون t زوجی و آنالیز همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخهی ۲۴ استفاده شد.
یافتهها: میانگین سابقهی کار و سن رانندگان برابر با ۴۶/۶۰ و ۱۳/۴۷ سال با انحراف معیار ۱۰/۱۲ و ۹/۳۹ سال بـود. یافتههای بـهدستآمده نشان داد کـه با رانندگی در مسیرهـای پرترافیک، بر میزان میانگین بار کاری ذهنی رانندگان به مراتب افزوده شده و این افزایش معنادار است (۰/۰۰۱>P). با افزایش بار کاری ذهنی رانندگان، از برخی مؤلفه های خلقیات که جنبهی مثبتی دارند (مانند شادکامی و سرزندگی) ((۰/۱۵۷=P) (۰/۱۴۳- =r)، (۰/۰۵۰=P) (۰/۶۴۶- =r)) کاسته و بر مؤلفهی خلقی افسردگی رانندگان افزوده شده است (*۰/۲۴۸ =P) (۰/۰۲۰=r).
نتیجهگیری: بـر اساس یافتههـای حـاصل از مطالعه، با تداوم فعالیت رانندگی، بر میزان بار کاری ذهنی رانندگان افزوده شده است، ولی ارتباطی مبنی بر تأثیر این مؤلفه بر مؤلفه های خلقیات مشاهده نشد.
عباس محمدی، بهزاد فولادی دهقی، فاطمه اسدیان، سعید قنبری،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده
اهداف: کارگران قسمت بار در فرودگاه اهواز بهدلیل جابهجایی چمدانهای مسافری در معرض اختلالات اسکلتیعضلانی قرار دارند. به همین دلیل، حمل بار توسط آنها و پوسچرهای آنان هنگام حمل بار در این پژوهش بررسی شد.
روش کار: این مطالعهی توصیفیتحلیلی به روش سرشماری، دربارهی ۲۱ نفر از کارگران واحد بار در فرودگاه اهواز انجام شد. برای ارزیابی وضعیت ارگونومی حمل دستی بار از روشهای آنالیز وظیفه (HTA)، ارزیابی پوسچر (QEC) و ارزیابی حمل دستی بار به روش MAC استفاده شد. ابزار مورد استفاده شامل مشاهده، عکسبرداری و پرسشنامهی CMQD بود. برای محاسبات آماری ازSPSS۱۶ و برای بررسی متغیرها از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
یافتهها: هر کارگر در فرودگاه اهواز بهطور متوسط، ۴۰۰ چمدان را در هر شیفت کاری جابهجا میکند. با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، بین اختلالات اسکلتیعضلانی و متغیرهای سابقه، قد و BMI بهترتیب، ارتباط معناداری به میزان ۰/۰۰۲، ۰/۰۰۵ و ۰/۰۰۳ یافت شد و با استفاده از روش QEC، پوسچرهای نامطلوبتر با امتیاز عددی بین ۵۰ تا ۷۰ مربوط به وضعیت ایستاده در ایستگاه غلتک و پوسچر بدنی نشسته در انبار هواپیما بود و ناراحتیهای مربوط به اندامهای شانه، بازو و کمر بهترتیب، با فراوانی ۶۱/۶ درصد، ۶۵ درصد و ۶۲ درصد پس از بررسی پرسشنامهی CMQD، به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از روشهای MAC و QEC در حمل و بلند کردن بار بهصورت مشابه، در نیاز به ضرورت تغییر در آیندهای نزدیک در روند جابهجایی چمدانها، با هم توافق نظر داشتند. همچنین، کاهش ساعت کاری و تطابق افراد با وظایف موجود میتواند در کاهش شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی تأثیرگذار باشد.
تیمور اللهیاری، علی محبوبی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1403 )
چکیده
اهداف: امروزه، با افزایش حجم حوادث، پرسنل اورژانس پیشبیمارستانی بهعنوان خط مقدم درمان در امدادرسانی و کمک به بیماران و آسیبدیدگان حوادث مختلف، با چالشها و مشکلات مختلف مرتبط با کار، از جمله بیماریهای قلبیعروقی، گوارشی، خستگی مفرط و کاهش کیفیت خواب مواجه شدهاند. در این پژوهش، به بررسی ارتباط بین نوبت کاری، کیفیت خواب و شاخص توانایی انجام کار در پرسنل اورژانس پیشبیمارستانی پرداخته شده است.
روش کار: در این پژوهش، ۱۰۲ نفر از پرسنل عملیاتی اورژانس پیشبیمارستانی شهرستان ارومیه وارد مطالعه شدند و پس از جمعآوری اطلاعات دموگرافیک و تعداد شیفتهای کاری در هفته و میزان ساعات کاری در ماه، کیفیت خواب و توانایی انجام کار در پرسنل با استفاده از پرسشنامهی کیفیت خواب پیترزبورگPSQI) ) و پرسشنامهی شاخص توانایی انجام کار (WAI) سنجیده شد. ارتباط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی، فیشر و آنالیز واریانس یکطرفه بررسی شد.
یافتهها: میانگین نمرهی کل کیفیت خواب پرسنل برابر با ۲/۳۸±۶/۰۱ به دست آمد که نشاندهندهی کیفیت خواب ضعیف و نامطلوب است. نمرات شاخص توانایی انجام کار در ۳۴/۳ درصد از افراد در سطح ضعیف، در ۵۲ درصد در حد متوسط و در ۱۳/۷ درصد در سطح خوب و عالی به دست آمد. در بررسی مقایسهی دو متغیر نوبت کاری و نمرات کیفیت خواب، اختلاف معناداری به دست آمد و ارتباط بین کیفیت خواب و شاخص توانایی انجام کار قوی و معنادار بود.
نتیجهگیری: با افزایش تعداد نوبتهای کاری و ساعات کاری، کیفیت خواب پرسنل نامطلوب و ضعیف میشود و به دنبال آن، با کاهش کیفیت خواب، نمرهی شاخص توانایی انجام کار نیز کاهش مییابد و عملکرد شغلی پرسنل تضعیف میشود. کاهش ساعات کاری، استفاده از افراد جوان با توانایی کار بالا، مدیریت و کنترل تعداد نوبتهای کاری پرسنل با در نظر گرفتن زمان استراحت بین شیفتهای گردشی صبح و عصر و شب بهصورت متعادل و برابر، جلوگیری از فعالیت افراد بهصورت نوبت کاری یکنواخت (فعالیت صرفاً به شکل شبکاری یا فقط روزکاری) و جلوگیری از فعالیت در نوبتهای کاری پشتسرهم بدون داشتن زمان استراحت و تعطیلی، بهمنظور بهبود کیفیت خواب و عملکرد شغلی پیشنهاد میشود.
رضا زیاری، پروین افشار، مهسان افشار،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1403 )
چکیده
اهداف: انتظار میرفت سیستم بهداشت و درمان با استفادهی صحیح از فرصتهای گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات به خدماترسانی بهتر کمک کند. در برخی مواقع، تلاش ارائهدهندگان یا کاربران خدمات برای افزایش منافع خود سبب تجاریسازی سلامت و آسیب به قیمت اثربخشی و رفاه شخصی شده است. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل تأثیر مؤلفههای دیجیتالی رسانههای اجتماعی در تجاریسازی سلامت با هدف ارتقای ارگونومی در سطح کلان و شناختی بود.
روش کار: این تحقیق کاربردی از نظر روش انجام، توصیفیپیمایشی و مقطعی بود. جامعهی آماری را ۳۰۰ نفر از استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان تشکیل دادند که از بین آنها، ۱۶۹ نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. با روش توصیفی، مؤلفهها مشخص شد. تحلیل سؤالات با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزار spss انجام شد. با روش فریدمن، رتبهبندی مؤلفهها انجام و مدل نهایی ارائه شد.
یافتهها: مؤلفههای دیجیتالی رسانههای اجتماعی در تجاریسازی، سلامت پنج بخش نظام سلامت، دارو، بیمار، بیمه و کارکنان سلامت را در بر میگیرند و ۳۰ زیرمؤلفه را نیز شامل میشوند.
نتیجهگیری: مؤلفههای دیجیتالی مرتبط با نظام سلامت بیشترین تأثیر را در تجاریسازی سلامت دارند که نیاز به توجه به تدوین مقررات گسترش رسانههای اجتماعی در بخش سلامت را نشان میدهد. استراتژیهای متداول شامل کنترل در دسترس بودن دادهها، ایجاد ائتلاف بین ذینفعان سلامت با رعایت نظارت، استفاده از قوانین مسئولیت اجتماعی برای شرکتهای دیجیتال و ترویج خودتنظیمی در بین ذینفعان است.
مدینه محمودی، بهناز مهاجران، حسن قلاوندی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده
اهداف: امروزه، سازمانهای آموزشی به توسعهی جوامع منجر میشوند و دانشگاههای هر کشور و رهبران آنها در این زمینه نقش مهمی دارند؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگیهای رهبری معنوی و هویت اجتماعی بر هوش فرهنگی با تأکید بر نقش میانجی مسئولیتپذیری اجتماعی دربارهی مدیران دانشگاه ارومیه انجام شد.
روش کار: روش پژوهش از نظر هدف توصیفی بود. جامعهی آماری تمام مدیران دانشگاه ارومیه بودند (۱۵۱ نفر) که با توجه به محدود بودن جامعهی آماری، کل جامعه در نقش نمونهی آماری وارد مطالعه شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد هوش فرهنگی ایرلی و آنگ (۲۰۰۴)، مسئولیتپذیری اجتماعی کارول (۱۹۹۱)، رهبری معنوی فرای (۲۰۰۵) و هویت اجتماعی جنکینز (۱۹۹۶) استفاده شد. روایی ابزارها با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آنها با ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (مدلسازی معادلات ساختاری) و نرمافزارهایSPSS۲۸ و lisrel ۸/۱ استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار ویژگیهای رهبری معنوی بر هوش فرهنگی مدیران دانشگاه ارومیه است. همچنین، هویت اجتماعی بر هوش فرهنگی این مدیران تأثیر مثبت و معناداری دارد. ویژگیهای رهبری معنوی و هویت اجتماعی بهطور مستقیم بر مسئولیتپذیری اجتماعی مدیران دانشگاه ارومیه تأثیر میگذارد که این مسئولیتپذیری به سهم خود بر هوش فرهنگی آنها اثرگذار است. علاوه بر این، ویژگیهای رهبری معنوی و هویت اجتماعی بهطور غیرمستقیم و با میانجیگری مسئولیتپذیری اجتماعی بر هوش فرهنگی مدیران دانشگاه ارومیه تأثیر میگذارد.
نتیجهگیری: با ارتقای ویژگیهای رهبری معنوی و هویت اجتماعی مدیران دانشگاه ارومیه، که بر هوش فرهنگی مدیران تأثیر میگذارد، میتوان عملکرد دانشگاه را ارتقا داد و همچنین، مسئولیتپذیری کارمندان افزایش پیدا خواهد کرد.
نرگس اسحاقی، نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده
اهداف: علمسنجی بهعنوان حوزهای از پژوهش، به بررسی و تحلیل روندها و الگوهای علمی در مجلاّت علمی مختلف میپردازد. هدف از این مطالعه تحلیل محتوای مقالات منتشرشده ده سال اخیر در مجلّه معتبر Journal of Applied Ergonomics و تعیین الگوی توزیع مقالات برحسب مضامین استخراجشده است.
روش کار: با استفاده از روش تحلیل محتوای مستقیم، تعداد ۲۱۴۸ مقاله منتشرشده ۱۰ ساله اخیر از وبگاه مجلّه Journal of Applied Ergonomics استخراج و برحسب موضوع، ملّیت نویسندگان و سال انتشار دستهبندی شدند. جهت دستهبندیهای موضوعی مقالات، از دستهبندی موجود مقالات منتشرشده و طرحواره درخت موضوعی وبگاه ارسال مقاله مجلاّت منتخب بینالمللی و از نرمافزار EXCEL ۲۰۲۱ جهت آمادهسازی و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: از میان ۲۲ مضمون استخراجشده، سه مضمون اصلی شامل «وضعیت فیزیوسایکولوژی و فاکتورهای شغلی»، «تعامل انسان ماشین، تعامل انسان کامپیوتر»، و «طراحی محصول و خدمات ارگونومیک» حدود ۵۰ درصد واریانس مقالات منتشرشده در این مجلّه معتبر موردمطالعه را تبیین میکنند. دراینمیان، تمرکز ویژهای به مضمون «وضعیت فیزیوسایکولوژی و فاکتورهای شغلی» وجود دارد. موضوعات «وضعیت فیزیوسایکولوژی و فاکتورهای شغلی»، «تعامل انسان ماشین، تعامل انسان کامپیوتر» و «طراحی محصول و خدمات ارگونومیک» در سالهای اخیر بیشازپیش سیر صعودی داشتهاند. همچنین، نویسندگان ایالاتمتّحده آمریکا با 25/84 درصد فراوانی بیشترین سهم را در انتشار مقالات این مجلّه به خود اختصاص دادهاند.
نتیجهگیری: چهارچوب مضمونی و الگوی انتشار استخراجشده در این مطالعه میتواند در برنامهریزی آموزشی و تحقیقاتی حوزه بهداشت حرفهای دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و سازمانهای مرتبط به کار رود.
رقیه اسمعلی، علی عسکری، محسن پورصادقیان،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل مختلفی از جمله عدم توجه به متناسب سازی فضاهای آموزشی می تواند بطور چشمگیری کیفیت آموزش را تحتتأثیر قرار دهد. بنابراین، در این مطالعه تلاش شده است تا تمامی تحقیقات انجامشده در زمینه ارگونومی مدارس در ایران بهطور جامع مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
روش کار: جستجو دو زبانه در این مطالعه با استفاده از کلمات کلیدی فارسی شامل "دانشآموز"، "مدرسه ابتدایی، دبیرستان، متوسطه"، و "ارگونومی فیزیکی، محیطی و عمومی" و معادلهای لاتین آن ها در پایگاههای داده شامل Google Scholar، PubMed، Web of Science و Scopus از ابتدای تحقیقات در ایران جستجو تا سال 1403 شمسی (میلادی 2024) انجام شد. سپس مقالات مرتبط با موضوع مطابق با معیارهای تعیینشده، جمعآوری و بررسی گردید.
یافته ها: از میان مقالات یافت شده، تنها 30 مقاله بهعنوان مقالات مرتبط با هدف مطالعه شناسایی شدند که به ارگونومی فیزیکی، محیطی و عمومی پرداخته بودند. مقایسه این مطالعات نشان داد که اختلالات اسکلتی-عضلانی طی این مطالعات روندی صعودی داشته و بیشتر این اختلالات با مسائل ارگونومیکی در مدارس، از جمله عدم تناسب ابعاد بدنی دانشآموزان با میز و صندلی مورد استفاده در مدارس و همچنین حمل نامناسب کیف مدرسه مرتبط هستند.
نتیجه گیری: شرایط ارگونومی مدارس در ایران ضعیف و زمینه ساز افزایش شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی شده است. بنابراین، بررسی مدارس از نظرالزامات ارگونومی و انجام اقدامات لازم جهت بهسازی آن ها از یک سو و از سوی دیگر افزایشآگاهی دانشآموزان در رابطه با نحوه انجام تکالیف و حمل صحیح کیف ضروری است.