25 نتیجه برای استرس
فریبا کیانی، طیبه رحیمی پردنجانی، علی محمدزاده ابراهیمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: غالب پژوهشهای انجامشده پیرامون استرس شغلی بر طراحی مداخلاتی مثل مدیریت استرس پرداختهاند و از نقش عوامل روانی اجتماعی محیط کار بر بروز استرس شغلی غفلت ورزیدهاند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حمایت سازمانی ادراکشده در رابطه میان استرس شغلی با پیامدهای سلامت در کارکنان یعنی نرخ حوادث گزارش شده بود.
روش کار: 211 نفر از کارکنان شرکت ذوبآهن اصفهان به روش تصادفی طبقهای انتخاب و پرسشنامههایی را درباره خصوصیات دموگرافی، استرس شغلی، نرخ حوادث گزارششده و حمایت سازمانی ادراکشده کامل کردند. دادههای جمعآوریشده از طریق شاخصهای توصیفی و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 18 تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای حمایت سازمانی ادراکشده، استرش شغلی و نرخ حوادث گزارششده رابطۀ معنیداری وجود دارد (05/0P<). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی نشان داد که حمایت سازمانی ادراکشده رابطه بین استرس شغلی و نرخ حوادث گزارششده را تا حدودی تعدیل کرد (05/0P<).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از این است که حمایت سازمانی ادراکشده میتواند رابطه بین استرس شغلی و درگیرشدن در حوادث کاری را تعدیل کند و در نتیجه کارکنان کمتر درگیر رفتارهای مخاطرهآمیز و حوادثِ ناشی از استرس شغلی میشوند.
طاهره غلامی، نجمه رهنورد، مرضیه صادق زاده، سپیده تهمتن،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی ـ عضلانی از مشکلات عمدۀ کارکنان بخش مراقبت بیمارستان است. از جمله دلایل مهم آن میتوان به وظیفۀ جابهجایی بیمار و استرسهای روانی ـ اجتماعی اشاره کرد. این مطالعه با هدف بررسی ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و استرس روانی ـ اجتماعی ناشی از جابهجایی بیمار در بهیاران انجام شد.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی بین 56 نفر از بهیاران بیمارستان آموزشی دانشگاه علومپزشکی فسا در سال 1396 انجام شده است. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ نوردیک و چکلیست شاخص MAPO و پرسشنامۀ محتوای شغلی JCQ گردآوری شد. از آمار توصیفی برای توضیح متغیرها و آزمون کای اسکوئر بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در ناحیۀ کمر (71/4%) و کمترین شیوع در ناحیۀ ران و گردن (46/4%) بوده است. نتایج ارزیابی ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی به روش MAPO نشان داد 9 بخش از 12 بخش بیمارستان (63/2%)، در سطح ریسک متوسط (سطح 2) قرار دارند. همچنین میانگین امتیاز ابعاد نیازهای روانشناختی شغل و نیازهای فیزیکی بالا بوده و میانگین امتیاز بعد حمایت اجتماعی پایین بود که نشاندهندۀ استرس زیاد است. همچنین نیازمندیهای فیزیکی شغل (0/035=P)، حمایت اجتماعی (0/002=P) و نبود امنیت شغلی (0/001=P) با سطوح ریسک MAPO رابطه داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای مطالعه، شیوع کمردرد ناشی از جابهجایی بیمار در بهیاران بالا است و همچنین بهیاران استرسهای روانی ـ اجتماعی زیادی را تجربه میکنند. بنابراین، میتوان با آموزش اصول ارگونومی و به کار بردن تجهیزات کمکی در حمل و جابهجایی بیمار از سوی بهیار و همچنین کاهش عوامل استرسزا مانند نیازهای روانی و فیزیکی محیط کار، فقدان حمایت اجتماعی و نبود امنیت شغلی از جانب مسئولان امر در راستای کاهش ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی تلاش کرد.
فاطمه ضامنی، احمد سلطان زاده، پروین نصیری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در دنیای صنعتی امروز، سلامتی نیروی کار میتواند تحتتأثیر برهمکنش ریسکفاکتورهای مختلف قرار گیرد. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل رابطه بین فاکتورهای نوبتکاری، استرس شغلی، رضایت شغلی و سلامتی در صنعت پتروشیمی صورت گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی اجرا شد و جامعه آماری آن کلیه کارکنان یک شرکت پتروشیمی (۴۰۰۰ نفر) را در بر میگیرد. نمونه مطالعه براساس فرمول کوکران ۳۶۰ نفر محاسبه شد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات با پرسشنامه تلفیقی با پایایی بالا (آلفای کرونباخ=۰/۸۳) انجام شد. در نهایت دادهها با نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج تحلیلی ارتباط نوبتکاری، استرس شغلی، رضایت شغلی و سلامتی نشان داد تمام فرضیات موجود در مدل مفهومی طراحیشده، تأیید شده است و بین این فاکتورها ارتباط معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). همچنین نتایج نشان داد علاوه بر تأثیر مستقیم نوبتکاری بر سلامتی، نوبتکاری بهواسطه تأثیر بر استرس شغلی و رضایت شغلی بهطور غیرمستقیم با سلامتی ارتباط معنیدار دارد (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد نوبتکاری هم بهعنوان فاکتور مستقیم و هم بهعنوان میانجی و فاکتور غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر فاکتورهایی مانند رضایت شغلی و استرس شغلی میتواند بر سلامتی نیروی کار تاثیرگذار باشد. بنابراین، توجه به این پدیده سازمانی و بازطراحی یا تغییر در آن میتواند نقش مهمی در افزایش سطح سلامت نیروی شغلی و انگیزش شغلی و همچنین بهرهوری سازمانی داشته باشد.
پریسا حسن زاده، ابوالفضل قهرمانی، ایرج محبی،
دوره 7، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ماکروارگونومی نگرشی فنی-اجتماعی است که به طراحی سازمانی، سیستم کار و طراحی تعاملهای انسان-ماشین، انسان-محیط و انسان-شغل میپردازد. بررسیها نشان میدهد شرایط ماکروارگونومی محیط کار میتواند تأثیر نامطلوبی بر سلامتی کارکنان داشته باشد. در این میان، کارکنان بیمارستانها با استرس شغلی فراوانی مواجه میشوند و شیوع اختلالات اسکلتی–عضلانی در آنها زیاد است؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط وضعیت ماکروارگونومی با شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی و پیامدهای استرس شغلی در بیمارستانهای آموزشی-درمانی ارومیه انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی–توصیفی است که ۳۵۰ نفر از کارکنان پنج بیمارستان را به صورت تصادفی انتخاب شدند و در این مطالعه شرکت کردند. برای جمع آوری دادهها از سه پرسشنامه ماکروارگونومی، نوردیک و پیامدهای استرس شغلی استفاده شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای این مطالعه نشان داد از ۳۵۰ شرکتکننده ۲۱۷ نفر (۶۲ درصد) زن و ۱۶۸ نفر (۴۸ درصد) پرستار بودند. میانگین سنی آنها (۸/۱۳±) ۳۶/۶۳ و میانگین سابقه کاری (۷/۶۵ ±) ۱۱/۵۳ سال بود. نتایج آزمون ANOVA نشان داد وضعیت ماکروارگونومی بهطور معنیداری در بیمارستانها متفاوت بود و بیمارستان ۱ وضعیت مطلوبتری داشت. بیشترین میزان علائم اختلالات اسکلتی-عضلانی در ناحیه گردن (۷۵/۷ درصد) و نشیمن و کمر (۷۳/۷ درصد) گزارش شد. میانگین نمره پیامدهای استرس شغلی شرکتکنندگان نیز پایین تر از حد مطلوب بود. وضعیت ماکروارگونومی با اختلالات اسکلتی-عضلانی و پیامدهای استرس شغلی ارتباط معنیداری داشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر میتوان نتیجه گرفت شرایط ماکروارگونومیکی محیط کار تأثیر فراوانی در بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی و پیامدهای استرس شغلی دارد؛ بنابراین بهمنظور کاهش اختلالات اسکلتی-عضلانی و استرس شغلی باید برنامههای مداخلهای سازمانی و اجرای برنامههای آموزش ماکروارگونومی باهدف تغییر و بهبود شرایط محیط کار در بیمارستانها صورت گرفت.
بهرام طهماسبی، مهدی زارع بهرام آبادی، مهشید ایزدی، حمیده عبدالحسینی،
دوره 7، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: از عوامل مؤثر بر عملکرد شغلی هر فرد میتوان به استرس شغلی، رسالت شغلی و فرسودگی شغلی اشاره کرد؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر تبیین روابط علی عوامل استرس زای شغلی، رسالت شغلی و فرسودگی شغلی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی همدان بوده است.
روش کار: مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر از نوع مقطعی است که در سال ۱۳۹۸ تعداد ۳۷۸ نفر از کارکنان غیر هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان را بررسی کرده است. دادههای این مطالعه با استفاده از پرسشنامههای فرسودگی شغلی مسلش، استرس شغلی (HSE- Q) و رسالت شغلی دیک جمع آوری شد. بهمنظور بررسی ارتباط متغیرها، از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) در نرمافزار AMOS نسخه ۲۴ استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی شرکتکنندگان ۳۸/۹۳ سال بود. مؤلفههای عوامل استرسزای شغلی و رسالت شغلی با مؤلفههای فرسودگی شغلی همبستگی مثبت و معناداری دارند (۰/۰۵>P). برازش مدل اندازهگیری با دادههای گرد آوری شده قابل قبول است. عوامل استرسزای شغلی نیز بهصورت غیرمستقیم و با میانجیگری ابعاد حضور و جستوجوی رسالت شغلی با فرسودگی شغلی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی رابطه دارد. مجموع مجذور هم بستگیهای چندگانه برای متغیر فرسودگی شغلی ۰/۵۶ بود. براساس این یافته، عوامل استرسزای شغلی و رسالت شغلی درمجموع ۵۶ درصد از واریانس فرسودگی شغلی را تبیین میکنند.
نتیجه گیری: عوامل استرسزای شغلی و رسالت شغلی درمجموع بیشتر از ۵۰ درصد فرسودگی شغلی را تبیین میکنند؛ بنابراین با توجه به تأثیرات زیانبار فرسودگی شغلی در کارکنان پیشنهاد میشود مسئولان برای کاهش عوامل استرسزا مانند نیازهای روانی و فیزیکی محیط کار، نداشتن حمایت، نبود امنیت شغلی و همچنین رسالت شغلی اقدام کنند.
شیوا سخایی، محمد عسگری، احمد برجعلی، امیرحسین محمودی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: استرس شغلی از عوامل اثرگذار بر عملکرد شغلی است؛ از اینرو هدف پژوهش حاضر تدوین و مطالعه اثربخشی بسته آموزشی مقابله با استرس شغلی بر استرس شغلی کادر پرواز است.
روش کار: روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی-کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی نخبگان و اطلاعرسانها در حیطه راهبردهای مقابله با استرس شغلی کادر پرواز بودند که ۷ نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی، کادر پرواز شرکت هواپیمایی ماهان بود که ۴۰ نفر آنها به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. همچنین از روش نیمهآزمایشی با طرح گروه کنترل نامتعادل استفاده شد. بهمنظور سنجش متغیر وابسته از پرسش نامه استرس شغلی وندردوف استفاده شد. دادهها نیز با تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون t مستقل برای نمرات افتراقی با نرمافزارSPSS نسخه ۲۵ تحلیل شد.
یافتهها: بسته آموزشی مقابله با استرس شغلی، سبب کاهش استرس شغلی کادر پرواز شده است. تحلیل هریک از مؤلفههای استرس شغلی نشان میدهد آموزش مقابله با استرس شغلی برای قدرت تصمیمگیری، فشار کاری و زمانی، ابهام نقش، کمبود ارزش، حمایت اجتماعی از مدیر و حمایت اجتماعی همکاران مؤثر بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی بسته آموزشی مقابله با استرس شغلی پیشنهاد میشود از این بسته در دیگر شرکتهای هواپیمایی و همچنین روانشناسان و مشاورانی که استرس شغلی کادر پرواز را درمان میکنند، استفاده شود.
رامین رحمانی، علی ابرازه، فرزاد زندی، رقیه روحی، شیردل زندی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: : توجه به نیروی انسانی یکی از اصول اساسی برای افزایش بهرهوری و کیفیت ارائۀ خدمات در بیمارستانهاست؛ بنابراین، مطالعۀ حاضر با هدف مقایسۀ میزان رضایت شغلی و استرس شغلی و ارتباط این دو مؤلفه در پرستاران و کارکنان اتاق عمل و هوشبَری انجام شد.
روش کار: این مطالعۀ توصیفی از نوع علّیمقایسهای بود که آذر ۱۳۹۸ در بیمارستانهای آموزشی زابل با شرکت ۱۷۵ نفر از پرستاران و کارکنان اتاق عمل و هوشبَری انجام شد. برای جمعآوری اطلاعات، پرسشنامۀ سهبخشی (اطلاعات جمعیتشناختی و رضایت شغلی و استرس شغلی) بهکار رفت. ناگفته نماند اطلاعات با استفاده از نسخۀ ۲۰ نرمافزار SPSS، ضریب همبستگی پیرسون، آزمونهای T مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: در این مطالعه، مشخص شد پرستاران بیشترین رضایت شغلی و کارکنان هوشبَری و اتاق عمل کمترین رضایت شغلی را داشتند. همچنین، بیشترین و کمترین میزان استرس شغلی بهترتیب به کارکنان هوشبَری و پرستاران مربوط و تفاوت در هر دو مؤلفه در بین سه گروه معنادار بود. بررسیهای بیشتر در این زمینه نشان داد که بهطورکلی همبستگی منفی و معناداری بین رضایت شغلی و استرس شغلی وجود داشت.
نتیجه گیری: باتوجهبه اینکه کارکنان هوشبَری درمقایسهبا دو گروه دیگر وضعیت نامطلوبتری داشتند، توصیه میشود برنامهریزیهای کاری و مدیریتی در بیمارستانها بهتفکیک گروههای شغلی و برای هر گروه جداگانه مطالعاتی بهمنظور نیازسنجی انجام شود.
انوشیروان صفری، شهناز طباطبایی، مهناز صارمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در صنعت تولید خودرو، مونتاژکاران به دلیل بار کاری زیاد در معرض استرس شغلی هستند. استرس با توانایی کار ارتباط دارد و می تواند بر آن تاثیر منفی بگذارد. این پژوهش تأثیر برنامه ارگونومی مبتنی بر مدیریت استرس شغلی (Ergo-JSI) بر شاخص توانایی کار و استرس شغلی مونتاژکاران را در یک کارخانه تولید قطعات خودرو بررسی کرده است.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخله ای و به روش پیش آزمون و پس آزمون در بخش مونتاژ یک کارخانه تولید قطعات خودرو انجام شد. گروه نمونه شامل ۸۰ نفر از شاغلان این بخش بود و نمونه گیری بصورت سرشماری صورت گرفت. تجزیه و تحلیل ها داده ها به روش های آماری ویلکاکسون، t زوجی و آزمون ساین تست انجام شد. برنامه مداخله ای ارگونومی مبتنی بر استرس شغلی (Ergo-JSI) به مدت ۸ هفته اجرا شد. پرسشنامه های استرس شغلی (BJSQ)، شاخص توانایی کار (WAI)، چک پوینت های ارگونومی (ECP) و پیشگیری از استرس در محیط کار (سازمان بینالمللی کار) ابزار پژوهش بودند. ارزیابی میزان استرس شغلی بر اساس دو معیارA و B؛ استرس بالا به عنوان بالاترین سطح واکنش استرس (معیارA ) و داشتن سطح متوسط یا بالاتر واکنش استرس، همراه با داشتن بالاترین میزان استرسور شغلی یا کمترین حمایت اجتماعی در محل کار (معیار B) برای کارکنان تعیین شد.
یافته ها: برنامه مداخله ای به طور معناداری نمره توانایی کار کارگران را افزایش داد (۰/۰۰۱>P). همچنین سطح توانایی انجام کار در ۱۶/۲۵ درصد از کارگران افزایش یافت (۰/۰۱۲P=). به علاوه، نمره استرس شغلی کارگران، به میزان فراوانی کاهش یافت (۰/۰۵>P). تغییرات کمی در کاهش استرس براساس معیار A (۵۱/۲۵ درصد) و براساس معیارB پرسشنامه استرس شغلی BJSQ (۲۷/۵ درصد) مشاهده شد که از لحاظ آماری معنادار بود (۰/۰۰۱>P).
نتیجه گیری: برنامه مداخله ای مدیریت استرس شغلی) (Ergo-JSI با رویکرد فردی و سازمانی بر کاهش استرس شغلی و افزایش شاخص توانایی کار کارگران مونتاژ کارخانه تولید قطعات خودرو موثر بود. بنابراین، این برنامه ارگونومی مشارکتی که رویکردی یکپارچه دارد، می تواند سلامت روانی کارکنان را بهبود دهد.
فرشته محسنی تکلو، سنجر سلاجقه، محمد جلال کمالی، محمدتقی محسنی تکلو،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تاب آوری یکی از عوامل تاثیرگذار بر عملکرد شغلی و حفظ سلامت کارکنان در محیط کاری استرس زا است. هدف این مطالعه عبارت است از استفاده از مدل الزامات-منابع (JD-R) برای بررسی تاب آوری فردی و عوامل تاثیرگذار بر آن در کارکنان شعب بانک ملی شهر کرمان است.
روش کار: در این پایش مقطعی از نوع خود اظهاری، ۳۵۸ نفر از کارکنان شعب بانک ملی شهر کرمان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از مرداد تا آذر ۱۳۹۸ شرکت کردند. بر اساس مدل JD-R، سازه های تاب آوری، هوش عاطفی، حمایت اجتماعی، و استرس شغلی به ترتیب به عنوان نتیجه، منبع شخصی، منبع شغلی، و الزام شغلی انتخاب شدند و مشارکت کنندگان با پاسخ دهی به پرسشنامه طراحی شده از این چهارسازه در پایش شرکت کردند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای ۲۳ نسخه SPSS و AMOS نسخه ۲۱ تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که منابع (هوش عاطفی و حمایت اجتماعی) و الزامات (استرس شغلی) هم بصورت مستقیم و مجزا با تاب آوری ارتباط دارند (به ترتیب ۰/۰۰۱˂P، ۰/۰۰۶=P، و ۰/۰۰۱˂P ) و هم به صورت تعاملی (تعامل هوش عاطفی و استرس شغلی، حمایت اجتماعی و استرس شغلی، حمایت اجتماعی و هوش عاطفی) (به ترتیب ۰/۰۰۱˂P، ۰/۰۰۱˂P، و ۰/۰۰۳=P).
نتیجه گیری: هوش عاطفی، حمایت اجتماعی و استرس شغلی می توانند بر تاب آوری کارکنان بانک ها تاثیرگذار باشند و مدیران منابع انسانی در بانک ها می توانند با ایجاد مداخلات آموزشی در این زمینه ها به افزایش تاب آوری کارکنان کمک کنند.
سمیرا برکات، حبیب الله دهقان، حسین ابراهیمی، بهنام مرادی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: احساس حرارتی حسی مستقیم از درجه حرارت هوا نیست، بلکه به چگونگی احساس افراد و تجربه حسی و پدیده روانی مربوط است که میتواند بر عملکرد، بهرهوری، نگرش و احساس رضایت آنان تأثیرگذار باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین احساس حرارتی ذهنی و ارتباط آن با استرس، اضطراب، افسردگی و عملکرد شناختی دانشجویان انجام شد.
روش کار: مطالعه توصیفی – تحلیلی حاضر روی ۱۶۷ نفر از دانشجویان پسر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در فصل زمستان (اواسط دی ماه تا آخر بهمن ماه) سال 1397 انجام شد. احساس حرارتی ذهنی دانشجویان در یک مقیاس هفت نقطهای و دمای محیط و رطوبت در اتاق مربوط به هر دانشجو اندازهگیری شد. برای سنجش استرس، اضطراب از پرسشنامه DASS-42 و عملکرد شناختی از دستگاه "Reaction Timer" استفاده شد. دادههای جمعآوری شده نیز با نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میزان استرس، اضطراب و افسردگی دانشجویان به ترتیب ۴۰، ۴۷/۳ و ۴۱/۳ درصد بود. میانگین دمای محیط خوابگاه C° ۲۰/۳۲۶، میانگین رطوبت نسبی ۵۶/۷۸ و احساس حرارتی ذهنی ۲۹/۹ درصد دانشجویان از دمای محیط در مقیاس خنثی بود. ارتباط معنیداری بین احساس حرارتی ذهنی دانشجویان با استرس، اضطراب و میانگین زمان واکنش تشخیصی، انتخابی رنگها، انتخابی صداها، تعداد خطاها در بخش تشخیصی و انتخابی صدا به دست آمد.
نتیجهگیری: زمانی که احساس حرارتی ذهنی دانشجویان فاقد احساس حرارتی خنثی باشد و در سطوح مختلف احساس گرما یا سرما قرار بگیرد، بر استرس، اضطراب و آزمون های زمان واکنش (زمان واکنش تشخیصی، زمان واکنش تشخیصی رنگ ها و صداها) تأثیر منفی دارد؛ به طوری که استرس، اضطراب، مدت زمان واکنش به محرک ها و تعداد خطاها افزایش می یابد. همچنین احساس ذهنی دانشجویان از دمای محیط اطراف خود به عنوان فاکتوری بسیار مهم و تأثیرگذار به دست آمد؛ زیرا علاوه بر اینکه بر استرس و اضطراب مؤثر بود، بر زمان واکنش تشخیصی و انتخابی آنان نیز تأثیر به سزایی داشت.
محمد رضا امیدی، هادی مفتاحی، نبی امیدی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
اهداف: کارکنان در صنایع نفت و گاز با اضطراب های مختلفی مواجه می شوند، پیدایش بیماری کرونا و گسترش سریع آن ممکن است بر میزان اضطراب این افراد بیفزاید. هدف از این تحقیق بررسی نقش میانجی فرسودگی شغلی در رابطه بین اضطراب کرونا و استرس شغلی است.
روش کار: تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی پیمایشی است، که در سال ۱۴۰۰ صورت پذیرفته است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان عملیاتی شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت است؛ که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با ۳۱۰ نفر به دست آمد؛ ابزار اصلی گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه مقیاس اضطراب کرونا، پرسش نامه فرسودگی شغلی و پرسش نامه استرس شغلی است. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه های تحقیق از تحلیل مسیر در نرم افزار SMART PLS استفاده شد.
یافتهها: اضطراب کرونا بر فرسودگی شغلی با ضرایب (T=۱۱/۲۲ = ۰/۴۲ , R۲) و استرس شغلی با ضرایب (T=۹/۲۴ = ۰/۴۸ , R۲) تاثیر معناداری دارد. همچنین تاثیر فرسودگی شغلی بر استرس شغلی با ضرایب (T=۹/۲۴ = ۰/۳۸ , R۲) معنا دار است. ضریب اثر VAF برای تاثیر اضطراب کرونا بر استرس شغلی با نقش میانجی فرسودگی شغلی برابر با ۰/۵۱ و ضریب معنا داری آن ۷/۵۲ است. بنابراین نقش میانجی فرسودگی شغلی بین دو متغیر اضطراب کرونا و استرس شغلی تایید شد.
نتیجهگیری: اضطراب کرونا به صورت مسقیم و غیر مستقیم باعث اثرات منفی بر کارکنان است و باید برای عملکرد بهتر کارکنان سطح اضطراب کرونا در صنایع مختلف کاهش یابد.
نادره سیداحمدی، علیرضا حیدری، پرویز عسکری،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
اهداف: این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر درمان مصونسازی در برابر استرس (SIT) بر استرس شغلی، اضطراب کرونا، تابآوری و کیفیت خواب کارکنان بهداشت و درمان انجام شد.
روش کار: طرح پژوهش پیشآزمونپسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی تحقیق کارکنان بهداشت و درمان شهر اهواز بودند و نمونهی تحقیق شامل ۴۰ نفر بود که بهروش نمونهگیری هدفمند بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس اضطراب بیماری کرونا، تابآوری، کیفیت خواب و استرس شغلی. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری با استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که نسبت F تحلیل کوواریانس تکمتغیری برای کیفیت خواب ۳۰۴/۰۸ (۰/۰۰۱P<)، اضطراب کرونا ۲۱۲/۹۹ (۰/۰۰۱P<)، تابآوری ۱۵۲/۳۷ (۰/۰۰۱P<) و استرس شغلی ۱۲۴/۵۹ (۰/۰۰۱P<) است (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی آموزش مصونسازی در برابر استرس بر متغیرهای مورد مطالعه، این آموزش برای کادر بهداشت و درمان ضروری به نظر میرسد.
محمد بابامیری، رامین رحمانی، رشید حیدری مقدم، مهرانه شعبانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: در محیطهای کاری، آن عامل اصلی که میتواند کنترل کارکنان را در هم بشکند و زمینهی بروز پرخاشگری در کارکنان را فراهم کند، استرس شغلی است. به همین دلیل، در این پژوهش، نقش مدل عدم تعادل تلاش-پاداش در بروز زورگویی در محیطکار بررسی شده است.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی است. در پژوهش حاضر، بهمنظور سنجش متغیرها، از دو پرسشنامهی خودگزارشدهی عدم توازن تلاش-پاداش سیگریست و اعمال منفی استفاده شد. جامعهی پژوهش کارکنان یکی از پتروشیمیهای واقع در جنوب کشور بودند و با استفاده از روش سرشماری، تعداد ۲۰۲ نفر وارد مطالعه شدند. تجزیهوتحلیلها با نرمافزار SPSS۱۸ و با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار سن و سابقهی کار افراد شرکتکننده در مطالعهی حاضر بهترتیب، برابر با ۹/۳۲±۴۰/۱۳ و ۹/۵۰±۱۵/۹ سال بود. ۱۴۷ نفر (۷۲/۸ درصد) از شرکتکنندگان زن و ۱۷۴ نفر (۸۶/۱ درصد) متأهل بودند. از نظر وضعیت تحصیلات نیز مشخص شد که ۱۰/۹ درصد دارای مدرک کاردانی، ۸۱/۲ درصد دارای مدرک کارشناسی و مابقی افراد دارای مدرک کارشناسیارشد یا بالاتر بودند. حدود سهچهارم افراد استخدام رسمی بودند. بر اساس نتایج مدل رگرسیون چندمتغیره، از بین متغیرهای بررسیشده در این مطالعه، عدم توازن تلاش-پاداش و تعهد افراطی بهصورت معناداری قادر به پیشبینی تغییرات نمرهی زورگویی بودند (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، کارکنانی که بین دروندادها و بروندادها در شغل احساس عدم تعادل دارند و همچنین، کارکنانی که دارای ویژگی تعهد افراطی هستند، بیشتر رفتارهای منفی بهشکل زورگویی در محیط کار بروز میدهند.
روحاله حسینی، مجتبی چکیده،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: منابع انسانی مهمترین سرمایه و عامل استراتژیک هر سازمانی و بهخصوص بیمارستانها است. برای بهرهبرداری بیشتر از این سرمایه بهمنظور بهبود کیفیت خدمات بیمارستان، نیاز است مدیران با بهکارگیری راهبردهای مناسب، عوامل استرسزای شغلی را کاهش دهند و حذف کنند. کاهش استرس در ارتقای روحیه و انگیزهی منابع انسانی بیمارستان نقش بسزایی دارد. بنابراین، در این پژوهش، راهبردهای مدیریتی بهمنظور کاهش استرس شغلی منابع انسانی در بیمارستان امام رضا (ع) واقع در زرندیه بررسی شده است.
روش کار: پژوهش حاضر برحسب هدف، از نوع کاربردی است. از نظر روش، از نوع توصیفیتحلیلی و از نظر روش گردآوری دادهها، میدانیپیمایشی است. جامعهی آماری پژوهش شامل تمام صاحبنظران بیمارستان امام رضا (ع) است. ۲۸ نفر بهعنوان نمونه از طریق نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامهی ماتریسی محققساخته در زمینهی مسئلهی پژوهش بود. دادهها با تکنیک Taxsonomy تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: با توجه به تحلیل دادهها مبنی بر محاسبهی ضریب اهمیت شاخصهای پژوهش، اعتمادبهنفس با ۲۸/۱%=Wj و انگیزش و روحیهی کارمند با ۲۷/۱%=Wj شاخصهای مؤثر شناسایی شدند. همچنین، بر اساس تجزیهوتحلیل دادههای بهدستآمده در این پژوهش با تکنیک تکسونومی، در میان راهبردهای مدیریتی مختلف بهمنظور کاهش استرس شغلی، سه راهبرد تقویت فضای کاری بر اساس صمیمیت با ۰/۴۶۹=CI، راهبرد شفافیت اهداف شغلی (شفافیت در نقشها و وظایف) با ۵/۵۲۱=CI و مدیریت مشارکتی با ۳/۷۹۸=CI در اولویت قرار گرفتند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این تحقیق، نیاز است مدیران بیمارستان بهمنظور کاهش استرس شغلی نیروی انسانی، راهبردهای صمیمیت در فضای کاری، شفافیت در نقشها و سبک مدیریت مشارکتی را تدوین و پیادهسازی کنند.
دکتر محسن عارفیان، فاطمه رئیسی، محمدجواد هادیان فرد،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: دردهای اسکلتیعضلانی مرتبط با کار یکی از عوامل اصلی کاهش کمیت و کیفیت کار و تهدیدکنندهی سلامت جسمانی و روانشناختی کارمندان محسوب میشود. هدف از مطالعهی حاضر بررسی شیوع و پیشبینی دردهای اسکلتیعضلانی مرتبط با کار بر اساس پوسچر بدن، استرس شغلی، سلامت روان و انعطافپذیری روانشناختی در کارکنان شرکتی تجاری در شیراز بود.
روش کار: جامعهی آماری شامل کارکنان این شرکت با تعداد کلی ۲۵۰ نفر بود که طبق جدول مورگان، ۱۴۷ نفر (۵۱ زن و ۹۶ مرد) بر اساس معیارهای ورود، انتخاب و ارزیابی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامههای درد اسکلتیعضلانی (Nordic questionnaires)، پوسچر بدن (Qec)، استرس شغلی (ERI)، سلامت روان (GHQ) و انعطافپذیری روانشناختی (CFI) بود. اطلاعات دموگرافیک بهوسیلهی آزمونهای ناپارامتریک خیدو و کروسکالوالیس و ارتباط بین متغیرها بهشیوهی تحلیل رگرسیون و بهوسیلهی نرمافزار spss-۲۶ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: بررسی یافتههای توصیفی نشان داد که شایعترین درد در گروه نمونه بهترتیب، درد کمر (۷۶/۱۹ درصد)، گردن (۶۹/۳۸ درصد) و قسمت تحتانی کمر (۵۶/۶۴ درصد) بود؛ همچنین، ورزش بیشتر در طول هفته با تجربهی کمتر درد در ارتباط بود (۰/۰۵P<). بر اساس یافتهها، پوسچر بدن بیشترین توانایی پیشبینی دردهای گردن، شانه، دست و کمر را داشت (۰/۰۱P<)، همچنین، مؤلفههای استرس شغلی، سلامت روان و انعطافپذیری روانشناختی بهصورت معناداری، دردهای مرتبط با کار را پیشبینی کردند (۰/۰۱P<).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، آموزش شیوهی صحیح پوسچر بدن میتواند میزان درخور توجهی از دردهای اسکلتیعضلانی را کاهش دهد؛ همچنین، آموزش شیوههای مدیریت استرس شغلی و ارتقای انعطافپذیری روانشناختی کارکنان ممکن است با کاهش ناراحتیهای جسمانی مرتبط باشد.
اسماعیل هانی، مریم رفیعی، طاهره اسکندری،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: کارکنان اورژانس پیشبیمارستانی که ارائهی خدمات اولیهی پیشبیمارستانی را به عهده دارند، در معرض اختلالات جسمی و روانی قرار دارند. ازآنجاکه اختلالات اسکلتیعضلانی میتواند متأثر از استرس و خستگی شغلی باشد، این مطالعه با هدف ارتباط استرس و خستگی شغلی و میزان شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی در کارکنان اورژانس پیشبیمارستانی شهرستان ساوه انجام شد.
روش کار: این مطالعهی توصیفیتحلیلی از نوع مقطعی در سال ۱۴۰۲ بود. ۸۸ نفر از پرسنل پایگاههای شهری و جادهای اورژانس پیشبیمارستانی شهرستان ساوه به روش سرشماری انتخاب شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامههای استرس شغلی(HSE)، خستگی شغلی (MFI) و نوردیک بود. دادهها با نرمافزار SPSS۲۲ و با استفاده از آزمونهای t-test مستقل، آنالیز واریانس، رگرسیون پواسون و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند.
یافتهها: مناطق شایعتر درگیر اختلالات اسکلتیعضلانی کمر (۳۴/۱ درصد)، گردن (۱۹/۳ درصد) و ناحیهی فوقانی پشت (۱۹/۳ درصد) بهترتیب با فراوانی ۳۰، ۱۷ و ۱۷ نفر بود. میانگین نمرهی کلی استرس شغلی ۴/۰۹±۱۱۳/۵۲ و خستگی شغلی ۵/۰۶±۶۲/۹۵ به دست آمد. اختلالات اسکلتیعضلانی با وضعیت تأهل، محلکار، سن، سابقهی کار و تعداد ساعت کار ارتباط معنیداری داشت (۰/۰۵P≤). همچنین، بین استرس شغلی و خستگی شغلی (۰/۲۸P=)، اختلالات اسکلتیعضلانی و استرس شغلی (۰/۹۳P=) و اختلالات اسکلتیعضلانی و خستگی (۰/۴۴P=) ارتباط معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: شیوع اختلالات اسکتلیعضلانی نسبتاً بالا بود و با توجه به اینکه این اختلالات در افراد مجرد کمتر از افراد متأهل است و در افرادی که در شهر کار میکنند کمتر از افرادی است که در جاده مشغول به کار هستند، باید آموزشهای لازم به افراد با توجه به محل کارشان داده شود. با افزایش سن و سابقهی کار، اختلالات اسکلتیعضلانی بیشتر میشود که لازم است تهمیدات لازم دراینباره در نظر گرفته شود. همچنین، چون با افزایش ساعت کار اختلالات اسکلتیعضلانی بیشتر میشود، تعدیل ساعت کار و پرهیز از شیفتهای طولانیمدت ضروری است.
منیژه افراشتهفرد،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: پرزنتیسم بهعنوان یک پدیده جهانی تحتعنوان مشکلات کارگرانی تعریف میشود که در کار حضور دارند، اما بهدلیل بیماری، کسالت، ناخوشی و یا سایر شرایط پزشکی بهطور کامل کارایی لازم را ندارند. هدف این مطالعه بررسی میزان ارتباط پرزنتیسم با میزان بهرهوری نیروی کار و استرس شغلی درکارکنان یک شرکت زیرمجموعه وزارت نفت بود.
روش کار: افراد موردمطالعه با توجه به فرمول کوکران و از بین کارکنان رسمی یکی از شرکتهای گاز استانی بهصورت تصادفی انتخاب شدند. دادههای مطالعه با استفاده از مقیاس دانشگاه استنفورد (SPS-۶) و پرسشنامه سلامت و کار (HWQ) جمعآوری شد. برای بررسی معناداری میزان پرزنتیست در میان کارکنان، از آزمون تیتک نمونه استفاده گردید. تجزیهوتحلیل دادهها در نرمافزار SPSS نسخه ۲۶ انجام شد.
یافتهها: در این تحقیق مشخص شد ۲۷ نفر (۴۶%) از افراد حاضر در پروژه پرزنتیست هستند و ۳۲ نفر (۵۴%) غیرپرزنتیستاند. نتایج نشان داد بین پدیده پرزنتیسم و زیرمجموعههای بهرهوری (۰۰۳/r=۰) و زیرمجموعههای استرس شغلی (۰/۰۱۶=r) ازنظر آماری رابطه معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: در این تحقیق مشخص شد که هرچه افراد از پرزتیسم بالاتری برخوردار باشند، بهرهوری نیروی کار کمتر و میزان استرس شغلی آنها بیشتر است که همین امر سبب تحمیل هزینههای زیادی به سازمان میشود.
نیلوفر داودی، آرش سلحشوری، مرضیه صادقیان،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: یکی از مشاغلی که کارکنان آن ساعتهای بسیار زیادی در مواجهه با استرس حرارتی هستند، تاکسیرانی است. این افراد با توجه شرایط کاری، زمان زیادی را در کنار خودرو خود برای تکمیل مسافر زیر آفتاب میایستند و همچنین در تمام طول مسیر رانندگی با استرس حرارتی روبهرو هستند؛ بنابراین، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی یک برنامه مداخلهای آموزشی بر عملکرد شناختی رانندگان تاکسی تحت مواجهه با استرس حرارتی در یکی از شهرستانهای جنوب ایران انجام شده است.
روش کار: پژوهش حاضر مداخله نیمهتجربی بوده که در سه مرحله شامل ارزیابی اولیه، آموزش و ارزیابی ثانویه برای ۸۰ نفر از رانندگان تاکسی در قالب دو گروه مداخله و کنترل انجام شده است. در مرحله اول، ارزیابی کلی از دانش و آگاهی همه رانندگان از استرس حرارتی به عمل آمد، در عین حال پارامترهای شناختی شامل مهارت تمرکز و خستگی ذهنی با استفاده از پرسشنامه، اندازهگیری شد. سپس آموزش به صورت غیرحضوری و حضوری به گروه مداخله داده شد. دو ماه بعد از شروع آموزش، پارامترهای شناختی برای هر دو گروه مداخله وکنترل اندازهگیری شد. تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتهها: نتایج بعد مداخله نشان داد که آموزش انجامشده باعث افزایش معنادار مهارت تمرکز و کاهش معنادار خستگی ذهنی شده است (۰/۰۰۱>p). درباره مهارت تمرکز و خستگی ذهنی به همراه تمامی زیرمقولههای دو پرسشنامه، نتایج نشان داد که این متغیرها قبل از مداخله بین دو گروه اختلاف معناداری نداشته و بعد از مداخله اختلاف بین دو گروه معنادار بوده است (۰/۰۰۱>p).
نتیجهگیری: اجرای یک برنامه آموزشی مناسب همراه با پیگیری، طی دو ماه جهت آشنایی افراد درباره استرس گرمایی، باعث بهبود عملکرد شناختی شده است و همچنین استفاده از پیگیری آموزش با یک ساختار مجازی توانسته است روند آموزش و یادگیری را بهبود بخشد و بر عملکرد افراد تاثیرگذار باشد.
رسول همتجو، ابوالفضل قهرمانی، منصور محموداقباش،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: صدا یکی از عوامل زیانآور مهم در اکثر صنایع و کارخانهها است که شرایط محیط کاری شاغلان را تحت تاثیر قرار میدهد. فاکتورهای زیادی مانند نوع کار و شرایط کار، سازماندهی کار و ویژگیهای فردی کارگر بر توانایی انجام کار اثر میگذارند. همچنین استرس شغلی صرفا تحت تاثیر ویژگیهای فردی افراد قرار ندارد و محیط کاری استرسزا نیز از دلایل مهم ایجاد استرس است. در این پژوهش به بررسی ارتباط مواجهه با صدا با استرس شغلی و توانایی انجام کار شاغلان یک شرکت مواد غذایی پرداخته شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی است که با مشارکت ۱۴۲ نفر از کارکنان کارخانه مواد غذایی در گروههای کاری مختلف انجام شد. میزان استرس شغلی با تکمیل پرسشنامه osipow و توانایی انجام کار بین کارکنان از طریق پرسشنامه شاخص توانایی انجام کار (WAI) تعیین شد. میزان مواجهه صوتی شاغلان از طریق محاسبه تراز معادل ۸ ساعته صدا انجام شد. ارتباط بین مواجهه صوتی با استرس شغلی و توانایی انجام کار از طریق آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن بررسی شد. برای بررسی تاثیر همزمان متغیرها از آزمون رگرسیون چندگانه و برای بررسی اختلاف میانگین متغیرهای مستقل از آزمون واریانس یکطرفه استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که بین مواجهه با صدا در گروههای مختلف کاری و سطح استرس شغلی کارکنان ارتباط مثبت و معناداری برقرار است (۰/۰۰۱>p). همچنین بین مواجهه با صدا و شاخص توانایی انجام کار رابطه منفی معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>p). در بررسی تاثیر همزمان متغیرها بر استرس شغلی و WAI، صدا بیشترین تاثیر را دارد. اختلاف میانگین استرس شغلی در گروههای شغلی معنادار نیست؛ ولی در WAI اختلاف میانگین در گروههای کاری تفاوت زیادی دارد.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد افزایش مواجهه صوتی شاغلان میتواند به افزایش استرس شغلی و کاهش توانایی انجام کار شاغلان منجر شود.
شیوا محمدجانی کومله، محمد امین رشیدی، عظیم اکبری،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: کارمندان بخش اداری بهدلیل سروکار داشتن طولانیمدت با رایانه اغلب در معرض ابتلا به اختلالات اسکلتیعضلانی قرار دارند. همچنین بهدلیل سروکار داشتن روزانه با اربابرجوع دارای بارِ کاری ذهنی بالا و استرس شغلی هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی، بارِ کاری ذهنی، سلامت عمومی و استرس شغلی کارمندان اداری به جهت ارتقای شرایط کاری آنان است.
روش کار: مطالعه از نوع مقطعی توصیفیتحلیلی است که در بین کارمندان اداری یک شرکت مهندسی در سال ۱۴۰۰ انجام شد و در نهایت ۱۱۹ نفر در مطالعه به روش سرشماری شرکت کردند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و چکلیستهای ROSA، کرنل، NASA-TLX، GHQ و استرس شغلی HSE-UK استفاده شد و تجزیهوتحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS، آمار توصیفی و آزمونهای تی تست مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه انجام گرفت.
یافتهها: براساس ارزیابی پوسچر با روش ROSA، میانگین نمره نهایی ROSA برابر با ۱/۰۳±۴/۳۳ به دست آمد. بررسی بارِ کاری ذهنی با شاخص NASA-TLX نشان داد که ۷۸% کارکنان دارای بارِ کاری ذهنی بالا هستند. طبق پرسشنامه GHQ، میانگین نمره نهایی سلامت عمومی نیز ۱۱/۷۳±۲۴/۴ است. همچنین، براساس پرسشنامه استرس شغلی HSE-UK، بیش از ۸۰% (۱۰۳ نفر) کارکنان دارای استرس شدید و ۱۲% (۱۵ نفر) در وضعیت استرس بحرانی بودند. ارتباط معناداری بین استرس شغلی با شاخص توده بدنی و سن مشاهده شد (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: اقدامات مداخلهای و کنترلی درجهت بهبود وضعیت اختلالات اسکلتیعضلانی، بارِ کاری، سلامت عمومی و استرس شغلی امری لازم به نظر میرسد.