324 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
عبدالله واحدی، سارا دهنوی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه: ترافیک یکی از مشکلات
اجتماعی در جوامع امروزی و در شهرهای بزرگ میباشد. برای مهار ترافیک، علاوه بر
گشایش راهها، نیاز به فرهنگسازی و نیز استفاده از روشهای هوشمند میباشد، بدین
سبب سیستمهای کنترل ترافیک شهری ابداع گردیده است. وظایف اپراتورهای این مراکز برای مدیریت ترافیک، شامل فرآیندهای شناختی گوناگون است. تجزیه و تحلیل
کار شناختی (analysis cognitive work) برای تجزیه و تحلیل این سیستمهای کاری، با هدف بهبود طراحی
سیستم، به عنوان یک چارچوب، در این مطالعه معرفی شده است.
روش انجام کار: تجزیه و تحلیل کار
شناختی (CWA)، محدودیتهای سیستم را از طریق پنج
فاز شناسایی میکند، که در ابتدا با تحلیل قلمروکاری آغاز و بعد از تحلیل وظیفه، تحلیل استراتژی و بررسی همکاریها و سازمانهای اجتماعی، با شناسایی
صلاحیتهای لازم پرسنل به پایان میرسد.
یافتهها: نتایج این مطالعه شامل: طرح کلی مراحل اجرای تکنیک
CWA، تحلیل قلمرو کاری، نردبان تصمیم، جزئیات مربوط به شاخصهای سطوح مرتبط، استراتژیهای موجود، نقشه جریان اطلاعات (IFM)، نقشه جریان اطلاعات (IFM) برای چارچوببندی تحلیل اجتماعی سازمان، و تجزیه و تحلیل شایستگی شخص، میباشد.
بحث و نتیجهگیری: نتیجه این پژوهش میتواند جهت گزینش و آموزش اپراتورهای مرکز
کنترل ترافیک استفاده گردد، چرا که بهکارگیری تجهیزات مدرن در امر کنترل ترافیک نیازمند پرسنل مجرب و با توانمندیهای شناختی میباشد، در غیر اینصورت موجب به هدر رفتن سرمایه و انرژی سازمانها خواهد بود. هرچه تصمیمات اپراتور بیشتر
وابسته به پردازش اطلاعات باشد، تواناییهای شناختی اپراتور نیز باید بیشتر باشد. فرآیندهای شناختی کاوش دیداری(visual search)، حل مسئله و زمانسنجی از
ویژگیهای شناختی لازم برای تصدی این شغل است.
فاطمه خیاطی، محمود نصر اصفهانی، مرجان فیروزه، امیر کاوسی، مهناز صارمی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه: شیوع بالای گردن درد در بین دندانپزشکان
به یک معضل مهم سلامت در شاغلین دندانپزشکی تبدیل شده است که پیامدهایی نظیر کاهش
کارایی نیروی انسانی، فرسودگی شغلی و بازنشستگی پیش از موعد را در پی دارد. هدف از
مطالعه حاضر بررسی میزان ارتباط بین ریسک فاکتورهای فردی، شغلی و اختلال راستایی
وضعیت سرجلوآمده با گردن درد دندانپزشکان و نیز تعیین اولویت فاکتورهای مورد
بررسی در ایجاد گردن درد است.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی 70 نفر از دندانپزشکان شاغل در دو مرکز
دندانپزشکی شهر تهران با استفاده از تست کلینیکی ارزیابی وضعیت سرجلوآمده مورد
بررسی قرار گرفتند. ویژگیهای فردی و شغلی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری
گردید و شدت درد در نواحی مختلف بدن با استفاده از مقیاس دیداری درد (VAS) تعیین شد. از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و
رگرسیون خطی چندگانه برای بررسی ارتباط و میزان تأثیر متغیرهای مورد بررسی بر
ایجاد گردندرد استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج بیشترین درد در ناحیه گردن (6/66 %) بودهاست. همچنین
40 نفر (1/57 %) از دندانپزشکان شرکتکننده در این مطالعه دچار وضعیت سر
جلو آمده بودند. بر اساس نتایج رگرسیون خطی چندگانه، اختلال وضعیت سرجلوآمده با ضریب
استاندارد (64/0= β) موثرترین فاکتور در پیشبینی بروز گردندرد بود.
نتیجه گیری: اختلال راستایی سرجلوآمده نسبت به سایر عوامل فردی و شغلی، تأثیر بیشتری در
ایجاد گردن درد دارد. ازآنجاکه در این مطالعه ریسک فاکتورهای غیر شغلی مؤثر در
ایجاد اختلال راستایی سرجلوآمده حذفشده بودند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در
مشاغل نشسته ایستا مانند دندانپزشکی، پوسچر نامناسب گردن مهمترین ریسک فاکتور
برای ایجاد گردن درد میباشد.
جواد فردمال، جواد کشوری کامران،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه:
شاخص
کاربردپذیری، عملکرد یک محصول را در زمینه رضایت کاربر و افزایش بهرهوری مورد
ارزیابی قرار میدهد. اصول کاربردپذیری عبارتند از؛ اثربخشی، کارآیی، ایمنی، امکانات، آموزشپذیری،
یادآوردپذیری. هدف اصلی این مطالعه طراحی ابزاری جهـت بـرآورد میزان کاربردپذیری
نرم افزارهای تحت وب در زمینه اتوماسیون فرایندهای پژوهشی تعیین شده است.
مواد
و روش کار:
پس از استخراج پرسشنامه اولیه از منابع استاندارد ارزیابی کاربردپذیری، جهت بررسـی
شاخصهای روایــی، ســازگاری درونــی و تکرارپذیری، به ترتیب از تکنیکهای تعیین روایـی
محتوایی، ضریب آلفای کرونباخ و روش بازآزمایی استفاده شـده است. اهم مراحل انجام
کار عبارتند از: تعیین دامنه و ابعاد محتوایی پرسشها، تهیـه پیشنویس پرسشنامه، تعیین
اعضای پانل تخصصی، روش انجام، نحوه ثبت و تحلیل دادههای پرسشنامه، تعیــین
معیارهــای پــذیرش پرسشها، تعیین شاخص روایی محتوایی، پایایی پرسشنامه،
تکرارپذیری پرسشنامه.
یافته ها: ابزار نهایی بصورت
پرسشنامه ای 50 سئوالی طراحی شد. همچنین شـاخص روایـی محتـوایی CVI در
نهایت برای پرسشنامه مقدار 0.763بدست آمد. نتایج آنالیز پاسخهای پرسشنامه نهایی
نشان داد که پایینترین ضریب پایایی مربوط به بخش مدیریت خطاها با مقدار آلفای
کرونباخ برابر 0.742 میباشد. در نهایت نیز میزان شاخص تکرارپذیری پرسشنامه نهایی،
با استفاده از روش بازآزمایی، مقدار 0.993 (P<0.001)
بدست آمد.
نتیجه گیری: پس از طراحی
پرسشنامه نهایی با شرایط احراز روایی، پایایی و تکرارپذیری مناسب، میتوان با
اطمینان بالا گفت که این ابزار در صورت اعمال بر روی نرم افزارهای مربوطه، نتایج
مناسبی را در جهت ارتقای کیفیت و کارایی نرم افزار و محیط کاربری آن، به دنبال
خواهد داشت.
حمید سلمانی ندوشن، شقایق کوهی بوشهری، علیرضا چوبینه، هادی دانشمندی، عبدالحلیم رجبی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در کارگاههای ساخت اعضای مصنوعی و وسایل
کمکی،پوسچر نامطلوب و حرکات تکراری و مداوم ازجمله ریسک فاکتورهای اختلالات
اسکلتی- عضلانی محسوب میشوند. این مطالعه باهدف ارزیابی ارگونومیک محیط کار در
این مراکز انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تمام پرسنل شاغل در مراکز
ارتوز و پروتز (42 نفر) با روش سرشماری موردبررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری
اطلاعات عبارت بود از پرسشنامه ویژگیهای دموگرافیک و شغلی، پرسشنامه نوردیک وچکلیست
ارزیابی ریسک فاکتورهای ارگونومیک (ERF). تجزیهوتحلیل دادهها بهوسیله نرمافزار
SPSS نسخه 16 و آزمونهای آماری مربوطه
انجام شد.
یافتهها: میانگین و انحراف استاندارد سن و سابقه
کار افراد موردمطالعه به ترتیب برابر با 26/37 (21/10) و 8/12 (39/9) سال بدست آمد. بیشترین میزان شیوع علائم
اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین پرسنل، مربوط به نواحی کمر (9/42%)، شانهها (5/40%)
و زانوها(5/40%) بود. در ارزیابی بهوسیله چکلیست ERF، میانگین
امتیاز در اندامهای فوقانی و تحتانی و همچنین میانگین امتیاز کل بیشازحد مجاز
(بیشتر از 7) بدست آمد.
نتیجهگیری: در بهبود شرایط کار، اقدامات اصلاحی و کنترل
ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی- عضلانی در افراد موردمطالعه، توجه به ریسک
فاکتورهای نواحی کمر، شانه و زانوها به علت شیوع بالا در این نواحی اهمیت
دارد.نتایج این مطالعه نشان داد که مشکلات عمده ارگونومیک در کلینیکهای درمانی
ارتوز و پروتز مربوط به وظایف کفاشی، کار با سمباده، پر کردن قالب گچی و اصلاح
قالب گچی میباشد و انجام مداخلات ارگونومیک جهت کاهش و یا حذف پوسچرهای نامطلوب
ضروری به نظر میرسد.
محمد رنجبریان، لیلا غیبی، حسین حاتمی، سهیلا خداکریم،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: قالیبافان به علت کار طولانی در محیطهایی با روشنایی
نامطلوب در معرض ابتلا به برخی بیماریهای چشمی هستند. بهبود شرایط ایمنی و بهداشت
محیط کار، خصوصاً تأمین روشنایی مطلوب در کارگاههای قالیبافی بهعنوان یک عامل
محیطی، نقش مهمی در سلامت قالیبافان خواهد داشت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی، تحلیلی به روش مقطعی میباشد که در کارگاههای قالیبافی روستایی شهرستان تکاب انجام شد. 86 کارگاه قالیبافی به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب
شدند. که 222 نفر شاغل در این کارگاهها مشغول بکار بودند. شدت روشنایی عمومی و
موضعی کارگاههای قالیبافی با دستگاه نورسنج مدل LX-13 اندازهگیری و از طریق E چارت بیناییسنجی وضعیت بینایی شاغلین بررسی شد و در نهایت تمامی دادهها جهت تجزیهوتحلیل
وارد نرمافزار 16- SPSS گردید.
یافته ها: 48/6% از قالیبافان ضعف بینایی داشتند. حداقل
مساحت کارگاههای مورد بررسی 9 و حداکثر آن 56 متر مربع، پوشش داخل سطوح کارگاهها
غالباً به رنگ روشن، شدت روشنایی عمومی (82/4%) و شدت روشنایی موضعی اکثر کارگاهها
(91/9%)، کمتر از حد استاندارد بود. همچنین همه کارگاهها مورد
بررسی پنجره داشتند.
نتیجه گیری: نتایج این
مطالعه نشان داد که در اکثر کارگاههای مورد بررسی شدت روشنایی از نظر کمی و کیفی
نامطلوب و غیراستاندارد میباشد. همچنین توزیع نور نیز در این کارگاهها غیر
یکنواخت بود. با کاهش شدت روشنایی ضعف بینایی بطور معنیداری افزایش یافته است.
بنابراین به منظور کاهش آسیبهای چشمی در میان قالیبافان در طول سابقه کاری،
بایستی سیستم روشنایی مصنوعی در کارگاههای قالیبافی بطور اصولی طراحی شود.
مجید معتمدزاده، زهرا مرادپور، حامد گرجی زاده، قاسم حسام، عباس مقیم بیگی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: روشهای ارزیابی پوسچر بهعنوان محور و مبنای
ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با کار در نظر گرفته میشوند. دستیار
دیجیتال شخصی یک سیستم کوچک قابل حمل، با سیستم عامل است که میتوان برنامههای مختلفی
مثل انواع روشهای ارزیابی پوسچر را بر روی آن نصب کرد.
مواد و روش ها: در ابتدا سه روش ارزیابی پوسچر REBA ،RULA و QEC مشخص
شد. سپس برنامه روشهای ارزیابی پوسچر با نرمافزار bascom
و به زبان basic در
آیسی میکرو کنترلر خانواده avr نوشته شد و از طریق
پروگرامر وارد آی سی شد و سیستم PDA ساخته
شد. کاربردپذیری PDA توسط نسخه فارسی پرسشنامه
کاربردپذیری سیستم، پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه، سنجیده شد. در نهایت ارزیابی
پوسچر توسط PDA با روش قلم و کاغذ مقایسه
شد.
یافته ها: امتیاز کاربردپذیری
سیستم PDA ساخته
شده 6/2±84/2 بدست آمد که بر اساس مقیاس طبقهبندی در رتبه B و وضعیت خیلی خوب قرار گرفت. آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی
پیرسون پرسشنامه کاربردپذیری سیستم نیز به ترتیب 0/716 و 0/888 بدست آمد (0/001˂P). مقایسه
روش PDA با
روش قلم و کاغذ نیز نشان داد، مدت زمان مورد نیاز برای ارزیابی پوسچر با روش PDA کمتر از نصف مدت زمان مورد نیاز برای ارزیابی پوسچر
با روش قلم و کاغذ میباشد. همچنین احتمال خطای محاسباتی در روش PDA برابر صفر ولی در روش قلم و کاغذ بین 2/33 تا 8/66 میباشد.
نتیجه گیری: استفاده از دستیار دیجیتالی شخصی جهت ارزیابی
پوسچر، مشکلات مربوط به تأخیر در رسیدن به نتیجه نهایی را حل کرده و احتمال خطا در
محاسبه نتیجه نهایی را به صفر میرساند.
ایرج محمدفام، چیمن سعیدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: خطاهای انسانی علت بسیاری از حوادث ناگوار
در مشاغل پزشکی است که سالانه موجب میشود بیماران زیادی جان خود را از دست دهند. با
توجه به بالا بودن آمار انجام عمل جراحی کاتاراکت چشم در ایران و حساسیت بالای آن،
این پژوهش با هدف شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی در طول این عمل انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع کیفی بوده و بهصورت مقطعی
برای ارزیابی و شناسایی خطاهای انسانی در فرایند عمل جراحی آب مراورید چشم با استفاده
از تکنیک SHERPA انجام شد. در این مطالعه
ابتدا با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وظیفه، فرایند عمل آب مروارید به وظایف
و زیر وظایف خود تقسیم شد. در مرحله بعد با استفاده از تکنیک انواع خطاها شناسایی ریسک
آنها ارزیابی شد. در پایان راهکارهای کنترلی مناسب برای کاهش ریسک خطاها ارائه شد.
یافته ها: در مجموع 53 خطا
برای 14 وظیفه در فرایند جراحی شناسایی شد. بیشترین درصد خطاها از نوع عملکردی و کمترین
درصد خطاها از نوع بازیابی بودند. ریسک 22/64%خطاهای شناسایی شده از نوع نامطلوب بود.
نتیجه
گیری: با توجه بهشدت پیامدهای ناشی از خطاهای انسانی در عمل
آب مروارید، کاهش نرخ خطاهای شناسایی شده بسیار ضروری است. با توجه به نوع و
فراوانی خطاهای شناسایی شده، یافتههای مطالعه بر طراحی و اجرای دورههای آموزشی
ایمنی مبتنی بر رفتار برای چشمپزشکان تاکید میکند
رستم گلمحمدی، محمد حاجی اکبری، رشید حیدری مقدم، راضیه زارع، سیده خدیجه حسینی، سمانه کرمی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: درمحیط های آموزشی تامین کیفیت بصری در پیشرفت
تحصیلی اهمیت بالایی دارد. ایجاد آسایش بصری و افزایش بازدهی و رغبت جهت تحصیل، ازجمله
فواید تنظیم روشنایی کلاس درس و جلوگیری از اختلال در بینایی دانشآموزان است. این
مطالعه باهدف ارزیابی شدت روشنایی داخلی مدارس دخترانه شهر همدان در سالهای 1385و1393
انجام شده است تا بتواند به شناسایی مشکلات احتمالی آن بپردازد.
مواد و روش ها: این مطالعه در دو مقطع زمانی، در سالهای 1385 و 1393 در مدارس دخترانه شهر همدان انجام پذیرفته است.
در هر مقطع زمانی، متوسط روشنایی عمومی و موضعی بر روی تخته سیاه کلاسهای درس با روشهای
توصیهشده انجمن مهندسین روشنایی آمریکای شمالی در روزهای غیر آفتابی توسط دستگاه لوکس
متر اندازهگیری، محاسبه و با حد مجاز توصیهشده استاندارد آئیننامه بهداشت مدارس
و انجمن مهندسین روشنایی آمریکای شمالی مقایسه گردید. علاوه بر شدت روشنایی، وضعیت
معیارهای کیفیتی شامل الگوی چیدمان چراغها، نگهداری چراغها، وجود سایهروشن، نظافت سطوح داخلی، نگهداری سامانه روشنایی،
نوع چراغ و تناسب فنی طراحی نیز بررسی گردید.
یافته ها: با توجه به همه معیارهای مطلوبیت، در هر دو مقطع ارزیابی، کمتر از %25 کل اماکن
مورد بررسی از روشنایی مطلوب برخوردار بودهاند بهطوریکه در سال 85 فقط 16% از کلاسهای
درس دارای روشنایی عمومی مطلوب بودهاند و در سال 93 شدت روشنایی تمامی کلاسها در
محدوده غیرقابلقبول قرار گرفته و شدت روشنایی موضعی بر روی تخته سیاه تنها %6 کلاس درس در محدوده استاندارد قرار داشت. همچنین نتایج ارزیابی
نشان میدهد ضرایب بازتابش سطوح در بازه مطلوب قرار دارند.
نتیجه گیری: عدم وجود روشنایی مطلوب عمومی و موضعی بر
روی تخته سیاه مدارس در سال 93 و مقایسه آن با نتایج ارزیابی روشنایی سال 85، نشاندهنده
این امر است که هنوز مشکل تامین روشنایی برای مدارس پابرجاست. الگوی چیدمان نامناسب
و استفاده از لامپهای رشتهای و نامناسب را میتوان از عمده دلایل وضعیت نامناسب نتایج
ارزیابی روشنایی مدارس دخترانه شهر همدان نام برد.
یداله حمیدی، مرضیه مرتضائی، احمد حیدری پهلویان، علیرضا سلطانیان، رشید حیدری مقدم،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی کاری یکی از مهمترین موضوعات مدیریت منابع
انسانی است که با رضایت شغلی، ترک شغل، میزان گردش مالی، شخصیت و استرس ناشی از کار
مرتبط است. در این پژوهش هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و مشارکت و سطوح استرس در بین کارکنان مراکز
بهداشتی درمانی شهری بود.
مواد و روش ها: این یک مطالعه توصیفی/ تحلیلی و مقطعی
بود که بر روی 124 نفر از کارکنان مراکز بهداشتی درمانی شهرستان همدان به روش
تصادفی انجام شد. از پرسشنامههای سنجش کیفیت زندگی کاری والتون، سنجش مشارکت بلچر
و استرس برای دستیابی به اهداف پژوهش استفاده شد و از آزمون پیرسون برای تعیین ارتباط بین متغیرها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد 40/3 درصد افراد سطح
مشارکت کلی را کم، 38/7 درصد در حد متوسط و 21 درصد میزان مشارکت را زیاد دانستهاند،
همچنین 73/4 درصد افراد سطح استرس ادراکشده پایین و 26/6 درصد سطح استرس ادراکشده
را زیاد گزارش کردهاند. یافتههای تحقیق تائید کردند که بین مشارکت و سطح کیفیت
زندگی کاری افراد رابطه معنیدار مثبت برقرار است (P-value<0/001, r=0/33)، همچنین بین کیفیت زندگی کاری و
استرس رابطه منفی وجود دارد، ( (P-value=0/015, r=-0/219.
نتیجه گیری: با شناخت سطح استرس و مشارکت کارکنان و
با ارائه و پیادهسازی استراتژیهای مناسب مشارکت و کاهش استرس، میتوان کیفیت
زندگی کاری و نهایتاً بهرهوری سازمانهای
ارائهکننده خدمات بهداشتی را افزایش داد.
نعیمه اسدی، علیرضا چوبینه، ساره کشاورزی، هادی دانشمندی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: بلند کردن دستی بار رایجترین و پراسترسترین
فعالیت حمل دستی بار محسوب میشود که از نظر فشار بیومکانیکی وارد بر بدن و بهویژه
ستون فقرات در رتبه نخست قرار دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان ناراحتیهای اسکلتی
– عضلانی و تخمین بار مکانیکی وارده به کمر
در کارگران دارای فعالیت بلند کردن دستی بار صورت پذیرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی بر روی 120 نفر از کارگران
دارای وظیفه بلند کردن دستی بار در 7 صنعت شهر شیراز انجام گرفت. برای تعیین شیوع اختلالات
اسکلتی – عضلانی از پرسشنامه نوردیک و برای برآورد
نیروهای وارد به کمر طی انجام وظایف بلند کردن بار از نرمافزار 3DSSPP
استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS (نسخه 19) صورت پذیرفت.
یافته ها: نتایج نشان
داد که بیشترین فراوانی ناراحتیهای اسکلتی –
عضلانی مربوط به اندام کمر میباشد (68/3% ). نتایج ارزیابی با نرمافزار 3DSSPP نیز مشخص کرد
که نیروهای فشاری و برشی وارده به دیسک L5/S1 به ترتیب در 17/5 و 10/8 درصد از کارگران مورد مطالعه بالاتر از حد مجاز بوده
است. شیوع کمردرد در سطوح مختلف نیروهای فشاری و برشی وارد به دیسک دارای اختلاف معنیدار
نبود (p>0/05 ).
شاید این موضوع محدودیت این روش در ارزیابی فراگیر بار وارده به ستون فقرات باشد.
نتیجه گیری: شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی بهویژه کمردرد
در افراد مورد مطالعه بالاست. سطح ریسک ناشی از نیروهای فشاری و برشی در درصد کمی از
کارگران مورد مطالعه از حد مجاز فراتر رفته است. نرمافزار 3DSSPP
میتواند در ارزیابی فشار وارده به ستون فقرات محدودیتهایی داشته باشد.
امیر علی آبادی، قاسم حسام، زهرا مرادپور،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: فرایند جوشکاری بهعنوان یکی از مهمترین منابع مواجهه
شغلی با پرتوهای غیریونساز در محیطهای کاری محسوب میگردد. هدف از مطالعه حاضر
بررسی میزان مواجهه شغلی با پرتوهای غیریونساز در انواع فرایندهای جوشکاری متداول بود.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی مواجهه
شغلی با انواع پرتوهای غیریونساز شامل میدانهای الکترومغناطیس با فرکانس فوقالعاده
پایین، فرابنفش و فروسرخ در پنج نوع فرایند جوشکاری قوسی در واحد جوشکاری مرکز فنیوحرفهای
شهرستان ملایر مورد بررسی قرار گرفت. شدت میدانهای الکتریکی و مغناطیسی با فرکانس
فوقالعاده پایین مطابق با روش موسسه استاندارد ملی آمریکا (ANSI/IEEE Std 644-1994) و با استفاده از دستگاه سنجش مدل HI-3604
شرکت HOLADAY آمریکا
و شدت پرتوهای فرابنفش و فروسرخ نیز توسط دستگاه سنجش مدل EC1 شرکت
HAGNER سوئد اندازهگیری
شد.
یافتهها: شدت میدان الکتریکی و
مغناطیسی در انواع جوشکاریها بسیار پایینتر از حد مجاز قرار داشت. شدت پرتو UV-B در مواجهه جوشکاران در انواع
جوشکاریها بالاتر از حد مجاز قرار داشت. بااینحال شدت پرتو UV-A تنها در جوشکاری برق بالاتر از حد مجاز شغلی قرار داشت. نتایج
اندازهگیری شدت پرتوهای فرابنفش عبوری از عینکهای حفاظتی نشاندهنده مطلوبیت درجه تیرگی عینکهای حفاظتی بود. بااینحال
قدرت حفاظتدهی لباس جوشکاران نامطلوب تعیین گردید. علاوه براین، نتایج نشان داد
میزان مواجهه جوشکاران با امواج فروسرخ بسیار پایینتر از حد مجاز شغلی میباشد.
نتیجهگیری: شدت مواجهه با پرتوهای غیریونساز تحت تأثیر
نوع فرایند جوشکاری قرار داشت. با توجه به مواجهه بیش از حد جوشکاران با پرتو
فرابنفش در شرایط بدون حفاظ، استفاده از لباس با قدرت حفاظتدهی معادل 50 جهت
دستیابی به حفاظتدهی بیشتر ضروری میباشد.
حبیب الله دهقان، ایوب قنبری سرتنگ،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: بروز استرس گرمایی یکی از شایعترین مشکلات
در محیطهای کاری و صنایع مختلف میباشد. مواجهه کارگران با گرما سبب بروز استرین حرارتی
میشود. هدف از این مطالعه اعتبارسنجی شاخص استرین ادراکی از طریق ارتباط آن با شاخص
استرین فیزیولوژیکی و شاخص دمای تر گویسان در شرایط گرم آزمایشگاهی بود.
مواد و روش ها: این مطالعه بهصورت مقطعی و بر روی 15 نفر
مرد در پنج شرایط دمایی مختلف (35و21,24,27,30درجه سانتیگراد) در اتاقک شرایط جوی
و بر روی تردمیل در سه سطح فعالیت سبک (2/4کیلومتربرساعت), متوسط (4/8کیلومتربرساعت)
و سنگین (6/3کیلومتربرساعت) انجامگرفت. ضربان قلب و دمای دهانی برای محاسبه شاخص استرین
فیزیولوژیکی, و همچنین احساس گرمایی و شدت فعالیت اعمالشده ادراکی برای محاسبه شاخص
استرین ادراکی اندازهگیری شدند. درنهایت با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آنالیز
رگرسیون همبستگی بین شاخصهای موردنظر مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: آزمون همبستگی پیرسون بین شاخص استرین ادراکی با شاخص
استرین فیزیولوژیکی همبستگی بالایی(r=0/94) را نشان داد(p=0/001). بین
شاخص استرین ادراکی به ترتیب با دمای دهانی و ضربان قلب نیز همبستگی بالایی(r=0/78)(r=0/90)مشاهده شد(p=0/001 )(p=0/001 ). همچنین
بین شاخص استرین ادراکی با دمای تر گویسان همبستگی متوسطی(r=0/71)وجود داشت (p=0/001)ولی بین شاخص استرین ادراکی با شاخص
توده بدنی ارتباطی مشاهده نشد (r=0/0009) (p=0/79).
نتیجه گیری: یافتههای تحقیق نشان داد در مواقعی که دسترسی به سایر روشهای
ارزیابی استرس گرمایی وجود ندارد میتوان از شاخص استرین ادراکی در ارزیابی استرین
گرمایی استفاده کرد چونکه همبستگی قابل قبولی با شاخصهای معتبر استرس گرمایی داشت.
زهرا شریفی، رضا اسکوئی زاده، سید فرهاد طباطبائی قمشه،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه: میزان رضایت و بهره وری کارکنان در صنعت،
متاثر از عوامل متنوع به ویژه چگونگی طراحی و تناسب ایستگاه کاری با خصوصیات و ابعاد
جسمانی آنها میباشد. در این رابطه، صندلی صنعتی بواسطه تأثیر مستقیم بر تناسب بیومکانیکی
و آنتروپومتریکی، نقش مهمی را در بهینه سازی تعامل فرد با محیط کاری ایفا مینماید.
این مطالعه نیز، با هدف ارتقا جایگاه دانش و فناوری ارگونومی در فرایند طراحی این محصول،
مورد اجرا قرار گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش در قالب طراحی و بصورت ترکیبی تعریف
شد، که در بخش کمی آن 12 بعد آنتروپومتریک مرتبط با صندلی صنعتی بر روی 90 شرکتکننده
مورد سنجش قرار گرفته؛ و در بخش کیفی با رویکرد ارگونومی شناختی، ابعاد ذهنی مرتبط
با طراحی این محصول مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در مجموع، تنوع وظائف و ایستگاههای کاری
منجر به بوجود آمدن شرایط و ملزومات جسمانی مختلفی شده که کار را برای متخصصین جهت
طراحی یک صندلی صنعتی با کاربرد گسترده در شرایط مختلف تا حدودی دشوار مینماید. با
این وجود، نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از موفقیت آمیز بودن جلب مشارکت کارکنان در
طراحی محیط کار و رفع مشکلات موجود میباشد.
نتیجه گیری: دادههای خام آنتروپومتری دارای توزیع نرمال
بوده و بصورت توصیفی جهت تعیین ابعاد صندلی پردازش شدند. از دیدگاه شناختی نیز، تعامل
بین پارامترهای شکل و نرمی تکیهگاه، و شیب مناسب نشیمنگاه، از جمله عوامل تعیینکننده
میزان احساس راحتی در هنگام استفاده از صندلی صنعتی تشخیص داده شدند.
منصور ضیائی، قباد رضائی، حامد یارمحمدی، الهه خوشبو، فرامرز قره گوزلو،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه :درگیری شغلی به میزان دلبستگی روانی فرد
به شغل خود اطلاق میشود و از دیدگاه ارگونومی، کارکنان با درگیری شغلی بالا به شغلشان اهمیت بیشتری داده و عملکرد مطلوبتری دارند. هدف
مطالعه حاضر، تعیین میزان درگیری شغلی و ارتباط آن با مشخصات دموگرافیکی معلمان
مقطع راهنمایی شهرستان دالاهو (کرمانشاه) بود.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی
بر روی 211 نفر از معلمان (161 مرد و 50 زن) انجام گرفت. دادهها با استفاده از پرسشنامه درگیری شغلی کانونگو جمعآوری گردید.
دادهها با آزمونهای آماری اسپیرمن، تی تست مستقل و آنالیز واریانس مورد تجزیه و
تحلیل قرار گرفت. سطح معناداری، 0.05 در نظر گرفته شد.
یافتهها: معلمان دارای میانگین سن 32.21 و سابقه
کاری 8.49 سال بودند. 22.3%، 54.5% و 23.2% معلمان به ترتیب سطح درگیری شغلی کم،
متوسط و بالا را داشتند. درگیری شغلی افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد (p=0.027 ) و افراد بدون
شغل دوم، بیشتر از افراد دارای شغل دوم (p=0.006 ) بود. بین سن،
جنس، سابقه کار و سطح تحصیلات با میزان درگیری شغلی رابطه معناداری یافت نگردید P>=0.05
نتیجه گیری: به طورکلی سطح درگیری شغلی معلمان کم و
متوسط بود. از مهمترین دلایل آن حقوق نسبتاً پایین، دو یا چندشغله بودن و نداشتن
جایگاه اجتماعی بالا بود. افزایش حقوق، تسهیلات ویژه مانند وامهای کم بهره و
ایجاد شرایط ارتقاء سطح علمی برای معلمین شبیه به اعضای هیئت علمی میتواند در
درگیری شغلی و وابستگی روانی آنها به شغلشان مؤثر باشد.
پریسا حسینی کوکمری، عبدالزهرا نعامی، تیمور اللهیاری ،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه: عملکرد انطباقی به عنوان میزان قابلیتهای
کارکنان در مواجه با تغییرات به وجود آمده در محل کار و موقعیتهای جدید و غیرمعمول
تعریف میشود. هدف اصلی این پژوهش بررسی ساختار عاملی پرسشنامه عملکرد انطباقی است. عملکرد انطباقی سازهای چندبعدی
است که شامل پنج متغیّر نهفته میشود. هدف این پژوهش بررسی پایایی و روایی این پرسشنامه
بود.
مواد و روشها: در این پژوهش که از نوع اعتبارسنجی است،
پس از برگردان پرسشنامه به فارسی، فرم نهایی آن بر روی 210 نفر از پرستاران بیمارستان دولتی شهر اهواز که با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شده
بودند، اجرا گردید. برای تشخیص عاملهای سازه عملکرد انطباقی از روش تحلیل عامل اکتشافی چرخش واریماکس
و برای برازش الگو از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: پایایی کل پرسشنامه با استفاده از آلفای
کرونباخ 0.89 محاسبه گردید. ساختار عاملی پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل عاملی بررسی
شد. ضریب KMO و آزمون کرویت بارتلت
به ترتیب 0.88 و 1639.093 به دست آمد و معنیدار
است. همچنین چرخش واریماکس نشان داد که تمامی سوالات آزمون بر روی عوامل بار دارند.
نتیجهگیری: پرسشنامه عملکرد انطباقی از ویژگیهای روانسنجی
رضایتبخش و پایایی و روایی قابل قبولی برای استفاده در جمعیت پرستاران برخوردار است.
درنتیجه سازه عملکرد انطباقی شامل پنج بُعد
مجزا از هم؛ یعنی مقابله با موقعیتهای اضطراری و غیرمترقبه، مدیریت استرس کاری، حل
خلاقانه مشکلات، یادگیری و سازگاری بین فردی میشود. یافتهها مبنی بر چند وجهی بودن
این سازه با مطالعات پیشین مطابقت دارد.
محمدحسین قاسمی، عابد سلیمی، مهرداد عنبریان، معصومه فدایی، سارا مقدسی، حامد اسماعیلی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه: امروزه رایانهها در بسیاری از خانهها و
محلهای کار استفاده میشوند. رابطه بین استفاده از رایانه و اختلالات اسکلتی-عضلانی
در نواحی گردن و اندام فوقانی اثبات شده است. یکی از شایعترین مشکلات گزارش شده در کاربران رایانه، خستگی عضلانی در نواحی بالاتنه است. حمایت اندام فوقانی، بهعنوان
راهی برای کاهش استاتیکی بار روی عضلات شانه و گردن حین استفاده از صفحهکلید پیشنهاد
شده است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین اثر حمایت آرنج و ساعد بر خستگی عضله
ذوزنقهای فوقانی حین تایپ کردن بود.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه آزمایشی، 8 نفر از
دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا شرکت نمودند. فعالیت الکترومیوگرافی سطحی (sEMG) عضله ذوزنقه سمت برتر حین تایپ کردن در 3 وضعیت بدون حمایت آرنج،
با حمایت عادی آرنج (حمایت با میز)، و حمایت آرنج با پد ثبت و مقایسه شد. شاخص
خستگی عضلات در سه وضعیت تایپ کردن با محاسبه شیب فرکانس میانه از روی سیگنالهای
خام الکترومیوگرافی به دست آمد. از تحلیل واریانس
با اندازههای تکراری برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافتهها: شیب فرکانس میانه در وضعیت تایپ کردن
حمایت عادی در مقایسه با وضعیت بدون حمایت بیشترین مقدار کاهش را نشان داد (0.04=p). تفاوت معناداری
در شیب فرکانس میانه بین حمایت آرنج با پد و دو وضعیت دیگر مشاهده نشد (0.05<p).
نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهند که حمایت عادی
آرنج میتواند بهعنوان راهکاری برای دیرتر خسته شدن عضله ذوزنقه و در نتیجه
افزایش راندمان کاری در نظر گرفته شود. با اینحال، به نظر میرسد تحقیقات بیشتری
برای مشخص نمودن مزیت و یا عدم مزیت استفاده از انواع پدها لازم میباشد.
آتنا رفیعی پور، الناز رفیعی پور، مرضیه صادقیان،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی- عضلانی یکی از مشکلات رایج در میان کاربران
رایانه میباشد که در طی سالیان دراز مورد توجّه محققین قرارگرفته و راهکارهای متفاوتی
از سوی آنها برای رفع مشکل پیشنهاد گردیده است. در مطالعه حاضر نیز به بررسی تأثیر
آموزش ارگونومی بر کاهش سطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی کاربران رایانه
پرداخته میشود.
مواد و روشها: در این مطالعه تعداد 110 نفر از کاربران
رایانه بخش اداری دانشگاه بهصورت تصادفی انتخاب بهطور مساوی به دو گروه مداخله و
کنترل تقسیم شدند. افراد گروه مداخله در برنامه آموزشی آشنایی با اصول ارگونومی کار
با رایانه شرکت داده شدند. بررسی شیوع دردهای
اسکلتی-عضلانی با استفاده از پرسشنامه نوردیک انجام شد و شیوه ارزشیابی RULA
برای تعیین سطح ریسک قبل و 6 ماه بعد از آموزش به کار گرفته شد. دادهها
با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل و زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: شیوع ناراحتی عمدتاً در اندامهای کمر (55.4%)
و گردن (54.5%) گزارش شد و نمره سطح ریسک حدود 31% برای افراد تحت مطالعه قبل از
مداخله در محدوده خطر بود. پس از اجرای برنامه آموزشی، بهطور قابل ملاحظهای در
گروه مداخله کاهش یافت (P<0.05) امّا این تفاوت در گروه کنترل
معنادار نبود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که اجرای
برنامه مداخلهای صحیح میتواند سطح مواجهه کارگران به ریسک فاکتورهای ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی را کاهش دهد
و بهعنوان یک عامل مکمل برای ارتقاء کارایی اقدامات ارگونومیک در نظر گرفته شود.
فریده دهقان منشادی، غلامرضا حاج ولیئی، رشید حیدری مقدم، خسرو خادمی کلانتر، علیرضا یاوری کیا، منوچهر کرمی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه: در بیماران با اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک،
درد همزمان در مفصل زانو و عضلات مرتبط با آن قابل پیشبینی است، با اینحال، رابطه
بین شدت درگیری مفصل زانو به ویژه در ناحیه قدام زانو و شدت اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک
همچنان مورد بررسی و مطالعه است. در مطالعه حاضر به ارزیابی رابطه بین شدت درد کمپارتمان
زانو و اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک پرداخته شد.
مواد و روشها: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 100 بیمار با شکایت
درد زانو انجامشده بود که به منظور ارزیابی درد خود به کلینیک ارتوپدی مراجعه نموده
بودند. شدت درد در زانو از طریق سیستم نمره دهی درد قدامی زانو یا AKPS
تعیین و طبقهبندی شد. اختلاف متوسط نمره درد در افراد با اختلال عملکرد
مفصل ساکروایلیاک و بدون اختلال عملکرد مفصل با آزمون t-test
مقایسه و گزارش شد.
یافتهها: میانگین نمره
AKPS در
بیماران با اختلال عملکرد مفصل سکروایلیاک برابر 12.1 ± 33.2
و در گروه فاقد اختلال عملکرد مفصل سکروایلیاک برابر 18.6 ± 62.6
بود (P < 0.001 ).
شیوع درد زانو در افراد با اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک 56 درصد و در گروه بدون
اختلال عملکرد مفصل 10 درصد بود (P < 0.001).
نتیجهگیری: اگرچه نتایج مطالعه دال بر تفاوت معنیدار
نمره شدت در افراد با اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک و بدون اختلال عملکرد مفصل بود.
بااینوجود انجام مطالعه با حجم نمونه بالاتر و بر روی جمعیت بزرگتر با هدف افزایش
تعمیمپذیری نتایج توصیه میگردد.
فوزیه جوادپور، ساره کشاورزی، علیرضا چوبینه، ماندانا آقابیگی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه: خستگی درک شده مرتبط با کار، مسئله مهمی است،
زیرا میتواند بر کارایی کارگران اثر سو داشته باشد. همچنین، خستگی کارگران یکی از
عوامل اصلی رخداد حوادث در محیطهای کار شناختهشده است. با توجه به پیامدهای خستگی
درک شده مرتبط با کار، ارزیابی خستگی در محیطهای کار، زیربناییترین اقدام جهت مدیریت
ریسک خستگی میباشد. از اینرو، این مطالعه با هدف سنجش پایایی و روایی نسخه فارسی
پرسشنامه خستگی شغلی سوئدی (SOFI-20) در کارکنان ایرانی
انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی،
501 نفر از کارکنان دو شرکت پتروشیمی به روش نمونهگیری آسان انتخاب و مورد مطالعه
قرار گرفتند. از نسخه فارسی پرسشنامه SOFI-20 برای جمعآوری دادهها استفاده
شد. این پرسشنامه طی فرآیند ترجمه و باز ترجمه تهیه گردید. سنجش پایایی و روایی
نسخه فارسی پرسشنامه فوق، با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ
انجام شد.
یافتهها: برای دستیابی به
برازش بهتر، با همبسته در نظر گرفتن برخی از آیتمهای ویرایش فارسی پرسشنامه SOFI-20، تحلیل عاملی تأییدی مجدداً انجام شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که نسخه فارسی پرسشنامه از برازش مطلوبی
برخوردار است. مقدار ضریب آلفای کرونباخ کلی پرسشنامه SOFI-20، 0.95 محاسبه شد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ
ابعاد مختلف پرسشنامه SOFI-20،
در گستره 0.69 تا 0.887 به دست آمد.
نتیجهگیری: پایایی و روایی نسخه
فارسی پرسشنامه SOFI-20
جهت ارزیابی ابعاد خستگی مرتبط با کار در جمعیت ایرانی، قابل قبول میباشد.
راضیه مرشدی، مطره بوعذار، داود افشاری، کامبیز احمدی انگالی، مریم ملک زاده،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه: وظایف بلند کردن دستی بار بطور گسترده در
بسیاری مشاغل وجود دارد. پرسنل شاغل در بخشهای درمانی به به دلیل بلند کردن
دستی بار ، در معرض ریسک بالای اختلالات اسکلتی- عضلانی هستند. شیوه نادرست بلند
کردن بار، یک ریسک فاکتور مهم برای ایجاد کمردرد محسوب میشود. هدف از انجام این
مطالعه، تحلیل بیومکانیکی بارهای
وارد بر کمر کمک بهیاران در فعالیت جابهجایی دستی کارتنهای سرم 12.5 کیلوگرمی در بیمارستان و ارائه راهکارهای ارگونومیکی مؤثر در پیشگیری از
کمردرد میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت تحلیلی در
یکی از بیمارستانهای شهرستان اهواز در سال 1392 انجام شده است. پوسچرهای مورد
ارزیابی از طریق مشاهده و عکسبرداری، نمونهبرداری شدند. سپس شاخص بلندکردن بار کمپلکس، بوسیله معادله NIOSH و تخمین نیروهای فشاری وارده به مهرههای L5/S1
به عنوان شاخص کمی با استفاده از نرمافزار3DSSPP، طی2 مرحله قبل و بعد از مداخله محاسبه شد. سپس نتایج با استفاده
از آزمونهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیشترین مقدار RWL در ردیف بالا 9.89 کیلوگرم و کمترین مقدار آن در ردیف پایین 5.44 کیلوگرم میباشد. بیشترین و کمترین
میزان نیروی فشاری نیز در ردیفهای پایین و بالا به ترتیب 6727 و 3707 نیوتن میباشد.
نتایج آزمونهای آماری نشان داد کاهش معنیداری بین مقادیر شاخص کمپلکس بلند کردن
بار (CLI) و همچنین میانگین نیروی فشاری در
قبل و بعد از اعمال اصلاحات در ایستگاه کار میباشد.
نتیجهگیری: از طریق تحلیل بیومکانیکی
ایستگاههای کار به صورت کمی و کیفی میتوان ارزیابی دقیقتری انجام داد و شرایط
ارگونومیکی ایستگاههای کار را با دقت
بیشتری اصلاح و تعدیل نمود.