324 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
نرگس اسحاقی، نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده
اهداف: علمسنجی بهعنوان حوزهای از پژوهش، به بررسی و تحلیل روندها و الگوهای علمی در مجلاّت علمی مختلف میپردازد. هدف از این مطالعه تحلیل محتوای مقالات منتشرشده ده سال اخیر در مجلّه معتبر Journal of Applied Ergonomics و تعیین الگوی توزیع مقالات برحسب مضامین استخراجشده است.
روش کار: با استفاده از روش تحلیل محتوای مستقیم، تعداد ۲۱۴۸ مقاله منتشرشده ۱۰ ساله اخیر از وبگاه مجلّه Journal of Applied Ergonomics استخراج و برحسب موضوع، ملّیت نویسندگان و سال انتشار دستهبندی شدند. جهت دستهبندیهای موضوعی مقالات، از دستهبندی موجود مقالات منتشرشده و طرحواره درخت موضوعی وبگاه ارسال مقاله مجلاّت منتخب بینالمللی و از نرمافزار EXCEL ۲۰۲۱ جهت آمادهسازی و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: از میان ۲۲ مضمون استخراجشده، سه مضمون اصلی شامل «وضعیت فیزیوسایکولوژی و فاکتورهای شغلی»، «تعامل انسان ماشین، تعامل انسان کامپیوتر»، و «طراحی محصول و خدمات ارگونومیک» حدود ۵۰ درصد واریانس مقالات منتشرشده در این مجلّه معتبر موردمطالعه را تبیین میکنند. دراینمیان، تمرکز ویژهای به مضمون «وضعیت فیزیوسایکولوژی و فاکتورهای شغلی» وجود دارد. موضوعات «وضعیت فیزیوسایکولوژی و فاکتورهای شغلی»، «تعامل انسان ماشین، تعامل انسان کامپیوتر» و «طراحی محصول و خدمات ارگونومیک» در سالهای اخیر بیشازپیش سیر صعودی داشتهاند. همچنین، نویسندگان ایالاتمتّحده آمریکا با 25/84 درصد فراوانی بیشترین سهم را در انتشار مقالات این مجلّه به خود اختصاص دادهاند.
نتیجهگیری: چهارچوب مضمونی و الگوی انتشار استخراجشده در این مطالعه میتواند در برنامهریزی آموزشی و تحقیقاتی حوزه بهداشت حرفهای دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و سازمانهای مرتبط به کار رود.
مونس خانی، آرام تیرگر، سمانه پورهادی، زهرا گرایلی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده
اهداف: نظر به اینکه کار با لوازم آموزش الکترونیک در دوران کووید ۱۹ به طور چشمگیری افزایش یافت، هدف از این پژوهش بررسی شکایات درباره اختلالات اسکلتی عضلانی بواسطه استفاده از لوازم الکترونیک در زمان آموزش مجازی بوده است.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی بر گروهی از دانشجویان ۴ سال نخست دانشگاه علوم پزشکی بابل که دروس آنها بیشتر به صورت مجازی ارائه شده بود، انجام پذیرفت. ابزار جمعآوری دادهها شامل فرم اطلاعات فردی و پرسشنامه استاندارد نوردیک بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS۲۲ و آزمونهای آماری مناسب مانند مجذور کای انجام شد. سطح معنـاداری ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافتهها: دادههای حاصل از ۳۱۸ دانشجو نشان داد که ۸۳/۶% آنان طی سال ۱۴۰۱ از درد در سیستم اسکلتی عضلانی حداقل در یکی از نواحی بدن شکایت داشتند. بیش از ۲۱% از آنان ناگزیر به مصرف دارو، ۱۹/۹% نیازمند مراجعه به پزشک و ۴/۱% به ناچار از خدمات فیزیوتراپی استفاده کردند. همچنین، میزان شکایت از درد و ناراحتی در سیستم اسکلتی عضلانی طی یک هفته گذشته و یک سال گذشته با میزان استفاده از لوازم آموزش مجازی دارای ارتباط مستقیم و معنادار آماری بود (۰/۰۰۱P≤).
نتیجهگیری: گسترش آموزش مجازی در دانشگاهها و بواسطه آن، استفاده طولانی و مداوم از لوازم آموزش الکترونیک در افزایش میزان شکایت از اختلالات اسکلتی عضلانی در دانشجویان موثر است. البته نداشتن فعالیت بدنی منظم، مصرف دخانیات، سطح بالای استرس، بیخوابی و خستگی در میان دانشجویان علوم پزشکی نیز از دیگر عوامل موثر شناخته شدهاند.
فریده آقاحسنی مهابادی، عباس فرجاد پزشک، محمد یوسفی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده
اهداف: استفاده از کولهپشتی با کمربند لگن باعث محدود شدن حرکات لگن و اختلال در هماهنگی لگن و تنه میشود؛ لذا هدف این مطالعه مقایسهی تأثیر مکانیسمهای رایج در طراحی کمربند لگن در کولهپشتی کوهنوردی بر هماهنگی بین اندامهای تنه و لگن طی راه رفتن بود.
روش کار: روش تحقیق از نوع نیمهتجربی بود و پژوهش دربارهی ۱۶ نفر از مردان انجام شد. از سه نوع کولهپشتی با کمربند لگن متفاوت استفاده شد. شرکتکنندگان کولهپشتیها را با بار معادل ۱۳ کیلوگرم حمل کردند. برای بررسی هماهنگی از روش فاز نسبی پیوسته و تغییرپذیری آن استفاده شد. از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آزمون آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر برای مقایسهی متغیرها در چهار حالت استفاده شد.
یافتهها: با توجه به نتایج، بین میزان هماهنگی در دو وضعیت بدون کولهپشتی و با کولهپشتی معمولی تفاوت وجود داشت؛ بهطوری که هنگام حمل کولهپشتی معمولی، هماهنگی کاهش معناداری داشت (۰/۰۵P<). نتایج همچنین حاکی از این مطلب بود که تغییرپذیری در هماهنگی به دنبال استفاده از کولهپشتیهای دارای کمربند لگن متحرک و فریم ضربدری نسبت به راه رفتن بدون کولهپشتی افزایش پیدا میکند (۰/۰۵P<).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای موجود، کولهپشتیهایی که فریم متحرک ضربدری دارند با ایجاد آزادی حرکتی در دو اندام تنه و لگن، هماهنگی آنتیفاز بین این دو اندام را حفظ میکنند. همچنین، این کولهپشتی با افزایش تغییرپذیری در هماهنگی انعطافپذیری بیشتری ایجاد میکند.
فاطمه علی بیگیان، حمیدرضا مکرمی، رضا کاظمی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده
اهداف: مطالعه کیفی حاضر با هدف درک عوامل موثر بر عملکرد بهینه رانندگان اتوبوس با استفاده از رویکرد ارگونومی کلان و مدل سیستمهای کاری انجام شد. این موضوع مهم است؛ زیرا به شکافهای قابلتوجهی در ادبیات موجود درباره عوامل ارگونومیک و سازمانی موثر بر عملکرد راننده پرداخته است.
روش کار: در این مطالعه سیزده مصاحبه عمیق با رانندگان اتوبوس انجام شد. تجزیه و تحلیل محتوای کیفی دادهها با استفاده از نرمافزار MAXQDA۲۰۲۰ پس از جمعآوری دادهها انجام شد. کدها بر اساس نه دسته از عوامل موثر بر عملکرد، مربوط به پنج مولفه سیستم کاری که عبارتند از: سازمانی، فردی، محیطی، وظیفه و فناوری استخراج شدهاند.
یافتهها: تجزیه و تحلیل نشان داد که کارکنان عملکرد پایین را بیشتر به دلیل مشکلات ساختاری سازمانی و ویژگیهای مدیریتی گزارش کردهاند. این یافتهها نقش حیاتی عوامل سازمانی را در عملکرد راننده برجسته میکند.
نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده آن است که مداخلات ارگونومیک با هدف قرار دادن مسائل ساختاری سازمانی و شیوههای مدیریتی میتواند عملکرد و رضایت رانندگان اتوبوس را به طور قابلتوجهی بهبود بخشد. بینش بهدستآمده از این تحقیق میتواند مداخلات عملی را برای بهبود شرایط کاری و عملکرد کلی این گروه شغلی ارائه دهد. این یافتهها با ارائه مسیری نوین به منظور تقویت سیستم کاری برای پشتیبانی بهتر از عملکرد راننده، کمک میکنند.
علی ذوقی، حمید رحیمی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: پدیده تعارض کار-خانواده در سازمانها پیامدهای مهمی مانند فرسودگی شغلی، فرسودگی عاطفی، کاهش عملکرد شغلی و کاهش بهزیستی فرد را به دنبال دارد. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تعارض کار- خانواده بر فرسودگی عاطفی معلمان شهر قم با نقش تعدیلکنندگی حمایت سازمانی بوده است.
روش کار: نوع تحقیق، از نوع الگوسازی معادلات ساختاری و جامعه آماری شامل همه معلمان شهر قم به تعداد ۳۸۶۴ نفر بوده است که از طریق فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، ۳۹۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه تعارض کار- خانواده، فرسودگی عاطفی و حمایت سازمانی ادراکشده، استفاده شد. تحلیل دادههای پژوهش از طریق نرمافزارهای SPSS و Pls در سطوح توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (مدل معادلات ساختاری) انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد تعارض کار-خانواده بر فرسودگی عاطفی (۰/۶۲۵=Beta، ۱۹/۴۵=t، ۰/۰۰۰=P) تاثیر مثبت و معنادار و حمایت سازمانی بر فرسودگی عاطفی (۰/۱۲۷-=Beta، ۲/۹۷=t، ۰/۰۰۴=P) تاثیر منفی و معنادار دارد.
نتیجهگیری: حمایت سازمانی میتواند در رابطه بین تعارض کار-خانواده و فرسودگی نقش تعدیلکننده داشته باشد؛ بنابراین، هرچه فرد و شرایط محیطی او بتوانند تعارض کار-خانواده را کنترل کنند و فرد از سازمان، حمایت بیشتری را ادراک کند، فرسودگی عاطفی فرد کاهش مییابد. در نتیجه سازمان آموزش و پرورش میتواند در کنار دورههایی که برای افزایش دانش معلمان در حوزههای تخصصی برگزار میکند، دورههایی را نیز با هدف آماده کردن آنها از لحاظ روانشناختی برای مقابله با شرایط استرسزا برگزار کند و مهارت های خودکنترلی و خودراهبری آنها را برای مدیریت این شرایط ارتقا دهد.
نیلوفر داودی، آرش سلحشوری، مرضیه صادقیان،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: یکی از مشاغلی که کارکنان آن ساعتهای بسیار زیادی در مواجهه با استرس حرارتی هستند، تاکسیرانی است. این افراد با توجه شرایط کاری، زمان زیادی را در کنار خودرو خود برای تکمیل مسافر زیر آفتاب میایستند و همچنین در تمام طول مسیر رانندگی با استرس حرارتی روبهرو هستند؛ بنابراین، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی یک برنامه مداخلهای آموزشی بر عملکرد شناختی رانندگان تاکسی تحت مواجهه با استرس حرارتی در یکی از شهرستانهای جنوب ایران انجام شده است.
روش کار: پژوهش حاضر مداخله نیمهتجربی بوده که در سه مرحله شامل ارزیابی اولیه، آموزش و ارزیابی ثانویه برای ۸۰ نفر از رانندگان تاکسی در قالب دو گروه مداخله و کنترل انجام شده است. در مرحله اول، ارزیابی کلی از دانش و آگاهی همه رانندگان از استرس حرارتی به عمل آمد، در عین حال پارامترهای شناختی شامل مهارت تمرکز و خستگی ذهنی با استفاده از پرسشنامه، اندازهگیری شد. سپس آموزش به صورت غیرحضوری و حضوری به گروه مداخله داده شد. دو ماه بعد از شروع آموزش، پارامترهای شناختی برای هر دو گروه مداخله وکنترل اندازهگیری شد. تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتهها: نتایج بعد مداخله نشان داد که آموزش انجامشده باعث افزایش معنادار مهارت تمرکز و کاهش معنادار خستگی ذهنی شده است (۰/۰۰۱>p). درباره مهارت تمرکز و خستگی ذهنی به همراه تمامی زیرمقولههای دو پرسشنامه، نتایج نشان داد که این متغیرها قبل از مداخله بین دو گروه اختلاف معناداری نداشته و بعد از مداخله اختلاف بین دو گروه معنادار بوده است (۰/۰۰۱>p).
نتیجهگیری: اجرای یک برنامه آموزشی مناسب همراه با پیگیری، طی دو ماه جهت آشنایی افراد درباره استرس گرمایی، باعث بهبود عملکرد شناختی شده است و همچنین استفاده از پیگیری آموزش با یک ساختار مجازی توانسته است روند آموزش و یادگیری را بهبود بخشد و بر عملکرد افراد تاثیرگذار باشد.
منیژه افراشتهفرد،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: پرزنتیسم بهعنوان یک پدیده جهانی تحتعنوان مشکلات کارگرانی تعریف میشود که در کار حضور دارند، اما بهدلیل بیماری، کسالت، ناخوشی و یا سایر شرایط پزشکی بهطور کامل کارایی لازم را ندارند. هدف این مطالعه بررسی میزان ارتباط پرزنتیسم با میزان بهرهوری نیروی کار و استرس شغلی درکارکنان یک شرکت زیرمجموعه وزارت نفت بود.
روش کار: افراد موردمطالعه با توجه به فرمول کوکران و از بین کارکنان رسمی یکی از شرکتهای گاز استانی بهصورت تصادفی انتخاب شدند. دادههای مطالعه با استفاده از مقیاس دانشگاه استنفورد (SPS-۶) و پرسشنامه سلامت و کار (HWQ) جمعآوری شد. برای بررسی معناداری میزان پرزنتیست در میان کارکنان، از آزمون تیتک نمونه استفاده گردید. تجزیهوتحلیل دادهها در نرمافزار SPSS نسخه ۲۶ انجام شد.
یافتهها: در این تحقیق مشخص شد ۲۷ نفر (۴۶%) از افراد حاضر در پروژه پرزنتیست هستند و ۳۲ نفر (۵۴%) غیرپرزنتیستاند. نتایج نشان داد بین پدیده پرزنتیسم و زیرمجموعههای بهرهوری (۰۰۳/r=۰) و زیرمجموعههای استرس شغلی (۰/۰۱۶=r) ازنظر آماری رابطه معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: در این تحقیق مشخص شد که هرچه افراد از پرزتیسم بالاتری برخوردار باشند، بهرهوری نیروی کار کمتر و میزان استرس شغلی آنها بیشتر است که همین امر سبب تحمیل هزینههای زیادی به سازمان میشود.
سعید ایلبیگی، معصومه العقابی، محمد یوسفی، محمدحامد حسینی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: طراحی وظایف حمل با یک دست براساس یافتههای بیومکانیکی تأثیر بسزایی در پیشگیری از آسیبهای اسکلتیعضلانی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سینرژی عضلانی اندامهای تنه و لگن در حمل بار دستی با وزنهای متفاوت در جوانان سالم انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه تجربی، ۲۰ داوطلب مرد عمل راه رفتن بدون بار، وزنهای مختلف ۵% و ۱۰% و ۱۵% وزن خودش حمل بار دستی یکطرفه را انجام دادند. فعالیت الکتریکی عضلات تنه و لگن در حین حمل بار با وزنهای مختلف با استفاده از دستگاه الکترومیوگرافی (Biovision) ثبت شد. برای ارزیابی تفاوت بین شرایط مختلف حمل بار، از آزمون اندازهگیریها مکرر در سطح معناداری P≤۰.۰۵ استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (اندازه سینرژی) در تمامی پُروتُکلهای راه رفتن شامل ۵% و ۱۰% وزن بدن و ۵% و ۱۵% وزن بدن و بین ۱۵% و ۱۰% اختلاف معناداری وجود دارد (۰۵P≤). درحالیکه در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (جهت سینرژی) در ۵% وزن بدن و ۱۰% وزن بدن اختلاف معنیداری دیده شد، این تفاوت در حمل بار دستی با ۵% وزن بدن و ۱۵% وزن بدن و همچنین بین سینرژی ۱۵% و ۱۰% دیده نشد (۰/۰۵P≥).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که تفاوت سینرژی عضلانی ازنظرِ اندازه در حمل بار دستی یکطرفه میتواند با افزایش بار، تنش بیشتری در عضلات کمر و لگن ایجاد کند، اما جهت یا زاویه نسبت به حالت بدون بار تغییری نمیکند.
علی افشاری،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: احساس خشنودی شغلی از اساسیترین مولفههای بهداشت روان، پویایی، کارآمدی و خلاقیت شاغلان هر شغل و حرفهای است. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین خودکارآمدی، خودتنظیمی و منبع کنترل با خشنودی شغلی در کارکنان شیفت در گردش بیمارستان امام خمینی ارومیه بوده است.
روش کار: روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل همه کارکنان مرد شاغل شیفت در گردش در بیمارستان امام خمینی ارومیه بوده که از آن جامعه با توجه به جدول مورگان ۱۵۰ نفر به عنوان نمونه بر اساس روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. در این تحقیق از پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان، پرسشنامه خودکارآمدی شرر، آزمون منبع کنترل راتر و پرسشنامه خشنودی شغلی اسمیت، کندال و هیولین به عنوان ابزار جمعآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل فرضیهها از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با کاربرد نرمافزار ۲۵ spss استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داده است که بین خودکارآمدی و خشنودی شغلی رابطه وجود دارد (۰/۰۰۱). همچنین بین خودتنظیمی و خشنودی شغلی و منبع کنترل با خشنودی شغلی رابطه مثبت وجود دارد (۰/۰۰۱). در مولفههای خودتنظیمی هیجانی رابطه هر سه مولفه پنهانکاری، سازشکاری و تحمل با خشنودی شغلی تایید شده است (۰/۰۰۱).
نتیجهگیری: به طور خلاصه، خودکارآمدی، خودتنظیمی و منبع کنترل درونی، سه عامل مهم در تعیین میزان خشنودی شغلی کارکنان هستند. پرورش این ویژگیها در افراد، میتواند به افزایش رضایت شغلی و در نتیجه، بهبود عملکرد و بهرهوری سازمانها کمک کند.
روحاله فلاح مدواری، ریحانه سفیدکار، رضا رئیسی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: بارِ کاری ذهنی و خستگی مزمن در محیط کار چالشهایی هستند که بر توانمندی و سلامت کارکنان تأثیر میگذارند. هدف این پژوهش بررسی همبستگی بین خُردهمقیاسهای بارِ کاری ذهنی و ابعاد مختلف فیزیکی و ذهنی خستگی مزمن در صنایع کوچک و مشاغل مرتبط است.
روش کار: این مطالعه توصیفیتحلیلی مقطعی در شاغلان صنایع کوچک اقلید با حجم نمونه ۲۴۷ نفر انجام شد. دادهها با استفاده از سه پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک، NASA-TLX و Chalder fatigue scale جمعآوری شدند. برای تحلیل دادهها از آزمون همبستگی اسپیرمن و نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که اختلاف معناداری بین فراوانی سطوح وضعیت تاهل، رده های سنی و سابقه کار در مشاغل مختلف وجود دارد، ولی بین سطح تحصیلات این اختلافات معنادار نیست. بیشترین میانگین نمره خُردهمقیاسهای بارِ کاری ذهنی مربوط به خُردهمقیاس نیاز فیزیکی و کمترین آن به خُردهمقیاس سرخوردگی اختصاص داشت. اختلاف معناداری بین نمرات خُردهمقیاسهای بارِ کاری ذهنی در ردههای شغلی مختلف مشاهده شد، اما نمرات ابعاد خستگی فیزیکی و ذهنی در انواع شغلها تفاوت معناداری نداشت. تمامی خُردهمقیاسهای بارِ کاری ذهنی بهجز عملکرد، ارتباط مستقیمی با ابعاد خستگی فیزیکی و ذهنی داشتند، درحالیکه خُردهمقیاس عملکرد ارتباط معکوس نشان داد.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش بر اهمیت درک دقیقتر ارتباط بین بارِ کاری ذهنی و خستگی در محیطهای کاری تأکید دارند و میتوانند به بهبود شرایط کاری و کیفیت زندگی شاغلان در صنایع کوچک کمک کنند.
کارن فتاحی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مقادیر دیاکسیدکربن موجود در هوا بر احساس آسایش حرارتی، عملکرد شناختی و ضربان قلب کارکنان فضاهای درمانی حین انجام فعالیت کاری در فضاهای درمانی است که در معرض شلوغی افراد، عدم تهویه مناسب محیط کاری، استقرار در فضاهای زیرزمینی، اماکن فاقد نورگیری و دارای آلایندگی در محلّ کار هستند.
روش کار: در این مطالعه آزمایشگاهی، ۲۰ نفر از کارکنان یک درمانگاه تخصّصی بهطور تصادفی به دو گروه ۱۰ نفری تقسیم شدند و در دمای ۲۵ درجه سانتیگراد در معرض سطوح مختلف دیاکسید کربن (۱۱۰۰ ppm با تهویه و ۱۸۰۰ ppm بدون تهویه) قرار گرفتند. پارامترهای ضربان قلب و آسایش حرارتی با استفاده از پرسشنامه استاندارد ASHRAE و عملکرد شناختی (MOCA) ثبت و دادهها با آنالیز کواریانس چندمتغیّره (MANCOVA) تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: مقادیر آماری فیشر بهدستآمده نشان میدهد که عملکرد شناختی و سطوح فاکتور دیاکسیدکربن موجود در هوا (۱۸۰۰ ppm و ۱۱۰۰ ppm) بهطور معنیداری بر آسایش حرارتی تأثیر میگذارند (p<۰/۰۵, F(۱,۱۵)=۱۳/۲۵۷وp<۰/۰۵, F(۱.۱۵)=۱۶/۶۹۴). همچنین، سطوح دیاکسیدکربن موجود در هوا (۱۸۰۰ ppm و ۱۱۰۰ ppm) و جنسیت افراد نقش مهمی در افزایش ضربان قلب کارکنان فضاهای درمانی در محلّ کار آنها با مقادیر ( p<۰/۰۵, F(۱,۱۵)=۵۳/۳۸۱وp<۰/۰۵, F(۱.۱۵)=۹/۶۴۲) دارند. یافتهها نشان داد وضعیت آسایش حرارتی افرادی که در معرض مقدار دیاکسیدکربن (ppm) ۱۸۰۰ قرار داشتند، بهاندازه ۰/۸۷۸ واحد TSV نارضایتی حرارتی و ۹/۲۵ ضربان قلب بیشتری نسبت به مقدار دیاکسیدکربن (ppm) ۱۱۰۰ موجود در محیط کار داشتند.
نتیجهگیری: با کنترل مداوم کیفیت هوا در محیطهای کاری میتوان توسعه دامنه آسایش حرارتی، بهبود وضعیت عملکرد شناختی و پیشگیری از بروز آسیب به سلامت کارکنان فضاهای درمانی حین انجام فعالیتهای کاری را ایجاد کرد.
رسول همتجو، ابوالفضل قهرمانی، منصور محموداقباش،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: صدا یکی از عوامل زیانآور مهم در اکثر صنایع و کارخانهها است که شرایط محیط کاری شاغلان را تحت تاثیر قرار میدهد. فاکتورهای زیادی مانند نوع کار و شرایط کار، سازماندهی کار و ویژگیهای فردی کارگر بر توانایی انجام کار اثر میگذارند. همچنین استرس شغلی صرفا تحت تاثیر ویژگیهای فردی افراد قرار ندارد و محیط کاری استرسزا نیز از دلایل مهم ایجاد استرس است. در این پژوهش به بررسی ارتباط مواجهه با صدا با استرس شغلی و توانایی انجام کار شاغلان یک شرکت مواد غذایی پرداخته شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی است که با مشارکت ۱۴۲ نفر از کارکنان کارخانه مواد غذایی در گروههای کاری مختلف انجام شد. میزان استرس شغلی با تکمیل پرسشنامه osipow و توانایی انجام کار بین کارکنان از طریق پرسشنامه شاخص توانایی انجام کار (WAI) تعیین شد. میزان مواجهه صوتی شاغلان از طریق محاسبه تراز معادل ۸ ساعته صدا انجام شد. ارتباط بین مواجهه صوتی با استرس شغلی و توانایی انجام کار از طریق آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن بررسی شد. برای بررسی تاثیر همزمان متغیرها از آزمون رگرسیون چندگانه و برای بررسی اختلاف میانگین متغیرهای مستقل از آزمون واریانس یکطرفه استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که بین مواجهه با صدا در گروههای مختلف کاری و سطح استرس شغلی کارکنان ارتباط مثبت و معناداری برقرار است (۰/۰۰۱>p). همچنین بین مواجهه با صدا و شاخص توانایی انجام کار رابطه منفی معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>p). در بررسی تاثیر همزمان متغیرها بر استرس شغلی و WAI، صدا بیشترین تاثیر را دارد. اختلاف میانگین استرس شغلی در گروههای شغلی معنادار نیست؛ ولی در WAI اختلاف میانگین در گروههای کاری تفاوت زیادی دارد.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد افزایش مواجهه صوتی شاغلان میتواند به افزایش استرس شغلی و کاهش توانایی انجام کار شاغلان منجر شود.
شیوا محمدجانی کومله، محمد امین رشیدی، عظیم اکبری،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: کارمندان بخش اداری بهدلیل سروکار داشتن طولانیمدت با رایانه اغلب در معرض ابتلا به اختلالات اسکلتیعضلانی قرار دارند. همچنین بهدلیل سروکار داشتن روزانه با اربابرجوع دارای بارِ کاری ذهنی بالا و استرس شغلی هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی، بارِ کاری ذهنی، سلامت عمومی و استرس شغلی کارمندان اداری به جهت ارتقای شرایط کاری آنان است.
روش کار: مطالعه از نوع مقطعی توصیفیتحلیلی است که در بین کارمندان اداری یک شرکت مهندسی در سال ۱۴۰۰ انجام شد و در نهایت ۱۱۹ نفر در مطالعه به روش سرشماری شرکت کردند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و چکلیستهای ROSA، کرنل، NASA-TLX، GHQ و استرس شغلی HSE-UK استفاده شد و تجزیهوتحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS، آمار توصیفی و آزمونهای تی تست مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه انجام گرفت.
یافتهها: براساس ارزیابی پوسچر با روش ROSA، میانگین نمره نهایی ROSA برابر با ۱/۰۳±۴/۳۳ به دست آمد. بررسی بارِ کاری ذهنی با شاخص NASA-TLX نشان داد که ۷۸% کارکنان دارای بارِ کاری ذهنی بالا هستند. طبق پرسشنامه GHQ، میانگین نمره نهایی سلامت عمومی نیز ۱۱/۷۳±۲۴/۴ است. همچنین، براساس پرسشنامه استرس شغلی HSE-UK، بیش از ۸۰% (۱۰۳ نفر) کارکنان دارای استرس شدید و ۱۲% (۱۵ نفر) در وضعیت استرس بحرانی بودند. ارتباط معناداری بین استرس شغلی با شاخص توده بدنی و سن مشاهده شد (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: اقدامات مداخلهای و کنترلی درجهت بهبود وضعیت اختلالات اسکلتیعضلانی، بارِ کاری، سلامت عمومی و استرس شغلی امری لازم به نظر میرسد.
مجید شهبازی، جواد صرافزاده، سعید اخلاقی، حسین نگهبان،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: یکی از مباحث مطرح در بیماران کمردرد کنترل تعادل است. باوجودِ مطالعاتی که تاکنون انجام شده است، مکانیسم کنترل تعادل در بیماران کمردرد، بهخصوص در شرایط بارگذاری در ارتفاعهای مختلف، هنوز شناخته نشده است. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ارتفاع بر تعادل در حین بارگذاری انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، ۵۴ بیمار کمردرد و ۲۰ فرد سالم مرد شرکت داشتند. ارزیابی کنترل تعادل با صفحه نیرو انجام شد. بیماران پایین گذاشتن بار از بالای سر تا سطح کمر و از سطح کمر تا زمین را بهصورت تصادفی انجام دادند. میزان بار حدود ۱۰ درصد وزن شرکتکنندگان بود. سطح معنی داری ۵ درصد در نظرگرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در مقایسه بینگروهی در حین گذاشتن بار از بالای سر تا سطح کمر و از سطح کمر تا سطح زمین متغیّرهای سرعت در جهت داخلیخارجی و قدامیخلفی و کلی و جابهجایی مرکز فشار درجهت قدامیخلفی اختلاف معنیداری وجود دارد (P<۰/۰۵). نتایج مقایسه درونگروهی متغیّرها در افراد سالم و بیماران کمردرد نشان داد تمام متغیّرها، بهجز سرعت درجهت قدامیخلفی در افراد سالم اختلاف معنیداری دارند (P<۰/۰۵). در حین گذاشتن بار در سطح پایین، هر دو گروه افزایش نوسان داشتند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که هر گروه از فراد سالم و کمردرد در حین بارگذاری در ارتفاع پایینتر، درحالیکه کمر خم شده باشد، تعادل کمتری را نشان میدهند که به نظر میرسد در نظر گرفتن این یافتهها جهت توانبخشی، تعیین شرایط شغلی و پیشگیری از حوادث درحین کار میتواند کمککننده باشد.
سیدهاقدس حسینی، زینب مرادیان هفت چشمه، فردین زندسلیمی، مهسا مشایخی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: شکستهای شناختی موضوعی مهم جهت کاهش حوادث و افزایش عملکرد هستند و به عوامل متعددی بستگی دارند. با توجه به اینکه این مسئله در ماماها کمتر موردتوجه قرار گرفته، این مطالعه با هدف تعیین وضعیت شکستهای شناختی در ارتباط با عوامل فردی و ویژگیهای شخصیتی در ماماها انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر بهصورت مقطعی در تابستان ۱۴۰۳ بر روی ۲۱۱ مامای شاغل در استان کرمانشاه انجام شد. نمونهها به روش در دسترس واردمطالعه شدند. از یک پرسشنامه سهبخشی استاندارد استفاده شد. قسمت اوّل اطلاعات دموگرافیک و قسمت دوم و سوم نیز به ترتیب سؤالات پرسشنامه شکستهای شناختی و نسخه کوتاه ویژگیهای شخصیتی نئو بودند. تجزیهوتحلیل اطلاعات در محیط نرمافزار ۲۴SPSS انجام شد.
یافتهها: نمرات شکستهای شناختی در سه بُعد حافظه، اقدام و توجه به ترتیب برابر با ۳/۰۴±۱۶/۷۹ و ۲/۸۰±۱۷/۴۱ و ۶۲/۳۰±۱۶/۳ بود. بین سن، سابقه کار و BMI با شکستهای شناختی رابطه مثبت و بین ورزش کردن و شکستهای شناختی رابطه منفی وجود داشت. بین شکستهای شناختی و روانرنجوری، سازگاری و تجربهپذیری رابطه مثبت و بین شکستهای شناختی و مسئولیتپذیری رابطه منفی وجود داشت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که وضعیت شکستهای شناختی در ماماها با عوامل فردی و ویژگیهای شخصیتی آنها ارتباط معنادار دارد. برایناساس، توجه به ویژگیهای شخصیتی در هنگام طراحی مداخلات شناختی میتواند مؤثر باشد.
مهدی گنجی، میلاد کریمی، بهنوش بهاری،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: امروزه استفاده از نمایشگرهای دیجیتال داخل خودرو، فراوانی زیادی پیدا کرده است؛ از این رو، بحث انعکاس صفحه نمایشگر به صورت تصویر مجازی روی شیشههای جانبی خودرو هنگام شب، از مباحث بحثبرانگیز در طراحی موقعیت ارگونومی نمایشگر است. با توجه به اهمیت فراوان وظایف بصری، لازم است در فرایند طراحی خودرو ملاحظات ارگونومی، جهت طراحی موقعیت بهینه نمایشگر صورت پذیرد.
روش کار: در پژوهش حاضر با شناسایی عوامل موثر در جانمایی نمایشگر مرکزی در داخل خودرو و تعیین بازه مقداری برای آنها، با استفاده از روش آماری طراحی آزمایش به روش طراحی عاملی کامل، ۲۴۳ حالت از ترکیب عوامل شناساییشده با استفاده از نرمافزار MINITAB نسخه ۱۸، حاصل شد و با اجرای تمامی حالتهای استخراجشده، میزان انعکاس ناشی از نمایشگر مرکزی روی شیشههای جانبی، تحلیل آماری واریانسی (ANOVA) شد.
یافتهها: عوامل موثر به لحاظ آماری (شامل برهمکنش آنها)، بر روی خروجی میزان انعکاس تصویر مجازی روی ناحیه حساس دید و مجموع انعکاس روی شیشه سمت راست و چپ راننده شناسایی شد و با ارائه مدل رگرسیون خطی، میزان و نحوه اثرگذاری عوامل روی خروجیهای بیانشده، تحلیل شد.
نتیجهگیری: حین فرایند طراحی داخلی خودرو و هنگام جانمایی نمایشگر، میتوان عوامل شناساییشده را در این پژوهش به عنوان ابزاری کنترلی جهت کاهش یا از بین بردن نگرانی میزان انعکاس نمایشگر روی شیشههای جانبی به کار گرفت تا از بروز مشکلات ارگونومی دید راننده، هنگام رانندگی در شب، جلوگیری شود.
علی سبحانی درگاه، محسن علیآبادی، رستم گل محمدی، مریم فرهادیان، محمد بابامیری، شیوا محمدجانی کومله،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر صدای زمینه تونال و گفتار بر روی پارامترهای نوروفیزیولوژیک و آزار صوتی درکشده ازسوی افراد با توجه به ویژگیهای شخصیتی آنان است.
روش کار: در این مطالعه تجربی ۲۵ نفر از دانشجویان مرد در یک محیط آزمایشگاهی شبیهسازیشده در ۴ سناریوی مواجهه با صدای تونال، گفتار و صدای باند پهن بهعنوان سناریوی مرجع قرار گرفتند. میزان شاخص LF/HF و پاسخ الکتریکی پوست قبل و حین مواجهه با صدا ثبت شد. میزان آزار صوتی افراد در آخر هر جلسه آزمایش توسط پرسشنامه آزار صوتی طبق استاندارد ISO ۱۵۶۶۶ تعیین گردید.
یافتهها: نتایج آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرّر نشان داد که اختلاف بین مقادیر شاخصهای نوروفیزیولوژیک و آزار صوتی در سناریوهای مختلف مواجهه با صدا معنادار بوده است (۰/۰۵>P). تأثیر سطوح مختلف صدای تونال بر روی پاسخ الکتریکی پوست و آزار صوتی معنادار بوده است (۰/۰۵>P). همچنین، تأثیر تراز صدای ۶۵ دسیبل تونال و ۵۵ دسیبل گفتار بر روی شاخص LF/HF معنادار گزارش شده است (۰/۰۵>P). اندازه اثر ۹۱۹/۱ در مواجهه با تراز صدای ۶۵ دسیبل تونال نیز نسبت به دیگر سناریوهای مواجهه با صدا برای متغیّر آزار صوتی بیشترین مقدار را دارا بوده است.
نتیجهگیری: مواجهه با سطوح مختلف صدای تونال و گفتار به اختلال در پارامترهای نوروفیزیولوژیک افراد منجر میشود و میتواند باعث آزار صوتی افراد با درنظر گرفتن برخی خصوصیات فردی و ویژگیهای شخصیتی آنان شود.
کامیار رستمآبادی، یداله حمیدی، محمد بابامیری، لیلی تاپاک، زهرا طوسی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: مراکز بهداشتیدرمانی بهعنوان اوّلین سطح ارائه مراقبت سلامت به مردم هستند و عملکرد کارکنان این مراکز برای دستیابی به اهداف نظام سلامت حائز اهمیت است. ازآنجاکه یکی از عوامل تأثیرگذار بر عملکرد شغلی کارکنان، فرهنگ سازمانی است، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین فرهنگ سازمانی و عملکرد شغلی کارکنان انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر به روش توصیفیتحلیلی و مقطعی بر روی ۲۱۰ نفر از کارکنان یکی از مراکز بهداشت استان کرمانشاه به روش سرشماری در طی سالهای ۱۴۰۱-۱۴۰۰ انجام شد. جهت جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامههای استاندارد استفاده شد که شامل پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی دنیسون و پرسشنامه ارزیابی عملکرد شغلی کارکنان بود. اطلاعات جمعآوریشده وارد نرمافزار ۲۵SPSS- و با آزمونهای آماری تجزیهوتحلیل شدند. سطح معنیداری کمتر از ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد ابعاد فرهنگ سازمانی با ابعاد عملکرد شغلی کارکنان رابطه مستقیم و معناداری دارد (۰/۰۵p<). همچنین، سن و سابقه کار با عملکرد شغلی کارکنان در دو بُعد «کیفیت کار و ابتکار عمل» رابطه معکوس دارد. ازسویدیگر، جنسیت کارکنان با تمامی ابعاد «رهبری سازمانی» و وضعیت تأهّل با بُعد «ابتکار عمل» رابطه معناداری دارند (p<۰/۰۵).
نتیجهگیری: فرهنگ سازمانی با ابعاد عملکرد شغلی کارکنان رابطه مستقیم و معناداری دارد. بنابراین، میتوان با ارتقای فرهنگ سازمانی، شاهد تغییرات مؤثر و پایدار در عملکرد شغلی کارکنان بود. همچنین، برخی از متغیّرهای دموگرافیک با سطح عملکرد شغلی کارکنان در ارتباطاند که مدیران سازمان در هنگام استخدام باید به این متغیّرها توجه کنند.
فاطمه رضایی پورمشیزی، بهروز حاجیلو، رشید حیدری مقدم، سارا عنبریان، مهرداد عنبریان،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: عضلات مرکزی بدن افراد مبتلا به کمردرد، الگوی متفاوتی از فعالیت را نسبت به گروه سالم حین بلندکردن بار نشان میدهند. این موضوع ممکن است به علت تغییر مکانیسمهای کنترلی نخاعی نظیر سینرژیهای عضلانی باشد. هدف از این مطالعه مقایسه الگوی سینرژی منتخبی از عضلات مرکزی بدن و اندام تحتانی حین بلندکردن و پایین گذاشتن بار با دو روش متفاوت در زنان مبتلا به کمردرد غیراختصاصی در مقایسه با گروه سالم بود.
روش کار: در این مطالعه تعداد 18 زن سالم و 18 زن باسابقه کمردرد غیراختصاصی شرکت کردند. فعالیت 8 عضله مرکزی بدن و اندام تحتانی حین بلندکردن بار به مقدار 10 درصد جرم آزمودنیها با دو تکنیک استوپ و اسکات ثبت شد. سپس با استفاده از روش الگوریتم فاکتورسازی ماتریس غیر منفی، الگوی سینرژیهای عضلانی استخراج شد. از روش همبستگی پیرسون و تی مستقل جهت مقایسه الگوهای سینرژی استفاده شد (05/0p<).
یافتهها: بیماران مبتلابه کمردرد، الگوی سینرژی عضلانی متفاوتی در مقایسه با گروه سالم در هر دو تکنیک استوپ و اسکات داشتند. پیک الگوهای سینرژی عضلانی افراد بیمار در هر دو تکنیک با افراد سالم متفاوت بود؛ که در چرخه زمانی متفاوتی از بلندکردن بار ایجادشده بودند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که افراد مبتلا به کمردرد غیراختصاصی از الگوهای سینرژی متفاوتی برای بلندکردن بار استفاده میکنند و احتمال دارد سیستم کنترلی بدن در افراد مبتلا به کمردرد بهصورت متفاوتی نسبت به افراد سالم پاسخ دهد. البته ممکن است که تغییرات مشاهدهشده در وزن نسبی عضلات در افراد بیمار و سالم ناشی از تغییرات به وجود آمده در الگوهای سینرژی عضلانی باشد که نیازمند مطالعات بیشتر است.
سمیرا گوران، سمانه پورهادی، آرام تیرگر، زهرا گرایلی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از پارکها به دلایل مختلفی مانند جنبههای جسمی، روانی و اجتماعی برای سالمندان بسیار ارزشمند است. از این رو تناسب این فضاها با نیازهای سالمندان از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف از این پژوهش تعیین و معرفی معیارهایی جهت ارزیابی و طبقهبندی پارکها از حیث تناسب ساختاری برای سالمندان بوده است.
روش کار: این مطالعه روش شناختی در سال 1403 طراحی، و همزمان با روانسنجی و اعتباریابی ابزار ارزیابی تناسب ساختاری پارک دوستدار سالمند اجرا شد. تعیین مؤلفههای ساختاری از طریق بررسی متون و اعتباریابی گویهها به روش دلفی انجام گرفت. پس از تعیین روایی محتوا، طبقهبندی گویهها به بخشهای الزامی، اساسی و ایدهآل به ترتیب با کسب حداقل دوسوم و یک سوم آرای متخصصان صورت پذیرفت و در پردازش دادهها از شاخصهای آمار توصیفی استفاده شد.
یافتهها: بررسی نهایی 58 گویه توسط متخصصان نشان داد که بخش اعظم گویهها (41 مورد معادل 71 درصد) الزامی، 13 مورد (22 درصد) اساسی و 4 مورد ایدهآل بودند. بیشترین سهم موارد الزامی را ارگونومیستها و کمترین آن را متخصصان سالمندشناس اعلام کردند.
نتیجهگیری: مؤلفههای ساختاری طراحی پارکها متناسب با ویژگیهای گروه سالمندان در بیشتر موارد مورد بررسی، الزامی یا اساسی هستند و تنها تعداد اندکی از آنها بهعنوان موارد ایدهآل شناخته شدند. بنابراین، طراحی پارکهای دوستدار سالمند نیازمند توجه به جنبههای مختلفی از جمله دسترسی، ایمنی و راحتی است.