324 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
عباسعلی جعفری ندوشن، امیرعباس ابویی مهریزی، فاطمهسادات موسوی ندوشن،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
اهداف: همهگیری ویروس کووید-۱۹ و اجرای قرنطینه میتواند اثرات مختلفی بر جنبههای روانی و اختلالات اسکلتی- عضلانی دانشجویان بگذارد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر ویروس کووید-۱۹ بر اختلالات اسکلتی- عضلانی و سلامت روان دانشجویان دانشگاه میبد میباشد.
روش کار: برای این منظور، نمونهای تصادفی شامل ۳۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه میبد در سال ۱۴۰۰ انتخاب گردید. اطلاعات بر اساس سه پرسشنامهی اختلالات اسکلتی- عضلانی Nordic، پرسشنامهی سلامت عمومی و مقیاس اضطراب کرونا ویروس جمعآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از رگرسیون لجستیک و آزمون Chi-square استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که اضطراب ناشی از شیوع ویروس کووید-۱۹، روی سلامت روان دانشجویان تأثیر معنیدار دارد. همچنین پاندمی کووید-۱۹ موجب بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی در اکثر اندامهای بدن دانشجویان گردیده است. مقطع تحصیلی، ورزش، نرمشهای روزانه و تعداد مبتلایان به ویروس از جمله متغیرهایی هستند که در این شرایط روی اختلالات اندامهای بدن و سلامت روان دانشجویان تأثیر معنیدار دارند.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت سلامت جسمی و روحی دانشجویان، لازم است در رابطه با کلاسهای درسی دانشجویان برنامهریزی صحیحی صورت گیرد. همچنین با شیوع ویروس و لزوم رعایت محدودیتها، برنامهریزی برای ورزش و حرکتهای کششی ساده میتواند روی کاهش اختلالات و افزایش نشاط دانشجویان تأثیرگذار باشد.
محمدرضا امیدی، نبی امیدی، هادی مفتاحی، مریم پناهی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
اهداف: با توجه به نقشی که نیروی انسانی در هر سازمان دارد، پرداختن به موضوعاتی که منجر به کاهش آسیبهای شغلی در محیط کار میشود از اهمیت شایانی برخودار است، پر واضح است که پیشگیری از وقوع فرسودگی شغلی، در ارتقاء بهداشت روانی افراد نقش بسزایی دارد. یکی از مباحثی که میتواند در کاهش فرسودگی شغلی مفید واقع شود، به کارگیری دانش ارگونومی و رعایت اصول ایمنی است. هدف از مطالعهی حاضر، بررسی تأثیر اصول ارگونومی محیط کار بر فرسودگی شغلی با نقش تعدیلگر فرهنگ ایمنی بود.
روش کار: مطالعهی حاضر، توصیفی پیمایشی است. جامعهی آماری شامل کلیه کارکنان شرکت پتروشیمی ایلام است که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، برابر با ۳۱۰ نفر به دست آمد؛ ابزار اصلی گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل پرسشنامههای مشخصات دموگرافیک، اصول ارگونومی، فرسودگی شغلی و فرهنگ ایمنی است. روایی پرسشنامه توسط اساتید به روش روایی صوری و محتوایی مورد تأیید قرار گرفت، همچنین پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیههای پژوهش از معادلات ساختاری مبتنی بر تحلیل مسیر در نرمافزار SMART PLS استفاده شد.
یافتهها: تأثیر اصول ارگونومی بر فرسودگی شغلی کارکنان پتروشیمی ایلام منفی و معنیدار با ضرایب (۱۲/۲۶ = T، ۰/۴۲- = R۲) است، تأثیر فرهنگی ایمنی بر فرسودگی شغلی نیز منفی و معنیدار با ضرایب (۱۴/۰۷ = T، ۰/۳۲- = R۲) به دست آمد، آزمون فرضیه اصلی نشان میدهد که فرهنگ ایمنی ۰/۰۱۰- تأثیر اصول ارگونومی بر فرسودگی شغلی را تعدیل میکند و باعث کاهش بیشتر فرسودگی شغلی میگردد.
نتیجهگیری: رعایت اصول ارگونومی محیط کار و وجود فرهنگ ایمنی در پتروشیمی ایلام، باعث کاهش فرسودگی شغلی شد.
فرشته حسینی، مهرناز حقیقی، سیفالله غریب،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
اهداف: پیشگیری از بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی، مستلزم ارزیابی و اصلاح وضعیتهای کاری با استفاده از روشهای ارزیابی پوسچر ارگونومی است. هدف این مطالعه، تعیین اثربخشی مداخلات چند وجهی و بلندمدت ارگونومی در یک شرکت در حال توسعهی خودروسازی با روش ارزیابی سریع تنش دفاتر کاری (Rapid Office Strain Assessment) ROSA بود.
روش کار: این مطالعهی مداخلهای چند وجهی بلندمدت، بر روی ۷۰ نفر از کارکنان اداری یک شرکت خدمات مهندسی خودروسازی در سه مرحله از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ انجام شد. مداخلات ارگونومیک با توجه به نمرات کسب شده در زیرحیطههای روشROSA شامل صندلی، موس و کیبورد، تلفن و مانیتور اجرا گردید. مداخلهها شامل مداخلات فنی- مهندسی و آموزشی بود. از آمارههای توصیفی و آزمونهای Paired T-test، ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون خطی چندگانه برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید.
یافتهها: میانگین نمرات ROSA در سال ۱۳۹۵، ۵/۹ با انحراف معیار ۰/۶۶ بود، درحالی که میانگین نمرات ROSA در سال ۱۴۰۱، ۳/۸۵ با انحراف معیار ۱/۱۹ بود. بین نمرهی نهایی ROSA در سال ۱۳۹۵ و ۱۴۰۱ از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود داشت (۰/۰۰۱> P). آزمونهای آماری نشان داد تنها مداخلهی فنی- مهندسی بر روی نمرهی نهایی ROSA تأثیر معنیداری داشت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر بیانگر کاهش مطلوب سطح احتمال خطر نهایی وضعیت بدنی کارکنان حین کار به علت تصحیح وضعیت بدنی در نتیجهی مداخلهی فنی- مهندسی همراه با مداخلهی آموزشی منطبق بر اجزای روش ROSA بوده است.
حمیده عباسی، محمود حسینی بروجنی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
اهداف: شخصیت فعال، که به استعداد فرد نسبت به رفتارهای فعالانه برای تأثیرگذاری بر تغییرات معنادار در محیط اشاره دارد، عامل مهمی است که بر شکلگیری سازگاری شغلی تأثیر میگذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شخصیت فعال بر سازگاری شغلی با نقش میانجی شکوفایی در کار کارکنان انجام شد.
روش کار: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوهی گردآوری اطلاعات، توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی و نحوهی جمعآوری داده با استفاده از پرسشنامه بوده است. در پژوهش حاضر از پرسشنامهی استاندارد جهت سنجش شکوفایی در کار، سازگاری شغلی و شخصیت فعال استفاده شد. جامعهی آماری مورد مطالعه شامل کلیهی کارکنان دانشگاه جندیشاپور اهواز به تعداد ۵۰۰ نفر بود. حجم نمونه، طبق جدول مورگان ۲۷۱ نفر محاسبه گردید. در این پژوهش پایایی از روش آلفای کرونباخ و روایی از طریق روایی صوری و محتوایی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل فرضیهها از نرمافزار ایموس استفاده شده است.
یافتهها: یافتهها نشان داد که شخصیت فعال بر سازگاری شغلی با نقش میانجی شکوفایی در کار کارکنان تأثیر دارد. تأثیر شکوفایی در کار بر سازگاری شغلی، تأثیر شخصیت فعال بر سازگاری شغلی و تأثیر شخصیت فعال بر شکوفایی در محل کار مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که شخصیت فعال، ابتدا باعث پیشرفت افراد در محل کار شده که به نوبهی خود منجر به بهبود سازگاری شغلی میشود. توصیه میگردد مشاوران شغلی مداخلات مؤثرتری برای افزایش سازگاری شغلی کارکنان طراحی کنند.
کیوان حجازی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
اهداف: بررسی شاخصهای آمادگی جسمانی- زیست حرکتی و ترکیب بدن در کارگران جهت جلوگیری از کاهش عملکرد از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا این مطالعه با هدف بررسی این گونه شاخصهای آمادگی جسمانی - زیست حرکتی مرتبط با تندرستی و ترکیب بدن در گروههای سنی مختلف کارکنان شرکت ایزوگام شرق انجام شد.
روش کار: در این تحقیق توصیفی-تحلیلی، ۱۵۰ کارگر از ۱۵۰ مرکز فروش در شهرستان مشهد به روش نمونه گیری طبقه ای-تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه سنی: بین ۲۵ تا ۳۴ سال، بین ۳۵ تا ۴۴ سال و بین ۴۵ تا ۵۴ سال قرار گرفتند. برای مقایسه میانگینهای بین گروهی در گروه های سنی متفاوت از روش آماری تحلیل واریانس دوطرفه (ANCOVA) و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
یافتهها: تفاوت معنی داری در شاخص های ترکیب بدن یعنی وزن بین گروه های سنی ۳۴-۲۵ سال با ۴۴-۳۵ سال (۰/۰۰۸=P) و ۴۴-۳۵ سال با ۵۴-۴۵ سال (۰/۰۰۱=P)، شاخص توده بدنی بین گروه های سنی ۳۴-۲۵ سال با ۵۴-۴۵ سال (۰/۰۰۱=P) و ۴۴-۳۵ سال با ۵۴-۴۵ سال (۰/۰۰۱=P)، درصد چربی بدن بین گروه سنی ۳۴-۲۵ سال با ۵۴-۴۵ سال (۰/۰۰۶=P)، حداکثر مصرف اکسیژن بین گروه سنی ۲۵-۳۴ سال با ۳۵-۴۴ سال (۰/۰۰۱=P)، ۲۵-۳۴ سال با ۴۵-۵۴ سال (۰/۰۰۱=P)، و ۳۵-۴۴ سال با ۴۵-۵۴ سال (۰/۰۰۱=P)، مشاهده شد. علاوه بر این، تفاوت معنیداری در تمام شاخصهای آمادگی جسمانی و مرتبط با سلامت، چابکی، قدرت انفجاری، انعطافپذیری، استقامت عضلات شکم و استقامت عضلات کمربند شانه، بین گروههای سنی ۲۵-۳۴ سال با ۳۵-۴۴ سال (۰/۰۰۱=P)، ۲۵-۳۴ سال با ۴۵-۵۴ سال (۰/۰۰۱=P)، و ۳۵-۴۴ سال با ۴۵-۵۴ سال (۰/۰۰۱=P)، مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سطح آمادگی جسمانی کارکنان با افزایش سن کاهش می یابد. بنابراین پیشنهاد می شود مدیران ارشد سازمان ها زمینه و انگیزه لازم را برای انجام فعالیت بدنی منظم برای کارکنان فراهم آورند.
داریوش عظیمی، حسین قمری گیوی، علی رضاییشریف، علی شیخالاسلامی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
اهداف: مشاوران مدرسه مسئولیت پرداختن به نیازهای رشد تحصیلی، فردی/ اجتماعی و شغلی از طریق طراحی، اجرا، ارزیابی و تقویت برنامه جامع مشاوره مدرسه را بر عهده دارند که نتیجه آن، بهبود و ارتقاء موفقیت دانشآموزان است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر الگوی توانمندسازی بر عملکرد شغلی مشاوران مدرسه بود.
روش کار: روش پژوهش حاضر، آمیخته از نوع متوالی اکتشافی بود. بدین منظور، برای بررسی اثربخشی بسته آموزشی از روش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مشاوران مدرسه شاغل در دوره متوسطه اول شهرستان اردبیل (نواحی ۱ و ۲) در سالتحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند که از بین آنها بر اساس نقطه برش مقیاس عملکرد شغلی مشاور مدرسه (نمره ۸۶) و با در نظر گرفتن معیارهای ورود به پژوهش تعداد ۳۰ نفر به عنوان نمونه به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و با توجه به نتایج پیشآزمون به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۱۵ نفر) جایگزین شدند. اعضای گروه آزمایش در یک جلسه مقدماتی و ۱۱ جلسهی ۱۲۰ دقیقهای، محتوای آموزشی مورد نظر را دریافت کردند در حالی که اعضای گروه کنترل مداخلهای را دریافت نکردند. آزمون پیگیری نیز بعد از ۳ ماه صورت گرفت. دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزار spss و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر توانمندسازی بر مؤلفههای عملکرد شغلی مشاوران مدرسه تأثیر مثبت و معناداری دارد. به این معنا که مشاوران مدرسه در نتیجهی شرکت در جلسات آموزشی مبتنی بر الگوی توانمندسازی، در ابعاد دانش (F= ۰/۲۰ و P= ۰/۰۰۱)، مهارت (F= ۰/۶۹ و P= ۰/۰۰۱) و نگرش و رفتار (F= ۰/۴۷ و P= ۰/۰۰۱) عملکرد مثبت و معناداری داشتند.
نتیجهگیری: آموزش محتوای مربوط به الگوی توانمندسازی روشی مؤثر در بهبود عملکرد مشاوران مدرسه است.
حمیده عباسی، سارا حاجت پور،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
اهداف: یکی از شیوههای مناسب برای حفظ و ارتقای منابع انسانی، بهبود رضایت شغلی کارکنان است. از طرف دیگر، استفاده از مدیران با سبک رهبری تحولگرا یکی از عوامل مهم ارتقای رضایت شغلی است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر رهبری تحولگرا بر رضایت شغلی کارکنان، با توجه به نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی است.
روش کار: جامعهی آماری این تحقیق کارکنان ستاد مرکزی سازمان تأمین اجتماعی تهران به تعداد ۱۵۰۰ نفر بود. حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، ۳۰۶ نفر محاسبه شد. ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامهی استاندارد رهبری تحولگرای باس و آولیو، پرسشنامهی رضایت شغلی مینهسوتا و پرسشنامهی توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر بود. روایی پرسشنامهها با روایی صوری و محتوایی و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد که مقدار آن برای پرسشنامهی رهبری تحولگرا ۰/۷۹، برای پرسشنامهی توانمندسازی ۰/۸۳ و برای پرسشنامهی رضایت شغلی ۰/۸۲ محاسبه شد. تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش از طریق تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اسمارت پیالاس انجام شد.
یافتهها: بر اساس یافتهها، تمام فرضیههای تحقیق تأیید شد. نتایج بهدستآمده از آزمون سوبل نشان میدهد که اثر غیرمستقیم سبک رهبری تحولگرا بر رضایت شغلی بهواسطهی توانمندسازی کارکنان برابر ۰/۵۵۶ شده است. مقدار مثبت بتا (۰/۵۵۶) نشان از مثبت بودن شدت اثر دارد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که ایفای نقش رهبری تحولگرا توسط مدیران سازمان، از طریق ایجاد گونهای از شرایط کاری که فراهمکنندهی توانمندسازی کارکنان باشد، بر احساس رضایت از شغل و بهبود آن مؤثر خواهد بود.
سیناز نیازی، فرزانه گندمی، لیلا غزاله، پرویز صوفیوند،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
اهداف: یکی از اختلالات شایع اسکلتیعضلانی که تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی، سلامت و بازده کاری افراد می گذارد، گردن درد مزمن است. هزینههای سنگین درمانهای دارویی و جستوجوی راهکارهای درمانی ساده و کم هزینه امری اجتنابناپذیر است. تکنیکهای کشش و رهاسازی بافتی از راهکارهای مؤثر در اصلاح اختلالات اسکلتیعضلانی هستند. در این مطالعه، سعی شد که اثربخشی آنها در کنترل درد و بهبود عملکرد کارکنان مبتلا به گردن درد مزمن غیراختصاصی بررسی شود.
روش کار: در این مطالعهی نیمهتجربی با گروه های موازی و طرح پیش آزمونپس آزمون، ۳۹ کارمند مبتلا به گردن درد مزمن غیراختصاصی با میانگین سنی ۲۵ تا ۴۵ سال، بهروش غیرتصادفی و دردسترس، از بین کارمندان پشتمیزنشین انتخاب شدند. افراد بهطور تصادفی در سه گروه کشش، رهاسازی و کنترل تخصیص یافتند و به مدت شش هفته، مداخلات را دریافت کردند. در ابتدا و پس از شش هفته، شدت درد با معیار دیداری، خستگی کیفی با پرسشنامهی خستگی چندبعدی و کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامهی SF-۳۶ بررسی شد. برای مقایسهی میانگینها از آنالیز کواریانس یک راهه استفاده و سطح معناداری ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافتهها: مقایسههای درونگروهی نشان داد که شدت درد، کیفیت زندگی و خستگی در هر دو گروه مداخله، بهطور معناداری بهبود یافته است (۰/۰۵P<). تمرینات کششی و رهاسازی، هر دو بر بهبود متغیرها تأثیر معناداری داشتند (۰/۰۵P<)؛ اما برتری با گروه تمرینات رهاسازی بود.
نتیجهگیری: شش هفته تکنیک رهاسازی و کشش در بیماران دچار به گردندرد مزمن غیراختصاصی، باعث کاهش درد و کاهش خستگی و افزایش کیفیت زندگی آنها میشود.
محمد رضا امیدی، هادی مفتاحی، نبی امیدی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
اهداف: کارکنان در صنایع نفت و گاز با اضطراب های مختلفی مواجه می شوند، پیدایش بیماری کرونا و گسترش سریع آن ممکن است بر میزان اضطراب این افراد بیفزاید. هدف از این تحقیق بررسی نقش میانجی فرسودگی شغلی در رابطه بین اضطراب کرونا و استرس شغلی است.
روش کار: تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی پیمایشی است، که در سال ۱۴۰۰ صورت پذیرفته است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان عملیاتی شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت است؛ که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با ۳۱۰ نفر به دست آمد؛ ابزار اصلی گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه مقیاس اضطراب کرونا، پرسش نامه فرسودگی شغلی و پرسش نامه استرس شغلی است. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه های تحقیق از تحلیل مسیر در نرم افزار SMART PLS استفاده شد.
یافتهها: اضطراب کرونا بر فرسودگی شغلی با ضرایب (T=۱۱/۲۲ = ۰/۴۲ , R۲) و استرس شغلی با ضرایب (T=۹/۲۴ = ۰/۴۸ , R۲) تاثیر معناداری دارد. همچنین تاثیر فرسودگی شغلی بر استرس شغلی با ضرایب (T=۹/۲۴ = ۰/۳۸ , R۲) معنا دار است. ضریب اثر VAF برای تاثیر اضطراب کرونا بر استرس شغلی با نقش میانجی فرسودگی شغلی برابر با ۰/۵۱ و ضریب معنا داری آن ۷/۵۲ است. بنابراین نقش میانجی فرسودگی شغلی بین دو متغیر اضطراب کرونا و استرس شغلی تایید شد.
نتیجهگیری: اضطراب کرونا به صورت مسقیم و غیر مستقیم باعث اثرات منفی بر کارکنان است و باید برای عملکرد بهتر کارکنان سطح اضطراب کرونا در صنایع مختلف کاهش یابد.
نادره سیداحمدی، علیرضا حیدری، پرویز عسکری،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
اهداف: این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر درمان مصونسازی در برابر استرس (SIT) بر استرس شغلی، اضطراب کرونا، تابآوری و کیفیت خواب کارکنان بهداشت و درمان انجام شد.
روش کار: طرح پژوهش پیشآزمونپسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی تحقیق کارکنان بهداشت و درمان شهر اهواز بودند و نمونهی تحقیق شامل ۴۰ نفر بود که بهروش نمونهگیری هدفمند بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس اضطراب بیماری کرونا، تابآوری، کیفیت خواب و استرس شغلی. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری با استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که نسبت F تحلیل کوواریانس تکمتغیری برای کیفیت خواب ۳۰۴/۰۸ (۰/۰۰۱P<)، اضطراب کرونا ۲۱۲/۹۹ (۰/۰۰۱P<)، تابآوری ۱۵۲/۳۷ (۰/۰۰۱P<) و استرس شغلی ۱۲۴/۵۹ (۰/۰۰۱P<) است (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی آموزش مصونسازی در برابر استرس بر متغیرهای مورد مطالعه، این آموزش برای کادر بهداشت و درمان ضروری به نظر میرسد.
محمد امین موعودی، آرزو سماک امانی، محمد تقیپور،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: امروزه، بهسبب استفاده از فناوریهای مدرن در محیط کار، کارکنان بهسمت تحرک کمتر و نشستن بیشتر پیش رفتهاند و عوارض ناشی از کار استاتیک و پوسچر ثابت سبب اختلالات متعدد، از جمله اسکلتیعضلانی شده است. این پژوهش به ارزیابی راحتی و کاربردپذیری مبدل میز نشستهایستادهی ارگونومی با هدف پیشگیری از عوارض ناشی از نشستن دائم در شاغلان میپردازد.
روش کار: تعداد ۳۰ نفر از کارکنان و اعضای هئیتعلمی دانشگاه بهصورت داوطلبانه، با رضایت و آگاهی، وارد این پژوهش شدند. پس از ارائهی توضیحات لازم، دو پرسشنامهی محققساختهی ناراحتی درکشدهی موضعی (LPD) و کاربردپذیری مبدل میز نشستهایستاده (SSDCUQ)، دو روش آنالیز پوسچر، دو روش ارزیابی ایستگاه کار و رضایت کلی همراه با نرمافزار ۲۰-۸-۲ و مبدل میز ارگونومی در اختیار داوطلبان قرار داده شد. پس از دورهی آزمون، برای آنالیز دادهها، از نرمافزار SPSS نسخهی ۲۲ و آزمونهای آماری میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی رتبهایSpearman و ضریب همبستگی Pearson استفاده شد.
یافتهها: میانگین کل LPD قسمتهای مختلف بدن ۰/۸۷±۰/۴۸ بود که نشاندهندهی کارکرد مبدل در محدودهی بدون مشکل تا ناراحتی بسیار کم است. میانگین رضایت کلی از کارکرد مبدل ۱/۰۸±۳/۱۸ بود که در محدودهی متوسط و خوب است. همچنین، ارتباط معنیداری بین وضعیتهای مختلف استفاده از مبدل در آنالیز پوسچرهای مختلف نشسته و ایستاده به دست آمد (۰/۰۰۰۵P<) که نشاندهندهی بهبود یافتن پوسچر نشسته و ایستاده در زمان کاربرد مبدل است.
نتیجهگیری: ایستگاههای کار با قابلیت تنظیم ارتفاع انتخاب مناسبی برای کاهش مدت نشستن و اصلاح پوسچر است. علیرغم بهبود یافتن پوسچر نشسته و ایستاده در زمان استفاده از مبدل، محدودیتهایی از جمله توجه نکردن کاربر به هشدار نرمافزار دربارهی نشستن و ایستادن در مبدل مکانیکی مورد پژوهش وجود دارد.
علی سلمانینژاد، مریم حسنی، سحر رضایان،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: بار روانی مانند حجم کاری، نهتنها عملکرد کاری را مختل میکند، بلکه میتواند اثر مستقیمی بر ایمنی کارکنان از طریق حوادث داشته باشد. علیرغم این مسئله، تلاشهای زیادی برای توسعهی ابزارهای ارزیابی بهمنظور سنجش بار روانی مرتبط با ایمنی و سلامت کاری کارکنان صورت نگرفته است؛ لذا، پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی مقیاس بار روانی کارگران کیم و همکاران (۲۰۱۸) از منظر ایمنی و بهداشت شغلی طراحی شد.
روش کار: جامعهی آماری پژوهش عبارت است از تمام کارگران شرکت البرز شرقی شهر شاهرود. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، ۳۴۹ نفر از کارگران در پژوهش شرکت کردند. در پژوهش حاضر، از مقیاس بار روانی کیم و همکاران (۲۰۱۸)، مقیاس روانیاجتماعی کپنهاگ (COPSOQ) و مقیاس استرس شغلی (HSE) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عامل تأییدی و با استفاده از از نرمافزار آماری ۲۲-SPSS و لیزرل نسخهی ۸/۵ تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که تمام مؤلفههای بار روانی کارگران از منظر ایمنی و بهداشت شغلی با نمرهی کلی این مقیاس و با مقیاس روانیاجتماعی و مقیاس استرس شغلی رابطهی مثبت و معنیداری دارد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشاندهندهی برازش خوب مدل در تعیین عاملها بهشکل اولیهی بیانشده توسط کیم و همکاران (۲۰۱۸) بود. برای تعیین پایایی مقیاس نیز مقدار ضریب همبستگی پیرسون در مراحل آزمون و بازآزمون، ۰/۸۲ به دست آمد. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که ۲۶/۱ درصد از کارگران بار روانی کم، ۴۹/۶ درصد از کارگران بار روانی در حد متوسط و ۲۴/۴ درصد بار روانی شدید را تجربه میکنند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مقیاس بار روانی کارگران مقیاسی روا و پایاست و میتواند برای ارزیابی وضعیت بار روانی کارگران در مطالعات پژوهشی و مداخلهای، به کار رود.
علی داوودیزاده، محسن علیآبادی، مجید حبیبی محرز، مریم فرهادیان، مسعود شفیعی مطلق،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی جلیقههای خنککنندهی مبتنی بر نانوالیاف و بستههای مواد تغییرفازدهنده (PCM) در کاهش تنشهای حرارتی شاغلان کادر درمان در محیطهای کاری گرم است.
روش کار: در این مطالعهی تجربی، ۲۰ نفر از مردان در اتاقک شبیهسازی شرایط جوی با قابلیت تنظیم دما در ۲۴ درجهی سانتیگراد بهعنوان شرایط مرجع و ۳۲ درجهی سانتیگراد در قالب ۱۰ سناریو ترکیبی، همراه با ۵ نمونهی جلیقهی خنککنندهی ساختهشده قرار گرفتند. پارامترهای فیزیولوژیکی شامل دمای پوست، تمپانیک و دهانی قبل و بعد از مواجهه با شرایط دمایی شبیهسازی متابولیسم فعالیت شاغلان بیمارستان اندازهگیری شد.
یافتهها: در شرایط بدون جلیقه، دمای هوای ۳۲ درجهی سانتیگراد در مقایسه با دمای هوای ۲۴ درجهی سانتیگراد، اندازهی اثر بزرگتری در افزایش دمای تمپانیک بدن ایجاد کرد (۰/۰۵>P). تأثیر معنیدار استفاده از جلیقهی نانوالیاف به همراه استفاده از بستههای مواد PCMبا اندازهی اثر ۰/۴۹۸، ۰/۵۶۸ و ۰/۳۴۹، بهترتیب، در کاهش دمای پوست، تمپانیک و دهانی در شرایط دمایی گرم مشاهده شد (۰/۰۵>P). اندازهی اثر افزایش دمای هوا کمتر از اندازهی اثر نوع جلیقهی خنککننده بر پاسخهای فیزیولوژیکی بود و نشاندهندهی این موضوع بود که اثربخشی جلیقههای طراحیشده با افزایش دما، افزایش مییابد (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: بهکارگیری جلیقههای خنککنندهی نانوالیاف و بستههای PCM با توجه به وزن مناسب و با اندازهی اثر پذیرفتنی، در حفظ ثبات دمایی بدن شاغلان کادر درمان در محیطهای گرم مؤثر است.
سید محمد حسینی، آرمین لاهوری، عطاالله براتی، هادی میری،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: در دنیای پیشرفتهی امروز، یکی از تهدیدهای جدی موجود برای کارکنان، مشکلات اسکلتی عضلانی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط ارگونومی و ناهنجاریهای وضعیتی بدن در کارکنان صنایع تولیدی است.
روش کار: جامعهی آماری این پژوهش را کارکنان مرد شاغل در دو شرکت خدماتی با تعداد کلی ۲۱۰ نفر تشکیل میدهند. تعداد ۱۳۴ نفر طبق جدول مورگان و بر اساس معیارهای ورود، به تحقیق وارد شدند. بررسی درد در نواحی مختلف بدن توسط پرسشنامهی نوردیک، ارزیابی ارگونومی محیط کار توسط مقیاس REBA و ارزیابی وضعیت بدنی توسط آزمون نیویورک صورت گرفت. پس از جمعآوری اطلاعات مختلف، از نرمافزار SPSS نسخهی ۲۶ برای تجزیهوتحلیل اطلاعات استفاده شد. برای بررسی نرمال بودن توزیع دادههای هر متغیر، از آزمون شاپیروویلک استفاده شد. همچنین، برای بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق، از آزمون آماری رگرسیون خطی استفاده شد. سطح معناداری در سرتاسر پژوهش کمتر از ۰/۰۵ در نظر گرفته شده است.
یافتهها: نتیجهی تحقیق نشان داد که ارتباط منفی و معنیداری میان نمرهی ارگونومی و ارزیابی وضعیت بدنی وجود دارد (۰/۰۰P= و ۰/۶۰R=). همچنین، نتیجهی بررسیها نشاندهندهی وجود اختلالات اسکلتی عضلانی در نواحی مختلف بدن با بیشترین شیوع در کمر است.
نتیجهگیری: با توجه به ارتباط بالا و منفی متغیرها، مشخص شد که وضعیت نامطلوب ارگونومی میتواند به ضعیف بودن وضعیت بدنی منجر شود و تبعات اسکلتی عضلانی زیادی به همراه داشته باشد.
محمد بابامیری، رامین رحمانی، رشید حیدری مقدم، مهرانه شعبانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: در محیطهای کاری، آن عامل اصلی که میتواند کنترل کارکنان را در هم بشکند و زمینهی بروز پرخاشگری در کارکنان را فراهم کند، استرس شغلی است. به همین دلیل، در این پژوهش، نقش مدل عدم تعادل تلاش-پاداش در بروز زورگویی در محیطکار بررسی شده است.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی است. در پژوهش حاضر، بهمنظور سنجش متغیرها، از دو پرسشنامهی خودگزارشدهی عدم توازن تلاش-پاداش سیگریست و اعمال منفی استفاده شد. جامعهی پژوهش کارکنان یکی از پتروشیمیهای واقع در جنوب کشور بودند و با استفاده از روش سرشماری، تعداد ۲۰۲ نفر وارد مطالعه شدند. تجزیهوتحلیلها با نرمافزار SPSS۱۸ و با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار سن و سابقهی کار افراد شرکتکننده در مطالعهی حاضر بهترتیب، برابر با ۹/۳۲±۴۰/۱۳ و ۹/۵۰±۱۵/۹ سال بود. ۱۴۷ نفر (۷۲/۸ درصد) از شرکتکنندگان زن و ۱۷۴ نفر (۸۶/۱ درصد) متأهل بودند. از نظر وضعیت تحصیلات نیز مشخص شد که ۱۰/۹ درصد دارای مدرک کاردانی، ۸۱/۲ درصد دارای مدرک کارشناسی و مابقی افراد دارای مدرک کارشناسیارشد یا بالاتر بودند. حدود سهچهارم افراد استخدام رسمی بودند. بر اساس نتایج مدل رگرسیون چندمتغیره، از بین متغیرهای بررسیشده در این مطالعه، عدم توازن تلاش-پاداش و تعهد افراطی بهصورت معناداری قادر به پیشبینی تغییرات نمرهی زورگویی بودند (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، کارکنانی که بین دروندادها و بروندادها در شغل احساس عدم تعادل دارند و همچنین، کارکنانی که دارای ویژگی تعهد افراطی هستند، بیشتر رفتارهای منفی بهشکل زورگویی در محیط کار بروز میدهند.
عاطفه الیاسی گماری، بهزاد فولادی، سعید قنبری، عباس محمدی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتیعضلانی (MSDs) از جمله مشکلات شایع و مهم بهداشتیاجتماعی در جوامع صنعتی هستند که باعث کاهش بهره وری، افزایش هزینه های درمانی و کاهش کیفیت زندگی کارگران می شوند. مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر حجم کار، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت جسمانی بر اختلالات اسکلتیعضلانی کارگران صنعت فولاد انجام شد.
روش کار: مطالعهی حاضر از نوع توصیفیتحلیلی بود که در جمعیت ۵۴۰ نفری کارگران شاغل در صنعت فولاد شهرستان دزفول انجام شد. بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده، ۴۰۰ نفر بهعنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامهی اطلاعات دموگرافیک افراد، پرسشنامهی اختلالات اسکلتیعضلانی کرنل (CMDQ)، خستگی شغلی سوفی (SOFI)، کیفیت خواب پیتسبورگ (PSQI) و شاخص بار کاری NASA-TLX بود و همچنین، برای ارزیابی وضعیت بدنی افراد از روش ربا (REBA) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از شاخصهای آمار توصیفی و برای بررسی روابط بین متغیرهای مشاهدهشده و پنهان، از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. دادهها در سطح معنیداری ۰/۰۵ و در نرمافزار SPSS نسخهی ۲۵ آنالیز شدند.
یافتهها: با توجه به سنجش شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی، کمردرد با میانگین و انحراف معیار ۲۵/۴۴±۵۲/۳۹ در رتبهی اول و زانودرد با میانگین و انحراف معیار ۲۶/۴۵±۴۶/۴۳ در رتبهی دوم بودند که نشاندهندهی شیوع بالای این اختلالات در میان کارگران صنعت فولاد است. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی با اختلالات اسکلتیعضلانی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). با توجه به شاخص RMSEA کمتر از ۰/۱، مدل پیشنهادی در این مطالعه از برازش مناسب برخوردار بود و نقش متغیرهای بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی را در ایجاد اختلالات اسکلتیعضلانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم، بهخوبی نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که بهبود وضعیت ارگونومی محل کار، کاهش بار کاری، خستگی و بهبود کیفیت خواب میتواند احتمال بروز اختلالات اسکلتیعضلانی را در کارگران کاهش دهد.
روحاله حسینی، مجتبی چکیده،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: منابع انسانی مهمترین سرمایه و عامل استراتژیک هر سازمانی و بهخصوص بیمارستانها است. برای بهرهبرداری بیشتر از این سرمایه بهمنظور بهبود کیفیت خدمات بیمارستان، نیاز است مدیران با بهکارگیری راهبردهای مناسب، عوامل استرسزای شغلی را کاهش دهند و حذف کنند. کاهش استرس در ارتقای روحیه و انگیزهی منابع انسانی بیمارستان نقش بسزایی دارد. بنابراین، در این پژوهش، راهبردهای مدیریتی بهمنظور کاهش استرس شغلی منابع انسانی در بیمارستان امام رضا (ع) واقع در زرندیه بررسی شده است.
روش کار: پژوهش حاضر برحسب هدف، از نوع کاربردی است. از نظر روش، از نوع توصیفیتحلیلی و از نظر روش گردآوری دادهها، میدانیپیمایشی است. جامعهی آماری پژوهش شامل تمام صاحبنظران بیمارستان امام رضا (ع) است. ۲۸ نفر بهعنوان نمونه از طریق نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامهی ماتریسی محققساخته در زمینهی مسئلهی پژوهش بود. دادهها با تکنیک Taxsonomy تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: با توجه به تحلیل دادهها مبنی بر محاسبهی ضریب اهمیت شاخصهای پژوهش، اعتمادبهنفس با ۲۸/۱%=Wj و انگیزش و روحیهی کارمند با ۲۷/۱%=Wj شاخصهای مؤثر شناسایی شدند. همچنین، بر اساس تجزیهوتحلیل دادههای بهدستآمده در این پژوهش با تکنیک تکسونومی، در میان راهبردهای مدیریتی مختلف بهمنظور کاهش استرس شغلی، سه راهبرد تقویت فضای کاری بر اساس صمیمیت با ۰/۴۶۹=CI، راهبرد شفافیت اهداف شغلی (شفافیت در نقشها و وظایف) با ۵/۵۲۱=CI و مدیریت مشارکتی با ۳/۷۹۸=CI در اولویت قرار گرفتند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این تحقیق، نیاز است مدیران بیمارستان بهمنظور کاهش استرس شغلی نیروی انسانی، راهبردهای صمیمیت در فضای کاری، شفافیت در نقشها و سبک مدیریت مشارکتی را تدوین و پیادهسازی کنند.
معین دارستانی، لیلی تاپاک، مصطفی میرزایی علیآبادی، ندا مهدوی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: امروزه، شاهد رشد خارقالعادهی ساختوساز و استفاده از ماشینآلات عمرانی هستیم. ازآنجاکه بخش مهمی از خطاهای انسانی ناشی از شکستهای شناختی هستند، نیازمند ابزارهایی قوی برای ارزیابی این خطاهای شناختی هستیم. لذا هدف اصلی این مطالعه متناسبسازی پرسشنامهی شکستهای شناختی شغلی موجود برای رانندگان ماشینآلات سنگین راه و شهرسازی است.
روش کار: ۸۴ نفر از رانندگان ماشینآلات راه و شهرسازی با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در ابتدا، گویههای مرتبط با این افراد در پرسشنامهی شکستهای شناختی شغلی موجود انتخاب و گویههای غیرمرتبط حذف و گویههای پیشنهادی اضافه شدند. برای بررسی روایی سازه، ابزار در اختیار۱۰ متخصص قرار گرفت. سپس، شاخصهای نسبتهای روایی محتوا و شاخص روایی محتوا برای هریک از سؤالات تعیین شد و با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی در محیط AMOS نسخهی ۲۳، شاخصهای نکویی مدل برازششده ارزیابی شدند. برای اندازهگیری پایایی، از ضریب پایایی آلفای کرونباخ استفاده شد. نرمافزار آماری استفادهشده SPSS نسخهی ۲۰ بود.
یافتهها: پرسشنامهی نهایی دارای ۱۶ گویه بود که دو شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا برای آنها به قرارگیری آنها در سازهی نهایی منجر شد. شاخص روایی محتوایی پرسشنامه ۰/۹ محاسبه شد. همچنین، شاخصهای نکویی مدل برازشیافته شامل CMIN/DF، TLI، CFI، IFI، GFI، AGFI و RMSE بهترتیب برابر با ۱/۱۶، ۰/۸۵۱، ۰/۸۸۰، ۰/۸۹۸، ۰/۸۶، ۰/۸۰۲ و ۰/۰۴۴ بود. ضریب آلفای کرونباخ نیز ۰/۶۳۳α= محاسبه شد.
نتیجهگیری: پرسشنامهی شکستهای شناختی متناسبسازیشده روایی و پایایی مناسبی داشت و میتوان از آن با احتیاط در ارزیابیهای ارگونومی اپراتورهای ماشینآلات راه و شهرسازی استفاده کرد.
یوسف قنبری، فرزانه گندمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتیعضلانی و دردهای ناشی از بروز آنها یکی از عوامل مهم و شایع آسیبهای شغلی به شمار میرود؛ بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرگذاری تمرینات با هدف اصلاح سندرم متقاطع فوقانی آنلاین و بازآموزی وضعیت صحیح بدن بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و پوسچر دندانپزشکان شهرستان شهرکرد است.
روش کار: تعداد ۳۳ دندانپزشک بهعنوان نمونهی آماری و به شکل دردسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی، در گروههای کنترل (۱۱=n)، تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول NASM(۱۱=n) و تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی (۱۱=n) قرار گرفتند. قبل از اعمال مداخلات و پس از اتمام دورهی مداخلات، پیامدهای مطالعه بررسی شدند. گروههای تجربی به مدت شش هفته تحت مداخلات مطالعه قرار گرفتند و گروه کنترل طی این مدت، فعالیت روزمرهی خود را انجام دادند. درد بهعنوان پیامد اولیه و ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی بهعنوان پیامدهای ثانویه بررسی شدند. برای مقایسههای درونگروهی، از آزمون paired sample t-test و برای مقایسههای بینگروهی، از one-way analysis of variance استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که هر دو مداخلهی تمرینی اثر مثبتی بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی دندانپزشکان داشت (۰/۰۵>P)؛ بااینحال، یافتههای حاصل از تستهای تعقیبی نشان داد که تمرینات مبتنی بر اصلاح سندرم متقاطع فوقانی اثر چشمگیرتری نسبت به تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی داشته است (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: استفاده از تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول NASM بهصورت آنلاین و بازآموزی وضعیت بدنی توانست در کاهش درد و ناتوانی و بهبود عملکرد دندانپزشکان اثرهای مطلوبی بر جای بگذارد.
دکتر محسن عارفیان، فاطمه رئیسی، محمدجواد هادیان فرد،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: دردهای اسکلتیعضلانی مرتبط با کار یکی از عوامل اصلی کاهش کمیت و کیفیت کار و تهدیدکنندهی سلامت جسمانی و روانشناختی کارمندان محسوب میشود. هدف از مطالعهی حاضر بررسی شیوع و پیشبینی دردهای اسکلتیعضلانی مرتبط با کار بر اساس پوسچر بدن، استرس شغلی، سلامت روان و انعطافپذیری روانشناختی در کارکنان شرکتی تجاری در شیراز بود.
روش کار: جامعهی آماری شامل کارکنان این شرکت با تعداد کلی ۲۵۰ نفر بود که طبق جدول مورگان، ۱۴۷ نفر (۵۱ زن و ۹۶ مرد) بر اساس معیارهای ورود، انتخاب و ارزیابی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامههای درد اسکلتیعضلانی (Nordic questionnaires)، پوسچر بدن (Qec)، استرس شغلی (ERI)، سلامت روان (GHQ) و انعطافپذیری روانشناختی (CFI) بود. اطلاعات دموگرافیک بهوسیلهی آزمونهای ناپارامتریک خیدو و کروسکالوالیس و ارتباط بین متغیرها بهشیوهی تحلیل رگرسیون و بهوسیلهی نرمافزار spss-۲۶ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: بررسی یافتههای توصیفی نشان داد که شایعترین درد در گروه نمونه بهترتیب، درد کمر (۷۶/۱۹ درصد)، گردن (۶۹/۳۸ درصد) و قسمت تحتانی کمر (۵۶/۶۴ درصد) بود؛ همچنین، ورزش بیشتر در طول هفته با تجربهی کمتر درد در ارتباط بود (۰/۰۵P<). بر اساس یافتهها، پوسچر بدن بیشترین توانایی پیشبینی دردهای گردن، شانه، دست و کمر را داشت (۰/۰۱P<)، همچنین، مؤلفههای استرس شغلی، سلامت روان و انعطافپذیری روانشناختی بهصورت معناداری، دردهای مرتبط با کار را پیشبینی کردند (۰/۰۱P<).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، آموزش شیوهی صحیح پوسچر بدن میتواند میزان درخور توجهی از دردهای اسکلتیعضلانی را کاهش دهد؛ همچنین، آموزش شیوههای مدیریت استرس شغلی و ارتقای انعطافپذیری روانشناختی کارکنان ممکن است با کاهش ناراحتیهای جسمانی مرتبط باشد.