324 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
سیاوش اعتمادینژاد، الهه عموزاده، جمشید یزدانی چراتی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده
اهداف: امروزه محصولات سختافزاری و نرمافزاری زیادی از جمله نرمافزارهای اتوماسیون اداری، وبسایتهای تحت وب مورد استفادهی کارکنان اعم از اساتید و کارمندان واحدهای مختلف در ادارهها قرار میگیرد و وبسایتها به عنوان یکی از جنبههای اصلی رقابت در هر سازمان محسوب میشوند. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی اکتشافی کاربردپذیری نرمافزار سیات در دانشگاه علوم پزشکی مازندران میباشد
روش کار: مطالعهی حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بود که با استفاده از روش هیوریستیک (Heuristic) ارزیابی بر روی نرمافزار سامانهی یکپارچهی تحقیقات (سیات) توسط ۳ ارزیاب انجام شد. سپس آنها جهت ارزیابی شدت هر یک از گزینههای دهگانه، عددی بین ۰ تا ۴ را اعمال کردند. پس از آنکه هر مشکل توسط ارزیابها در یکی از ۱۰ شاخهی ارزیابی Nielsen قرار گرفت، مشکلات مطرح شده مشابه حذف، میانگین نمرات مشکلات و شدت وخامت محاسبه شد.
یافتهها: در ارزیابی کاربردپذیری نرمافزار تحت وب سیات (سامانه) با استفاده از مؤلفههای ارائه شدهی Nielsen، در مجموع ۹۲ مشکل کاربردپذیری شناسایی گردید. بیشترین مشکل مربوط به تشخیص بهجای یادآوری با ۱۶ مشکل (۱۷/۳۲ درصد) و کمترین تعداد مشکل مربوط به دو مؤلفهی همخوانی بین سیستم و دنیای واقعی و وضوح وضعیت سیستم با ۶ مورد (۶/۵۲ درصد) بود.
نتیجهگیری: روش ارزیابی کاربردپذیری، ارزان و ساده است و میتوان مشکلات ناشی از وبسایتها و اپلیکشینها را به صورت بازخورد جهت ارتقای آنها مورد ارزیابی قرار داد. هر چقدر نیاز کاربران سیستم سیات دقیقتر در نظر گرفته شود، استفاده از سیستم، اثربخش و موجب رضایت کاربران خواهد شد.
حسین حجازیفر، رحمان شیخ حسینی، هاشم پیری، پریسا صیادی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده
اهداف: یکی از مشکلات عمدهی کارگران، اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی از شغل میباشد. هدف از مطالعهی حاضر، مقایسهی خستگی و پاسچر تنه و گردن در حین کار در خیاطان با و بدون گردن درد مزمن غیراختصاصی میباشد.
روش کار: در این مطالعهی مقطعی، تعداد ۳۰ اپراتور خیاطی در دو گروه با (۱۵ نفر) و بدون (۱۵ نفر) گردن درد مزمن غیراختصاصی به صورت داوطلبانه شرکت نمودند. زاویههای کرانیوورتبرال، کرانیال و زاویهی شانه در ۳ نوبت (شروع به کار، بعد از ۲ ساعت کار مداوم، بعد از ۴ ساعت کار مداوم) با استفاده از روش فوتوگرافومتریک محاسبه گردید. خستگی ناشی از کار هم به کمک مقیاس Borg اندازهگیری شد. برای تحلیل دادهها از روش واریانس اندازهی مکرر یکطرفه و سطح معنیداری کوچکتر مساوی ۰/۰۵ استفاده شد.
یافتهها: با گذشت زمان، تفاوت معنیداری بر زاویههای کرانیوورتبرال، کرانیال و زاویهی شانه (۰/۰۰۱ > P) دو گروه مشاهده شد. به طوریکه تغییرات پاسچرال تنه و سر و گردن در گروه مبتلا به گردن درد مزمن غیراختصاصی بیش از گروه بدون درد بود. اما در میزان خستگی، تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود نداشت (۰/۶۳۹ = P).
نتیجهگیری: به نظر میرسد پاسچر بالاتنهی کارگرانی که به گردن درد مزمن غیراختصاصی مبتلا بودند، در حین کار بیش از سایر افراد دچار تغییرات منفی میشود. لذا پیشنهاد میشود که باید حفظ پاسچر مناسب این افراد در حین کار بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
داوود افشاری، مریم نوراللهی درآباد، نورالله کریمی، مریم سید طبیب،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده
اهداف: پرستاران به دلیل قرارگیری در خط مقدم درمان و مقابله با پاندمی کووید-۱۹ در معرض افزایش بارکار فکری میباشند. لذا مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر پاندمی بر بار کار فکری پرستاران و تعیین فاکتورهای مؤثر بر آن انجام شد.
روش کار: مطالعهی توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۹ بر روی ۲۳۴ پرستار در دو گروه شاغل در بخش کرونا و غیر کرونا انجام شد. معیار ورود به مطالعه، عدم ابتلاء به مشکلات روانشناختی بود. دادهها از طریق پرسشنامهی سلامت عمومی، شاخص بار کار فکری ناسا (NASA-TLX) و پرسشنامه دموگرافیک جمعآوری شد.
یافتهها: میانگین نمرهی کل شاخص بارکار فکری در گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا (۲/۵۱ ± ۷۰/۰۹) بیشتر از گروه پرستاران شاغل در بخشهای غیر کرونا (۲/۰۲ ± ۶۶/۵۵) بود که این اختلاف معنیدار میباشد (۰/۰۱ = P). اختلاف معنیداری بین میانگین نمرهی نیاز ذهنی، نیاز فیزیکی، نیاز زمانی، سطح ناامیدی در دو گروه وجود داشت. در کلیهی ابعاد، به جز بعد عملکرد، گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا میانگین امتیاز بالاتری داشتند. در مدل خطی پیشنهادی، ۱۶ درصد از کل تغییرات بارکار فکری وابسته به سن و سابقهی کار بود. سابقهی کار، بیشترین تأثیر را در پیش بینی بار کار فکری داشت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر اهمیت توجه به بار کار فکری پرستاران و همچنین فاکتورهای فردی و شغلی مؤثر بر بار کار فکری را در شرایط پاندمی کووید-۱۹ نشان داد. بنابراین کنترل و مدیریت فاکتورهای مؤثر میتواند به کاهش بار کار فکری به ویژه در شرایط پاندمی بیماریها کمک کند.
غلامعباس شیرالی، عباس محمدی، عاطفه الیاسی گماری،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: پارامترهای روانشناختی از جمله مهمترین مؤلفهها در تعیین کارآیی شغلی کارکنان در محیطهای کاری بوده و میتواند به شدت تحت تأثیر بیماریهای همهگیر مانند کووید-۱۹ قرار گیرد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر همهگیری کووید-۱۹ بر بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی کادر درمان در ایران انجام شد.
روش کار: این مطالعهی مورد- شاهدی، در بین پرسنل کادر بهداشت و درمان دو بیمارستان در استان تهران در سال ۱۴۰۰ انجام پذیرفت. کلیهی کارکنان شاغل در دو بیمارستان به روش سرشماری، وارد مطالعه شدند. تعداد کل افراد مورد مطالعه، ۴۱۲ نفر بود. برای بررسی بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی به ترتیب از پرسشنامههای بار کاری ذهنی NASA-TLX و پرسشنامهی فرسودگی شغلی ماسلاچ (Maslach Burnout Inventory) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای Independent t-test و Chi-square تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین سن، سابقهی کار، ساعت کار روزانه و شاخص تودهی بدنی کارکنان مورد مطالعه به ترتیب ۱۱/۴۸ ± ۳۶/۷۰ سال، ۷/۱۳ ± ۱۲/۵۳ سال، ۳/۱۳ ± ۹/۶۴ ساعت و ۴/۷۳ ± ۲۳/۸۹ کیلوگرم بر متر مربع بود. تفاوت معنیداری بین دو گروه مورد و شاهد در مقادیر بار کاری ذهنی (۰/۰۱۱ = P) و فرسودگی شغلی (۰/۰۰۱ = P)، وجود داشت.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از مطالعهی حاضر نشان داد که شیوع کووید-۱۹ میتواند مقادیر متغیرهای بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی پرسنل بهداشت و درمان را در محیطهای درمانی افزایش دهد. بنابراین، انجام اقدامات کنترلی و مداخلات روانشناختی به منظور بهبود سلامت روانی و جسمانی پرسنل و کادر بهداشت و درمان در طی همهگیری کووید-۱۹ کاملاً ضروری است.
زهرا سادات جوادی حسینی، حمید رضا مختارینیا، محسن واحدی،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با کار، عارضهای چند فاکتوری میباشد که منجر به از دست رفتن زمان کار، ناتوانی و افزایش هزینهی اقتصادی میشود. هدف از مطالعهی حاضر، ارزیابی نقش فاکتورهای فیزیکی، محیطی و روانی- اجتماعی در ایجاد اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران تولید و مونتاژ قطعات خودرو در شهر قم در سال ۱۴۰۰ بود.
روش کار: در مطالعهی مقطعی حاضر، ۲۱۱ نفر به صورت در دسترس وارد شدند. مشخصات دموگرافیک و شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی به ترتیب با پرسشنامهی خود گزارشی و پرسشنامهی Nordic توسعه یافته ارزیابی شد. بار کار ذهنی توسط شاخص NASA-TLX و فاکتورهای فیزیکی، محیطی و روانی- اجتماعی با پرسشنامهی ارزیابی محیط کار چندوجهی ساختارمند، ارزیابی شدند. از رگرسیون لجستیک دوحالته جهت نشان دادن نقش فاکتورهای خطر در ایجاد اختلالات، استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی افراد شرکتکننده، ۳۳/۹ ± ۶/۹ بود. میزان شیوع تمام عمر اختلالات اسکلتی- عضلانی برای حداقل یک ناحیه از بدن ۷۷/۷۲ درصد به دست آمد که نواحی گردن، کمر و شانه شایعترین بودند. جنس، سابقهی مصرف سیگار، سن، سابقهی عمل جراحی و سابقهی ورزش، مؤثرترین فاکتورها در ایجاد اختلالات- اسکلتی عضلانی بوده است. همچنین زیرمقیاسهای بار کار ذهنی، در ایجاد درد در شانه، ناحیهی فوقانی پشت، کمر، زانو، نقش دارد. زیرمقیاسهای پرسشنامهی ارزیابی محیط کار چندوجهی ساختارمند نقش مؤثری در درد ناحیهی گردن (۱/۳۹۶ = OR)، بخش فوقانی پشت (۱/۶۶۳ = OR)، لگن/ ران، زانو، مچ دست/ دست و مچ پا/ پا دارد.
نتیجهگیری: با توجه به نقش عوامل مختلف در ایجاد اختلالات، فاکتورهای فیزیکی، محیطی و روانی- اجتماعی بایستی همزمان در طراحی برنامههای پیشگیری و مداخلات ارگونومیکی در نظر گرفته شوند.
زهرا اکبری چهره برق، صدیقهالسادات طوافیان،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: هنرجویان موسیقی دختر، در مقایسه با پسران هنرجو، شیوع بیشتری از دردهای اسکلتی- عضلانی را نشان میدهند. وضعیت بدنی نامناسب هنگام نواختن، از عوامل کلیدی ایجاد دردهای اسکلتی- عضلانی دراین گروه میباشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان شیوع دردهای اسکلتی-عضلانی؛ همچنین تعیین عوامل مرتبط با آن در هنرجویان موسیقی دختر بود.
روش کار: مطالعهی مقطعی در بازهی زمانی مهرماه تا آذرماه سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ با روش نمونهگیری آسان انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامهی خودگزارشی، مقیاس عددی میزان شدت درد و Nordic جمعآوری شد. رفتار وضعیت بدنی هنرجویان نیز با استفاده از روش Entire Body Assessment Rapid ارزیابی شد. از آمار توصیفی برای بررسی دادهها استفاده شد. جهت تعیین ارتباط بین متغیرهای مطالعه با شیوع درد، از آزمونهای همبستگی و Chi-square استفاده شد. سطح معنیداری ۰/۰۵ در نظرگرفته شد.
یافتهها: در مجموع، ۲۴۳ هنرجوی هنرستان موسیقی دخترانهی دولتی تهران وارد مطالعه شدند. نتایج نشان داد ۸۰ نفر از مشارکتکنندگان (۶۵ درصد) دچار دردهای اسکلتی- عضلانی بودند. بیشترین محل درد گزارش شده مربوط به نواحی گردن (۷/ درصد)، شانه ها (۲۴/۷)، کمر (۲۳/۹ درصد) و مچ دست (۲۲/۶ درصد) بود. هنرجویانی که بزرگتر بودند و رفتار وضعیت بدنی نامناسب داشتند بهطور معنیداری (به ترتیب: ۰/۰۰۲ = P و ۰/۰۰۱ =P ) بیشتر دچار دردهای اسکلتی- عضلانی میشدند. همچنین ارتباط معنیداری بین نوع ابزار موسیقی و دردهای اسکلتی- عضلانی وجود داشت (۰/۰۱۸ = P). ارتباط معنیداری بین سابقهی نوازندگی، مدت تمرین و پایهی تحصیلی با دردهای اسکلتی- عضلانی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه تأیید کرد دردهای اسکلتی- عضلانی مهمترین مشکل سلامتی بین هنرجویان موسیقی دختر میباشد. در نتیجه، آموزش وضعیت صحیح بدنی برای پیشگیری از دردهای اسکلتی- عضلانی در آنان مهم به نظر میرسد.
امید کلاتپور، رشید حیدری مقدم، ایرج محمدفام، مریم فرهادیان، محمدرضا توکل،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: ریسکپذیری، یکی از جنبههای شخصیتی است که در بروز حوادث مؤثر میباشد؛ بنابراین افراد با ریسکپذیری بالا نبایستی در مشاغل حساس که باعث بروز حوادث میشوند بکار گرفته شوند. هدف از این مطالعه، ساخت و بررسی اعتبار پرسشنامهی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل از طریق بررسی پتانسیل رویدادهای مغزی بود.
روش کار: ابتدا سؤالات از مراجع علمی معتبر بر اساس مدل مفهومی انتخاب شدند. سپس با استفاده از روایی، صورت سؤالات پرسشنامهی اولیه انتخاب شد و توسط ۱۷۸ نفر از اپراتورهای اتاق کنترل تکمیل گردید. با استفاده از آنالیز عاملی اکتشافی بهترین سؤالات پرسشنامه استخراج شد. تست-تست مجدد پس از سه ماه جهت قابلیت تکرارپذیری توسط ۴۲ نفر تکمیل گردید. جهت بررسی رویداد مغزی از الکتروانسفالوگرافی به همراه بالون آنالوگ ریسکی استفاده شد. ضریب ارتباط بین پتانسیل رویدادهای مغزی و نیز رفتار ریسکی در نرمافزار با امتیاز پرسشنامهی تهیه شده سنجیده شده است.
یافتهها: آنالیز عاملی یک عامل و ۱۳ سؤال را به عنوان بهترین سؤالات مشخص کرد. ضریب آلفای کرونباخ ۰/۹۱ به دست آمد. ضریب ارتباط Spearman بین پرسشنامه و ریسکپذیری رفتاری ۰/۳۸ (۰/۷۰ = η۲، ۰/۰۱ = P) محاسبه شد. ضریب ارتباط بین پرسشنامه و رویداد مغزی P۳۰۰ ۰/۶۳ (۰/۹۹ = η۲، ۰/۰۱ = P) محاسبه شد.
نتیجهگیری: پرسشنامهی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل (Operator Room Risk-taking Questionnaire) ORTQ شامل ۱۳ سؤال است که میتواند به عنوان ابزاری مناسب برای بررسی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل و همچنین برای اهداف تحقیقاتی استفاده شود. این پرسشنامه دارای سه بعد شخصیتی ریسکپذیری، تکانشگری و جسارت است.
مرتضی مهدوی، آرزو سماک امانی، محمد امین موعودی، هادی اصغری،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: تأمین ایمنی نیروهای انسانی در صنایع، از اهمیت بالایی برخوردار بوده و کفش ایمنی یکی از رایجترین تجهیزات حفاظت فردی میباشد که وظیفهی حفاظت از پا در برابر خطرات بالقوه را دارد. هدف از این مطالعه، ارزیابی ناراحتی و کاربردپذیری کفش ایمنی در صنایع مختلف استان مازندران جهت یافتن خلأهای موجود در طراحی و بهبود طراحی کفشهای ایمنی میباشد.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی بوده و در سال ۱۴۰۰ انجام گردیده است. کارکنان ۱۱ شرکت صنعتی مختلف که از ۷ ویژند کفش ایمنی استفاده میکردند، در این پژوهش وارد شدند و به دو پرسشنامهی محقق ساخته (Local Perceived Discomfort) LPD (ناراحتی و رضایت کلی) و (Safety Footwear Usability Questionnaire) SFUQ (کاربردپذیری) پاسخ دادند. آنالیز دادهها با آزمونهای آماری میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی رتبهای Spearman، ضریب همبستگی Pearson و آزمون ANOVA انجام گردید.
یافتهها: ۲۲۶ نفر مرد با میانگین سنی ۷/۴ ± ۳۶/۳۳ سال در این مطالعه وارد شدند. بیشترین ناراحتی و ضعیفترین کاربردپذیری، کفش ویژند G (۳/۳ و ۳/۹۹) و کمترین ناراحتی و قویترین کاربردپذیری، کفش ویژند A (۱/۲ و ۵/۳۵) از سوی شرکتکنندگان اعلام گردید. در مجموع بیشترین رضایت از ویژند A و کمترین رضایت از ویژند G بیان شد.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که مشکل عمده در راحتی و کاربردپذیری، احتمالاً وابسته به قالب کفش میباشد، چون سازندگان کفشهای ایمنی، قالبها را از خارج از کشور وارد مینمایند که متناسب با مشخصههای آنتروپومتری پای کاربران ایرانی نمیباشد.
ایرج علی محمدی، شهرام وثوقی، جمیله ابوالقاسمی، آتنا رفیعیپور، سید حسین طباطبائی، بتول دلشادی،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: پوسچر نامناسب نشستن دانشآموزان بر روی نیمکتهای کلاسی میتواند منجر به بروز درد و اختلالات اسکلتی- عضلانی گردد. معلولیتهای شنوایی و بینایی میتواند از دلایل وضعیت نامناسب نشستن در دانشآموزان باشد. از اینرو، هدف از مطالعهی حاضر، مقایسهی ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی در دانشآموزان شهرستان ایلام در نظر گرفته شد.
روش کار: عداد 20 نفر از دانشآموزان کمشنوا (مورد) و 40 نفر از دانشآموزان با شنوایی طبیعی (شاهد) از دبستانهای شهرستان ایلام در هر دو جنسیت به شیوهی تصادفی وارد مطالعه شدند. بدترین پوسچر ثبت شده از وضعیت نشستن دانشآموزان بر روی نیمکت به روش RULA ارزیابی گردید. از نرمافزار Digimizer برای بررسی زوایای بدن دانشآموزان در هنگام نشستن بر روی صندلی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سطح اطمینان 95 درصد انجام گرفت.
یافتهها: نتایج ارزیابی پوسچر نشان داد که تفاوت معنیداری بین امتیاز RULA میان دو گروه مورد و شاهد وجود داشت (0/001 = P). انحراف از زوایای طبیعی بدن در دانشآموزان مورد بیشتر از گروه شاهد به دست آمد (0/001 > P) که ارتباط مستقیم و معنیداری با افزایش ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی نشان داد.
نتیجهگیری: احتمال بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی در دانشآموزان کمشنوا در مقایسه با دانشآموزان دارای شنوایی طبیعی بیشتر بود که به دنبال افزایش در انحراف از زوایای طبیعی بدن و حفظ پوسچرهای نامناسب اتفاق میافتد. با توجه به محدودیت تعداد افراد نمونه، انجام مطالعات بیشتر با هدف مشابه و انجام مداخلات در اصلاح پوسچر دانشآموزان کمشنوا توصیه میشود.
سولماز تابع افشار، سحر طوفان، آرش ثقفی اصل،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: بیتردید افراد سهم قابل توجهی از وقت خود را در محیطهای کاری سپری میکنند. عوامل متعددی بر سلامت و رفاه کارکنان تأثیر میگذارد. هدف این پژوهش، شناسایی مشکلات معماری محیط، از طریق بررسی علائم سندرم ساختمان بیمار و رتبهبندی پارامترهای متأثر از پنج عامل فیزیکی (آسایش حرارتی، سر و صدا، روشنایی، چیدمان- ارگونومی و دکوراسیون) بود.
روش کار: مطالعهی توصیفی- تحلیلی حاضر در تابستان سال ۱۴۰۰ انجام شد. جامعهی آماری شامل ۵۲ نفر از کارکنان ساختمان نظام مهندسی ارومیه بودند که بر اساس جدول مورگان، حجم نمونهای به تعداد ۴۶ نفر، به روش تصادفی انتخاب گردید. دادههای لازم از طریق پرسشنامه جمعآوری شد و با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آزمون Friedman، تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: با در نظر گرفتن میانگین رتبهها، علائم خستگی (۴/۴۷)، درد عضلانی (۵/۴۷)، سردرد (۵/۴۷) و استرس زیاد (۶/۱۴) و تمرکز ضعیف (۷/۴۵)، در کنار برخی از پارامترهای تعریف شده برای هر کدام از عوامل، از جمله ازدحام زیاد و فقدان حریم گفتاری (۷۸/۱۲ درصد)؛ سر و صدای مکالمه افراد (۶۲/۹۳ درصد)؛ دمای نامناسب محیطکار در زمستان (۵۸/۵۹ درصد) و تابستان (۴۹/۹۱ درصد)، جانمایی نامناسب کاربریها و عدم اختصاص فضای کافی برای افراد و تجهیزات (۴۹/۹۱ درصد)؛ مهمترین نقش را داشتند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که طراحی ناکارآمد محیط و عدم رعایت اصول ارگونومی در نتیجهی بازسازیهای غیراصولی بدون توجه به ماهیت کار و نیازمندیهای آن، جانمایی نامناسب کاربریها، تراکم غیراستاندارد کارکنان در یک محیط غیرمنعطف، فقدان حریم گفتاری و ازدحام از مهمترین دلایل بروز علائم شناسایی شدند.
رامین رفیعی، محمد افتخاری یزدی، کوروش نخعی، سیامک خرمیمهر،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: بررسی عوامل مؤثر در کنترل و افرایش پایداری در نتیجه تضعیف بخشهای تعادلی بدن در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان جهت پیشگیری از افتادن از اهمیت ویژهای برخوردار است، بنابراین در این مطالعه، تأثیر کفپوشهای ضد لغزش در تحریک بخش سوماتوسنوری کف پا جهت بهبود پایداری وضعیتی و تعادل در راه رفتن در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش کار: تعداد ۲۲ سالمند (۱۱ نفر سالمند خانم مبتلا به پوکی استخوان شدید، ۱۱ نفر سالمند زن سالم) در این مطالعه در دو وضعیت ایستا و پویا در سه سطح مختلف شامل کفپوش بدون لغزش اسفنجی (Non-slippery flooring) FL، کفپوش بدون لغزش طرحدارPVC (Patterned non-slippery flooring) SF و سطح کنترل (Control surface) CO شرکت کردند. در بخش استاتیک، هر شرکتکننده برای مدت ۳۰ ثانیه بر روی صفحهی نیرو در وضعیت چشم باز و چشم بسته در حالت کاملا ایستاده قرار داشتند. مقادیر طول، انحراف و سرعت متوسط قدامی- خلفی و داخلی- خارجی مرکز فشار کف پا اندازهگیری شد. در بخش پویا، هر یک از شرکتکنندهها با سرعت انتخابی بر روی سطوح مختلف راه رفتن و مقادیر طول نرمالایز قدم و گام، عرض قدم، زمان گام و قدم و همچنین سرعت متوسط قدم و گام اندازهگیری شد.
یافتهها: کفپوش PVC (SF) و سطح کنترل (CO) کلیهی متغیرهای مربوط به پایداری وضعیتی و پارامترهای زمانی- مکانی راه رفتن (۰/۰۵ > P) در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان و سالم را نسبت به کفپوش نرم اسفنجی SF کاهش دادند. همچنین تمامی متغیرهای پایداری وضعیتی و پارامترهای زمانی- مکانی راه رفتن در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان به طور معنیداری بیشتر از سالمندان سالم بود (۰/۰۵ < P). علاوه بر آن، سرعت متوسط قدامی- خلفی در وضعیت چشم باز نسبت به چشم بسته به طور معنیداری در دو گروه سالمندان کاهش یافت (۰/۰۵ > P).
نتیجهگیری: سطوح سخت و طرحدار نسبت به سطح نرم اسفنجی در تحریک بخش سوماتوسنسوری کف پا در راستای بهبود ثبات و پایداری در هر دو گروه سالمندان سالم و مبتلا به پوکی استخوان تأثیرگذار میباشد. نتایج این مطالعه میتواند به درک بهتر ویژگیهای سالمندان هنگام راه رفتن و ایستادن بر کفپوشهای ضد لغزش در محیطهای مختلف و طراحی ارگونومی محیط در جهت کاهش لغزش و سقوط و در نتیجه شکست احتمالی در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان شدید کمک دهد. علاوه بر آن، مشاهدهی ناپایداری بین سالمندان مبتلا به پوکی استخوان و سالم، ضرورت بررسی بیشتر و بکارگیری تمرینات کمکی جهت اصلاح و بهبود پایداری را پیشنهاد میدهد.
رشید حیدری مقدم، علیرضا مرتضیپور، خدیجه نجفی قبادی، حمید سعیدنیا، سعیده مسافرچی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: اهمیت شغل جراحی و میزان بار کار بالای آن بر کسی پوشیده نیست. تاکنون مطالعات مختلفی با ابزار ناسا-تیالایکس و دیگر ابزارهای رایج برای اندازه گیری بار کاری جراحان استفاده شده است. مطالعه حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین بارکارذهنی جراحان با بهرهوری آنها از طریق اعتباریابی ابزار تخصصی این شغل در فرهنگ ایرانی میباشد.
روش کار: پس از بررسی روایی و پایایی ابزارهای "SURG-TLX" و بهره وری، از آنها در میان ۶۰ جراح برای بررسی ارتباط بارکاری با بهرهوری آنها (ابزار WHO-HPQ) استفاده گردید. از شاخصهای روایی محتوا، ضریب آلفا کرونباخ و ضریب همبستگی اسپیرمن برای تحلیل نتایج استفاده گردید.
یافتهها: هر دو ابزار در فرهنگ ایرانی دارای روایی و پایایی مطلوب بودند. نتایج ارتباط زیرمقیاسهای بارکارذهنی با ابعاد مختلف بهرهوری نشان داد که بین بعضی از ابعاد بار کارذهنی شامل نیازهای ذهنی (ضریب همبستگی ۰/۶۵- و سطح معناداری ۰/۰۲)، نیازهای فیزیکی (ضریب همبستگی ۰/۵۴- و سطح معناداری ۰/۰۴) و نیازهای زمانی (ضریب همبستگی ۰/۴۴- و سطح معناداری ۰/۰۲) با نمره کلی بهرهوری ارتباط معکوس و معنادار وجود داشت. علیرغم ارتباط معکوس بقیه ابعاد بار کار ذهنی با نمره کلی بهرهوری در جراحان، این ارتباط معنادار نبود. نتایج حاکی از ارتباط معکوس و معناداری بین بعضی از زیر مقیاسهای بارکارذهنی و بعضی از زیر مقیاسهای بهرهوری بود.
نتیجهگیری: علاوه بر امکان استفاده از این ابزارها در مطالعات آتی کشور ایران، با توجه به ارتباط مستقیم بارکاری و بهرهوری در جراحان، میتوان تدابیری برای حفظ بار کاری در سطح استاندارد و پیشگیری از کاهش بهره وری آنان اندیشید.
مریم رفیعی، سید فرهاد طباطبائی قمشه، رضا اسکوئیزاده، محسن واحدی، هادی محمودی شرفه،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: خط مقدم مبارزه با کرونا، کارکنان بهداشتی هستند. این مشاغل در دوران همهگیری کرونا که مراجعات زیادی داشتند، تحت فشار کاری بالایی قرار گرفتند که میتواند شانس ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی را افزایش داده و توانایی کار آنها را تحت تأثیر قرار دهد. لذا هدف از انجام این مطالعه، تعیین ارتباط توان کاری و میزان شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارکنان مراکز خدمات جامع سلامت شهری و روستایی شهرستان ساوه در دوران همهگیری کرونا بود.
روش کار: در این مطالعهی مقطعی، ۱۹۷ نفر از کارکنان مراکز خدمات جامع سلامت شهری و روستایی شهرستان ساوه در سال ۱۴۰۰ به صورت تصادفی انتخاب شدند. شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و توانایی کار به ترتیب توسط پرسشنامهی Nordic توسعه یافته و شاخص توانایی کاری (Work Ability Index) WAI مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون لجستیک دو حالته انجام گرفت.
یافتهها: میانگین توانایی کار کارکنان برابر با ۷/۶۱ ± ۳۴/۸۶ بود. شایعترین مناطق درگیر اختلالات اسکلتی- عضلانی کمر (۶۳ درصد)، گردن (۳۰ درصد) و زانوها (۱۷/۸ درصد) به ترتیب با فراوانی ۱۲۵، ۶۳ و ۳۹ نفر بود. شاخص توانایی کار بر روی اختلالات اسکلتی- عضلانی در نواحی لگن و ران، دست و مچ دست، گردن و کمر (۰/۰۵ ≥ P) معنیداری داشت. همچنین هرچه میزان سابقهی ابتلا به کرونا بیشتر باشد، میزان توانایی کار کمتر است (۰/۰۰۱ = P).
نتیجهگیری: در دوران شیوع کرونا، توانایی کار کارکنان متوسط میباشد. با توجه به تأثیر توانایی کار بر روی شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی، پیشنهاد میگردد در دوران همهگیری کووید-۱۹، شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش توانایی کار و اجرای مداخلات ارگونومی در اولویت قرار گیرد.
نرگس ادبی، حسن صبوری مقدم، عباس بخشیپور،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: عوامل انسانی در طراحی و توسعهی محصولات، از اهمیت بالایی برخوردار است. استخراج خواستههای پنهان کاربران، نیازمند مطالعهی همهی جوانب رفتاری آنها، از جمله حالات هیجانی در تعامل با محصولات در تمام مراحل انجام کار است. هدف این پژوهش، کاربست تلفیقی روش واکاوی وظیفه و اندازهگیری ابعاد هیجانی، برای تعیین حالات هیجانی کاربران در مراحل مختلف انجام کار و استخراج معیارهای رضایت کاربران میباشد.
روش کار: این پژوهش، جهتگیری کاربردی دارد و با رویکردی توصیفی/ اکتشافی، کاربری دو ابزار روزمره را، مورد بررسی قرار داده است. ۲۰ نفر از کاربران، برای شرکت در آزمون و مصاحبه به شیوهی غیراحتمالی انتخاب شدند. آزمودنیها فعالیت مورد آزمون را توسط هر ابزار، انجام دادند و مراحل انجام کار فیلمبرداری شد. پس از انجام کار، پرسشنامهی خودارزیابی هیجانی توسط آزمودنیها تکمیل شد و سپس با کاربران در مورد تجربهی کاربری ابزارها، مصاحبه صورت گرفت. برای ارزیابی نتایج پرسشنامه و مقایسهی میانگینها از آزمون پارامتری t استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پرسشنامهی هیجانی نشان داد که حالات هیجانی افراد در مراحل مختلف انجام کار با یکدیگر تفاوت معنیدار دارند. میزان هیجانات تعیین شده در مراحل مختلف انجام کار نشاندهندهی نکات ضعف و قدرت محصولات مورد آزمون بود. با تجزیه و تحلیل فیلمها، مصاحبهها و نظرسنجیها، خواستههای کاربران استخراج و دستهبندی شدند.
نتیجهگیری: بهرهگیری از این روش میتواند جزئیات دقیقی از قابلیتهای کاربری ابزارهای مختلف و نیازهای کاربران، را آشکار سازد که میتواند به عنوان ابزار مناسبی برای طراحان و پژوهشگران در زمینهی تجربهی کاربری مورد استفاده واقع شود.
طیبه السادات میرمعینی، رضا تقوایی، کامبیز حمیدی، علی اصغری صارم، تحفه قبادی لموکی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: کادر درمان و کارکنان نظام سلامت به سبب فعالیت مداوم در مشاغل شبانهروزی، حساس و نامتعارف در معرض فرسودگی شغلی قرار داشته و این شرایط موجب افزایش نرخ ترک خدمت کارکنان میگردد. از اینرو در سالهای اخیر موضوع تابآوری منابع انسانی جهت مقابله با فرسودگی شغلی و تداوم فعالیت کارکنان در شرایط سخت و بحرانی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائهی الگوی مدیریت منابع انسانی تابآور در نظام سلامت کشور انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی مبتنی بر راهبرد تحلیل مضمون انجام شده است. در این رابطه، ۱۴ مصاحبهی نیمه ساختاریافته با جامعهی آماری پژوهش شامل اساتید، مدیران، کارشناسان منابع انسانی حوزههای ستادی دانشگاههای علوم پزشکی منطقهی ۳ نظام سلامت کشور، با استفاده از روش نمونهگیری زنجیرهای (گلوله برفی) و بر مبنای قاعدهی اشباع نظری انجام شد. در ادامه با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی در تحلیل مضمون، الگوی اولیه پژوهش حاصل گردید.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کیفی دادهها منجر به شناسایی ۱۱۶ مضمون پایه، ۳۹ مضمون سازماندهنده و ۱۳ مضمون فراگیر در قالب الگویی با ۴ بعد عوامل محیطی، عوامل سازمانی، کارکردهای مدیریت منابع انسانی و پیامدهای آن شده است. در ادامه، روایی و پایایی پژوهش نیز به ترتیب با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی و روش Holsti تأیید گردید.
نتیجهگیری: اجرای ﻣﺆﺛﺮ عوامل ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺷﺪه و اولویتبندی آنها به منظور بهینهسازی و تابآوری مدیریت منابع انسانی، در ارﺗﻘﺎی ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺷﻐﻠﻲ، افزایش اﻧﮕﻴﺰه و در نهایت ارﺗﻘﺎی تابآوری سازمانی میتواند مؤثر واقع شود.
مهسا نیکنژاد، علی فرجی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: هوای سالم هوایی عاری از هرگونه آلایندهای اعم از بوها، گازهای مضر، ریزگردها و ویروسها به ویژه کرونا است که توسط دستگاه تصفیه تهیه میگردد. یکی از معضلات کلان شهرها، نداشتن هوای سالم است که از مهمترین نیازهای بشر میباشد. هدف از انجام این مطالعه، طراحی دستگاه تصفیه هوای خانگی نوین با ویژگیهای تعاملی و ارگونومیک بود.
روش کار: هدف و ماهیت این پژوهش به ترتیب کاربردی و کیفی- توصیفی بود. از روش پیمایشی برای جمعآوری دادهها استفاده نمودیم. مهمترین ابزار آن به صورت میدانی، پرسشنامهی کلامی- تصویری محقق ساخته بوده که از واکاوی از گروه دلفی بهره برده است. روش طراحی به صورت کاربرد طراحینامه مبتنی بر روش طراحی تعامل و کاربرمحوری و به کارگیری تحلیل سلسلهمراتبی به منظور ارزیابی، شکل گرفته است.
یافتهها: دستاورد این پژوهش دستگاه تصفیه هوای خانگی نوین با ویژگیهای تعاملی و ارگونومیک و با نشان نیک است. از یکسو سهولت استفاده و تسریع در عملیات تصفیه با مساحت بیشتر نسبت به دستگاههای موجود از طریق صافیهای مختلف را محقق میسازد و از سوی دیگر اقتصادی و بهینه طراحی شده است. دارای تنظیم خودکار و دستی سرعت فن و کنترل از راه دور بوده، قابلیت استفاده به صورت ایستاده و دیواری را داشته و دوستدار محیطزیست میباشد.
نتیجهگیری: با به ارمغان آوردن کارآمدی، کارآیی، ایمنی/ راحتی، مطلوبیت، قابلیت یادگیری و یادآوری آسان به عنوان عناصر کاربردپذیری، ویژگیهایی همچون قابلیت رؤیت، بازخورد، محدودیتها، سازگاری و فراخوانی را به عنوان اهداف طراحی تعامل ارائه داد و یک تجربهی مطلوب کاربری را به نمایش گذاشت.
زینب اخوان، امیرسامان خیرخواه،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: بیمارستانها، از مهمترین سازمانهای کشور هستند که از ارکان اصلی آنها، پرستاران میباشند. حجم کاری بالا و استرس زیاد، پرستاران را در معرض آسیبهای زیادی قرار میدهد. به طور معمول، در برنامهریزی و تعیین شیف کاری، به گردش شغلی و ملاحظات ارگونومیکی و سلامت پرستاران توجه نمیشود. بیتوجهی نسبت به این موضوع باعث افزایش آسیبهای جسمی و روحی و در نتیجه نارضایتی شغلی پرستاران میشود.
روش کار: در این مطالعه، یک مدل برنامهریزی ریاضی دو هدفه ارائه شده است. هدف اول، کمینه کردن بیشینهی بار فیزیکی و هدف دوم کمینه کردن مجموع بار روحی- روانی وارد به پرستاران میباشد. از یک معیار جامع برای ادغام اهداف و رسیدن به یک مدل تک هدفه استفاده شده است. مدل پیشنهادی در یک مطالعهی موردی بکارگرفته شده و پارامترهای مدل به کمک روش MAPO و پرسشنامهی Nordic و همچنین روش (Depression- Anxiety- Stress Scale) DASS کمی شده است.
یافتهها: برنامهی حاصل از مدل ریاضی با برنامهی موجود در بیمارستان مورد مطالعه، که به صورت دستی انجام شده بود، مقایسه گردید. نتایج نشان دهندهی کاهش بار ارگونومیکی پرستاران در برنامهی جدید نسبت به وضعیت موجود بود.
نتیجهگیری: در نظر گرفتن گردش شغلی و تخصیص وظایف به پرستاران همزمان با شیفتبندی و زمانبندی پرستاران، امکان کاهش بیشتر مخاطرات شغلی را در مقایسه با روشهای مرسوم، فراهم میآورد.
علی اکبر صوفی زاده، مهرداد عنبریان،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
اهداف: گردن درد، یکی از شایعترین اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین کاربران گوشیهای هوشمند است. هدف از مطالعهی حاضر، مقایسهی اثربخشی فوری استراحت و تمرین مکنزی بر روی سطح درد و شاخص ناتوانی در افرادی بود که به دنبال استفاده از گوشی هوشمند از درد و ناراحتی در ناحیهی گردن شکایت داشتند.
روش کار: تعداد ۱۰ مرد و ۱۴ زن با میانگین سنی ۲۵/۷۱ سال که به دنبال استفاده از گوشی هوشمند از درد و ناراحتی در ناحیهی گردن شکایت داشتند، در این مطالعهی کارآزمایی بالینی شرکت کردند. طی دو روز متوالی، مداخلات محافظهکارانه شامل استراحت و تمرین مکنزی را دریافت نمودند. مدت زمان اعمال هر مداخله، یک جلسه بود. میزان درد و ناتوانی به ترتیب با ابزار دیداری سنجش میزان درد (Visual analog scale) VAS و پرسشنامهی شاخص ناتوانی گردن قبل از شروع درمان (بلافاصه پس از استفاده از گوشی هوشمند) و پس از انجام مداخلات استراحت و تمرینات مکنزی اندازهگیری شدند. دادهها با آزمون آنالیز واریانس با اندازههای تکراری تجزیه و تحلیل شدند (۰/۰۵ P <).
یافتهها: آزمودنیها به دنبال هر دو روش مداخله (استراحت و تمرین مکنزی) از سطح درد و ناتوانی کمتری در مقایسه با قبل از شروع دورهی درمان گزارش کردند. شاخص اندازهی اثر کوهن دی هم، اثربخشی بالای تمرین مکنزی را در مقایسه با وضعیت استراحت بر روی سطح درد و ناتوانی نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تمرین مکنزی میتواند به طور مؤثرتری میزان درد و ناتوانی در نواحی گردن و شانه متعاقب استفاده از تلفن همراه هوشمند در مقایسه با استراحت را کاهش دهد.
حامد احمدی، مجتبی نوراللهی، محمدرضا سلیمانی، احسان بیطرف،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
اهداف: محیطهایی که ساختهی دست انسانها هستند میتوانند اثرات منفی و مثبتی بر کرهی زمین بگذراند. یکی از مصنوعهای دو جنبهای، ساخت و ساز بناهایی برای زندگی مردم است، ساختمانسازیهایی که به صورت بیقاعده و به سرعت در حال ساخت هستند، به مصرف بیرویهی منابع فسیلی و به اتلاف انرژی منجر میشوند. بنابراین یکی از مهمترین مواردی که در طراحی یک ساختمان مهم است، تأمین آسایش حرارتی آن میباشد؛ آسایشی که تأثیر مستقیم بر عملکرد شناختی انسانها دارد. در این پژوهش علاوه بر مبحث آسایش حرارتی به خستگی در کلاس درس که یکی از مؤلفههای تأثیرگذار در عملکرد شناختی دانشجویان است پرداختیم.
روش کار: در این پژوهش به بررسی و مقایسهی عملکرد شناختی افراد در محدودهی آسایش حرارتی و محدودهی پیشنهادی استاندارد اشری (American Society of Heating, Refrigerating and Air Conditioning Engineers) ASHERI پرداخته شد. برای بررسی عملکرد آنان در محدودههای مختلف دمایی، ۲۲۰ نفر از دانشجویان رشتهی معماری دانشگاههای شهر ایلام با روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. وضعیت آسایش حرارتی، عملکردهای شناختی و خستگی افراد پس از اندازهگیری عوامل محیطی از طریق پرسشنامه و نرمافزارهای استاندارد عملکرد شناختی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: علاوه بر آسایش حرارتی که ارتباط مستقیم بر روی عملکرد شناختی دانشجویان دارد، گذر زمان نیز از این قاعده مستثنی نیست، به بیان دیگر عملکرد شناختی دانشجویان برگفته شده از آسایش حرارتی و گذر زمان است که تأثیر مستقیم در بازدهی علمی، ذهنی و همچنین بازدهی عملی آنان دارد پس از بررسی دادهها در این خصوص به نتایج معنیداری رسیدیم که بیانگر بیشترین بازدهی دانشجویان در شرایط آسایش حرارتی مناسب و در بازهی زمانی ۶۰ دقیقه ابتدایی شروع عملکرد آنان بوده است.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد، حتی اگر در کلاس درس دانشجویان، آسایش حرارتی کلاسها بر اساس استاندارد ASHERI تأمین شده باشد عملکرد شناختی دانشجویان بعد از گذشت ۶۰ دقیقه از شروع کلاس افت پیدا خواهد کرد.
زهره کرمی، زهرا ناصرزاده، ندا مهدوی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از شغل، در بین مشاغل آزمایشگاهی بسیار شایع میباشد. یکی از مهمترین علل اختلالات، عدم تناسب فرد با ایستگاه کاری میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی تناسب آنتروپومتریک کارشناسان آزمایشگاههای علمی–تحقیقاتی با ایستگاههای کاریشان در پردیس دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال ۱۴۰۱ میباشد.
روش کار: جهت بررسی شـیوع اخـتلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با کار، از پرسشنامهی Nordic و برای ارزیابی پوسچر روش نِرپا (Novel Ergonomic Postural Assessment) NERPA استفاده شد. ابعاد آنترپومتری کاربردی و مشخصات ایستگاه کار ثبت گردید. سپس به بررسی تطابق افراد با ایستگاه کاری پرداخته و مداخلاتی جهت بهبود ایستگاه کاریشان پیشنهاد شد.
یافتهها: طبق یافتهها، بیشترین میزان شیوع درد در یکسال گذشته به ترتیب در نواحی گردن (۶۸/۷ درصد) و کمر (۵۹/۳۷ درصد) بود. ارزیابی پوسچر بدنی با استفاده از روش NERPA سطح اقدامات اصلاحی در سطح متوسط و با نیاز به مطالعات بیشتر ارزیابی شد. همچنین نمرهی گردن با ۴۰/۶۲ درصد، بالاترین امتیاز ریسک را به خود اختصاص داد. در اکثر فعالیتها بین ابعاد بدنی افراد و ایستگاه کاریشان تطابق وجود نداشت.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که شیوع علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارشناسان آزمایشگاههای تحقیقاتی بالاست و سطوح ریسک ارزیابی ارگونومیکی در سطح ریسک متوسط قرار دارند. به نظر میرسد عدم تناسب آنتروپومتریک با ایستگاه کاری از علل ایجاد پوسچر کاری نامطلوب و در نتیجه شیوع بالای اختلالات اسکلتی–عضلانی باشد. لذا تأمین تناسب آنتروپومتریک بین کارکنان آزمایشگاههای تحقیقاتی و ایستگاههای کاریشان با هدف کاهش این اختلالات ضروری میباشد.