324 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
عباسعلی جعفری ندوشن، گلناز باقری، فاطمه سادات موسوی ندوشن،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اعضای هیئتعلمی دانشگاه نقش اساسی در آموزش و کیفیت آن ایفا میکنند. بااینحال، شرایط کاری آنها بهگونهای است که با اختلالات جدی اسکلتیعضلانی مواجه هستند. شیوع ویروس کووید-۱۹ و تعطیلی دانشگاهها و آموزش مجازی شرایط کاری اعضای هیئتعلمی را سختتر از قبل کرده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر این ویروس روی شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی اعضای هیئتعلمی دانشگاه یزد و استخراج متغیرهای تأثیرگذار بر این اختلالات بود.
روشکار: این تحقیق توصیفیپیمایشی در سال ۱۳۹۹ روی ۲۲۰ نفر از اعضای هیئتعلمی دانشگاه یزد انجام شد. این افراد به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ استاندارد نوردیک در دو مرحلۀ قبل و بعد از شیوع ویروس جمعآوری و در نرمافزار SPSS نسخۀ ۲۵ با آزمونهای مقایسۀ زوجی و t مستقل و آنالیز واریانس تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: اختلالات اسکلتیعضلانی بعد از شیوع ویروس در اکثر اندامها افزایش معناداری را تجربه کرد؛ بهطوریکه درصد فراوانی در گردن برای سه پردیس دانشگاه از ۳۶ و ۴۰ و ۳۱درصد به ۵۵ و ۵۲ و ۴۴درصد افزایش یافت. ناگفته نماند بین جنسیت و سابقۀ کار و روش تدریس با شیوع اختلالات رابطه معناداری وجود داشت و بیشترین اختلال نیز در کمر و گردن و زانو بود.
نتیجه گیری: درصد کمی از اعضای هیئتعلمی فعالیتهای ورزشی و نرمشهای روزانه را انجام میدادند که میتوان با برنامهریزی روی این فعالیتها، اختلالات را کاهش داد. همچنین، دانشگاه میتواند با تقسیمبندی آموزش مجازی در طول روز و هفته از تمرکز آموزش در زمانی خاص جلوگیری کند و باعث کاهش این اختلالات شود.
مهدی امیدی، امین اصغرزاده، سیف اله غریب، محسن واحدی، امیرسالار جعفرپیشه،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: گسترش رایانهها همراه با توسعه نرمافزارها و اینترنت، انقلاب بزرگی در کار و زندگی افراد ناتوان ازجمله افراد دارای ضایعات نخاعی با محدودیت حرکات در دستها ایجاد کرده است. کارایی و کاربردپذیری ابزار کمکی که برای این افراد ارائه شود اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا آنها محدودیتهای بیشتری از افراد عادی دارند. هدف این مطالعه ارزیابی کارایی و کاربردپذیری واسط انسانرایانه در افراد دارای ضایعه نخاعی گردنی و افراد سالم در دو روش بیوفیدبک EMG مبتنی بر بازی رایانهای و بدون بازی رایانهای بود.
روش کار: جامعه آماری این پژوهش که در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ انجام شد، ۲۰ بیمار دارای ضایعات نخاعی گردنی مراجعهکننده به کلینیک ضایعات نخاعی تهران و دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی بودند. این شرکتکنندگان به روش غیراحتمالی دردسترس انتخاب شدند و بهکمک بیوفیدبک EMG بازیگونه و بدون بازی، نشانگر رایانه را برای حرکات بالا، پایین، چپ، راست و کلیککردن روی صفحه نمایشگر کنترل میکردند. در این مطالعه، از متغیر (Through put (bits/s بهمنظور بررسی کارایی و پرسشنامه SUS برای بررسی کاربردپذیری شرکتکنندگان سالم و دارای ضایعه نخاعی استفاده شد.
یافتهها: شرکتکنندگان دارای ضایعات نخاعی گردنی و افراد سالم، استفاده از بیوفیدبک بازیگونه را بهترتیب ۷۵/۸۰درصد و ۷۲درصد کاربردپذیر میدانستند. باگذشت زمان مقادیر عددی متغیر Through put در افراد سالم و دارای ضایعه نخاعی کاهش یافت. همچنین مقادیر عددی این متغیر در افراد سالم کمتر از افراد دارای ضایعات نخاعی بود. حداکثر کاهش مقادیر عددی متغیر Through put بین جلسات اول و ششم نمایان شد.
نتیجه گیری: شرکتکنندگان استفادهکننده از سیستم تعاملی کنترل ورودی رایانه، در سرعت واکنش و میزان جابهجایی نشانگر رایانه در صفحهنمایش کارایی کسب کردهاند. نتیجه اینکه میتوان از سیستم بیوفیدبک EMG بازیگونه برای تعامل و کنترل وسایلی مانند رایانه و ویلچر در افرادی که در حرکات ظریف دستها ناتوانی دارند، استفاده کرد.
فخرالدین قاسمی، مائده حصینی، مجتبی احمدی، مصطفی رحمیانی ایرانشاهی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: طراحی ایستگاههای کاری متناسب با ابعاد آنتروپومتریک از پوسچرهای کاری نامطلوب می تواند پیشگیری کند و خطر اختلالات اسکلتی عضلانی را کاهش دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی تطابق آنتروپومتریک ایستگاههای کاری و ارتباط آن با امتیاز پوسچر کاری افراد شاغل در یکی از صنایع بافندگی بود.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۹ در یکی از صنایع بافندگی استان همدان انجام گرفت. برای بررسی پوسچر ایستگاههای کاری نشسته و ایستاده روشهای NERPA و REBA به کار رفت. ابعاد آنتروپومتریک افراد بر اساس استاندارد ISO 7250 اندازهگیری و تطابق آنتروپومتریک افراد با ایستگاههای کاری آنها ارزیابی شد. برای بررسی رابطه بین تطابق آنتروپومتریکی و پوسچر افراد آزمون آماری من ویتنی استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه ۲۰۵ نفر با میانگین سنی ۳۱/۲۹ سال شرکت کردند. پوسچرهای کاری عمدتاً وضعیت نامطلوب داشته و نیازمند مداخلات ارگونومیکی بودند. در ایستگاهکاری نشسته، رابطه معنیداری بین تطابق آنتروپومتریکی با عمق نشیمنگاه صندلی، عرض نشیمنگاه صندلی، ارتفاع پشتی صندلی و امتیاز پوسچر کاری مشاهده نشد؛ ولی تطابق نداشتن آنتروپومتریکی با ارتفاع صندلی و ارتفاع میز کار رابطه معنیداری با پوسچر کاری افراد داشت (۰/۰۵>P). افزون بر این در ایستگاههای کاری ایستاده، رابطه معنیداری بین تطابق آنتروپومتریکی با ارتفاع میز کار و امتیاز پوسچر مشاهده شد (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: تطابق نداشتن آنتروپومتریک با ایستگاهکاری عموماً پوسچر کاری را نامطلوب می کند. با وجود این، تطابق آنتروپومتریک با ارتفاع صندلی و ارتفاع میز کار، تنها عوامل تاثیرگذار بر امتیاز پوسچر کاری بود؛ از این رو، برای باز طراحی ایستگاههای کاری توجه ویژه به این عوامل پیشنهاد میشود.
تهمینه مرادی تمدن، فخرالدین قاسمی، ایرج محمدفام، امید کلاتپور،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آتش نشانی حرفه ای دشوار و خطرناک و نیازمند تصمیم گیری و سرعتِعمل در شرایط اضطراری است. چنین وضعیتی احتمال بروز خطاهای انسانی را افزایش می دهد. عملیات راه اندازی خودروهای آتش نشانی اولین مرحلۀ اجرایی پاسخ اضطراری است که کاری بسیار حساس بهشمار می آید. هدف از این مطالعه شناسایی و ارزیابی ریسک خطاهای انسانی اپراتورهای خودروهای آتش شانی حین فرایند عملیاتی سازی این خودروها بود.
روش کار: پژوهش حاضر به صورت توصیفی و مقطعی در سال ۱۳۹۸ انجام شد. در آغاز کار، وظایف مربوط به عملیاتیکردن خودروهای آتش نشانی صنعتی با روش تجزیه وتحلیل سلسلهمراتبی تحلیل شد. سپس، خطاهای انسانی عملیات راه اندازی خودروهای آتش نشانی با استفاده از رویکرد سیستماتیک پیش بینی و کاهش خطای انسانی (SHERPA) شناسایی و تجزیه وتحلیل شد. درپایان نیز، راهکارهای کنترلی مناسب برای کاهش ریسک خطاها ارائه شد.
یافتهها: درمجموع، ۴۸۰ خطا برای ۱۳۰ وظیفۀ مطالعهشده شناسایی شد که ۴۸/۵۸درصد خطاها از نوع عملکردی، ۳۹/۱۷درصد از نوع بازبینی، ۱۰/۴۲درصد از نوع ارتباطی و ۰/۸۳درصد از نوع انتخابی بود و خطایی از نوع بازیابی مشاهده نشد. باتوجهبه نتایج، ۸/۳۳درصد غیرقابلقبول، ۲۴/۱۷درصد نامطلوب، ۴۸/۳۳درصد قابلقبول ولی نیاز به تجدیدنظر و ۱۹/۱۷درصد سطح ریسک قابلقبول بدون نیاز به تجدیدنظر ارزیابی شد.
نتیجه گیری: فرایند عملیاتی سازی خودروهای آتش شانی می تواند با خطاهای انسانی همراه باشد و از عملیات موفق آتش نشانی جلوگیری کند؛ بههمیندلیل، با استفاده از روش های مناسب این خطاها باید شناسایی و مهار شوند.
فاطمه کرمی، سمیرا قیاسی، احمد سلطانزاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: باوجود فناوریهای پیچیده در بسیاری از محیطهای شغلی، خطاهای انسانی به دلیل منتهی شدن به حوادث ناگوار بسیار مهم است. بنابراین، پیشگیری و محدودکردن پیامدهای ناشی از خطاهای انسانی، شناسایی و علتیابی آنها ضروری به نظر میرسد. این مطالعه با هدف شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی مانورچیهای لکوموتیوها در پروژه تعمیرات و توسعه بهره برداری ریلی انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر یک پژوهش مقطعی است که برای شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی مانورچیهای لکوموتیوها در محدوده خطوط مانور به جهت تنظیم و تفکیک قطارها (مانور) شامل خط هشت واگن خانه، خط سوخت، کارخانه های اساسی و پل متحرک/سینی دوار در پروژه تعمیرات و توسعه بهره برداری ریلی مپنا در سایت راه آهن تهران در سال ۱۳۹۸ صورت گرفت. برای این منظور از تکنیک SHERPA استفاده شد. در ابتدا، با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی وظیفه، فعالیتهای مانورچیها به وظایف و زیروظایف خود تقسیم و در مرحله بعد انواع خطاهای انسانی و هر یک از وظایف شناسایی شد. سپس ارزیابی خطاهای انسانی بر اساس دستورالعمل SHERPA صورت گرفت.
یافته ها: در مطالعه حاضر ۲۰۶ خطا شناسایی شد. ۴۸/۵ درصد خطای عملکردی، ۳۹/۸ درصد خطای بررسی/چک، ۱۰/۲ درصد خطای ارتباط و ۱/۵ درصد نیز خطای انتخاب طبقهبندی شد. کمترین و بیشترین خطا به خطای ناشی از جابجایی لکوموتیو مربوط به تک دیزل گرم (۱۴/۰ درصد) و خطای جابجایی لکوموتیو روی چال سرویس (۲۹/۶ درصد) مربوط بودند. ۲۳/۸ درصد خطاهای شناسایی شده در سطح ریسک غیرقابل قبول، ۵۱/۱ درصد در سطح ریسک ALARP و ۲۵/۲ درصد در سطح ریسک قابل قبول قرار داشتند.
نتیجه گیری: یافتههای مطالعه بیانگر این است که بیشترین ریسکهای غیرقابل قبول و ALARP به ترتیب مربوط به خطای بررسی/چک و خطای عملکردی بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده در حین انجام روش مطالعه می توان فاکتورهای تاثیرگذار بر خطای انسانی مانورچی ها در سایت راه آهن تهران را در چهار شاخص برنامه ریزی، شرایط فیزیکی، پارامترهای روانی و مهندسی طبقه بندی کرد. بنابراین، پیشنهاد می شود طراحی و اجرای اقدامات کنترلی مربوط به این دو نوع خطا در اولویت قرار بگیرد.
سعید یزدانی راد، مهسا جهادی نائینی، مرضیه صادقیان، سیدمهدی موسوی، میلاد عباسی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کووید-۱۹ افزونبر اثرهای جسمانی، اثرهای روانی نیز دارد که روی ابعاد شغلی افراد میتواند تأثیر بگذارد. مطالعۀ حاضر با هدف آشکارساختن نقش عوامل فردی بر تابآوری و بهرهوری کارکنان در شرایط همهگیری کووید-۱۹ در محیط شغلی انجام شد.
روش کار: مطالعۀ مقطعی حاضر بهار۱۳۹۹ روی ۲۷۵ نفر از کارکنان یکی از صنایع نفتوگاز جنوب ایران انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات عبارت بودند از: پرسشنامۀ جمعیتشناختی، پرسشنامۀ محققساخته، پرسشنامۀ تابآوری کرنر و دیویسون و پرسشنامۀ بهرهوری هرسی و گلداسمیت. اطلاعات گردآوریشده با استفاده از نسخۀ ۲۲ نرمافزار SPSS تحلیل شد.
یافتهها: نتایج آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد که افراد با سن بیشتر از ۵۰ سال و سابقۀ کاری بیشتر از ۲۰ سال و سابقۀ کم و متوسط در استفاده از لوازم حفاظت فردی بهطور درخورتوجهی نمرۀ تابآوری کمتری داشتند (۰/۰۵>P). همچنین، نتایج تحلیل آماری آشکار کرد نمرۀ بهرهوری افراد دارای سابقۀ ابتلا به بیماری کووید-۱۹ بهطور معنیداری کمتر بود (۰/۰۵>P). بهعلاوه، رابطۀ مثبت درخورتوجهی میان تابآوری و بهرهوری وجود دارد (۰/۰۵> Pو ۰/۲۴۹=r).
نتیجه گیری: ابتلا به بیماری کووید-۱۹ به کاهش میزان تابآوری و بهرهوری کارکنان منجر شده است؛ بنابراین، رعایت پرتکلهای بهداشتی در محیط کار بهمنظور کاهش خطر ابتلای کارکنان به بیماری کووید-۱۹ امری ضروری است.
رامین رحمانی، علی ابرازه، فرزاد زندی، رقیه روحی، شیردل زندی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: : توجه به نیروی انسانی یکی از اصول اساسی برای افزایش بهرهوری و کیفیت ارائۀ خدمات در بیمارستانهاست؛ بنابراین، مطالعۀ حاضر با هدف مقایسۀ میزان رضایت شغلی و استرس شغلی و ارتباط این دو مؤلفه در پرستاران و کارکنان اتاق عمل و هوشبَری انجام شد.
روش کار: این مطالعۀ توصیفی از نوع علّیمقایسهای بود که آذر ۱۳۹۸ در بیمارستانهای آموزشی زابل با شرکت ۱۷۵ نفر از پرستاران و کارکنان اتاق عمل و هوشبَری انجام شد. برای جمعآوری اطلاعات، پرسشنامۀ سهبخشی (اطلاعات جمعیتشناختی و رضایت شغلی و استرس شغلی) بهکار رفت. ناگفته نماند اطلاعات با استفاده از نسخۀ ۲۰ نرمافزار SPSS، ضریب همبستگی پیرسون، آزمونهای T مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: در این مطالعه، مشخص شد پرستاران بیشترین رضایت شغلی و کارکنان هوشبَری و اتاق عمل کمترین رضایت شغلی را داشتند. همچنین، بیشترین و کمترین میزان استرس شغلی بهترتیب به کارکنان هوشبَری و پرستاران مربوط و تفاوت در هر دو مؤلفه در بین سه گروه معنادار بود. بررسیهای بیشتر در این زمینه نشان داد که بهطورکلی همبستگی منفی و معناداری بین رضایت شغلی و استرس شغلی وجود داشت.
نتیجه گیری: باتوجهبه اینکه کارکنان هوشبَری درمقایسهبا دو گروه دیگر وضعیت نامطلوبتری داشتند، توصیه میشود برنامهریزیهای کاری و مدیریتی در بیمارستانها بهتفکیک گروههای شغلی و برای هر گروه جداگانه مطالعاتی بهمنظور نیازسنجی انجام شود.
انوشیروان صفری، شهناز طباطبایی، مهناز صارمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در صنعت تولید خودرو، مونتاژکاران به دلیل بار کاری زیاد در معرض استرس شغلی هستند. استرس با توانایی کار ارتباط دارد و می تواند بر آن تاثیر منفی بگذارد. این پژوهش تأثیر برنامه ارگونومی مبتنی بر مدیریت استرس شغلی (Ergo-JSI) بر شاخص توانایی کار و استرس شغلی مونتاژکاران را در یک کارخانه تولید قطعات خودرو بررسی کرده است.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخله ای و به روش پیش آزمون و پس آزمون در بخش مونتاژ یک کارخانه تولید قطعات خودرو انجام شد. گروه نمونه شامل ۸۰ نفر از شاغلان این بخش بود و نمونه گیری بصورت سرشماری صورت گرفت. تجزیه و تحلیل ها داده ها به روش های آماری ویلکاکسون، t زوجی و آزمون ساین تست انجام شد. برنامه مداخله ای ارگونومی مبتنی بر استرس شغلی (Ergo-JSI) به مدت ۸ هفته اجرا شد. پرسشنامه های استرس شغلی (BJSQ)، شاخص توانایی کار (WAI)، چک پوینت های ارگونومی (ECP) و پیشگیری از استرس در محیط کار (سازمان بینالمللی کار) ابزار پژوهش بودند. ارزیابی میزان استرس شغلی بر اساس دو معیارA و B؛ استرس بالا به عنوان بالاترین سطح واکنش استرس (معیارA ) و داشتن سطح متوسط یا بالاتر واکنش استرس، همراه با داشتن بالاترین میزان استرسور شغلی یا کمترین حمایت اجتماعی در محل کار (معیار B) برای کارکنان تعیین شد.
یافته ها: برنامه مداخله ای به طور معناداری نمره توانایی کار کارگران را افزایش داد (۰/۰۰۱>P). همچنین سطح توانایی انجام کار در ۱۶/۲۵ درصد از کارگران افزایش یافت (۰/۰۱۲P=). به علاوه، نمره استرس شغلی کارگران، به میزان فراوانی کاهش یافت (۰/۰۵>P). تغییرات کمی در کاهش استرس براساس معیار A (۵۱/۲۵ درصد) و براساس معیارB پرسشنامه استرس شغلی BJSQ (۲۷/۵ درصد) مشاهده شد که از لحاظ آماری معنادار بود (۰/۰۰۱>P).
نتیجه گیری: برنامه مداخله ای مدیریت استرس شغلی) (Ergo-JSI با رویکرد فردی و سازمانی بر کاهش استرس شغلی و افزایش شاخص توانایی کار کارگران مونتاژ کارخانه تولید قطعات خودرو موثر بود. بنابراین، این برنامه ارگونومی مشارکتی که رویکردی یکپارچه دارد، می تواند سلامت روانی کارکنان را بهبود دهد.
انوشه فاضلی، حسن قاسم بیگی، محمد غفرانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: انسان ها در گذشته به میزان امروز از مبلمان استفاده می کردند. با توسعه رفاه اجتماعی و اهمیت بهره وری در تولید، اهمیت ارگونومی و استانداردسازی مبلمان آشکار گردید؛ به طوری که امروزه بر کسی پوشیده نیست که رعایت نکردن عوامل انسانی در ساخت مبلمان، مشکلات فراوانی را متوجه سلامتی خواهد کرد. با توجه به اهمیت استاندارد بودن مبلمان، تحقیق حاضر با هدف بررسی استفاده از استانداردها در واحدهای تولیدی مبلمان استان تهران انجام شد.
روش کار: نمونه گیری در تحقیق حاضر، به صورت تصادفی خوشه ای انجام شد و پرسش نامههایی در اختیار تولیدکنندگان ارشد ۶۰ واحد تولیدی مبلمان قرار گرفت. تحلیل آماری داده های حاصل از پرسش نامه ها، به روش آزمون تی استیودنت تک نمونه ای و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ انجام شد.
یافته ها: بر طبق نتایج، بین میانگین همه شاخص های مورد مطالعه و میانگین مفروض جامعه، اختلاف معنی دار مشاهده شد. تولیدکنندگان مبلمان معتقد بودند نهادهای دولتی و غیر دولتی در زمینه بهروزرسانی استانداردهای صنعت مبلمان و آشنا کردن تولیدکنندگان با آن ضعیف ظاهر شده اند. از دیدگاه آنان، مصرف کنندگان تمایل زیادی به خرید مبلمان استاندارد و ارگونومیک نشان داده اند. همچنین تولیدکنندگان تا حد زیادی تمایل به استفاده از استانداردها داشته اند و استانداردهای ملی تطابق زیادی با بین المللی داشته است.
نتیجه گیری: تولید مبلمان با رعایت استانداردها موجب افزایش تمایل مصرف کنندگان به خرید و رضایت مندی آنان می شود. کیفیت بالای مواد اولیه وارداتی، موجب رقابت پذیر شدن مبلمان و هماهنگ شدن با استانداردهای بین المللی شده و تضمین کننده صادرات موفق مبلمان در کشور می گردد. تولید موفق مبلمان استاندارد، بستگی به تحقق همه شاخص های یاد شده در این تحقیق خواهد داشت.
داوود افشاری، پیام امینی، بهنوش جعفری، قاسم اکبری،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل روانی- اجتماعی محیط کار ازجمله عوامل تأثیرگذار بر بهره وری کارکنان می باشد. از آنجاکه مطالعات اندکی در این حوزه انجام شده است، لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین عوامل روانی- اجتماعی محیط کار بر بهره وری انجام شده است.
روش کار: مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۹ و در بین ۱۰۵ نفر از کارکنان یک شرکت پخش مواد غذایی در اهواز انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیکی، پرسشنامه عوامل روانی - اجتماعی کپنهاگن (COPSOQ) و پرسشنامه بهره وری هرسی گلداسمیت بود. به منظور بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون های تی تست مستقل، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی با امتیاز فاکتورهای روانی- اجتماعی و بهره وری ارتباط معناداری وجود ندارد (P>۰/۰۵). فاکتور روانی- اجتماعی ۲ ارتباط منفی و معناداری با میانگین امتیاز بهره وری، توانایی، وضوح نقش، حمایت سازمانی، انگیزه، بازخورد و اعتبار دارد. و فاکتور روانی- اجتماعی ۴ نیز با انگیزه، ارتباط منفی و معناداری دارد. میانگین امتیاز فاکتورهای روانی- اجتماعی، فاکتور ۱ و ۳ ارتباط مثبت و معناداری با میانگین امتیاز بهره وری، توانایی، وضوح نقش، حمایت سازمانی، انگیزه، بازخورد و اعتبار نشان دادند.
نتیجه گیری: با توجه به نقش عوامل روانی- اجتماعی محیط کار بر بهره وری کارکنان، لازم است مداخلات سازمانی به منظور کنترل عوامل روانی- اجتماعی مؤثر، مورد توجه قرار گیرد. توجه بیشتر به عوامل روانی- اجتماعی در محیط کار می تواند در بازدهی و بهره وری کارکنان و سازمان نقش مؤثری ایفا نماید.
رامین رحمانی، راحله هاشمی حبیب آبادی، محمدحسین محمودی، هانیه یوسفی، سیاوش شهنوازی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی توانایی جسمانی کارکنان برای انجام کار، حایز اهمیت بوده و آتشنشانی یکی از شغل های حیاتی است؛ لذا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شاخص توانایی کار و شناسایی برخی از عوامل موثر بر آن در آتشنشان ها صورت گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی با حضور ۱۰۱ نفر از آتشنشان های سطح شهر زاهدان در سال ۱۳۹۷ انجام شد. افراد به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. جمع آوری اطلاعات به کمک یک پرسشنامه دو قسمتی (اطلاعات جمعیت شناختی و شاخص توانایی کار WAI) انجام شده و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نسخه ۲۴ نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: میانگین سن و سابقه کار آتشنشان های مورد مطالعه به ترتیب، ۶/۷۰±۳۴/۱۸ و ۶/۷۹±۸/۴۷ سال بود. تنها ۱۸ نفر (۱۷/۸ درصد) از آتشنشان ها مجرد بوده و بیشتر افراد حداقل یک بار در هفته ورزش می کردند. میانگین نمره WAI در این مطالعه ۳/۵۶±۴۴/۳۳ بوده و بیشتر آن ها در محدوده عالی قرار داشتند. با افزایش سن و سابقه کاری، WAI کاهش یافته؛ همچنین ارتباط معناداری بین وضعیت تاهل و ورزش هفتگی با WAI وجود داشت.
نتیجه گیری: به طور کلی وضعیت آتشنشان های مورد بررسی، از لحاظ توانایی انجام کار مطلوب بود. با این حال با توجه به ارتباطی که بین ویژگی های فردی و این شاخص وجود داشت، لازم است وظایف افراد مسن تر و با سابقه کاری بیشتر تعدیل شود.
فرشته محسنی تکلو، سنجر سلاجقه، محمد جلال کمالی، محمدتقی محسنی تکلو،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تاب آوری یکی از عوامل تاثیرگذار بر عملکرد شغلی و حفظ سلامت کارکنان در محیط کاری استرس زا است. هدف این مطالعه عبارت است از استفاده از مدل الزامات-منابع (JD-R) برای بررسی تاب آوری فردی و عوامل تاثیرگذار بر آن در کارکنان شعب بانک ملی شهر کرمان است.
روش کار: در این پایش مقطعی از نوع خود اظهاری، ۳۵۸ نفر از کارکنان شعب بانک ملی شهر کرمان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از مرداد تا آذر ۱۳۹۸ شرکت کردند. بر اساس مدل JD-R، سازه های تاب آوری، هوش عاطفی، حمایت اجتماعی، و استرس شغلی به ترتیب به عنوان نتیجه، منبع شخصی، منبع شغلی، و الزام شغلی انتخاب شدند و مشارکت کنندگان با پاسخ دهی به پرسشنامه طراحی شده از این چهارسازه در پایش شرکت کردند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای ۲۳ نسخه SPSS و AMOS نسخه ۲۱ تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که منابع (هوش عاطفی و حمایت اجتماعی) و الزامات (استرس شغلی) هم بصورت مستقیم و مجزا با تاب آوری ارتباط دارند (به ترتیب ۰/۰۰۱˂P، ۰/۰۰۶=P، و ۰/۰۰۱˂P ) و هم به صورت تعاملی (تعامل هوش عاطفی و استرس شغلی، حمایت اجتماعی و استرس شغلی، حمایت اجتماعی و هوش عاطفی) (به ترتیب ۰/۰۰۱˂P، ۰/۰۰۱˂P، و ۰/۰۰۳=P).
نتیجه گیری: هوش عاطفی، حمایت اجتماعی و استرس شغلی می توانند بر تاب آوری کارکنان بانک ها تاثیرگذار باشند و مدیران منابع انسانی در بانک ها می توانند با ایجاد مداخلات آموزشی در این زمینه ها به افزایش تاب آوری کارکنان کمک کنند.
جعفر اکبری، محمود ابوالقاسمیان، امیر غفاری، فریدون مقدس، محمدامین موعودی، شقایق رحیمی کمال، معصومه جوزکنعانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پرزنتیسم پدیده ای است که براساس آن کارکنان به صورت فیزیکی در محیط کار حضور دارند اما از لحاظ کارکردی غایب هستند. هدف این مطالعه بررسی پدیده پرزنتیسم و کاهش بهره وری مرتبط با مشکلات سلامتی در بین کارکنان شرکت انتقال گاز ایران بود.
روش کار: افراد مورد مطالعه ۲۲۹۸ نفر از کارکنان بودند. داده های مطالعه با استفاده از مقیاس پرزنتیسم استنفورد (SPS-۶) و پرسشنامه سلامت و کار (HWQ) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون لجستیک چندمتغیره در نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ انجام شد.
یافته ها: بیش از ۵۲ درصد از افراد موردمطالعه (۱۱۸۹ نفر) در طول یک سال حداقل یک بار پدیده پرزنتیسم را تجربه کرده بودند در حالی که در مجموع تعداد ۱۰۷۳ نفر (۴۷ درصد) غیرپرزنتیست بودند. نتایج نشان داد بین پدیده پرزنتیسم و زیرمجموعه های بهره وری (P=۰/۰۰۱)، تمرکز (P=۰/۰۲۳)، روابط با مسئول یا رئیس (P=۰/۰۰۷)، بی صبری و تحریک پذیری (P=۰/۰۲۶)، رضایت از محیط کار (P=۰/۰۳۸)، و در نهایت نمره HWQ (P=۰/۰۱۱) از نظر آماری رابطه معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: بروز پدیده پرزنتیسم در بین کارکنان با اثر بر روی زیرمجموعه های موثر در بهره وری نیروی انسانی از جمله کاهش بهره وری فردی، کاهش قدرت تمرکز افراد، درک نامناسب آنان از ارتباط با مسئول، افزایش بی صبری، تحریک پذیری و سطح استرس شغلی آنان و کاهش سطح رضایت افراد از محیط کار، بهره وری نیروی کار را کاهش می دهد. همین امر سبب تحمیل هزینه های زیادی به سازمان می شود.
مصطفی رحمیانی ایرانشاهی، محسن علی آبادی، رستم گلمحمدی، علیرضا سلطانیان، محمد بابامیری،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: صدا به عنوان یک عامل مزاحم در محیطهای شغلی شناخته شده و دارای اثرات غیرشنوایی است. تاثیر صدا بر عملکردهای شناختی به نوع صدا و دوز مواجهه با صدا بستگی دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر مواجهه با صدا برروی عملکردهای شناختی و کیفیت خواب انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی-مقطعی که بر ۱۶۹ نفر از کارگران در سه صنعت فلزی، شیمیایی و غذایی در همدان در سال ۱۳۹۹ انجام شد. برای بررسی عملکردهای شناختی، از آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. همچنین برای بررسی کیفیت خواب شرکت کنندگان از پرسشنامه پترزبورگ استفاده شد. با استفاده از دستگاه صداسنج آنالیزور دار SVAN ۹۷۱ و دزیمتر TES، سطح مواجهه با صدا و فرکانس غالب اندازهگیری شد. داده ها با استفاده رگرسیون خطی و چندگانه در نرم افزارSPSS (نسخه ۱۶) تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: اختلاف معنیداری در سطح مواجهه با صدا با تغییرات عملکردهای شناختی و کیفیت خواب افراد در مطالعه حاضر وجود دارد (۰/۰۰۱>P). نتایج رگرسیون خطی نشان داد که بین عملکرد شناختی افراد با سطح مواجهه با صدا ارتباط معنی داری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). همچنین متغیرهای سن، سابقه کاری، فرکانس غالب و دوز مواجهه با صدا بیشترین تاثیر و متغیرهای الگوی کاری وضعیت تاهل و سطح مهارت کمترین تاثیر را پیش بینی مدل عملکردهای شناختی و کیفیت خواب داشته اند. پس از شناسایی و تعیین متغیرهای ورودی، با استفاده از رگرسیون چندگانه مدل مناسب جهت پیش بینی کیفیت خواب و توجه پایدار افراد در مواجهه با صدا تدوین شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، مدلهای پیش بینی کیفیت خواب و توجه پایدار با ضریب تعیین مناسب میتوانند مدلهای خوبی جهت پیش بینی کیفیت خواب و توجه افراد، در مواجهه با صدا باشند که این مدل ها میتواند در زمان کوتاهتری اجرا و کیفیت خواب و توجه پایدار افراد را اندازهگیری کند. همچنین میتوانند گزینه مناسبی برای ارزیابی کیفیت خواب و توجه افراد در معرض صدا باشند.
مسعود خسروی پور، پیام خانلری، محمد رضا جعفری،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش ماندگاری کارکنان مراقبتهای بهداشتی-درمانی یکی از مهمترین چالشها نظامهای سلامت به دلیل کمبود نیروی انسانی است. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تمایل به کار یا انگیزه ترک شغل در کارکنان مراقبتهای بهداشتی-درمانی در پاندمی COVID-19 است.
روش کار: به منظور یافتن مطالعات مرتبط، پایگاههای اطلاعاتی شامل Scopus, PubMed, Web of Science, ProQuest با استفاده از کلیدواژههای متناسب در تاریخ ۲۰ اکتبر ۲۰۲۰ جستجو شدند. تنها مطالعاتی که بر روی کارکنان مراقبتهای بهداشتی-درمانی در زمان پاندمی COVID-19 انجام شده بودند و همچنین عوامل تأثیرگذار بر تمایل به کار یا انگیزه ترک کردن شغل را بررسی کرده بودند، تحلیل شدند.
یافته ها: از ۶۱۰ مطالعهای که از طریق جستجو در پایگاههای اطلاعاتی یافته شده بود، بعد از حذف مطالعات مشابه و نامرتبط، تعداد ۱۰ مقاله توصیفی-تحلیلی-مقطعی (Cross-Sectional) باحجم نمونه ۱۵۸۳۴ نفر انتخاب شدند. میزان تمایل به کار در مطالعات بین ۶۱ تا ۹۸/۷ و بهطور میانگین ۸۳/۵ درصد بود. نتایج مطالعات نشان می دهد عوامل شغلی مانند سابقه کار، سابقه کار قبلی در شرایط اضطراری یا کرونا، جایگاه شغلی، بارکاری، همکاری بین کارکنان، ارتباطات میان کارکنان و مدیران، دسترسی به وسایل حفاظت فردی و امکانات رفاهی بهطور معناداری با تمایل به کار افراد در ارتباط است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، برای ماندگاری کارکنان مراقبتهای بهداشتی-درمانی در زمان پاندمی کرونا متغیرهای شغلی و روانی بیشتر باید مدنظر قرار بگیرد. با توجه به تعداد محدود مطالعات و گستردگی متغیرهای تاثیرگذار لازم است مطالعات بیشتری در این زمینه صورت بگیرد.
محسن عارف نژاد، فریبرز فتحی چگنی، مصطفی امیدنژاد،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: شغل پرستاری اساساً دارای ماهیتی استرسزا میباشد. در این بین، شیوع ویروس همهگیر کرونا و انتشار سریع آن در سطح کشور باعث هجوم بیش از حد نرمال بیماران ناشی از این ویروس به بیمارستانها و افزایش استرس کاری پرستاران شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر استرس ابتلا به کرونا بر فرسودگی شغلی پرستاران با نقش تعدیلگر سرمایه روانشناختی در بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد بود.
روش کار: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث جمع آوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی از شاخه مطالعات میدانی به شمار میآید که روش انجام آن به صورت پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش تعداد ۲۳۰ نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونهای به تعداد ۱۴۰ نفر به روش تصادفی طبقهای از میان آنها انتخاب گردید. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامهای که شامل سه بخش استرس ابتلا به کرونا، فرسودگی شغلی و سرمایه روانشناختی بود، استفاده شده است. پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از روایی همگرا به تأیید رسید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ و PLS استفاده شده است.
یافتهها: نتایج نشاندهنده این است که در سطح اطمینان ۹۵ درصد استرس ابتلا به کرونا اثر مثبت و معنیداری بر فرسودگی شغلی پرستاران دارد (۰/۶۸۱ =β ,P value<۰/۰۵) و سرمایه روانشناختی در رابطه استرس ابتلا به کرونا و فرسودگی شغلی پرستاران نقش تعدیلگر دارد (۰/۱۶۷- =β ,P value<۰/۰۵).
نتیجه گیری: با توجه به یافتهها میتوان گفت که استرس ابتلا به کرونا نقش بارزی در افزایش فرسودگی شغلی پرستاران دارد و در این میان پرستاران با سرمایه روانشناختی قوی تر دچار فرسودگی شغلی کمتری نسبت به پرستاران با سرمایه روانشناختی ضعیفتر میشوند، لذا نیاز است تا با تقویت سرمایه روانشناختی در پرستاران، که یک مؤلفه آموزشپذیر میباشد و همچنین مجهز کردن پرستاران به بهترین تجهیزات، استرس ابتلا به کرونا را در آنها کاهش داد.
غزاله صادق زاده، سمیه رحمتی، فاطمه صادقی، امجد محمدی بلبان آباد، ابراهیم درویشی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پاندمی و بحران ناشی از کرونا با به چالش کشیدن تشکیلات و تمهیدات بهداشتی و درمانی، باعث تلفات انسانی ناگوار در سطح جهان و ایران شده است. هدف این مطالعه، ارزیابی بار کار ذهنی و فرسودگی شغلی کارکنان درمانی در دوران پاندمی کووید-۱۹ در ایران است.
روش کار: پژوهش توصیفی ـ تحلیلی حاضر بر روی ۵۱۰ نفر از کارکنان درمانی و تشخیصی که به صورت تصادفی انتخاب شدند، در سه شهر تهران، اصفهان و سنندج در طول ماه های مرداد، شهریور و مهر سال ۱۳۹۹ انجام شد. ارزیابی فشار روانی کار و فرسودگی شغلی به ترتیب با استفاده از نرمافزار NASA-TLXو فرسودگی شغلی ماسلاچ انجام شده است. از آزمونهای آماری t-test، ANOVA و رگرسیون خطی چندمتغیره برای تجزیهوتحلیل دادهها به کمک بسته نرمافزاری STATA۱۴ استفاده شد.
یافتهها: میانگین بار کار ذهنی در کارکنان دارای ارتباط با بیماران مبتلا به کرونا، ۸/۱±۸۳/۷ و در افراد بدون ارتباط، ۹/۶±۷۹/۹ برآورد شد که از نظر آماری معنیدار بود. میانگین فرسودگی شغلی در آنها، بهترتیب ۱۶/۲±۷۹/۶ و ۱۶/۹±۷۹/۷ بود. نتایج حاصل از رگرسیون خطی نشان داد که متأهل بودن (۶/۵۷-=coefficient، ۰/۰۰۳= value P)، اشتغال به صورت طرحی (۱۲/۷۱-=coefficient، ۰/۰۰۲=P value) رابطه معکوس و کار در بیمارستانهای اصفهان (۲۱/۱۲=coefficient، ۰/۰۰۱<P value) رابطه مستقیمی با فرسودگی شغلی داشتند. جنسیت زن (۳/۶۱=coefficient، ۰/۰۰۱<P value)، داشتن ارتباط با بیماران کرونایی (۵/۹=coefficient، ۰/۰۰۱ value<P) رابطه ای مستقیم با میزان کار ذهنی داشتند.
نتیجهگیری: همهگیری کووید-۱۹ بر ابعاد مختلف فیزیکی و روانی کاری کارکنان درمانی، به ویژه زنان و کارکنان متأهل تأثیر گذاشته است؛ از این رو انجام مداخلات روانشناختی و اقدامات حمایتی برای حفظ سلامتی کارکنان در دوران همهگیری و بعد از آن ضروری است.
زهرا لطفی، محمد حسنی، مهدی نجاری،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: جو اﺧﻼﻗﻲ و فرسودگی کارکنان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺴﺄﻟﻪای ﻣﻬﻢ ﺑﺮای ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ سازمان ﻣﻄﺮح است و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﻘﺸﻲ اﺳﺎﺳﻲ در بهبود عملکرد کارکنان و سازمان داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. پژوهش حاضر با هدف مدلیابی ساختاری ارتباط جو اخلاقی و فرسودگی هیجانی با رضایت شغلی و تمایل به ترک شغل انجام گرفت.
روش کار: مطالعۀ حاضر از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر شیوه جمعآوری دادهها از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعۀ آماری شامل ۱۲۵ نفر از کارکنان ستادی شرکت گاز آذربایجان غربی است که به شیوۀ سرشماری مورد پژوهش قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه است. جهت بررسی روایی و پایایی ابزارهای اندازهگیری از تحلیل عاملی تأییدی و روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با کمک نرمافزار Smart PLS استفاده شد.
یافتهها: نتایج ضرایب تعیین نشان داد که جو اخلاقی قادر به تبیین بیش از ۲۲ درصد از تغییرات فرسودگی هیجانی است. همچنین فرسودگی هیجانی قادر به تبیین بیش از ۴۴ درصد از تغییرات رضایت شغلی و ۱۸ درصد از تغییرات تمایل به ترک شغل است. ضریب تأثیر جو اخلاقی بر رضایت شغلی با واسطه فرسودگی هیجانی نیز برابر با ۰/۰۷ بود. و ضریب تأثیر جو اخلاقی بر تمایل به ترک شغل با واسطه فرسودگی هیجانی نیز برابر با ۰/۰۹- بود.
نتیجهگیری: بهبود جو اخلاقی سازمان و کاهش فرسودگی هیجانی کارکنان باعث رضایت شغلی و تعهد کارکنان میشود و در نتیجه عملکرد کارکنان و سازمان بهبود پیدا میکند.
مجید لشگری، محمدرضا عرب، محسن نجفی، علی ملکی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل وجود صدای ناشی از انواع ماشینها و ادوات در بخشهای مختلف کشاورزی، ارزیابی مستمر ایمنی و سلامت شغلی افراد شاغل در این بخش کاملاً ضروری به نظر میرسد. بیشک با آگاهی کامل از تأثیرات صدا بر سلامت و عملکرد افراد میتوان آثار زیانبار صدا را به نحو مطلوبتری کاهش داد.
روش کار: این تحقیق در سال ۱۳۹۸ در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه اراک انجام گرفت. در این تحقیق از یک تراکتور باغی مدل گلدونی ۳۴۱ استفاده شد. ۱۶ داوطلب در معرض صدای تراکتور قرار گرفتند و نوار مغزی هر یک از آنان در چهار دور مختلف موتور ثبت شد. سپس از دو روش هیگوچی و کاتز برای محاسبه بُعد فرکتال سیگنالهای صدا و همچنین سیگنالهای مغزی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان می دهد، که با افزایش دور موتور، مقادیر بُعد فرکتال صدا در دو روش هیگوچی و کاتز افزایش داشتهاند. همچنین نتایج حاکی از افزایش بُعد فرکتال سیگنالهای مغزی در اثر افزایش دور موتور بود. نتایج رگرسیون نیز نشان می دهد که هم بستگی بالایی بین دو سیگنال مغزی و صدا وجود دارد؛ به طوری که ضریب تبیین ۰/۸۹۶ و ۰/۸۵۹ به ترتیب در دو روش هیگوچی و کاتز به دست آمد.
نتیجهگیری: این بررسی نشان داد که واکنش افراد هنگامی که در معرض صدا قرار دارند، با استفاده از بُعد فرکتال قابل پیشبینی است؛ بنابراین برآورد خصوصیات سیگنالهای مغزی بدون ثبت آنها که غالباً هزینهبر و زمانبر هستند امکانپذیر است. به غیر از بعد فرکتال، شاید به ندرت بتوان شاخصی یافت که بین سیگنال های مغزی و صدا ارتباط برقرار نماید؛ بنابراین می توان واکنش افراد را زمانی که در معرض صدا قرار دارند، با استفاده از بعد فرکتال پیش بینی کرد.
عزیزه پاشایی یوسف کندی، محمد حسنی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پرستاران به عنوان بزرگ ترین منبع نیروی انسانی، جایگاه ویژهای در امور درمانی دارند و عملکرد آنان به عنوان فعالیتی اثربخش، با مراقبت مستقیم بیمار تعریف میشود، بنابراین بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد آنها ضروری است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، واکاوی نقش مؤلفههای روانشناختی مرتبط با کار در رابطه عوامل سازمانی مؤثر بر عملکرد شغلی پرستاران است.
روش کار: این تحقیق با توجه به نحوه گردآوری دادهها تحقیق توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام پرستاران بیمارستان سیدالشهدا (ع) شهر ارومیه به تعداد ۲۶۵ نفر است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد ۱۵۵ نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد و پس ازمحاسبه روایی و پایایی ابزارها، تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی دادهها با استفاده از نرمافزارهای 22 SPSSو PLS 3 انجام گرفت.
یافتهها: نتیجه تحلیل دادهها نشان میدهد ارزشهای سازمانی، رضایت از ارتباطات و رهبری فرهمند با مقادیر آماره تی بیشتر از ۱/۹۶ (P value<۰/۰۵) با میانجیگری عوامل روانشناختی بر عملکرد شغلی پرستاران تأثیر مثبت و معناداری دارند.
نتیجهگیری: ارزشها، اهداف، رهبری و ارتباطات اموری هستند که فراتر از یک موقعیت خاص عمل کرده و باعث ایجاد حس رضایت و بهبود عملکرد میشوند. مدیران با تبیین آشکار اهداف و ایجاد جو مناسب برای بیان دیدگاهها، با مشارکت دادن در انجام امور حس تعهد و مالکیت و با برگزاری دورههای آموزشی، توانمندی و قابلیت پرستاران را افزایش داده و زمینه ارتقای عملکرد آنان را فراهم آورند.