26 نتیجه برای حیدری مقدم
رشید حیدری مقدم، علی اکبر خاصه، حسین وکیلی مفرد، عباس فتاحی، محمدرضا امیری،
دوره 9، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هر فعالیت علمی، نیازمند آگاهی از فعالیتهای مرتبط پیشین است؛ بهگونهای که جنبههای مختلف آن بهتر بررسی شود تا بتوان به میراث فکری غنیتری دست یافت. از این رو هدف این پژوهش، شناسایی سیر تکاملی و تاریخی پژوهشهای حوزه ارگونومی با استفاده از دو تکنیک علم سنجی RPYS و RPYSCO است.
روش کار: این پژوهش کاربردی با روش علمسنجی انجام شده است که از نظر گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی میباشد. دادههای پژوهش از ۳۱۲۳۹ مقاله در حوزه ارگونومی که بین سالهای ۲۰۰۰ تا پایان ۲۰۱۹ در پایگاه Web of Science نمایه شدهاند، بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش، همه آثاری که در فهرست منابع این مقالات مورد استناد قرار گرفته بودند، با استفاده از نرمافزار CRExplorer مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: براساس دادههای حاصل از این پژوهش، در حوزه ارگونومی، از سال ۱۷۰۰ تا ۲۰۰۰ به طور کلی ۱۹ جهش در دو بازه زمانی ۱۷۰۰-۱۹۰۰ و ۲۰۰۰-۱۹۰۰ رخ داده است. مقالۀ Fitts با عنوان «The Information Capacity Of The Human Motor System In Controlling The Amplitude Of Movement» در سال ۱۹۵۴ به عنوان اثر قدیمی و شاخص شناسایی شد. بر اساس نتایج روش RPYS-CO بیش تر تأثیر در هماستنادی مربوط به آثار سالهای ۱۹۹۷ و ۲۰۰۴ است که در مورد قانون Fittsبوده و بیش ترین هماستنادی با مقاله شاخص را داشتند.
نتیجهگیری: در سالهای ۱۷۰۰-۱۹۰۰ اثرهای تاثیرگذار در حوزه روانشناسی، بیولوژی و اقتصاد بوده و در سالهای ۲۰۰۰-۱۹۰۰ اثرهای تاثیرگذار در حوزه تئوریهای روانشناسی، محیط کار و متدولوژی تحقیق بودند.
فخرالدین قاسمی، رشید حیدری مقدم، پیام خانلری،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کارکنان بیمارستانها و مراکز درمانی برای محافظت از خود و بیماران در برابر آلودگی از دستکشهای پزشکی استفاده میکنند. پوشیدن دستکش ممکن است چابکی دستی و قدرت چنگش را کاهش داده و در اجرای کارها تداخل ایجاد کند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر پوشیدن دستکشهای پزشکی بر روی قدرت چنگش و چابکی دستی با استفاده از تستهای چابکی جایگزین انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه ۲۰ نفر (۱۰ زن، ۱۰ مرد) شرکت کردند. شرکت کنندگان در سه حالت بدون دستکش، با دستکش لاتکس و با دستکش نیتریل با دو تست پگ بورد ۹ روزنهای و پگ بورد اصلاح شده مورد آزمایش قرار گرفتند. راحتی کار با دستکش، پوشیدن و درآوردن دستکش هم با استفاده از مقیاس ذهنی ارزیابی شد.
یافتهها: گستره سنی شرکت کنندگان ۲۰ تا ۴۰ سال با میانگین ۲۹/۴۵ سال بود. تفاوت معنیداری در چابکی بین دست بدون دستکش و دستکش نیتریلی در تست پگ بورد ۹ روزنهای وجود داشت. در تست پگ بورد اصلاح شده، چابکی دست بدون دستکش با هر دو دستکش لاتکس و نیتریل تفاوتهای معنیداری وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که پوشیدن هر نوع دستکشی منجر به کاهش معنی دار قدرت چنگش دست افراد میشود. بدترین نمره ارزیابی راحتی، به پوشیدن دستکشها اختصاص یافت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد پوشیدن دستکش منجر به کاهش امتیاز چابکی با استفاده از تستهای جایگزین و قدرت چنگش با استفاده از دینامومتر بالون میشود. همچنین تست پگبورد اصلاح شده برای ارزیابی چابکی دستکشهای پزشکی پیشنهاد میشود. پوشیدن دستکشهای لاتکس و نیتریل مشکل است و این موضوع باید در طراحیها در نظر گرفته شود.
امید کلاتپور، رشید حیدری مقدم، ایرج محمدفام، مریم فرهادیان، محمدرضا توکل،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1401 )
چکیده
اهداف: ریسکپذیری، یکی از جنبههای شخصیتی است که در بروز حوادث مؤثر میباشد؛ بنابراین افراد با ریسکپذیری بالا نبایستی در مشاغل حساس که باعث بروز حوادث میشوند بکار گرفته شوند. هدف از این مطالعه، ساخت و بررسی اعتبار پرسشنامهی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل از طریق بررسی پتانسیل رویدادهای مغزی بود.
روش کار: ابتدا سؤالات از مراجع علمی معتبر بر اساس مدل مفهومی انتخاب شدند. سپس با استفاده از روایی، صورت سؤالات پرسشنامهی اولیه انتخاب شد و توسط ۱۷۸ نفر از اپراتورهای اتاق کنترل تکمیل گردید. با استفاده از آنالیز عاملی اکتشافی بهترین سؤالات پرسشنامه استخراج شد. تست-تست مجدد پس از سه ماه جهت قابلیت تکرارپذیری توسط ۴۲ نفر تکمیل گردید. جهت بررسی رویداد مغزی از الکتروانسفالوگرافی به همراه بالون آنالوگ ریسکی استفاده شد. ضریب ارتباط بین پتانسیل رویدادهای مغزی و نیز رفتار ریسکی در نرمافزار با امتیاز پرسشنامهی تهیه شده سنجیده شده است.
یافتهها: آنالیز عاملی یک عامل و ۱۳ سؤال را به عنوان بهترین سؤالات مشخص کرد. ضریب آلفای کرونباخ ۰/۹۱ به دست آمد. ضریب ارتباط Spearman بین پرسشنامه و ریسکپذیری رفتاری ۰/۳۸ (۰/۷۰ = η۲، ۰/۰۱ = P) محاسبه شد. ضریب ارتباط بین پرسشنامه و رویداد مغزی P۳۰۰ ۰/۶۳ (۰/۹۹ = η۲، ۰/۰۱ = P) محاسبه شد.
نتیجهگیری: پرسشنامهی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل (Operator Room Risk-taking Questionnaire) ORTQ شامل ۱۳ سؤال است که میتواند به عنوان ابزاری مناسب برای بررسی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل و همچنین برای اهداف تحقیقاتی استفاده شود. این پرسشنامه دارای سه بعد شخصیتی ریسکپذیری، تکانشگری و جسارت است.
رشید حیدری مقدم، علیرضا مرتضیپور، خدیجه نجفی قبادی، حمید سعیدنیا، سعیده مسافرچی،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1401 )
چکیده
اهداف: اهمیت شغل جراحی و میزان بار کار بالای آن بر کسی پوشیده نیست. تاکنون مطالعات مختلفی با ابزار ناسا-تیالایکس و دیگر ابزارهای رایج برای اندازه گیری بار کاری جراحان استفاده شده است. مطالعه حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین بارکارذهنی جراحان با بهرهوری آنها از طریق اعتباریابی ابزار تخصصی این شغل در فرهنگ ایرانی میباشد.
روش کار: پس از بررسی روایی و پایایی ابزارهای "SURG-TLX" و بهره وری، از آنها در میان ۶۰ جراح برای بررسی ارتباط بارکاری با بهرهوری آنها (ابزار WHO-HPQ) استفاده گردید. از شاخصهای روایی محتوا، ضریب آلفا کرونباخ و ضریب همبستگی اسپیرمن برای تحلیل نتایج استفاده گردید.
یافتهها: هر دو ابزار در فرهنگ ایرانی دارای روایی و پایایی مطلوب بودند. نتایج ارتباط زیرمقیاسهای بارکارذهنی با ابعاد مختلف بهرهوری نشان داد که بین بعضی از ابعاد بار کارذهنی شامل نیازهای ذهنی (ضریب همبستگی ۰/۶۵- و سطح معناداری ۰/۰۲)، نیازهای فیزیکی (ضریب همبستگی ۰/۵۴- و سطح معناداری ۰/۰۴) و نیازهای زمانی (ضریب همبستگی ۰/۴۴- و سطح معناداری ۰/۰۲) با نمره کلی بهرهوری ارتباط معکوس و معنادار وجود داشت. علیرغم ارتباط معکوس بقیه ابعاد بار کار ذهنی با نمره کلی بهرهوری در جراحان، این ارتباط معنادار نبود. نتایج حاکی از ارتباط معکوس و معناداری بین بعضی از زیر مقیاسهای بارکارذهنی و بعضی از زیر مقیاسهای بهرهوری بود.
نتیجهگیری: علاوه بر امکان استفاده از این ابزارها در مطالعات آتی کشور ایران، با توجه به ارتباط مستقیم بارکاری و بهرهوری در جراحان، میتوان تدابیری برای حفظ بار کاری در سطح استاندارد و پیشگیری از کاهش بهره وری آنان اندیشید.
محمد بابامیری، رامین رحمانی، رشید حیدری مقدم، مهرانه شعبانی،
دوره 11، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1402 )
چکیده
اهداف: در محیطهای کاری، آن عامل اصلی که میتواند کنترل کارکنان را در هم بشکند و زمینهی بروز پرخاشگری در کارکنان را فراهم کند، استرس شغلی است. به همین دلیل، در این پژوهش، نقش مدل عدم تعادل تلاش-پاداش در بروز زورگویی در محیطکار بررسی شده است.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی است. در پژوهش حاضر، بهمنظور سنجش متغیرها، از دو پرسشنامهی خودگزارشدهی عدم توازن تلاش-پاداش سیگریست و اعمال منفی استفاده شد. جامعهی پژوهش کارکنان یکی از پتروشیمیهای واقع در جنوب کشور بودند و با استفاده از روش سرشماری، تعداد ۲۰۲ نفر وارد مطالعه شدند. تجزیهوتحلیلها با نرمافزار SPSS۱۸ و با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار سن و سابقهی کار افراد شرکتکننده در مطالعهی حاضر بهترتیب، برابر با ۹/۳۲±۴۰/۱۳ و ۹/۵۰±۱۵/۹ سال بود. ۱۴۷ نفر (۷۲/۸ درصد) از شرکتکنندگان زن و ۱۷۴ نفر (۸۶/۱ درصد) متأهل بودند. از نظر وضعیت تحصیلات نیز مشخص شد که ۱۰/۹ درصد دارای مدرک کاردانی، ۸۱/۲ درصد دارای مدرک کارشناسی و مابقی افراد دارای مدرک کارشناسیارشد یا بالاتر بودند. حدود سهچهارم افراد استخدام رسمی بودند. بر اساس نتایج مدل رگرسیون چندمتغیره، از بین متغیرهای بررسیشده در این مطالعه، عدم توازن تلاش-پاداش و تعهد افراطی بهصورت معناداری قادر به پیشبینی تغییرات نمرهی زورگویی بودند (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، کارکنانی که بین دروندادها و بروندادها در شغل احساس عدم تعادل دارند و همچنین، کارکنانی که دارای ویژگی تعهد افراطی هستند، بیشتر رفتارهای منفی بهشکل زورگویی در محیط کار بروز میدهند.
فاطمه رضایی پورمشیزی، بهروز حاجیلو، رشید حیدری مقدم، سارا عنبریان، مهرداد عنبریان،
دوره 13، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- در دست انتشار 1404 )
چکیده
اهداف: عضلات مرکزی بدن افراد مبتلا به کمردرد، الگوی متفاوتی از فعالیت را نسبت به گروه سالم حین بلند کردن بار نشان میدهند. این موضوع ممکن است بهعلت تغییر مکانیسمهای کنترلی نخاعی نظیر سینرژیهای عضلانی باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه الگوی سینرژی منتخبی از عضلات مرکزی بدن و اندام تحتانی حین بلند کردن و پایین گذاشتن بار با دو روش متفاوت در زنان مبتلا به کمردرد غیراختصاصی در مقایسه با گروه سالم است.
روش کار: در این مطالعه، هجده زن سالم و هجده زن با سابقه کمردرد غیراختصاصی شرکت کردند. فعالیت هشت عضله مرکزی بدن و اندام تحتانی حین بلند کردن بار به مقدار ده درصد جرم آزمودنیها با دو تکنیک استوپ و اسکات ثبت شد. سپس با استفاده از روش الگوریتم فاکتورسازی ماتریس غیرمنفی، الگوی سینرژیهای عضلانی استخراج شد. از روش همبستگی پیرسون و تی مستقل نیز برای مقایسه الگوهای سینرژی استفاده شد (۰/۰۵<p).
یافتهها: بیماران مبتلا به کمردرد، الگوی سینرژی عضلانی متفاوتی در مقایسه با گروه سالم در هر دو تکنیک استوپ و اسکات داشتند. پیک الگوهای سینرژی عضلانی افراد بیمار در هر دو تکنیک با افراد سالم متفاوت بود، چراکه در چرخه زمانی متفاوتی از بلند کردن بار، ایجاد شده بودند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که افراد مبتلا به کمردرد غیراختصاصی از الگوهای سینرژی متفاوتی برای بلند کردن بار استفاده میکنند و احتمال دارد سیستم کنترلی بدن در افراد مبتلا به کمردرد بهصورت متفاوتی نسبت به افراد سالم پاسخ دهد. البته ممکن است تغییرات مشاهدهشده در وزن نسبی عضلات در افراد بیمار و سالم ناشی از تغییرات بهوجودآمده در الگوهای سینرژی عضلانی باشد که نیازمند مطالعات بیشتر است.