پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


23 نتیجه برای پرستار

داود نصیری زرین قبائی، مهدی حارث آبادی، معصومه باقری نسامی، فرشته طالب پور امیری،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

مقدمه: اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با کار (WMSDs) یکی از شایع ترین مشکلات سلامت شغلی بوده که با صرف هزینه های زیاد و کاهش بهره وری در پرستاران همراه است. از سویی کیفیت زندگی یک مفهوم چند بعدی است که عوامل مهمی نظیر وضعیت جسمی و روانی بر آن تاثیر می گذارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با کار و ارتباط آن با کیفیت زندگی در پرستاران انجام شد.

روشکار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود که بر روی 940 نفر از پرستاران شاغل در کلیه بیمارستان های سطح شهر ساری، به روش سرشماری انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه اختلالات اسکلتی عضلانی نوردیک و کیفیت زندگی (SF-36) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس، تی تست و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0 و نرم افزار SPSS.18 صورت گرفت.

یافتهها: نتایج نشان داد اختلالات ناحیه کمر با شیوع 9/60 % شایع ترین اختلال در بین پرستاران بود. بین کلیه ابعاد کیفیت زندگی، به استثنای عملکرد اجتماعی، با WMSDs رابطه معناداری وجود داشت (05/0> P). همچنین بین سن، جنس و سطح تحصیلات با WMSDs و نیز بین جنس و نظام کاری با کیفیت زندگی افراد ارتباط معنادار آماری مشاهده شد (05/0> P).

نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه، شیوع WMSDs در پرستاران به نسبت بالاست. در اغلب پرستاران سطح کیفیت زندگی متوسطی مشاهده شد. بنابراین هرگونه مداخله جهت بهبود کیفیت زندگی و پیشگیری از WMSDs می بایست بر کاهش نیازهای فیزیکی و فشارهای روانشناختی متمرکز شود.


احسان اله حبیبی، اسماعیل فرخی، مرجان منصوریان،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

مقدمه: اختلالات اسکلتی عضلانی از مشکلات بهداشتی مهم در پرستاران است. ازجمله دلایل مهم آن وظیفه جابجایی بیمار میباشد. روشهای مختلفی برای ارزیابی شیوههای حمل بیمار پرستاران، ایجاد شده است. یکی از کاربردیترین این روشها روش (Direct Nurse Observation Instrument) DINO میباشد. این مطالعه باهدف ارزیابی کارآمدی روش DINO جهت برآورد ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از جابجایی بیمار در پرسنل پرستاری بیمارستان انجام شد.

روشکار: این مطالعه بهصورت مقطعی در بین 250 نفر از پرسنل پرستار شاغل در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1394 انجام گردیده است. دادهها با استفاده از پرسشنامه نوردیک و چک لیست شاخصDINO گردآوری گردید. روایی و پایایی چکلیست DINO بررسی و تائید شد. از آمار توصیفی جهت توصیف متغیرها و آزمونهای t مستقل، کای دو و رگرسیون لجستیک جهت تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.

یافتهها: ارزیابی به کمک ابزارDINO نشان داد که میانگین امتیاز نهایی بهدستآمده برابر با 8/1 ± 73/9 میباشد که نشاندهنده ایمن نبودن روشهای استفادهشده توسط پرستاران جهت جابجایی بیماران میباشد. نتایج آنالیز آماری نشان داد که وقوع علائم اسکلتی عضلانی در کارکنان پرستاری موردمطالعه با امتیاز نهایی شاخص DINO دارای ارتباط معنادار آماری است(001/0 > P).

نتیجهگیری: با توجه به یافتههای مطالعه، روش ارزیابی DINO ابزاری مناسب جهت برآورد ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از جابجایی بیمار در کارکنان پرستاری میباشد .از این روش میتوان در ارزیابی برنامههای آموزشی حمل بیمار و همچنین برآورد تکنیک کار پرستار بهعنوان روشی برای اندازهگیری کیفیت ارائه خدمات استفاده نمود.


فاطمه باقی پور سارمی، علی بزرگی امیری، محمدامین موعودی، محمد تقی پور،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

مقدمه: بسیاری از شاغلین در حرفه های مختلف از جمله پرستاران، با برنامه نوبت کاری، مشغول به کار هستند. وجود نوبت کاری مختلف و یا طولانی، می تواند سلامت جسمی و روحی پرستاران را به مخاطره بیندازد. از این رو این پژوهش، با توجه به معیارهای ارگونومی، به طراحی مدلی جهت برنامه نوبت کاری می پردازد تا مشکلات ناشی از چرخش در زمان کار، برای پرستاران، به حداقل رسانده شود.

روش کار: در این پژوهش، کلّ پرستاران (35 نفر) شاغل در بخش اورژانس بیمارستان امام سجّاد(ع) رامسر وارد مطالعه شدند. با پاسخگویی ایشان به پرسشنامه های MEQ (ریتم سیرکادین) و SSI (خصوصیّات فردی و اجتماعی)، اطلاعات حاصل از آنها، تبدیل به مدل شده و از تطبیق آنها با اصول ریتم سیرکادین، مدل مجدّداً مورد بازسازی قرار گرفته است. مدل نهایی توسط نرم افزار گمز (GAMS) اجراگردیده  و در انتها برنامه نوبت کاری با معیارهای ارگونومی پیشنهاد شده است.

یافتهها: برنامه نوبت کاری برای هر پرستار طراحی شد. مقدار تابع هدف ( 16- e 1.110223 = Z) بدست آمده بیانگر این مطلب است که مدل طراحی شده بسیار نزدیک به مدل ایده آل می باشد. در صورت افزودن 5 نفر به شاغلین فعلی، برنامه پیشنهادی نوبت کاری می تواند با توجه به قوانین و سیاست های بیمارستان، از طرفی کارائی و رضایت پرستاران را بهبود بخشد و از طرف دیگر آثار اختلالات ناشی از نوبت کاری آنان را کاهش دهد.

نتیجهگیری: بیمارستان ها می توانند با اعمال رویکردی علمی در جهت تنظیم برنامه کاری پرستاران، نیروی کاری با انگیزه تر و سالم تر داشته باشند و تعداد نیروی از کار افتاده و میزان بازنشستگی زودرس نیز کاهش یابد.


مرتضی غلامی، امیر کاوسی، مهناز صارمی،
دوره 4، شماره 2 - ( 7-1395 )
چکیده

مقدمه: حرفه پرستاری به دلیل ماهیت کار از جمله مشاغلی است که در آن اختلالات اسکلتی-عضلانی مرتبط با کار از شیوع بالایی برخوردار است. سبب شناسی آسیب‌های اختلالات اسکلتی-عضلانی در بین کارکنان حرفه پرستاری نشان می‌دهد که علت اصلی این آسیب‌ها جابجایی بیماران می‌باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از جابجایی بیمار درکارکنان پرستاری بیمارستان بقیه الله انجام شده است.

روش‌ کار: در این مطالعه مقطعی 325 نفراز پرستاران شاغل در 30 بخش بیمارستان بقیه الله شرکت نمودند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌های ویژگی‌های جمعیت شناختی، پرسش نامه Body map و چک لیست ارزیابی انتقال بیمار (PTAI) جمع آوری و سپس با نرم افزار 16SPSS تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: 3/78 درصد از پرستاران در طی 12 ماه گذشته علایم این اختلال را در یک یا چند ناحیه از دستگاه اختلالات اسکلتی-عضلانی بدن خود تجربه کرده بودند. نتایج نشان داد که وقوع علائم اختلالات اسکلتی-عضلانی در پرسنل پرستاری مورد مطالعه با شاخص PTAI دارای ارتباط معنی دار می‌باشد (05/0 > P). به عبارت دیگر با افزایش سطح ریسک شاخص PTAI شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی نیز افزایش یافته است.

نتیجه گیری: با توجه به یافته‌های مطالعه، روش ارزیابی PTAI می‌تواند به عنوان شیوه‌ای مفید جهت تشخیص و ارزیابی خطر اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از جابجایی بیمار در پرسنل پرستاری مد نظر قرار گیرد.


وفا فیضی، اکرم جعفری رودبندی، سلمان فرحبخش، هوشیار رضایی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

مقدمه: کیفیت زندگی پرستاران و بهیاران متأثر از عوامل مختلفی از جمله شغلشان می باشدکه بر میزان کیفیت خدمات آنها تأثیر میگذارد. هدف این پژوهش بررسی عوامل شغلی و دموگرافیک مؤثر بر کیفیت زندگی پرستاران و بهیاران بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود.

روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی است که در سال 1393 بر روی 620 نفر از پرستاران و بهیاران انجام شد. نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود. اطلاعات با استفاده از فرم کوتاه (پرسشنامه) کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی مورد بررسی قرار گرفت. نوبت کار بودن، داشتن شغل دوم، وضعیت تأهل، مدت ازدواج و اشتغال همسر در نظام نوبت کاری به عنوان متغییر های مستقل وارد مطالعه شدند. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 18 با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل و رگرسیون خطی مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافتهها: میانگین سن افراد، مدت تأهل و سابقه کار در بیمارستان به ترتیب 7/84 ± 7/30،32/81 ± 10/61 و 7/68 ± 10/29 بود. تعداد فرزندان، داشتن شغل دوم، رضایت از ساعات سپری شده با خانواده و اعتقاد به تأثیر شبکاری بر زندگی خانوادگی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی بودند (0/05>P). بیشترین ارتباط کیفیت زندگی با بعد سلامت محیطی (0/001=P،0/87=r) و کمترین ارتباط با بعد سلامت اجتماعی (0/002=P،0/75=r) به دست آمد.

نتیجه گیری: اجتناب از اشتغال در شغل دوم، تنظیم علمی برنامههای نوبت کاری و آموزشهای مرتبط با مهارتهای زندگی در نوبت کاران به افزایش ارتقاء کیفیت زندگی پرستاران و بهیاران کمک میکند.


آرام تیرگر، سیمین زهرا محبی، فرشته شانه ای، مریم نیکپور، سید علیرضا پرهیز،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

مقدمه: نوبت کاری علاوه بر تاثیراتی که بر وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی دارد ممکن است بر سلامت دهان و دندان نیز مؤثر باشد. مطالعه اخیر با هدف ارتباط نوبت کاری و سلامت دهان و دندان در پرستاران نوبت کار انجام شد.

روشکار: این مطالعه بصورت مقطعی در میان 120 پرستار زن شاغل در بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران طی سالهای 1393 و 1394 انجام پذیرفت. وضعیت سلامت دهان و دندان با استفاده از شاخص (DMFT Index, decayed missing filling teeth) بصورت بالینی توسط یک دندانپزشک مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تی، مجذور کای و رگرسیون چند متغیره مورد پردازش قرار گرفتند.

یافتهها: نتایج مطالعه مشخص کرد که میانگین شاخص DMFT در پرستاران نوبت کار و غیر نوبت کار بترتیب 4/10 ± 10/8 و 80/2 ± 9/41 بود و بین دو گروه لز نظر میانگین دندانهای پوسیده، ترمیم شده، خارج شده و شاخص پریودنتال (DMFT) اختلاف آماری معنی داری یافت نشد. آنالیز رگرسیون چند متغیره نشان داد که سن یک عامل پیشگویی کننده DMFT بوده است (001/0 P <). با متغیرهای دیگری چون تعداد بارداری و زایمان، سابقه کار، اضطراب و وضعیت اقتصادی ارتباط معنی داری یافت نشد.

نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که نوبت کاری به عنوان یک فاکتور مستقل اثر گذار بر سلامت دهان و دندان مطرح نمیباشد. اما با توجه به میانگین شاخص DMFT و مسئولیت شغلی پرستاران، ضرورت توجه بیشتر به این گروه شغلی احساس میگردد.


محمد بابامیری، بابک معینی، حجت طهماسیان، مجید براتی، قدرت الله روشنایی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

مقدمه: در برخی از مشاغل مانند شغل پرستاری به دلیل شرایط خاص شغلی کیفیت خواب پایین است و با توجه به اهمیتی که کیفیت خواب دارد این مطالعه به بررسی تأثیر آموزش بهداشت خواب بر کیفیت خواب پرستاران پرداخته است.

روشکار: این پژوهش یک مطالعه مداخلهای و نیمه تجربی بود. جمعیت مورد مطالعه آن پرسنل پرستاری شاغل در بیمارستانهای منتخب لرستان بودند که از میان آنها به صورت تصادفی 50 نفر به عنوان گروه کنترل و 50 نفر بعنوان گروه مداخله انتخاب شد. پرسشنامههای مربوطه شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و کیفیت خواب پیتزبورگ بود. مداخله آموزشی برای گروه مداخله صورت گرفت و مجدداً بعد از 45 روز هردو گروه برای تکمیل پرسشنامهها مورد پیگیری قرار گرفتند. از نرم افزار SPSS، و آزمونهای تی مستقل و مک نمار جهت تجزیه و تحلیل استفاده شد.

یافتهها: نتایج این مطالعه حاکی از اختلاف معنیدار بین میانگین نمره وضعیت خواب بعد از مداخله آموزشی بود (05/0 > P) که نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافته بود (05/0 > P).

نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد آموزش مهارتهای بهبود کیفیت خواب میتواند نقش بسزایی در ارتقاء کیفیت خواب پرسنل پرستاری داشته باشد و برگزاری دورههای آموزشی در این زمینه برای پرسنل میتواند مفید و مؤثر باشد.


سمانه اسدی، تیمور اللهیاری، حمید رضا خلخالی، علیرضا چوبینه،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

مقدمه: عوامل روانی-اجتماعی و خستگی به عنوان عوامل مهم در عملکرد پرستاران می‌باشند. از آنجاییکه چگونگی ارتباط عوامل روانی-اجتماعی و خستگی کمتر شناخته شده است لذا مطالعه حاضر با هدف ارتباط بین عوامل روانی-اجتماعی با خستگی در بین پرستاران شاغل صورت گرفته است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، ۲۷۰ نفر از پرستاران بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بصورت تصادفی شرکت نمودند. پرسشنامه محتوی شغلی و پرسشنامه خستگی شغلی سوئدی برای جمع آوری داده‌ها استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین (انحراف معیار) ابعاد کنترل ۶۶/۳۲ (۷/۳۶)، مطالبات روانی شغل ۳۵/۴۷ (۳/۶۸)، حمایت اجتماعی ۲۲/۳۱ (۲/۶۴)، مطالبات فیزیکی شغل ۱۵/۲۲ (۲/۱۸)، عدم امنیت شغلی ۸/۷۲ (۴/۰۶) کسب گردید. ابعاد کنترل و حمایت اجتماعی در سطح پایین قرار داشت همچنین ابعاد مطالبات فیزیکی و مطالبات روانی در سطح بالا قرار داشت که نشان دهنده استرس بالا است. براساس نتایج، دو بعد مطالبات فیزیکی و مطالبات روانی با تمامی ابعاد خستگی رابطه معنی داری نشان داد (۰/۰۰۱ > P).
نتیجه گیری: اکثریت پرستاران با سطح بالایی از استرس شغلی مواجه بودند. در میان عوامل روانی-اجتماعی، مطالبات فیزیکی موثرترین عامل مرتبط با خستگی شناسایی شد. هرگونه برنامه مداخله‌ای همه جانبه در عوامل روانی اجتماعی محیط کار به منظور کاهش استرس و بالطبع آن خستگی می‌تواند به بهبود کیفیت خدمات درمانی و جلوگیری از خطاهای پزشکی کمک نماید.

 


طیبه رحیمی پردنجانی، علی محمدزاده ابراهیمی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

مقدمه: پرستاران به عنوان عمده‌ترین بخش نیروی انسانی در سیستم بهداشتی و درمانی همواره درمعرض مشکلات مرتبط با نوبتکاری می‌باشند. پژوهش حاضر با هدف آزمودن الگویی از روابط حجم کاری با سلامت جسمانی و روانی با نقش میانجی‌گری کیفیت خواب در بین پرستاران انجام شد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی بود که در بین 236 نفر از پرستاران شاغل در سه بیمارستان آموزشی شهر بجنورد انجام شد. برای جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز از پرسشنامه زمینه‌یابی نوبتکاران (SOS) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) براساس نرم افزار AMOS-22 و SPSS-22 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرات واسطه‌ای از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو آزمون پریچر و هیز استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج حاکی از برازش نسبتاً خوب الگو با داده‌ها بود؛ همچنین نتایج نشان داد حجم کاری بطور مستقیم فقط بر سلامت جسمانی اثر دارد و کیفیت خواب در رابطه بین حجم کاری با سلامت جسمانی و روانی نقش واسطه‌ای دارد.
نتیجه گیری: کیفیت خواب به عنوان یک متغیر مهم می‌تواند میانجی‌گر رابطه بین حجم کاری با سلامت جسمانی و روانی در پرستاران باشد. لذا پیشنهاد می‌شود برنامه‌های مداخله‌ای برای ارتقای سلامت کارکنان متمرکز بر تنظیم و تغییر نوبت‌های کاری و آموزش اصول بهداشت خواب به آن‌ها شود.

علی صالحی سهل آبادی، افسانه ریاضت، شعری سوری، نگار صفاری نیا، زهرا دمرچی، مصطفی پویا کیان،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: خطاهای پرستاری تهدیدی جدی برای حفظ ایمنی بیمار است که تکرار آن می‌تواند به افزایش نگرانی عمومی و سلب اعتماد از دریافت‌کنندگان خدمات نظام سلامت و امتناع از روند درمان منجر شود؛ از این‌رو در مطالعه حاضر به بررسی انواع خطاها و علل بروز آن در پرستاران، دلایل گزارش‌ ندادن آن و راهکارهای کاهش خطاها پرداخته ‌شده است.
روش کار: پژوهش حاضر مطالعه‌ای مروری-روایتی بر مقالات انگلیسی و فارسی در زمینه خطاهای پرستاران در بازه زمانی (۲۰۱۸-۲۰۰۸) بوده که در سال ۱۳۹۸ انجام ‌شده است. جست‌وجوی مقالات در سه پایگاه داده‌ای داخلی مانند SID، Magiran و Iran Medex و در پنج پایگاه خارجی Google scholar، PubMed، Scopus، Science Direct، Springer انجام شد.
یافته‌ها: بیشترین خطاهای پرستاری از نوع خطاهای عملکردی با ۲۶ مورد بوده است. عوامل ایجادکننده خطرات، به عوامل ایجادکننده خطاهای مرتبط با پرستار، سازمان، بخش و بیمار تقسیم‌بندی شده است. از دلایل گزارش‌ ندادن خطاهای پرستاران می‌توان به ترس از عواقب، مجازات و سوء‌رفتار سازمانی اشاره کرد که ۳۸ درصد از مطالعات بررسی‌شده به این مورد اشاره کرده‌‌اند. از راهکارهای کاهش خطاها می‌توان به مواردی مانند آموزش پرستاران و کنترل‌های مدیریتی اشاره کرد.
نتیجه گیری: خطاهای پرستاری از راه‌های مختلف مطالعه شده است. این مطالعات نه‌ تنها برای شناسایی خطاهای پرستاران بوده، بلکه با هدف تقویت دانش و آگاهی در زمینه علل احتمالی و عوامل پیشگیری از آن انجام‌ شده است. فواید این دیدگاه مقالات، به ارائه خدمات مناسب مراکز درمانی، برنامه‌ریزی صحیح برای بیمارستان‌ها توسط مدیران و پیشرفت آموزش‌های پرستاران منجر می‌شود. با این ‌حال در مطالعات کمتر از روش‌های نوین شناسایی خطرات استفاده‌ شده است.


فاطمه رستمی، مریم فیض عارفی، امین بابایی پویا، اعظم جهانگیری مهر،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پرستاران جز کارکنان اصلی هر بیمارستانی هستند. تعداد مراجعین زیاد ، حجم کار بالا و کمبود پرسنل باعث افزایش بار کار ذهنی در پرستاران می شود. از طرفی کاهش میزان کنترل فرایند کاری منجر به فشار روانی می شود .هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی گری کنترل شغلی در تبیین ارتباط بین رضایت شغلی و  بارکار ذهنی در پرستاران است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی بر روی  ۱۸۸ پرستار بیمارستان های آموزشی شهر شوشتر و اردبیل در سال ۱۳۹۸ انجام شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه NASA-TLX، پرسشنامه رضایت شغلی JDI و پرسشنامه کنترل شغلی بود.  جهت تحلیل داده ها  از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون  با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ و نرم افزار AMOS نسخه ۱۸صورت گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج مدل نهایی از برازش خوبی برخوردار بود (۰/۸۵۹ =  GFI، ۰/۹۲۱= CFI، ۰۶۷/۰=RMSEA ). همچنین نتایج نشان داد بین بار کار ذهنی و رضایت شغلی رابطه معنی دار وجود دارد (۰/۰۰۱ >p ، ۰/۳۳- r=) و این رابطه با حضور کنترل شغلی افزایش یافته است (۰/۰۰۱ >p ، ۰/۴۲- r=).
نتیجه گیری: میزان بالای کنترل شغلی، با افزایش میزان رضایت شغلی و کاهش بار کار فکری همراه است. در نتیجه جهت کاهش بار کار فکری و افزایش رضایت شغلی می توان کنترل شغلی  پرستاران را جهت بهبود شرایط کاری افزایش داد.

حمید رحیمی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سازگاری شغلی برای اشتغال موفقیت آمیز پرستاران عامل مهمی به شمار می رود. ماهیت شغل می تواند عامل موثر سازگاری شغلی باشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر ماهیت شغلی بر سازگاری شغلی بین نمونه ای از پرستاران بود.
روش کار: این مطالعه مقطعی بین ۵۴۲ نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد. با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای۱۹۰ نفر پرستار به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. جهت گردآوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد و معتبر ماهیت شغلی و سازگاری شغلی استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برآورد گردید. تحلیل داده ها سطوح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ انجام گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین ماهیت شغل (۴۵/۰۷±۷۰/۴۳) بالاتر از حد متوسط ۶۰ و میانگین سازگاری شغلی (۰/۴۲±۳/۲۳) بالاتر از حد متوسط ۳ بود. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین ماهیت شغل و سازگاری شغلی (۰/۲۹=r) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. ضریب رگرسیون نشان داد ماهیت شغل، قابلیت پیش بینی سازگاری شغلی پرستاران را دارد.
نتیجه گیری: میانگین ماهیت شغلی و سازگاری پرستاران در حد مطلوب بود و بین ماهیت شغل و سازگاری شغلی پرستاران رابطه مثبت وجود داشت. لذا برای افزایش سازگاری پرستاران، مدیران باید توجه بیشتری به ادراکات پرستاران از ویژگی های شغلی شان داشته باشند و تنوع، بازخورد و فرصت ایجاد روابط دوستانه در شغل را برای آنان فراهم آورند.

رامین رحمانی، علی ابرازه، فرزاد زندی، رقیه روحی، شیردل زندی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: : توجه به نیروی انسانی یکی از اصول اساسی برای افزایش بهره‌وری و کیفیت ارائۀ خدمات در بیمارستان‌هاست؛ بنابراین، مطالعۀ حاضر با هدف مقایسۀ میزان رضایت شغلی و استرس شغلی و ارتباط این دو مؤلفه در پرستاران و کارکنان اتاق عمل و هوش‌بَری انجام شد.
روش­ کار: این مطالعۀ توصیفی از نوع علّی‌مقایسه‌ای بود که آذر ‌۱۳۹۸ در بیمارستان‌های آموزشی زابل با شرکت ۱۷۵ نفر از پرستاران و کارکنان اتاق عمل و هوش‌بَری انجام شد. برای جمع‌آوری اطلاعات، پرسشنامۀ سه‌بخشی (اطلاعات جمعیت‌شناختی و رضایت شغلی و استرس شغلی) به‌کار رفت. ناگفته نماند اطلاعات با استفاده از نسخۀ ۲۰ نرم‌افزار SPSS، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون‌های T مستقل و تحلیل واریانس یک‌طرفه تجزیه‌و‌تحلیل شد.
یافته‌ها: در این مطالعه، مشخص شد پرستاران بیشترین رضایت شغلی و کارکنان هوش‌بَری و اتاق عمل کمترین رضایت شغلی را داشتند. همچنین، بیشترین و کمترین میزان استرس شغلی به‌ترتیب به کارکنان هوش‌بَری و پرستاران مربوط و تفاوت در هر دو مؤلفه در بین سه گروه معنادار بود. بررسی‌های بیشتر در این زمینه نشان داد که به‌طور‌کلی همبستگی منفی و معناداری بین رضایت شغلی و استرس شغلی وجود داشت.
نتیجه گیری: باتوجه‌به اینکه کارکنان هوش‌بَری درمقایسه‌با دو گروه دیگر وضعیت نامطلوب‌تری داشتند، توصیه می‌شود برنامه‌ریزی‌های کاری و مدیریتی در بیمارستان‌ها به‌تفکیک گروه‌های شغلی و برای هر گروه جداگانه مطالعاتی به‌منظور نیازسنجی انجام شود.

عزیزه پاشایی یوسف کندی، محمد حسنی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پرستاران به عنوان بزرگ­ ترین منبع نیروی انسانی، جایگاه ویژه‌­ای در امور درمانی دارند و عملکرد آنان به عنوان فعالیتی اثربخش، با مراقبت مستقیم بیمار تعریف می‌­شود، بنابراین بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد آن‌ها ضروری است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، واکاوی نقش مؤلفه­‌های روان‌شناختی مرتبط با کار در رابطه عوامل سازمانی مؤثر بر عملکرد شغلی پرستاران است.
روش کار: این تحقیق با توجه به نحوه گردآوری داده‌­ها تحقیق توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام پرستاران بیمارستان سیدالشهدا (ع) شهر ارومیه به تعداد ۲۶۵ نفر است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد ۱۵۵ نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه‌­گیری تصادفی طبقه‌­ای نسبتی انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد و پس ازمحاسبه روایی و پایایی ابزارها، تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای 22  SPSSو PLS 3 انجام گرفت.
یافته‌ها: نتیجه تحلیل داده‌ها نشان می­‌دهد ارزش­‌های سازمانی، رضایت از ارتباطات و رهبری فرهمند با مقادیر آماره تی بیشتر از ۱/۹۶ (P value<۰/۰۵) با میانجیگری عوامل روان‌شناختی بر عملکرد شغلی پرستاران تأثیر مثبت و معناداری دارند.
نتیجه‌گیری: ارزش‌ها، اهداف، رهبری و ارتباطات اموری هستند که فراتر از یک موقعیت خاص عمل کرده و باعث ایجاد حس رضایت و بهبود عملکرد می­‌شوند. مدیران با تبیین آشکار اهداف و ایجاد جو مناسب برای بیان دیدگاه‌ها، با مشارکت دادن در انجام امور حس تعهد و مالکیت و با برگزاری دوره‌های آموزشی، توانمندی و قابلیت پرستاران را افزایش داده و زمینه ارتقای عملکرد آنان را فراهم آورند.

محسن عارف نژاد، فریبرز فتحی چگنی، مصطفی امیدنژاد،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: شغل پرستاری اساساً دارای ماهیتی استرس‌زا می‌باشد. در این بین، شیوع ویروس همه‌گیر کرونا و انتشار سریع آن در سطح کشور باعث هجوم بیش از حد نرمال بیماران ناشی از این ویروس به بیمارستان‌ها و افزایش استرس کاری پرستاران شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر استرس ابتلا به کرونا بر فرسودگی شغلی پرستاران با نقش تعدیل‌گر سرمایه روان‌شناختی در بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد بود.
روش کار: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث جمع آوری داده‌ها از نوع تحقیقات توصیفی از شاخه مطالعات میدانی به شمار می‌آید که روش انجام آن به صورت پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش تعداد ۲۳۰ نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه‌ای به تعداد ۱۴۰ نفر به روش تصادفی طبقه‌ای از میان آن‌ها انتخاب گردید. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه‌ای که شامل سه بخش استرس ابتلا به کرونا، فرسودگی شغلی و سرمایه روان‌شناختی بود، استفاده ‌شده است. پایایی پرسشنامه‌، با استفاده از روش آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از روایی همگرا به تأیید رسید. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از مدل‌سازی معادلات ساختاری و نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۲ و PLS استفاده ‌شده است.
یافته‌ها: نتایج نشان‌دهنده این است که در سطح اطمینان ۹۵ درصد استرس ابتلا به کرونا اثر مثبت و معنی‌داری بر فرسودگی شغلی پرستاران دارد (۰/۶۸۱ =β ,P value<۰/۰۵) و سرمایه روان‌شناختی در رابطه استرس ابتلا به کرونا و فرسودگی شغلی پرستاران نقش تعدیل‌گر دارد (۰/۱۶۷- =β ,P value<۰/۰۵).
نتیجه گیری: با توجه به یافته‌ها می‌توان گفت که استرس ابتلا به کرونا نقش بارزی در افزایش فرسودگی شغلی پرستاران دارد و در این میان پرستاران با سرمایه روان‌شناختی قوی تر دچار فرسودگی شغلی کمتری نسبت به پرستاران با سرمایه روان‌شناختی ضعیف‌تر می‌شوند، لذا نیاز است تا با تقویت سرمایه روان‌شناختی در پرستاران، که یک مؤلفه آموزش‌پذیر می‌باشد و همچنین مجهز کردن پرستاران به بهترین تجهیزات، استرس ابتلا به کرونا را در آن‌ها کاهش داد.

محمد صادق قاسمی، احسان گروسی، ناصر دهقان، مریم کابلی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بار کاری بالا، چالشی بزرگ در میان کارکنان نظام سلامت به خصوص مدافعان خط اول درمان، کمک‌پرستاران می‌باشد که پیامدهای منفی بسیاری به دنبال خواهد داشت. هدف از این مطالعه، شناسایی و تعیین عوامل مؤثر بر بار کاری در کمک‌پرستاران یکی از بیمارستانهای تهران بود.
روش‌کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- کیفی با تجزیه و تحلیل محتوای هدایت‌شده با مشارکت ۱۳ نفر از کمک‌پرستاران به روش نمونه‌گیری هدفمند انجام شد. داده‌ها به روش مصاحبه‌ی نیمه‌ساختاریافته جمع‌آوری و در نرم‌افزار MAX QDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از مدل ابتکاری مهندسی برای ایمنی بیمار به عنوان چهارچوب از پیش تعیین‌شده استفاده شد.
یافته‌ها: تعداد ۲۳ مقوله‌ی اصلی و ۴۷۳ زیرمقوله در عوامل مؤثر بر بار کاری کمک‌پرستاران در نتایج تجزیه و تحلیل مستمر داده‌ها به دست آمد که در انتها به پنج دسته عوامل (سازمانی، فردی، وظیفهای، ابزار و تجهیزات، محیطی) تقسیمبندی شدند.

نتیجه‌گیری: بیشترین و کم‌ترین مقوله‌های به‌ دست ‌آمده به ترتیب در بعد سازمانی و بعد محیطی، مدل ابتکاری مهندسی برای ایمنی بیمار بود که نشانگر نقش بالای تأثیرگذاری روابط بین فردی در محیط کار و قوانین بیمارستانی بر روی بار کاری کمک‌پرستاران می‌باشد.

 
سید نجم الدین موسوی، فریبرز فتحی چگنی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: گسترش روزافزون ویروس کووید- ۱۹ به عنوان یک بیماری فراگیر و مراجعه‌ی بیش از حد بیماران، ناشی از این ویروس به بیمارستان‌‌ها منجر به پیامدهای منفی روانی در پرستاران به عنوان کسانی که در خط مقدم مبارزه با این ویروس هستند، شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ترس از کووید- ۱۹ بر بهزیستی روان‌شناختی پرستاران با نقش تعدیل‌گر تاب‌آوری در بیمارستان شهدای عشایر خرم‌‌آباد بود.
روش‌کار: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث جمع‌‌آوری داده‌ها از نوع تحقیقات توصیفی از شاخه‌ی مطالعات میدانی به شمار می‌‌آید که روش انجام آن به صورت پیمایشی بود. جامعه‌ی آماری پژوهش تعداد ۲۳۰ نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان شهدای عشایر خرم‌‌آباد بود که بر اساس جدول Krejcie & Morgan،‌ حجم نمونه‌ای به تعداد ۱۴۰ نفر به روش تصادفی طبقه‌ای از میان آن‌ها انتخاب گردید. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش‌نامه‌‌ای که شامل سه بخش ترس از کووید- ۱۹، بهزیستی روا‌ن‌شناختی و تاب‌آوری بود، استفاده ‌شده است. پایایی پرسش‌نامه‌ با استفاده از روش آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از روایی همگرا به تأیید رسید. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از مدل‌سازی معادلات ساختاری PLS استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان‌دهنده‌ی این است که در سطح اطمینان ۹۵ درصد، ترس از کووید- ۱۹، اثر منفی و معنی‌‌داری بر بهزیستی روان‌شناختی پرستاران داشته است (۰/۵۰۹- = β، ۰/۰۵ p value <) و تاب‌آوری در رابطه‌ی ترس از کووید- ۱۹ و بهزیستی روان‌شناختی پرستاران، نقش تعدیل‌گر دارد (۰/۲۲۵- = β، ۰/۰۵ p value <).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌‌ها می‌‌توان گفت که ترس از کووید- ۱۹، نقش بارزی در کاهش بهزیستی روان‌شناختی پرستاران داشت و در این میان پرستاران با تاب‌آوری بالاتر، کاهش بهزیستی روان‌شناختی کمتری نسبت به پرستاران با تاب‌‌آوری پایین‌‌تر داشتند.

داوود افشاری، مریم نوراللهی درآباد، نورالله کریمی، مریم سید طبیب،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده

اهداف: پرستاران به دلیل قرارگیری در خط مقدم درمان و مقابله با پاندمی کووید-۱۹ در معرض افزایش بارکار فکری می‌باشند. لذا مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی تأثیر پاندمی بر بار کار فکری پرستاران و تعیین فاکتورهای مؤثر بر آن انجام شد.
روش ‌‌‌کار: مطالعه‌ی توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۹ بر روی ۲۳۴ پرستار در دو گروه شاغل در بخش کرونا و غیر کرونا انجام شد. معیار ورود به مطالعه، عدم ابتلاء به مشکلات روان‌شناختی بود. داده‌ها از طریق پرسش‌نامه‌ی سلامت عمومی، شاخص بار کار فکری ناسا (NASA-TLX) و پرسش‌نامه دموگرافیک جمع‌آوری شد.
یافته‌ها: میانگین نمره‌ی کل شاخص بارکار فکری در گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا (۲/۵۱ ± ۷۰/۰۹) بیشتر از گروه پرستاران شاغل در بخش‌های غیر کرونا (۲/۰۲ ± ۶۶/۵۵) بود که این اختلاف معنی‌دار می‌باشد (۰/۰۱ = P). اختلاف معنی‌داری بین میانگین نمره‌ی نیاز ذهنی، نیاز فیزیکی، نیاز زمانی، سطح ناامیدی در دو گروه وجود داشت. در کلیه‌ی ابعاد، به جز بعد عملکرد، گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا میانگین امتیاز بالاتری داشتند. در مدل خطی پیشنهادی، ۱۶ درصد از کل تغییرات بارکار فکری وابسته به سن و سابقه‌ی کار بود. سابقه‌ی کار، بیشترین تأثیر را در پیش‌ بینی بار کار فکری داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه‌ی حاضر اهمیت توجه به بار کار فکری پرستاران و همچنین فاکتورهای فردی و شغلی مؤثر بر بار کار فکری را در شرایط پاندمی کووید-۱۹ نشان داد. بنابراین کنترل و مدیریت فاکتورهای مؤثر می‌تواند به کاهش بار کار فکری به ویژه در شرایط پاندمی بیماری‌ها کمک کند.

نیلوفر چینی‌ساز، مرضیه صادقیان، ‌امیر اکبری، مریم یزدی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

اهداف: حجم کاری زیاد، نوبت کاری، خطر ابتلا به بیماری و بار روانی ناشی از احتمال انتقال آن به دیگران می‌تواند موقعیت‌های چالش برانگیز و استرس‌زا را برای پرستاران ایجاد کند. در این مطالعه عملکرد شناختی پرستاران، قبل و بعد از کار در بخش‌های عفونی کووید-۱۹برای درک آثار بالقوه بررسی شد.
روش ‌‌‌کار: ۲۵۰ نفر از پرستاران بیمارستان‌های شهر اهواز، در سال ۱۴۰۰ که بیشتر از ۲ سال سابقه کار داشتند و تا به حال در بخش‌هایی که در تماس مستقیم با بیماران مبتلا به کووید-۱۹ باشند فعالیت نداشتند، وارد مطالعه شدند. از شرکت‌کنندگان خواسته شد که پرسش‌نامه ارزیابی توانایی‌های شناختی را قبل از شروع به فعالیت در بخش‌های کووید-۱۹ و پس از گذشت دو ماه از فعالیت خود دوباره تکمیل کنند. نتایج قبل و بعد از کار در بخش‌های کووید-۱۹ بیمارستان با استفاده از آزمون تی زوجی مقایسه شدند.
یافته‌ها: نمره توانایی شناختی پس از کار در سیستم مراقبت بهداشتی کووید-۱۹ به طور قابل توجهی کاهش یافت (اختلاف میانگین ± انحراف معیار: ۱۲/۰۰±۲۳/۹۲، ۰/۰۰۱p<). امتیاز همه خرده مقیاس‌های توانایی شناختی به جز شناخت اجتماعی (اختلاف میانگین ± انحراف معیار: ۲/۴۳±۳/۰۳، ۰/۰۰۱p<) نیز پس از کار در بخش‌های کووید-۱۹ کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: کار در بخش‌های عفونی کووید-۱۹ منجر به کاهش توانایی‌های شناختی پرستاران می‌شود. از آنجایی که ضعیف شدن توانایی‌های شناختی پرستاران نقش قابل توجهی برای کیفیت اقدام‌های مراقبتی از بیماران دارد، ضروری است اقدام‌های لازم برای بهبود شرایط کاری آن‌ها به منظور ارتقای توانمندی های‌شناختی در اولویت قرار گیرد.

داوود افشاری، شکیبا باباخانی فرشکار، مریم نوراللهی درآباد، مریم سیدطبیب،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

اهداف: رویدادهای نامطلوب که به خطاهای رخ‌داده در طول مراقبت‌های پرستاری تعریف می‌شوند، به یکی از جدی‌ترین تهدیدها برای ایمنی بیمار و کیفیت مراقبت در بیمارستان‌ها تبدیل شده‌اند. این مطالعه با هدف بررسی نقش عوامل مختلف بر رویدادهای نامطلوب میان پرستاران انجام شده است.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه‌ی تحلیلی اپیدمیولوژیک روی ۳۶۰ پرستار شاغل در بیمارستان‌های دولتی اهواز انجام شد. از پرسش‌نامه‌ی اطلاعات شخصی، چک‌لیست ثبت عوامل محیطی، پرسش‌نامه‌ی استاندارد فرهنگ ایمنی بیمار، پرسش‌نامه‌ی شخصیتی NEO، پرسش‌نامه‌ی روانی‌اجتماعی کپنهاگن درباره‌ی عوامل روانی‌اجتماعی محیط کار و چک‌لیست استاندارد رویدادهای نامطلوب استفاده شد. داده‌ها با استفاده از SPSS و SMART PLS تحلیل شدند.
یافته‌ها: شایع‌ترین رویدادهای گزارش‌شده مربوط به شکایات بیماران یا خانواده‌های آن‌ها بود، درحالی‌که عفونت‌های زخم جراحی کمتر گزارش شدند. افزون‌براین، ۳۱ نفر (6/8 درصد) بیش از ۲۰ گزارش حادثه را در ۱۲ ماه گذشته گزارش کردند. براساس مدل این مطالعه، صدای محیط بر فرهنگ ایمنی و رویدادهای نامطلوب تأثیرگذار است و عوامل روانی‌اجتماعی بر فرهنگ ایمنی اثر دارند، درحالی‌که فرهنگ ایمنی به‌تنهایی تأثیر معناداری بر بروز رویدادهای نامطلوب نداشت.
نتیجه‌گیری: به‌طورکلی شیوع رویدادهای نامطلوب بین پرستاران مورد مطالعه بالا بود. مواجهه با صدای محیط و عوامل روانی‌اجتماعی به‌طور قابل‌توجهی بر فرهنگ ایمنی تأثیر می‌گذارند. نتایج مطالعه‌ی حاضر می‌تواند برای بهبود وضعیت رویدادهای نامطلوب و فرهنگ ایمنی بیمار مفید باشد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb