36 نتیجه برای بار
محمد صادق قاسمی، احسان گروسی، ناصر دهقان، مریم کابلی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بار کاری بالا، چالشی بزرگ در میان کارکنان نظام سلامت به خصوص مدافعان خط اول درمان، کمکپرستاران میباشد که پیامدهای منفی بسیاری به دنبال خواهد داشت. هدف از این مطالعه، شناسایی و تعیین عوامل مؤثر بر بار کاری در کمکپرستاران یکی از بیمارستانهای تهران بود.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- کیفی با تجزیه و تحلیل محتوای هدایتشده با مشارکت ۱۳ نفر از کمکپرستاران به روش نمونهگیری هدفمند انجام شد. دادهها به روش مصاحبهی نیمهساختاریافته جمعآوری و در نرمافزار MAX QDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از مدل ابتکاری مهندسی برای ایمنی بیمار به عنوان چهارچوب از پیش تعیینشده استفاده شد.
یافتهها: تعداد ۲۳ مقولهی اصلی و ۴۷۳ زیرمقوله در عوامل مؤثر بر بار کاری کمکپرستاران در نتایج تجزیه و تحلیل مستمر دادهها به دست آمد که در انتها به پنج دسته عوامل (سازمانی، فردی، وظیفهای، ابزار و تجهیزات، محیطی) تقسیمبندی شدند.
نتیجهگیری: بیشترین و کمترین مقولههای به دست آمده به ترتیب در بعد سازمانی و بعد محیطی، مدل ابتکاری مهندسی برای ایمنی بیمار بود که نشانگر نقش بالای تأثیرگذاری روابط بین فردی در محیط کار و قوانین بیمارستانی بر روی بار کاری کمکپرستاران میباشد.
داوود افشاری، مریم نوراللهی درآباد، نورالله کریمی، مریم سید طبیب،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده
اهداف: پرستاران به دلیل قرارگیری در خط مقدم درمان و مقابله با پاندمی کووید-۱۹ در معرض افزایش بارکار فکری میباشند. لذا مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر پاندمی بر بار کار فکری پرستاران و تعیین فاکتورهای مؤثر بر آن انجام شد.
روش کار: مطالعهی توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۹ بر روی ۲۳۴ پرستار در دو گروه شاغل در بخش کرونا و غیر کرونا انجام شد. معیار ورود به مطالعه، عدم ابتلاء به مشکلات روانشناختی بود. دادهها از طریق پرسشنامهی سلامت عمومی، شاخص بار کار فکری ناسا (NASA-TLX) و پرسشنامه دموگرافیک جمعآوری شد.
یافتهها: میانگین نمرهی کل شاخص بارکار فکری در گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا (۲/۵۱ ± ۷۰/۰۹) بیشتر از گروه پرستاران شاغل در بخشهای غیر کرونا (۲/۰۲ ± ۶۶/۵۵) بود که این اختلاف معنیدار میباشد (۰/۰۱ = P). اختلاف معنیداری بین میانگین نمرهی نیاز ذهنی، نیاز فیزیکی، نیاز زمانی، سطح ناامیدی در دو گروه وجود داشت. در کلیهی ابعاد، به جز بعد عملکرد، گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا میانگین امتیاز بالاتری داشتند. در مدل خطی پیشنهادی، ۱۶ درصد از کل تغییرات بارکار فکری وابسته به سن و سابقهی کار بود. سابقهی کار، بیشترین تأثیر را در پیش بینی بار کار فکری داشت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر اهمیت توجه به بار کار فکری پرستاران و همچنین فاکتورهای فردی و شغلی مؤثر بر بار کار فکری را در شرایط پاندمی کووید-۱۹ نشان داد. بنابراین کنترل و مدیریت فاکتورهای مؤثر میتواند به کاهش بار کار فکری به ویژه در شرایط پاندمی بیماریها کمک کند.
غلامعباس شیرالی، عباس محمدی، عاطفه الیاسی گماری،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: پارامترهای روانشناختی از جمله مهمترین مؤلفهها در تعیین کارآیی شغلی کارکنان در محیطهای کاری بوده و میتواند به شدت تحت تأثیر بیماریهای همهگیر مانند کووید-۱۹ قرار گیرد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر همهگیری کووید-۱۹ بر بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی کادر درمان در ایران انجام شد.
روش کار: این مطالعهی مورد- شاهدی، در بین پرسنل کادر بهداشت و درمان دو بیمارستان در استان تهران در سال ۱۴۰۰ انجام پذیرفت. کلیهی کارکنان شاغل در دو بیمارستان به روش سرشماری، وارد مطالعه شدند. تعداد کل افراد مورد مطالعه، ۴۱۲ نفر بود. برای بررسی بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی به ترتیب از پرسشنامههای بار کاری ذهنی NASA-TLX و پرسشنامهی فرسودگی شغلی ماسلاچ (Maslach Burnout Inventory) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای Independent t-test و Chi-square تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین سن، سابقهی کار، ساعت کار روزانه و شاخص تودهی بدنی کارکنان مورد مطالعه به ترتیب ۱۱/۴۸ ± ۳۶/۷۰ سال، ۷/۱۳ ± ۱۲/۵۳ سال، ۳/۱۳ ± ۹/۶۴ ساعت و ۴/۷۳ ± ۲۳/۸۹ کیلوگرم بر متر مربع بود. تفاوت معنیداری بین دو گروه مورد و شاهد در مقادیر بار کاری ذهنی (۰/۰۱۱ = P) و فرسودگی شغلی (۰/۰۰۱ = P)، وجود داشت.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از مطالعهی حاضر نشان داد که شیوع کووید-۱۹ میتواند مقادیر متغیرهای بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی پرسنل بهداشت و درمان را در محیطهای درمانی افزایش دهد. بنابراین، انجام اقدامات کنترلی و مداخلات روانشناختی به منظور بهبود سلامت روانی و جسمانی پرسنل و کادر بهداشت و درمان در طی همهگیری کووید-۱۹ کاملاً ضروری است.
رشید حیدری مقدم، علیرضا مرتضیپور، خدیجه نجفی قبادی، حمید سعیدنیا، سعیده مسافرچی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: اهمیت شغل جراحی و میزان بار کار بالای آن بر کسی پوشیده نیست. تاکنون مطالعات مختلفی با ابزار ناسا-تیالایکس و دیگر ابزارهای رایج برای اندازه گیری بار کاری جراحان استفاده شده است. مطالعه حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین بارکارذهنی جراحان با بهرهوری آنها از طریق اعتباریابی ابزار تخصصی این شغل در فرهنگ ایرانی میباشد.
روش کار: پس از بررسی روایی و پایایی ابزارهای "SURG-TLX" و بهره وری، از آنها در میان ۶۰ جراح برای بررسی ارتباط بارکاری با بهرهوری آنها (ابزار WHO-HPQ) استفاده گردید. از شاخصهای روایی محتوا، ضریب آلفا کرونباخ و ضریب همبستگی اسپیرمن برای تحلیل نتایج استفاده گردید.
یافتهها: هر دو ابزار در فرهنگ ایرانی دارای روایی و پایایی مطلوب بودند. نتایج ارتباط زیرمقیاسهای بارکارذهنی با ابعاد مختلف بهرهوری نشان داد که بین بعضی از ابعاد بار کارذهنی شامل نیازهای ذهنی (ضریب همبستگی ۰/۶۵- و سطح معناداری ۰/۰۲)، نیازهای فیزیکی (ضریب همبستگی ۰/۵۴- و سطح معناداری ۰/۰۴) و نیازهای زمانی (ضریب همبستگی ۰/۴۴- و سطح معناداری ۰/۰۲) با نمره کلی بهرهوری ارتباط معکوس و معنادار وجود داشت. علیرغم ارتباط معکوس بقیه ابعاد بار کار ذهنی با نمره کلی بهرهوری در جراحان، این ارتباط معنادار نبود. نتایج حاکی از ارتباط معکوس و معناداری بین بعضی از زیر مقیاسهای بارکارذهنی و بعضی از زیر مقیاسهای بهرهوری بود.
نتیجهگیری: علاوه بر امکان استفاده از این ابزارها در مطالعات آتی کشور ایران، با توجه به ارتباط مستقیم بارکاری و بهرهوری در جراحان، میتوان تدابیری برای حفظ بار کاری در سطح استاندارد و پیشگیری از کاهش بهره وری آنان اندیشید.
مریم افشاری، مهدی کنکاوری، فاروق محمدیان، شهناز مالکی، فریده کاظمی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: حوادث ترافیکی از علتهای مهم مرگومیر در زنان باردار است. یکی از موارد سرمایهگذاری برای سلامت مادران و نوزادان مداخلات هدفمند بهمنظور افزایش ایمنی مادران برای پیشگیری از حوادث ترافیکی است؛ لذا، مطالعهی حاضر با هدف شناسایی و دسته بندی انواع مداخلات ایمنی بهمنظور کاهش حوادث ترافیکی در زنان باردار انجام شد.
روش کار: مطالعه از نوع بررسی نظاممند بود. مقالات مداخله ای از پایگاه های فارسی شامل Magiran، Iran Medex و SID و پایگاه های اطلاعات علمی انگلیسی شامل PubMed، Cochrane،Sciencedirect ،Embase ، Science of Web و Scopus جستوجو شد. تمام مقالات شناساییشده را با استفاده از نرمافزار Endnote، یک نفر جمع آوری کرد. سپس، متن کامل مقالات را دو محقق بهصورت مستقل، بررسی کردند و مقالات منطبق با معیارهای ورود مشخص شدند. با استفاده از بررسی forward citation وbackward citation ، مقالات دیگری به مجموعه مقالات قبلی اضافه شد. برای ارزیابی کیفیت مطالعات از ابزار EPHPP استفاده شد.
یافتهها: جستوجوی اولیه به یافتن ۵۳۲۹ چکیدهی مقاله منجر شد. در نهایت، ۲ مطالعهی مداخله ای برای ارزیابی، به این مطالعه وارد شدند. رویکرد مداخلهای بهکار رفته در یک مطالعه آموزشی/رفتاری و در دیگری مهندسی/تکنولوژی بود. هر دو مطالعه گزارش کردند که بهطور معناداری، در پیامدهای مدنظر که بستن کمربند ایمنی در زنان باردار بود، تغییرات معنیدار ایجاد کرده اند. یک مطالعه در کیفیتسنجی دارای کیفیت ضعیف و دیگری دارای کیفیت متوسط بود.
نتیجهگیری: مداخلات ایمنی در زمینهی کاهش حوادث ترافیکی در زنان باردار در کل دنیا بسیار کمکار شده بود. با توجه به اهمیت سلامت مادران باردار، پیشنهاد میشود در حوزهی مداخلات ایمنی بهمنظور کاهش حوادث ترافیکی در این زنان، مطالعات بیشتری صورت گیرد.
علیرضا سلطانیان،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: برای انتخاب مبدأ امتیازدهی در مقیاس لیکرت در ابزار پرسشنامهای، توافق یکسانی وجود ندارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تبدیل مبدأ امتیازدهی بر شاخصهای گرایش به مرکز، پراکندگی و آزمون آماری تی مستقل اجرا شد.
روش کار: در پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی تأثیر تبدیل مبدأ امتیازدهی بهصورت استنباطی، با ذکر یک مثال، به مقایسهی نتایج تبدیل مبدأ پرداخته شد. در این پژوهش، مقیاس لیکرت چهارردهای با مبدأ امتیازدهی صفر و یک در نظر گرفته شد. همچنین، فرض شد که فاصلهی بین ردههای مقیاس لیکرت برابرند. از آزمون تی مستقل برای مقایسهی میانگین امتیازها در دو گروه استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تبدیل مبدأ امتیازدهی از یک به صفر در مقیاس لیکرت، تنها به تفاوت در مقدار شاخصهای گرایش به مرکز منجر میشود؛ درحالیکه شاخصهای پراکندگی و آماره و نتیجهی آزمون آماری در هر دو شیوهی امتیازدهی، تفاوتی نخواهند داشت.
نتیجهگیری: درصورتیکه توزیع مجموع امتیازها در پرسشنامهای نرمال باشد، تغییر مبدأ امتیازدهی از یک به صفر تأثیری بر نتیجه در آزمون تی مستقل و انحراف معیار ندارد و تنها شاخصهای گرایش به مرکز در دو نظام امتیازدهی متفاوت خواهند بود.
علی سلمانینژاد، مریم حسنی، سحر رضایان،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: بار روانی مانند حجم کاری، نهتنها عملکرد کاری را مختل میکند، بلکه میتواند اثر مستقیمی بر ایمنی کارکنان از طریق حوادث داشته باشد. علیرغم این مسئله، تلاشهای زیادی برای توسعهی ابزارهای ارزیابی بهمنظور سنجش بار روانی مرتبط با ایمنی و سلامت کاری کارکنان صورت نگرفته است؛ لذا، پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی مقیاس بار روانی کارگران کیم و همکاران (۲۰۱۸) از منظر ایمنی و بهداشت شغلی طراحی شد.
روش کار: جامعهی آماری پژوهش عبارت است از تمام کارگران شرکت البرز شرقی شهر شاهرود. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، ۳۴۹ نفر از کارگران در پژوهش شرکت کردند. در پژوهش حاضر، از مقیاس بار روانی کیم و همکاران (۲۰۱۸)، مقیاس روانیاجتماعی کپنهاگ (COPSOQ) و مقیاس استرس شغلی (HSE) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عامل تأییدی و با استفاده از از نرمافزار آماری ۲۲-SPSS و لیزرل نسخهی ۸/۵ تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که تمام مؤلفههای بار روانی کارگران از منظر ایمنی و بهداشت شغلی با نمرهی کلی این مقیاس و با مقیاس روانیاجتماعی و مقیاس استرس شغلی رابطهی مثبت و معنیداری دارد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشاندهندهی برازش خوب مدل در تعیین عاملها بهشکل اولیهی بیانشده توسط کیم و همکاران (۲۰۱۸) بود. برای تعیین پایایی مقیاس نیز مقدار ضریب همبستگی پیرسون در مراحل آزمون و بازآزمون، ۰/۸۲ به دست آمد. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که ۲۶/۱ درصد از کارگران بار روانی کم، ۴۹/۶ درصد از کارگران بار روانی در حد متوسط و ۲۴/۴ درصد بار روانی شدید را تجربه میکنند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مقیاس بار روانی کارگران مقیاسی روا و پایاست و میتواند برای ارزیابی وضعیت بار روانی کارگران در مطالعات پژوهشی و مداخلهای، به کار رود.
عاطفه الیاسی گماری، بهزاد فولادی، سعید قنبری، عباس محمدی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتیعضلانی (MSDs) از جمله مشکلات شایع و مهم بهداشتیاجتماعی در جوامع صنعتی هستند که باعث کاهش بهره وری، افزایش هزینه های درمانی و کاهش کیفیت زندگی کارگران می شوند. مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر حجم کار، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت جسمانی بر اختلالات اسکلتیعضلانی کارگران صنعت فولاد انجام شد.
روش کار: مطالعهی حاضر از نوع توصیفیتحلیلی بود که در جمعیت ۵۴۰ نفری کارگران شاغل در صنعت فولاد شهرستان دزفول انجام شد. بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده، ۴۰۰ نفر بهعنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامهی اطلاعات دموگرافیک افراد، پرسشنامهی اختلالات اسکلتیعضلانی کرنل (CMDQ)، خستگی شغلی سوفی (SOFI)، کیفیت خواب پیتسبورگ (PSQI) و شاخص بار کاری NASA-TLX بود و همچنین، برای ارزیابی وضعیت بدنی افراد از روش ربا (REBA) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از شاخصهای آمار توصیفی و برای بررسی روابط بین متغیرهای مشاهدهشده و پنهان، از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. دادهها در سطح معنیداری ۰/۰۵ و در نرمافزار SPSS نسخهی ۲۵ آنالیز شدند.
یافتهها: با توجه به سنجش شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی، کمردرد با میانگین و انحراف معیار ۲۵/۴۴±۵۲/۳۹ در رتبهی اول و زانودرد با میانگین و انحراف معیار ۲۶/۴۵±۴۶/۴۳ در رتبهی دوم بودند که نشاندهندهی شیوع بالای این اختلالات در میان کارگران صنعت فولاد است. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی با اختلالات اسکلتیعضلانی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). با توجه به شاخص RMSEA کمتر از ۰/۱، مدل پیشنهادی در این مطالعه از برازش مناسب برخوردار بود و نقش متغیرهای بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی را در ایجاد اختلالات اسکلتیعضلانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم، بهخوبی نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که بهبود وضعیت ارگونومی محل کار، کاهش بار کاری، خستگی و بهبود کیفیت خواب میتواند احتمال بروز اختلالات اسکلتیعضلانی را در کارگران کاهش دهد.
یوسف قنبری، فرزانه گندمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتیعضلانی و دردهای ناشی از بروز آنها یکی از عوامل مهم و شایع آسیبهای شغلی به شمار میرود؛ بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرگذاری تمرینات با هدف اصلاح سندرم متقاطع فوقانی آنلاین و بازآموزی وضعیت صحیح بدن بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و پوسچر دندانپزشکان شهرستان شهرکرد است.
روش کار: تعداد ۳۳ دندانپزشک بهعنوان نمونهی آماری و به شکل دردسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی، در گروههای کنترل (۱۱=n)، تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول NASM(۱۱=n) و تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی (۱۱=n) قرار گرفتند. قبل از اعمال مداخلات و پس از اتمام دورهی مداخلات، پیامدهای مطالعه بررسی شدند. گروههای تجربی به مدت شش هفته تحت مداخلات مطالعه قرار گرفتند و گروه کنترل طی این مدت، فعالیت روزمرهی خود را انجام دادند. درد بهعنوان پیامد اولیه و ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی بهعنوان پیامدهای ثانویه بررسی شدند. برای مقایسههای درونگروهی، از آزمون paired sample t-test و برای مقایسههای بینگروهی، از one-way analysis of variance استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که هر دو مداخلهی تمرینی اثر مثبتی بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی دندانپزشکان داشت (۰/۰۵>P)؛ بااینحال، یافتههای حاصل از تستهای تعقیبی نشان داد که تمرینات مبتنی بر اصلاح سندرم متقاطع فوقانی اثر چشمگیرتری نسبت به تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی داشته است (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: استفاده از تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول NASM بهصورت آنلاین و بازآموزی وضعیت بدنی توانست در کاهش درد و ناتوانی و بهبود عملکرد دندانپزشکان اثرهای مطلوبی بر جای بگذارد.
زهرا رفعت، حمیدرضا مختاری نیا، محسن واحدی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده
اهداف: تغییرات بار کار ذهنی با عملکرد و میزان خستگی، استرس، خطای انسانی و نارضایتی شغلی ارتباط دارد. پرسشنامهها ابزارهایی ساده، دردسترس و معتبر برای سنجش بار کار ذهنی هستند؛ لذا، هدف این مطالعه ترجمه، انطباق فرهنگی و بررسی خصوصیات روانسنجی پرسشنامهی بار کاری ذهنی کارمن-کیو است.
روش کار: در این مطالعه، تعداد ۲۹۶ نفر (۱۰۰ نفر خانم و ۱۹۶ نفر آقا) با میانگین سنی ۳۸/۹۵ و انحراف معیار ۷/۶۱ سال از شاغلان در بخشهای صنعتی و اداری در چندین مرکز در شهرستان ساوه شرکت کردند. فرایند ترجمه و انطباق فرهنگی مطابق با گایدلاینهای مرتبط انجام شد و دارای مراحل ترجمهی رو به جلو و عقب، سنتز کردن و تهیهی نسخهی نهایی، انجام پایلوت و سپس، تأیید نهایی نسخهی فارسی بود. ویژگیهای روانسنجی شامل روایی صوری (سادگی و خوانایی)، روایی محتوا (از طریق شاخص روایی محتوا)، روایی همگرا (از طریق همبستگی با پرسشنامهی ناسا-تیالایکس) و همسانی درونی (با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ) بود.
یافتهها: ترجمه، انطباق فرهنگی و روایی صوری طبق گایدلاینهای مطرحشده انجام شد و اصلاحات مختصری در پرسشنامه صورت گرفت. مقادیر شاخص روایی محتوا برای هریک از گویهها و کل آن (۰/۹۱۴) قابل قبول بود. مقدار آلفای کرونباخ برای کل آیتمها (۰/۹۱) و برای هر زیرمقیاس (بالاتر از ۰/۸) قابل قبول بود. ضریب همبستگی پیرسون رابطهای متوسط تا خوب را بین مقیاسهای کارمن-کیو و ناسا-تیالایکس نشان داد.
نتیجهگیری: نسخهی فارسی پرسشنامهی کارمن-کیو ابزاری معتبر (روا) و تکرارپذیر (پایا) برای ارزیابی بار کار ذهنی در جامعهی ایرانی است.
حانیه عبدی، سید ابوالفضل ذاکریان، کمال اعظم، پیام خانلری بانیارانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده
اهداف: از جمله نگرانی های مهم جوامع امروزی حوادث جاده ای، خسارات و تلفات مربوط به آن است. بار کاری ذهنی یکی از عوامل اصلی انسانی است که خود میتواند سبب بروز عوامل دیگری نظیر استرس و خشم شود. مطالعهی حاضر با هدف بررسی بار کاری ذهنی و میزان تأثیر آن در تغییر مؤلفه های خلقیات رانندگان انجام شده است.
روش کار: تعداد ۸۸ رانندهی تاکسی گردشی شهر قزوین برای بررسی مؤلفه های مدنظر در این مطالعه شرکت کردند. از پرسشنامهی بار کاری ذهنی دالی برای ارزیابی بار کاری ذهنی و از پرسشنامهی پومز برای سنجش مؤلفه های خلقیات رانندگان استفاده شد. بر اساس سناریو طراحی شدهی رانندگی در مسیرهای پرترافیک، متغیرهای مدنظر ارزیابی شدند و به منظور بررسی ارتباط میان آنها، از آزمون t زوجی و آنالیز همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخهی ۲۴ استفاده شد.
یافتهها: میانگین سابقهی کار و سن رانندگان برابر با ۴۶/۶۰ و ۱۳/۴۷ سال با انحراف معیار ۱۰/۱۲ و ۹/۳۹ سال بـود. یافتههای بـهدستآمده نشان داد کـه با رانندگی در مسیرهـای پرترافیک، بر میزان میانگین بار کاری ذهنی رانندگان به مراتب افزوده شده و این افزایش معنادار است (۰/۰۰۱>P). با افزایش بار کاری ذهنی رانندگان، از برخی مؤلفه های خلقیات که جنبهی مثبتی دارند (مانند شادکامی و سرزندگی) ((۰/۱۵۷=P) (۰/۱۴۳- =r)، (۰/۰۵۰=P) (۰/۶۴۶- =r)) کاسته و بر مؤلفهی خلقی افسردگی رانندگان افزوده شده است (*۰/۲۴۸ =P) (۰/۰۲۰=r).
نتیجهگیری: بـر اساس یافتههـای حـاصل از مطالعه، با تداوم فعالیت رانندگی، بر میزان بار کاری ذهنی رانندگان افزوده شده است، ولی ارتباطی مبنی بر تأثیر این مؤلفه بر مؤلفه های خلقیات مشاهده نشد.
عباس محمدی، بهزاد فولادی دهقی، فاطمه اسدیان، سعید قنبری،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده
اهداف: کارگران قسمت بار در فرودگاه اهواز بهدلیل جابهجایی چمدانهای مسافری در معرض اختلالات اسکلتیعضلانی قرار دارند. به همین دلیل، حمل بار توسط آنها و پوسچرهای آنان هنگام حمل بار در این پژوهش بررسی شد.
روش کار: این مطالعهی توصیفیتحلیلی به روش سرشماری، دربارهی ۲۱ نفر از کارگران واحد بار در فرودگاه اهواز انجام شد. برای ارزیابی وضعیت ارگونومی حمل دستی بار از روشهای آنالیز وظیفه (HTA)، ارزیابی پوسچر (QEC) و ارزیابی حمل دستی بار به روش MAC استفاده شد. ابزار مورد استفاده شامل مشاهده، عکسبرداری و پرسشنامهی CMQD بود. برای محاسبات آماری ازSPSS۱۶ و برای بررسی متغیرها از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
یافتهها: هر کارگر در فرودگاه اهواز بهطور متوسط، ۴۰۰ چمدان را در هر شیفت کاری جابهجا میکند. با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، بین اختلالات اسکلتیعضلانی و متغیرهای سابقه، قد و BMI بهترتیب، ارتباط معناداری به میزان ۰/۰۰۲، ۰/۰۰۵ و ۰/۰۰۳ یافت شد و با استفاده از روش QEC، پوسچرهای نامطلوبتر با امتیاز عددی بین ۵۰ تا ۷۰ مربوط به وضعیت ایستاده در ایستگاه غلتک و پوسچر بدنی نشسته در انبار هواپیما بود و ناراحتیهای مربوط به اندامهای شانه، بازو و کمر بهترتیب، با فراوانی ۶۱/۶ درصد، ۶۵ درصد و ۶۲ درصد پس از بررسی پرسشنامهی CMQD، به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از روشهای MAC و QEC در حمل و بلند کردن بار بهصورت مشابه، در نیاز به ضرورت تغییر در آیندهای نزدیک در روند جابهجایی چمدانها، با هم توافق نظر داشتند. همچنین، کاهش ساعت کاری و تطابق افراد با وظایف موجود میتواند در کاهش شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی تأثیرگذار باشد.
سعید ایلبیگی، معصومه العقابی، محمد یوسفی، محمدحامد حسینی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: طراحی وظایف حمل با یک دست براساس یافتههای بیومکانیکی تأثیر بسزایی در پیشگیری از آسیبهای اسکلتیعضلانی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سینرژی عضلانی اندامهای تنه و لگن در حمل بار دستی با وزنهای متفاوت در جوانان سالم انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه تجربی، ۲۰ داوطلب مرد عمل راه رفتن بدون بار، وزنهای مختلف ۵% و ۱۰% و ۱۵% وزن خودش حمل بار دستی یکطرفه را انجام دادند. فعالیت الکتریکی عضلات تنه و لگن در حین حمل بار با وزنهای مختلف با استفاده از دستگاه الکترومیوگرافی (Biovision) ثبت شد. برای ارزیابی تفاوت بین شرایط مختلف حمل بار، از آزمون اندازهگیریها مکرر در سطح معناداری P≤۰.۰۵ استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (اندازه سینرژی) در تمامی پُروتُکلهای راه رفتن شامل ۵% و ۱۰% وزن بدن و ۵% و ۱۵% وزن بدن و بین ۱۵% و ۱۰% اختلاف معناداری وجود دارد (۰۵P≤). درحالیکه در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (جهت سینرژی) در ۵% وزن بدن و ۱۰% وزن بدن اختلاف معنیداری دیده شد، این تفاوت در حمل بار دستی با ۵% وزن بدن و ۱۵% وزن بدن و همچنین بین سینرژی ۱۵% و ۱۰% دیده نشد (۰/۰۵P≥).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که تفاوت سینرژی عضلانی ازنظرِ اندازه در حمل بار دستی یکطرفه میتواند با افزایش بار، تنش بیشتری در عضلات کمر و لگن ایجاد کند، اما جهت یا زاویه نسبت به حالت بدون بار تغییری نمیکند.
روحاله فلاح مدواری، ریحانه سفیدکار، رضا رئیسی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: بارِ کاری ذهنی و خستگی مزمن در محیط کار چالشهایی هستند که بر توانمندی و سلامت کارکنان تأثیر میگذارند. هدف این پژوهش بررسی همبستگی بین خُردهمقیاسهای بارِ کاری ذهنی و ابعاد مختلف فیزیکی و ذهنی خستگی مزمن در صنایع کوچک و مشاغل مرتبط است.
روش کار: این مطالعه توصیفیتحلیلی مقطعی در شاغلان صنایع کوچک اقلید با حجم نمونه ۲۴۷ نفر انجام شد. دادهها با استفاده از سه پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک، NASA-TLX و Chalder fatigue scale جمعآوری شدند. برای تحلیل دادهها از آزمون همبستگی اسپیرمن و نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که اختلاف معناداری بین فراوانی سطوح وضعیت تاهل، رده های سنی و سابقه کار در مشاغل مختلف وجود دارد، ولی بین سطح تحصیلات این اختلافات معنادار نیست. بیشترین میانگین نمره خُردهمقیاسهای بارِ کاری ذهنی مربوط به خُردهمقیاس نیاز فیزیکی و کمترین آن به خُردهمقیاس سرخوردگی اختصاص داشت. اختلاف معناداری بین نمرات خُردهمقیاسهای بارِ کاری ذهنی در ردههای شغلی مختلف مشاهده شد، اما نمرات ابعاد خستگی فیزیکی و ذهنی در انواع شغلها تفاوت معناداری نداشت. تمامی خُردهمقیاسهای بارِ کاری ذهنی بهجز عملکرد، ارتباط مستقیمی با ابعاد خستگی فیزیکی و ذهنی داشتند، درحالیکه خُردهمقیاس عملکرد ارتباط معکوس نشان داد.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش بر اهمیت درک دقیقتر ارتباط بین بارِ کاری ذهنی و خستگی در محیطهای کاری تأکید دارند و میتوانند به بهبود شرایط کاری و کیفیت زندگی شاغلان در صنایع کوچک کمک کنند.
شیوا محمدجانی کومله، محمد امین رشیدی، عظیم اکبری،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: کارمندان بخش اداری بهدلیل سروکار داشتن طولانیمدت با رایانه اغلب در معرض ابتلا به اختلالات اسکلتیعضلانی قرار دارند. همچنین بهدلیل سروکار داشتن روزانه با اربابرجوع دارای بارِ کاری ذهنی بالا و استرس شغلی هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی، بارِ کاری ذهنی، سلامت عمومی و استرس شغلی کارمندان اداری به جهت ارتقای شرایط کاری آنان است.
روش کار: مطالعه از نوع مقطعی توصیفیتحلیلی است که در بین کارمندان اداری یک شرکت مهندسی در سال ۱۴۰۰ انجام شد و در نهایت ۱۱۹ نفر در مطالعه به روش سرشماری شرکت کردند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و چکلیستهای ROSA، کرنل، NASA-TLX، GHQ و استرس شغلی HSE-UK استفاده شد و تجزیهوتحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS، آمار توصیفی و آزمونهای تی تست مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه انجام گرفت.
یافتهها: براساس ارزیابی پوسچر با روش ROSA، میانگین نمره نهایی ROSA برابر با ۱/۰۳±۴/۳۳ به دست آمد. بررسی بارِ کاری ذهنی با شاخص NASA-TLX نشان داد که ۷۸% کارکنان دارای بارِ کاری ذهنی بالا هستند. طبق پرسشنامه GHQ، میانگین نمره نهایی سلامت عمومی نیز ۱۱/۷۳±۲۴/۴ است. همچنین، براساس پرسشنامه استرس شغلی HSE-UK، بیش از ۸۰% (۱۰۳ نفر) کارکنان دارای استرس شدید و ۱۲% (۱۵ نفر) در وضعیت استرس بحرانی بودند. ارتباط معناداری بین استرس شغلی با شاخص توده بدنی و سن مشاهده شد (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: اقدامات مداخلهای و کنترلی درجهت بهبود وضعیت اختلالات اسکلتیعضلانی، بارِ کاری، سلامت عمومی و استرس شغلی امری لازم به نظر میرسد.
مجید شهبازی، جواد صرافزاده، سعید اخلاقی، حسین نگهبان،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: یکی از مباحث مطرح در بیماران کمردرد کنترل تعادل است. باوجودِ مطالعاتی که تاکنون انجام شده است، مکانیسم کنترل تعادل در بیماران کمردرد، بهخصوص در شرایط بارگذاری در ارتفاعهای مختلف، هنوز شناخته نشده است. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ارتفاع بر تعادل در حین بارگذاری انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، ۵۴ بیمار کمردرد و ۲۰ فرد سالم مرد شرکت داشتند. ارزیابی کنترل تعادل با صفحه نیرو انجام شد. بیماران پایین گذاشتن بار از بالای سر تا سطح کمر و از سطح کمر تا زمین را بهصورت تصادفی انجام دادند. میزان بار حدود ۱۰ درصد وزن شرکتکنندگان بود. سطح معنی داری ۵ درصد در نظرگرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در مقایسه بینگروهی در حین گذاشتن بار از بالای سر تا سطح کمر و از سطح کمر تا سطح زمین متغیّرهای سرعت در جهت داخلیخارجی و قدامیخلفی و کلی و جابهجایی مرکز فشار درجهت قدامیخلفی اختلاف معنیداری وجود دارد (P<۰/۰۵). نتایج مقایسه درونگروهی متغیّرها در افراد سالم و بیماران کمردرد نشان داد تمام متغیّرها، بهجز سرعت درجهت قدامیخلفی در افراد سالم اختلاف معنیداری دارند (P<۰/۰۵). در حین گذاشتن بار در سطح پایین، هر دو گروه افزایش نوسان داشتند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که هر گروه از فراد سالم و کمردرد در حین بارگذاری در ارتفاع پایینتر، درحالیکه کمر خم شده باشد، تعادل کمتری را نشان میدهند که به نظر میرسد در نظر گرفتن این یافتهها جهت توانبخشی، تعیین شرایط شغلی و پیشگیری از حوادث درحین کار میتواند کمککننده باشد.