324 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
مهتاب عزیزی، محسن علیآبادی، رستم گلمحمدی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر استفاده از لامپهای فلورسنت فشرده در سطح
کشور با هدف بهینهسازی مصرف انرژی افزایش یافته است. با توجه به اهمیت اثرات
بهداشتی منابع روشنایی، هدف پژوهش حاضر بررسی شدت میدانهای الکترومغناطیسی
انتشار یافته از لامپهای فلورسنت فشرده متداول هست.
مواد و روش ها: در این مطالعه 54
حباب لامپ فلورسنت فشرده از لامپهای تولید شرکتهای داخلی و خارجی مورد بررسی
قرار گرفت. شدت میدانهای الکترومغناطیسی در دو محدوده فرکانسی خیلی پایین و فوقالعاده
پایین به ترتیب با استفاده از دستگاههای مدل HI 3603 و HI 3604 شرکت Holaday اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: شدت میدان الکتریکی و
مغناطیسی انتشار یافته از لامپها با افزایش فاصله از منبع کاهش یافت. در نقطه
مرجع (25 سانتیمتری)، شدت مؤثر میدان الکتریکی در محدوده فرکانسی خیلی پایین و فوقالعاده
پایین به ترتیب 25/2 و 39/15 ولت بر متر و شدت میدان مغناطیسی به ترتیب 47/0 و
41/9 میلیآمپر بر متر تعیین گردید که کلیه مقادیر پایینتر از حدود مجاز کشوری
بود. همچنین شدت مؤثر میدان الکتریکی و مغناطیسی برحسب شرکت سازنده اختلاف
معناداری داشت (05/0P
<) شدت میدان الکتریکی و مغناطیسی انتشار یافته از لامپها با افزایش فاصله از
منبع کاهش یافت.
نتیجهگیری: علیرغم پایین بودن
شدت میدانهای الکترومغناطیسی لامپها از حدود مجاز، با توجه به عدم دستیابی به شواهد قطعی در خصوص اثرات بیولوژیکی
میدانها، کاهش هر چه بیشتر مواجهه عمومی تا حد ممکن و منطقی ضروری است. در این راستا
استفاده از لامپهای روشنایی با کیفیت مطلوب و استاندارد توصیه میگردد.
سیده مهسا باقری، عباسعلی شاهرودی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: امروزه اهمیت و چگونگی ایجاد فضایی مناسب و کارا در محیطهای
کاری برای نیروهای انسانی بر کسی پوشیده نیست. طراحی مناسب محیط داخلی و نمای
فضاهای کاری منجر به فعالشدن بیشتر نیروی انسانی، شادابی آنها و کاهش افسردگیها،
افزایش کیفیت در کار و در نهایت جذب مشتری میشود. با این وجود طراحی این محیطها
به امری صرفا احساسی تبدیل گشتهاست که معماران با سلایق شخصی خویش بدان میپردازند.
این پژوهش با جایگزین کردن روشهای علمی و کارآمد و توجه به ویژگیهای کمی
و کیفی طراحی، به طراحی نمای بانک مسکن شهرستان ساری میپردازد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر سعی دارد با
تکنیک مهندسی کانسی به طراحی معماری محیطهای کاری بپردازد. برای این منظور طراحی
بازشوهای نمای بانک مسکن در شهر ساری را بهعنوان نمونه موردی انتخاب و با این
تکنیک ترجیحات احساسی کاربران را استخراج و با تجزیه و تحلیل علمی آن به یافتن
الگوهای فیزیکی طراحی بازشوهای نما میپردازد. بررسیها از طریق تکنیک مهندسی
کانسی به همراه تنظیم پرسشنامه بر روی 200 نفر از نمونه آماری انتخابی و با شیوه
افتراق معنایی ) SD ( با
مقیاس هفتدرجهای لیکرت انجام شد و در نرمافزار SPSS (V.16) و با آزمونهای میانگین و
همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافته های این پژوهش
ضمن تائید ارتباط معنادار بین ویژگیهای کمی طراحی (نوع بازشوها) و کیفی (واژگان
کانسی) در تکنیک مهندسی کانسی، نشان میدهد بازشوهای طاقی در صفات مربوط به دینداری
در واژگانی چون وفادار، امانتدار و میانهرو به ترتیب با مقدار همبستگی 6/0، 63/0
و 6/0 و بازشوهای مستطیلی با کشیدگی عمودی در دسته صفات مربوط به اقتصاد و
بانکداری در واژگانی چون ثبات با مقدار همبستگی 62/0 بیشترین ارتباط معنادار را به
خود اختصاص دادهاند.
نتیجهگیری: با نظر به تأثیر مثبت
الگوهای فیزیکی بازشوهای طاقی سنتی در انتقال احساس دینداری و بازشوهای مستطیلی
با کشیدگی عمودی در القای احساسات مثبت نسبت به صفات مربوط به اقتصاد و بانکداری
در بین کاربران، این بازشوها برای طراحی نمای بانک مسکن شهر ساری مناسب ارزیابی
شدند.
نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: وجود یک چارچوب مضمونی
در حوزه ارگونومی و فاکتورهای انسانی بهعنوان یک ضرورت تعیین شده است. اگرچه تحلیل محتوا ابزاری مفید در تحلیل
روند و توزیع مقالات منتشر شده به شمار میرود، تحلیل محتوای مجلات ارگونومی بهندرت
گزارش شده است. هدف از این مطالعه، تعیین
روند محتوای مجله معتبر "Human Factors" از طریق تحلیل محتوای مقالهای اخیر آن
طی ده سال گذشته (2005 الی 2014) است.
مواد و روش ها: روش تحلیل محتوای مستقیم در این مطالعه بکار رفت. تعداد 741 مقاله
منتشر شده توسط دو تحلیلگر بر حسب کدهای مضمونی دستهبندی شد. برای تحلیل محتوا از
یک چارچوب مفهومی استفاده گردید. نرمافزارهای EXCEL
2007 و SPSS
19 جهت آمادهسازی و توزیع مضمونی
و تحلیل روند مضمونهای منتشر شده استفاده گردید.
یافتهها: از میان 20 مضمون استخراج شده، شش مضمون اصلی "بیومکانیک،
آنتروپومتری و فیزیولوژی کار"، "طراحی نمایشگرها و کنترلها"،
"سیستمهای حمل و نقل سطحی"، "فرایند شناخت"، "فرایند توجه"، و "فرایندهای احساس،
درک و روانی حرکتی" بیش از 50% واریانس مقالههای منتشر شده را تبیین میکنند.
مضمون برجسته (درصد≥10) این مجله، مضمون "بیومکانیک، آنتروپومتری و فیزیولوژی کار" (حدود
12%) است.
نتیجهگیری: چارچوب مضمونی و
الگوی انتشار استخراج شده در این مطالعه میتواند در برنامهریزی آموزشی و
تحقیقاتی حوزه فاکتورهای انسانی و ارگونومی دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و سازمانهای
مرتبط به کار رود.
لیلا غیبی، محمد رنجبریان، حسین حاتمی، سهیلا خداکریم،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: ابزار کار نامناسب و
غیر استاندارد، نور ناکافی و عدم استراحت کافی قالیبافان منجر به افزایش شیوع
اختلالات اسکلتی عضلانی در آنها میگردد که بایستی با نظارت بیشتر بر کارگاههای قالیبافی آن را کاهش داد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی، تحلیلی به روش مقطعی میباشد که در کارگاههای قالیبافی
روستایی شهرستان تکاب انجام شد. 86 کارگاه قالیبافی به روش نمونهگیری
خوشهای انتخاب شدند؛ که 222 نفر شاغل در این کارگاهها مشغول بکار بودند. شدت
روشنایی عمومی و موضعی در کارگاههای قالیبافی با دستگاه نورسنج مدل LX-13
اندازهگیری و اختلالات اسکلتی عضلانی شاغلین نیز با پرسشنامه نوردیک بررسی شد.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که اختلال ناحیه پشت بیشترین شیوع (3/61%)
و اختلال ناحیه آرنج کمترین شیوع (2/7%) را در بین کارگران قالیباف داشتند. شدت
روشنایی عمومی (4/82%) و شدت روشنایی موضعی اکثر کارگاهها (9/91%)، کمتر از حد توصیهشده
بود.
نتیجهگیری: درگیری بیشتر اندامهای فوقانی در کار قالیبافی منجر به
افزایش اختلال در این اندامها میگردد. نتایج نشان داد که اکثر شاغلین در کارگاههایی
با روشنایی غیر استاندارد اشتغال داشتند. مؤثرترین متغیر در ایجاد اختلال ناحیه
گردن و پشت سابقه کار افراد و شدت روشنایی عمومی محیط کار، در اختلال ناحیه مچ دست
و اختلال ناحیه شانه سابقه کار افراد بود.
زهرا زمانیان، بهرام کوهنورد، بهرام ملکی، فاطمه اشرفی، لیلا احمدوند، پریسا آزاد،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: بیمارستان بهعنوان محیط ارائه خدمات درمانی، تحت تأثیر منابع آلودگی
صدا قرار دارد که میتواند از جنبه بهداشتی و آسایشی بر بیماران و کارکنان تأثیر منفی
داشته باشد. این مطالعه با هدف تعیین میزان ارتباط آزار صدا با سلامت عمومی
کارکنان بیمارستانهای دانشگاهی و غیر دانشگاهی شیراز انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر بهصورت
توصیفی- تحلیلی و در چهار بیمارستان دانشگاهی و غیر دانشگاهی شیراز با حجم نمونه 300 نفر از کارکنان بیمارستانها با
استفاده از فرمول و با توجه به مطالعات پیشین انجام شد. ابزار پژوهش در این مطالعه
پرسشنامههای سلامت عمومی (GHQ)، آزار صدا (NAS) و دستگاه صداسنج مدل CEL- 440 بود.
یافتهها: در این مطالعه ارتباط
نمره کلی سلامت عمومی کارکنان و تراز فشار صوت در بیمارستانهای دانشگاهی ارتباطی معکوس و ضعیف (103/0-
r=)
و در بیمارستانهای غیردانشگاهی یک
ارتباط مستقیم و مثبت (274/0 r=) بود که از نظر آماری معنادار نبود (05/0≤P). ارتباط بین نشانههای جسمانی، اضطراب و بیخوابی، اختلال در کارکرد اجتماعی و
افسردگی با فشار صوت یک ارتباط معکوس و ضعیف (195/0- r=)(05/0≤p) بود. همچنین ارتباط بین سلامت عمومی با آزار صدا یک ارتباط
مستقیم و مثبت (266/0 r=)
و معنادار (05/0≥p) به دست آمد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به
دست آمده از این مطالعه در بیمارستانهای دانشگاهی صدا بیشتر از حدود تماس مجاز میباشد و سلامت عمومی
شاغلین و بیماران را تحت تأثیر میگذارد و نیاز به انجام اقدامات کنترلی میباشد.
محمد صادق سهرابی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: ضعف طراحی ابزار دستی و عدم تناسب آن با کاربر
یکی از اصلیترین ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی-عضلانی اندام فوقانی شناخته شده است.
آسیبهای ناشی از ابزارهای دستی تقریباً 9% از کل آسیبهای ناشی از کار را شامل میشود. هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر قطر ابزار در میزان راحتی و حداکثر گشتاور
تولید شده دست و برآورد قطر بهینه ابزار دستی بوده است.
مواد و روش ها: شرکتکنندگان شامل 12 نفر (6 مرد و 6 زن)
با میانگین سنی 7/24 و انحراف معیار 84/5 سال میباشد. روش پژوهش بدین صورت بوده
که هریک از شرکتکنندگان با 7 دسته ابزار با قطرهای متنوع بهوسیله ابزار محقق
ساخته سنجش گشتاور دست شروع به اعمال نیرو و چرخاندن دسته ابزار با تمام نیرو میکردند.
سپس مدت زمان آزمون، حداکثر گشتاور و میزان راحتی دسته ابزار سنجیده و در نهایت
آنالیز واریانس و آزمون تی صورت گرفته است.
یافتهها: میانگین حداکثر گشتاور 88/1 و انحراف
معیار 95/0 نیوتن متر، مدت زمان رسیدن به حداکثر گشتاور 96/13 و انحراف معیار 03/9
ثانیه، میانگین راحتی 27/3 و انحراف معیار 48/1 در بازه 1-7 نمرهای به دست آمده است.
تفاوت معنیدار بین حداکثر گشتاور تولید شده بین دو
گروه مردان و زنان مشاهده شد (001/0 P <). میانگین
حداکثر گشتاور 034/3 نیوتن متر و حداکثر سطح راحتی با میانگین 67/4 در قطر چنگش 38
میلیمتر به دست آمد.
نتیجهگیری: قطر بهینه برای بیشینه شدن راحتی کاربر
و حداکثر گشتاور دست 38 میلیمتری توصیه میگردد.
عبدالله حیاتی، افشین مرزبان، محمد امین آسودار،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
مقدمه: با وجود معرفی و توسعه مکانیزاسیون کشاورزی در بخش دامپروری کشور، هنوز هم انجام بسیاری از امور دامپروری به فعالیت فیزیکی قابل توجهی نیاز دارد. انجام فعالیتهای مربوط به دامپروری بهخصوص عملیات شیردوشی مستلزم وضعیت و حرکات بدنی نامناسب است که این موارد باعث افزایش خطر بروز اختلالات عضلانی-اسکلتی در کارگران شیردوش میشود.
مواد و روشها: در مطالعهی حاضر فشار کاری وضعیت بدن کارگر در حین عملیات شیردوشی در ایستگاه دامپروری دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان و دامداریهای گاو شیری واقع در شهرستان رامهرمز مورد ارزیابی قرار گرفت. ارزیابیها روی سه روش شیردوشی سنتی (دستی)، استانشیون (شیردوش سیار تکواحدی) و جایگاه آزاد نوع تاندم (دارای شش جایگاه) صورت پذیرفت. ارزیابی فشار کاری وضعیت بدن در حین کار با استفاده از روشی تلفیقی روی 34 کارگر شیردوش مرد انجام گرفت.
یافتهها: این ارزیابیها نشان داد که در شیردوشیهای دستی و استانشیون به دلیل کار در ارتفاع پایین اغلب نواحی بدن بیش از 70 درصد از زمان شیردوشی در پوسچر خمیده قرار داشتند. در نقطه مقابل در شیردوشی تاندم به دلیل کار در ارتفاع بالا بیش از 90 درصد از زمان شیردوشی بدن در پوسچر قائم و ایستاده قرار داشت. همچنین در مورد وضعیت انگشتان دست کارگر، حالت «حلقه شدن پنج انگشت» در هر سه روش شیردوشی غالب بود.
نتیجهگیری: خم شدن طولانیمدت کمر در روش شیردوشی سنتی و استانشیون و سر پا ایستادن طولانیمدت در روش تاندم میتوانند باعث بروز درد و اختلالات عضلانی-اسکلتی در ناحیه کمر در بین کارگران شیردوشی سنتی و مکانیزه شود. در مورد پوسچرهای مربوط به انگشتان دست، با افزایش میزان مکانیزه شدن در فرآیند شیردوشی، پوسچرهای طولانیمدت، متناوب و مکرر برای انگشتان دست کارگران شیردوش کاهش مییابد.
طاهره غلامی، احمد حیدری پهلویان، مهدی اکبرزاده، مجید معتمدزاده، رشید حیدری مقدم،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
مقدمه: ﺩر محیطهای بیمارستانی، ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺘﻌﺪﺩﻱ ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ عوامل ﻣﺤﻴﻄـﻲ ﻭ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ (ﺳـﺮﻭﺻﺪﺍ، ﻧﻮﺭ ﻧﺎﻣﻨﺎﺳـﺐ)، ﻋوامل ﺍﻧﺴـﺎﻧﻲ (ﺗﻌﺎﺭﺽ ﺑـﺎ همکاران)، عوامل ﺳـﺎﺯﻣﺎﻧﻲ (ﺗﺮﺍﻛﻢ ﻛﺎﺭﻱ، شیفت کاری نامناسب ﻭ...) ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻨﺎﺑﻊ استرس ﻭﺟـﻮﺩ ﺩﺍﺭﻧـﺪ، ﻛﻪ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺷـﺨﺺ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ مؤثر ﺑﺎ ﺁﻥﻫﺎ ﻧﺒﺎﺷـﺪ، ﺩﺳـﺘﺨﻮﺵ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺟﺴـﻤﻲ، ﺭﻭﺍﻧـﻲ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﻱ میشود. هدف از این مطالعه ارزیابی استرس شغلی کارکنان پرستاری و طراحی مدلی بهمنظور بررسی شدت اختلالات اسکلتی-عضلانی به دلیل وجود استرس شغلی در پرستاران میباشد.
مواد و روشها: 500 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر همدان در این مطالعه تحلیلی-مقطعی شرکت کردند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه شامل چهار پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاخ، ابعاد استرس شغلی و ویژگیهای دموگرافیک و نقشه بدن بود. دادهها با استفاده از نرمافزارspss نسخه 16 و نرمافزار لیزرل نسخه 3/8 و آزمونهای آماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها:: نتایج حاصل از مدلیابی معادله ساختاری نشان داد که عامل فرسودگی شغلی نقش واسطهای بین شدت اختلالات اسکلتی-عضلانی و استرس شغلی دارد. به این معنی که در صورت وجود عامل فرسودگی شغلی در کار، ریسک فاکتورهای روانی-اجتماعی حاصل از ابعاد پرسشنامه استرس شغلی در شدت اختلالات اسکلتی-عضلانی دخیل خواهند بود.
نتیجهگیری: با توجه به اثرات زیانبار استرس شغلی در پرستاران پیشنهاد میگردد، مسئولان برای کاهش عوامل استرسزا مانند نیازهای روانی و فیزیکی محیط کار، فقدان حمایت و عدم امنیت شغلی اقدام نمایند.
تیمور اللهیاری، شعله جعفری، حمیدرضا خلخالی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
مقدمه: نیروی چنگش دست (چنگش قدرتی و ظریف) از پارامترهای مهم در عملکرد عضلانی دست از جنبههای بالینی و ارگونومیکی بوده و دادههای حاصل از اندازهگیری نیروی چنگش دست میتواند کاربردهای متعدد از جمله طراحیهای ابزارهای دستی داشته باشد. این مطالعه با هدف تعیین مقادیر نیروی چنگش قدرتی دانشجویان دختر و پسر با محدوده سنی 19 تا 36 سال با استفاده از نیروسنج جامار و مقایسه مقادیر اندازهگیری شده با سایر گروههای جمعیتی انجام گرفته است.
مواد و روشها: این مطالعه یک مطالعه مقطعی بوده که بر روی 234 نفر از دانشجویان دختر و پسر 19 تا 36 سال دانشگاه علوم پزشکی انجام گرفته است. در این مطالعه برای اندازهگیری قدرت گیرش دست، دستورالعملSouthampton و نیروسنج جامار بکار گرفته شد.
یافتهها: در این مطالعه میانگین قدرت چنگش دست مردان و زنان به ترتیب برابر 39/44 و 48/20 کیلوگرم به دست آمد. انحراف معیار قدرت چنگش دست زنان و مردان به ترتیب برابر 86/5 و 71/9 میباشد. آنالیز همبستگی یک رابطه قوی بین نیروی چنگش قدرتی دست راست و چپ نشان داد (r= 0.94, P <.001 ). همچنین اختلاف نیروی چنگش قدرتی در دست غالب و مغلوب معنیدار بود.
نتیجهگیری: اطلاعات حاصل از این مطالعه و مطالعات مشابه پیرامون نیروی چنگش قدرتی جامعه ایرانی میتواند توسط سازندگان ابزارها و نیز ارگونومیستها در بهینهسازی طراحی ابزارهای دستی و همچنین وظایفی که نیازمند نیروی عضلانی دست میباشد مورد استفاده قرار گیرد.
شیرازه ارقامی، مریم مرادی، فاطمه حبیبی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
مقدمه: خستگی رانندگان عاملی مؤثر بر بروز حوادث ترافیکی است. در اکثر جوامع، آمدوشد گروه چشمگیری از افراد با استفاده از اتوبوسهای درونشهری صورت میگیرد؛ بنابراین خستگی رانندگان این اتوبوسها نهتنها میتواند موجب فرسودگی شغلی آنها شود، بلکه ممکن است با تأثیر بر بروز حادثه افراد عادی جامعه را در معرض خطر قرار دهد. تاکنون روشهایی گوناگون برای سنجش خستگی ذهنی مطرح شده است. کاربرد پرسشنامه، نسبت به دیگر روشها سریعتر بوده و دسترسی به آن در محیط اجرایی آسانتر است. هدف این مطالعه طراحی پرسشنامه خستگی ذهنی برای رانندگان اتوبوس درونشهری است.
مواد و روشها: برای اجرای مطالعه، ابتدا با استفاده از معیارهای پژوهش کیفی (مصاحبه با پرسشهای نیمه ساختاریافته و پرسشهای جستجوگر؛ و نیز توجه به دستیابی به اشباع دادهها) با رانندگان اتوبوسهای درونشهری مصاحبه شد تا ویژگیهای خستگی ذهنی در این شغل از زبان خود آنها مشخص گردد. پس از مصاحبه با 30 نفر، دادهها به اشباع رسید و نمونهگیری متوقف شد. آنالیز مصاحبهها موجب دستیابی به درونمایهها (themes) شد که با جمعبندی آنها فهرست اولیهای از گویهها (items) به دست آمد. سپس، ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه با بهرهگیری از معیارهای روایی محتوا و همسانی درونی مورد بررسی قرارگرفت. روایی محتوا بر اساس رویه لوشی انجام شد. بر پایه این رویه، گویههایی که شاخص CVR آنها حداقل 99/0 و شاخص CVI آنها حداقل 75/0 به دست آید، از نظر روایی محتوا پذیرفتنیاند. برای تعیین سازگاری درونی، پرسشنامه نهایی توسط 200 نفر تکمیل شد و دادهها در نرمافزار SPSS16 برای تعیین میزان پایایی (آلفای کرونباخ) با معیار پذیرش 7/0 آنالیز شد.
یافتهها: در مصاحبه با 30 تن از رانندگان، فهرست اولیهای با 26 گویه تهیه شد. در این میان، مقدار شاخص CVR در نُه گویه کمتر از 99/0 بود که موجب حذف آنها گردید و گویههای پرسشنامه به 17 مورد رسید. گویهها همگی از سادگی، وضوح و ارتباط کافی (75/0CVI=) برخوردار بودند. میزان آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد و نشان داد که پرسشنامه نهایی از پایایی درونی برخوردار میباشد.
نتیجهگیری: میتوان از این پرسشنامه که از نظر روایی و پایایی تأیید شده، برای ارزیابی خستگی رانندگان اتوبوس درونشهری استفاده کرد.
مصطفی برزیده، علیرضا چوبینه، حمیدرضا طباطبایی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
مقدمه: اطلاعات ناچیزی در مورد نیازهای روانشناختی شغل و کنترل (آزادی تصمیمگیری) در محیط کار و ارتباط آن با آسیبهای اسکلتی ـ عضلانی (MSDs) در پرستاران ایرانی در دسترس است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین نیازهای روانشناختی شغل و کنترل در محیط کار و ارتباط آن با شیوع علائم MSDs در پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 385 نفر از پرستاران بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند، شرکت نمودند. نسخه فارسی پرسشنامه محتوای شغلی و پرسشنامه استاندارد نوردیک برای جمعآوری دادهها استفاده شد. از آمار توصیفی، رگرسیون لجستیک و نرمافزار SPSS نسخه 5/11 برای تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: میانگین (انحراف استاندارد) ابعاد نیازهای روانشناختی شغل (14/5) 19/38 و کنترل (50/6) 15/58 به دست آمد. بر این اساس، ابعاد نیازهای روانشناختی در سطح بالا و بعد کنترل در سطح پایین قرار داشتند. نتایج نشان داد که 1/29% از پرستاران مورد مطالعه در حالت استرین بالا مشغول به کار میباشند. مدلسازی رگرسیون مشخص ساخت که شانس آسیب در ناحیه پا در پرستارانی که در خانه استرین بالا قرار دارند 35/2 برابر پرستارانی است که در خانه استرین پایین قرار میگیرند.
نتیجهگیری: اغلب پرستاران مورد مطالعه در خانه استرین بالا از مدل نیاز ـ کنترل قرار داشتند. بر اساس نتایج به دست آمده، هر گونه برنامه مداخلهای جهت پیشگیری از MSDs در پرستاران میبایست بر افزایش کنترل و تغییر حالت کار از استرین بالا به استرین پایین یا شغل فعال متمرکز شود.
سعید یزدانی راد، حبیب الله دهقان،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
مقدمه: پارافین و آب مواد تغییر فاز شناخته شدهای برای کاربرد در جلیقههای خنککننده هستند. هدف از انجام این مطالعه طراحی و ساخت جلیقه خنککننده با استفاده از ترکیبات پارافین تجاری و یخ و سپس تعیین تأثیر آنها بر روی پارامترهای استرین گرمایی تحت شرایط آب و هوایی گرم در اتاقک شرایط جوی بود.
مواد و روشها: ابتدا یک جلیقه خنککننده از پارچه پلیاستر با 17 بسته آلومینیومی طراحی و ساخته شد. هر بسته آلومینیومی با 72 گرم آب و 65 گرم پارافین تهیهشده پر شد. سپس 10 نفر از دانشجویان در اتاقک شرایط جوی تحت شرایط گرم (دمای خشک = OC40 و رطوبت نسبی = 40%) آزمون را با جلیقه خنککننده و بدون جلیقه خنککننده در دو شدت فعالیت سبک (8/2 کیلومتر در ساعت) و متوسط (8/4 کیلومتر در ساعت) بر روی تردمیل انجام دادند. در هر مرحله از آزمون، مدت استراحت 30 دقیقه و مدت فعالیت بر روی تردمیل نیز 30 دقیقه بود. در طول انجام آزمون نیز ضربان قلب، دمای دهانی و دمای پوست اندازهگیری شد.
یافتهها: گرمای نهان پارافین تهیهشده kJ/kg108 و پیک نقطه ذوب 0C 30 بود. نتایج آنالیز آماری نشان داد که اختلاف میانگین پارامترهای ضربان قلب، دمای دهانی، دمای پوست، میزان تعریق افراد در هنگام فعالیت با جلیقه خنککننده و فعالیت بدون جلیقه خنککننده در هر دو شدت فعالیت معنیدار بود (p<0.05).
نتیجهگیری: جلیقه خنککننده محتوی پارافین و یخ میتواند استرین حرارتی را از طریق کاهش دادن ضربان قلب، دمای دهانی، دمای پوست و میزان تعریق کاهش دهد.
محمد بابامیری، آزیتا ظهیری، رضا طهماسبی، ذکر الله مروتی، مجید یوسفی افراشته، یوسف دهقانی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: فرسودگی شغلی یکی از عواملی است که سازمانها و کارکنان آنها را بهگونهای منفی تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی استرس شغلی، چهار بعد عدالت سازمانی، ویژگیهای شخصیتی، شفافیت نقش، گرانباری نقش و احترام سازمانی با فرسودگی شغلی بوده است.
مواد و روش ها: جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان رسمی و شاغل تماموقت سازمان مورد نظر است. کل اعضای جامعه که 200 نفر بودند بهعنوان نمونه انتخاب شدند و در نهایت تعداد ۱۳۸ پرسشنامه قابلاستفاده گردآوری گردید. ابزارهای اندازهگیری متغیرها عبارت بودند از: پرسشنامه گرانباری شغلی اسپکتور و جکس، پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون، مقیاس استرس شغلی دیویس، رابینز و مککی، شفافیت نقش ساویر، عدالت سازمانی کالکویت، پرسشنامه شخصیتی NEO-FFI، پرسشنامه احترام سازمانی. تجزیه و تحلیل دادهها بهوسیله نرمافزار SPSS-18 روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد.
یافتهها: نتایج بهدستآمده از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که بین استرس شغلی، عدالت توزیعی، برونگرایی، شفافیت نقش، گرانباری نقش و احترام سازمانی با فرسودگی شغلی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که عدالت توزیعی، گرانباری، عدالت رویهای و استرس شغلی بهترین پیشبینهای فرسودگی شغلی هستند و روی همرفته 48 درصد از واریانس فرسودگی شغلی را تبیین میکند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میشود که برنامه ریزان و سیاستگذاران سازمان توجه به متغیرهای دخیل در ایجاد فرسودگی شغلی را در برنامههای کاری خود قرار دهند تا بدینوسیله از ایجاد فرسودگی شغلی در پرسنل جلوگیری کرده و زمینه برای بهرهوری بیشتر فراهم گردد.
زهرا زمانیان، مرضیه روشن سروستانی، میترا صداقتی، مهناز قطمیری، بهرام کوهنورد،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: اساتید و کارکنان از ارکان اساسی در هر دانشگاه میباشند. بدیهی است که اختلال در این ارکان سبب افت کیفیت آموزشی و ارائه خدمات آموزشی خواهد شد. هدف این مطالعه ارزیابی ارتباط بار کاری ذهنی اساتید با رضایت شغلی آنان در دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه وابسته به وزارت علوم میباشد.
مواد و روشها: مطالعه بهصورت توصیفی – تحلیلی و بر روی 164 نفر از اساتید و کارکنان انجام شد. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، شاخص بار کاری (NASA TLX) و رضایت شغلی (JDI) بود. جهت آنالیز دادهها از روش One Way ANOVA استفاده گردید.
یافتهها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بار کار در افراد مورد مطالعه تأثیر معناداری بر روی رضایت شغلی در این افراد ندارد (05/0p>) و در بررسیهای انجام شده در هر گروه میزان بارکاری در گروه اساتید بیشتر از گروه کارمندان و در اساتید دانشگاه علوم پزشکی بیشتر از گروه اساتید دانشگاه وابسته به وزارت علوم میباشد. در صورتی که 5/14% از اساتید دانشگاه علوم پزشکی و 76/30% از اساتید دانشگاه وابسته به وزارت علوم رضایت شغلی داشتند و میزان سطح رضایت شغلی در گروه اساتید کمتر از کارکنان بود. عدم وجود ارتباط بین سطح رضایت شغلی و بارکاری با ویژگیهای شغلی و دموگرافیک فرد از دیگر نتایج این مطالعه بود.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن میزان فشار ذهنی، فشار زمانی و تلاش و کوشش نسبت به دیگر زیر مقیاسهای بارکاری اساتید، توصیه میشود که مطالعات بیشتری در راستای علل ایجاد فشارها به عملآید تا بتوان راههای کاهش این پارامترها را تعیین و در راستای کاهش یا حذف آنها اقداماتی به عمل آورد.
پیام حیدری، سکینه ورمزیار، شهزاد ثابتی، سمیه جعفری، سجاد عطایی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: گوش دادن به موزیک در حین فعالیت، باعث احساس فشار کمتر بر بدن میشود. لذا هدف این مطالعه بررسی اثر نوع موزیک و تراز فشار صوت بر میزان کالری مصرفی و کارایی فیزیکی دانشجویان از طریق تست تردمیل میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 27 نفر از دانشجویان بهصورت تصادفی انتخاب شدند. برای انجام پژوهش از پرسشنامههای آمادگی جسمانی (PAR-Q)، ویژگیهای دموگرافیک و مقیاس درک تلاش6-20 RPE استفاده شد. همچنین در این پژوهش از دو قطعه موزیک سریع و ملایم (200 و 70 ضربه در دقیقه) در دو تراز فشار صوتی 60 و 80 دسیبل در دو سطح صاف و شیبدار تردمیل استفاده شد. برای انجام فعالیت فرد از دستگاه تردمیل (سرعت 6 کیلومتر در ساعت و مدت زمان 5 دقیقه) و برای اندازهگیری ضربان قلب و میزان کالری مصرفی از دستگاه کالری متر Beurer PM100 استفاده شد. میزان کارایی فیزیکی در هر مرحله نیز با کمک فرمول مربوطه محاسبه گردید.
یافتهها: یافتهها نشان داد که کارایی فیزیکی (48/61) در شرایط بدون موزیک دارای کمترین مقدار و در شرایط موزیک ملایم و بلند دارای بیشترین کارایی فیزیکی (48/92) میباشد. همچنین میانگین ضربان قلب، کالری مصرفی و درک تلاش در شرایط بدون موزیک دارای بیشترین مقدار و در شرایط موزیک ملایم و بلند کمترین مقدار را دارند.
نتیجهگیری: موزیک ملایم با تراز فشار بالا باعث کاهش در ضربان قلب، کالری مصرفی و درک تلاش میگردد و در نتیجه میزان کارایی فیزیکی افراد افزایش مییابد.
حمید سلمانی ندوشن، علیرضا چوبینه، محسن رازقی، تایماز شاه نظر نژاد خالص،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی- عضلانی از عوامل اصلی ناتوانیهای شغلی در کارکنان مراقبتهای بهداشتی است که حمل و جابجایی بیمار از دلایل مهم آن است. هدف این مطالعه شناسایی شرایط خطرناک مرتبط با حمل و جابجایی افراد بستری در بیمارستانها بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، اطلاعات مربوط به فعالیتهای جابجایی بیمار در 23 بخش از سه بیمارستان بزرگ شیراز با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخت بهصورت مصاحبه با حداقل 23 نفر گردآوری شدند. تعداد جابجاییهای دستی در شیفت کاری، میزان توانایی بیمار برای جابجا شدن، آسیب نواحی مختلف بدن پرسنل و ضرورت وجود وسایل کمکی مکانیکی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: جابجاییهای دستی بیمار در 70% از بخشها بیشتر از 5 بار در یک شیفت کاری بوده و در بیش از 70 درصد از بخشها بیماران "خیلی کم" و یا "اصلاً" قادر به همکاری جهت انتقال نبودند. در بیش از 80% بخشها پرسنل دارای وظیفه جابجایی بیمار دچار آسیب نواحی مختلف بدن بوده که شایعترین آن کمردرد (78/48%) بود. وجود وسایل کمکی مکانیکی توسط اکثر (95%) آزمودنیها ضروری و مفید دانسته شده و به نفع پرسنل، بیمار و بیمارستان قلمداد گردید.
نتیجهگیری: در اکثر بخشها بیماران نیازمند کمک دیگران جهت انتقال به تخت و یا برانکارد هستند. اکثر این جابجاییها بهصورت دستی و به کمک پرسنل درمانی انجام میگیرد. شیوع ابتلا به آسیبهای اسکلتی- عضلانی در اندامهای مختلف بدن پرسنل مسئول بالا بوده و اجرای اقدامات ارگونومیک مانند استفاده از وسایل کمکی در این زمینه ضروری است.
حبیب الله دهقان شهرضا، فیروز ولی پور، حسین خلیلی گرجی، بهزاد مهکی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر جلیقههای خنککننده در حین پوشیدن لباسهای محافظتی شیمیایی- میکروبی-هستهای بر استرین حرارتی و زمان واکنش افراد بوده است.
مواد و روشها: این مطالعه بر روی 12 دانشجوی مرد با میانگین سنی 2±25 و شاخص توده بدنی 5/1±23 انجام گرفت. هر یک از دانشجویان به مدت 20 دقیقه در آزمایشگاه شرایط جوی با دمای 35 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 30 درصد بر روی تردمیل با سرعت km/h 4/2 فعالیت نمودند. نمره شاخص استرین فیزیولوژیکی، دمای دهانی، تعداد خطا و زمان پاسخ (Reaction time) در پایان هر دو مرحله اندازهگیری شدند و با استفاده از نرمافزار SPSS نتایج مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: آزمون Wilcoxon نشان داد که میانگین تفاوت نمره شاخص استرین گرمایی (p=0.002)، دمای دهانی (p=0.002)، زمان پاسخ (p=0.002)، ضربان قلب (p=0.002) و خطا (p=0.003) در دو حالت با و بدون جلیقه خنککننده معنیدار بوده است. میانگین شاخص استرین فیزیولوژیکی PSI در حالت بدون جلیقه خنککننده 882/0±038/4 و با جلیقه خنککننده 435/0±42/1 بود. همچنین میانگین زمان واکنش در حالت بدون جلیقه 0972/0±769/0 و با جلیقه 0977/0±539/0 بود.
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه نشان داد که جلیقههای خنککننده باعث کاهش استرین فیزیولوژیکی، زمان واکنش و میزان خطای افراد میشود.
فیروز ولی پور، عمران احمدی، غلامحسین پورتقی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: شناخت ظرفیت جسمی افراد در شرایط آب هوایی مختلف میتواند کمک زیادی جهت انتخاب افراد مناسب برای کار داشته باشد. ظرفیت کار فیزیکی میتواند تحت شرایط آب هوایی متفاوت تغییر کند. نیروهای نظامی از جمله افرادی هستند که تحت شرایط آب و هوایی مختلف قرار میگیرند از این رو هدف از این پژوهش اندازهگیری ظرفیت کار فیزیکی نیروهای نظامی در شرایط آب و هوایی نرمال، گرم و مرطوب و خیلی گرم و مرطوب میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی میباشد. در این مطالعه تعداد 36 نفر از نیروهای نظامی مرد در گروه سنی 29-20 سال مورد بررسی قرار گرفتند. اندازهگیری ظرفیت کار جسمانی، حداکثر توان هوازی، حداکثر توان جسمانی و اکسیژن مصرفی در سه شرایط متفاوت آب هوایی (نرمال، گرم و مرطوب و خیلی گرم و مرطوب) انجام شد. جهت اندازهگیری شاخصهای فوق از روش نوار متحرک آستراند استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از این تحقیق ظرفیت کار فیزیکی افراد را در آب و هوای نرمال، گرم و مرطوب و خیلی گرم و مرطوب به ترتیب52/0 ±69/3، 55/0± 69/3 و 50/0±41/3 کیلوکالری بر دقیقه نشان داد، حداکثر توان فیزیکی افراد در سه شرایط فوق به ترتیب 1.54±87/10، 63/1±10.84 و48/10±02/10 کیلوکالری بر دقیقه به دست آمد، همچنین حداکثر توان هوازی این افراد به ترتیب52/2± 52/29، 65/2±76/29 و76/2 ±14/28 میلیلیتر بر کیلوگرم بر دقیقه به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد ظرفیت کار جسمی افراد در آب و هوای نرمال با ظرفیت کار جسمی افراد در آب و هوای گرم مشابه میباشد؛ اما ظرفیت کار جسمی افراد در آب و هوای نرمال بیشتر از ظرفیت کار جسمی افراد در آب و هوای خیلی گرم میباشد. همچنین نتایج نشان داد افراد مورد مطالعه مجاز به انجام کارهای سبک تا متوسط در طول یک شیفت کاری میباشند.
مهرداد فتحی، مهتاب معظمی، آذر اسفهبدی، غلام رسول محمدرحیمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: فعالیت ورزشی بهعنوان یک مداخله بالقوه برای بهبود ترکیب بدن زنان مبتلا به سرطان پستان شناخته شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر برخی شاخصهای پیکر سنجی و آمادگی قلبی ـ تنفسی زنان میانسال مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روشها: تعداد 15 زن مبتلا به سرطان پستان با دامنه سنی 40 تا 60 سال بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهعنوان گروه تجربی در نظر گرفته شدند. برنامه تمرین هوازی به مدت هشت هفته با تواتر سه جلسه در هفته به مدت 40 تا 60 دقیقه و با شدت 30 تا 60 درصد ضربان قلب ذخیره انجام شد. وزن، نمایه توده بدن، دور کمر، دور باسن، نسبت دور کمر به باسن، نسبت دور کمر به قد ایستاده، درصد چربی بدن و حداکثر اکسیژن مصرفی قبل و بعد از هشت هفته اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از تی همبسته در سطح معنیداری 05/0>P آزمایش شدند.
یافتهها: وزن (001/0=P)، نمایه توده بدن (001/0=P)، دور کمر (006/0=P)، دور باسن (001/0=P)، نسبت دور کمر به قد ایستاده (006/0=P) و درصد چربی بدن (001/0=P) بعد از هشت هفته بهطور معنیداری کاهش یافت؛ اما تغییرات نسبت دور کمر به باسن معنیدار نبود (235/0=P). میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی نیز بعد از هشت هفته بهطور معنیداری افزایش یافت (008/0=P).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد هشت هفته تمرین هوازی بر برخی شاخصهای پیکر سنجی و آمادگی قلبی ـ تنفسی تأثیر معنیداری دارد و منجر به بهبود آنها میشود.
یداله حمیدی، عبدالعزیز محمدی، علیرضا سلطانیان، ایرج محمدفام،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: ارتقاء کیفیت زندگی کاری کارکنان مستلزم وجود فرهنگ سازمانی خاصی است که از خلاقیت، خودگردانی، مسئولیتپذیری و مشارکت کارکنان حمایت کند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط فرهنگ سازمانی با کیفیت زندگی کاری در میان کارکنان انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع همبستگی و مقطعی بود که در سال 1394 انجام شد. تعداد 145 نفر از کارکنان ستادی معاونتهای مختلف دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش تصادفی انتخاب شدند. در این مطالعه، دادهها توسط پرسشنامه جمعآوری شد. برای سنجش فرهنگ سازمانی از پرسشنامه رابینز و برای اندازهگیری کیفیت زندگی کاری از پرسشنامه والتون با طیف امتیاز لیکرت استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPPS و آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین فرهنگ سازمانی در این مطالعه (04/3) در حد متوسط بود. بین فرهنگ سازمانی و مؤلفههای آن با کیفیت زندگی کاری، ارتباط معنادار و مثبت وجود داشت (001/0P-value=، 64/0 r =). نتایج آزمون رگرسیون خطی نیز نشان داد که فرهنگ سازمانی تأثیر مثبت و معنیداری بر روی کیفیت زندگی کاری دارد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه، بهبود کیفیت زندگی کاری، افزایش رضایتمندی و مشارکت کارکنان، نیازمند تغییر در مؤلفههای فرهنگ سازمانی میباشد. در صورت ایجاد و توسعه فرهنگ سازمانی مناسب میتوان شاهد افزایش سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان و در نهایت ارتقاء کیفیت و افزایش بهرهوری خدمات دانشگاهی بود.