324 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
رشید حیدری مقدم، مهرانه شعبانی، یونس لطفی، فخرالدین قاسمی، یونس محمدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: جمعآوری اطلاعات آنتروپومتریکی باید بهصورت مداوم انجام شود؛ زیرا نیازی ضروری برای طراحی تجهیزات، ابزاردستی و وسایل است. همچنین ابعاد آنتروپومتریک در طول زمان تغییر میکند. طراحی مناسب ابزار دستی به کارایی، تناسب بهتر و خستگی کمتر انسان کمک میکند. در پژوهش حاضر دادههای آنتروپومتریکی ابعاد دست زنان و مردان راستدست و چپدست جمعآوری شده است.
روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی است و ۵۷۶ نفر در آن شرکت کردهاند. در این مطالعه با استفاده از کولیس دیجیتالی ۱۰ بعد آنتروپومتریک دست طبق اصول اندازهگیری فیزانت و در شرایط یکسان اندازهگیری شد. ابعاد آنتروپومتریک شامل اندازهگیری طول و کف دست، عرض وکف دست، طول انگشتان (m۵-m۴-m۳- m۲-m۱) و حداکثر ضخامت گرفتن قطر چنگش بود. شاخصهای توصیفی مانند صدک ۵، ۵۰ و ۹۵ ام، ماکزیمم و مینیمم، میانگین و انحرافمعیار با نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ محاسبه شده است.
یافتهها: در این پژوهش ۲۹۰ زن و ۲۸۶ مرد شرکت داشتند. میانگین و انحرافمعیار سن(۹/۹۵±۴۰/۵۸)، قد (۱/۱۴±۱/۶۶)،BMI (۴/۵۰±۲۶/۸۵) بود. تعداد افراد راستدست (۹۰/۸%) و چپدست (۹/۲%) بود. اختلاف میانگین طول دست، طول کف دست، عرض دست، طول انگشت شست، طول انگشت میانی، طول انگشت کوچک، حداکثر ضخامت گرفتن زنان و مردان با ۰/۰۱>P value معنادار شد. تمام ابعاد دست در مردان بزرگتر از دست زنان بود.
نتیجهگیری: ابعاد آنتروپومتری تحتتأثیر فاکتورهایی مثل جنس، سن، ژنتیک و حتی نوع تغذیه، شغل و دیگر فاکتورها است. از آنجا که اندازه ابعاد دست زنان و مردان اختلاف دارد، برای طراحی ابزارهای دستی که زنان و مردان بهصورت مشترک از آنها استفاده میکنند، باید از بانک اطلاعات آنتروپومتری دو جامعه استفاده شود. نتیجه این پژوهش میتواند در طراحی و طراحی مجدد هر وسیله و ابزار دستی، با هدف بهبود کاربری برای کاربران استفاده شود.
فخرالدین قاسمی، مصطفی میرزایی، محسن مهدی نیا، ابراهیم درویشی، رضا شهیدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: فاکتورهای سازمانی، اجتماعی و فردی بسیاری میتوانند عملکرد انسان را تحتتأثیر قرار دهند. تعهد فردی به ایمنی یکی از فاکتورهایی است که در مطالعات قبلی کمتر به آن توجه شده است. هدف مطالعۀ حاضر بررسی نقش تعهد ایمنی در شکلدهی عملکرد ایمنی افراد است.
روش کار: مطالعۀ مقطعی حاضر بین 302 شاغل در چندین شرکت تولیدی کوچک واقع در استانهای مرکزی ایران انجام گرفت. دادهها با استفاده از یک پرسشنامۀ محققساخته جمعآوری شد. برای تعیین نقش تعهد فردی به ایمنی چندین فرضیه مطرح شد. براساس این فرضیات، تعهد فردی بین فاکتورهای سازمانی و عملکرد ایمنی، نقش میانجی دارد. بهمنظور آزمون این فرضیات از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد تعهد فردی به ایمنی، اثر مستقیمی بر ابعاد مختلف عملکرد ایمنی دارد. تعهد مدیریت به ایمنی مهمترین فاکتور سازمانی اثرگذار بر تعهد فردی به ایمنی است (0/01>P و ضریب مسیر برابر با 0/257). محیط حمایتی دیگر فاکتور مهم در این زمینه است (0/01>P و ضریب مسیر برابر با 0/175). در مقابل، آموزشهای ایمنی اثر چندانی بر تعهد فردی ندارند (238/0=P) که نشاندهندۀ ناکارآمدی و طراحی نامناسب آنها است.
نتیجهگیری: با ارتقای سطح متغیرهای سازمانی و اجتماعی، از جمله تعهد مدیریت به ایمنی و محیط حمایتی، میتوان تعهد فردی به ایمنی را افزایش داد و از این طریق، عملکرد ایمنی افراد را بهبود بخشید.
طاهره غلامی، نجمه رهنورد، مرضیه صادق زاده، سپیده تهمتن،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی ـ عضلانی از مشکلات عمدۀ کارکنان بخش مراقبت بیمارستان است. از جمله دلایل مهم آن میتوان به وظیفۀ جابهجایی بیمار و استرسهای روانی ـ اجتماعی اشاره کرد. این مطالعه با هدف بررسی ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و استرس روانی ـ اجتماعی ناشی از جابهجایی بیمار در بهیاران انجام شد.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی بین 56 نفر از بهیاران بیمارستان آموزشی دانشگاه علومپزشکی فسا در سال 1396 انجام شده است. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ نوردیک و چکلیست شاخص MAPO و پرسشنامۀ محتوای شغلی JCQ گردآوری شد. از آمار توصیفی برای توضیح متغیرها و آزمون کای اسکوئر بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در ناحیۀ کمر (71/4%) و کمترین شیوع در ناحیۀ ران و گردن (46/4%) بوده است. نتایج ارزیابی ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی به روش MAPO نشان داد 9 بخش از 12 بخش بیمارستان (63/2%)، در سطح ریسک متوسط (سطح 2) قرار دارند. همچنین میانگین امتیاز ابعاد نیازهای روانشناختی شغل و نیازهای فیزیکی بالا بوده و میانگین امتیاز بعد حمایت اجتماعی پایین بود که نشاندهندۀ استرس زیاد است. همچنین نیازمندیهای فیزیکی شغل (0/035=P)، حمایت اجتماعی (0/002=P) و نبود امنیت شغلی (0/001=P) با سطوح ریسک MAPO رابطه داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای مطالعه، شیوع کمردرد ناشی از جابهجایی بیمار در بهیاران بالا است و همچنین بهیاران استرسهای روانی ـ اجتماعی زیادی را تجربه میکنند. بنابراین، میتوان با آموزش اصول ارگونومی و به کار بردن تجهیزات کمکی در حمل و جابهجایی بیمار از سوی بهیار و همچنین کاهش عوامل استرسزا مانند نیازهای روانی و فیزیکی محیط کار، فقدان حمایت اجتماعی و نبود امنیت شغلی از جانب مسئولان امر در راستای کاهش ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی تلاش کرد.
مهشید بهرامی، منصوره صادقی، علیرضا دهدشتی، میثم کرمی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: کار با کامپیوتر در مدت طولانی، در شرایط استاتیک و وضعیت بدنی نامناسب ممکن است منجر به ناراحتیهای اسکلتی ـ عضلانی شود. هدف از مطالعۀ حاضر اثربخشی آموزش و تمرین ارگونومیکی در بهبود روش کار میان کاربران کامپیوتر در مشاغل اداری در سال ۱۳۹۵ بوده است.
روش کار: این مطالعۀ توصیفی ـ تحلیلی بهصورت مداخلهای روی ۲۸ نفر از کارکنان اداری بیمارستان ولایت دامغان اجرا شد. بهمنظور تعیین سطح احتمال خطر ارگونومیکی، وضعیت بدنی افراد قبل و ۶ ماه بعد از مداخله با کمک روش ROSA ارزیابی شد. همچنین بهمنظور افزایش آگاهی پرسنل از برنامههای آموزش اصول ارگونومیکی استفاده شد. درنهایت از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تیمستقل برای تجزیهوتحلیل دادههای آماری استفاده شد.
یافتهها: پیش از اجرای برنامۀ مداخلۀ آموزشی مهمترین ریسک فاکتور در وضعیتهای بدنی افراد بهترتیب در نواحی گردن (۰/۰۰۹=P)، آرنج (۰/۰۱۹=P) و شانه (۰/۰۳۱=P) بوده که پس از مداخله این سطح خطر در اندامهای یادشده کاهش یافت و این مقدار تغییر، معنیدار بود. همچنین متغیرهای سن (۰/۰۲۸=P)، جنسیت (۰/۰۱۵=P)، شاخص تودۀ بدنی (۰/۰۴۰=P)، سطح تحصیلات (۰۴۷/۰=P) و سابقۀ شغلی (۰۲۵/۰=P) تأثیر معنادار بر امتیاز نهایی ROSA داشت.
نتیجهگیری: نتایج، بیانگر شیوع علائم اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و سطح ریسک ارگونومیک محاسبهشده به روش ROSA است که به مداخلۀ ارگونومی در طراحی محیط، ابزار و تجهیزات همزمان با مداخلۀ آموزشی نیاز دارد.
سعیده مشگین، رحمان شیخ حسینی، رامین بلوچی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از سرگرمیهای الکترونیکی به شکلهای گوناگون باعث اشغال بخش عمدهای از اوقات فراغت گروههای سنی مختلف بهویژه کودکان و نوجوانان شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین پوسچر تنۀ فوقانی با میزان فعالیت جسمانی، ابعاد روانی و استفاده از سرگرمیهای الکترونیکی بود.
روش کار: در این تحقیق مقطعی، 160 نفر از دانشآموزان دختر 12-7 سالۀ ساکن منطقۀ ۱۷ تهران انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم کوتاه پرسشنامۀ میزان فعالیت جسمانی، (IPAQ)، پرسشنامۀ اطلاعات فردی مشتمل بر سؤالاتی دربارۀ تعداد ساعات استفاده از سرگرمیهای الکترونیکی، پرسشنامۀ اضطراب (RCMAS) و پرسشنامۀ افسردگی کودکان ماریا کواس (CDI) بود. برای اندازهگیری زاویۀ سربهجلو و شانهگرد از روش فوتوگرامتریک و برای اندازهگیری زاویۀ کایفوز از خطکش منعطف استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات جمعآوریشده، از آزمون رگرسیون خطی و در سطح اطمینان 95% استفاده شد ( 0/05 > P).
یافتهها: بین افسردگی و اضطراب دانشآموزان با زاویۀ سربهجلو و بین افسردگی و سرگرمیهای الکترونیکی با زاویۀ کایفوز ارتباط معناداری وجود دارد ( 0/05>P). اما ارتباط معنیداری بین زاویۀ شانهگرد و ابعاد روانی و فعالیت جسمانی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: ارتباط نزدیکی بین عوامل روانشناختی و پوسچر تنۀ فوقانی در دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی شهر تهران مشاهده شد و این موضوع بهتر است در طراحی برنامههای پیشگیری و درمان مدنظر قرار گیرد.
فاطمه ضامنی، احمد سلطان زاده، پروین نصیری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در دنیای صنعتی امروز، سلامتی نیروی کار میتواند تحتتأثیر برهمکنش ریسکفاکتورهای مختلف قرار گیرد. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل رابطه بین فاکتورهای نوبتکاری، استرس شغلی، رضایت شغلی و سلامتی در صنعت پتروشیمی صورت گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی اجرا شد و جامعه آماری آن کلیه کارکنان یک شرکت پتروشیمی (۴۰۰۰ نفر) را در بر میگیرد. نمونه مطالعه براساس فرمول کوکران ۳۶۰ نفر محاسبه شد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات با پرسشنامه تلفیقی با پایایی بالا (آلفای کرونباخ=۰/۸۳) انجام شد. در نهایت دادهها با نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج تحلیلی ارتباط نوبتکاری، استرس شغلی، رضایت شغلی و سلامتی نشان داد تمام فرضیات موجود در مدل مفهومی طراحیشده، تأیید شده است و بین این فاکتورها ارتباط معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). همچنین نتایج نشان داد علاوه بر تأثیر مستقیم نوبتکاری بر سلامتی، نوبتکاری بهواسطه تأثیر بر استرس شغلی و رضایت شغلی بهطور غیرمستقیم با سلامتی ارتباط معنیدار دارد (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد نوبتکاری هم بهعنوان فاکتور مستقیم و هم بهعنوان میانجی و فاکتور غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر فاکتورهایی مانند رضایت شغلی و استرس شغلی میتواند بر سلامتی نیروی کار تاثیرگذار باشد. بنابراین، توجه به این پدیده سازمانی و بازطراحی یا تغییر در آن میتواند نقش مهمی در افزایش سطح سلامت نیروی شغلی و انگیزش شغلی و همچنین بهرهوری سازمانی داشته باشد.
بهرام ایپکی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پارکینسون بیماری پیشرونده سیستم عصبی است که با تأثیرگذاشتن بر حرکتهای بدن، کیفیت زندگی بیماران را تحتالشعاع قرار میدهد و انجام وظایف روزانه مثل غذاخوردن را برای آنها دشوار و زمانبر میکند. هدف این مطالعه بهبود وضعیت راحتی بیماران پارکینسون، هنگام غذاخوردن به کمک شناسایی مشکلات ارگونومیک و طراحی محصول برای آن بوده است.
روشکار: ۱۲ بیمار پارکینسون با روش نمونهگیری تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. بدین ترتیب هنگام غذاخوردن بیمار از طریق مصاحبه ترجمهشده بخش Discomfort Questionnaire نرمافزار ErgoFellow و مشاهده مستقیم، اطلاعات لازم جمعآوری شد و پس از تحلیل نهایی و استخراج دستورالعملهای طراحی، ایدههای طراحی اسکچ، و به کمک AHP ارزیابی شد تا طرح نهایی شکل بگیرد.
یافتهها: میانگین نرخ سختی ۱۰/۶ از ۷ (۱/۵۱۴) دادههای Discomfort Questionnaire در قسمتهای دست و انگشتان، مچ دست، بازوها، آرنج، گردن، ناحیه کمر بالا تنه و شانههای بدن هنگام غذاخوردن بیماران نشان داد نسبت به دیگر قسمتهای بدن، وضعیت غیرارگونومیک پوسچر شدیدتر است. مشاهدات نیز مشخص کرد برای نزدیکشدن دهان بیمار به غذا تغییراتی غیرارگونومیک در پوسچر آن ایجاد میشود و به همین جهت طراحی محصول باید به کمک دادههای آنتروپومتریک صورت بگیرد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد کاهش فاصله دهان تا غذا، ناراحتی و خستگی بیمار را کاهش خواهد داد. از همین رو به کمک دادههای آنتروپومتریک، ظرفی با قابلیت تنظیم ارتفاع طراحی شد و توسعه یافت که سبب بهبود وضعیت پوسچر و کاهش سختی بیمار حین غذا خوردن میشود.
ایرج محمدفام، طاهره اسکندری، مریم فرخ زاد،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: خطاهای انسانی عامل اصلی حوادث است. بروز این خطاها در استفاده از تجهیزات پزشکی میتواند به آسیب دیدن بیمار، از بین رفتن تجهیزات، تحمیل خسارات اقتصادی و خدشهدار شدن اعتبار بخشهای بهداشتی و درمانی منجر شود. ازاینرو شناسایی، ارزیابی و مدیریت خطاهای استفاده از این تجهیزات بسیار بحرانی به شمار میرود. این مطالعه با هدف کاهش ریسک خطاهای انسانی در استفاده از تجهیزات درمانی در یکی از بیمارستانهای کشور انجام شد.
روش کار: سیستم مطالعهشده دستگاه ونتیلاتور است که با توجه به کاربرد زیاد و بحرانهای احتمالی در استفاده از آن در بیمارستان، برای مطالعه انتخاب شد. شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی با استفاده از تکنیک آنالیز پیشبینانه خطا در کاربرد، کمیسازی خطاها و کاهش عدمقطعیت در برآورد میزان اهمیت خطاهای انسانی شناساییشده با منطق فازی، انجام شد.
یافتهها: ۳۳ خطا در استفاده از دستگاه ونتیلاتور شناسایی شد. فراوانترین انواع خطاها از نوع خطا در عمل (۷۲/۷۲%)، و مهمترین علت خطاها سهو و لغزش (۴۲/۴۲%) بوده است. اصلیترین پیامدهای اولیه در خطاهای شناساییشده، استریل نبودن دستگاه و امکان انتقال میکروب به بیمار بود. در ۴۲/۴۲ درصد موارد، خطاها فاقد امکان بازیابی بوده است. نتایج حاصل از تکنیک آنالیز پیشبینانه خطا در کاربرد و منطق فازی نشان داد بین نوع خطا و فراوانی رخداد آن و احتمال وقوع خطا ارتباطی وجود ندارد.
نتیجهگیری: در مطالعات خطاهای انسانی، استفاده تلفیقی از تکنیکهای شناسایی خطر و یک رویکرد کمیساز که احتمال وقوع خطاهای شناساییشده را تعیین کند، میتواند به کاهش عدم قطعیت در نتایج نهایی منجر شود.
بهرام ایپکی، زهرا مریخ پور،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از نکات مهم در طراحی کاربرمحور، توجه به شرایط فیزیکی و روانی کاربر و خطاهای ناشی از طراحی نامطلوب است. سیستم تغییر دندۀ دوچرخه و اهرم آن، از پیچیدهترین اجزای دوچرخه است که تعاملات فیزیکی و روانی متعدد کاربران با آن منجر به تأثیراتی بر جسم و روان آنها میشود. هدف از این پژوهش، شناخت دقیق نیازهای دوچرخهسواران در تعامل با محصول و طراحی محصول برای آن است.
روش کار: در این پژوهش ابتدا با روش AEIOU تحلیلی کیفی صورت گرفت. در ادامه ۵۰ دوچرخهسوار دانشگاه هنر اسلامی تبریز با روش نمونهگیری غیرتصادفی دردسترس پژوهش قرار گرفتند و با سنجش مطلوبیت ۳ آزمودنی، از آنها نظرسنجی کمّی به عمل آمد. پس از آمادهسازی پیشنیازهای طراحی، با استفاده از تکنیک اسکمپر، ایدههایی ارائه و با روش DFV ارزیابی شد و ایدۀ نهایی شکل گرفت.
یافتهها: یافتههای اولیه نشان داد که کاربران حین تغییردنده با مشکلات روانی نسبت به مشکلات فیزیکی بیشتر مواجه میشوند. همچنین طبق سنجش مطلوبیت، آزمودنی (۲) با مجموع امتیاز ۸۸۳ و میزان نسبت مطلوبیت ۱.۲۱۲ نسبت به آزمودنی (۳) و ۱.۲۵۶ نسبت به آزمودنی (۱) از نظر کاربران، مطلوبترین محصول بود که این مسئله نشان داد میزان مطلوبیت با سادگی طراحی آزمودنیها رابطۀ مستقیم دارد.
نتیجهگیری: از آنجایی که بیشتر اشتباهات کاربران در درک جابهجایی منطقی دندهها منجر به نامطلوببودن شرایط تعویض دندۀ دوچرخه میشود. طراحی محصول مدنظر با تمرکز بر کاهش خطای کاربر و تعداد عملکردهای اضافی، تسریع در فرایند تصمیمگیری کاربر و بدون آسیبرسانی به سیستم تعویض دندۀ دوچرخه صورت گرفت.
مجید لشگری، محمدرضا عرب،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: صدا بهعنوان یک عامل زیانآور در محیطهای کاری میتواند علاوه بر مشکلات جسمی، به لحاظ آسایشی نیز شرایط آزاردهندهای برای افراد ایجاد کند. بنابراین علاوه بر ارزیابی پارامترهای کمّی همچون تراز فشار، بررسی پارامترهای کیفی صدا در محیطهای کاری نیز کاملا ضروری به نظر میرسد.
روش کار: در این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، صدای تراکتور مسیفرگوسن مدل ۲۸۵ ضبط و اندازهگیری شد. سپس نوار مغزی پنج راننده در وضعیت پیش از رانندگی و پس از آن هنگام رانندگی با تراکتور و در چهار دور مختلف موتور ثبت شد. از مدل آزردگی روان ـ آکوستیک، بهمنظور ارزیابی میزان آزردگی رانندگان تراکتور استفاده شد. سپس مقایسۀ میانگینها از طریق آزمون مقایسۀ میانگینهای دانکن در سطح احتمال ۵درصد مقایسه شدند و میزان همبستگی میان آزردگی روان ـ آکوستیک و باندهای آلفا و بتا تعیین شد.
یافتهها: نتایج آنالیز واریانس آزردگی روان ـ آکوستیک تفاوت معنیداری در سطح احتمال ۱درصد برای سطوح مختلف دور موتور نشان داد. همچنین نتایج، حاکی از کاهش دامنۀ باند آلفا و همچنین افزایش دامنۀ باند بتا در اثر افزایش دور موتور بود. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که همبستگی بالایی بین دو باند آلفا و بتا و آزردگی روان ـ آکوستیک وجود دارد؛ بهطوری که ضریب تشخیص ۰/۹۶۶ و ۰/۹۸۹ بهترتیب برای دو باند آلفا و بتا به دست آمد.
نتیجهگیری: این بررسی نشان داد که تغییرات در پارامترهای کیفی صدای تولیدشده و درنتیجه میزان آزردگی ناشی از آن، باعث ایجاد تغییرات دامنه در هر دو باند آلفا و بتا شده است. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که آزردگی روان ـ آکوستیک، شاخص خوبی برای ارزیابی فعالیت مغزی به شمار میآید.
محبوبه السادات رحمن پور، عباس عبادی، آرام تیرگر،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از اعتباربخشی بیمارستانها افزایش ایمنی و رضایت بیماران و کارکنان است که بخشی از آن از طریق متناسبسازی محیطی امکانپذیر است. پژوهش حاضر با هدف تبیین ضرورت استفاده از ملاحظات ارگونومیک در فرایند اعتباربخشی بیمارستانها اجرا شده است.
روش کار: این مطالعه روششناختی در سال ۱۳۹۷ طراحی، و همزمان با روانسنجی و اعتباریابی ابزار ارزیابی تناسب ساختاری بیمارستانهای سالمنددوست اجرا شد. تعیین مؤلفههای ساختاری از طریق بررسی متون و اعتباریابی گویهها به روش دلفی انجام گرفت. پس از تعیین روایی محتوا، طبقهبندی گویهها به بخشهای الزامی یا اساسی، بهترتیب با کسب حداقل دو سوم و یک سوم آرای متخصصان صورت پذیرفت و در پردازش دادهها از شاخص آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافتهها: پردازش نظر متخصصان در ۷۲ گویه (روایی محتوا) نشان داد بخش اعظم گویهها (۵۵ مورد معادل ۷۶ درصد) الزامی یا اساسی بودند و بیشترین سهم موارد الزامی را متخصصان سالمندشناسی و کمترین آن را متخصصان معماری اعلام کردند.
نتیجهگیری: با توجه به رشد جمعیت سالمند در کشور از سویی و سهم بالای مراجعه سالمندان به مراکز درمانی، و الزامی و اساسی بودن بیشتر گویههای ابزار ارزیابی، بهکارگیری اصول ارگونومی در اعتباربخشی به بیمارستانها امری لازم به نظر میرسد.
افشین مرزبان، عبداله حیاتی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: عملیات برداشت یکی از مهمترین مراحل تولید میوه خرما است که عمدتاً در ایران بهصورت سنتی انجام میشود. به دلیل نیاز مبرم این عملیات به فعالیتهای فیزیکی و طاقتفرسا، نیروی کار با مخاطرات شغلی فراوانی در این عملیات روبهرو است که معمولاً بیماریهای شغلی و کاهش بهرهوری آنها را به همراه دارد.
روش کار: در این مطالعه بیست و سه کارگر، برای تعیین فعالیتهای بحرانی عملیات برداشت دستی میوه خرما بررسی شدند. این عملیات متشکل از عملیات بالای نخل خرما (شامل فعالیتهای بالا رفتن از نخل، برش خوشهها و پایین آمدن از نخل) و عملیات پایین نخل خرما (شامل فعالیتهای تکاندن خوشهها، جداکردن برخی میوههای ناسالم و ریختن میوهها درون جعبه) بود. بهمنظور تعیین فعالیتهای بحرانی از ارزیابیهای فیزیولوژیکی (ضربان قلب و دامنه ضربان قلب) و فیزیکی (میزان درد و ناراحتی اعضای بدن) استفاده شد.
یافتهها: عملیات بالای نخل با ضربان قلب و دامنه ضربان قلب بهترتیب ۲۹/۴ و ۱۷۷/۸ درصد نسبت به عملیات پایین نخل، فشار فیزیولوژیکی بیشتری به کارگر وارد میکند. کارگران عملیات بالای نخل خرما به درد ناحیه کمر و کف پا مبتلا بودند؛ در حالی که کارگران عملیات پایین نخل خرما تنها در ناحیه کمر درد داشتند.
نتیجهگیری: بررسیها نشان داد عملیات بالای نخل عملیات بحرانی برداشت سنتی میوه خرما است. فعالیت بالا رفتن از نخل بیشترین فشار فیزیولوژیکی را به دلیل حرکت در خلاف جهت گرانش زمین ایجاد میکند؛ در حالی که فعالیت پایین آمدن از نخل به دلیل حرکت کارگر در جهت گرانش زمین، فشار فیزیولوژیکی کمتری داشت و فعالیت بالا رفتن از نخل بین فعالیتهای مربوط به عملیات بالای نخل، بحرانیترین عمل بود.
زیور صباغی نژاد، عبدالکاظم نیسی، سمیه پروین،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هر سازمان برای ایجاد نیروی انسانی کارآمد و توانمند باید محیطی شاداب، بهدور از تنش، دارای شرایط دمایی و روشنایی مطلوب و ابزارآلات متناسب با وضعیت جسمی هر کارمند، محیط کاری ایمن و آرام، فراهم کند تا بتواند با ایجاد حس خشنودی شغلی، بهترین عملکرد را از آنها انتظار داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی شرایط ارگونومیکی کتابخانههای دانشگاههای دولتی شهر اهواز و تأثیری آن بر خشنودی و عملکرد شغلی کتابداران میپردازد.
روش کار: این پژوهش توصیفی بوده و به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعۀ پژوهش شامل ۸۴ نفر کتابدار دانشگاههای شهید چمران و علومپزشکی جندیشاپور اهواز است که بهصورت سرشماری در مطالعه شرکت کردند. برای بررسی شرایط ارگونومیک از پرسشنامۀ استخراجشده از نرمافزار ergotools، بررسی خشنودی شغلی از مقیاس آیرنسون و همکاران و بررسی عملکرد شغلی از پرسشنامۀ فرج پهلو، نوشین فرد و حسنزاده استفاده شد. روابط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری، تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) و آزمون تعقیبی LSD و با کمک نرمافزار Spss و Amos بررسی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین شرایط ارگونومیکی و خشنودی شغلی، خشنودی شغلی و عملکرد شغلی و شرایط ارگونومیکی و عملکرد شغلی رابطۀ مستقیم، مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین شرایط ارگونومیک و عملکرد شغلی بهواسطۀ خشنودی شغلی نیز رابطۀ غیرمستقیم مثبت و معنادار وجود دارد.
نتیجهگیری: کتابداران کتابخانههای دانشگاهی با بهرهمندی از شرایط ارگونومیک بهتر، خشنودی بیشتری دارند و عملکرد شغلی بهتری نشان میدهند.
الهام احمدی کیونانی، مصطفی پویاکیان، عباس علیپور،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سنجش دقیق رضایتمندی کارمندان از صندلیهای اداری میتواند بازخوردی مناسب و معتبر از کیفیت طراحی صندلی را در اختیار سازندگان و پژوهشگران قرار دهد؛ از اینرو هدف از مطالعه حاضر طراحی و روانسنجی پرسشنامهای معتبر بهمنظور سنجش رضایتمندی از صندلیهای اداری است.
روش کار: با مطالعه متون ارگونومی مرتبط با صندلیهای اداری، استاندارد ارگونومی صندلی اداری ایران به شماره ۱-۱۱۳۸۸ و پرسشنامه رضایتمندی از صندلی آموزشی میرمحمدی و همکاران، ابتدا پرسشنامهای با ۳۹ پرسش رضایتمندی از صندلی اداری طراحی شد. سپس روایی صوری به دو روش کمی (تأثیر آیتم) و کیفی، و روایی محتوا نیز به دو روش کمی (شاخص روایی محتوا و نسبت روایی محتوا) و کیفی صورت گرفت. پایایی پرسشنامه به کمک دو روش معتبر تعیین ثبات درونی (ضریب آلفای کرونباخ) و آزمون-بازآزمون بررسی شد. همچنین برای تعیین حساسیت، ویژگی و نقطه برش از منحنی ROC استفاده شد و آنالیز اطلاعات به کمک نرمافزار SPSS نسخه ۲۱ و Stata نسخه ۱۴ صورت گرفت.
یافتهها: میانگین نسبت روایی محتوای (CVR) و شاخص روایی محتوی (CVI) پرسشنامه بهترتیب ۰/۹۳ و ۰/۹۵ برآورد شد. ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه نیز ۰/۸ به دست آمد. درمجموع تست آماری کاپا نمره بالایی را میان نتایج آزمون-بازآزمون نشان داد (۰/۹۱) که بیانگر همبستگی زیاد و ثبات خوب پرسشنامه است. در آزمون تشخیصی ROC، نقطه برش با حساسیت و ویژگی ۸۶/۲ ، ۱۰۰و ۷۵/۵ به دست آمد و سطح زیر منحنی در این نقطه برش ۰/۹۶ بود.
نتیجهگیری: پرسشنامه ۳۴ پرسشی رضایتمندی صندلی اداری، روایی و پایایی پذیرفتهای برای ارزیابی میزان رضایتمندی از صندلیهای اداری دارد.
فخرالدین قاسمی، کامران غلامی زاده، امین دوستی-ایرانی، رامین رحمانی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اندام فوقانی انتهایی از مستعدترین نقاط بدن در بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی هستند؛ از اینرو انتخاب بهترین تکنیک برای ارزیابی ریسک ارگونومیکی آنها بسیار مهم است. هدف مطالعه حاضر مقایسه دو تکنیک شاخص استرین (SI) و حد مجاز مواجهه برای سطح حرکات دست (ACGIH-HAL) و بررسی ارتباط آنها با شدت علائم سندرم تونل کارپ در قصابان است.
روش کار: جمعیت مطالعه این پژوهش همه قصابان شهر همدان هستند. پس از مشاهده فعالیتهای کاری آنها، ارزیابیها با استفاده از هر دو تکنیک انجام شد. اندازهگیری شدت علائم سندرم تونل کارپ نیز با استفاده از پرسشنامه بوستون صورت گرفت و ضریب کاپا برای تعیین میزان توافق دو تکنیک استفاده شد. همچنین ارتباط میان سطوح ریسک پیشبینیشده به کمک دو تکنیک و شدت علائم سندرم تونل کارپ با تعدیل اثر متغیرهای فردی اثرگذار از قبیل سن، شاخص توده بدن و شاخص مچ دست، با استفاده از تحلیل رگرسیون مشخص شد.
یافتهها: در این پژوهش، ۱۵۲ قصاب ارزیابی شدند. تکنیکهای SI و ACGIH-HAL بهترتیب ۷۶ و ۱۰۲ مورد را با ریسک کم (۶۹ مورد مشابهت)، ۴۰ و ۲۷ مورد را با ریسک متوسط (۸ مورد مشابهت) و ۳۶ و ۲۳ مورد را با ریسک بالا (۱۸ مورد مشابهت) بررسی کردند. ضریب کاپای دو تکنیک ۳۶/۰ به دست آمد (۰/۰۰۱>P). با تعدیل اثر فاکتورهای فردی، هر دو تکنیک ارتباط معناداری با شدت علائم سندرم تونل کارپ داشتند، اما ارتباط تکنیک SI بالاتر بود.
نتیجهگیری: تکنیک SI در مقایسه با تکنیک ACGIH-HAL برآورد بالاتری از ریسک دارد و به نظر میرسد قدرت پیشبینیکنندگی تکنیک SI بیشتر از تکنیک ACGIH-HAL باشد.
مهدی گنجی، میلاد کریمی، بهنوش بهاری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به ضرورت پکیجینگ صحیح راننده، تنظیم پارامترهای پکیج بهمنظور حصول بالاترین ارگونومی راننده بسیار مهم است. محدوده تغییرات برخی پارامترهای پکیجینگ گسترده است و انتخاب صحیح مقدار این پارامترها تا حصول شرایط ارگونومی راننده نیز مستلزم سعی و خطاست.
روش کار: در پژوهش حاضر، با استفاده از نرمافزار MINITAB نسخه ۱۶ و پارامترهای پکیجینگ راننده، چندین شبیهسازی شرایط رانندگی به کمک ابزار (DHM(Digital human modeling و (DOE (Design of experiment انجام شد؛ بنابراین برای کلاس خودرویی C، محدوده تمامی پارامترهای پکیج راننده، مانند ارتفاع صندلی، زاویه فرمان و... با استفاده از سایت A۲MAC۱ استخراج و بهعنوان مبنای پارامتر ورودی در نظر گرفته شد. در ادامه با توجه به آزمایشهای پیشنهادی به کمک نرمافزار MINITAB نسخه ۱۶، ارزیابی میزان راحتی راننده براساس معیار (PORTER (۱۹۹۸ صورت گرفت.
یافتهها: ارتفاع صندلی همچنین فواصل قائم و افقی مجموعه فرمان تا نقطه مبنای پاشنه پا، بیشترین تأثیر را بر ارگونومی راننده دارند. همچنین با توجه به همبستگی زیاد برخی پارامترهای پکیج با خروجیهای ارگونومی زوایای بدن، معادلات پیشبینیگری در این باره ارائه شده است.
نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده الگویی بهینه برای ارگونومیکترین موقعیت رانندگی در خودرو است. همچنین تأثیرگذارترین پارامترهای پکیج راننده از نظر ارگونومی شناخته و با استفاده از آنالیز
(ANOVA (Analysis of variance برای آنها مدلهای پیشبینیگر ریاضی ارائه شده است.
احسان حبیبی، عماد میرسلیمی، فائزه دارابی، کامران ابراهیمی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با تمرکز بر بلندکردن میلههای حفاری انجام شده است. حفاری، عملیات معدنکاری تکراری و سنگینی محسوب میشود که میزان بروز و شدت آسیب اسکلتی-عضلانی آن زیاد است. هدف از این مطالعه بررسی چگونگی بلندکردن میله عمودی حفاری (با ارتفاع ۱/۶۱ متر و وزن ۳۵ کیلوگرم) با استفاده از دو نوع ارتفاع میله و چهار موقعیت پا و درنهایت مقایسه آن با شاخص حمل بار (LI) است.
روش کار: هفت کارگر در این مطالعه شرکت کردند. بدینصورت که هر فرد یک میله را بلند کرد و بهصورت عمودی نگه داشت. نشانگرهای بازتابی نیز بر روی افراد نصب و ۳ دوربین فیلمبرداری و یک صفحه نیروسنج برای ضبط نیروها و حرکت اندام افراد استفاده شد. در این حالت، چهار موقعیت پا و فشارهای وارد بر کمر بررسی شد (وضعیت°۰= رو به میله، وضعیت °۴۵ = مایل به میله، وضعیت°۹۰= فرد سمت راست میله و حالت آزاد). در ادامه، دو وضعیت ارتفاع میله، یک بار پایه میله بر روی زمین (ارتفاع میله، ۸۳/۰ متر) و بار دیگر پایه میله روی یک قفسه ۲۰ سانتیمتری (ارتفاع میله ۱/۰۳ متر) بررسی شدند.
یافتهها: شاخص حمل بار برای هر فرد، ۱/۴ در معادله حمل بار NIOSH بود و مشخص شد ارتفاع عمودی میله، بیشترین تأثیر را در بار واردشده بر کمر دارد. علاوه بر این، برخی کارگران از تکنیکهایی استفاده کردند که فشار کمتری به کمرشان وارد میکرد.
نتیجهگیری: از نتایج این مطالعه میتوان دریافت حالت نامتقارن حمل بار (زاویه ۹۰ درجه) بدترین حالت را در مقایسه با شاخص حمل بار و استاندارد NIOSH دارد.
مریم اژدردُر، شهناز طباطبایی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی-عضلانی یکی از آسیبهای محیط کاری است که بر کیفیت زندگی کارکنان تأثیر میگذارد و سبب کاهش سلامت جسمی، روانی و بهرهوری آنها میشود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه اختلالات اسکلتی-عضلانی و کیفیت زندگی در کارکنان بیمارستانهای منتخب استان گلستان انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی است که جامعه آماری آن ۷۷۰ پرسنل بیمارستانهای منتخب استان گلستان هستند. در نمونههای مطالعه اخیر، ۳۰۰ نفر از کارکنان گروههای مختلف شغلی به روش نمونهگیری طبقهای و بهصورت تصادفی ساده، بهعنوان گروه نمونه مطالعه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از سه پرسشنامه شامل اطلاعات جمعیتشناختی (دموگرافیک)، اختلالات اسکلتی-عضلانی (Nordic) و کیفیت زندگی (Lancashire) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای t-test مستقل، آنالیز واریانس، رگرسیون خطی چندگانه و نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ صورت گرفت.
یافتهها: میان شرایط بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی و اختلالات اسکلتی-عضلانی (کلی) در کارکنان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین متغیر نوبت کاری و اختلالات اسکلتی-عضلانی ارتباط معناداری با هم دارند. میان کیفیت زندگی در سطوح مختلف و متغیرهای جمعیتشناختی، تفاوت معناداری با تأکید بر جنسیت مشاهده میشود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه، متغیر جنسیت و نوبت کاری در ابتلا به دردهای اسکلتی-عضلانی مؤثر است. شیوع بیشترین درد و ناراحتی در طول یک سال مربوط به کمر است که میتواند بر کیفیت زندگی کارکنان تأثیر منفی داشته باشد. درنتیجه بهینهسازی شرایط کاری اهمیت بسزایی دارد.
مهناز شاکریان، علیرضا چوبینه، مهدی جهانگیری، مسلم علیمحمدلو، محمد نامی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مهمترین عامل جلوگیری از حوادث در نهادهای مختلف از جمله صنایع گوناگون، تشخیص دلایل ایجاد نقص در سیستم و عوامل مربوط به آن پیش از وقوع رویدادهای پیشبینی نشده است. خطای انسانی مهمترین عامل بروز رویدادهای ناخواسته به شمار میآید که عوامل شناختی از علل اصلی وقوع آن هستند. این مطالعه با هدف ایجاد الگویی جدید برای عوامل شناختی مؤثر بر خطای انسانی، بیان روابط میان عوامل تشکیلدهنده آنها و شدت اثر روابط مذکور با استفاده از روش دیمتل طراحی و اجرا شد.
روش کار: در مرحله اول پژوهش، مطالعهای کیفی برای شناسایی و استخراج عوامل شناختی-فردی مؤثر بر وقوع خطای انسانی در میان کارگران صنایع مختلف انجام شد. سپس برای حصول اطمینان از جامعیت و صحت عوامل مذکور، نظرات متخصصان در این زمینه به کار رفت. درنهایت تکنیک دیمتل برای یافتن روابط میان عوامل شناختی-فردی مؤثر بر وقوع خطای انسانی به کار گرفته و با استفاده از روابط مربوط، الگوی پیشنهادی مطالعه ارائه شد.
یافتهها: پس از محاسبه D-R و D+R در ارتباط با تأثیرپذیری یا تأثیرگذاری عوامل، D-R برای عامل C۵ بیشترین مقدار و ۱/۲۱۳- و D+R برای همان عامل ۲/۲۹۴ به دست آمد. به علاوه در مطالعه حاضر، ارزش آستانه ۰/۰۸۷ بود.
نتیجهگیری: در این پژوهش، عوامل ناتوانی در حل مسئله و تصمیمگیری (C۵) و نداشتن قابلیت پیشبینی خطرات احتمالی در محیط کار (C۹)، از نوع معلول و بقیه عوامل علت هستند. عامل C۵ بیشترین ارتباط را با دیگر عوامل دارد.
زهرا واحدی، عادل مظلومی، علی شریف نژاد، کمال اعظم،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در دهه اخیر، گوشی همراه به یکی از پرکاربردترین فناوریهای روز دنیا تبدیل شده است که کاربران آن بهدلیل استفاده روزافزون از این ابزار، ساعات بسیاری را صرف آن میکنند.
روش کار: این مطالعه در دو بخش نیمهتجربی و تجربی صورت گرفت. در ابتدا ۹۸ دانشجو در بخش نیمهتجربی وارد شدند و پرسشنامههای دموگرافیک و بادیمپ را پیش از کار با گوشی همراه پر کردند. سپس از آنان خواسته شد با گوشی همراه خود به مدت ۲۰ دقیقه وظایف دلخواه را انجام دهند و بار دیگر پرسشنامه بادیمپ را تکمیل کنند. در بخش دوم این مطالعه، ۱۲ زن از گروه نخست برای بررسی خمش گردن به کمک دستگاه موشنکپچر وارد مطالعه شدند. بهمنظور بررسی آماری نیز از نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد.
یافتهها: جستوجو در اینترنت و ارسال پیامک از رایجترین وظایف شرکتکنندگان این مطالعه بود. استفاده از گوشی همراه سبب افزایش درد و ناراحتی در گردن، شانه، شست، ریشه شست و تنار شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد وضعیت نشسته بهطور معناداری به افزایش خمش گردن در مقایسه با وضعیت ایستاده میانجامد. همچنین خمش گردن هنگام در دست گرفتن گوشی همراه بهصورت دودستی و همچنین حین تایپکردن افزایش مییابد.
نتیجهگیری: کاربران گوشی همراه برای زمان طولانی حرکات تکراری را در پوسچر ثابت داشتند و تصور میشود که این فاکتورها در افزایش احتمال بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی تأثیرگذارند.