324 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
محمدرضا مرتضوی، کامران رئیسی، سیدحامد هاشمی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: بررسی عملکردی خلبان در زمانی که چندین وظیفه مختلف بر عهده وی گذاشته می شود، مستلزم رویه ای می باشد که بر مبنای آن، بتوان مشخصههای یک سناریو را با کمک شبیهساز طی یک روند سیستماتیک بدست آورد. سیمولاتور عملکرد چند وظیفهای خلبان یک شبیهساز استاندارد از وظایف کلی خلبان میباشد که در سازمان ناسا توسعه یافته است.
روشکار: با بهرهگیری از تئوری اطلاعات، نرخ تبادل داده تولید شده در زیرسیستمهای مختلف شبیهساز محاسبه شده و با برآیند گرفتن از آنها، یک ملاک عددی واحد جهت تخمین بارکاری کلی ارائه گردید. پس از آن به منظور بررسی اعتبار شاخص استخراج شده، سه تست طراحی گردید که در آنها سطوح مختلف بارکاری شامل کم، متوسط و زیاد بر مبنای نرخ تبادل داده بکار رفته در هر یک برچسب زده شد. این تستها توسط سوژههای انسانی در جایگاه خلبان اجرا شده و در خلال آنها، نظر شخصی هر فرد پیرامون بارکاری ادراک شده توسط او به وسیله پرسشنامه ناسا-تیالایکس ثبت گردید.
یافتهها: نتایج بدست آمده حکایت از آن دارد که میانگین نمره اختصاص داده شده از سوی سوژهها به بارکاری کلی، در سه سطح تعریف شده با استفاده از تئوری اطلاعات، دارای اختلاف معنادار آماری میباشد (P<0/001)؛ به صورتی که این مقدار از سطح کم به متوسط و از متوسط به زیاد، روند صعودی قابل توجهی را از خود نشان میدهد.
نتیجهگیری: شاخص کمّی پیشنهاد شده، در تعیین میزان بارکاری موجود در شبیهساز ناسا از کارایی کافی برخوردار است.
فریبا کیانی، محمدرضا خدابخش،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: پژوهشها نشان دادهاند که یکی از عوامل مؤثر بر بروز آسیبهای شغلی، آگاهی کارکنان از موقعیت کاریشان میباشد. بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر آگاهی موقعیتی از اهمیت به سزایی برخوردار است؛ هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خستگی و نارسایی شناختی در پیش بینی آگاهی از موقعیت کاری در میان کارکنان بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی میباشد. نمونه متشکل از 154 نفر از کارکنان شرکت پارس خودرو تهران در سال 1394 بود که به روش تصادفی طبقهای انتخاب شده و به پرسش نامههای خستگی از چالدر و همکاران (1993)، نارساییهای شناختی از برودبنت و همکاران (1982) و آگاهی از موقعیت کاری از سندون و همکاران (2006) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای خستگی، نارسایی شناختی و آگاهی از موقعیت کاری رابطه معنی داری وجود دارد (01/0 > P). همچنین متغیرهای خستگی و نارسایی شناختی به ترتیب در حدود 14% و 25% از واریانس آگاهی از موقعیت کاری را در میان کارکنان پیش بینی کردند (05/0 > P).
نتیجهگیری: کاهش ظرفیت شناختی و هیجانی کارکنان میتواند موجب کاهش آگاهی آنها از موقعیت کاری شود.
سید سجاد عطائی، پیام حیدری، سکینه ورمزیار،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: از جمله عوامل خطر مؤثر در بروز ناراحتیهای اسکلتی-عضلانی میتوان به وزن زیاد بار یا فاکتورهای شغلی و فردی متفاوت اشاره کرد. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین توانایی انجام کار و حد مجاز بلند کردن بار با شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در بین کارکنان آشپزخانه میباشد.
روشکار: این مطالعه تحلیلی-مقطعی بهصورت سرشماری (60 =n ) در بین کارکنان شاغل در آشپرخانه بیمارستانهای آموزشی شهر قزوین در سال 1395 انجام شد. دادهها توسط پرسشنامههای شیوع درد، شاخص توانایی انجام کار و حد مجاز بلند کردن بار صورت گرفت. دادهها با آزمونهای رگرسیون تک و چندگانه و توسط نرم-افزار 20 SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بیشترین میزان شیوع در ناحیه کمر (%3/78) گزارش شد. %7/61 از کارکنان در سطح خوب شاخص توانایی انجام کار و %3/58 ایستگاهها از نظر جابجایی بار در شرایط ناایمن قرار داشتند. شرایط غیرمجاز حمل بار به تنهایی حدود 7 برابر، شیوع گردن و شانهدرد و 5 برابر شیوع کمردرد را افزایش میدهد و در تعامل با سایر ریسک فاکتورها شیوع گردن 25 برابر و شیوع شانه 28 برابر افزایش مییابد. افراد با سطح توانایی خوب نسبت به افراد با سطح توانایی عالی، 9 برابر بیشتر در معرض شیوع کمردرد قرار دارند.
نتیجهگیری: ریسک فاکتورهایی نظیر شاخص توده بدنی، توانایی انجام کار و حد مجاز بلند کردن بار میتوانند بر شیوع ناراحتی اسکلتی-عضلانی تاثیرگذار باشند لذا انتخاب افراد با سطح توانایی خوب و عالی و رعایت حد مجاز بلند کردن بار از جمله روشهای مؤثر در افزایش بهرهوری و کاهش شیوع اختلالات در کارکنان آشپرخانه میباشد.
حبیب اله دهقان، زهره محبیان، قاسم یادگارفر،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: مطالعات اندکی جهت بررسی اثر روشنایی بر عملکردهای شناختی افراد صورت گرفته است. اما این مطالعات نتوانسته اند به نتیجه ای روشن و قطعی در این زمینه دست یابند. پژوهش حاضر به بررسی عملکردهای شناختی دانشجویان در مواجهه با سطوح مختلف روشنایی در شرایط آزمایشگاهی پرداخته است.
روش کار: در این مطالعه تجربی 33 آزمودنی در محدوده سنی 26-19 سال به انجام آزمون های شناختی پرداختند. افراد درحین انجام آزمون نرم افزاری عملکرد پیوسته که درصد توجه افراد را می سنجد و دستگاه سنجش زمان واکنش که زمان واکنش افراد را اندازه می گیرد، در معرض مواجهه با سه سطح روشنایی معادل 200، 500 و1500 لوکس قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بیشترین درصد توجه افراد در روشنایی 1500 لوکس (75/99%) وکمترین درصد توجه در روشنایی500 لوکس (36/99%) بود. تحلیل های آماری نشان داد که اختلاف درصد توجه در سطوح مختلف روشنایی معنی دار است (004/0 =P). همچنین نتایج حاصل از آنالیز داده ها نشان داد که افزایش شدت روشنایی قادر به ایجاد تغییر معنی دار در میانگین زمان پاسخ (05/0>P) پاسخ صحیح (004/=P) خطای ارائه پاسخ (001/0=P) پاسخ حذف (017/0=P) می باشد. با افزایش شدت روشنایی زمان واکنش افراد کاهش یافته است. زمان واکنش در تمام سطوح روشنایی اختلاف معنی دار دارد (05/0>P).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که افزایش شدت روشنایی باعث افزایش درصد توجه و کاهش زمان واکنش در افراد شده است. بنابراین ضروریست عامل سطوح مختلف روشنایی در طراحی پست های کاری که مستلزم استفاده از توجه و یا زمان واکنش می باشند را مدنظر قرار داد.
سارا دهنوی، عبدالله واحدی، مجید معتمدزاده طرقبه، عباس مقیم بیگی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتیعضلانی مرتبط با کار (WMSDS)، زمانی رخ میدهند که فشار اعمال شده به بافتهای اسکلتی-عضلانی، بیشتر از ظرفیت تحمل بافت باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک فاکتورهای ایجادکننده اختلالات اسکلتیعضلانی مرتبط با فعالیتهای دستی با استفاده از روش ManTRA و اجرای برنامه مداخله آموزشی- مهندسی در بین کارگران صنعت چاپ انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای مورد شاهدی میباشد که جامعه آماری آن 40 نفر از کارگران صنعت چاپ که فعالیت دستی انجام میدهند، میباشند. 20 نفر برای گروه مداخله و 20 نفر برای گروه شاهد انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه نقشه بدن (Body map) جهت تعیین میانگین شدت و موضع ناراحتی در اندامهای مختلف بدن و روش ارزیابی ManTRA جهت تعیین نمره تجمعی در 4 ناحیه بدن (مچ/ دست/ بازو، شانه/ گردن، پشت، اندام تحتانی) برای هر کارگر در محل کار در قبل و بعد از مداخله (آموزشی-مهندسی) گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین شدت درد در گروه مورد، قبل و بعد از مداخله در نواحی سر وگردن (012/0 = P) شانه و بازوی راست (012/0 = P)، شانه و بازویچپ (043/0 = P)، کمر (003/0 = P)، دستومچ راست (028/0 = P)، دستومچ چپ (027/0 = P)، رانوزانوی راست (005/0 = P)، رانو زانویچپ (005/0 = P)، پا وساقپا راست (012/0 = P)، پا وساقپا چپ (0028/0 = P) ارتباطمعنیداری وجود داشتهاست. ازنظر نمرهتجمعینیز، ارتباطمعنیداریدر نواحی بازو/مچ/دست (001/0 = P) و شانه/گردن (001/0 = P) قبلوبعد از مداخله مشاهدهشد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه میتوان گفت که مداخلات ارگونومی میتواند باعث کاهش میزان شدت درد در قسمتهای مختلف بدن و کاهش ریسک فاکتورهای ایجاد کننده آسیبهای تجمعی در محیط کار شود.
محمد بابامیری، بابک معینی، حجت طهماسیان، مجید براتی، قدرت الله روشنایی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: در برخی از مشاغل مانند شغل پرستاری به دلیل شرایط خاص شغلی کیفیت خواب پایین است و با توجه به اهمیتی که کیفیت خواب دارد این مطالعه به بررسی تأثیر آموزش بهداشت خواب بر کیفیت خواب پرستاران پرداخته است.
روشکار: این پژوهش یک مطالعه مداخلهای و نیمه تجربی بود. جمعیت مورد مطالعه آن پرسنل پرستاری شاغل در بیمارستانهای منتخب لرستان بودند که از میان آنها به صورت تصادفی 50 نفر به عنوان گروه کنترل و 50 نفر بعنوان گروه مداخله انتخاب شد. پرسشنامههای مربوطه شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و کیفیت خواب پیتزبورگ بود. مداخله آموزشی برای گروه مداخله صورت گرفت و مجدداً بعد از 45 روز هردو گروه برای تکمیل پرسشنامهها مورد پیگیری قرار گرفتند. از نرم افزار SPSS، و آزمونهای تی مستقل و مک نمار جهت تجزیه و تحلیل استفاده شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه حاکی از اختلاف معنیدار بین میانگین نمره وضعیت خواب بعد از مداخله آموزشی بود (05/0 > P) که نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافته بود (05/0 > P).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد آموزش مهارتهای بهبود کیفیت خواب میتواند نقش بسزایی در ارتقاء کیفیت خواب پرسنل پرستاری داشته باشد و برگزاری دورههای آموزشی در این زمینه برای پرسنل میتواند مفید و مؤثر باشد.
پژمان معتمدی، حسین نیکرو، کیوان حجازی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: لپتین، از ژن چاقی تولید شده، نقش کلیدی در تنظیم وزن دارد و به عنوان هورمون ضد چاقی بیان میشود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی منتخب بر سطوح لپتین سرم، شاخصهای آنتروپومتریک و حداکثر اکسیژن مصرفی مردان چاق است.
روش کار: تعداد 20 آزمودنی در دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) به روش نمونهگیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. برنامه تمرین هوازی شامل 8 هفته تمرینات هوازی بود که در هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه با شدتی معادل 55 تا 60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیرهای اجرا شد. پیش از شروع و در پایان دوره تمرین هوازی، سطوح لپتین سرم، شاخصهای آنتروپومتریک و حداکثر اکسیژن مصرفی ارزیابی شد. برای مقایسه میانگینهای درون گروهی و بین گروهی به ترتیب از روش آماری تی استیودنت همبسته و مستقل استفاده شد. نتایج در سطح معنیداری (05/0 > P) آزمایش شدند.
یافتهها: گروه هشت هفته برنامه تمرین هوازی منجر به افزایش معنیداری در حداکثر اکسیژن مصرفی (01/0 = P) شد. مقادیر سرمی لپتین (007/0 = P)، وزن بدن (002/0 = P)، نمایه توده بدن (003/0 = P)، درصد چربی بدن (002/0 = P) و نسبت دورکمر به باسن (013/0 = P) در مردان چاق غیرفعال گروه تجربی کاهش معنیداری یافت. میانگینهای بین گروهی در متغیرهای وزن، نمایه توده بدن، درصدچربی بدن، نسبت دورکمر به باسن و حداکثر اکسیژن مصرفی در بین دو گروه تفاوت معنیدار داشت (05/0 < P).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد یک دوره تمرین هوازی منتخب، تأثیر مطلوبی بر بهبود سطوح لپتین سرم و حداکثر اکسیژن مصرفی مردان چاق دارد.
ناصر صدرا ابرقویی، حمیدرضا جعفرپور،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: در کشورهای مختلف دنیا؛ درصد قابل توجهی از کارکنان هر سازمان، گرفتار فرسودگی شغلی میشوند. پر واضح است که پیشگیری از وقوع فرسودگی شغلی، در ارتقاء بهداشت روانی افراد و در نتیجه ارتقاء کیفیت ارائه خدمات نقش بسزایی دارد. یکی از مباحثی که میتواند در کاهش فرسودگی زودرس مفید واقع شود به کارگیری دانش ارگونومی جامع (ارگونومی خرد و کلان) است. هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط برخی از متغیرهایی مطرح در مبحث ارگونومی جامع با فرسودگی شغلی میباشد.
روشکار: این مطالعه کاربردی بوده و جامعه آماری آن یکی از بیمارستانهای شهر یزد، شامل بخشهای مختلف با 506 نفر پرسنل میباشد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان برابر با 216 نفر تعیین شد. جمعآوری دادههای آماری از طریق پرسشنامههای مختلف و با روش تصادفی مطبق انجام گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان میدهد که فرسودگی شغلی کارکنان در حد متوسط و حمایت سازمانی ادراک شده توسط کارکنان کمتر از حد متوسط است و بین فرسودگی شغلی با متغیرهای مطرح در ارگونومی جامع رابطه منفی و معنادار وجود دارد. ضمناً نتایج مطالعات نشان میدهد که متغیرهای دموگرافیک بر فرسودگی شغلی کارکنان مؤثر است.
نتیجهگیری: در این مطالعه ضمن بررسی سطح فرسودگی شغلی، حمایت سازمانی، عدالت سازمانی و شرایط فیزیکی محیط؛ میزان کاهش فرسودگی شغلی در برابر بهبود شرایط ارگونومیکی خرد و کلان ارزیابی شد. نتایج بدست آمده در این مطالعه با نتایج مطالعات محققین مختلف مطابقت دارد. در پایان مطالعه بر اساس نتایج تحقیق، چند پیشنهاد عملیاتی و پژوهشی به منظور کاهش فرسودگی شغلی ارائه گردید.
الهام پاکدل، منوچهر امیدواری،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: یکی از مهمترین مسایل محیط های صنعتی حوادث می باشد. عوامل مختلفی بر حوادث تاثیر گذار است که یکی از این عوامل خصوصیات فردی می باشد. این پژوهش با هدف بررسی نقش شخصیت نیروی انسانی بر قابلیت اطمینان انسانی در بروز حوادث با استفاده از مدل رویکرد رفتاری DISC در صنایع خودرو سازی صورت گرفته است.
روش کار: این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیل می باشد که در آن ارتباط حادثه پذیری فرد با شخصیت فردی و خطاپذیری مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین شخصیت افراد از مدل استاندارد Disk استفاده گردید و جهت برآورد میزان خطاپذیری افراد از تکنیک Heart استفاده شد. سپس ارتباط بین ابعاد شخصیتی و قابلیت اطمینان و خطای انسانی مشخص شد. همچنین ارتباط تکرار حادثه با شخصیت فردی و خطاپذیری فرد تعیین گردید. این تحقیق در بین 98 نفر از پرسنل یکی از بزرگترین واحدهای تولیدی خودرو در بین سالهای 92 تا 94 انجام گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین ابعاد شخصیت انسانی و خطای انسانی و بروز حوادث همبستگی بالایی وجود دارد. بطوریکه نتایج نشان داد که بین افراد با شخصیت تاثیر گذار (In) و ثبات ذاتی (Sn) و ثبات تطبیق یافته (Sa) و وظیفه شناس تطبیق یافته (Ca) و تکرار بروز حادثه رابطه معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست امده مشخص شد که افرادی که دارای شخصیتی می باشند که نسبت به کار خود از حساسیت بالایی برخوردارند و تطبیق پذیری کمتری نسبت به تغییرات ایجاد شده در محیط کاری دارند، از احتمال بروز حوادث بیشتری برخوردار می باشند. شاید این مسئله بدلیل تناقض بین ساختار مدیریتی حاکم بر صنایع کشورهای در حال توسعه و خصوصیات شخصیتی این افراد ایجاد می شود.
نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، علی اصغر فرشاد، حامد جلیلیان،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: شغل راهبری قطار درون شهری در طبقه مشاغل نوظهور و پیچده به شمار میآید. به دلیل وجود مطالعات اندک در این زمینه، عوامل مؤثر بر بار کار راهبران به خوبی مشخص نشدهاند. در این مطالعه، عوامل مؤثر بر بار کار راهبران واکاوی میشود و راهکارهای کنترلی ارائه میگردد.
روش کار: در این مطالعه کیفی، دادهها با بررسی اسنادی، مصاحبه انفرادی و گروهی و بحث گروهی متمرکز گردآوری شدند. از ابزارهای تهیه شده توسط موسسه ارگونومی شغلی و موسسه طراحی ارگونومی به منظور گردآوری دادههای میدانی استفاده شد. تحلیل محتوای مستقیم به منظور تجزیه و تحلیل دادهها به کار رفت.
یافتهها: در مجموع تعداد 65 مضمون به عنوان عوامل مؤثر بر بار کار راهبران انتزاع گردید. مضمونهای استخراج شده در قالب نمودار استخوان ماهی در 8 طبقه دسته بندی و ترسیم شدند که عوامل مدیریت، نظارت و جو سازمانی؛ زیرساختها؛ طراحی شغل؛ سیر؛ و محیط به عنوان فاکتورهای دور و فشار زمانی، تبادل اطلاعات و ویژگیهای فردی به عنوان فاکتورهای نزدیک تعیین شدند.
نتیجه گیری: برخی از فاکتورهای دور جزء ماهیت سیستم حمل و نقل شهری هستند که تنها راهکار پیشنهادی تعدیل از طریق برنامههای جبرانی است و برخی دیگر با برنامه ریزی طولانی مدت و اجرای مداخلات مؤثر قابل حل هستند. به هر حال در کوتاه مدت با تمرکز بر فاکتورهای نزدیک و در طولانی مدت با تمرکز بر فاکتورهای دور مدل استخوان ماهی استخراج شده در این مطالعه، میتوان بار کار راهبران را تعدیل کرد.
مجید جلیلی، فرزاد ناظم،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: کاربست و تفسیر آزمون 6 دقیقه پیاده روی (6MWT) در حوزه بالینی، توانبخشی و ورزشی نیازمند وجود مقادیر مرجع آزمون 6MWT است. هدف این پژوهش طراحی و اعتبار سنجی مدل پیشگوی آزمون 6MWT در پسران سالم کودک و نوجوان ایرانی میباشد.
روش کار: آزمون 6MWT و متغیرهای آنتروپومتریک در 391 پسر سالم 8 تا 17 ساله به روش استاندارد اندازه گیری شدند. برای بررسی ارتباط مسافت پیموده شده در آزمون 6MWT با متغیرهای مستقل از همبستگی پیرسون استفاده شد. برای طراحی مدل پیشگوی آزمون 6MWT، از رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. به منظور ارزیابی صحت مدل پیشگوی 6MWT، مسافت اندازه گیری شده و پیشگویی شده در آزمون 6MWT با هم مقایسه شدند.
یافتهها: همبستگی معناداری بین متغیرهای آنتروپومتریک با مسافت اندازه گیری شده در آزمون 6MWT مشاهده شد (001/0 > P).. متغیرهای سن و BMI میتوانند 63% از تغییرپذیری آزمون 6MWT پسران کودک و نوجوان را تبیین کنند (001/0 > P، 36 متر = SEE، 627/0 = r2). صحت مدل بومی پیشگوی آزمون 6MWT با مشاهده ارتباط چشمگیر مسافت اندازه گیری شده و پیشگویی شده در آزمون 6MWT تأیید شد (001/0 > P، 79/0 = r2).
نتیجه گیری: این اولین مطالعه جهت ارائه مقادیر مرجع آزمون 6MWT در ایران است. با بهره گیری از مدل پیشگوی 6MWT پزشک، فیزیوتراپ و یا مربی ورزش و تندرستی میتواند بازخورد صحیحی از مداخلات دارویی و بازتوانی اعمال شده بر روی بیمار دریافت نماید.
سمانه اسدی، تیمور اللهیاری، حمید رضا خلخالی، علیرضا چوبینه،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: عوامل روانی-اجتماعی و خستگی به عنوان عوامل مهم در عملکرد پرستاران میباشند. از آنجاییکه چگونگی ارتباط عوامل روانی-اجتماعی و خستگی کمتر شناخته شده است لذا مطالعه حاضر با هدف ارتباط بین عوامل روانی-اجتماعی با خستگی در بین پرستاران شاغل صورت گرفته است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، ۲۷۰ نفر از پرستاران بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بصورت تصادفی شرکت نمودند. پرسشنامه محتوی شغلی و پرسشنامه خستگی شغلی سوئدی برای جمع آوری دادهها استفاده شد. برای تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: میانگین (انحراف معیار) ابعاد کنترل ۶۶/۳۲ (۷/۳۶)، مطالبات روانی شغل ۳۵/۴۷ (۳/۶۸)، حمایت اجتماعی ۲۲/۳۱ (۲/۶۴)، مطالبات فیزیکی شغل ۱۵/۲۲ (۲/۱۸)، عدم امنیت شغلی ۸/۷۲ (۴/۰۶) کسب گردید. ابعاد کنترل و حمایت اجتماعی در سطح پایین قرار داشت همچنین ابعاد مطالبات فیزیکی و مطالبات روانی در سطح بالا قرار داشت که نشان دهنده استرس بالا است. براساس نتایج، دو بعد مطالبات فیزیکی و مطالبات روانی با تمامی ابعاد خستگی رابطه معنی داری نشان داد (۰/۰۰۱ > P).
نتیجه گیری: اکثریت پرستاران با سطح بالایی از استرس شغلی مواجه بودند. در میان عوامل روانی-اجتماعی، مطالبات فیزیکی موثرترین عامل مرتبط با خستگی شناسایی شد. هرگونه برنامه مداخلهای همه جانبه در عوامل روانی اجتماعی محیط کار به منظور کاهش استرس و بالطبع آن خستگی میتواند به بهبود کیفیت خدمات درمانی و جلوگیری از خطاهای پزشکی کمک نماید.
اسماعیل خان محمدی، فرهاد طباطبائی قمشه، رضا اسکویی زاده،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف ارزیابیریسکارگونومیکوبررسیمیزان اثربخشی مداخلات ارگونومیک بر وضعیت بدنی کارگران سالن مونتاژ کامیون کشنده شرکت سایپا دیزل در سالهای ۹۵-۱۳۹۴ طراحی و اجرا شده است.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای بوده است. افراد مورد مطالعه، ۱۳۰ نفر از کارگران سالم بودند. تعیین شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی با استفاده از نسخه فارسی معتبر پرسشنامه نقشه نگاشت بدن و ارزیابی ارگونومیک ریسک ابتلا به این اختلالات با استفاده از روش ارزیابی سریع مواجهه، قبل و پس از انجام مداخلات ارگونومیک صورت گرفته است.
یافتهها: براساس نتایج حاصل از آنالیز پرسشنامههای نقشه نگاشت بدن جمع آوری شده، ۰/۵ ± ۷۸/۵ درصد ازکارگران مورد مطالعه اظهار کرده بودندکه در یک سال گذشته، قبل از شروع مطالعه، حداقل در یکی از نواحی ۱۱ گانه مورد بر رسیدن، دارای علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی بودهاند. بیشترین علایم در نواحی تحتانی پشتی کمری (۵/۵۱ درصد)، فوقانی پشتی (۸/۳۳ درصد) و تحتانی پا و ساق پا (۱۸/۵ درصد) میباشد. همچنین نتایج حاصل از آزمونهای آماری نشان دادند که مداخلات ارگونومیک اجرا شده، در کاهش شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی و سطح ریسک ارگونومی محاسبه شده به روش QEC در جامعه مورد مطالعه مؤثر بودهاند و بطور متوسط ۴۴/۵ درصد کاهش نشان دادهاند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهند که شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی و سطح ریسک ارگونومیک محاسبه شده به روش QEC در کارگران صنعت خودروسازی مورد مطالعه، بسیار بالا است و با اجرای مداخلات ارگونومی متناسب با برخی شرایط مورد مطالعه تا حد قابل توجهی کاهش مییابد.
سودابه اسداللهی، ایمان دیانت، معین ندایی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: قیچیها یکی از ابزار ضروری برای بسیاری از کارها از جمله خیاطی محسوب میشوند. طراحی نادرست قیچیهای خیاطی میتواند باعث بروز آسیبها و عوارض اسکلتی-عضلانی در میان کاربران شود.
هدف: هدف از مطالعه حاضر ارزیابی نیروی چنگشی ظریف و پوسچر مچ دست کاربران در حین کار با سه مدل قیچی طراحی شده و نوع موجود در بازار بود.
روش کار: قیچی نوع 1 دارای دستگیره خمیده بود (برای بهبود پوسچر مچ دست). در قیچی نوع 2 حلقه بالایی قیچی به تیغههای برش نزدیکتر شده بود (جهت کاهش دامنه حرکتی و ابداکشن انگشت سشت) و در قیچی نوع 3 شکل حلقه پایینی قیچی به صورت نیم حلقه درآمده بود (برای کاهش ناراحتی دست و انگشتان). نیروی چنگشی ظریف انگشتان با استفاده از دستگاه Pinch gauge و پوسچر مچ دست شامل فلکشن/اکستنشن (Flexion/Extension) و انحراف به سمت زند زیرین/زبرین (Ulnar/Radial deviation) به روش مشاهدهای ثبت گردید.
یافتهها: نتایج مطالعه تأثیر معنی دار طراحی قیچیهای خیاطی را بر شاخصهای نیروی چنگشی ظریف انگشتان (01/0 > P) و پوسچر مچ دست در جهت U/R نشان داد (001/0 > P). کمترین میزان کاهش نیروی چنگشی ظریف بین قبل و بعد از کار با هر قیچی مربوط به قیچی نوع 2 بود (4/2%)، در حالی که بیشترین کاهش میزان نیرو برای قیچیهای رایج در بازار ثبت گردید (7%). وضعیتهای طبیعیتری از حالت U/R مچ دست برای قیچی نوع 1 (83%) در مقایسه با سایر طراحیها ثبت گردید.
نتیجه گیری: قیچی نوع 2 که بر اساس کاهش دامنه حرکتی و ابداکشن انگشت سشت طراحی شده بود، بهبود قابل ملاحظهای را از نظر نیروی چنگشی ظریف انگشتان در مقایسه با نوع رایج در بازار نشان داد.
رستم گلمحمدی، محسن مهدی نیا، رضا شهیدی، ابراهیم درویشی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: روشنایی بسیاری از عملکردهای غیربصری از قبیل ریتم سیرکادین، هوشیاری، دمای مرکزی بدن، ترشح هورمونها و خواب را تحت تأثیر قرار میدهد. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات روشنایی در عملکرد روانی و شناختی در قالب یک مطالعه مروری ساختار یافته بود.
روش کار: به منظور دسترسی به مقالات جستجو از پایگاههای اطلاعاتی شامل ISI Web of Knowledge، Scopus، PubMed و Science Direct انجام شد. این جستجو با استفاده از کلید واژههای "Lighting" و "Illumination" با "Cognitive Performance"، "Mental Performance"، Memory""، "Attention"، "Concentration" بر اساس عنوان، کلید واژه و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاههای اطلاعاتی مذکور از سال 2010 تا 2016 صورت گرفت.
یافتهها: روشنایی در سه حیطه روانشناختی (شامل آسایش دیداری، ادراک بصری، تشخیص رنگ، شناسایی نمادها، توجه، حافظه کاری، یادگیری، زمان واکنش و عملکرد مغزی)، حیطه بیولوژیکی (شامل هوشیاری، خلقوخو، شادابی و نشاط، احساس ذهنی، انگیزش و رفاه و کیفیت خواب) و حیطه بار روانی (میزان بار کاری، تنش روانی، خستگی ذهنی) بر عملکرد شناختی انسان اثرگذار است. بهترین نور در تنظیم فرآیندهای روانی، بیولوژیکی (ریتم سیرکادین) و شناختی، نور روز روشن و درخشان در ساعات صبح با طول موج کوتاه (طول موج 480-420 نانومتر) و شدت بالا (1000 لوکس) است.
نتیجهگیری: طراحی روشنایی مصنوعی باید به گونهای صورت بگیرد که علاوه بر آسایش و نیازهای بصری، بتواند نیازهای غیر بصری و شناختی از قبیل توجه، هوشیاری، خلق و خو، کیفیت مناسب خواب و کاهش خستگی ذهنی و در نهایت رفاه را نیز تأمین نماید.
طیبه رحیمی پردنجانی، علی محمدزاده ابراهیمی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: پرستاران به عنوان عمدهترین بخش نیروی انسانی در سیستم بهداشتی و درمانی همواره درمعرض مشکلات مرتبط با نوبتکاری میباشند. پژوهش حاضر با هدف آزمودن الگویی از روابط حجم کاری با سلامت جسمانی و روانی با نقش میانجیگری کیفیت خواب در بین پرستاران انجام شد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی بود که در بین 236 نفر از پرستاران شاغل در سه بیمارستان آموزشی شهر بجنورد انجام شد. برای جمعآوری دادههای مورد نیاز از پرسشنامه زمینهیابی نوبتکاران (SOS) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) براساس نرم افزار AMOS-22 و SPSS-22 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرات واسطهای از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو آزمون پریچر و هیز استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاکی از برازش نسبتاً خوب الگو با دادهها بود؛ همچنین نتایج نشان داد حجم کاری بطور مستقیم فقط بر سلامت جسمانی اثر دارد و کیفیت خواب در رابطه بین حجم کاری با سلامت جسمانی و روانی نقش واسطهای دارد.
نتیجه گیری: کیفیت خواب به عنوان یک متغیر مهم میتواند میانجیگر رابطه بین حجم کاری با سلامت جسمانی و روانی در پرستاران باشد. لذا پیشنهاد میشود برنامههای مداخلهای برای ارتقای سلامت کارکنان متمرکز بر تنظیم و تغییر نوبتهای کاری و آموزش اصول بهداشت خواب به آنها شود.
ثریا ضیایی، محمدرضا امیری، هادی شریف مقدم، بی بی مرجان فیاضی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: انگیزش شغلی یکی از متغیرهای مؤثر در رفتار کتابداران است که میتواند باعث عملکرد بهتر آنها گردد. فرهنگ سازمانی یکی از عوامل تأثیرگذار بر انگیزش شغلی محسوب میشود. هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفههای فرهنگ سازمانی مؤثر در انگیزش کتابداران کتابخانههای عمومی ایران از دیدگاه کتابداران شاغل در کتابخانههای عمومی ایران است.
روش کار: این پژوهش کیفی با روش تحلیل محتوا انجام شده است که 19 نفر از کتابدارن و مدیران شاغل در کتابخانههای عمومی در 10 استان کشور به شکل هدفمند مورد مصاحبه عمیق و نیمهسازمانیافته قرار گرفتند. پس از استخراج کدهای اولیه حاصل از تحلیل دادهها و بازبینی و طبقهبندی آنها، در نهایت 3 بُعد و 8 مؤلفه به عنوان فرهنگ سازمانی مؤثر در انگیزش کتابداران بدست آمد.
یافتهها: براساس دادههای حاصل از این پژوهش، فرهنگ دانش محوری و توانمندی (شامل مؤلفههای تخصصگرایی و شایستهسالاری، توانمندی حرفهای، استفاده از فنآوری، یادگیری سازمانی)، فرهنگ استقلالگرایی (شامل مؤلفههای عدم سیاستزدگی در کتابخانه، تمرکززدایی)، فرهنگ رهبری مشارکتی و انگیزشی (شامل مؤلفههای مدیریت مشارکتی، مدیریت انگیزشی)، به عنوان ابعاد و مؤلفههای فرهنگ سازمانی مؤثر در انگیزش کتابداران برای کتابخانههای عمومی ایران بدست آمد.
نتیجهگیری: ابعاد و مؤلفههای فرهنگ سازمانی مؤثر بر انگیزش شغلی کتابداران حاصل از این پژوهش میتواند به عنوان الگویی مناسب برای مدیریت فرهنگ سازمانی و یا تلاش برای حاکمیت این مؤلفههای فرهنگی در کتابخانههای عمومی ایران گردد.
پژواک قاسم زاده، شهناز طباطبایی، امیر کاوسی، مهناز صارمی،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل رقابت روزافزون سازمانها، توجه به ایستگاههای کار و کیفیت زندگی کاری در کارکنان اهمیت روزافزونی یافته است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین وضعیت ارگونومیکی ایستگاههای کار و اختلالات اسکلتی ـ عضلانی با کیفیت زندگی کاری و متغیرهای دموگرافیکی در کارکنان اداری یکی از مناطق شهرداری تهران انجام شد.
روشکار: این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی است و جامعه آماری آن شامل ۶۰۰ تن از کارکنان اداریِ یکی از مناطق شهرداری تهران بودند. ۲۵۵ نفر از آنها، بهعنوان گروه نمونه در دسترس در نظر گرفته شدند. ابزار، شامل پرسشنامههای اطلاعات فردی ـ شغلی، نوردیک، کیفیت زندگی شغلی والتون و چکلیست شاخصهای ارگونومیکی محیط کار اداری بود. برای تحلیل دادهها از آزمون t و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: بیشتر نمونهها (۵۶/۹%) را زنها با میانگین سنی ۳۳ سال تشکیل میدهند. بین تمام شاخصهای ارگونومیکی، با نمره کیفیت زندگی، ارتباط معنیدار و مثبت وجود دارد. بین متغیرهای سن، تحصیلات، میزان خواب شبانه، شرایط روانی، اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در گردن، شانه و پا، با کیفیت زندگی شغلی ارتباط معنیداری وجود دارد. میتوان کیفیت زندگی شغلی را از طریق اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و متغیرهای دموگرافیکی پیشبینی کرد؛ ولی این پیشبینی را نمیتوان از طریق شاخصهای ارگونومیکی انجام داد.
نتیجه گیری: بین وضعیت ارگونومیکی ایستگاههای کاری و اختلالات اسکلتی ـ عضلانی کارکنان با کیفیت زندگی شغلی و متغیرهای دموگرافیک ارتباط وجود دارد. بدین ترتیب با بهبود وضعیت ارگونومیکیِ ایستگاههای کار، وضعیت جسمانی و کیفیت زندگی شغلی کارمندان بهطور مطلوبی تحت تأثیر قرار میگیرد.
مهرداد عنبریان، فاطمه رجبیان، محمدحسین قاسمی، رشید حیدری مقدم،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش پیشِ رو، بررسی تأثیر گوۀ پاشنه بر میزان فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب سمت راست و چپِ ناحیۀ کمر، هنگام بلند کردن بار بود.
روشکار: هفده مرد جوان در این مطالعۀ نیمه تجربی داوطلبانه شرکت کردند. آزمودنیها، جعبهای معادل ۱۰ درصد وزن بدن خود را از ارتفاع بالای مفصل ران بلند میکردند و با خم کردن زانو تا جایی پایین میآمدند که ران به موازات زمین قرار میگرفت و دوباره به وضعیت شروع برمیگشتند. این وظیفه ۹ بار در دو شرایط همراه و بدون گوۀ پاشنه انجام شد. متغیرهای میزان فعالیت نرمالیز شد و فرکانس میانۀ عضلات ارکتوراسپاین و مولتیفیدوس با سیستم الکترومایوگرافی ME۶۰۰۰ ثبت شد. همچنین، آزمودنیها جعبۀ مذکور را در حالت ایستاده و با دست باز به مدت ۳۰ ثانیه در حالت استاتیک نگه میداشتند. از تست t همبسته برای تحلیل دادهها استفاده شد (۰/۰۵>P).
یافتهها: قرار دادن گوۀ پشت پاشنۀ پا هنگام نگهداشتن استاتیک بار، تغییر معناداری در میزان فرکانس میانۀ عضلۀ ارکتوراسپاین سمت راست ایجاد کرد(۰/۰۵>P). همچنین گوۀ پاشنه، باعث کاهش معنادار میزان فعالیت عضلات ارکتوراسپاین هر دو طرف و همچنین عضلۀ مولتیفیدوس سمت چپ، هنگام برداشتن دینامیکی بار شد (۰/۰۵>P). برای دیگر متغیرها تفاوت معناداری بین دو وضعیت دیده نشد (۰/۰۵>P).
نتیجه گیری: کاهش سطح فعالیت عضلات ناحیۀ کمر در این تحقیق در وضعیت همراه گوۀ پاشنه احتمالاً میتواند سبب تأخیر در بروز خستگی هنگام انجام اینگونه وظایف شغلی شود. این نتایج ممکن است در طراحی کفش برای محیطهای شغلی مفید باشد، هرچند ارائۀ نظر قطعی مستلزم انجام مطالعات دقیق بیشتری است.
محمد امیر عباسیان فرد، مستوره صداقت،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ ویژگی های شخصیتی، رضایتمندی شغلی و سلامت روان پرسنل حادثه دیده و بدون حادثه در شرکت خودروسازی زامیاد انجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع علّی ـ مقایسه ای است، جامعۀ آماری شامل کلیۀ پرسنل شرکت خودروسازی تجاری سبک شهر تهران (۲۵۰۰ نفر) بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد ۱۲۰ نفر از پرسنل انتخاب شدند. بدین ترتیب که ۶۰ نفر از پرسنل حادثه دیده و ۶۰ نفر از پرسنل بدون حادثه به عنوان نمونۀ پژوهش انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات لازم از پرسشنامه های سلامت روان GHQ، رضایت شغلی بری فیلد و روث و پرسشنامۀ ۵ عاملی شخصیت (NEO-FFI) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری شاخصه ای مرکزی و از آزمون های t مستقل (دو گروه) و تحلیل واریانس یک طرفه برای مقایسۀ هر کدام از متغیرها بین پرسنل حادثه دیده و بدون حادثه استفاده شده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین سه مولفۀ ویژگیهای شخصیتی (مولفۀ توافق ۲۳/۱۵۸ F: وگشودگی به تجربه ها ۶/۹۰۲ F: و عصبیت ۵/۴۷۵ F:) پرسنل حادثه دیده و بدون حادثه از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین رضایت شغلی درسطح معناداری ۰/۰۰، بین دو گروه حادثه دیده و بدون حادثه تفاوت دارد و رضایت شغلی پرسنل بدون حادثه بالاتر از پرسنل حادثه دیده بوده است. بین سلامت روان و مؤلفه های (علائم جسمانی ۴/۸۰۴ F:، اختلالات اضطرابی ۸/۶۵۲ F: ، علائم افسردگی ۷/۵۵۹ F: ) دوگروه حادثه دیده و بدون حادثه تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: برنامهریزی در راستای کنترل و بهبود فاکتورها و عوامل روانی و روانی ـ اجتماعی همچون رضایت شغلی، ویژگی های شخصیتی و سلامت روان در محیطهای کاری امری ضروری به نظر میرسد که می تواند دستیابی به سطوح بالاتر سلامت و ایمنی کارکنان را تسهیل کند.