پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای واحدی

عبدالله واحدی، سارا دهنوی،
دوره 2، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1393 )
چکیده

 

مقدمه: ترافیک یکی از مشکلات اجتماعی در جوامع امروزی و در شهرهای بزرگ می‌باشد. برای مهار ترافیک، علاوه بر گشایش راه‌ها، نیاز به فرهنگ‌سازی و نیز استفاده از روش‌های هوشمند می‌باشد، بدین سبب سیستم‌های کنترل ترافیک شهری ابداع گردیده است. وظایف اپراتورهای این مراکز برای مدیریت ترافیک، شامل فرآیندهای شناختی گوناگون است. تجزیه و تحلیل کار شناختی (analysis cognitive work) برای تجزیه و تحلیل این سیستم‎های کاری، با هدف بهبود طراحی سیستم، به عنوان یک چارچوب، در این مطالعه معرفی شده است.

روش انجام کار: تجزیه و تحلیل کار شناختی (CWA)، محدودیت‎های سیستم را از طریق پنج فاز شناسایی میکند، که در ابتدا با تحلیل قلمروکاری آغاز و بعد از تحلیل وظیفه، تحلیل استراتژی و بررسی همکاریها و سازمان‎های اجتماعی، با شناسایی صلاحیت‎های لازم پرسنل به پایان می‎رسد.

یافتهها: نتایج این مطالعه شامل: طرح کلی مراحل اجرای تکنیک CWA، تحلیل قلمرو کاری، نردبان تصمیم، جزئیات مربوط به شاخص‌های سطوح مرتبط، استراتژیهای موجود،  نقشه جریان اطلاعات (IFM)، نقشه جریان اطلاعات (IFM) برای چارچوببندی تحلیل اجتماعی سازمان، و تجزیه و تحلیل شایستگی شخص، میباشد.

بحث و نتیجه‌گیری: نتیجه این پژوهش میتواند جهت گزینش و آموزش اپراتورهای مرکز کنترل ترافیک استفاده گردد، چرا که بهکارگیری تجهیزات مدرن در امر کنترل ترافیک نیازمند پرسنل مجرب و با توانمندیهای شناختی میباشد، در غیر اینصورت موجب به هدر رفتن سرمایه و انرژی سازمانها خواهد بود. هرچه تصمیمات اپراتور بیشتر وابسته به پردازش اطلاعات باشد، تواناییهای شناختی اپراتور نیز باید بیشتر باشد. فرآیندهای شناختی کاوش دیداری(visual search)، حل مسئله و زمان‌سنجی از ویژگیهای شناختی لازم برای تصدی این شغل است.

       
سارا دهنوی، عبدالله واحدی، مجید معتمدزاده طرقبه، عباس مقیم بیگی،
دوره 4، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1395 )
چکیده

مقدمه: اختلالات اسکلتیعضلانی مرتبط با کار (WMSDS)، زمانی رخ میدهند که فشار اعمال شده به بافتهای اسکلتی-عضلانی، بیشتر از ظرفیت تحمل بافت باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک فاکتورهای ایجادکننده اختلالات اسکلتیعضلانی مرتبط با فعالیتهای دستی با استفاده از روش ManTRA و اجرای برنامه مداخله آموزشی- مهندسی در بین کارگران صنعت چاپ انجام شد.

روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای مورد شاهدی میباشد که جامعه آماری آن 40 نفر از کارگران صنعت چاپ که فعالیت دستی انجام میدهند، میباشند. 20 نفر برای گروه مداخله و 20 نفر برای گروه شاهد انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه نقشه بدن (Body map) جهت تعیین میانگین شدت و موضع ناراحتی در اندامهای مختلف بدن و روش ارزیابی ManTRA جهت تعیین نمره تجمعی در 4 ناحیه بدن (مچ/ دست/ بازو، شانه/ گردن، پشت، اندام تحتانی) برای هر کارگر در محل کار در قبل و بعد از مداخله (آموزشی-مهندسی) گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS استفاده شد.

یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین شدت درد در گروه مورد، قبل و بعد از مداخله در نواحی سر وگردن (012/0 = P) شانه و بازوی راست (012/0 = P)، شانه و بازویچپ (043/0 = P)، کمر (003/0 = P)، دستومچ راست (028/0 = P)، دستومچ چپ (027/0 = P)، رانوزانوی راست (005/0 = P)، رانو زانویچپ (005/0 = P)، پا وساقپا راست (012/0 = P)، پا وساقپا چپ (0028/0 = P) ارتباطمعنیداری وجود داشتهاست. ازنظر نمرهتجمعینیز، ارتباطمعنیداریدر نواحی بازو/مچ/دست (001/0 = P) و شانه/گردن (001/0 = P) قبلوبعد از مداخله مشاهدهشد.

نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه میتوان گفت که مداخلات ارگونومی میتواند باعث کاهش میزان شدت درد در قسمتهای مختلف بدن و کاهش ریسک فاکتورهای ایجاد کننده آسیبهای تجمعی در محیط کار شود.


زهرا واحدی، عادل مظلومی، علی شریف نژاد، کمال اعظم،
دوره 6، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: در دهه اخیر، گوشی همراه به یکی از پرکاربردترین فناوری‌های روز دنیا تبدیل شده است که کاربران آن به‌دلیل استفاده روزافزون از این ابزار، ساعات بسیاری را صرف آن می‌کنند.
روش کار: این مطالعه در دو بخش نیمه‌تجربی و تجربی صورت گرفت. در ابتدا ۹۸ دانشجو در بخش نیمه‌تجربی وارد شدند و پرسشنامه‌های دموگرافیک و بادی‌مپ را پیش از کار با گوشی همراه پر کردند. سپس از آنان خواسته شد با گوشی همراه خود به مدت ۲۰ دقیقه وظایف دلخواه را انجام دهند و بار دیگر پرسشنامه بادی‌مپ را تکمیل کنند. در بخش دوم این مطالعه، ۱۲ زن از گروه نخست برای بررسی خمش گردن به کمک دستگاه موشن‌کپچر وارد مطالعه شدند. به‌منظور بررسی آماری نیز از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد.
یافته‌ها: جست‌وجو در اینترنت و ارسال پیامک از رایج‌ترین وظایف شرکت‌کنندگان این مطالعه بود. استفاده از گوشی همراه سبب افزایش درد و ناراحتی در گردن، شانه، شست، ریشه شست و تنار شده است. نتایج مطالعه نشان می‌دهد وضعیت نشسته به‌طور معناداری به افزایش خمش گردن در مقایسه با وضعیت ایستاده می‌انجامد. همچنین خمش گردن هنگام در دست گرفتن گوشی همراه به‌صورت دودستی و همچنین حین تایپ‌کردن افزایش می‌یابد.
نتیجه‌گیری: کاربران گوشی همراه برای زمان طولانی حرکات تکراری را در پوسچر ثابت داشتند و تصور می‌شود که این فاکتورها در افزایش احتمال بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی تأثیرگذارند.

 

مهدی امیدی، امین اصغرزاده، سیف اله غریب، محسن واحدی، امیرسالار جعفرپیشه،
دوره 8، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: گسترش رایانه‌ها همراه با توسعه نرم‌افزارها و اینترنت، انقلاب بزرگی در کار و زندگی افراد ناتوان ازجمله افراد دارای ضایعات نخاعی با محدودیت حرکات در دست‌ها ایجاد کرده است. کارایی و کاربردپذیری ابزار کمکی که برای این افراد ارائه شود اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا آن‌ها محدودیت‌های بیشتری از افراد عادی دارند. هدف این مطالعه ارزیابی کارایی و کاربردپذیری واسط انسان‌رایانه در افراد دارای ضایعه نخاعی گردنی و افراد سالم در دو روش بیوفیدبک EMG مبتنی بر بازی رایانه‌ای و بدون بازی رایانه‌ای بود.
روش­ کار: جامعه آماری این پژوهش که در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ انجام شد، ۲۰ بیمار دارای ضایعات نخاعی گردنی مراجعه‌کننده به کلینیک ضایعات نخاعی تهران و دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی بودند. این شرکت‌کنندگان به روش غیراحتمالی دردسترس انتخاب شدند و به‌کمک بیوفیدبک EMG بازی‌گونه و بدون بازی، نشانگر رایانه را برای حرکات بالا، پایین، چپ، راست و کلیک‌کردن روی صفحه نمایشگر کنترل می‌کردند. در این مطالعه، از متغیر (Through put (bits/s به‌منظور بررسی کارایی و پرسشنامه SUS برای بررسی کاربردپذیری شرکت‌کنندگان سالم و دارای ضایعه نخاعی استفاده شد.
یافته‌ها: شرکت‌کنندگان دارای ضایعات نخاعی گردنی و افراد سالم، استفاده از بیوفیدبک بازی‌گونه را به‌ترتیب ۷۵/۸۰درصد و ۷۲درصد کاربردپذیر می‌دانستند. باگذشت زمان مقادیر عددی متغیر Through put در افراد سالم و دارای ضایعه نخاعی کاهش یافت. همچنین مقادیر عددی این متغیر در افراد سالم کمتر از افراد دارای ضایعات نخاعی بود. حداکثر کاهش مقادیر عددی متغیر Through put بین جلسات اول و ششم نمایان شد.
نتیجه گیری: شرکت‌کنندگان استفاده‌کننده از سیستم تعاملی کنترل ورودی رایانه، در سرعت واکنش و میزان جابه‌جایی نشانگر رایانه در صفحه‌نمایش کارایی کسب کرده‌اند. نتیجه اینکه می‌توان از سیستم بیوفیدبک EMG بازی‌گونه برای تعامل و کنترل وسایلی مانند رایانه و ویلچر در افرادی که در حرکات ظریف دست‌ها ناتوانی دارند، استفاده کرد.

عبداله واحدی، ایمان دیانت،
دوره 10، شماره 2 - ( فصل‌نامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1401 )
چکیده

اهداف: چالش‌های امروزه، مانند تغییر در ساختار جمعیت، نیروی کار متنوع، تولید انبوه و خودکار شدن تولید، نشان‌دهنده‌ی لزوم بازنگری در سیستم‌های تولید است. راه‌حل‌های ارگونومیک کلاسیک برای حمل بارهای سنگین و فعالیت‌های تکراری، کافی نیستند. اپلیکیشن‌های دستیار انسان‌محور باید با حمایت از کارگران برای کاهش تنش‌های فیزیکی و روانی، این معضل را برطرف کنند. بررسی‌های علمی زیادی به مشکلات فنی اگزواسکلت پرداختهاند ولی به اثر آن بر روی کاربر انسانی چندان توجه نشده است. به همین دلیل در این مقاله به بررسی مطالعاتی میپردازیم که از دید ارگونومی به اگزواسکلتهای صنعتی نگاه کردهاند.
روش ‌‌‌کار: بررسی مقالات مرتبط با اگزواسکلت در مطالعات ارگونومی با استفاده از پایگاههای داده Scopus و PubMed انجام شده است، مقالات انتخاب شده در مجلات مورد بررسی، ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱ چاپ شده است. کتاب‌ها، مقالات کنفرانس و گزارشها در این مطالعه بررسی نشد. این بررسی به نشریات علمی رسمی به زبان انگلیسی محدود بوده، مراجع به‌ دست آمده از این جستجو بر اساس عنوان و چکیده غربال شده است. اگر چکیده دارای اطلاعات کافی نبود، کل متن مقاله بررسی شد. مقالاتی که از معیارهای انتخاب برخوردار بودند، در این بررسی آورده شده‌اند.
یافته‌ها: مطالعات انجام شده در زمینه‌ی اگزواسکلتهای صنعتی ارگونومیک، سهم ناچیزی از مطالعات اگزواسکلتهای صنعتی را شامل میشود. از سال ۲۰۱۲ تا زمان نگارش این مقاله، تعداد مطالعات در زمینه اگزواسکلتهای صنعتی ۹۶ مورد می‌باشد که ۱۰/۴۱ درصد از آن مربوط به مطالعاتی است که اگزواسکلتهای صنعتی با دید ارگونومیک طراحی یا ارزیابی شده‌اند. همچنین این مقدار در مقایسه با تعداد مطالعاتی که از سال ۲۰۱۲ در زمینه‌ی اگزواسکلت انجام شده است بسیار ناچیز و تنها درحدود ۰/۴ درصد از مطالعات را شامل میشود.
نتیجه‌گیری: مطالعات بررسی شده، به منظور تسهیل استفاده‌ی موفقیت‌آمیز اگزواسکلتها در ساختارهای شغلی، با در نظر گرفتن حداقل سه بعد تأکید می‌کنند (الزامات جسمانی، عملکرد در وظیفه و قابلیت استفاده) که تمامی آن‌ها می‌توانند در تعیین کارآیی بالقوه‌ی اسکلتهای خارجی در محیط کاری تأثیرگذار باشند. با توجه به توان بالقوه‌ی مشهود در این فناوری، تحقیقات بیشتری در آینده مورد نیاز خواهند بود تا برخی از چالش‌های مورد شناسایی را پوشش داده و روش‌های طراحی اگزواسکلت را تحت حالات متنوع‌تر و واقع‌بینانه‌تری مورد مقایسه قرار دهند.

 

زهرا سادات جوادی حسینی، حمید رضا مختاری‌نیا، محسن واحدی،
دوره 10، شماره 2 - ( فصل‌نامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1401 )
چکیده

اهداف: اختلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با کار، عارضه‌ای چند فاکتوری می‌باشد که منجر به از دست رفتن زمان کار، ناتوانی و افزایش هزینه‌ی اقتصادی می‌شود. هدف از مطالعه‌ی حاضر، ارزیابی نقش فاکتورهای فیزیکی، محیطی و روانی- اجتماعی در ایجاد اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران تولید و مونتاژ قطعات خودرو در شهر قم در سال ۱۴۰۰ بود.
روش ‌‌‌کار: در مطالعه‌ی مقطعی حاضر، ۲۱۱ نفر به صورت در دسترس وارد شدند. مشخصات دموگرافیک و شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی به ترتیب با پرسش‌نامه‌ی خود گزارشی و پرسش‌نامه‌ی Nordic توسعه یافته ارزیابی شد. بار کار ذهنی توسط شاخص NASA-TLX و فاکتورهای فیزیکی، محیطی و روانی- اجتماعی با پرسش‌نامه‌ی ارزیابی محیط کار چندوجهی ساختارمند، ارزیابی شدند. از رگرسیون لجستیک دوحالته جهت نشان دادن نقش فاکتورهای خطر در ایجاد اختلالات، استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سنی افراد شرکت‌کننده، ۳۳/۹ ± ۶/۹ بود. میزان شیوع تمام عمر اختلالات اسکلتی- عضلانی برای حداقل یک ناحیه از بدن ۷۷/۷۲ درصد به دست آمد که نواحی گردن، کمر و شانه شایع‌ترین بودند. جنس، سابقه‌ی مصرف سیگار، سن، سابقه‌ی عمل جراحی و سابقه‌ی ورزش، مؤثرترین فاکتورها در ایجاد اختلالات- اسکلتی عضلانی بوده است. همچنین زیرمقیاس‌های بار کار ذهنی، در ایجاد درد در شانه، ناحیه‌ی فوقانی پشت، کمر، زانو، نقش دارد. زیرمقیاس‌های پرسش‌نامه‌ی ارزیابی محیط کار چندوجهی ساختارمند نقش مؤثری در درد ناحیه‌ی گردن (۱/۳۹۶ = OR)، بخش فوقانی پشت (۱/۶۶۳ = OR)، لگن/ ران، زانو، مچ دست/ دست و مچ پا/ پا دارد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نقش عوامل مختلف در ایجاد اختلالات، فاکتورهای فیزیکی، محیطی و روانی- اجتماعی بایستی همزمان در طراحی برنامه‌های پیشگیری و مداخلات ارگونومیکی در نظر گرفته شوند.

مریم رفیعی، سید فرهاد طباطبائی قمشه، رضا اسکوئی‌زاده، محسن واحدی، هادی محمودی شرفه،
دوره 10، شماره 3 - ( فصل‌نامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1401 )
چکیده

اهداف: خط مقدم مبارزه با کرونا، کارکنان بهداشتی هستند. این مشاغل در دوران همه‌گیری کرونا که مراجعات زیادی داشتند، تحت فشار کاری بالایی قرار گرفتند که می‌تواند شانس ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی را افزایش داده و توانایی کار آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد. لذا هدف از انجام این مطالعه، تعیین ارتباط توان کاری و میزان شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارکنان مراکز خدمات جامع سلامت شهری و روستایی شهرستان ساوه در دوران همه‌گیری کرونا بود.
روش ‌‌‌کار: در این مطالعه‌ی مقطعی، ۱۹۷ نفر از کارکنان مراکز خدمات جامع سلامت شهری و روستایی شهرستان ساوه در سال ۱۴۰۰ به صورت تصادفی انتخاب شدند. شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و توانایی کار به ترتیب توسط پرسش‌نامه‌ی Nordic توسعه یافته و شاخص توانایی کاری (Work Ability Index) WAI مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون لجستیک دو حالته انجام گرفت.
یافته‌ها: میانگین توانایی کار کارکنان برابر با ۷/۶۱ ± ۳۴/۸۶ بود. شایع‌ترین مناطق درگیر اختلالات اسکلتی- عضلانی کمر (۶۳ درصد)، گردن (۳۰ درصد) و زانوها (۱۷/۸ درصد) به ترتیب با فراوانی ۱۲۵، ۶۳ و ۳۹ نفر بود. شاخص توانایی کار بر روی اختلالات اسکلتی- عضلانی در نواحی لگن‌ و‌ ران، دست ‌‌و ‌مچ‌ دست، گردن و کمر (۰/۰۵ P) معنی‌داری داشت. همچنین هرچه میزان سابقه‌ی ابتلا به کرونا بیشتر باشد، میزان توانایی کار کمتر است (۰/۰۰۱ = P).
نتیجه‌گیری: در دوران شیوع کرونا، توانایی کار کارکنان متوسط می‌باشد. با توجه به تأثیر توانایی کار بر روی شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی، پیشنهاد می‌گردد در دوران همه‌گیری کووید-۱۹، شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش توانایی کار ‌و اجرای مداخلات ارگونومی در اولویت قرار گیرد.

زهرا رفعت، حمیدرضا مختاری نیا، محسن واحدی،
دوره 11، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1402 )
چکیده

اهداف: تغییرات بار کار ذهنی با عملکرد و میزان خستگی، استرس، خطای انسانی و نارضایتی شغلی ارتباط دارد. پرسش‌نامه‌‌ها ابزارهایی ساده، دردسترس و معتبر برای سنجش بار کار ذهنی هستند؛ لذا، هدف این مطالعه ترجمه، انطباق فرهنگی و بررسی خصوصیات روان‌سنجی پرسش‌نامه‌ی‌ بار کاری ذهنی کارمن-کیو است.
روش ‌‌‌کار: در این مطالعه، تعداد ۲۹۶ نفر (۱۰۰ نفر خانم و ۱۹۶ نفر آقا) با میانگین سنی ۳۸/۹۵ و انحراف معیار ۷/۶۱ سال از شاغلان در بخش‌های صنعتی و اداری در چندین مرکز در شهرستان ساوه شرکت کردند. فرایند ترجمه و انطباق فرهنگی مطابق با گایدلاین‌های مرتبط انجام شد و دارای مراحل ترجمه‌ی رو به جلو  و عقب، سنتز کردن و تهیهی نسخه‌ی نهایی، انجام پایلوت و سپس، تأیید نهایی نسخه‌ی فارسی بود. ویژگی‌های روان‌سنجی شامل روایی صوری (سادگی و خوانایی)، روایی محتوا (از طریق شاخص روایی محتوا)، روایی همگرا (از طریق هم‌بستگی با پرسش‌نامه‌ی ناسا-تی‌ال‌ایکس) و همسانی درونی (با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ) بود.
یافته‌ها: ترجمه، انطباق فرهنگی و روایی صوری طبق گایدلاین‌های مطرح‌شده انجام شد و اصلاحات مختصری در پرسش‌نامه صورت گرفت. مقادیر شاخص روایی محتوا برای هریک از گویه‌ها و کل آن‌ (۰/۹۱۴) قابل قبول بود. مقدار آلفای کرونباخ برای کل آیتم‌‌ها (۰/۹۱) و برای هر زیرمقیاس (بالاتر از ۰/۸) قابل قبول بود. ضریب هم‌بستگی پیرسون رابطه‌ای متوسط تا خوب را بین مقیاس‌های کارمن-کیو و ناسا-تی‌ال‌ایکس نشان داد.
نتیجه‌گیری: نسخه‌ی فارسی پرسش‌نامه‌ی کارمن-کیو ابزاری معتبر (روا) و تکرارپذیر (پایا) برای ارزیابی بار کار ذهنی در جامعه‌ی ایرانی است.

عبدالله واحدی، ایمان دیانت،
دوره 12، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1403 )
چکیده

اهداف: علی‌رغم روند روزافزون خودکارسازی و مکانیزه‌شدن در صنعت، کارگران بسیاری در معرض حجم کار فیزیکی حرکات تکراری و حالت و وضعیت نامتعارف بدن قرار دارند. برای این مشکل، فناوری‌های کمکی راهحلی نسبتاً جدید و کاربردی است. مطالعه‌ی حاضر بهمنظور طراحی بازوی کمکی طبق اصول ارگونومی و تأثیر آن بر فعالیت عضلات شانه طراحی و اجرا شد.
روش ‌‌‌کار: نمونههای مطالعه از میان دانشجویان در حال تحصیل در دانشکده‌ی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، در سال ۱۴۰۰ بودند. از بین داوطلبان، ۱۲ نفر در مطالعه شرکت کردند که نیمی مؤنث و نیمی مذکر بودند. نمونه‌ی اولیه‌ی یک بازوی کمکی غیرفعال ساخته شد. سپس در یک ایستگاه کار شبیه‌سازی‌شده، با و بدون استفاده از بازوی کمکی، فعالیت الکتریکی عضلات در دو ارتفاع کار و دو وظیفه ارزیابی شد. برای تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS۲۶ در سطح معناداری ۰/۰۵ استفاده شد.
یافته‌ها: تفاوت فعالیت الکتریکی عضلات با استفاده از آزمون تی زوجی در بین گروه کنترل و استفاده از بازوی مکانیکی در چهار حالت مختلف آزمایش (ارتفاع شانه، ارتفاع سر، وظیفه‌ی نگه‌داشتن وزنه، وظیفه‌ی بستن پیچ با پیچگوشتی) ارزیابی شد. بازوی کمکی طراحی‌شده در ارتفاعها و وظایف مربوط به آزمون، میزان فعالیت الکتریکی عضلات را کاهش داد و از بین شش عضله‌ی بررسی‌شده، عضلات تراپزیوس و آنتریور دلتویید بیشترین کاهش را نشان دادند.
نتیجه‌گیری: مطالعه‌ی حاضر نشان داده است که استفاده از این بازوی کمکی فعالیت الکتریکی عضلات شانه را کاهش می‌دهد و تأثیرات متفاوتی در وظایف و ارتفاع‌های کار مختلف دارد. به‌طور کلی، این نتایج نشان می‌دهند که استفاده از بازوی کمکی می‌تواند مداخله‌ای مؤثر در کارهای بالای سر باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb