4 نتیجه برای نظری
بهزاد کرمی متین، آذر مهرابی متین، منصور ضیائی، زینب نظری، حامد یارمحمدی، فرامرز قره گوزلو،
دوره 1، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کارگران معادن سنگ و صنایع سنگبری، وظایفی از جمله حمل و جابجایی بارهای سنگین را به صورت مکرر و طولانی مدت انجام میدهند و در معرض ریسک بالایی از اختلالات ترومای تجمعی میباشند. هدف مطالعه حاضر تعیین میزان شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی و ریسک پوسچرهای کاری در بین کارگران سنگبریها و معادن سنگ میباشد.
مواد و روش کار: این مطالعه توصیفی-تحلیلی و مقطعی در سال 1392 بر روی 63 نفر از کارگران سنگبری و 46 نفر از کارگران معادن سنگ کرمانشاه انجام پذیرفت. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه استاندارد نوردیک، چارت نقشه بدن و روش ارزیابی ریسک REBA جمعآوری گردید. آزمونهای Independent t-test و Mann-Whitney برای مقایسهها و آزمونهای Pearson و Spearman برای سنجش همبستگی به کار برده شد. سطح معناداری آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: بیشترین میزان شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در هر دو گروه کارگران سنگبریها و معادن سنگ مربوط به ناحیه کمر و به ترتیب 54% و 39% بود. امتیاز نهایی REBA در کارگران سنگبریها و معادن سنگ به ترتیب برابر 45/1±06/9 و 18/1±6/4 بود. در کارگران سنگبریها بین سن، سابقه کار و BMI با اختلالات اسکلتی-عضلانی و در کارگران معادن بین سن، سابقه کار با این اختلالات ارتباط معناداری یافت شد (05/0P<).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سطح ریسک REBA و شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در اندامهای بدن کارگران سنگبریها در نواحی شانه، مچ دست، دست، کمر، ران، زانو، ساق و مچ پا بیشتر از کارگران معادن سنگ بود.
منصور ضیائی، حامد یارمحمدی، بهزاد کرمی متین، سودابه یارمحمدی، زینب نظری، فرامرز قره گوزلو،
دوره 2، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1393 )
چکیده
مقدمه: فرسودگی شغلی پرستاران میتواند منجر به افزایش غیبت، کاهش انرژی و افت کیفیت ارائه خدمات توسط آنها گردد. هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان شیوع فرسوگی شغلی و عوامل مرتبط با آن در پرستاران یکی از بیمارستانهای شهر کرمانشاه در سال 1392 بود.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی و مقطعی 189 پرستار شاغل به روش تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه دموگرافیک و Maslach Burnout Inventory (MBI) جمعآوری گردید. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس در سطح معناداری کمتر یا مساوی 05/0 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره فرسودگی شغلی 89/61 بود. 2/39% پرستاران خستگی هیجانی زیاد، 6/37% مسخ شخصیت زیاد و 5/73% کفایت شخصی کم را گزارش کردند. بین خستگی هیجانی با وضعیت استخدامی (015/0P=) و سطح تحصیلات (041/0P=)، بین مسخ شخصیت با وضعیت استخدامی (022/0P=) و شیفت کاری (023/0P=) و همچنین بین احساس کفایت شخصی با سن (010/0P=)، سابقه کار (002/0P=) و شیفت کاری (045/0P=) ارتباط معنادار مشاهده گردید.
نتیجهگیری: میزان فرسودگی شغلی در پرستاران در حد متوسط رو به بالا قرار داشت. از دلایل آن میتوان به بار کاری بالا، محیط کاری ناامن و خستهکننده و استرس زیاد اشاره نمود. با مدیریت صحیح منابع انسانی از قبیل تعیین وظایف و خطمشیها متناسب با توان پرستاران، رویکردهای جدید جهت تشویق و ایجاد انگیزه و برگزاری کارگاه کنترل استرس، میتوان تعهد، احساس مثبت نسبت به کار و احساس کفایت شخصی را در افراد تقویت کرد.
لاله نظری، آزاده شاهچراغی، ایرج اعتصام،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: رضایت شغلی و ارتقای کارایی کارکنان به دلیل ارتباط مستقیم با عوامل فردی و محیطی، از مهمترین مباحث در بهینهسازی محیط صنعتی میباشد. از آنجایی که اهرم اصلی کاهش یا افزایش بهرهوری، منابع انسانی است، یکی از مسایلی که مدیران پیشرو را در دهههای آینده درگیر خود خواهد ساخت، تلاش برای افزایش بهرهوری کارکنان است. با توجه به واگذاری برخی از امور محیطهای کار به بخش خصوصی و عدم نظارت بهداشتی کافی، در مواردی شاهد افزایش این نابسامانی در کشور نیز هستیم. محیط فیزیکی مصنوع، به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت روانی اثر میگذارد و بدین معناست که محیط فیزیکی مثل محل سکونت و محل کار از مهمترین مکانها برای زندگی انسان است و برخی از اثرات روانشناختی آن ناشناخته مانده است. هدف از این تحقیق تبیین مدل بهینه سازی رابطه کارگر و محیط صنعتی از طریق معیارهای معماری است. تحقیق حاضر یک تحقیق کاربردی از نوع اکتشافی است.
روش کار: در این تحقیق از طریق مصاحبه به جمع آوری نظرات پرداخته شد. سپس با استفاده از روش گراندد تئوری و کدگذاری باز، محوری و انتخابی مدل مورد نظر توسعه داده شد. در ادامه با استفاده از بارهای عاملی در تحلیل عاملی تاییدی به بررسی اعتبار گویه ها با نرم افزار LISREL پرداخته شد.
یافتهها: نشان داد شاخصهایی همچون ارگونومی محیطی و فیزیکی، کنتراست بصری فضا، روانشناسی محیط، تفکیک عملی فضا، توجه به عامل صدا و رنگ در این میان تأثیرگذار هستند.
نتیجه گیری: آسایش روانشناختی جنبه اجتنابناپذیری در مطالعات رضایت کاربر است. این یافتهها به طراحان، معماران، برنامهریزان و مدیران تسهیلات کمک میکند تا اصول طراحی محیط کار را توسعه دهند.
موسی نظری، آرزو سماک امانی، محمد امین موعودی، محمد مهدی علیان نژادی،
دوره 11، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1402 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتیعضلانی مرتبط با کار (WMSDs) از معضلات مهم در کشورهای درحالتوسعه و پیشرفته است و اکثر افراد در طول زندگی خود، با آن روبهرو هستند. با توجه به اثرهای زیانآور اختلالات اسکلتیعضلانی در بهرهوری و سلامت عمومی کارکنان، این پژوهش با استفاده از پرسشنامهی اختلالات اسکلتیعضلانی کرنل (CMDQ) بهمنظور ارائهی مدلی هوشمند برای تعیین سطح و پیشبینی اختلالات اسکلتیعضلانی انجام شد.
روش کار: در این مطالعهی توصیفیتحلیلی، ۸۱۰ نفر از کارکنان پنج سازمان با چهار طبقهی شغلی اداری، فنی، تولید و خدمات، داوطلبانه برای ارزیابی اختلالات اسکلتیعضلانی، پرسشنامهی اختلالات اسکلتیعضلانی کرنل (CMDQ) را تکمیل کردند. پس از جمعآوری دادههای پرسشنامهای و انجام تحلیلهای آماری مرتبط، از نرمالسازی دادهها و خوشهبندی بر اساس روش K-Means برای تعیین سطوح اختلالات اسکلتیعضلانی استفاده شد. در نهایت، شبکهی عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه برای پیشبینی سطح اختلالات اسکلتیعضلانی آموزش داده شد و معیارهای دقت، صحت، Recall و F۱-score برای ارزیابی مدل پیشنهادی به کار گرفته شدند.
یافتهها: نتایج عملکرد مدل پیشنهادی در پیشبینی سطح اختلالات اسکلتیعضلانی در دو حالت استفاده و عدم استفاده از روش SMOTE بر اساس معیارهای ارزیابی ارائه شده است. مقادیر صحت، دقت، Recall و F۱-score بهترتیب، برابر با ۰/۷۲۴، ۰/۷۰۹، ۰/۷۵۶ و ۰/۷۲۰ به دست آمد. مقدار مناسب صحت و دقت در مدل پیشنهادی نشاندهندهی قابلیت آن در شناسایی سطح اختلالات اسکلتیعضلانی افراد و کمک به متخصصان حوزهی بهداشت در شناسایی و اقدامات لازم برای پیشگیری و پیشبینی آنها است.
نتیجهگیری: این مطالعه با استفاده از پرسشنامهی CMDQ و روشهای هوش مصنوعی به تحلیل اختلالات اسکلتیعضلانی در محیط کار پرداخته است. مدل پیشنهادی در مقایسه با مطالعات مشابه، دارای دقت و صحت قابل توجهی است. نتایج نشان دادند که از این مدل میتوان برای شناسایی و پیشبینی اختلالات اسکلتیعضلانی در کارکنان سازمانها با امکان تسریع فرایند شناسایی و کاهش هزینهها بهره برد.