16 نتیجه برای قاسمی
محمدحسین قاسمی، عابد سلیمی، مهرداد عنبریان، معصومه فدایی، سارا مقدسی، حامد اسماعیلی،
دوره 3، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1394 )
چکیده
مقدمه: امروزه رایانهها در بسیاری از خانهها و
محلهای کار استفاده میشوند. رابطه بین استفاده از رایانه و اختلالات اسکلتی-عضلانی
در نواحی گردن و اندام فوقانی اثبات شده است. یکی از شایعترین مشکلات گزارش شده در کاربران رایانه، خستگی عضلانی در نواحی بالاتنه است. حمایت اندام فوقانی، بهعنوان
راهی برای کاهش استاتیکی بار روی عضلات شانه و گردن حین استفاده از صفحهکلید پیشنهاد
شده است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین اثر حمایت آرنج و ساعد بر خستگی عضله
ذوزنقهای فوقانی حین تایپ کردن بود.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه آزمایشی، 8 نفر از
دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا شرکت نمودند. فعالیت الکترومیوگرافی سطحی (sEMG) عضله ذوزنقه سمت برتر حین تایپ کردن در 3 وضعیت بدون حمایت آرنج،
با حمایت عادی آرنج (حمایت با میز)، و حمایت آرنج با پد ثبت و مقایسه شد. شاخص
خستگی عضلات در سه وضعیت تایپ کردن با محاسبه شیب فرکانس میانه از روی سیگنالهای
خام الکترومیوگرافی به دست آمد. از تحلیل واریانس
با اندازههای تکراری برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافتهها: شیب فرکانس میانه در وضعیت تایپ کردن
حمایت عادی در مقایسه با وضعیت بدون حمایت بیشترین مقدار کاهش را نشان داد (0.04=p). تفاوت معناداری
در شیب فرکانس میانه بین حمایت آرنج با پد و دو وضعیت دیگر مشاهده نشد (0.05<p).
نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهند که حمایت عادی
آرنج میتواند بهعنوان راهکاری برای دیرتر خسته شدن عضله ذوزنقه و در نتیجه
افزایش راندمان کاری در نظر گرفته شود. با اینحال، به نظر میرسد تحقیقات بیشتری
برای مشخص نمودن مزیت و یا عدم مزیت استفاده از انواع پدها لازم میباشد.
مهرداد عنبریان، فاطمه رجبیان، محمدحسین قاسمی، رشید حیدری مقدم،
دوره 5، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- پاییز 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش پیشِ رو، بررسی تأثیر گوۀ پاشنه بر میزان فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب سمت راست و چپِ ناحیۀ کمر، هنگام بلند کردن بار بود.
روشکار: هفده مرد جوان در این مطالعۀ نیمه تجربی داوطلبانه شرکت کردند. آزمودنیها، جعبهای معادل ۱۰ درصد وزن بدن خود را از ارتفاع بالای مفصل ران بلند میکردند و با خم کردن زانو تا جایی پایین میآمدند که ران به موازات زمین قرار میگرفت و دوباره به وضعیت شروع برمیگشتند. این وظیفه ۹ بار در دو شرایط همراه و بدون گوۀ پاشنه انجام شد. متغیرهای میزان فعالیت نرمالیز شد و فرکانس میانۀ عضلات ارکتوراسپاین و مولتیفیدوس با سیستم الکترومایوگرافی ME۶۰۰۰ ثبت شد. همچنین، آزمودنیها جعبۀ مذکور را در حالت ایستاده و با دست باز به مدت ۳۰ ثانیه در حالت استاتیک نگه میداشتند. از تست t همبسته برای تحلیل دادهها استفاده شد (۰/۰۵>P).
یافتهها: قرار دادن گوۀ پشت پاشنۀ پا هنگام نگهداشتن استاتیک بار، تغییر معناداری در میزان فرکانس میانۀ عضلۀ ارکتوراسپاین سمت راست ایجاد کرد(۰/۰۵>P). همچنین گوۀ پاشنه، باعث کاهش معنادار میزان فعالیت عضلات ارکتوراسپاین هر دو طرف و همچنین عضلۀ مولتیفیدوس سمت چپ، هنگام برداشتن دینامیکی بار شد (۰/۰۵>P). برای دیگر متغیرها تفاوت معناداری بین دو وضعیت دیده نشد (۰/۰۵>P).
نتیجه گیری: کاهش سطح فعالیت عضلات ناحیۀ کمر در این تحقیق در وضعیت همراه گوۀ پاشنه احتمالاً میتواند سبب تأخیر در بروز خستگی هنگام انجام اینگونه وظایف شغلی شود. این نتایج ممکن است در طراحی کفش برای محیطهای شغلی مفید باشد، هرچند ارائۀ نظر قطعی مستلزم انجام مطالعات دقیق بیشتری است.
محمد بابامیری، فخرالدین قاسمی، رشید حیدری مقدم، جلیل درخشان، مهنوش کریمی،
دوره 5، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ارگونومی مشارکتی به معنی مشارکت فعال همۀ اجزای سازمان در توسعه و اجرای دانش ارگونومی به قصد ارتقای شرایط محیط کار، کیفیت و بهرهوری سازمان است. این بررسی با هدف مشخص کردن روند مناسب شرایط کار با رویکرد ارگونومی مشارکتی و تأثیر آن بر صنایع چاپ صورت گرفته است.
روش کار: این بررسی از نوع مداخلهای است و در یکی از مراکز صنایع چاپخانهای انجام شده است. برای شناسایی ریسکفاکتورهای ارگونومیکی از «پرسشنامۀ نوردیک» و «نکات بازبینی ارگونومی» و برای ارزیابی کیفیت زندگی کاری شاغلان از «پرسشنامۀ تعدیلشدۀ کیفیت زندگی کاری NIOSH» استفاده و بررسی نتایج با استفاده از نرمافزار SPSS۲۰ و آزمون تی زوجی انجام شده است.
یافتهها: بررسی شاخصهای بهداشت، سلامت و شرایط کار براساس فهرست بازبینی تکمیلی قبل و بعد از بهکارگیری نکات بازبینی با رویکرد ارگونومی مشارکتی نشاندهندۀ افزایش معنادار است. تحلیل یافتهها با استفاده از آزمون تی زوجی بهبود بارزی را از لحاظ آماری در کیفیت زندگی کاری و کاهش اختلالات اسکلتی ـ عضلانی بعد از مداخله نشان میدهد (۰/۰۰۰۱ > P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج میتوان گفت توانایی و مهارتهای فنی اجتماعی افراد با قرار گرفتن در فرایند ارگونومی مشارکتی افزایش پیدا کرده است. افزایش کیفیت زندگی شاغلان در نیل به هدف ارتقای سلامت آنان و کاهش حوادث شغلی نقش بسزایی دارد. بنابراین اجرای برنامۀ ارگونومی مشارکتی با همکاری مدیران صنایع گامی مؤثر در راستای دستیابی به رضایت و سلامت نیروی انسانی است.
رشید حیدری مقدم، مهرانه شعبانی، یونس لطفی، فخرالدین قاسمی، یونس محمدی،
دوره 6، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: جمعآوری اطلاعات آنتروپومتریکی باید بهصورت مداوم انجام شود؛ زیرا نیازی ضروری برای طراحی تجهیزات، ابزاردستی و وسایل است. همچنین ابعاد آنتروپومتریک در طول زمان تغییر میکند. طراحی مناسب ابزار دستی به کارایی، تناسب بهتر و خستگی کمتر انسان کمک میکند. در پژوهش حاضر دادههای آنتروپومتریکی ابعاد دست زنان و مردان راستدست و چپدست جمعآوری شده است.
روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی است و ۵۷۶ نفر در آن شرکت کردهاند. در این مطالعه با استفاده از کولیس دیجیتالی ۱۰ بعد آنتروپومتریک دست طبق اصول اندازهگیری فیزانت و در شرایط یکسان اندازهگیری شد. ابعاد آنتروپومتریک شامل اندازهگیری طول و کف دست، عرض وکف دست، طول انگشتان (m۵-m۴-m۳- m۲-m۱) و حداکثر ضخامت گرفتن قطر چنگش بود. شاخصهای توصیفی مانند صدک ۵، ۵۰ و ۹۵ ام، ماکزیمم و مینیمم، میانگین و انحرافمعیار با نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ محاسبه شده است.
یافتهها: در این پژوهش ۲۹۰ زن و ۲۸۶ مرد شرکت داشتند. میانگین و انحرافمعیار سن(۹/۹۵±۴۰/۵۸)، قد (۱/۱۴±۱/۶۶)،BMI (۴/۵۰±۲۶/۸۵) بود. تعداد افراد راستدست (۹۰/۸%) و چپدست (۹/۲%) بود. اختلاف میانگین طول دست، طول کف دست، عرض دست، طول انگشت شست، طول انگشت میانی، طول انگشت کوچک، حداکثر ضخامت گرفتن زنان و مردان با ۰/۰۱>P value معنادار شد. تمام ابعاد دست در مردان بزرگتر از دست زنان بود.
نتیجهگیری: ابعاد آنتروپومتری تحتتأثیر فاکتورهایی مثل جنس، سن، ژنتیک و حتی نوع تغذیه، شغل و دیگر فاکتورها است. از آنجا که اندازه ابعاد دست زنان و مردان اختلاف دارد، برای طراحی ابزارهای دستی که زنان و مردان بهصورت مشترک از آنها استفاده میکنند، باید از بانک اطلاعات آنتروپومتری دو جامعه استفاده شود. نتیجه این پژوهش میتواند در طراحی و طراحی مجدد هر وسیله و ابزار دستی، با هدف بهبود کاربری برای کاربران استفاده شود.
فخرالدین قاسمی، مصطفی میرزایی، محسن مهدی نیا، ابراهیم درویشی، رضا شهیدی،
دوره 6، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: فاکتورهای سازمانی، اجتماعی و فردی بسیاری میتوانند عملکرد انسان را تحتتأثیر قرار دهند. تعهد فردی به ایمنی یکی از فاکتورهایی است که در مطالعات قبلی کمتر به آن توجه شده است. هدف مطالعۀ حاضر بررسی نقش تعهد ایمنی در شکلدهی عملکرد ایمنی افراد است.
روش کار: مطالعۀ مقطعی حاضر بین 302 شاغل در چندین شرکت تولیدی کوچک واقع در استانهای مرکزی ایران انجام گرفت. دادهها با استفاده از یک پرسشنامۀ محققساخته جمعآوری شد. برای تعیین نقش تعهد فردی به ایمنی چندین فرضیه مطرح شد. براساس این فرضیات، تعهد فردی بین فاکتورهای سازمانی و عملکرد ایمنی، نقش میانجی دارد. بهمنظور آزمون این فرضیات از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد تعهد فردی به ایمنی، اثر مستقیمی بر ابعاد مختلف عملکرد ایمنی دارد. تعهد مدیریت به ایمنی مهمترین فاکتور سازمانی اثرگذار بر تعهد فردی به ایمنی است (0/01>P و ضریب مسیر برابر با 0/257). محیط حمایتی دیگر فاکتور مهم در این زمینه است (0/01>P و ضریب مسیر برابر با 0/175). در مقابل، آموزشهای ایمنی اثر چندانی بر تعهد فردی ندارند (238/0=P) که نشاندهندۀ ناکارآمدی و طراحی نامناسب آنها است.
نتیجهگیری: با ارتقای سطح متغیرهای سازمانی و اجتماعی، از جمله تعهد مدیریت به ایمنی و محیط حمایتی، میتوان تعهد فردی به ایمنی را افزایش داد و از این طریق، عملکرد ایمنی افراد را بهبود بخشید.
محمد بابامیری، رشید حیدری مقدم، فخرالدین قاسمی، محمد غفاری، مهدی رضیئی، خدیجه بنده الهی، علیرضا مرتضی پور،
دوره 6، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه، استفاده از اینترنت میان دانشجویان رواج زیادی پیدا کرده است. اعتیاد به شبکههای مجازی و بازیهای آنلاین میتواند تبعات مختلفی از جمله تهدید سیستم اسکلتی ـ عضلانی را در این افراد برجای بگذارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر اعتیاد به شبکههای اجتماعی و بازیهای آنلاین بر درد مچ دست دانشجویان است.
روش کار: مطالعۀ حاضر بین ۶۶۵ نفر از دانشجویان انجام پذیرفته است. جمعآوری اطلاعات بهوسیلۀ سه پرسشنامۀ استفادۀ آسیبزا از بازیهای اینترنتی، اعتیاد به شبکههای اجتماعی و اختلالات اسکلتی عضلانی نوردیک انجام شد. اطلاعات بهوسیلۀ آزمونهای کای دو و تی مستقل مقایسه شدند و درنهایت مدل رگرسیون لجستیک در سطح معناداری ۰/۰۵ ارائه شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که اعتیاد به شبکههای اجتماعی و بازیهای آنلاین میتواند احتمال ابتلا به درد در ناحیۀ مچ دست را افزایش دهد. جنسیت، در اثرگذاری اعتیاد به شبکههای اجتماعی روی درد در ناحیۀ مچ دست، اختلاف معناداری ایجاد میکرد. از دیگر نتایج مطالعۀ حاضر میتوان به تاثیر عدم اختلاف سن و سطح تحصیلات افراد شرکتکننده، بر درد در ناحیۀ مچ دست اشاره داشت.
نتیجهگیری: طبق نتایج بهدستآمده، میتوان اظهار داشت که احتمال ارتباط بین اعتیاد به شبکههای اجتماعی و انجام بازیهای آنلاین با درد در ناحیۀ مچ دست وجود دارد. حال با توجه به شیوع نسبتا زیاد این اعتیاد میان دانشجویان، باید تمهیدات مناسبی درخصوص کاهش عوارض و صدمات ناشی از آن بهویژه در ناحیۀ مچ دست اندیشیده شود.
فخرالدین قاسمی، کامران غلامی زاده، امین دوستی-ایرانی، رامین رحمانی،
دوره 6، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اندام فوقانی انتهایی از مستعدترین نقاط بدن در بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی هستند؛ از اینرو انتخاب بهترین تکنیک برای ارزیابی ریسک ارگونومیکی آنها بسیار مهم است. هدف مطالعه حاضر مقایسه دو تکنیک شاخص استرین (SI) و حد مجاز مواجهه برای سطح حرکات دست (ACGIH-HAL) و بررسی ارتباط آنها با شدت علائم سندرم تونل کارپ در قصابان است.
روش کار: جمعیت مطالعه این پژوهش همه قصابان شهر همدان هستند. پس از مشاهده فعالیتهای کاری آنها، ارزیابیها با استفاده از هر دو تکنیک انجام شد. اندازهگیری شدت علائم سندرم تونل کارپ نیز با استفاده از پرسشنامه بوستون صورت گرفت و ضریب کاپا برای تعیین میزان توافق دو تکنیک استفاده شد. همچنین ارتباط میان سطوح ریسک پیشبینیشده به کمک دو تکنیک و شدت علائم سندرم تونل کارپ با تعدیل اثر متغیرهای فردی اثرگذار از قبیل سن، شاخص توده بدن و شاخص مچ دست، با استفاده از تحلیل رگرسیون مشخص شد.
یافتهها: در این پژوهش، ۱۵۲ قصاب ارزیابی شدند. تکنیکهای SI و ACGIH-HAL بهترتیب ۷۶ و ۱۰۲ مورد را با ریسک کم (۶۹ مورد مشابهت)، ۴۰ و ۲۷ مورد را با ریسک متوسط (۸ مورد مشابهت) و ۳۶ و ۲۳ مورد را با ریسک بالا (۱۸ مورد مشابهت) بررسی کردند. ضریب کاپای دو تکنیک ۳۶/۰ به دست آمد (۰/۰۰۱>P). با تعدیل اثر فاکتورهای فردی، هر دو تکنیک ارتباط معناداری با شدت علائم سندرم تونل کارپ داشتند، اما ارتباط تکنیک SI بالاتر بود.
نتیجهگیری: تکنیک SI در مقایسه با تکنیک ACGIH-HAL برآورد بالاتری از ریسک دارد و به نظر میرسد قدرت پیشبینیکنندگی تکنیک SI بیشتر از تکنیک ACGIH-HAL باشد.
فخرالدین احمدی کانرش، ایرج علیمحمدی، جمیله ابوالقاسمی، کاظم رحمانی،
دوره 7، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی صدا یکی از مهمترین عوامل فیزیکی زیانآور در محیطهای کاری در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه محسوب میشود که اثرات مشهودی بر کیفیت زندگی کارگران میگذارد. هدف این پژوهش بررسی اثرات روانی و فیزیولوژیکی ناشی از مواجهه مزمن با صدا است.
روش کار: این پژوهش مقطعی است که بر ۲۵۰ نفر از کارگران صنعت خودروسازی در سال ۱۳۹۷ به صورت تصادفی انجام شد. برای بررسی میزان پرخاشگری و آزردگی افراد در پژوهش از پرسشنامه باس و پری و آزردگی استفاده شد. همچنین فشارخون با استفاده از فشارسنج جیوهای ALPK۲ اندازه گیری شد.
یافتهها: اختلاف معنیداری در میزان فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و آزردگی صوتی در گروههای با تراز فشار صوت کمتر و بیشتر از ۸۵ دسیبل وجود دارد (۰/۰۰۱>P). نتایج رگرسیون چندمتغیره بهخوبی نشان میدهد که بین میزان آزردگی و تراز فشار صوتی با فشارخون کارگران ارتباط معنیداری وجود دارد(۰/۰۱>P). همچنین بین مؤلفههای پرخاشگری با تراز فشار صوت نیز همبستگی معنیداری مشاهده شد (۰/۰۱>P).
نتیجهگیری: مواجهه مزمن با صدا در محیطهای کار با تغییرات روانشناختی و فیزیولوژیک، مانند فشارخون و سطح پرخاشگری، افراد همراه است و اجرای برنامههای پیشگیرانه در کاهش بروز این اختلالات روانی و فیزیولوژیک مؤثر است.
فخرالدین قاسمی، مائده حصینی، مجتبی احمدی، مصطفی رحمیانی ایرانشاهی،
دوره 8، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: طراحی ایستگاههای کاری متناسب با ابعاد آنتروپومتریک از پوسچرهای کاری نامطلوب می تواند پیشگیری کند و خطر اختلالات اسکلتی عضلانی را کاهش دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی تطابق آنتروپومتریک ایستگاههای کاری و ارتباط آن با امتیاز پوسچر کاری افراد شاغل در یکی از صنایع بافندگی بود.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۹ در یکی از صنایع بافندگی استان همدان انجام گرفت. برای بررسی پوسچر ایستگاههای کاری نشسته و ایستاده روشهای NERPA و REBA به کار رفت. ابعاد آنتروپومتریک افراد بر اساس استاندارد ISO 7250 اندازهگیری و تطابق آنتروپومتریک افراد با ایستگاههای کاری آنها ارزیابی شد. برای بررسی رابطه بین تطابق آنتروپومتریکی و پوسچر افراد آزمون آماری من ویتنی استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه ۲۰۵ نفر با میانگین سنی ۳۱/۲۹ سال شرکت کردند. پوسچرهای کاری عمدتاً وضعیت نامطلوب داشته و نیازمند مداخلات ارگونومیکی بودند. در ایستگاهکاری نشسته، رابطه معنیداری بین تطابق آنتروپومتریکی با عمق نشیمنگاه صندلی، عرض نشیمنگاه صندلی، ارتفاع پشتی صندلی و امتیاز پوسچر کاری مشاهده نشد؛ ولی تطابق نداشتن آنتروپومتریکی با ارتفاع صندلی و ارتفاع میز کار رابطه معنیداری با پوسچر کاری افراد داشت (۰/۰۵>P). افزون بر این در ایستگاههای کاری ایستاده، رابطه معنیداری بین تطابق آنتروپومتریکی با ارتفاع میز کار و امتیاز پوسچر مشاهده شد (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: تطابق نداشتن آنتروپومتریک با ایستگاهکاری عموماً پوسچر کاری را نامطلوب می کند. با وجود این، تطابق آنتروپومتریک با ارتفاع صندلی و ارتفاع میز کار، تنها عوامل تاثیرگذار بر امتیاز پوسچر کاری بود؛ از این رو، برای باز طراحی ایستگاههای کاری توجه ویژه به این عوامل پیشنهاد میشود.
تهمینه مرادی تمدن، فخرالدین قاسمی، ایرج محمدفام، امید کلاتپور،
دوره 8، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آتش نشانی حرفه ای دشوار و خطرناک و نیازمند تصمیم گیری و سرعتِعمل در شرایط اضطراری است. چنین وضعیتی احتمال بروز خطاهای انسانی را افزایش می دهد. عملیات راه اندازی خودروهای آتش نشانی اولین مرحلۀ اجرایی پاسخ اضطراری است که کاری بسیار حساس بهشمار می آید. هدف از این مطالعه شناسایی و ارزیابی ریسک خطاهای انسانی اپراتورهای خودروهای آتش شانی حین فرایند عملیاتی سازی این خودروها بود.
روش کار: پژوهش حاضر به صورت توصیفی و مقطعی در سال ۱۳۹۸ انجام شد. در آغاز کار، وظایف مربوط به عملیاتیکردن خودروهای آتش نشانی صنعتی با روش تجزیه وتحلیل سلسلهمراتبی تحلیل شد. سپس، خطاهای انسانی عملیات راه اندازی خودروهای آتش نشانی با استفاده از رویکرد سیستماتیک پیش بینی و کاهش خطای انسانی (SHERPA) شناسایی و تجزیه وتحلیل شد. درپایان نیز، راهکارهای کنترلی مناسب برای کاهش ریسک خطاها ارائه شد.
یافتهها: درمجموع، ۴۸۰ خطا برای ۱۳۰ وظیفۀ مطالعهشده شناسایی شد که ۴۸/۵۸درصد خطاها از نوع عملکردی، ۳۹/۱۷درصد از نوع بازبینی، ۱۰/۴۲درصد از نوع ارتباطی و ۰/۸۳درصد از نوع انتخابی بود و خطایی از نوع بازیابی مشاهده نشد. باتوجهبه نتایج، ۸/۳۳درصد غیرقابلقبول، ۲۴/۱۷درصد نامطلوب، ۴۸/۳۳درصد قابلقبول ولی نیاز به تجدیدنظر و ۱۹/۱۷درصد سطح ریسک قابلقبول بدون نیاز به تجدیدنظر ارزیابی شد.
نتیجه گیری: فرایند عملیاتی سازی خودروهای آتش شانی می تواند با خطاهای انسانی همراه باشد و از عملیات موفق آتش نشانی جلوگیری کند؛ بههمیندلیل، با استفاده از روش های مناسب این خطاها باید شناسایی و مهار شوند.
جعفر اکبری، محمود ابوالقاسمیان، امیر غفاری، فریدون مقدس، محمدامین موعودی، شقایق رحیمی کمال، معصومه جوزکنعانی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پرزنتیسم پدیده ای است که براساس آن کارکنان به صورت فیزیکی در محیط کار حضور دارند اما از لحاظ کارکردی غایب هستند. هدف این مطالعه بررسی پدیده پرزنتیسم و کاهش بهره وری مرتبط با مشکلات سلامتی در بین کارکنان شرکت انتقال گاز ایران بود.
روش کار: افراد مورد مطالعه ۲۲۹۸ نفر از کارکنان بودند. داده های مطالعه با استفاده از مقیاس پرزنتیسم استنفورد (SPS-۶) و پرسشنامه سلامت و کار (HWQ) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون لجستیک چندمتغیره در نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ انجام شد.
یافته ها: بیش از ۵۲ درصد از افراد موردمطالعه (۱۱۸۹ نفر) در طول یک سال حداقل یک بار پدیده پرزنتیسم را تجربه کرده بودند در حالی که در مجموع تعداد ۱۰۷۳ نفر (۴۷ درصد) غیرپرزنتیست بودند. نتایج نشان داد بین پدیده پرزنتیسم و زیرمجموعه های بهره وری (P=۰/۰۰۱)، تمرکز (P=۰/۰۲۳)، روابط با مسئول یا رئیس (P=۰/۰۰۷)، بی صبری و تحریک پذیری (P=۰/۰۲۶)، رضایت از محیط کار (P=۰/۰۳۸)، و در نهایت نمره HWQ (P=۰/۰۱۱) از نظر آماری رابطه معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: بروز پدیده پرزنتیسم در بین کارکنان با اثر بر روی زیرمجموعه های موثر در بهره وری نیروی انسانی از جمله کاهش بهره وری فردی، کاهش قدرت تمرکز افراد، درک نامناسب آنان از ارتباط با مسئول، افزایش بی صبری، تحریک پذیری و سطح استرس شغلی آنان و کاهش سطح رضایت افراد از محیط کار، بهره وری نیروی کار را کاهش می دهد. همین امر سبب تحمیل هزینه های زیادی به سازمان می شود.
فخرالدین قاسمی، رشید حیدری مقدم، پیام خانلری،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کارکنان بیمارستانها و مراکز درمانی برای محافظت از خود و بیماران در برابر آلودگی از دستکشهای پزشکی استفاده میکنند. پوشیدن دستکش ممکن است چابکی دستی و قدرت چنگش را کاهش داده و در اجرای کارها تداخل ایجاد کند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر پوشیدن دستکشهای پزشکی بر روی قدرت چنگش و چابکی دستی با استفاده از تستهای چابکی جایگزین انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه ۲۰ نفر (۱۰ زن، ۱۰ مرد) شرکت کردند. شرکت کنندگان در سه حالت بدون دستکش، با دستکش لاتکس و با دستکش نیتریل با دو تست پگ بورد ۹ روزنهای و پگ بورد اصلاح شده مورد آزمایش قرار گرفتند. راحتی کار با دستکش، پوشیدن و درآوردن دستکش هم با استفاده از مقیاس ذهنی ارزیابی شد.
یافتهها: گستره سنی شرکت کنندگان ۲۰ تا ۴۰ سال با میانگین ۲۹/۴۵ سال بود. تفاوت معنیداری در چابکی بین دست بدون دستکش و دستکش نیتریلی در تست پگ بورد ۹ روزنهای وجود داشت. در تست پگ بورد اصلاح شده، چابکی دست بدون دستکش با هر دو دستکش لاتکس و نیتریل تفاوتهای معنیداری وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که پوشیدن هر نوع دستکشی منجر به کاهش معنی دار قدرت چنگش دست افراد میشود. بدترین نمره ارزیابی راحتی، به پوشیدن دستکشها اختصاص یافت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد پوشیدن دستکش منجر به کاهش امتیاز چابکی با استفاده از تستهای جایگزین و قدرت چنگش با استفاده از دینامومتر بالون میشود. همچنین تست پگبورد اصلاح شده برای ارزیابی چابکی دستکشهای پزشکی پیشنهاد میشود. پوشیدن دستکشهای لاتکس و نیتریل مشکل است و این موضوع باید در طراحیها در نظر گرفته شود.
محمد صادق قاسمی، احسان گروسی، ناصر دهقان، مریم کابلی،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بار کاری بالا، چالشی بزرگ در میان کارکنان نظام سلامت به خصوص مدافعان خط اول درمان، کمکپرستاران میباشد که پیامدهای منفی بسیاری به دنبال خواهد داشت. هدف از این مطالعه، شناسایی و تعیین عوامل مؤثر بر بار کاری در کمکپرستاران یکی از بیمارستانهای تهران بود.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- کیفی با تجزیه و تحلیل محتوای هدایتشده با مشارکت ۱۳ نفر از کمکپرستاران به روش نمونهگیری هدفمند انجام شد. دادهها به روش مصاحبهی نیمهساختاریافته جمعآوری و در نرمافزار MAX QDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از مدل ابتکاری مهندسی برای ایمنی بیمار به عنوان چهارچوب از پیش تعیینشده استفاده شد.
یافتهها: تعداد ۲۳ مقولهی اصلی و ۴۷۳ زیرمقوله در عوامل مؤثر بر بار کاری کمکپرستاران در نتایج تجزیه و تحلیل مستمر دادهها به دست آمد که در انتها به پنج دسته عوامل (سازمانی، فردی، وظیفهای، ابزار و تجهیزات، محیطی) تقسیمبندی شدند.
نتیجهگیری: بیشترین و کمترین مقولههای به دست آمده به ترتیب در بعد سازمانی و بعد محیطی، مدل ابتکاری مهندسی برای ایمنی بیمار بود که نشانگر نقش بالای تأثیرگذاری روابط بین فردی در محیط کار و قوانین بیمارستانی بر روی بار کاری کمکپرستاران میباشد.
ایرج علی محمدی، شهرام وثوقی، جمیله ابوالقاسمی، آتنا رفیعیپور، سید حسین طباطبائی، بتول دلشادی،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1401 )
چکیده
اهداف: پوسچر نامناسب نشستن دانشآموزان بر روی نیمکتهای کلاسی میتواند منجر به بروز درد و اختلالات اسکلتی- عضلانی گردد. معلولیتهای شنوایی و بینایی میتواند از دلایل وضعیت نامناسب نشستن در دانشآموزان باشد. از اینرو، هدف از مطالعهی حاضر، مقایسهی ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی در دانشآموزان شهرستان ایلام در نظر گرفته شد.
روش کار: عداد 20 نفر از دانشآموزان کمشنوا (مورد) و 40 نفر از دانشآموزان با شنوایی طبیعی (شاهد) از دبستانهای شهرستان ایلام در هر دو جنسیت به شیوهی تصادفی وارد مطالعه شدند. بدترین پوسچر ثبت شده از وضعیت نشستن دانشآموزان بر روی نیمکت به روش RULA ارزیابی گردید. از نرمافزار Digimizer برای بررسی زوایای بدن دانشآموزان در هنگام نشستن بر روی صندلی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سطح اطمینان 95 درصد انجام گرفت.
یافتهها: نتایج ارزیابی پوسچر نشان داد که تفاوت معنیداری بین امتیاز RULA میان دو گروه مورد و شاهد وجود داشت (0/001 = P). انحراف از زوایای طبیعی بدن در دانشآموزان مورد بیشتر از گروه شاهد به دست آمد (0/001 > P) که ارتباط مستقیم و معنیداری با افزایش ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی نشان داد.
نتیجهگیری: احتمال بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی در دانشآموزان کمشنوا در مقایسه با دانشآموزان دارای شنوایی طبیعی بیشتر بود که به دنبال افزایش در انحراف از زوایای طبیعی بدن و حفظ پوسچرهای نامناسب اتفاق میافتد. با توجه به محدودیت تعداد افراد نمونه، انجام مطالعات بیشتر با هدف مشابه و انجام مداخلات در اصلاح پوسچر دانشآموزان کمشنوا توصیه میشود.
سینا قاسمی، بهزاد ایمنی، رامین رحمانی، شیردل زندی،
دوره 11، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1402 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتیعضلانی مشکلی شایع در اغلب محیطهای کاری و توانایی انجام کار عاملی مؤثر بر عملکرد و بهرهوری کارکنان است. در مطالعهی حاضر، وضعیت این دو مؤلفه و ارتباط آنها با هم در کارکنان شاغل در اتاق عمل بررسی شده است.
روش کار: مطالعهی مقطعی حاضر در زمستان سال ۱۴۰۱ انجام شد. در این پژوهش، تعداد ۹۶ نفر از کارکنان شاغل در اتاق عمل بیمارستانهای دولتی شهر همدان، بهصورت سرشماری و با در نظر گرفتن معیارهای ورود بررسی شدند. دادهها از طریق پرسشنامهی استاندارد نوردیک و پرسشنامهی شاخص توانایی انجام کار جمعآوری شد و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی ۲۴ در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (T-Test) تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: در این مطالعه، ۴ نفر (۴/۲ درصد) از شرکتکنندگان دارای یک ناراحتی اسکلتیعضلانی و ۹۱ نفر از پرسنل (۹۵/۸ درصد) دارای بیش از یک ناراحتی در سیستم اسکلتیعضلانی بودند. میانگین شاخص توانایی انجام کار ۰۴/۹۱±۴۲/۳ بود. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که شاخص توانایی انجام کار در بین افراد دارای درد در اندامهای گردن (۰/۰۰۳=P-value)، شانهها (۰/۰۰۱=P-value)، آرنجها (۰/۰۳۸=P-value)، کمر (۰/۰۱۱=P-value)، زانوها (۰/۰۰۱=P-value) و پاها (۰/۰۰۲=P-value) نسبت به افراد فاقد درد در این اندامها کمتر بود.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای اختلالات اسکلتیعضلانی و ارتباط معنادار بین این اختلالات و توانایی انجام کار، ضروری است مداخلاتی بهمنظورکاهش این اختلالات و بهتبع آن، افزایش توانمندی کارکنان طراحی و اجرا شد.
ندا قاسمی، محمد حسین نبیان، حسین فلاح، مرتضی قاسمی، امیرمحمد نجفیپور،
دوره 12، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1403 )
چکیده
اهداف: زمینخوردن یکی از شایع ترین علل آسیب در سالمندان است، لذا پیشگیری و مداخله زودهنگام ضروری به نظر می رسد. با توجه به اهمیت بررسی و شناسایی عوامل موثر بر سقوط و کمبود چنین بررسی هایی، انجام این مطالعه با بررسی عوامل موثر بر سقوط در سالمندان در کشورهای در حال توسعه با تاکید بر مسایل ایمنی و ارگونومی الزامی به نظر میرسد.
روش کار: PubMed در این مطالعه مروری جستجوی نظامندی در پایگاه های الکترونیکی، Science Direct، Google Scholar صورت پذیرفت. جستجوی مقالات منتشرشده در این پایگاه ها از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ از طریق کلیدواژگان "Fall risk factor, safety , Elderly , Fall prevention , Home safety, Safety urban، Fall به صورت مجزا و ترکیبی انجام شد.
یافتهها: در مجموع ۱۱۵۴ مقاله یافت شد که با ارزیابی عناوین مقالات، تعداد ۵۲۳ مقاله انتخاب شد، سپس با بررسی چکیدهها ۱۲۰ مقاله مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت ۵۱ مقاله که متن کامل آنها در دسترس و به زبان انگلیسی بودند، انتخاب شدند. این مقالات به بررسی عوامل چندگانه موثر بر سقوط سالمندان شامل: عوامل روانی، عوامل فیزیکی و شناختی، ابزار ارگونومیک و ایمنی،آگاهی و آموزش، عوامل اجتماعی و خدمات شهری پرداختند.
نتیجهگیری: عوامل خطر موثر بر سقوط در سالمندان در این مطالعه با دسته بندی عوامل و عوامل بیرونی در نظر گرفته شدند. نتایج بیانگر این بودند که مطالعات اندکی برای ارزیابی عوامل چندگانه به صورت همزمان انجام شده است. لذا توصیه می شود بررسی عوامل چندگانه به صورت همزمان و با در نظر داشتن تاثیر عامل آگاهی در مطالعات بعدی صورت گیرد.