12 نتیجه برای فرهادی
شیرازه ارقامی، ابوالفضل قریشی، کوروش کمالی، مسعود فرهادی،
دوره 1، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1392 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
مقدمه: خستگی ذهنی عبارت است از
خسته شدن جسم یا روح که میتواند بر اثر استرس، کار زیاد، مصرف زیاد دارو و یا بیماری
جسمی یا روحی ایجاد شود. خستگی از عوامل کاهنده بهرهوری و نیز بروز حوادث است. بنابراین،
اندازهگیری آن اهمیت دارد. این مطالعه با هدف تعیین میزان همخوانی اندازهگیری خستگی
ذهنی بر اساس نتایج مقیاس خوداظهاری VAS و دستگاه فلیکرفیوژن انجام گرفته است.
مواد و روشها: یک مطالعه مقطعی روی 30 نفر از دانشجویان انجام شد. پس از آنکه شرکتکنندگان وظایف
فکری را (حل تمرینات ریاضی و پاسخدهی به پرسشنامه MMPI انجام دادند، خستگی ذهنی آنها با استفاده از مقیاس خوداظهاری VAS و دستگاه فلیکرفیوژن اندازهگیری و نتایج آن بهوسیله آزمون تیزوجی و ضریب همبستگی
اسپیرمن (سطح معنی داری کمتر از05/0) در نرم افزار SPSS V11.5 آنالیز شد.
یافته ها: نتایج اندازهگیری با هر
دو روش مقیاس خوداظهاری VAS و دستگاه فلیکرفیوژن نشان
داد، خستگی ذهنی پس از انجام هر یک از وظایف فکری نامبرده افزایش معنیدار مییابد.
اما نتایج دو روش با یکدیگر همخوانی ندارند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه مقیاس خوداظهاری VAS یک روش ذهنی (سابجکتیو) است، بهنظر میرسد عدمهمخوانی دو روش، بیشتر مربوط به
ناکارآمدی این مقیاس باشد. بنابراین پیشنهاد میشود بررسی مجدد با روشهای دقیقتر
مانند الکتروآنسفالوگرام صورت گیرد.
قاسم حسام، محسن علی آبادی، مریم فرهادیان، وحید افشاری دوست،
دوره 1، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1392 )
چکیده
مقدمه: استفاده کاربران از نمایشگرهای تصویری به ویژه رایانه میتواند عوارض بهداشتی را ایجاد نماید که بر عملکرد ذهنی و فیزیکی افراد تاثیرات منفی داشته باشد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط شرایط ارگونومیکی کار با نمایشگرهای تصویری با میزان احساس خستگی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی به عنوان کاربران دائمی صورت گرفت.
روش بررسی:در این مطالعه توصیفی تحلیلی 70 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی همدان بصورت تصادفی انتخاب گردیدند. پرسشنامه استانداردی با ضریب پایایی 8/0 جهت تعیین میزان احساس خستگی کاربران بین دانشجویان توزیع و تکمیل گردید. پرسشنامه حاوی30 سوال که پوشش دهنده سه معیار شامل خواب آلودگی یا گیجی، ناتوانی در تمرکز و ناراحتی جسمی بود. اطلاعات شرایط محیطی و ارگونومیکی کار نیز تعیین مقدار و ثبت گردید. علاوه بر این اندازهگیری شدت میدان الکتریکی و مغناطیسی در محدوده فرکانس خیلی پایین با استفاده از دستگاه مدل HI-3603 شرکت HOLADAY، مطابق با روش استاندارد IEEE std 1140-1994 صورت گرفت. دادههای جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد در بین دانشجویان میانگین نمره شاخص گیجی 5/6±8/17، شاخص ناتوانی در تمرکز 4/4±7/18، شاخص ناراحتی جسمی 9/6±9/11 و در نهایت شاخص کل خستگی 7/15±5/48 بود. بین مدت زمان پیوسته کار با رایانه و میزان خستگی ارتباط معناداری وجود دارد(05/0<P). بین مدت زمان کار روزانه با رایانه و میزان خستگی ارتباط معناداری یافت نگردید(05/0>P). بین نوع نمایشگر مورد استفاده و میزان خستگی ارتباط معناداری یافت شد(05/0<P). علاوه براین ارتباط معناداری بین شرایط محیطی مکان کار با رایانه و میزان خستگی کاربران وجود نداشت (05/0>P) البته نتایج نشان دهنده روند افزایشی نمره خستگی در شرایط محیطی و وضعیتهای نامناسب ارگونومیک کار با رایانه بود. علاوه بر این اختلاف شدت میدانهای الکترومغناطیسی با توجه به نوع نمایشگر معنادار بود (05/0<P).
نتیجهگیری: معیار ناتوانی در تمرکز بیشترین نمره خستگی را به خود اختصاص داده است که میتواند بر عملکرد آموزشی دانشجویان تاثیر منفی گذارد. رعایت اصول ارگونومیک کار با رایانه به ویژه کاهش مدت زمان پیوسته کار با رایانه و استفاده از نمایشگرهای با تکنولوژی روز و همچنین بهینه نمودن شرایط روشنایی و آکوستیکی محیط میتواند خستگی دانشجویان را بطور قابل ملاحظهای کاهش دهد.
محسن علی آبادی، ندا مهدوی، مریم فرهادیان، مسعود شفیعی مطلق،
دوره 1، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1392 )
چکیده
مقدمه: آلودگی صدا در حین فعالیت آموزشی باعث ایجاد خستگی ذهنی، اختلال در تمرکز و افت یادگیری میگردد. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی آلودگی صدا و سطح آسایش صوتی در کلاسهای معمول درس و ارائه روشهای اصلاحی جهت بهبود شرایط آسایش آکوستیکی میباشد.
مواد و روشها: طی این مطالعه مقطعی، سطح آسایش صوتی در 20 کلاس درس در 7 دانشکده دانشگاه علوم پزشکی همدان با استفاده از پرسشنامه ای با ضریب پایایی77/0 که بین 413 نفر از دانشجویان تکمیل گردید، تعیین شد. اندازهگیری تراز صدا در کلاس های درس با استفاده از صدا سنج مدل TES - 1358 مطابق با روش ANSI S12.6 صورت گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد تراز صدای زمینه dB(A) 3±97/46 ، و تراز صدا در خارج کلاسها dB(A) 8/4 ±16/57 بود. میزان تراز صدای زمینه در کلاسها بالاتر از حد توصیه شده dB(A) 45 قرار داشت(01/0 P<). فعالیتهای ساختمانی مهمترین منبع ایجاد صدا و اختلال در تمرکز مهمترین عارضه ناشی از صدا تعیین گردید. نسبت سیگنال به صدا در داخل کلاسهاdB(A) 54/3 ±14/13 بود که در مقایسه با حد توصیه شده dB(A) 15 نامطلوب بود(01/0 P<). اختلاف میزان قابلیت فهم گفتار دانشجویان نیز در سطوح مختلف نسبت سیگنال به صدا معنی دار بود (05/0 P<).
نتیجهگیری: نتایج تایید نمود که کلاسهای درس از شرایط آکوستیکی مناسبی برخوردار نیستند. تراز صدای زمینه در داخل کلاسها نیز عمدتا تحت تاثیر صدای خارج از کلاس قرار دارد. با توجه به اثبات اثرات صدا بر کاهش تمرکز دانشجویان اقداماتی جهت بهبود شرایط آکوستیکی کلاسها ضروری به نظر میرسد.
نعمت الله کرد، عبدالمجید گرکز، محسن علی آبادی، مریم فرهادیان،
دوره 1، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1392 )
چکیده
مقدمه: باتوجه به افزایش نگرانیهای عمومی در خصوص عوارض جسمی و روانی
امواج بر سلامت کاربران، هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان مواجهه عمومی با امواج مایکروویو
انتشار یافته از سامانه بدون سیم در یک محیط آموزشی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی شدت مؤثر
امواج مایکروویو در 110 ایستگاه شامل محل نقاط دسترسی آنتنها، داخل کلاسها، راهروها و در کنار رایانهها در پنج دانشکده دانشگاه علوم پزشکی
همدان اندازهگیری
گردید. اندازهگیری امواج با استفاده از دستگاه سنجش مدل HI 2200 شرکت Holaday مطابق
با روش استاندارد شماره C 95.3 صورت
گرفت.
یافتهها: شدت مؤثر مواجهه با امواج مایکروویو انتشاریافته
در سطح دانشگاه برابر µW/cm2 0.675±0.304 بود که پایینتر
از حدود مجاز بین المللی قرارداشت. نتایج نشان داد بین میانگین شدت مؤثر امواج مایکروویو
در دانشکدههای
مختلف اختلاف معناداری
وجود نداشت. با این حال اختلاف میزان شدت امواج مایکروویو برحسب محل اندازهگیری در سطح دانشگاه معنادار بود (p=0.0001) بیشترین شدت امواج معادل µW/cm2 0.214±1.731 مربوط به نقاط دسترسی به سامانه بود.
نتیجهگیری: هرچند شدت مواجهه با امواج مایکروویو حاصل از
شبکههای بیسیم در سطح دانشگاه مورد مطالعه پایینتر از حدود مجاز بین المللی قرار داشت
و با توجه به عدم دستیابی به شواهد قطعی در خصوص تأثیرات بهداشتی امواج بر انسان در
سطوح مختلف مواجهه، لزوم اطلاعرسانی
مخاطرات امواج بهمنظور
افزایش آگاهی کاربران در محیطهای
آموزشی ضروری به نظر میرسد.
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
سجاد فرهادی، قاسم حسام، زهرا مرادپور، مالک اباذری، یوسف بابایی مسدرقی،
دوره 4، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1395 )
چکیده
مقدمه: آتشنشانی یکی از مشاغلی میباشد که به دلیل ماهیت شغل و خواستههای فیزیکی بالای این شغل، نیاز به توان جسمانی و هوازی بالایی دارد. در این مطالعه حداکثر ظرفیت هوازی پرسنل آتشنشان با استفاده از آزمون پله بررسی شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی به صورت توصیفی- تحلیلی و بر روی 73 نفر از پرسنل آتشنشانی انجام شد. در ابتدا اطلاعات دموگرافیک افراد توسط پرسشنامهای جمعآوری شد. سپس پلهای با قابلیت تنظیم ارتفاع جهت انجام تست پله ساخته شد و با استفاده از روش فرانسیس حداکثر ظرفیت هوازی افراد شرکت کننده، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پرسشنامه و آزمون پله توسط نرم افزار SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: بیشترین ظرفیت هوازی ماموران آتش نشانی، (L/min) 3/65 و(mL/kgmin) 47/4 بدست آمد. نتایج حاصل از آزمون آماری نشان داد که ارتباط معناداری بین حداکثر ظرفیت هوازی و نمایه توده بدنی و میزان ورزش در هفته وجود دارد (P < 05/0). همچنین بین حداکثر ظرفیت هوازی و سن، سیگار کشیدن و خستگی هنگام کار، رابطه معناداری مشاهده نشد (P < 05/0).
نتیجهگیری: بررسی ظرفیت قلبی ریوی آتشنشانان به دلیل حساسیت شغلی و انجام وظایف سخت در شرایط دشوار به منظور کاهش احتمال بروز آسیب برای آتشنشان و مجروحین حادثه بسیار مهم میباشد. نتایج این مطالعه نشان داد حداکثر اکسیژن مصرفی و ظرفیت قلبی ریوی آتشنشانان مورد بررسی، از حداقل مقدار توصیه شده توسط انجمن بین المللی ماموران آتشنشانی بیشتر میباشد که میتواند به دلیل وجود برنامههای منظم آمادگی جسمانی این سازمان باشد.
یداله حمیدی، فرشید شمسائی، مهدی بگلری، زهرا طوسی، مریم فرهادیان،
دوره 5، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- پاییز 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: توجه به تعارض سازمانی و افسردگی اعضای هیئتعلمی که خود آموزشدهندگان اصلی یک نظام آموزشی هستند، بسیار ضروری است زیرا افزایش تعارض سازمانی منفی میتواند بر کاهش سلامت عمومی افراد تأثیرگذار باشد. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی رابطۀ افسردگی شغلی با تعارض سازمانی در اعضای هیئتعلمی انجام شد.
روشکار: این تحقیق از نوع همبستگی است و جامعۀ پژوهششده، اعضای هیئتعلمی علوم پایۀ ۷ دانشکدۀ تابعۀ دانشگاه علوم پزشکی در شهر همدان، به تعداد ۲۴۴ نفر و بهصورت سرشماری در سال ۱۳۹۶ش بودهاند. برای جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامۀ گلدبرگ و هیلر، به قصد سنجش افسردگی و پرسشنامۀ تعارض سازمانی استفاده شد. تحلیل دادهها به کمک روشهای آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون برای مدلسازی با کمک نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ انجام گرفت.
یافتهها: میانگین نمرۀ افسردگی، تعارض سازمانی، تعارض با مدیر، همردیفان و مرئوس، به ترتیب ۰/۸، ۲۲ و ۶/۷، ۷/۹ و ۷/۴ بوده است. نتایج حاکی از وجود همبستگی و ارتباط مثبت و معنیدار بین افسردگی و تعارض سازمانی (۰/۴۱۵=r،۰/۰۰۱=P) بود. این ارتباط در دو بُعد تعارض با همردیفان (۰/۶۱۵=r، ۰/۰۰۱=P) و تعارض با مرئوس (۰/۶۲۸=r، ۰/۰۰۱=P) نیز مشاهده شد، ولی در بُعد تعارض با مدیر، ارتباط معنیداری دیده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به وجود همبستگی بین تعارض سازمانی و افسردگی و ارتباط مثبت و مستقیم بین آنها، باید بر عوامل مختلف ایجاد تعارض در جامعۀ پژوهششده تمرکز کرد و برای رفع و بهبود آنها به اقداماتی دست زد.
رشید حیدری مقدم، محمد بابامیری، مجید معتمدزاده، مریم فرهادیان، کمال ابراهیمی،
دوره 5، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ایستگاه کاری تأثیر عمده بر اختلالات اسکلتی ـ عضلانی دارد، و به همین دلیل توجه به ایستگاه کاری کارکنان ضروری است. این بررسی با هدف مشخص کردن تأثیر ایستگاه کاری بر دردهای اسکلتی ـعضلانی در کارکنان اداری انجام شده است.
روش کار: ۳۰نفر کارمند اداری در این بررسی توصیفی ـ تحلیلی شرکت کردند. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ اختلالات اسکلتی ـعضلانی نوردیک در مداخلۀ طراحی ارگونومیک سه ایستگاه کاری (نشسته، ایستاده و نشسته ـایستاده) قبل و بعد از مداخله جمعآوری و برای تحلیل دادهها از آزمون t و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: میانگین (انحراف معیار) سن و سابقۀ کار ۳۰ کارمند شرکتکننده بهترتیب ۳/۴۴(۵) و ۲۰(۵) سال بود. بین نوع ایستگاه کاری قبل و بعد از مداخله، با ابراز ناراحتیهای اسکلتی ـ عضلانی، ارتباط معنیدار (۰/۰۲P=) و همچنین بین متغیرهای اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در شانه، گردن، کمر و دست/مچ دست با ایستگاههای کاری ارتباط معنیدار وجود داشت. ارتباط بین سن، سابقۀ کار و شاخص BMI با اختلالات اسکلتی ـ عضلانی هم معنیدار بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی، بهترین ایستگاه کاری موقعیت نشسته ـ ایستاده است. بنابراین، با تغییر نوع ایستگاههای کاری، ناراحتیهای اسکلتی ـ عضلانی کارمندان بهطور مطلوب کاهش مییابد.
رضا طهماسبی، مجید معتمدزاده، صدف ترکاشوند، مهرداد عنبریان، مریم فرهادیان،
دوره 5، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از کارگران از جمله جوشکاران، در طول نوبتکاری و هنگام کار پوسچرهای نامناسبی دارند، بررسی چنین پوسچرهایی به منظور انجام اقدامات اصلاحی اهمیت بسزایی دارد. از این رو مطالعۀ حاضر با هدف ارزیابی فعالیت عضلات جوشکاران در پوسچرهای رایج جوشکاری در خطوط انتقال گاز انجام شد.
روش کار: این مطالعۀ مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی روی ۱۵ نفر از جوشکاران منطقۀ هفت عملیات انتقال گاز انجام شد. پس از انجام بررسیهای لازم، سه پوسچر که بیشترین استفاده را در خطوط انتقال گاز داشتند، به منظور ارزیابی فعالیت عضلات شناسایی شد. فعالیت الکترومیوگرافی سطحی عضلات راست کنندۀ ستون مهرهای، دوسر رانی، پهن داخلی، دوقلوی داخلی، دوقلوی خارجی، درشتنی قدامی، راست شکمی، مایل داخلی شکم، مایل خارجی شکم و نیم وتری در سه پوسچر در این مطالعه ثبت و براساس حداکثر انقباض ارادی (MVC) تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین فعالیت عضلات در پوسچر زانوزده به صورت معناداری نسبت به دو پوسچر دیگر کمتر بود (P<۰/۰۰۱). مقایسۀ میانگین فعالیت هر عضله در پوسچرهای ارزیابی شده نشان داد که بیشترین فعالیت مربوط به عضلات درشتنی قدامی، پهن داخلی و دوسر رانی بود. عضلات شکم کمترین فعالیت را داشتند.
نتیجه گیری: فعالیت عضلات جوشکاران در پوسچرهای ارزیابی شده بسیار بالا بود. براساس یافتههای این مطالعه، فعالیت عضلات بهشدت تحت تأثیر نوع پوسچر و زاویۀ مفاصل بود. بهطوریکه فعالیت عضلات در پوسچر زانوزده با توجه به زاویه مناسب مفاصل و انتقال مستقیم نیروی وزن بدن نسبت به دو پوسچر دیگر کم بود.
محسن علی آبادی، رامین رحمانی، ابراهیم درویشی، مریم فرهادیان، مسعود شفیعی، ندا مهدوی،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مواجهه با ارتعاش یکی از عوامل مخاطرهزای شغلی است که عوارض سلامتی مختلفی ایجاد میکند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین مواجهه با ارتعاش انسانی و عملکرد فیزیکی رانندگان ماشینهای معدنی انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی ۶۵ راننده شاغل در یک معدن سنگ آهن انجام شد. پرسشنامه استاندارد ارزیابی سطح ناتوانی بازو، شانه و دست DASH تکمیل شد. مواجهه با ارتعاش انسانی با استفاده از دستگاه ارتعاش سنج شرکت Svantek مدل ۱۰۶ اندازهگیری شد. عملکرد فیزیکی رانندگان بر مبنای سنجش قدرت چنگش، آزمون چابکی پگبورد و آزمون حسی انگشتان مونوفیلامنت مورد ارزیابی قرارگرفت. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS ۲۱ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین شتاب ارتعاش تمام بدن و دست-بازو رانندگان به ترتیب ۰/۲۳±۱/۰۰و ۰/۶۸±۲/۴۶ متر بر مجذور ثانیه بود. بین مواجهه با ارتعاش دست-بازو و قدرت چنگش و قدرت چابکی ارتباط معنیداری وجود داشت. طبق امتیاز DASH، ۵۶/۹ % رانندگان دارای ناتوانی خفیف و ۴۳/۱ % دارای ناتوانی متوسط در اندام فوقانی بودند. نتایج مدل رگرسیون با ضریب تعیین ۰/۲۰۷ نشان داد ارتعاش تمام بدن در حضور سایر متغیرهای پیشگو، اثر معنیداری بر امتیاز ناتوانی دارد (۰/۰۵>p).
نتیجه گیری: در رانندگان ماشینهای معدنی سطح مواجهه با ارتعاش تمام بدن بالاتر و سطح مواجهه با ارتعاش دست-بازو پایینتر از حد مجاز کشوری قرار داشت. نتایج تأیید نمود که ارتعاش تمام بدن ناشی از ماشینهای معدنی، بر سطح ناتوانی رانندگان اثرگذار است.
مصطفی رحمیانی ایرانشاهی، مسعود شفیعی مطلق، الهه درتاج، مریم فرهادیان،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آسایش بینایی، عاملی مهم و مؤثر بر ایمنی، بهداشت روان، کیفیت خواب و اختلالات اسکلتی- عضلانی کارکنان در محیطهای کاری است. هدف از این مطالعه، طراحی و توسعهی پرسشنامهی ارزیابی آسایش بینایی کارکنان در محیطهای کاری بود.
روشکار: این مطالعه بر روی ۱۰۱ نفر (۸۸ مرد و ۱۳ زن) در یک کارخانهی مواد غذایی انجام شد. ابتدا پرسشنامههای موجود در زمینهی روشنایی بررسی و بانک سؤالات تهیه گردید. بر اساس نظر ۱۰ نفر متخصص، پرسشنامهای مشتمل بر ۲۰ سؤال تخصصی در دو بخش ارزیابی روشنایی طبیعی و مصنوعی (۱۰ سؤال در هر بخش) تدوین گردید. روایی پرسشنامه بر اساس نظرات خبرگان و با استفاده از شاخص روایی محتوایی (Content validity index) CVI ارزیابی شد. جهت اعتبارسنجی پرسشنامه در محیطهای کاری، اندازهگیری و ارزیابی روشنایی ایستگاههای کاری کارکنان بر اساس استانداردهای انجمن مهندسین روشنایی آمریکای شمالی (Illuminating Engineering Society of North America) IESNA انجام و با نتایج پرسشنامه مقایسه گردید.
یافتهها: آلفای کرونباخ پرسشنامهی آسایش بینایی بخش روشنایی طبیعی و مصنوعی به ترتیب برابر با ۰/۸۵۸ و ۰/۹۲۲ و مقدار CVI کلی پرسشنامه برابر با ۱ بود. بین میانگین امتیاز آسایش بینایی حاصل از پرسشنامهی روشنایی و شدت روشنایی در ایستگاه کاری، رابطهی معنیدار مثبتی وجود داشت (۰/۰۰۱ = P). بیش از ۹۷ درصد کارکنانی که در ایستگاههای کاری دارای روشنایی مطلوب بودند سطح آسایش بینایی خوب و خیلی خوب را گزارش کردند.
نتیجهگیری: پرسشنامهی ارزیابی آسایش بینایی از پایایی و روایی خوب و مورد قبولی برخوردار بود. با توجه به کم بودن تعداد سؤالات و سادگی جملات، استفاده از این ابزار جهت ارزیابی آسایش بینایی کارکنان در محیطهای کاری پیشنهاد میگردد.
امید کلاتپور، رشید حیدری مقدم، ایرج محمدفام، مریم فرهادیان، محمدرضا توکل،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1401 )
چکیده
اهداف: ریسکپذیری، یکی از جنبههای شخصیتی است که در بروز حوادث مؤثر میباشد؛ بنابراین افراد با ریسکپذیری بالا نبایستی در مشاغل حساس که باعث بروز حوادث میشوند بکار گرفته شوند. هدف از این مطالعه، ساخت و بررسی اعتبار پرسشنامهی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل از طریق بررسی پتانسیل رویدادهای مغزی بود.
روش کار: ابتدا سؤالات از مراجع علمی معتبر بر اساس مدل مفهومی انتخاب شدند. سپس با استفاده از روایی، صورت سؤالات پرسشنامهی اولیه انتخاب شد و توسط ۱۷۸ نفر از اپراتورهای اتاق کنترل تکمیل گردید. با استفاده از آنالیز عاملی اکتشافی بهترین سؤالات پرسشنامه استخراج شد. تست-تست مجدد پس از سه ماه جهت قابلیت تکرارپذیری توسط ۴۲ نفر تکمیل گردید. جهت بررسی رویداد مغزی از الکتروانسفالوگرافی به همراه بالون آنالوگ ریسکی استفاده شد. ضریب ارتباط بین پتانسیل رویدادهای مغزی و نیز رفتار ریسکی در نرمافزار با امتیاز پرسشنامهی تهیه شده سنجیده شده است.
یافتهها: آنالیز عاملی یک عامل و ۱۳ سؤال را به عنوان بهترین سؤالات مشخص کرد. ضریب آلفای کرونباخ ۰/۹۱ به دست آمد. ضریب ارتباط Spearman بین پرسشنامه و ریسکپذیری رفتاری ۰/۳۸ (۰/۷۰ = η۲، ۰/۰۱ = P) محاسبه شد. ضریب ارتباط بین پرسشنامه و رویداد مغزی P۳۰۰ ۰/۶۳ (۰/۹۹ = η۲، ۰/۰۱ = P) محاسبه شد.
نتیجهگیری: پرسشنامهی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل (Operator Room Risk-taking Questionnaire) ORTQ شامل ۱۳ سؤال است که میتواند به عنوان ابزاری مناسب برای بررسی ریسکپذیری اپراتورهای اتاق کنترل و همچنین برای اهداف تحقیقاتی استفاده شود. این پرسشنامه دارای سه بعد شخصیتی ریسکپذیری، تکانشگری و جسارت است.
علی داوودیزاده، محسن علیآبادی، مجید حبیبی محرز، مریم فرهادیان، مسعود شفیعی مطلق،
دوره 11، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1402 )
چکیده
اهداف: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی جلیقههای خنککنندهی مبتنی بر نانوالیاف و بستههای مواد تغییرفازدهنده (PCM) در کاهش تنشهای حرارتی شاغلان کادر درمان در محیطهای کاری گرم است.
روش کار: در این مطالعهی تجربی، ۲۰ نفر از مردان در اتاقک شبیهسازی شرایط جوی با قابلیت تنظیم دما در ۲۴ درجهی سانتیگراد بهعنوان شرایط مرجع و ۳۲ درجهی سانتیگراد در قالب ۱۰ سناریو ترکیبی، همراه با ۵ نمونهی جلیقهی خنککنندهی ساختهشده قرار گرفتند. پارامترهای فیزیولوژیکی شامل دمای پوست، تمپانیک و دهانی قبل و بعد از مواجهه با شرایط دمایی شبیهسازی متابولیسم فعالیت شاغلان بیمارستان اندازهگیری شد.
یافتهها: در شرایط بدون جلیقه، دمای هوای ۳۲ درجهی سانتیگراد در مقایسه با دمای هوای ۲۴ درجهی سانتیگراد، اندازهی اثر بزرگتری در افزایش دمای تمپانیک بدن ایجاد کرد (۰/۰۵>P). تأثیر معنیدار استفاده از جلیقهی نانوالیاف به همراه استفاده از بستههای مواد PCMبا اندازهی اثر ۰/۴۹۸، ۰/۵۶۸ و ۰/۳۴۹، بهترتیب، در کاهش دمای پوست، تمپانیک و دهانی در شرایط دمایی گرم مشاهده شد (۰/۰۵>P). اندازهی اثر افزایش دمای هوا کمتر از اندازهی اثر نوع جلیقهی خنککننده بر پاسخهای فیزیولوژیکی بود و نشاندهندهی این موضوع بود که اثربخشی جلیقههای طراحیشده با افزایش دما، افزایش مییابد (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: بهکارگیری جلیقههای خنککنندهی نانوالیاف و بستههای PCM با توجه به وزن مناسب و با اندازهی اثر پذیرفتنی، در حفظ ثبات دمایی بدن شاغلان کادر درمان در محیطهای گرم مؤثر است.