فخرالدین قاسمی، کامران غلامی زاده، امین دوستی-ایرانی، رامین رحمانی،
دوره 6، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اندام فوقانی انتهایی از مستعدترین نقاط بدن در بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی هستند؛ از اینرو انتخاب بهترین تکنیک برای ارزیابی ریسک ارگونومیکی آنها بسیار مهم است. هدف مطالعه حاضر مقایسه دو تکنیک شاخص استرین (SI) و حد مجاز مواجهه برای سطح حرکات دست (ACGIH-HAL) و بررسی ارتباط آنها با شدت علائم سندرم تونل کارپ در قصابان است.
روش کار: جمعیت مطالعه این پژوهش همه قصابان شهر همدان هستند. پس از مشاهده فعالیتهای کاری آنها، ارزیابیها با استفاده از هر دو تکنیک انجام شد. اندازهگیری شدت علائم سندرم تونل کارپ نیز با استفاده از پرسشنامه بوستون صورت گرفت و ضریب کاپا برای تعیین میزان توافق دو تکنیک استفاده شد. همچنین ارتباط میان سطوح ریسک پیشبینیشده به کمک دو تکنیک و شدت علائم سندرم تونل کارپ با تعدیل اثر متغیرهای فردی اثرگذار از قبیل سن، شاخص توده بدن و شاخص مچ دست، با استفاده از تحلیل رگرسیون مشخص شد.
یافتهها: در این پژوهش، ۱۵۲ قصاب ارزیابی شدند. تکنیکهای SI و ACGIH-HAL بهترتیب ۷۶ و ۱۰۲ مورد را با ریسک کم (۶۹ مورد مشابهت)، ۴۰ و ۲۷ مورد را با ریسک متوسط (۸ مورد مشابهت) و ۳۶ و ۲۳ مورد را با ریسک بالا (۱۸ مورد مشابهت) بررسی کردند. ضریب کاپای دو تکنیک ۳۶/۰ به دست آمد (۰/۰۰۱>P). با تعدیل اثر فاکتورهای فردی، هر دو تکنیک ارتباط معناداری با شدت علائم سندرم تونل کارپ داشتند، اما ارتباط تکنیک SI بالاتر بود.
نتیجهگیری: تکنیک SI در مقایسه با تکنیک ACGIH-HAL برآورد بالاتری از ریسک دارد و به نظر میرسد قدرت پیشبینیکنندگی تکنیک SI بیشتر از تکنیک ACGIH-HAL باشد.