پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای طباطبایی

مصطفی برزیده، علیرضا چوبینه، سید حمیدرضا طباطبایی،
دوره 1، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1392 )
چکیده

مقدمه: استرس شغلی بر قصد تغییر شغل افراد در سازمان تأثیر دارد. اطلاعات ناچیزی در مورد ابعاد استرس شغلی و ارتباط آن با قصد تغییر شغل در پرستاران ایرانی در دسترس است. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد استرس شغلی و ارتباط آن با قصد تغییر شغل در پرستاران انجام شده است.

مواد و روش­ها: در این مطالعه مقطعی، 385 نفر از پرستاران بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند، شرکت نمودند. نسخه فارسی پرسشنامه محتوای شغلی و پرسشنامه دموگرافیک برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تحلیل داده ‏ها از آمار توصیفی و آزمون Mann-Whitney U توسط نرم ‏افزار SPSS نسخه 5/11 استفاده شد.

یافته­ ها: میانگین (انحراف استاندارد) ابعاد آزادی تصمیم گیری (50/6) 15/58، نیازهای روانشناختی (14/5) 19/38، حمایت اجتماعی (67/3) 67/22، نیازهای فیزیکی (58/2) 03/16 و عدم امنیت شغلی (85/3) 74/7 بدست آمد. ابعاد آزادی تصمیم گیری و حمایت اجتماعی در پرستاران مورد مطالعه در سطح پایین و ابعاد نیازهای روانشناختی، نیازهای فیزیکی و عدم امنیت شغلی پرستاران مورد مطالعه در سطح بالا قرار داشتند. براساس نتایج بدست آمده، 4/56 درصد افراد مورد مطالعه قصد تغییر شغل خود را داشتند. میانگین امتیاز تمامی ابعاد استرس شغلی با قصد تغییر شغل دارای ارتباط آماری معناداری بودند.

نتیجه ­گیری: در اغلب پرستاران سطح استرس شغلی بالا بدست آمد و اکثر آنها قصد تغییر شغل داشتند. هرگونه برنامه مداخله ‏ای جهت به حداقل رساندن قصد تغییر شغل در پرستاران مورد مطالعه میبایست بر کاهش عدم امنیت شغلی و نیازهای فیزیکی شغل و نیز افزایش آزادی تصمیم گیری و حمایت اجتماعی متمرکز شود.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA
مصطفی برزیده، علیرضا چوبینه، حمیدرضا طباطبایی،
دوره 3، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1394 )
چکیده

مقدمه: اطلاعات ناچیزی در مورد نیازهای روان‌شناختی شغل و کنترل (آزادی تصمیم‌گیری) در محیط کار و ارتباط آن با آسیب‌های اسکلتی ـ عضلانی (MSDs) در پرستاران ایرانی در دسترس است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین نیازهای روان‌شناختی شغل و کنترل در محیط کار و ارتباط آن با شیوع علائم MSDs در پرستاران شاغل در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است.

مواد و روش­ها: در این مطالعه مقطعی، 385 نفر از پرستاران بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به روش نمونه‌گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند، شرکت نمودند. نسخه‌ فارسی پرسش‌نامه محتوای شغلی و پرسش‌نامه استاندارد نوردیک برای جمع‌آوری داده‌ها استفاده شد. از آمار توصیفی، رگرسیون لجستیک و نرم‏افزار SPSS نسخه 5/11 برای تحلیل داده‌ها استفاده شد.

یافته‌ها: میانگین (انحراف استاندارد) ابعاد نیازهای روان‌شناختی شغل (14/5) 19/38 و کنترل (50/6) 15/58  به دست آمد. بر این اساس، ابعاد نیازهای روان‌شناختی در سطح بالا و بعد کنترل در سطح پایین قرار داشتند. نتایج نشان داد که 1/29% از پرستاران مورد مطالعه در حالت استرین بالا مشغول به کار می‌باشند. مدل‌سازی رگرسیون مشخص ساخت که شانس آسیب در ناحیه پا در پرستارانی که در خانه استرین بالا قرار دارند 35/2 برابر پرستارانی است که در خانه استرین پایین قرار می‌گیرند.

نتیجه‌گیری: اغلب پرستاران مورد مطالعه در خانه استرین بالا از مدل نیاز ـ کنترل قرار داشتند. بر اساس نتایج به دست آمده، هر گونه برنامه‌ مداخله‌ای جهت پیشگیری از MSDs در پرستاران می‌بایست بر افزایش کنترل و تغییر حالت کار از استرین بالا به استرین پایین یا شغل فعال متمرکز شود.


پژواک قاسم زاده، شهناز طباطبایی، امیر کاوسی، مهناز صارمی،
دوره 5، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- پاییز 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: به دلیل رقابت روزافزون سازمان‌ها، توجه به ایستگاه‌های کار و کیفیت زندگی کاری در کارکنان اهمیت روزافزونی یافته است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین وضعیت ارگونومیکی ایستگاه‌های کار و اختلالات اسکلتی ـ عضلانی با کیفیت زندگی کاری و متغیرهای دموگرافیکی در کارکنان اداری یکی از مناطق شهرداری تهران انجام شد.
روش­‌کار: این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی است و جامعه آماری آن شامل ۶۰۰ تن از کارکنان اداریِ یکی از مناطق شهرداری تهران بودند. ۲۵۵ نفر از آن‌ها، به‌عنوان گروه نمونه در دسترس در نظر گرفته شدند. ابزار، شامل پرسشنامه‌های اطلاعات فردی ـ شغلی، نوردیک، کیفیت زندگی شغلی والتون و چک‌لیست شاخص‌های ارگونومیکی محیط کار اداری بود. برای تحلیل داده‌ها از آزمون t و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته‌ها: بیشتر نمونه‌ها (۵۶/۹%) را زن­ها با میانگین سنی ۳۳ سال تشکیل می‌دهند. بین تمام شاخص‌های ارگونومیکی، با نمره کیفیت زندگی، ارتباط معنی‌دار و مثبت وجود دارد. بین متغیرهای سن، تحصیلات، میزان خواب شبانه، شرایط روانی، اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در گردن، شانه و پا، با کیفیت زندگی شغلی ارتباط معنی‌داری وجود دارد. می‌توان کیفیت زندگی شغلی را از طریق اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و متغیرهای دموگرافیکی پیش‌بینی کرد؛ ولی این پیش‌بینی را نمی‌توان از طریق شاخص‌های ارگونومیکی انجام داد.
نتیجه گیری: بین وضعیت ارگونومیکی ایستگاه‌های کاری و اختلالات اسکلتی ـ عضلانی کارکنان با کیفیت زندگی شغلی و متغیرهای دموگرافیک ارتباط وجود دارد. بدین ترتیب با بهبود وضعیت ارگونومیکیِ ایستگاه‌های کار، وضعیت جسمانی و کیفیت زندگی شغلی کارمندان به‌طور مطلوبی تحت تأثیر قرار می‌گیرد.


مریم اژدردُر، شهناز طباطبایی،
دوره 6، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی-عضلانی یکی از آسیب‌های محیط کاری است که بر کیفیت زندگی کارکنان تأثیر می‌گذارد و سبب کاهش سلامت جسمی، روانی و بهره‌وری آنها می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه اختلالات اسکلتی-عضلانی و کیفیت زندگی در کارکنان بیمارستان‌های منتخب استان گلستان انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی است که جامعه آماری آن ۷۷۰ پرسنل بیمارستان‌های منتخب استان گلستان هستند. در نمونه‌های مطالعه اخیر، ۳۰۰ نفر از کارکنان گروه‌های مختلف شغلی به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای و به‌صورت تصادفی ساده، به‌عنوان گروه نمونه مطالعه انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از سه پرسشنامه شامل اطلاعات جمعیت‌شناختی (دموگرافیک)، اختلالات اسکلتی-عضلانی (Nordic) و کیفیت زندگی (Lancashire) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های t-test مستقل، آنالیز واریانس، رگرسیون خطی چندگانه و نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۲ صورت گرفت.
یافته‌ها: میان شرایط بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی و اختلالات اسکلتی-عضلانی (کلی) در کارکنان ارتباط معنا‌داری وجود دارد. همچنین متغیر نوبت کاری و اختلالات اسکلتی-عضلانی ارتباط معناداری با هم دارند. میان کیفیت زندگی در سطوح مختلف و متغیرهای جمعیت‌شناختی، تفاوت معناداری با تأکید بر جنسیت مشاهده می‌شود.
نتیجه‌گیری:  با توجه به نتایج مطالعه، متغیر جنسیت و نوبت کاری در ابتلا به دردهای اسکلتی-عضلانی مؤثر است. شیوع بیشترین درد و ناراحتی در طول یک سال مربوط به کمر است که می‌تواند بر کیفیت زندگی کارکنان تأثیر منفی داشته باشد. درنتیجه بهینه‌سازی شرایط کاری اهمیت بسزایی دارد.

 

مهدی شبانی آرانی، دکتر شهناز طباطبایی، دکتر نبی الله منصوری،
دوره 7، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین علل حوادث صنعتی، که ۹۰‌ درصد آن مرتبط با عامل انسانی است، نپذیرفتن خطاها به دلیل نگرانی از سرزنش و پنهان کردن آنهاست. در این پژوهش ارتباط بین دو متغیر تعیین و سپس پیش‌بینی فرهنگ ایمنی بر اساس ابعاد فرهنگ خطا‌پذیری در کارکنان یک واحد صنعتی در شهر تهران بررسی شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی به صورت مقطعی انجام شد. از جامعه آماری ۳۲۰ نفری نمونه‌ای ۱۸۱ نفری متشکل از کارکنان عملیاتی و ستادی به شیوه در‌دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه‌های اطلاعات فردی و شغلی، فرهنگ خطاپذیری و فرهنگ ایمنی بود. برای تحلیل داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند‌متغیره با نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد.
یافته‌ها: ارتباط بین ابعاد مختلف فرهنگ ایمنی و خطاپذیری ۰/۸۴ (۰/
۰۰۱>P) و توان پیش‌بینی فرهنگ ایمنی بر اساس ابعاد مختلف فرهنگ خطاپذیری ۰/۷۰(۰/۰۵>P) است. بین ابعاد مختلف فرهنگ ایمنی، سطح تبادل اطلاعات، آموزش و تعهد مدیریت به‌ترتیب بیشترین ارتباط را با میانگین فرهنگ خطاپذیری دارند. همچنین سطح تبادل اطلاعات بیشترین و اولویت به ایمنی کمترین ارتباط را با فرهنگ خطاپذیری نشان داد. بنابراین تبادل اطلاعات می‌تواند به بهبود مستمر فرهنگ خطاپذیری منجر شود. 
نتیجه‌گیری: به روش ارزیابی فرهنگ خطاپذیری می‌توان فرهنگ ایمنی کارکنان سازمان را با سطح اطمینان بالایی پیش‌بینی کرد که رابطه مستقیم فرهنگ خطاپذیری و فرهنگ ایمنی را نشان می‌دهد. افزایش فرهنگ خطاپذیری به‌طور مستقیم باعث می‌شود فرهنگ ایمنی رشد کند. 

 


فاطمه چهاراقران، شهناز طباطبایی،
دوره 7، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به این‌که اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و تنیدگی شغلی از مهم‌ترین دلایل از کارافتادگی، بروز مشکلات جسمانی و روانی در کارکنان است بررسی دلایل ایجاد کنند‏ه آنها اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین سطح ریسک ارگونومیکی و تنیدگی شغلی در کارکنان یک کارخانه تولید مواد غذایی است.
روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی با نمونه‌ای ۲۰۰ نفری از کارکنان تولید و بسته‌بندی یک کارخانه تولید مواد غذایی است که در سال ۱۳۹۷ انجام پذیرفت. برای تعیین سطح ریسک ارگونومیکی از روش QEC، برای سنجش میزان تنیدگی شغلی از پرسشنامه اسیپو و برای تحلیل داده‌ها آمار توصیفی و استنباطی (آزمون‌های t و F) استفاده شد. 
یافته‌ها: میزان سطح ریسک ارگونومیکی در نواحی گردن، شانه و مچ دست وضعیت نامطلوبی دارد. ایستگاهای کاری مستلزم اصلاح در آیند‏ه نزدیک هستند. بین سطح ریسک ارگونومیکی و متغیرهای دموگرافیک جنسیت و تحصیلات با تنیدگی شغلی ارتباط معنی‌داری وجود دارد.
نتیجه‌گیری: وضعیت ارگونومیکی نامطلوب ایستگاه‌های کاری در کارخانه مواد غذایی استرس شغلی کارکنان را در بخش‌های تولید و بسته‌بندی افزایش داده است. بنابراین طراحی مناسب ایستگاه‌های کاری و رعایت اصول ارگونومیکی در بهبود سلامت جسمانی و روانی کارکنان مؤثر است.

 


علیرضا قربانپور، شهناز طباطبایی، رضا غلام نیا،
دوره 7، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کارکنان بخش صنعت به‌ویژه صنایع غذایی به دلیل ماهیت کار خود با مشکلات فراوانی روبه‌رو هستند. پوسچر نامناسب به‌عنوان یکی از ریسک‌فاکتورهای اختلالات اسکلتی و عضلانی شناخته ‌شده اسـت. اختلالات اسکلتی-عضلانی بر عملکرد و خودکارآمدی کارکنان بخش صنعت تأثیرگذار است. در این مطالعه به بررسی ریسک‌فاکتورهای ارگونومیکی محیط کار و رابطه آن با خودکارآمدی و عملکرد شغلی پرداخته شده است.
روش­ کار: با استفاده از جدول مورگان و همچنین در نظر گرفتن ملاحظات ناشی از افت نمونه در نهایت ۲۰۲ نفر به‌عنوان گروه نمونه تحقیق (قابل استفاده) و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش‌نامه‌های عملکرد شغلی پاترسون، خودکارآمدی عمومی شرر و پرسش‌نامه نقشه بدن با مقیاس پنج‌درجه‌ای برای ارزیابی اختلالات اسکلتی-عضلانی و همچنین روش شاخص کلیدی KIM بود. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۹ تحلیل شد.
یافته ها: تفاوت معناداری بین سطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی با شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در اغلب نواحی بدن کارکنان وجود داشت. بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در ناحیه تحتانی پشت مشاهده شد. تفاوت معناداری بین سطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی با عملکرد شغلی در واحد تولید دیده شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان‌دهنده نقش خودکارآمدی در جلوگیری از رفتارهایی است که منجر به تشدید اختلالات اسکلتی- عضلانی می‌شود. این موضوع در نهایت در عملکرد شغلی آنها نمود پیدا خواهد کرد و هم خودِ فرد و هم سازمان ذی‌نفع آن خواهند بود. همچنین به‌کارگیری کارکنان با خودکار آمدی بالا می‌تواند عملکرد و بهره‌وری کار را بالابرده و به روند بهتر تولید کمک کند.


انوشیروان صفری، شهناز طباطبایی، مهناز صارمی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: در صنعت تولید خودرو، مونتاژکاران به دلیل بار کاری زیاد در معرض استرس شغلی هستند. استرس با توانایی کار ارتباط دارد و می تواند بر آن تاثیر منفی بگذارد. این پژوهش تأثیر برنامه ارگونومی مبتنی بر مدیریت استرس شغلی (Ergo-JSI) بر شاخص توانایی کار و استرس شغلی مونتاژکاران را در یک کارخانه تولید قطعات خودرو بررسی کرده است.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخله ای و  به روش پیش آزمون و  پس آزمون در بخش مونتاژ یک کارخانه تولید قطعات خودرو انجام شد. گروه نمونه شامل ۸۰ نفر از شاغلان این بخش بود و نمونه گیری بصورت سرشماری صورت گرفت. تجزیه و تحلیل ها داده ها به روش های آماری ویلکاکسون، t زوجی و آزمون ساین تست انجام شد. برنامه مداخله ای ارگونومی مبتنی بر استرس شغلی (Ergo-JSI) به مدت ۸ هفته اجرا شد. پرسشنامه های استرس شغلی (BJSQ)، شاخص توانایی کار (WAI)، چک پوینت های ارگونومی (ECP) و پیشگیری از استرس در محیط کار (سازمان بین‌المللی کار) ابزار پژوهش بودند. ارزیابی میزان استرس شغلی بر اساس دو معیار و B؛ استرس بالا به عنوان بالاترین سطح واکنش استرس (معیارA ) و داشتن سطح متوسط یا بالاتر واکنش استرس، همراه با داشتن بالاترین میزان استرسور شغلی یا کمترین حمایت اجتماعی در محل کار (معیار B) برای کارکنان تعیین شد.
 یافته ها: برنامه مداخله ای به طور معناداری نمره توانایی کار کارگران را افزایش داد (۰/۰۰۱>P). همچنین سطح توانایی انجام کار در ۱۶/۲۵ درصد از کارگران افزایش یافت (۰/۰۱۲P=). به علاوه،  نمره استرس شغلی کارگران، به میزان فراوانی کاهش یافت (۰/۰۵>P). تغییرات کمی در کاهش استرس براساس معیار A (۵۱/۲۵ درصد) و براساس معیار پرسشنامه استرس شغلی BJSQ (۲۷/۵ درصد) مشاهده شد که از لحاظ آماری معنادار‌ بود (۰/۰۰۱>P).
نتیجه گیری: برنامه مداخله ای مدیریت استرس شغلی) (Ergo-JSI با رویکرد فردی و سازمانی بر کاهش استرس شغلی و افزایش شاخص توانایی کار کارگران مونتاژ کارخانه تولید قطعات خودرو موثر بود. بنابراین، این برنامه ارگونومی مشارکتی که رویکردی یکپارچه دارد، می تواند سلامت روانی کارکنان را بهبود دهد.

پریچهر رشیدی ملکسری، محسن گرگانی فیروزجائی، شهناز طباطبایی، فاطمه چهاراقران،
دوره 9، شماره 4 - ( فصل‌نامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی- عضلانی و پایین بودن سطح کیفیت زندگی از رایج‌ترین اختلالات و مشکلات در بین شالیکاران دنیا می‌باشند. شالیکاران در معرض وضعیت‌های بدنی نامناسب، ساعات کار طولانی و شرایط پر تنش محیطی هستند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی مقایسه‌ای انواع روش‌های شالیکاری بر شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و کیفیت زندگی شالیکاران گیلانی می‌باشد.
روش‌کار: مطالعه‌ی حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بوده و از میان جامعه‌ی شالیکاران، ۱۵۰ نفر به عنوان گروه نمونه (۱۰۰ شالیکار سنتی و ۵۰ شالیکار نیمه مدرن) در نظر گرفته شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش‌نامه‌های دموگرافیک Nordic (NMQ)، کیفیت زندگی Lancashire (۹۴ سؤالی) بوده و تمامی تحلیل‌ها در سطح معنی‌داری ۹۵ درصد انجام پذیرفت.
یافته‌ها: شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی در نواحی گردن، تحتانی پشت، شانه، در شالیکاران سنتی در مقایسه با نیمه مدرن بیشتر بوده و بین آن‌ها در نواحی یاد شده تفاوت معنی‌داری وجود داشت. همچنین مشخص شد شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و نوع شالیکاری در کیفیت زندگی شالیکاران مؤثر نبوده است.
نتیجه‌گیری: اختلالات اسکلتی- عضلانی در قسمت تحتانی پشت، بیانگر وضعیت بدنی نامناسب در حین شالیکاری و شرایط کاری پرتنش شالیکاران می‌باشد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb