5 نتیجه برای شفیعی
محسن علی آبادی، ندا مهدوی، مریم فرهادیان، مسعود شفیعی مطلق،
دوره 1، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1392 )
چکیده
مقدمه: آلودگی صدا در حین فعالیت آموزشی باعث ایجاد خستگی ذهنی، اختلال در تمرکز و افت یادگیری میگردد. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی آلودگی صدا و سطح آسایش صوتی در کلاسهای معمول درس و ارائه روشهای اصلاحی جهت بهبود شرایط آسایش آکوستیکی میباشد.
مواد و روشها: طی این مطالعه مقطعی، سطح آسایش صوتی در 20 کلاس درس در 7 دانشکده دانشگاه علوم پزشکی همدان با استفاده از پرسشنامه ای با ضریب پایایی77/0 که بین 413 نفر از دانشجویان تکمیل گردید، تعیین شد. اندازهگیری تراز صدا در کلاس های درس با استفاده از صدا سنج مدل TES - 1358 مطابق با روش ANSI S12.6 صورت گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد تراز صدای زمینه dB(A) 3±97/46 ، و تراز صدا در خارج کلاسها dB(A) 8/4 ±16/57 بود. میزان تراز صدای زمینه در کلاسها بالاتر از حد توصیه شده dB(A) 45 قرار داشت(01/0 P<). فعالیتهای ساختمانی مهمترین منبع ایجاد صدا و اختلال در تمرکز مهمترین عارضه ناشی از صدا تعیین گردید. نسبت سیگنال به صدا در داخل کلاسهاdB(A) 54/3 ±14/13 بود که در مقایسه با حد توصیه شده dB(A) 15 نامطلوب بود(01/0 P<). اختلاف میزان قابلیت فهم گفتار دانشجویان نیز در سطوح مختلف نسبت سیگنال به صدا معنی دار بود (05/0 P<).
نتیجهگیری: نتایج تایید نمود که کلاسهای درس از شرایط آکوستیکی مناسبی برخوردار نیستند. تراز صدای زمینه در داخل کلاسها نیز عمدتا تحت تاثیر صدای خارج از کلاس قرار دارد. با توجه به اثبات اثرات صدا بر کاهش تمرکز دانشجویان اقداماتی جهت بهبود شرایط آکوستیکی کلاسها ضروری به نظر میرسد.
ندا مهدوی، مسعود شفیعی مطلق، ابراهیم درویشی،
دوره 7، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: براساس قوانین و الزامات داخلی و بینالمللی، ضروری است میزان مواجهه کارکنان با ریسک فاکتورهای ارگونومی مدیریت شود. فعالیتی که براساس آن فرد ملزم به استفاده از بدن برای حمل، بالاآوردن، پایینبردن، هلدادن، کشیدن و نگهداشتن بار باشد، وظیفه دستی نامیده میشود. هدف مطالعه حاضر، معرفی چگونگی اجرای برنامه ارگونومی مشارکتی و آشناسازی ارگونومیستها با آن برای مشاغلی است که وظایف دستی دارند.
روش کار: مطالعه حاضر در طول سال ۱۳۹۶ بر روی همه کارکنان شاغل در واحد شارژ راکتور یک شرکت رزینسازی که تعداد آنها ۲۰ نفر بود انجام شد. برای انجام مطالعه از ارگونومی مشارکتی به روش پرفورم Participatory Ergonomics for Manual tasks (PErforM)M استفاده شد. با استفاده از گامهای اجرایی این روش مشارکتی، پس از برگزاری جلسههای متعدد آموزشی، ریسکهای ارگونومیک به کمک کارکنان و با استفاده از فرم منترا (ManTRA)ی Manual Task Risk Assessment tool شناسایی و ارزیابی شد. سپس با استفاده از ابزار داتموکراسی (DotMocracy) مداخلات پیشنهادی کارکنان به دست آمد و برای اجرا استفاده شد. همچنین این مداخلات پیش از اجرا شبیهسازی شدند تا امکانپذیری اجرای آنها بررسی شود.
یافتهها: با استفاده از ManTRA مشخص شد که هلدادن پالتهای حاوی کیسههای ۸۰۰ کیلوگرمی و شارژ ماشینآلات با کیسههای ۲۵ کیلوگرمی، پرخطرترین وظایف دستی هستند. پس از اجرای مداخلات با استفاده از ارگونومی مشارکتی، شدت وظایف تکراری و اعمال نیرو در نواحی دست، شانه و پایین کمر کاهش یافتند.
نتیجهگیری: پرفورم، ظرفیت بالایی برای تعدیل مواجهه کارکنان با ریسک فاکتورهای ارگونومی و کشف راهحلهای کنترلی اثربخش ساده و کاربردی دارد، اما دستیابی به این هدف نیازمند ارتقای دانش ارگونومی تیمهای کاری و تعهد مدیریت است.
محسن علی آبادی، رامین رحمانی، ابراهیم درویشی، مریم فرهادیان، مسعود شفیعی، ندا مهدوی،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مواجهه با ارتعاش یکی از عوامل مخاطرهزای شغلی است که عوارض سلامتی مختلفی ایجاد میکند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین مواجهه با ارتعاش انسانی و عملکرد فیزیکی رانندگان ماشینهای معدنی انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی ۶۵ راننده شاغل در یک معدن سنگ آهن انجام شد. پرسشنامه استاندارد ارزیابی سطح ناتوانی بازو، شانه و دست DASH تکمیل شد. مواجهه با ارتعاش انسانی با استفاده از دستگاه ارتعاش سنج شرکت Svantek مدل ۱۰۶ اندازهگیری شد. عملکرد فیزیکی رانندگان بر مبنای سنجش قدرت چنگش، آزمون چابکی پگبورد و آزمون حسی انگشتان مونوفیلامنت مورد ارزیابی قرارگرفت. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS ۲۱ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین شتاب ارتعاش تمام بدن و دست-بازو رانندگان به ترتیب ۰/۲۳±۱/۰۰و ۰/۶۸±۲/۴۶ متر بر مجذور ثانیه بود. بین مواجهه با ارتعاش دست-بازو و قدرت چنگش و قدرت چابکی ارتباط معنیداری وجود داشت. طبق امتیاز DASH، ۵۶/۹ % رانندگان دارای ناتوانی خفیف و ۴۳/۱ % دارای ناتوانی متوسط در اندام فوقانی بودند. نتایج مدل رگرسیون با ضریب تعیین ۰/۲۰۷ نشان داد ارتعاش تمام بدن در حضور سایر متغیرهای پیشگو، اثر معنیداری بر امتیاز ناتوانی دارد (۰/۰۵>p).
نتیجه گیری: در رانندگان ماشینهای معدنی سطح مواجهه با ارتعاش تمام بدن بالاتر و سطح مواجهه با ارتعاش دست-بازو پایینتر از حد مجاز کشوری قرار داشت. نتایج تأیید نمود که ارتعاش تمام بدن ناشی از ماشینهای معدنی، بر سطح ناتوانی رانندگان اثرگذار است.
مصطفی رحمیانی ایرانشاهی، مسعود شفیعی مطلق، الهه درتاج، مریم فرهادیان،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آسایش بینایی، عاملی مهم و مؤثر بر ایمنی، بهداشت روان، کیفیت خواب و اختلالات اسکلتی- عضلانی کارکنان در محیطهای کاری است. هدف از این مطالعه، طراحی و توسعهی پرسشنامهی ارزیابی آسایش بینایی کارکنان در محیطهای کاری بود.
روشکار: این مطالعه بر روی ۱۰۱ نفر (۸۸ مرد و ۱۳ زن) در یک کارخانهی مواد غذایی انجام شد. ابتدا پرسشنامههای موجود در زمینهی روشنایی بررسی و بانک سؤالات تهیه گردید. بر اساس نظر ۱۰ نفر متخصص، پرسشنامهای مشتمل بر ۲۰ سؤال تخصصی در دو بخش ارزیابی روشنایی طبیعی و مصنوعی (۱۰ سؤال در هر بخش) تدوین گردید. روایی پرسشنامه بر اساس نظرات خبرگان و با استفاده از شاخص روایی محتوایی (Content validity index) CVI ارزیابی شد. جهت اعتبارسنجی پرسشنامه در محیطهای کاری، اندازهگیری و ارزیابی روشنایی ایستگاههای کاری کارکنان بر اساس استانداردهای انجمن مهندسین روشنایی آمریکای شمالی (Illuminating Engineering Society of North America) IESNA انجام و با نتایج پرسشنامه مقایسه گردید.
یافتهها: آلفای کرونباخ پرسشنامهی آسایش بینایی بخش روشنایی طبیعی و مصنوعی به ترتیب برابر با ۰/۸۵۸ و ۰/۹۲۲ و مقدار CVI کلی پرسشنامه برابر با ۱ بود. بین میانگین امتیاز آسایش بینایی حاصل از پرسشنامهی روشنایی و شدت روشنایی در ایستگاه کاری، رابطهی معنیدار مثبتی وجود داشت (۰/۰۰۱ = P). بیش از ۹۷ درصد کارکنانی که در ایستگاههای کاری دارای روشنایی مطلوب بودند سطح آسایش بینایی خوب و خیلی خوب را گزارش کردند.
نتیجهگیری: پرسشنامهی ارزیابی آسایش بینایی از پایایی و روایی خوب و مورد قبولی برخوردار بود. با توجه به کم بودن تعداد سؤالات و سادگی جملات، استفاده از این ابزار جهت ارزیابی آسایش بینایی کارکنان در محیطهای کاری پیشنهاد میگردد.
علی داوودیزاده، محسن علیآبادی، مجید حبیبی محرز، مریم فرهادیان، مسعود شفیعی مطلق،
دوره 11، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1402 )
چکیده
اهداف: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی جلیقههای خنککنندهی مبتنی بر نانوالیاف و بستههای مواد تغییرفازدهنده (PCM) در کاهش تنشهای حرارتی شاغلان کادر درمان در محیطهای کاری گرم است.
روش کار: در این مطالعهی تجربی، ۲۰ نفر از مردان در اتاقک شبیهسازی شرایط جوی با قابلیت تنظیم دما در ۲۴ درجهی سانتیگراد بهعنوان شرایط مرجع و ۳۲ درجهی سانتیگراد در قالب ۱۰ سناریو ترکیبی، همراه با ۵ نمونهی جلیقهی خنککنندهی ساختهشده قرار گرفتند. پارامترهای فیزیولوژیکی شامل دمای پوست، تمپانیک و دهانی قبل و بعد از مواجهه با شرایط دمایی شبیهسازی متابولیسم فعالیت شاغلان بیمارستان اندازهگیری شد.
یافتهها: در شرایط بدون جلیقه، دمای هوای ۳۲ درجهی سانتیگراد در مقایسه با دمای هوای ۲۴ درجهی سانتیگراد، اندازهی اثر بزرگتری در افزایش دمای تمپانیک بدن ایجاد کرد (۰/۰۵>P). تأثیر معنیدار استفاده از جلیقهی نانوالیاف به همراه استفاده از بستههای مواد PCMبا اندازهی اثر ۰/۴۹۸، ۰/۵۶۸ و ۰/۳۴۹، بهترتیب، در کاهش دمای پوست، تمپانیک و دهانی در شرایط دمایی گرم مشاهده شد (۰/۰۵>P). اندازهی اثر افزایش دمای هوا کمتر از اندازهی اثر نوع جلیقهی خنککننده بر پاسخهای فیزیولوژیکی بود و نشاندهندهی این موضوع بود که اثربخشی جلیقههای طراحیشده با افزایش دما، افزایش مییابد (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: بهکارگیری جلیقههای خنککنندهی نانوالیاف و بستههای PCM با توجه به وزن مناسب و با اندازهی اثر پذیرفتنی، در حفظ ثبات دمایی بدن شاغلان کادر درمان در محیطهای گرم مؤثر است.