9 نتیجه برای افشاری
قاسم حسام، محسن علی آبادی، مریم فرهادیان، وحید افشاری دوست،
دوره 1، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1392 )
چکیده
مقدمه: استفاده کاربران از نمایشگرهای تصویری به ویژه رایانه میتواند عوارض بهداشتی را ایجاد نماید که بر عملکرد ذهنی و فیزیکی افراد تاثیرات منفی داشته باشد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط شرایط ارگونومیکی کار با نمایشگرهای تصویری با میزان احساس خستگی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی به عنوان کاربران دائمی صورت گرفت.
روش بررسی:در این مطالعه توصیفی تحلیلی 70 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی همدان بصورت تصادفی انتخاب گردیدند. پرسشنامه استانداردی با ضریب پایایی 8/0 جهت تعیین میزان احساس خستگی کاربران بین دانشجویان توزیع و تکمیل گردید. پرسشنامه حاوی30 سوال که پوشش دهنده سه معیار شامل خواب آلودگی یا گیجی، ناتوانی در تمرکز و ناراحتی جسمی بود. اطلاعات شرایط محیطی و ارگونومیکی کار نیز تعیین مقدار و ثبت گردید. علاوه بر این اندازهگیری شدت میدان الکتریکی و مغناطیسی در محدوده فرکانس خیلی پایین با استفاده از دستگاه مدل HI-3603 شرکت HOLADAY، مطابق با روش استاندارد IEEE std 1140-1994 صورت گرفت. دادههای جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد در بین دانشجویان میانگین نمره شاخص گیجی 5/6±8/17، شاخص ناتوانی در تمرکز 4/4±7/18، شاخص ناراحتی جسمی 9/6±9/11 و در نهایت شاخص کل خستگی 7/15±5/48 بود. بین مدت زمان پیوسته کار با رایانه و میزان خستگی ارتباط معناداری وجود دارد(05/0<P). بین مدت زمان کار روزانه با رایانه و میزان خستگی ارتباط معناداری یافت نگردید(05/0>P). بین نوع نمایشگر مورد استفاده و میزان خستگی ارتباط معناداری یافت شد(05/0<P). علاوه براین ارتباط معناداری بین شرایط محیطی مکان کار با رایانه و میزان خستگی کاربران وجود نداشت (05/0>P) البته نتایج نشان دهنده روند افزایشی نمره خستگی در شرایط محیطی و وضعیتهای نامناسب ارگونومیک کار با رایانه بود. علاوه بر این اختلاف شدت میدانهای الکترومغناطیسی با توجه به نوع نمایشگر معنادار بود (05/0<P).
نتیجهگیری: معیار ناتوانی در تمرکز بیشترین نمره خستگی را به خود اختصاص داده است که میتواند بر عملکرد آموزشی دانشجویان تاثیر منفی گذارد. رعایت اصول ارگونومیک کار با رایانه به ویژه کاهش مدت زمان پیوسته کار با رایانه و استفاده از نمایشگرهای با تکنولوژی روز و همچنین بهینه نمودن شرایط روشنایی و آکوستیکی محیط میتواند خستگی دانشجویان را بطور قابل ملاحظهای کاهش دهد.
محمد سعید مرادی، داود افشاری، طاهر حسین زاده، کامبیز احمدی انگلانی،
دوره 2، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1393 )
چکیده
مقدمه: تابلوهای ایمنی به عنوان واسطه های تصویری برای انتقال پیام به حساب می آیند و نقش مهمی در کاهش حوادث به ویژه در صنایع پتروشیمی دارند. این تابلوها به شرطی می توانند مؤثر واقع شوند که طراحی آنها منطبق با اصول ارگونومی و بر اساس عوامل انسانی و ویژگی های شناختی طراحی انجام شود. لذا هدف از این مطالعه اثرات روانشناختی تابلوهای ایمنی در انتقال پیام با توجه به ویژگی های طراحی تابلوها در یک صنعت پتروشیمی می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی- توصیفی بر روی 100 نفر از شاغلین پتروشیمی ماهشهر انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه 2 بخشی استفاده شد. بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم ویژگی های طراحی تابلوها (آشنایی، عینیت، سادگی، معنا داری، و نزدیکی معنایی) بود. ضرایب همبستگی بین ویژگیهای تابلو ها و امتیازات داده شده توسط شرکت کنندگان با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون تعیین شد.
یافته ها: میانگین و انحراف استاندارد نمرات درک پیام تابلوها به ترتیب 73/60 و 36/4 بود. کمترین و بیشترین نمره ی ویژگی های شناختی تابلوها به ترتیب مربوط به ویژگی آشنایی و نزدیکی معنایی تابلوها با میانگین نمره 15/49 و 78/66 بود که تعیین گردید. عوامل سابقه کار، سن و سطح تحصیلات اثر معنی داری بر روی عملکرد حدس معنای تابلو نداشت (05/0p>).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد بین ویژگی های شناختی تابلوها و نمرات انتقال پیام ارتباط معنی داری وجود ندارد و انتقال پیام تابلوهای ایمنی تحت تاثیر عوامل دیگری بجز ویژگی های طراحی تابلوها می باشد . لذا به منظور ارتقائ سطح آگاهی افراد در خصوص آشنا شدن کارکنان با مفاهیم خاص تابلوها ، پیشنهاد می شود تابلوهای ایمنی بصورت ارگونومیکی طراحی شده و در خصوص درک مفاهیم تابلوها آموزش لازم و کافی داده شود.
راضیه مرشدی، مطره بوعذار، داود افشاری، کامبیز احمدی انگالی، مریم ملک زاده،
دوره 3، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1394 )
چکیده
مقدمه: وظایف بلند کردن دستی بار بطور گسترده در
بسیاری مشاغل وجود دارد. پرسنل شاغل در بخشهای درمانی به به دلیل بلند کردن
دستی بار ، در معرض ریسک بالای اختلالات اسکلتی- عضلانی هستند. شیوه نادرست بلند
کردن بار، یک ریسک فاکتور مهم برای ایجاد کمردرد محسوب میشود. هدف از انجام این
مطالعه، تحلیل بیومکانیکی بارهای
وارد بر کمر کمک بهیاران در فعالیت جابهجایی دستی کارتنهای سرم 12.5 کیلوگرمی در بیمارستان و ارائه راهکارهای ارگونومیکی مؤثر در پیشگیری از
کمردرد میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت تحلیلی در
یکی از بیمارستانهای شهرستان اهواز در سال 1392 انجام شده است. پوسچرهای مورد
ارزیابی از طریق مشاهده و عکسبرداری، نمونهبرداری شدند. سپس شاخص بلندکردن بار کمپلکس، بوسیله معادله NIOSH و تخمین نیروهای فشاری وارده به مهرههای L5/S1
به عنوان شاخص کمی با استفاده از نرمافزار3DSSPP، طی2 مرحله قبل و بعد از مداخله محاسبه شد. سپس نتایج با استفاده
از آزمونهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیشترین مقدار RWL در ردیف بالا 9.89 کیلوگرم و کمترین مقدار آن در ردیف پایین 5.44 کیلوگرم میباشد. بیشترین و کمترین
میزان نیروی فشاری نیز در ردیفهای پایین و بالا به ترتیب 6727 و 3707 نیوتن میباشد.
نتایج آزمونهای آماری نشان داد کاهش معنیداری بین مقادیر شاخص کمپلکس بلند کردن
بار (CLI) و همچنین میانگین نیروی فشاری در
قبل و بعد از اعمال اصلاحات در ایستگاه کار میباشد.
نتیجهگیری: از طریق تحلیل بیومکانیکی
ایستگاههای کار به صورت کمی و کیفی میتوان ارزیابی دقیقتری انجام داد و شرایط
ارگونومیکی ایستگاههای کار را با دقت
بیشتری اصلاح و تعدیل نمود.
مریم موسوی قهفرخی، داود افشاری، غلام عباس شیرالی،
دوره 8، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: در دهه های اخیر، چندین حادثه ی بزرگ در صنایع با قابلیت اطمینان بالا مانند شرکت های پتروشیمی رخ داده است. بررسی حوادث نشان می دهد که وقوع بیش از ۹۰ درصد حوادث در صنایع به عامل انسانی وابسته است و فقط با اقدامات فنی- مهندسی و وضع قوانین و مقررات ایمنی نمی توان رفتارهای ایمن را در صنعت نهادینه کرد و علیرغم کاهش کمی حضور انسان در این صنایع، هنوز پتانسیل وقوع خطرات ناشی از خطاهای انسانی، بالا می باشد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی پیشبینانه خطاهای شناختی اپراتورهای اتاق کنترل یکی از صنایع پتروشیمی انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه که در سال ۱۳۹۶ انجام شد، تمام اپراتورهای اتاق کنترل یکی از صنایع پتروشیمی مناطق جنوبی کشور که هشت نفر بودند و در چهار شیفت کار میکردند، بررسی شدند. ابتدا وظایف با استفاده از آنالیز سلسلهمراتبی به زیروظایف تفکیک شدند. سپس برای همه زیروظایف، حالتهای مختلف خطا (بیرونی و درونی)، سازوکارهای روانشناختی خطا و عوامل شکلدهنده عملکرد شناسایی شد.
یافتهها: آنالیز وظایف و تجزیهوتحلیل خطاها نشان میدهد، از مجموع ۱۱۷۱ خطای شناساییشده، سهم حالت بیرونی خطا و حالت درونی خطا بهترتیب ۵۰/۶۷درصد (۵۹۳) و ۴۹/۳۳درصد (۵۷۸) درصد خطا بود. برایناساس، خطاهای مربوط به «زمانبندی و توالی» با ۳۶/۳۵درصد و خطاهای «کیفیت و انتخاب» با ۳۰/۰۳درصد بهترتیب بهعنوان بیشترین و کمترین خطاهای حالت بیرونی مشخص شدند. در دستهبندی خطاهای حالت درونی، خطاهای مربوط به «اجرا» با ۳۱/۸۷درصد بیشترین و خطاهای «تصمیمگیری» با ۱۰/۷۳درصد کمترین مقدار را به خود اختصاص دادند. در میان مکانیسم روانشناختی خطا، «حواسپرتی/مشغولیت ذهنی» با ۲۳/۶۱درصد بیشترین مقدار را داشتند. درباره فاکتورهای شکلدهنده عملکرد نیز بیشترین عامل مربوط به «عوامل سازمانی» با ۲۷/۹۵درصد تعیین شد.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر، بسیاری از خطاها و شرایطی که بر عملکرد اپراتورها تأثیرگذار بود، شناسایی شد. درنتیجه، این مطالعه میتواند مبنایی برای مدیران و صاحبان صنایع با پیچیدگی و ریسک بالا مانند صنایع شیمیایی، بهمنظور اولویتبندی برنامههای پیشگیری از خطای انسانی معرفی شود.
داوود افشاری، پیام امینی، بهنوش جعفری، قاسم اکبری،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل روانی- اجتماعی محیط کار ازجمله عوامل تأثیرگذار بر بهره وری کارکنان می باشد. از آنجاکه مطالعات اندکی در این حوزه انجام شده است، لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین عوامل روانی- اجتماعی محیط کار بر بهره وری انجام شده است.
روش کار: مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۹ و در بین ۱۰۵ نفر از کارکنان یک شرکت پخش مواد غذایی در اهواز انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیکی، پرسشنامه عوامل روانی - اجتماعی کپنهاگن (COPSOQ) و پرسشنامه بهره وری هرسی گلداسمیت بود. به منظور بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون های تی تست مستقل، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی با امتیاز فاکتورهای روانی- اجتماعی و بهره وری ارتباط معناداری وجود ندارد (P>۰/۰۵). فاکتور روانی- اجتماعی ۲ ارتباط منفی و معناداری با میانگین امتیاز بهره وری، توانایی، وضوح نقش، حمایت سازمانی، انگیزه، بازخورد و اعتبار دارد. و فاکتور روانی- اجتماعی ۴ نیز با انگیزه، ارتباط منفی و معناداری دارد. میانگین امتیاز فاکتورهای روانی- اجتماعی، فاکتور ۱ و ۳ ارتباط مثبت و معناداری با میانگین امتیاز بهره وری، توانایی، وضوح نقش، حمایت سازمانی، انگیزه، بازخورد و اعتبار نشان دادند.
نتیجه گیری: با توجه به نقش عوامل روانی- اجتماعی محیط کار بر بهره وری کارکنان، لازم است مداخلات سازمانی به منظور کنترل عوامل روانی- اجتماعی مؤثر، مورد توجه قرار گیرد. توجه بیشتر به عوامل روانی- اجتماعی در محیط کار می تواند در بازدهی و بهره وری کارکنان و سازمان نقش مؤثری ایفا نماید.
داوود افشاری، مریم نوراللهی درآباد، نورالله کریمی، مریم سید طبیب،
دوره 10، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1401 )
چکیده
اهداف: پرستاران به دلیل قرارگیری در خط مقدم درمان و مقابله با پاندمی کووید-۱۹ در معرض افزایش بارکار فکری میباشند. لذا مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر پاندمی بر بار کار فکری پرستاران و تعیین فاکتورهای مؤثر بر آن انجام شد.
روش کار: مطالعهی توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۹ بر روی ۲۳۴ پرستار در دو گروه شاغل در بخش کرونا و غیر کرونا انجام شد. معیار ورود به مطالعه، عدم ابتلاء به مشکلات روانشناختی بود. دادهها از طریق پرسشنامهی سلامت عمومی، شاخص بار کار فکری ناسا (NASA-TLX) و پرسشنامه دموگرافیک جمعآوری شد.
یافتهها: میانگین نمرهی کل شاخص بارکار فکری در گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا (۲/۵۱ ± ۷۰/۰۹) بیشتر از گروه پرستاران شاغل در بخشهای غیر کرونا (۲/۰۲ ± ۶۶/۵۵) بود که این اختلاف معنیدار میباشد (۰/۰۱ = P). اختلاف معنیداری بین میانگین نمرهی نیاز ذهنی، نیاز فیزیکی، نیاز زمانی، سطح ناامیدی در دو گروه وجود داشت. در کلیهی ابعاد، به جز بعد عملکرد، گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا میانگین امتیاز بالاتری داشتند. در مدل خطی پیشنهادی، ۱۶ درصد از کل تغییرات بارکار فکری وابسته به سن و سابقهی کار بود. سابقهی کار، بیشترین تأثیر را در پیش بینی بار کار فکری داشت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر اهمیت توجه به بار کار فکری پرستاران و همچنین فاکتورهای فردی و شغلی مؤثر بر بار کار فکری را در شرایط پاندمی کووید-۱۹ نشان داد. بنابراین کنترل و مدیریت فاکتورهای مؤثر میتواند به کاهش بار کار فکری به ویژه در شرایط پاندمی بیماریها کمک کند.
مریم افشاری، مهدی کنکاوری، فاروق محمدیان، شهناز مالکی، فریده کاظمی،
دوره 11، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1402 )
چکیده
اهداف: حوادث ترافیکی از علتهای مهم مرگومیر در زنان باردار است. یکی از موارد سرمایهگذاری برای سلامت مادران و نوزادان مداخلات هدفمند بهمنظور افزایش ایمنی مادران برای پیشگیری از حوادث ترافیکی است؛ لذا، مطالعهی حاضر با هدف شناسایی و دسته بندی انواع مداخلات ایمنی بهمنظور کاهش حوادث ترافیکی در زنان باردار انجام شد.
روش کار: مطالعه از نوع بررسی نظاممند بود. مقالات مداخله ای از پایگاه های فارسی شامل Magiran، Iran Medex و SID و پایگاه های اطلاعات علمی انگلیسی شامل PubMed، Cochrane،Sciencedirect ،Embase ، Science of Web و Scopus جستوجو شد. تمام مقالات شناساییشده را با استفاده از نرمافزار Endnote، یک نفر جمع آوری کرد. سپس، متن کامل مقالات را دو محقق بهصورت مستقل، بررسی کردند و مقالات منطبق با معیارهای ورود مشخص شدند. با استفاده از بررسی forward citation وbackward citation ، مقالات دیگری به مجموعه مقالات قبلی اضافه شد. برای ارزیابی کیفیت مطالعات از ابزار EPHPP استفاده شد.
یافتهها: جستوجوی اولیه به یافتن ۵۳۲۹ چکیدهی مقاله منجر شد. در نهایت، ۲ مطالعهی مداخله ای برای ارزیابی، به این مطالعه وارد شدند. رویکرد مداخلهای بهکار رفته در یک مطالعه آموزشی/رفتاری و در دیگری مهندسی/تکنولوژی بود. هر دو مطالعه گزارش کردند که بهطور معناداری، در پیامدهای مدنظر که بستن کمربند ایمنی در زنان باردار بود، تغییرات معنیدار ایجاد کرده اند. یک مطالعه در کیفیتسنجی دارای کیفیت ضعیف و دیگری دارای کیفیت متوسط بود.
نتیجهگیری: مداخلات ایمنی در زمینهی کاهش حوادث ترافیکی در زنان باردار در کل دنیا بسیار کمکار شده بود. با توجه به اهمیت سلامت مادران باردار، پیشنهاد میشود در حوزهی مداخلات ایمنی بهمنظور کاهش حوادث ترافیکی در این زنان، مطالعات بیشتری صورت گیرد.
علی افشاری،
دوره 12، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1403 )
چکیده
اهداف: احساس خشنودی شغلی از اساسیترین مولفههای بهداشت روان، پویایی، کارآمدی و خلاقیت شاغلان هر شغل و حرفهای است. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین خودکارآمدی، خودتنظیمی و منبع کنترل با خشنودی شغلی در کارکنان شیفت در گردش بیمارستان امام خمینی ارومیه بوده است.
روش کار: روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل همه کارکنان مرد شاغل شیفت در گردش در بیمارستان امام خمینی ارومیه بوده که از آن جامعه با توجه به جدول مورگان ۱۵۰ نفر به عنوان نمونه بر اساس روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. در این تحقیق از پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان، پرسشنامه خودکارآمدی شرر، آزمون منبع کنترل راتر و پرسشنامه خشنودی شغلی اسمیت، کندال و هیولین به عنوان ابزار جمعآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل فرضیهها از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با کاربرد نرمافزار ۲۵ spss استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داده است که بین خودکارآمدی و خشنودی شغلی رابطه وجود دارد (۰/۰۰۱). همچنین بین خودتنظیمی و خشنودی شغلی و منبع کنترل با خشنودی شغلی رابطه مثبت وجود دارد (۰/۰۰۱). در مولفههای خودتنظیمی هیجانی رابطه هر سه مولفه پنهانکاری، سازشکاری و تحمل با خشنودی شغلی تایید شده است (۰/۰۰۱).
نتیجهگیری: به طور خلاصه، خودکارآمدی، خودتنظیمی و منبع کنترل درونی، سه عامل مهم در تعیین میزان خشنودی شغلی کارکنان هستند. پرورش این ویژگیها در افراد، میتواند به افزایش رضایت شغلی و در نتیجه، بهبود عملکرد و بهرهوری سازمانها کمک کند.
داوود افشاری، شکیبا باباخانی فرشکار، مریم نوراللهی درآباد، مریم سیدطبیب،
دوره 13، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- در دست انتشار 1404 )
چکیده
اهداف: رویدادهای نامطلوب که به خطاهای رخداده در طول مراقبتهای پرستاری تعریف میشوند، به یکی از جدیترین تهدیدها برای ایمنی بیمار و کیفیت مراقبت در بیمارستانها تبدیل شدهاند. این مطالعه با هدف بررسی نقش عوامل مختلف بر رویدادهای نامطلوب میان پرستاران انجام شده است.
روش کار: این مطالعهی تحلیلی اپیدمیولوژیک روی ۳۶۰ پرستار شاغل در بیمارستانهای دولتی اهواز انجام شد. از پرسشنامهی اطلاعات شخصی، چکلیست ثبت عوامل محیطی، پرسشنامهی استاندارد فرهنگ ایمنی بیمار، پرسشنامهی شخصیتی NEO، پرسشنامهی روانیاجتماعی کپنهاگن دربارهی عوامل روانیاجتماعی محیط کار و چکلیست استاندارد رویدادهای نامطلوب استفاده شد. دادهها با استفاده از SPSS و SMART PLS تحلیل شدند.
یافتهها: شایعترین رویدادهای گزارششده مربوط به شکایات بیماران یا خانوادههای آنها بود، درحالیکه عفونتهای زخم جراحی کمتر گزارش شدند. افزونبراین، ۳۱ نفر (6/8 درصد) بیش از ۲۰ گزارش حادثه را در ۱۲ ماه گذشته گزارش کردند. براساس مدل این مطالعه، صدای محیط بر فرهنگ ایمنی و رویدادهای نامطلوب تأثیرگذار است و عوامل روانیاجتماعی بر فرهنگ ایمنی اثر دارند، درحالیکه فرهنگ ایمنی بهتنهایی تأثیر معناداری بر بروز رویدادهای نامطلوب نداشت.
نتیجهگیری: بهطورکلی شیوع رویدادهای نامطلوب بین پرستاران مورد مطالعه بالا بود. مواجهه با صدای محیط و عوامل روانیاجتماعی بهطور قابلتوجهی بر فرهنگ ایمنی تأثیر میگذارند. نتایج مطالعهی حاضر میتواند برای بهبود وضعیت رویدادهای نامطلوب و فرهنگ ایمنی بیمار مفید باشد.