پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای ابراهیمی

طیبه رحیمی پردنجانی، علی محمدزاده ابراهیمی،
دوره 5، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1396 )
چکیده

مقدمه: پرستاران به عنوان عمده‌ترین بخش نیروی انسانی در سیستم بهداشتی و درمانی همواره درمعرض مشکلات مرتبط با نوبتکاری می‌باشند. پژوهش حاضر با هدف آزمودن الگویی از روابط حجم کاری با سلامت جسمانی و روانی با نقش میانجی‌گری کیفیت خواب در بین پرستاران انجام شد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی بود که در بین 236 نفر از پرستاران شاغل در سه بیمارستان آموزشی شهر بجنورد انجام شد. برای جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز از پرسشنامه زمینه‌یابی نوبتکاران (SOS) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) براساس نرم افزار AMOS-22 و SPSS-22 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرات واسطه‌ای از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو آزمون پریچر و هیز استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج حاکی از برازش نسبتاً خوب الگو با داده‌ها بود؛ همچنین نتایج نشان داد حجم کاری بطور مستقیم فقط بر سلامت جسمانی اثر دارد و کیفیت خواب در رابطه بین حجم کاری با سلامت جسمانی و روانی نقش واسطه‌ای دارد.
نتیجه گیری: کیفیت خواب به عنوان یک متغیر مهم می‌تواند میانجی‌گر رابطه بین حجم کاری با سلامت جسمانی و روانی در پرستاران باشد. لذا پیشنهاد می‌شود برنامه‌های مداخله‌ای برای ارتقای سلامت کارکنان متمرکز بر تنظیم و تغییر نوبت‌های کاری و آموزش اصول بهداشت خواب به آن‌ها شود.

رشید حیدری مقدم، محمد بابامیری، مجید معتمدزاده، مریم فرهادیان، کمال ابراهیمی،
دوره 5، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: ایستگاه کاری تأثیر عمده‌ بر اختلالات اسکلتی ـ‌ عضلانی دارد، و به همین دلیل توجه به ایستگاه کاری کارکنان ضروری است. این بررسی با هدف مشخص کردن تأثیر ایستگاه کاری بر دردهای اسکلتی ـ‌عضلانی در کارکنان اداری انجام شده است.
روش­ کار: ۳۰نفر کارمند اداری در این بررسی توصیفی ـ تحلیلی شرکت کردند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامۀ اختلالات اسکلتی ـ‌عضلانی نوردیک در مداخلۀ طراحی ارگونومیک سه ایستگاه کاری (نشسته، ایستاده و نشسته ـ‌ایستاده) قبل و بعد از مداخله جمع‌آوری و برای تحلیل داده‌ها از آزمون t و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین (انحراف معیار) سن و سابقۀ کار ۳۰ کارمند شرکت‌کننده به‌ترتیب ۳/۴۴(۵) و ۲۰(۵) سال بود. بین نوع ایستگاه کاری قبل و بعد از مداخله، با ابراز ناراحتی‌های اسکلتی ـ‌ عضلانی، ارتباط معنی‌دار (۰/۰۲P=) و همچنین بین متغیرهای اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در شانه، گردن، کمر و دست/مچ دست با ایستگاه‌های کاری ارتباط معنی‌دار وجود داشت. ارتباط بین سن، سابقۀ کار و شاخص BMI با اختلالات اسکلتی ـ عضلانی هم معنی‌دار بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی، بهترین ایستگاه کاری موقعیت نشسته ـ‌ ایستاده است. بنابراین، با تغییر نوع ایستگاه‌های کاری، ناراحتی‌های اسکلتی ـ عضلانی کارمندان به‌طور مطلوب کاهش می‌یابد.

 

فریبا کیانی، طیبه رحیمی پردنجانی، علی محمدزاده ابراهیمی،
دوره 6، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: غالب پژوهش‌های انجام‌شده پیرامون استرس شغلی بر طراحی مداخلاتی مثل مدیریت استرس پرداخته‌اند و از نقش عوامل روانی اجتماعی محیط کار بر بروز استرس شغلی غفلت ورزیده‌اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حمایت سازمانی ادراک‌شده در رابطه میان استرس شغلی با پیامدهای سلامت در کارکنان یعنی نرخ حوادث گزارش شده بود.
روش کار: 211 نفر از کارکنان شرکت ذوب‌آهن اصفهان به روش تصادفی طبقه‌ای انتخاب و پرسش‌نامه‌هایی را درباره خصوصیات دموگرافی، استرس شغلی، نرخ حوادث گزارش‌شده و حمایت سازمانی ادراک‌شده کامل کردند. داده‌های جمع‌آوری‌شده از طریق شاخص‌های توصیفی و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخۀ 18 تجزیه‌وتحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای حمایت سازمانی ادراک‌شده، استرش شغلی و نرخ حوادث گزارش‌شده رابطۀ معنی‌داری وجود دارد (05/0P<). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله‌مراتبی نشان داد که حمایت سازمانی ادراک‌شده رابطه بین استرس شغلی و نرخ حوادث گزارش‌شده را تا حدودی تعدیل کرد (05/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از این است که حمایت سازمانی ادراک‌شده می‌تواند رابطه بین استرس شغلی و درگیرشدن در حوادث کاری را تعدیل کند و در نتیجه کارکنان کمتر درگیر رفتارهای مخاطره‌آمیز و حوادثِ ناشی از استرس شغلی می‌شوند.

سعید ایل بیگی، نفیسه رستگار، مرضیه ثاقب جو، احمد ابراهیمی عطری، حسین فرزانه،
دوره 6، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین ارگونومی تجهیزات آموزشی با شاخص های آنتروپومتری و ناهنجاری های بالاتنه در دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر مشهد انجام شد.
روش کار: تعداد 375 نفر از دانش‌آموزان دختر ابتدایی شهر مشهد به‌صورت تصادفی- خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند و پس از بررسی اندازه های آنتروپومتری آزمودنی ها و ابعاد تجهیزات آموزشی، ناهنجاری های بالاتنه آزمودنی ها شامل کیفوز و لوردز کمری به وسیله خط کش منعطف ارزیابی و اندازه گیری شد. ارتباط بین متغیر های مورد بررسی توسط فرمول های اندازه های آنتروپومتری درحالت متناسب، یک حالت بزرگ تر و یک حالت کوچک تر از اندازه متناسب محاسبه شد. محاسبات آماری با استفاده از نرم‌افزار  SPSS نسخه 16 در سطح معنی داری (05/0p≤) انجام شد.
یافته ها: این پژوهش نشان داد که نیمکت های 8/81 درصد آزمودنی ها با توجه به ارتفاع رکبی آن ها از حداکثر محدوده پذیرفته شده، بلندتراست.  همچنین، 8/76 درصد آزمودنی ها از میزهایی استفاده می کنند که بلندتر از حداکثر محدوده پذیرفته شده است و عمق همه نیمکت های مورد استفاده نامتناسب و از حداقل محدوده پذیرفته شده، کوچک تر هستند. علاوه بر این، بین میزان تناسب ارتفاع نیمکت و ارتفاع رکبی آزمودنی ها و ناهنجاری های لوردوزکمری و کیفوز رابطه معنی داری وجود داشت (05/0≥p).
نتیجه گیری: براساس نتایج، میز و نیمکت های مورد استفاده دانش آموزان حتی از حداقل رعایت استاندارد های ارگونومیکی برخوردار نیستند، و توصیه می شود تدابیر لازم جهت بهبود وضعیت ارگونومی تجهیزات مدارس منطبق با دامنه سنی دانش آموزان اتخاذ گردد.

احسان حبیبی، عماد میرسلیمی، فائزه دارابی، کامران ابراهیمی،
دوره 6، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با تمرکز بر بلندکردن میله‌های حفاری انجام شده است. حفاری، عملیات معدنکاری تکراری و سنگینی محسوب می‌شود که میزان بروز و شدت آسیب اسکلتی-عضلانی آن زیاد است. هدف از این مطالعه بررسی چگونگی بلندکردن میله عمودی حفاری (با ارتفاع ۱/۶۱ متر و وزن ۳۵ کیلوگرم) با استفاده از دو نوع ارتفاع میله و چهار موقعیت پا و درنهایت مقایسه آن با شاخص حمل بار (LI) است.
روش کار: هفت کارگر در این مطالعه شرکت کردند. بدین‌صورت که هر فرد یک میله را بلند کرد و به‌صورت عمودی نگه داشت. نشانگرهای بازتابی نیز بر روی افراد نصب و ۳ دوربین فیلم‌برداری و یک صفحه نیروسنج برای ضبط نیروها و حرکت اندام افراد استفاده شد. در این حالت، چهار موقعیت پا و فشارهای وارد بر کمر بررسی شد (وضعیت°۰= رو به میله، وضعیت °۴۵ = مایل به میله، وضعیت°۹۰= فرد سمت راست میله و حالت آزاد). در ادامه، دو وضعیت ارتفاع میله، یک‌ بار پایه میله بر روی زمین (ارتفاع میله، ۸۳/۰ متر) و بار دیگر پایه میله روی یک قفسه ۲۰ سانتی‌متری (ارتفاع میله ۱/
۰۳ متر) بررسی شدند.
یافته‌ها: شاخص حمل بار برای هر فرد، ۱/
۴ در معادله حمل بار NIOSH بود و مشخص شد ارتفاع عمودی میله، بیشترین تأثیر را در بار واردشده بر کمر دارد. علاوه بر این، برخی کارگران از تکنیک‌هایی استفاده کردند که فشار کمتری به کمرشان وارد می‌کرد.
نتیجه‌گیری: از نتایج این مطالعه می‌توان دریافت حالت نامتقارن حمل بار (زاویه ۹۰ درجه) بدترین حالت را در مقایسه با شاخص حمل بار و استاندارد NIOSH دارد.

 

صدیقه کریمی آورگانی، علی ملکی، شاهین بشارتی، رضا ابراهیمی،
دوره 8، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1399 )
چکیده

زمینه و هدف:حمل سمپاش ­های پشتی بخشی اجتناب­ ناپذیر طی عملیات کشاورزی است که باعث افزایش خطر آسیب به همراه ایجاد تغییرات نامطلوب در مکانیک راه رفتن می­شود. این مطالعه با هدف فرموله کردن تغییرات گشتاورهای ماهیچه­ای مفاصل زانو، ران و مچ پا برای بدن اپراتور سمپاش پشتی انجام شده است.
روش کار: در مطالعه حاضر یک مدل هفت لینکی اپراتور سمپاش طراحی شده و تغییرات گشتاور در مفاصل ران، زانو و مچ پا مورد بررسی قرار گرفته است. داده‌ها با استفاده از نرم ­افزار (Plot-digitizer)، به دست آمده و جهت برازش منحنی درجه سه بر داده ها از نرم افزار (Excel) استفاده شده است.
یافته ­ها: در مفصل ران با تغییر زاویه از صفر تا °۱۵، اندازه گشتاور کاهش می­یابد. در انتهای شناوری و افزایش تا °۳۰، گشتاور وارد شده به مفصل ران، زیاد می­شود. برای مفصل زانو در بخش شروع شناوری، زانو از °۵۵- شروع به باز شدن می­نماید. با نزدیک شدن به بخش انتهای شناوری، زانو تا زاویه °۵- باز گردیده و گشتاور وارده به مفصل زانو، به طور ملایم زیاد می­شود. با تغییر زاویه مچ پا از °۵/۷- تا °۵/۷، مقدار گشتاور وارد شده به مفصل مچ پا افزایش می­یابد. زاویه مفاصل نیز با گذشت زمان زیاد می­شود.
نتیجه­ گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، میزان تغییرات گشتاور مفاصل ران‌، زانو و مچ پا نیروی وارد شده به بدن اپراتور سمپاش پشتی را تحت تأثیر قرار می دهد. با علم نسبت به تغییرات ممان مفاصل، راه حل ­های کاربردی برای کاهش میزان آسیب وارده به این مفاصل می­تواند ارائه شود.

سعید ایل‌بیگی، محسن ابراهیمی صدر، محمد اسماعیل افضل پور، هادی موذنی،
دوره 9، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این تحقیق، بررسی ارگونومی دستگاه‌­­های زیربغل و هوانورد فضای باز (پارکی) بر اساس آنتروپومتری کاربران مرد است.
روش ­کار: از بین کاربران مرد این دستگاه­‌ها، ۱۲۰ نفر از شهر تهران و در محدوده سنی بالای ۲۰ سال (۱۶/۲۷±۴۸/۳۸)، به عنوان نمونه انتخاب شدند. متغیرهای تحقیق، ابعاد دستگاه‌­­های مورد نظر و آنتروپومتری (ارتفاع رکبی، طول کفل رکبی و پهنای کفل) کاربران مرد بود. از شاقول، متر مهندسی، خط­‌کش­، گونیا و کیت آنتروپومتر استاتیک (کولیس)، برای اندازه‌­گیری ابعاد دستگاه­­‌ها و آنتروپومتری کاربران (طبق دستورالعمل فیزنت) استفاده شد. سپس با توجه به استانداردهای ارگونومی و بدن‌سازی، علم بیومکانیک حرکتی و نحوه استقرار بر روی دستگاه‌­­ها، تناسب دستگاه‌­ها مورد ارزیابی قرار گرفت. از آمار توصیفی برای توصیف داده­‌ها و از آزمون‌های T تک گروهه (آمار پارامتری) و دوجمله‌­ای (آمار ناپارامتری) برای آزمون فرضیه­‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین اکثر ابعاد مورد نظر از دستگاه‌­­ها، با ابعاد مربوطه و بهینه کاربران، تفاوت  معنی‌­داری وجود دارد (۰/۰۵>P value). بنابراین این دستگاه‌­­ها از نقطه نظر آنتروپومتری کاربران مرد، ارگونومیک نبوده و اتخاذ روشی جهت استانداردسازی این دستگاه‌­ها ضروری به نظر می‌­رسد.
نتیجه‌گیری: اکثر ابعاد دستگاه­‌های­ زیربغل و هوانورد فضای باز از نقطه نظر آنتروپومتری کاربران مرد، ارگونومیک نیست. این عدم تناسب می‌­تواند عوارض و آسیب­‌های جسمانی کاربران را به همراه داشته باشد. بنابراین کاربران در هنگام استفاده از این دستگاه­‌ها باید دقت لازم را به عمل آورده و از فعالیت با دستگاه‌­هایی که متناسب با ابعاد بدنی آن­ها نیست، دوری نمایند.



سمیرا برکات، حبیب الله دهقان، حسین ابراهیمی، بهنام مرادی،
دوره 9، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: احساس حرارتی حسی مستقیم از درجه حرارت هوا نیست، بلکه به چگونگی احساس افراد و تجربه حسی و پدیده روانی مربوط است که می‌تواند بر عملکرد، بهره‌وری، نگرش و احساس رضایت آنان تأثیرگذار باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین احساس حرارتی ذهنی و ارتباط آن با استرس، اضطراب، افسردگی و عملکرد شناختی دانشجویان انجام شد.
روش کار: مطالعه توصیفی – تحلیلی حاضر روی ۱۶۷ نفر از دانشجویان پسر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در فصل زمستان (اواسط دی ماه تا آخر بهمن ماه) سال 1397 انجام شد. احساس حرارتی ذهنی دانشجویان در یک مقیاس هفت نقطه‌ای و دمای محیط و رطوبت در اتاق مربوط به هر دانشجو اندازه‌گیری شد. برای سنجش استرس، اضطراب از پرسشنامه DASS-42 و عملکرد شناختی از دستگاه "Reaction Timer" استفاده شد. داده‌های جمع‌آوری شده نیز با نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۰ تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: میزان استرس، اضطراب و افسردگی دانشجویان به ترتیب ۴۰، ۴۷/۳ و ۴۱/۳ درصد بود. میانگین دمای محیط خوابگاه C
° ۲۰/۳۲۶، میانگین رطوبت نسبی ۵۶/۷۸ و احساس حرارتی ذهنی ۲۹/۹ درصد دانشجویان از دمای محیط در مقیاس خنثی بود. ارتباط معنی‌داری بین احساس حرارتی ذهنی دانشجویان با استرس، اضطراب و میانگین زمان واکنش تشخیصی، انتخابی رنگ‌ها، انتخابی صداها، تعداد خطاها در بخش تشخیصی و انتخابی صدا به دست آمد.
نتیجه‌گیری: زمانی که احساس حرارتی ذهنی دانشجویان فاقد احساس حرارتی خنثی باشد و در سطوح مختلف احساس گرما یا سرما قرار بگیرد، بر استرس، اضطراب و آزمون های زمان واکنش (زمان واکنش تشخیصی، زمان واکنش تشخیصی رنگ ها و صداها) تأثیر منفی دارد؛ به طوری که استرس، اضطراب، مدت زمان واکنش به محرک ها و تعداد خطاها افزایش می یابد. همچنین احساس ذهنی دانشجویان از دمای محیط اطراف خود به عنوان فاکتوری بسیار مهم و تأثیرگذار به دست آمد؛ زیرا علاوه بر اینکه بر استرس و اضطراب مؤثر بود، بر زمان واکنش تشخیصی و انتخابی آنان نیز تأثیر به سزایی داشت.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb