مقدمه: خستگی ذهنی یکی از علل اصلی حوادث جادهای است. بیش از 30 درصد حوادث به علت خوابآلودگی و خستگی راننده اتفاق میافتد، لذا شناسایی ابزارها و روشهایی به منظور تشخیص زود هنگام خستگی و خواب آلودگی از اهمیت بسیاری در پیشگیری از حوادث برخورداراست. در این میان استفاده از روشهای بیولوژیکی مانند EEG میتواند از معتبرترین روشها باشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در روی 19 نفر از رانندگان سواری مرد انجامگردید. به منظور القای بیشتر خستگی از رانندگان خواستهشد که حداقل 18 ساعت قبل از آزمایش نخوابند و 12 ساعت پیش از آن از خوردن نوشیدنیهای کافییندار و مواد محرک خودداری نمایند. وضعیت خواب رانندگان از طریق فرم یادداشت خواب از یک هفته قبل کنترل میشد. رانندگان میبایست یک جاده 110 کیلومتری را با سرعت 90 کیلومتر در ساعت با حفظ مسیر حرکت طیکنند. میزان خستگی ذهنی در هر 10 دقیقه با مقیاس خوابآلودگی کرولینسکا ثبت میشد. همچنین ارزشیابی ویدیویی از چهره راننده از لحاظ خستگی در هر 10 دقیقه توسط دو نفر از پژوهشگران آموزشدیده انجام میشد. در طول رانندگی روی شبیهساز، امواج مغزی با 16 کانال ثبت میشد. پس از فیلترکردن و حذف سیگنالهای مزاحم، توان نسبی و مطلق آلفا در کانالهای مختلف محاسبه گردید. سپس از آمار توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون تی زوجی برای آزمون همبستگی و مقایسه میانگینها در 10 دقیقه ابتدایی و انتهایی رانندگی استفاده شد.
یافته ها: این مطالعه نشانداد که بین میزان خودارزیابی خستگی در 10 دقیقه ابتدایی و انتهایی مسیر اختلاف معنادار وجود داشت(001/0>P). این امر در مورد ارزشیابی ویدیویی نیز صدق میکرد. میانگین توان مطلق آلفا در 10 دقیقه انتهایی نسبت به 10 دقیقه ابتدایی مسیر افزایش معنادار داشت(001/0>P) ، در حالیکه توان نسبی آلفا در 10 دقیقه انتهایی نسبت به 10 دقیقه ابتدایی مسیر تفاوتی نداشت.
نتیجه گیری: خستگی ذهنی راننده یکی از مشکلات بسیار مهم رانندگان از دیدگاه ایمنی جاده به حساب میآید. این مطالعه حاکیاست که امواج مغزی و بویژه توان مطلق آلفا میتواند شاخص خوبی برای پیشبینی زودهنگام خستگی ذهنی راننده باشد.
مقدمه: سلامت روانی عامل مهمی در افزایش بهرهوری نیروی کار به حساب می آید و یکی از عوامل موثر بر حداکثر ظرفیت هوازی افراد می باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین سلامت روانی و حداکثر ظرفیت هوازی و همچنین تعیین عوامل موثر بر سلامت عمومی در کارگران مرد بخش صنعت شهر شیراز، صورت پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه ی مقطعی، 500 نفر از کارگران مرد کارخانجات مختلف شهر شیراز که از سلامتی نسبی برخوردار بودند، بصورت اختیاری شرکت نمودند (گستره ی سن20 تا 59 سال). ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی ویژگی های دموگرافیک (شامل ویژگی های دموگرافیک و شغلی، آنترپومتریک (قد، وزن و شاخص توده بدنی) و فیزیولوژیک (حداکثر ظرفیت هوازی)) و پرسشنامه ی سلامت عمومی (GHQ-28) می باشند. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرمافزارSPSS V.16 و با استفاده از آزمون های T-test و Pearson Correlation انجام گرفت.
یافته ها: میانگین (انحراف استاندارد) نمره ی سلامت عمومی کل در افراد مورد مطالعه برابر با 17 (99/9) و میانگین (انحراف استاندارد) حداکثر ظرفیت هوازی برابر با 95/35 (39/7) میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه بدست آمد. نتایج نشان دادند که از بین زیر مقیاس های سلامت عمومی تنها زیر مقیاس "اضطراب و اختلال خواب" و همچنین نمره ی سلامت عمومی کل با حداکثر ظرفیت هوازی ارتباط داشتند. افزون بر آن نتایج نشان دادند بین سابقه کار، شاخص توده بدنی، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات و نوع نظام کار (نوبت کار و روز کار) و سلامت عمومی افراد مورد مطالعه ارتباط وجود دارد.
نتیجه گیری: بین سلامت روانی و حداکثر ظرفیت هوازی کارگران مورد مطالعه ارتباط وجود دارد. همچنین، از عواملی همچون سابقه کار، شاخص توده بدنی، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات و نوع نظام کار می توان به عنوان عوامل موثر بر سلامت عمومی افراد نام برد.
مقدمه: یکی از عمـده تــرین مشـکلات در بیمارستـان که منجـر به شیـوع بالای اختلالات اسکلتی-عضلانی در بین کارکنان آن می شود مربـوط به فعالیتـهای حمـل و جابــجایی بیـماران است. این تحقیق به منظور کاهش اختلالات اسکلتی- عضلانی با استفاده از مداخله آموزشی ارگونومیکی در کارکنان بیمارستان علیمرادیان نهاوند انجام گرفت.
مواد و روشها: این تحقیق در چهار بخش بیمارستان 160 تخت خوابـی علیمـرادیـان نهـاونـد انجـام گرفت. روش گردآوری اطلاعات، پرسشنامه نوردیک و آنالیز با نرم افزار SPSS بود. این پرسشنامه برای 46 نفر از کارکنان چهار بخش که بیشترین شکایـت را از ناراحتی های اسکلتی-عضلانی داشتند قبل و بعد از مداخله آموزشی تکمیـل شد. کلاس های آموزشی در زمینه پیشگیری از اختلالات اسکلتی-عضلانی مرتبط با کار، روش های صحیح حمل بیمار و نرمش هایی برای پیشگیری از کمردرد برای گروه هدف برگزار گردید.
یافته ها: از اهم نتایج می توان به بالا بودن شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در بین کارکنان به خصوص اختلالات کمر، شانه، مچ و غیره اشاره کرد که کمر درد بیشترین شیوع را در بین کارکنان داشت. مداخله آموزشی به تنهایی تاثیری چندانی در کاهش اختلالات اسکلتی- عضلانی کارکنان بیمارستان نداشت(05/0>p).
نتیجه گیری: در حال حاضر در بخش بهداشـت و درمان با توجـه به افزایــش سطـح کاربـردهای بهداشتـی و درمانی نیاز به مداخله ارگونومیـکی در طراحی محیط، ابزار و تجهیزات همزمان با مداخله آموزشی وجود دارد.
مقدمه: استرس شغلی بر قصد تغییر شغل افراد در سازمان تأثیر دارد. اطلاعات ناچیزی در مورد ابعاد استرس شغلی و ارتباط آن با قصد تغییر شغل در پرستاران ایرانی در دسترس است. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد استرس شغلی و ارتباط آن با قصد تغییر شغل در پرستاران انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 385 نفر از پرستاران بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند، شرکت نمودند. نسخه فارسی پرسشنامه محتوای شغلی و پرسشنامه دموگرافیک برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون Mann-Whitney U توسط نرم افزار SPSS نسخه 5/11 استفاده شد.
یافته ها: میانگین (انحراف استاندارد) ابعاد آزادی تصمیم گیری (50/6) 15/58، نیازهای روانشناختی (14/5) 19/38، حمایت اجتماعی (67/3) 67/22، نیازهای فیزیکی (58/2) 03/16 و عدم امنیت شغلی (85/3) 74/7 بدست آمد. ابعاد آزادی تصمیم گیری و حمایت اجتماعی در پرستاران مورد مطالعه در سطح پایین و ابعاد نیازهای روانشناختی، نیازهای فیزیکی و عدم امنیت شغلی پرستاران مورد مطالعه در سطح بالا قرار داشتند. براساس نتایج بدست آمده، 4/56 درصد افراد مورد مطالعه قصد تغییر شغل خود را داشتند. میانگین امتیاز تمامی ابعاد استرس شغلی با قصد تغییر شغل دارای ارتباط آماری معناداری بودند.
نتیجه گیری: در اغلب پرستاران سطح استرس شغلی بالا بدست آمد و اکثر آنها قصد تغییر شغل داشتند. هرگونه برنامه مداخله ای جهت به حداقل رساندن قصد تغییر شغل در پرستاران مورد مطالعه میبایست بر کاهش عدم امنیت شغلی و نیازهای فیزیکی شغل و نیز افزایش آزادی تصمیم گیری و حمایت اجتماعی متمرکز شود.
مقدمه: در حالی که تلاش های زیادی برای تعیین کیفیت زندگی پرسنل های بیمارستانی انجام شده است؛ اما مطالعات محدودی در جهت شناسایی فاکتورهای تاثیرگذار بر کیفیت زندگی این کارکنان صورت گرفته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی و تاثیر بارکاری و ارتباط آن با کیفیت زندگی پرسنل بیمارستان می باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی 200 نفر از پرسنل دو بیمارستان بزرگ دانشگاه علوم پزشکی تهران(بیمارستان های امام خمینی و شریعتی) به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات 3 پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه کیفیت زندگی(36-SF) و پرسشنامه بار کاری NASA-TLX بودند .برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از SPSS نسخه 18 و از آمار توصیفی و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میانگین نمره کل کیفیت زندگی و نمره کل بار کاری افراد به ترتیب 18±50 و 9/13±7/69 می باشد. نتایج مطالعه نشان داد که در تمام ابعاد کیفیت زندگی و همچنین میانگین نمرات پرستاران با دو گروه دیگر اختلاف معناداری داشته و از دو گروه دیگر (پرسنل آزمایشگاه و کارکنان اتاق عمل) کمتر بوده است(P<0.01). همچنین بار کاری نیز در پرستاران نسبت به دو گروه دیگر بالاتر می باشد. نتایج مطالعه نشان می دهد که رابطه معنی دار و معکوس میان بار کاری و کیفیت زندگی وجود دارد(P=0.004,r= -.306).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر به نقش و تاثیر مدیریت و سرپرستان جهت انجام مداخلات مؤثر در جهت بهبود کیفیت زندگی و بار کاری تاکید می کند. بنابراین انجام مطالعات بیشتر در آینده در جهت شناسایی دیگر فاکتورهای تاثیر گذار بر کیفیت زندگی و بار کاری پیشنهاد می گردد.
مقدمه: عدم توجه به معیارها و استانداردهای ارگونومی در طراحی اسلایدهای پاورپوینت سبب خستگی چشم ها، کاهش توجه به محتوا و در نهایت کاهش کیفیت آموزش می گردد. این مطالعه با هدف شناسایی رایج ترین قلم ها و اندازه قلم های مورد استفاده دانشجویان در ساخت اسلایدهای پاورپوینت و بررسی ادراک ذهنی دانشجویان از سه ویژگی خوانایی، رسمیت و جذابیت این قلم ها به انجام رسید.
مواد و روشها: در این مطالعه در ابتدا پنج قلم پر کاربرد در ساخت اسلایدهای پاورپوینت در نمونه ای 84 نفری از دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی شناسایی شد و 10 اسلاید بر اساس این قلم های پر کاربرد، در دو اندازه قلم متفاوت (24 و 28) طراحی گردید. ویژگی خوانایی، رسمیت و جذابیت قلم های مورد استفاده در هر اسلاید در نمونه ای 40 نفری از دانشجویان و با استفاده از مقیاس هفت گزینه ای لیکرتی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: آزمون آنالیز واریانس یک طرف نشان داد که تفاوت معنی داری میان ادراک ذهنی دانشجویان از میزان خوانایی، رسمیت و جذابیت قلم های مورد استفاده در اسلاید ها وجود دارد. از نظر خوانایی و جذابیت اسلاید 10 (B Titr 28) بالاترین رتبه و اسلاید 4 (Lotus 24) پایین ترین رتبه را از نظر شرکت کنندگان در مطالعه کسب کردند. همچنین از نظر شاخص رسمیت (B Nazanin 24) بالاترین رتبه و (Lotus 24) پایین ترین رتبه را از نظر شرکت کنندگان به دست آورد.
نتیجه گیری: ویژگی های آناتومیک قلم های نازنین، تیتر و لوتوس و تاثیر آنها بر خوانایی، جذابیت و رسمیت ادراک شده توسط دانشجویان مورد بحث قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که نوع قلم انتخاب شده در طراحی اسلاید پاورپوینت بر سه ویژگی ادراکی بینندگان شامل خوانایی، جذابیت و رسمیت تاثیرگذار است. بنابراین، عدم توجه به معیارهای ارگونومی در انتخاب قلم، اسلاید می تواند بر کیفیت آموزش از طریق پاورپوینت تاثیرگذار باشد. مطالعات گسترده تر برای بررسی گستره بزرگتری از قلم های فارسی در گروه های بزرگتر توصیه شده است.
مقدمه: خستگی ذهنی عبارت است از خسته شدن جسم یا روح که میتواند بر اثر استرس، کار زیاد، مصرف زیاد دارو و یا بیماری جسمی یا روحی ایجاد شود. خستگی از عوامل کاهنده بهرهوری و نیز بروز حوادث است. بنابراین، اندازهگیری آن اهمیت دارد. این مطالعه با هدف تعیین میزان همخوانی اندازهگیری خستگی ذهنی بر اساس نتایج مقیاس خوداظهاری VAS و دستگاه فلیکرفیوژن انجام گرفته است.
مواد و روشها: یک مطالعه مقطعی روی 30 نفر از دانشجویان انجام شد. پس از آنکه شرکتکنندگان وظایف فکری را (حل تمرینات ریاضی و پاسخدهی به پرسشنامه MMPI انجام دادند، خستگی ذهنی آنها با استفاده از مقیاس خوداظهاری VAS و دستگاه فلیکرفیوژن اندازهگیری و نتایج آن بهوسیله آزمون تیزوجی و ضریب همبستگی اسپیرمن (سطح معنی داری کمتر از05/0) در نرم افزار SPSS V11.5 آنالیز شد.
یافته ها: نتایج اندازهگیری با هر دو روش مقیاس خوداظهاری VAS و دستگاه فلیکرفیوژن نشان داد، خستگی ذهنی پس از انجام هر یک از وظایف فکری نامبرده افزایش معنیدار مییابد. اما نتایج دو روش با یکدیگر همخوانی ندارند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه مقیاس خوداظهاری VAS یک روش ذهنی (سابجکتیو) است، بهنظر میرسد عدمهمخوانی دو روش، بیشتر مربوط به ناکارآمدی این مقیاس باشد. بنابراین پیشنهاد میشود بررسی مجدد با روشهای دقیقتر مانند الکتروآنسفالوگرام صورت گیرد.
مقدمه: آسیبهای اسکلتی- عضلانی یکی از عوامل شایع آسیبهای شغلی و ناتوانی در کشورهای صنعتی و در حال توسعه میباشد. روش RULA یکی از بهترین روشهای ارزیابی پوسچر برای ارزیابی اندامهای فوقانی است. هدف مطالعه حاضر بررسی پوسچرهای کاری به روش RULA و انجام مداخلات ارگونومیکی در واحد کنترل کیفیت یک شرکت تولیدی شیشه بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع مداخلهای میباشد که در ایستگاههای کاری آینه کنترل یک شرکت تولیدی شیشه انجام گرفت؛ به منظور ارزیابی پوسچر کارگران قبل و بعد از مداخله، از روش RULA استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل دادهها، اقدامات اصلاحی مهندسی پیشنهاد و در تمام ایستگاهها اجرا گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که 40% شاغلین دارای امتیاز نهایی 6، 40% دارای امتیاز نهایی 7 و 20% دارای امتیاز نهایی 5 میباشند. بنابراین 60% ایستگاههای دارای سطح اقدام اصلاحی 3 (به معنی مطالعه فزونتر و مداخله ارگونومیک در آیندهای نزدیک) و 40% دارای سطح اقدام اصلاحی 4 (به معنی مطالعه فزونتر و مداخله ارگونومیکی فوری) بودند. پس از مداخله 20% ایستگاههای کاری دارای سطح اقدام اصلاحی 3 و 80% دارای سطح اقدام اصلاحی 2 بودند.
نتیجه گیری: به منظور پیشگیری از اختلالات اسکلتی- عضلانی و افزایش بازده کاری و ارتقاء سلامت نیروی کار، با تعامل مثبت تیم تحقیق و همکاری شایان توجه مدیریت شرکت، مداخله مهندسی در کلیه ایستگاههای مورد مطالعه، طراحی و اجرا شد و سطح ریسک بطور اثربخشی کاهش یافت.
زمینه و هدف: عملیات ساختمانی با توجه به گستردگی و تنوع فعالیت ها و خطرات، در صدر فعالیت های حادثه آفرین قرار دارند. با توجه به نقش سرپرستان در ایمنی و پیشگیری از حوادث در کارگاههای ساختمانی، این مطالعه با هدف بررسی درک ریسک، نگرش و عملکرد ایمنی در سرپرستان کارگاههای ساختمانی شهر شیراز انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه مقطعی توصیفی بر روی 200 نفر از سرپرستان کارگاه های ساختمانی که حاضر به همکاری شدند انجام گرفت. ابزار مورد استفاده برای بررسی پرسشنامه ای ساختار یافته ای متشکل از سوالاتی در زمینه های اطلاعات کلی، درک ریسک، نگرش ایمنی و عملکرد ایمنی بود که به روش خود گزارش دهی تکمیل گردید. یافته ها: همه سرپرستان مورد بررسی از درک ریسک متوسط و بالا (به ترتیب 5/35 و 5/64 درصد)، نگرش ایمنی متوسط و بالا (به ترتیب 6/78 و 4/21 درصد) و عملکرد ایمنی متوسط و بالا (4/41 و 6/58درصد) برخوردار بودند. از بین متغیرهای مورد بررسی، اندازه کارگاه ساختمانی تاثیر مثبت و معنی داری بر عملکرد ایمنی سرپرستان داشت. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد بین درک ریسک و نگرش با عملکرد ایمنی سرپرستان کارگاههای ساختمانی ارتباط معنی داری وجود دارد به نحوی که با افزایش نگرش ایمنی در سرپرستان کارگاههای ساختمانی عملکرد ایمنی آنها نیز افزایش یافته بود.
مقدمه: استفاده از نوردرمانی در درمان بیماریهای روانی از قبیل افسردگی فصلی و اختلالات ریتم سیرکادین بسیار رایج است. نوردرمانی با استفاده از نور طبیعی یا مصنوعی انجام میگیرد که میتواند نقش پیشگیرانه در ایجاد اختلالات مذکور داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر نور روز بر بهبود عوامل ذهنی سلامت سالمندان انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مداخلهای، 19 نفر (7مرد و 12زن) از واجدین شرایط ورود به مطالعه ساکن در مراکز نگهداری سالمندان همدان انتخاب شدند. از شرکتکنندگان خواسته شد، روزانه دو ساعت از ساعت 9:00 تا 10:00 صبح و ساعت 4:00 تا 5:00 عصر به مدت یکماه در معرض نور خورشید قرار گیرند. میزان سلامت عمومی و خواب آلودگی سالمندان قبل و بعد از مداخله با پرسشنامه سلامت عمومی GHQ و مقیاس خواب آلودگی کرولینسکا (KSS) ارزیابی شد.
یافته ها: میانگین نمره سلامت عمومی پس از مداخله از 31/36 به 89/29 کاهش یافت (003/0= P). نتایج حاکی از افزایش سطح خواب آلودگی از ساعت 3:00 تا 7:00 بامداد و کاهش آن در طول روز بویژه از ساعت 13:00 تا 20:00 بود (001/0= P).
نتیجه گیری: نوردرمانی میتواند باعث تنظیم ریتم بیولوژیک و چرخه خواب - بیداری و در نهایت اصلاح وضعیت سلامت روانی سالمندان شود. پیشنهاد میشود سالمندان به صورت برنامهریزی شده صبح و عصر در معرض نور خورشید قرار گیرند. این روش میتواند به عنوان یک روش کمکی در پیشگیری و درمان اختلالات خلقی و خواب در سالمندان به کار رود.
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر بررسی ابعاد کیفیت زندگی کاری و ارتباط آن با سطح رضایت شغلی کارکنان شاغل در یک صنعت خودروسازی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی 150 نفر از کارگران شاغل در یکی از صنایع خودروسازی شهر تهران به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات 3 پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمونهای آنالیز واریانس، تی، همبستگی و آنالیز رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: تقریباً 6% افراد بار کاری خود را کاملا سبک، 11.3% افراد بار کاری خود را متوسط،60.7% افراد سنگین و 22% بسیار سنگین عنوان نمودند. متوسط رضایت شغلی افراد 13.45± 55.94بود. 15.3%(23) افراد دارای رضایت شغلی پایین،68.7%(103) دارای رضایت شغلی متوسط و 16%(24) دارای رضایت شغلی بالا بودند. بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه معنادار و مثبتی وجود داشت (p=0.001). همچنین وضعیت سلامت عمومی بر عامل رضایت شغلی بیشترین تأثیر را دارا بود.
نتیجهگیری: بهطور کلی میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه معنادار و مثبتی وجود داشت، بهگونهای که کیفیت زندگی کاری بالاتر، رضایت شغلی بیشتری را برای کارکنان به همراه داشت. همچنین نتایج مطالعه حاضر به نقش و تأثیر مدیریت و سرپرستان برای انجام مداخلات مؤثر به منظور بهبود کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی تأکید دارد. بنابراین انجام مطالعات بیشتر برای شناسایی دیگر عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی پیشنهاد میگردد.
مقدمه: اختلالات اسکلتی- عضلانی یکی از عوامل شایع آسیب های شغلی و ناتوانی در کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه است. این مطالعه با هدف ارزیابی شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و ارزیابی سطح ریسک ابتلا به این اختلالات در جوشکاران یک صنعت تولید سازههای فلزی انجام شده است.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش سرشماری در روی 243 نفر از جوشکاران شاغل در یک صنعت تولید محصولات فلزی انجام شده است. میزان شیوع علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی با استفاده از پرسشنامه نوردیک بررسی شد. به منظور ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی از روش QEC استفاده شد. آنالیز دادهها با استفاده از شاخصهای آمار مرکزی و آزمون تی و کای دو انجام گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی بهترتیب در نواحی کمر، تنه و زانو بالاترین میزان را دارد. نتایج ارزیابی به روش QEC نشان داد که در 6/64 درصد موارد سطح ریسک ابتلا به اختلالات بالا و بسیار بالاست.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی از کار در بین جوشکاران مورد مطالعه بالا است. بر اساس نتایج بهدست آمده، عمده ترین مشکل ارگونومیکی در شغل جوشکاری، پوسچر نامطلوب، بلند کردن و حمل دستی بار و خمش و پیچش کمر می باشد. افزون بر این، نتایج این مطالعه نشان داد که روش QEC می تواند برای تعیین ریسک خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی نتایج قابل اعتمادی را ارایه دهدمقدمه: از بیشترین ظرفیت هوازی (VO2-max) میتوان به منظور سنجش وضعیت قلبی- تنفسی افراد و بهدنبال آن ایجاد تناسب فیزیولوژیک بین کار و کارگر استفاده نمود. این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین دو روش آستراند و ACSM در برآورد بیشترین ظرفیت هوازی و تعیین عوامل مؤثر بر آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز، صورت پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 104 نفر (54 مرد و 50 زن) از دانشجویان بهصورت داوطلبانه شرکت نمودند ( 18 تا 28 سال). افراد بهوسیله آزمون پله (پروتکل آستراند وACSM) مورد ارزیابی قرارگرفتند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای بود که از بخشهای مجزا شامل ویژگیهای دموگرافیک (سن، جنس و ... )، ویژگیهای آنترپومتریک (قد، وزن وBMI ) و فیزیولوژیک (VO2-max) تشکیل شده بود.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیشترین ظرفیت هوازی براوردشده از طریق پروتکل آستراند و ACSM بهترتیب (0.825±) 3.21 ،(0.707±) 3.13 لیتر در دقیقه میباشد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که همبستگی میان بیشترین ظرفیت هوازی براوردشده از طریق دو پروتکل آستراند و ACSM بالاستr=0.958).) همچنین بین بیشترین ظرفیت هوازی براوردشده (پروتکل آستراند وACSM) با وزن، قد، BMI و تعداد ساعات ورزش در هفته ارتباط معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: بین دو روش براورد بیشترین ظرفیت هوازی (پروتکل آستراند و ACSM) همبستگی بالایی وجود داشت. از متغیرهایی همچون وزن، قد، BMI و تعداد ساعات ورزش در هفته میتوان به عنوان عوامل مؤثر نامبرد
مقدمه: با افزایش روزافزون مشاغلی که با رایانه سروکار دارند و رشد اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین کاربران ایستگاههای پایانههای نمایش تصویری، اهمیت ارزیابی و شناسایی ریسک فاکتورهای ارگونومی در محیط کار فزونتر شده است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی اختلالات اسکلتی-عضلانی در کاربران اداری پایانههای نمایش تصویری بود.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی 71 نفر ( 37 زن و 34 مرد) شرکتکردند که به روش نمونهبرداری تصادفی از کارکنان بخش اداری دانشگاه هنر اصفهان انتخاب شدهبودند. برای ارزیابی میزان شیوع ناراحتیهای اسکلتی- عضلانی از پرسشنامه ناراحتیهای اسکلتی-عضلانی کرنل و از روش ارزیابی سریع تنش اداری (ROSA) برای سنجش ریسک فاکتورهای ارگونومی در ایستگاههای کار پایانههای تصویری استفاده شد.
یافتهها: بنابر طبقهبندی سطح ریسک نهایی به روش 15) 21% ،ROSA نفر) در سطح ریسک کم (امتیاز کمتر از 3)، 48% (34 نفر) در ناحیه هشدار (امتیاز بین 3 تا 5) و 31% (22 نفر) در ناحیه ضرورت انجام مداخله ارگونومی (امتیاز بیشتر از 5) قرار داشتند. متغیرهای جنسیت، شاخص توده بدنی، سطح تحصیلات و سابقهکار دارای تأثیر معنادار بر امتیاز نهایی ROSA بودند (p<0.001). بین ناراحتی اسکلتی- عضلانی شرکتکنندگان با امتیاز نهایی ROSA رابطه معنادار و مثبت وجود داشت (p<0.001) ، r=0.828)
نتیجهگیری: با توجه به هدفمندی این روش برای سنجش ریسک فاکتورهای کار با رایانه در محیطهای اداری و نتایج بهدستآمده میتوان به عنوان ابزاری مفید برای شناسایی و درجهبندی ریسک ارگونومی در محیطهای اداری امروزی از آن بهره برد.
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق |
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics
Designed & Developed by : Yektaweb |