پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده



افروز رستم پور، حیدر محمدی، رزاق رحیم پور، فاطمه سروی، الهه درتاج، منصور ضیائی، خانم سیمین صفرپور، عبدالرسول رحمانی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: خستگی روحی و جسمی پرسنل فرودگاه، باعث کاهش استانداردهای شغلی و تمرکز مفید آنان می‌شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی کیفیت خواب و تأثیر آن بر شکست شناختی و عملکرد شغلی در بین پرسنل فرودگاه بود.
روش‌کار: در این مطالعه‌ی توصیفی- تحلیلی، تعداد ۲۰۰ نفر از پرسنل یک فرودگاه به روش نمونه‌گیری در دسترس و سهمیه‌ای انتخاب گردید. ابزار جمع‌آوری اطلاعات شامل چهار پرسش‌نامه‌ی مشخصات دموگرافیک، کیفیت خواب، شکست شناختی و عملکرد شغلی بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آزمون‌های ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه‌ی حاضر نشان داد که نمره‌ی کیفیت خواب، شکست شناختی و عملکرد شغلی به ترتیب ۳/۲۳ ± ۶/۷۸، ۲۲/۳۶ ± ۶۵/۲۰ و ۵/۵۹ ± ۳۹/۵۹ بود. میانگین نمره‌ی کیفیت خواب پرسنل در دو حیطه‌ی تأخیر به ‌خواب ‌رفتن (۵/۸۲ ± ۱/۰) و طول مدت خواب (۱/۰۵ ± ۱/۴۳) بالاتر از زیرمقیاس‌های دیگر بود. مطابق با یافته‌ها، بین نمره‌ی کیفیت خواب و نمره‌ی شکست شناختی با نمره‌ی عملکرد شغلی، رابطه‌ی معکوس و معنی‌داری وجود داشت (P<۰/۰۵ ، r= -۰/۱۹۵)، در حالی که ارتباط میان نمره‌ی کیفیت خواب و نمره‌ی شکست شناختی، مستقیم و معنی‌دار بود (P<۰/۰۵ ، r= -۰/۳۸۹).
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد که بین کیفیت خواب و شکست شناختی، رابطه‌ی معنی‌داری وجود دارد، به طوری که با کاهش کیفیت خواب، شکست شناختی پرسنل فرودگاه نیز افزایش یافته و احتمالاً باعث افزایش خطای انسانی می‌شود. بنابراین با افزایش کیفیت خواب و راحتی و ارائه‌ی راهکارهای ارگونومیک، می‌توان تا حد زیادی از شکست شناختی پرسنل جلوگیری کرده و عملکرد شغلی را بالا برد.

داوود افشاری، مریم نوراللهی درآباد، نورالله کریمی، مریم سید طبیب،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده

اهداف: پرستاران به دلیل قرارگیری در خط مقدم درمان و مقابله با پاندمی کووید-۱۹ در معرض افزایش بارکار فکری می‌باشند. لذا مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی تأثیر پاندمی بر بار کار فکری پرستاران و تعیین فاکتورهای مؤثر بر آن انجام شد.
روش ‌‌‌کار: مطالعه‌ی توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۹ بر روی ۲۳۴ پرستار در دو گروه شاغل در بخش کرونا و غیر کرونا انجام شد. معیار ورود به مطالعه، عدم ابتلاء به مشکلات روان‌شناختی بود. داده‌ها از طریق پرسش‌نامه‌ی سلامت عمومی، شاخص بار کار فکری ناسا (NASA-TLX) و پرسش‌نامه دموگرافیک جمع‌آوری شد.
یافته‌ها: میانگین نمره‌ی کل شاخص بارکار فکری در گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا (۲/۵۱ ± ۷۰/۰۹) بیشتر از گروه پرستاران شاغل در بخش‌های غیر کرونا (۲/۰۲ ± ۶۶/۵۵) بود که این اختلاف معنی‌دار می‌باشد (۰/۰۱ = P). اختلاف معنی‌داری بین میانگین نمره‌ی نیاز ذهنی، نیاز فیزیکی، نیاز زمانی، سطح ناامیدی در دو گروه وجود داشت. در کلیه‌ی ابعاد، به جز بعد عملکرد، گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا میانگین امتیاز بالاتری داشتند. در مدل خطی پیشنهادی، ۱۶ درصد از کل تغییرات بارکار فکری وابسته به سن و سابقه‌ی کار بود. سابقه‌ی کار، بیشترین تأثیر را در پیش‌ بینی بار کار فکری داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه‌ی حاضر اهمیت توجه به بار کار فکری پرستاران و همچنین فاکتورهای فردی و شغلی مؤثر بر بار کار فکری را در شرایط پاندمی کووید-۱۹ نشان داد. بنابراین کنترل و مدیریت فاکتورهای مؤثر می‌تواند به کاهش بار کار فکری به ویژه در شرایط پاندمی بیماری‌ها کمک کند.

غلا‌م‌عباس شیرالی، عباس محمدی، عاطفه الیاسی گماری،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده

اهداف: پارامترهای روان‌شناختی از جمله مهم‌ترین مؤلفه‌ها در تعیین کارآیی شغلی کارکنان در محیط‌های کاری بوده و می‌تواند به شدت تحت تأثیر بیماری‌های همه‌گیر مانند کووید-۱۹ قرار گیرد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر همه‌گیری کووید-۱۹ بر بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی کادر درمان در ایران انجام شد.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه‌ی مورد- شاهدی، در بین پرسنل کادر بهداشت و درمان دو بیمارستان در استان تهران در سال ۱۴۰۰ انجام پذیرفت. کلیه‌ی کارکنان شاغل در دو بیمارستان به روش سرشماری، وارد مطالعه شدند. تعداد کل افراد مورد مطالعه، ۴۱۲ نفر بود. برای بررسی بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی به ترتیب از پرسش‌نامه‌های بار کاری ذهنی NASA-TLX و پرسش‌نامه‌ی فرسودگی شغلی ماسلاچ (Maslach Burnout Inventory) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های Independent t-test و Chi-square تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین سن، سابقه‌ی کار، ساعت کار روزانه و شاخص توده‌ی بدنی کارکنان مورد مطالعه به ترتیب ۱۱/۴۸ ± ۳۶/۷۰ سال، ۷/۱۳ ± ۱۲/۵۳ سال، ۳/۱۳ ± ۹/۶۴ ساعت و ۴/۷۳ ± ۲۳/۸۹ کیلوگرم بر متر مربع بود. تفاوت معنی‌داری بین دو گروه مورد و شاهد در مقادیر بار کاری ذهنی (۰/۰۱۱ = P) و فرسودگی شغلی (۰/۰۰۱ = P)، وجود داشت.
نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از مطالعه‌ی حاضر نشان داد که شیوع کووید-۱۹ می‌تواند مقادیر متغیرهای بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی پرسنل بهداشت و درمان را در محیط‌های درمانی افزایش دهد. بنابراین، انجام اقدامات کنترلی و مداخلات روان‌شناختی به منظور بهبود سلامت روانی و جسمانی پرسنل و کادر بهداشت و درمان در طی همه‌گیری کووید-۱۹ کاملاً ضروری است.

رشید حیدری مقدم، علی‌رضا مرتضی‌پور، خدیجه نجفی قبادی، حمید سعیدنیا، سعیده مسافرچی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده

اهداف: اهمیت شغل جراحی و میزان بار کار بالای آن بر کسی پوشیده نیست. تاکنون مطالعات مختلفی با ابزار ناسا-تی‌ال‌ایکس و دیگر ابزارهای رایج برای اندازه گیری بار کاری جراحان استفاده شده است. مطالعه حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین بارکارذهنی جراحان با بهره‌وری آن‌ها از طریق اعتبار‌یابی ابزار تخصصی این شغل در فرهنگ ایرانی می‌باشد.
روش ‌‌‌کار: پس از بررسی روایی و پایایی ابزارهای "SURG-TLX" و بهره وری، از آنها در میان ۶۰ جراح برای بررسی ارتباط بارکاری با بهره‌وری آن‌ها (ابزار WHO-HPQ) استفاده گردید. از شاخص‌های روایی محتوا، ضریب آلفا کرونباخ و ضریب همبستگی اسپیرمن برای تحلیل نتایج استفاده گردید.
یافته‌ها: هر دو ابزار در فرهنگ ایرانی دارای روایی و پایایی مطلوب بودند. نتایج ارتباط زیرمقیاس‌های بارکارذهنی با ابعاد مختلف بهره‌وری نشان داد که بین بعضی از ابعاد بار کارذهنی شامل نیازهای ذهنی (ضریب همبستگی ۰/۶۵- و سطح معناداری ۰/۰۲)، نیازهای فیزیکی (ضریب همبستگی ۰/۵۴- و سطح معناداری ۰/۰۴) و نیازهای زمانی (ضریب همبستگی ۰/۴۴- و سطح معناداری ۰/۰۲) با نمره کلی بهره‌وری ارتباط معکوس و معنادار وجود داشت. علی‌رغم ارتباط معکوس بقیه ابعاد بار کار ذهنی با نمره کلی بهره‌وری در جراحان، این ارتباط معنادار نبود. نتایج حاکی از ارتباط معکوس و معناداری بین بعضی از زیر مقیاس‌های بارکارذهنی و بعضی از زیر مقیاس‌های بهره‌وری بود.
نتیجه‌گیری: علاوه بر امکان استفاده از این ابزارها در مطالعات آتی کشور ایران، با توجه به ارتباط مستقیم بارکاری و بهره‌وری در جراحان، می‌توان تدابیری برای حفظ بار کاری در سطح استاندارد و پیشگیری از کاهش بهره وری آنان اندیشید.

حامد احمدی، مجتبی نوراللهی، محمدرضا سلیمانی، احسان بی‌طرف،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

اهداف: محیط‌هایی که ساخته‌ی دست انسان‌ها هستند می‌توانند اثرات منفی و مثبتی بر کره‌ی زمین بگذراند. یکی از مصنوع‌های دو جنبه‌ای، ساخت و ساز بناهایی برای زندگی مردم است، ساختمان‌سازی‌هایی که به صورت بی‌قاعده و به سرعت در حال ساخت هستند، به مصرف بی‌رویه‌ی منابع فسیلی و به اتلاف انرژی منجر می‌شوند. بنابراین یکی از مهم‌ترین مواردی که در طراحی یک ساختمان مهم است، تأمین آسایش حرارتی آن می‌باشد؛ آسایشی که تأثیر مستقیم بر عملکرد شناختی انسان‌ها دارد. در این پژوهش علاوه بر مبحث آسایش حرارتی به خستگی در کلاس درس که یکی از مؤلفه‌های تأثیرگذار در عملکرد شناختی دانشجویان است پرداختیم.
روش ‌‌‌کار: در این پژوهش به بررسی و مقایسه‌ی عملکرد شناختی افراد در محدوده‌ی آسایش حرارتی و محدوده‌ی پیشنهادی استاندارد اشری (American Society of Heating, Refrigerating and Air Conditioning Engineers) ASHERI پرداخته شد. برای بررسی عملکرد آنان در محدوده‌های مختلف دمایی، ۲۲۰ نفر از دانشجویان رشته‌ی معماری دانشگاه‌های شهر ایلام با روش نمونه‌گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. وضعیت آسایش حرارتی، عملکردهای شناختی و خستگی افراد پس از اندازه‌گیری عوامل محیطی از طریق پرسش‌نامه و نرم‌افزارهای استاندارد عملکرد شناختی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: علاوه بر آسایش حرارتی که ارتباط مستقیم بر روی عملکرد شناختی دانشجویان دارد، گذر زمان نیز از این قاعده مستثنی نیست، به بیان دیگر عملکرد شناختی دانشجویان برگفته شده از آسایش حرارتی و گذر زمان است که تأثیر مستقیم در بازدهی علمی، ذهنی و همچنین بازدهی عملی آنان دارد پس از بررسی داده‌ها در این خصوص به نتایج معنی‌داری رسیدیم که بیانگر بیشترین بازدهی دانشجویان در شرایط آسایش حرارتی مناسب و در بازه‌ی زمانی ۶۰ دقیقه ابتدایی شروع عملکرد آنان بوده است.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد، حتی اگر در کلاس درس دانشجویان، آسایش حرارتی کلاس‌ها بر اساس استاندارد ASHERI تأمین شده باشد عملکرد شناختی دانشجویان بعد از گذشت ۶۰ دقیقه از شروع کلاس افت پیدا خواهد کرد.

اسماعیل هانی، مریم رفیعی، طاهره اسکندری،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

اهداف: کارکنان اورژانس پیش‌بیمارستانی که ارائه‌ی خدمات اولیه‌ی پیش‌بیمارستانی را به عهده دارند، در معرض اختلالات جسمی و روانی قرار دارند. ازآنجاکه اختلالات اسکلتی‌عضلانی می‌‌تواند متأثر از استرس و خستگی شغلی باشد، این مطالعه با هدف ارتباط استرس و خستگی شغلی و میزان شیوع اختلالات اسکلتی‌عضلانی در کارکنان اورژانس پیش‌بیمارستانی شهرستان ساوه انجام شد.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه‌ی توصیفی‌تحلیلی از نوع مقطعی در سال ۱۴۰۲ بود. ۸۸ نفر از پرسنل پایگاه‌های شهری و جاده­ای اورژانس پیشبیمارستانی شهرستان ساوه به روش سرشماری انتخاب شدند. جمع‌آوری داده­ها با استفاده از پرسش‌نامه­های استرس شغلی(HSE)، خستگی شغلی (MFI) و نوردیک بود. داده­ها با نرم‌افزار SPSS۲۲ و با استفاده از آزمون­های t-test مستقل، آنالیز واریانس، رگرسیون پواسون و ضریب هم‌بستگی پیرسون تحلیل شدند.
یافته‌ها: مناطق شایع‌تر درگیر اختلالات اسکلتی‌عضلانی کمر (۳۴/۱ درصد)، گردن (۱۹/۳ درصد) و ناحیه‌ی فوقانی پشت (۱۹/۳ درصد) به‌ترتیب با فراوانی ۳۰، ۱۷ و ۱۷ نفر بود. میانگین نمره‌ی کلی استرس شغلی ۴/۰۹±۱۱۳/۵۲ و خستگی شغلی ۵/۰۶±۶۲/۹۵ به دست آمد. اختلالات اسکلتی‌عضلانی با وضعیت تأهل، محل‌کار، سن، سابقه‌ی کار و تعداد ساعت کار ارتباط معنی‌داری داشت (۰/۰۵P≤). همچنین، بین استرس شغلی و خستگی شغلی (۰/۲۸P=)، اختلالات اسکلتی‌عضلانی و استرس شغلی (۰/۹۳P=) و اختلالات اسکلتی‌عضلانی و خستگی (۰/۴۴P=) ارتباط معنی‌داری وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: شیوع اختلالات اسکتلی‌عضلانی نسبتاً بالا بود­ و با توجه به اینکه این ­اختلالات در افراد مجرد کمتر از افراد متأهل است و در افرادی که در شهر کار می‌کنند کمتر از افرادی است که در جاده مشغول به کار هستند، باید آموزش‌های لازم به افراد با توجه به محل کارشان داده شود. با افزایش سن و سابقه‌ی کار، اختلالات اسکلتی‌عضلانی بیشتر می‌شود که لازم است تهمیدات لازم دراین‌باره در نظر گرفته شود. همچنین، چون با افزایش ساعت کار اختلالات اسکلتی‌عضلانی بیشتر می‌شود، تعدیل ساعت کار و پرهیز از شیفت­های طولانی‌مدت ضروری است.

زهرا رفعت، حمیدرضا مختاری نیا، محسن واحدی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

اهداف: تغییرات بار کار ذهنی با عملکرد و میزان خستگی، استرس، خطای انسانی و نارضایتی شغلی ارتباط دارد. پرسش‌نامه‌‌ها ابزارهایی ساده، دردسترس و معتبر برای سنجش بار کار ذهنی هستند؛ لذا، هدف این مطالعه ترجمه، انطباق فرهنگی و بررسی خصوصیات روان‌سنجی پرسش‌نامه‌ی‌ بار کاری ذهنی کارمن-کیو است.
روش ‌‌‌کار: در این مطالعه، تعداد ۲۹۶ نفر (۱۰۰ نفر خانم و ۱۹۶ نفر آقا) با میانگین سنی ۳۸/۹۵ و انحراف معیار ۷/۶۱ سال از شاغلان در بخش‌های صنعتی و اداری در چندین مرکز در شهرستان ساوه شرکت کردند. فرایند ترجمه و انطباق فرهنگی مطابق با گایدلاین‌های مرتبط انجام شد و دارای مراحل ترجمه‌ی رو به جلو  و عقب، سنتز کردن و تهیهی نسخه‌ی نهایی، انجام پایلوت و سپس، تأیید نهایی نسخه‌ی فارسی بود. ویژگی‌های روان‌سنجی شامل روایی صوری (سادگی و خوانایی)، روایی محتوا (از طریق شاخص روایی محتوا)، روایی همگرا (از طریق هم‌بستگی با پرسش‌نامه‌ی ناسا-تی‌ال‌ایکس) و همسانی درونی (با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ) بود.
یافته‌ها: ترجمه، انطباق فرهنگی و روایی صوری طبق گایدلاین‌های مطرح‌شده انجام شد و اصلاحات مختصری در پرسش‌نامه صورت گرفت. مقادیر شاخص روایی محتوا برای هریک از گویه‌ها و کل آن‌ (۰/۹۱۴) قابل قبول بود. مقدار آلفای کرونباخ برای کل آیتم‌‌ها (۰/۹۱) و برای هر زیرمقیاس (بالاتر از ۰/۸) قابل قبول بود. ضریب هم‌بستگی پیرسون رابطه‌ای متوسط تا خوب را بین مقیاس‌های کارمن-کیو و ناسا-تی‌ال‌ایکس نشان داد.
نتیجه‌گیری: نسخه‌ی فارسی پرسش‌نامه‌ی کارمن-کیو ابزاری معتبر (روا) و تکرارپذیر (پایا) برای ارزیابی بار کار ذهنی در جامعه‌ی ایرانی است.

نیلوفر چینی‌ساز، مرضیه صادقیان، ‌امیر اکبری، مریم یزدی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

اهداف: حجم کاری زیاد، نوبت کاری، خطر ابتلا به بیماری و بار روانی ناشی از احتمال انتقال آن به دیگران می‌تواند موقعیت‌های چالش برانگیز و استرس‌زا را برای پرستاران ایجاد کند. در این مطالعه عملکرد شناختی پرستاران، قبل و بعد از کار در بخش‌های عفونی کووید-۱۹برای درک آثار بالقوه بررسی شد.
روش ‌‌‌کار: ۲۵۰ نفر از پرستاران بیمارستان‌های شهر اهواز، در سال ۱۴۰۰ که بیشتر از ۲ سال سابقه کار داشتند و تا به حال در بخش‌هایی که در تماس مستقیم با بیماران مبتلا به کووید-۱۹ باشند فعالیت نداشتند، وارد مطالعه شدند. از شرکت‌کنندگان خواسته شد که پرسش‌نامه ارزیابی توانایی‌های شناختی را قبل از شروع به فعالیت در بخش‌های کووید-۱۹ و پس از گذشت دو ماه از فعالیت خود دوباره تکمیل کنند. نتایج قبل و بعد از کار در بخش‌های کووید-۱۹ بیمارستان با استفاده از آزمون تی زوجی مقایسه شدند.
یافته‌ها: نمره توانایی شناختی پس از کار در سیستم مراقبت بهداشتی کووید-۱۹ به طور قابل توجهی کاهش یافت (اختلاف میانگین ± انحراف معیار: ۱۲/۰۰±۲۳/۹۲، ۰/۰۰۱p<). امتیاز همه خرده مقیاس‌های توانایی شناختی به جز شناخت اجتماعی (اختلاف میانگین ± انحراف معیار: ۲/۴۳±۳/۰۳، ۰/۰۰۱p<) نیز پس از کار در بخش‌های کووید-۱۹ کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: کار در بخش‌های عفونی کووید-۱۹ منجر به کاهش توانایی‌های شناختی پرستاران می‌شود. از آنجایی که ضعیف شدن توانایی‌های شناختی پرستاران نقش قابل توجهی برای کیفیت اقدام‌های مراقبتی از بیماران دارد، ضروری است اقدام‌های لازم برای بهبود شرایط کاری آن‌ها به منظور ارتقای توانمندی های‌شناختی در اولویت قرار گیرد.

رها صیدی، مهناز صارمی، اعظم ملکی، مهشید نامداری،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

اهداف: پایبندی کاربر به احساس تعلّق و رضایت فرد هنگام تعامل با فنّاوریهای دیجیتال اشاره دارد. جذّابیت بصری با ویژگی‌هایی چون سادگی و تنوّع در طراحی محصولات و استراتژی‌های فروش آنلاین مهم است. این مطالعه به بررسی ارتباط بین جذّابیت بصری و پایبندی کاربران در یک شبکه اجتماعی منتخب پرداخته است.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه توصیفی‌تحلیلی هم‌بستگی است که به بررسی جذّابیت دو صفحه با محتوای مشابه آموزشی، ولی با معیارهای جذّابیت متفاوت در یکی از شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد. صفحه محقّق‌ساخته، شامل استانداردهای جذّابیت بیشتری نسبت به صفحه پایه است. داده‌ها ازطریق پرسش‌نامه‌های آنلاین جمع‌آوری و در نرم‌افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته‌ها: در این مطالعه ۱۱۶ نفر شرکت کردند که ۹۱ نفر (۷۸/۴ درصد) خانم بودند و میانگین سنّی آن‌ها ۲/۵۴ ±۲۶/۸ سال بود. بیشترین سهم در تحصیلات مربوط به افراد دارای مدرک کارشناسی (۵۷/۸ درصد) بود. میانگین امتیاز جذّابیت بصری صفحات تولید محتوای محقّق‌ساخته و پایه به ترتیب ۹۵/۹۲ و ۸۴/۹ بود که نشان‌دهنده جذّابیت بصری بیشتر صفحه محقّق‌ساخته است. همچنین، امتیاز پایبندی کاربر برای صفحات محقّق‌ساخته و پایه به ترتیب ۱۰۷/۹ و ۱۰۰/۰۲ بود. هم‌بستگی مثبت و معناداری بین جذّابیت بصری و پایبندی کاربر در دو صفحه وجود داشت (۰/۰۰۱P< ارتباط معناداری بین جنسیت و سطح تحصیلات با این مقیاس‌ها مشاهده نشد (۰/۰۵P>).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می‌دهد که جذّابیت بصری صفحات تولید محتوای مجازی تأثیر معناداری بر پایبندی کاربران دارد. این یافته اهمیت رعایت معیارهای جذّابیت در طراحی محتوا را تأکید می‌کند و می‌تواند برای طراحان محتوا، مدیران و صاحبان کسب‌وکارها مفید باشد.

مرضیه صادقیان، آرش سلحشوری، نیلوفر داودی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

مقدمه: یکی از مشاغلی که ساعات بسیار زیادی در مواجهه با استرس حرارتی می‌باشند، رانندگان تاکسی هستند. این افراد با توجه شرایط کاری، زمان زیادی را در کنار خودرو خود جهت تکمیل مسافر در زیر آفتاب می‌ایستند و همچنین در تمام طول مسیر رانندگی با استرس حرارتی مواجهه دارند. لذا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی یک برنامه مداخله‌ای آموزشی بر عملکرد شناختی رانندگان تاکسی تحت مواجهه با استرس حرارتی یکی از شهرستان های جنوب ایران انجام شد.

روش کار: پژوهش حاضر مداخله نیمه تجربی بود که در سه مرحله شامل ارزیابی اولیه، آموزش و ارزیابی ثانویه برای ۸۰ نفر از رانندگان تاکسی در قالب دو گروه مداخله و کنترل انجام شد. در مرحله اول، ارزیابی کلی از دانش و آگاهی همه رانندگان از استرس حرارتی به عمل آمد در عین حال پارامترهای شناختی شامل مهارت تمرکز و خستگی ذهنی با استفاده از پرسشنامه اندازه گیری شد. سپس آموزش به صورت غیر حضوری و حضوری به گروه مداخله داده شد. دو ماه بعد از شروع آموزش، پارامترهای شناختی برای هر دو گروه مداخله وکنترل اندازه گیری شد. تجزیه‌وتحلیل اطلاعات نیز با استفاده از نرم‌افزار SPSS انجام شد.

یافته‌ها: نتایج بعد مداخله نشان داد که آموزش انجام شده باعث افزایش معنی‌دار مهارت تمرکز و کاهش معنی‌دار خستگی ذهنی شد (001/0 > p). در خصوص مهارت تمرکز وخستگی ذهنی به همراه تمامی زیرمقوله های دو پرسش نامه، نتایج نشان داد که این متغیرها قبل از مداخله در بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود نداشته و بعد از مداخله اختلاف بین دو گروه معنی دار بوده است (001/0 > p.)

 نتیجه‌گیری: اجرای یک برنامه آموزشی مناسب همراه با پیگیری طی دو ماه جهت آشنایی افراد در خصوص استرس گرمایی باعث بهبود عملکرد شناختی شده و همچنین استفاده از پیگیری آموزش با یک ساختار مجازی توانست روند آموزش و یادگیری را بهبود بخشیده و بر عملکرد افراد تأثیرگذار باشد.


روح‌اله فلاح مدواری، ریحانه سفیدکار، رضا رئیسی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: بار کاری ذهنی و خستگی مزمن در محیط‌ کار، چالش‌هایی هستند که بر توانمندی و سلامت کارکنان تأثیر می‌گذارند. هدف این پژوهش، بررسی همبستگی بین خرده ‌مقیاس‌های بار کاری ذهنی و ابعاد مختلف فیزیکی و ذهنی خستگی مزمن در صنایع کوچک و مشاغل مرتبط است.

روش ­کار: این مطالعه توصیفی–تحلیلی مقطعی در شاغلین صنایع کوچک اقلید با حجم نمونه 247 نفر انجام شد. داده‌‌ها با استفاده از سه پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک،NASA-TLX  و Chronic Fatigue Scale (Chalder) جمع‌آوری گردید. برای تحلیل داده‌‌ها از آزمون همبستگی اسپیرمن و نرم‌ افزار SPSS استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین وضعیت تأهل، رده‌های سنی و سابقه کار در مشاغل مختلف اختلافات معناداری وجود دارد، ولی بین سطح تحصیلات این اختلافات معنادار نبود. بیشترین میانگین نمره خرده‌ مقیاس‌‌های بار کاری ذهنی مربوط به خرده مقیاس نیاز فیزیکی و کمترین آن به خرده مقیاس سرخوردگی اختصاص داشت. اختلاف معناداری بین نمرات خرده‌ مقیاس‌های بار کاری ذهنی در رده‌های شغلی مختلف مشاهده شد، اما نمرات ابعاد خستگی فیزیکی و ذهنی در انواع شغل‌ها تفاوت معناداری نداشت. تمامی خرده ‌مقیاس‌‌های بار کاری ذهنی به جز عملکرد، ارتباط مستقیمی با ابعاد خستگی فیزیکی و ذهنی داشتند، در حالی‌که خرده مقیاس عملکرد ارتباط معکوس نشان داد.

نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش بر اهمیت درک دقیق‌ تر ارتباط بین بار کاری ذهنی و خستگی در محیط‌های کاری تأکید دارند و می‌توانند به بهبود شرایط کاری و کیفیت زندگی شاغلین در صنایع کوچک کمک کنند.


سیده‌اقدس حسینی، زینب مرادیان هفت چشمه، فردین زندسلیمی، مهسا مشایخی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: شکست‌های شناختی موضوعی مهم جهت کاهش حوادث و افزایش عملکرد بوده و به عوامل متعددی بستگی دارد. با توجه به این که این مسئله در ماماها کمتر مورد توجه قرار گرفته، این مطالعه با هدف تعیین وضعیت شکست‌های شناختی در ارتباط با عوامل فردی و ویژگی‌های شخصیتی در ماماها انجام شد.

روش کار: مطالعه حاضر به صورت مقطعی در تابستان 1403 بر روی 211 مامای شاغل در استان کرمانشاه انجام شد. نمونه‌ها به روش در دسترس واردمطالعه شدند. از یک پرسشنامه سه بخشی استاندارد استفاده شد. قسمت اول اطلاعات دموگرافیک بود. قسمت دوم و سوم نیز به ترتیب سؤالات پرسشنامه شکست‌های شناختی و نسخه کوتاه ویژگی‌های شخصیتی نئو بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات در محیط نرم افزارSPSS 24  انجام شد.

یافته‌ها: نمرات شکست‌های شناختی در سه بعد حافظه، اقدام و توجه به ترتیب برابر با 04/3±79/16 و 80/2±41/17 و 30/62±3/16 بود. بین سن، سابقه کار و BMI با شکست‌های شناختی رابطه مستقیم و بین ورزش کردن و شکست‌های شناختی رابطه معکوس وجود داشت. روان رنجوری، سازگاری و تجربه‌پذیری به صورت مستقیم و مسئولیت‌پذیری به صورت معکوس با شکست‌های شناختی در ارتباط بود.

نتیجه گیری: وضعیت شکست های شناختی در بعد اقدام، نسبت به دو بعد دیگر نامطلوب تر بود. برخی از ویژگی های فردی و شخصیتی به صورت مستقیم و برخی دیگر از ویژگی ها به صورت معکوس با شکست های شناختی در ارتباط بودند. ضروری است مطالعات بیشتری در این زمینه انجام شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb