رامین رفیعی، محمد افتخاری یزدی، کوروش نخعی، سیامک خرمیمهر،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: بررسی عوامل مؤثر در کنترل و افرایش پایداری در نتیجه تضعیف بخشهای تعادلی بدن در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان جهت پیشگیری از افتادن از اهمیت ویژهای برخوردار است، بنابراین در این مطالعه، تأثیر کفپوشهای ضد لغزش در تحریک بخش سوماتوسنوری کف پا جهت بهبود پایداری وضعیتی و تعادل در راه رفتن در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش کار: تعداد ۲۲ سالمند (۱۱ نفر سالمند خانم مبتلا به پوکی استخوان شدید، ۱۱ نفر سالمند زن سالم) در این مطالعه در دو وضعیت ایستا و پویا در سه سطح مختلف شامل کفپوش بدون لغزش اسفنجی (Non-slippery flooring) FL، کفپوش بدون لغزش طرحدارPVC (Patterned non-slippery flooring) SF و سطح کنترل (Control surface) CO شرکت کردند. در بخش استاتیک، هر شرکتکننده برای مدت ۳۰ ثانیه بر روی صفحهی نیرو در وضعیت چشم باز و چشم بسته در حالت کاملا ایستاده قرار داشتند. مقادیر طول، انحراف و سرعت متوسط قدامی- خلفی و داخلی- خارجی مرکز فشار کف پا اندازهگیری شد. در بخش پویا، هر یک از شرکتکنندهها با سرعت انتخابی بر روی سطوح مختلف راه رفتن و مقادیر طول نرمالایز قدم و گام، عرض قدم، زمان گام و قدم و همچنین سرعت متوسط قدم و گام اندازهگیری شد.
یافتهها: کفپوش PVC (SF) و سطح کنترل (CO) کلیهی متغیرهای مربوط به پایداری وضعیتی و پارامترهای زمانی- مکانی راه رفتن (۰/۰۵ > P) در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان و سالم را نسبت به کفپوش نرم اسفنجی SF کاهش دادند. همچنین تمامی متغیرهای پایداری وضعیتی و پارامترهای زمانی- مکانی راه رفتن در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان به طور معنیداری بیشتر از سالمندان سالم بود (۰/۰۵ < P). علاوه بر آن، سرعت متوسط قدامی- خلفی در وضعیت چشم باز نسبت به چشم بسته به طور معنیداری در دو گروه سالمندان کاهش یافت (۰/۰۵ > P).
نتیجهگیری: سطوح سخت و طرحدار نسبت به سطح نرم اسفنجی در تحریک بخش سوماتوسنسوری کف پا در راستای بهبود ثبات و پایداری در هر دو گروه سالمندان سالم و مبتلا به پوکی استخوان تأثیرگذار میباشد. نتایج این مطالعه میتواند به درک بهتر ویژگیهای سالمندان هنگام راه رفتن و ایستادن بر کفپوشهای ضد لغزش در محیطهای مختلف و طراحی ارگونومی محیط در جهت کاهش لغزش و سقوط و در نتیجه شکست احتمالی در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان شدید کمک دهد. علاوه بر آن، مشاهدهی ناپایداری بین سالمندان مبتلا به پوکی استخوان و سالم، ضرورت بررسی بیشتر و بکارگیری تمرینات کمکی جهت اصلاح و بهبود پایداری را پیشنهاد میدهد.
سعید ایلبیگی، معصومه العقابی، محمد یوسفی، محمدحامد حسینی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: طراحی وظایف حمل با یک دست براساس یافتههای بیومکانیکی تأثیر بسزایی در پیشگیری از آسیبهای اسکلتیعضلانی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سینرژی عضلانی اندامهای تنه و لگن در حمل بار دستی با وزنهای متفاوت در جوانان سالم انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه تجربی، ۲۰ داوطلب مرد عمل راه رفتن بدون بار، وزنهای مختلف ۵% و ۱۰% و ۱۵% وزن خودش حمل بار دستی یکطرفه را انجام دادند. فعالیت الکتریکی عضلات تنه و لگن در حین حمل بار با وزنهای مختلف با استفاده از دستگاه الکترومیوگرافی (Biovision) ثبت شد. برای ارزیابی تفاوت بین شرایط مختلف حمل بار، از آزمون اندازهگیریها مکرر در سطح معناداری P≤۰.۰۵ استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (اندازه سینرژی) در تمامی پُروتُکلهای راه رفتن شامل ۵% و ۱۰% وزن بدن و ۵% و ۱۵% وزن بدن و بین ۱۵% و ۱۰% اختلاف معناداری وجود دارد (۰۵P≤). درحالیکه در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (جهت سینرژی) در ۵% وزن بدن و ۱۰% وزن بدن اختلاف معنیداری دیده شد، این تفاوت در حمل بار دستی با ۵% وزن بدن و ۱۵% وزن بدن و همچنین بین سینرژی ۱۵% و ۱۰% دیده نشد (۰/۰۵P≥).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که تفاوت سینرژی عضلانی ازنظرِ اندازه در حمل بار دستی یکطرفه میتواند با افزایش بار، تنش بیشتری در عضلات کمر و لگن ایجاد کند، اما جهت یا زاویه نسبت به حالت بدون بار تغییری نمیکند.
فاطمه رضایی پورمشیزی، بهروز حاجیلو، رشید حیدری مقدم، سارا عنبریان، مهرداد عنبریان،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
اهداف: عضلات مرکزی بدن افراد مبتلا به کمردرد، الگوی متفاوتی از فعالیت را نسبت به گروه سالم حین بلند کردن بار نشان میدهند. این موضوع ممکن است بهعلت تغییر مکانیسمهای کنترلی نخاعی نظیر سینرژیهای عضلانی باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه الگوی سینرژی منتخبی از عضلات مرکزی بدن و اندام تحتانی حین بلند کردن و پایین گذاشتن بار با دو روش متفاوت در زنان مبتلا به کمردرد غیراختصاصی در مقایسه با گروه سالم است.
روش کار: در این مطالعه، هجده زن سالم و هجده زن با سابقه کمردرد غیراختصاصی شرکت کردند. فعالیت هشت عضله مرکزی بدن و اندام تحتانی حین بلند کردن بار به مقدار ده درصد جرم آزمودنیها با دو تکنیک استوپ و اسکات ثبت شد. سپس با استفاده از روش الگوریتم فاکتورسازی ماتریس غیرمنفی، الگوی سینرژیهای عضلانی استخراج شد. از روش همبستگی پیرسون و تی مستقل نیز برای مقایسه الگوهای سینرژی استفاده شد (۰/۰۵<p).
یافتهها: بیماران مبتلا به کمردرد، الگوی سینرژی عضلانی متفاوتی در مقایسه با گروه سالم در هر دو تکنیک استوپ و اسکات داشتند. پیک الگوهای سینرژی عضلانی افراد بیمار در هر دو تکنیک با افراد سالم متفاوت بود، چراکه در چرخه زمانی متفاوتی از بلند کردن بار، ایجاد شده بودند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که افراد مبتلا به کمردرد غیراختصاصی از الگوهای سینرژی متفاوتی برای بلند کردن بار استفاده میکنند و احتمال دارد سیستم کنترلی بدن در افراد مبتلا به کمردرد بهصورت متفاوتی نسبت به افراد سالم پاسخ دهد. البته ممکن است تغییرات مشاهدهشده در وزن نسبی عضلات در افراد بیمار و سالم ناشی از تغییرات بهوجودآمده در الگوهای سینرژی عضلانی باشد که نیازمند مطالعات بیشتر است.
عباس فرجاد، سعید ایلبیگی، محمدرضا وفایی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: سختی ساق در پوتینهای نظامی اهمیت زیادی دارد، اما بیشتر پژوهشها فقط به اندازهگیری این سختی پرداختهاند و کمتر به تأثیر ترکیب مواد بهکاررفته در ساقه پوتین بر عملکرد توجه کردهاند. این مطالعه بررسی میکند که چگونه مواد مختلف در ساقه پوتین بر پارامترهای کینتیکی تأثیر میگذارند. در این راستا، پوتینهای چرمی رایج با یک طراحی ترکیبی از چرم و مواد مصنوعی مقایسه شدهاند تا اثر آنها بر تحرکپذیری و کارایی بیومکانیکی ارزیابی شود.
روش کار: طراحی این تحقیق از نوع اندازهگیری تکراری بود و روی بیست مرد سالم انجام شد که در چهار وضعیت مختلف راه رفتند: با کفش رسمی و سه نوع پوتین نظامی که هرکدام ساقههایی با مواد متفاوت داشتند (دو مدل چرمی و یک مدل ترکیبی چرم-مصنوعی). نیروهای عکسالعمل زمین (GRF)، نرخ توسعه نیرو (RFD) و ضربه (impulse) با استفاده از صفحه نیرو ثبت شدند. تحلیل آماری با استفاده از ANOVA اندازهگیری تکراری و اصلاح بنفرونی صورت گرفت.
یافتهها: پوتین شماره ۳ که در ساقه خود از مواد مصنوعی بهره میبرد، منجر به کاهش کاهش ضربه منفی حین راه رفتن می شد. ضربه مثبت نیز در پوتین شماره 3 در مقایسه با پوتینهای چرمی سنتی افزایش معنی داری داشت.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که طراحیهای ترکیبی پوتین دارای مزایای بیومکانیکی هستند و کاهش سختی ساق میتواند باعث بهبود تحرکپذیری و بازده کینتیکی شود. این مطالعه بر اهمیت بهینهسازی مواد پوتینهای سنتی برای ارتقاء عملکرد حرکتی و کاهش خطر آسیب، بهویژه در نیروهای نظامی، تأکید دارد.