16 نتیجه برای پوسچر
مهتاب عزیزی، زینب بارونی زاده، مجید معتمدزاده،
دوره 1، شماره 1 - ( 6-1392 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
مقدمه: آسیبهای اسکلتی- عضلانی
یکی از عوامل شایع آسیبهای شغلی و ناتوانی در کشورهای صنعتی و در حال توسعه میباشد.
روش RULA
یکی از بهترین روشهای ارزیابی پوسچر برای ارزیابی اندامهای
فوقانی است. هدف مطالعه حاضر بررسی پوسچرهای کاری به روش RULA و انجام مداخلات ارگونومیکی در واحد کنترل کیفیت یک شرکت تولیدی شیشه بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع
مداخلهای میباشد که در ایستگاههای کاری آینه کنترل یک شرکت تولیدی شیشه انجام گرفت؛
به منظور ارزیابی پوسچر کارگران قبل و بعد از مداخله، از روش RULA استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل دادهها، اقدامات اصلاحی مهندسی پیشنهاد و در
تمام ایستگاهها اجرا گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از این مطالعه
نشان داد که 40% شاغلین دارای امتیاز نهایی 6، 40% دارای امتیاز نهایی 7 و 20% دارای
امتیاز نهایی 5 میباشند. بنابراین 60% ایستگاههای دارای سطح اقدام اصلاحی 3 (به معنی
مطالعه فزونتر و مداخله ارگونومیک در آیندهای نزدیک) و 40% دارای سطح اقدام اصلاحی 4 (به معنی مطالعه فزونتر و مداخله ارگونومیکی فوری) بودند. پس از مداخله
20% ایستگاههای کاری دارای سطح اقدام اصلاحی 3 و 80% دارای سطح اقدام اصلاحی 2 بودند.
نتیجه گیری: به منظور پیشگیری
از اختلالات اسکلتی- عضلانی و افزایش بازده کاری و ارتقاء سلامت نیروی کار، با تعامل
مثبت تیم تحقیق و همکاری شایان توجه مدیریت شرکت، مداخله مهندسی در کلیه ایستگاههای
مورد مطالعه، طراحی و اجرا شد و سطح ریسک بطور اثربخشی کاهش یافت.
- جواد طایفه رحیمیان، - علیرضا چوبینه، - ناصر دهقان، - رعنا طایفه رحیمیان، - هادی کلاهی، - مصطفی عباسی، - مجتبی عباس زاده،
دوره 1، شماره 3 - ( 12-1392 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی- عضلانی یکی از عوامل شایع آسیب های
شغلی و ناتوانی در کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه است. این مطالعه با هدف ارزیابی
شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و ارزیابی سطح ریسک ابتلا به این اختلالات در جوشکاران
یک صنعت تولید سازههای فلزی انجام شده است.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش سرشماری در
روی 243 نفر از جوشکاران شاغل در یک صنعت تولید محصولات فلزی انجام شده است. میزان
شیوع علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی با استفاده از پرسشنامه نوردیک بررسی شد. به منظور
ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی از روش
QEC استفاده شد. آنالیز دادهها با استفاده از شاخصهای
آمار مرکزی و آزمون تی و کای دو انجام گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که شیوع علایم اختلالات اسکلتی-
عضلانی بهترتیب در نواحی کمر، تنه و زانو بالاترین میزان را دارد. نتایج ارزیابی به
روش QEC نشان
داد که در 6/64 درصد موارد سطح ریسک ابتلا
به اختلالات بالا و بسیار بالاست.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی از کار
در بین جوشکاران مورد مطالعه بالا است. بر اساس نتایج بهدست آمده، عمده ترین مشکل
ارگونومیکی در شغل جوشکاری، پوسچر نامطلوب، بلند کردن و حمل دستی بار و خمش و پیچش
کمر می باشد. افزون بر این، نتایج این مطالعه
نشان داد که روش QEC می تواند برای تعیین ریسک خطر
ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی نتایج قابل اعتمادی را ارایه دهد
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
زهرا خدابخشی، سیدامین سعادتمند، مهرداد عنبریان، رشید حیدری مقدم،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه: ناراحتیهای اسکلتی-عضلانی ناشی از کار در کاربران رایانه از شیوع بالایی برخوردار است. هدف این مطالعه ارزیابی ارگونومیک خطر ابتلاء به اختلالات اسکلتی- عضلانی کاربران کامپیوتر و تأثیر 8 هفته تمرینات اصلاحی بر کاهش دردهای اسکلتی- عضلانی بود.
مواد و روشها: در مرحله اول وضعیت بدنی و ناراحتیهای اسکلتی-عضلانی 84 نفر از کاربران کامپیوتر ادارات تویسرکان با استفاده از روش RULAو پرسشنامه نوردیک ارزیابی شد. در مرحله بعدی 30 نفر جهت شرکت تمرینات اصلاحی به دو گروه 15 نفری کنترل و
تجربی تقسیم و پس از 8 هفته مجدد ارزیابی شدند. دادهها با استفاده از روش آماری t مستقل و همبسته تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: میزان شیوع درد به ترتیب در نواحی گردن،
کمر، شانه، ناحیه پشت، مچ دست، آرنج و زانوها درصد بالایی در افراد مورد مطالعه
مشاهده شد. در واکاوی پوسچر، 1/63 و 6/53 درصد آزمودنیها به ترتیب در اندامهای
چپ و راست در سطوح اقدامی دو، 2/32 و 1/44 درصد در سطح اقدامی سه و 4/2 درصد نیز
در ناحیه راست بدن در سطح چهار قرار داشتند. پس از مداخله برنامه تمرینات اصلاحی،
در اندامهای فوقانی گروه تجربی3/38 درصد (001/0p=) و در اندام
تحتانی 7/38 درصد کاهش معنیدار درد مشاهده شد (006/0=p).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد فراوانی اختلالات بهویژه در نواحی گردن، کمر، شانه، پشت و مچ دست در گروه مورد مطالعه بالاست و تمرینات اصلاحی منتخب قادر بود موجب کاهش
درد و سطح خطر شود.
عبدالله حیاتی، افشین مرزبان، محمد امین آسودار،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
مقدمه: با وجود معرفی و توسعه مکانیزاسیون کشاورزی در بخش دامپروری کشور، هنوز هم انجام بسیاری از امور دامپروری به فعالیت فیزیکی قابل توجهی نیاز دارد. انجام فعالیتهای مربوط به دامپروری بهخصوص عملیات شیردوشی مستلزم وضعیت و حرکات بدنی نامناسب است که این موارد باعث افزایش خطر بروز اختلالات عضلانی-اسکلتی در کارگران شیردوش میشود.
مواد و روشها: در مطالعهی حاضر فشار کاری وضعیت بدن کارگر در حین عملیات شیردوشی در ایستگاه دامپروری دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان و دامداریهای گاو شیری واقع در شهرستان رامهرمز مورد ارزیابی قرار گرفت. ارزیابیها روی سه روش شیردوشی سنتی (دستی)، استانشیون (شیردوش سیار تکواحدی) و جایگاه آزاد نوع تاندم (دارای شش جایگاه) صورت پذیرفت. ارزیابی فشار کاری وضعیت بدن در حین کار با استفاده از روشی تلفیقی روی 34 کارگر شیردوش مرد انجام گرفت.
یافتهها: این ارزیابیها نشان داد که در شیردوشیهای دستی و استانشیون به دلیل کار در ارتفاع پایین اغلب نواحی بدن بیش از 70 درصد از زمان شیردوشی در پوسچر خمیده قرار داشتند. در نقطه مقابل در شیردوشی تاندم به دلیل کار در ارتفاع بالا بیش از 90 درصد از زمان شیردوشی بدن در پوسچر قائم و ایستاده قرار داشت. همچنین در مورد وضعیت انگشتان دست کارگر، حالت «حلقه شدن پنج انگشت» در هر سه روش شیردوشی غالب بود.
نتیجهگیری: خم شدن طولانیمدت کمر در روش شیردوشی سنتی و استانشیون و سر پا ایستادن طولانیمدت در روش تاندم میتوانند باعث بروز درد و اختلالات عضلانی-اسکلتی در ناحیه کمر در بین کارگران شیردوشی سنتی و مکانیزه شود. در مورد پوسچرهای مربوط به انگشتان دست، با افزایش میزان مکانیزه شدن در فرآیند شیردوشی، پوسچرهای طولانیمدت، متناوب و مکرر برای انگشتان دست کارگران شیردوش کاهش مییابد.
سودابه اسداللهی، ایمان دیانت، معین ندایی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: قیچیها یکی از ابزار ضروری برای بسیاری از کارها از جمله خیاطی محسوب میشوند. طراحی نادرست قیچیهای خیاطی میتواند باعث بروز آسیبها و عوارض اسکلتی-عضلانی در میان کاربران شود.
هدف: هدف از مطالعه حاضر ارزیابی نیروی چنگشی ظریف و پوسچر مچ دست کاربران در حین کار با سه مدل قیچی طراحی شده و نوع موجود در بازار بود.
روش کار: قیچی نوع 1 دارای دستگیره خمیده بود (برای بهبود پوسچر مچ دست). در قیچی نوع 2 حلقه بالایی قیچی به تیغههای برش نزدیکتر شده بود (جهت کاهش دامنه حرکتی و ابداکشن انگشت سشت) و در قیچی نوع 3 شکل حلقه پایینی قیچی به صورت نیم حلقه درآمده بود (برای کاهش ناراحتی دست و انگشتان). نیروی چنگشی ظریف انگشتان با استفاده از دستگاه Pinch gauge و پوسچر مچ دست شامل فلکشن/اکستنشن (Flexion/Extension) و انحراف به سمت زند زیرین/زبرین (Ulnar/Radial deviation) به روش مشاهدهای ثبت گردید.
یافتهها: نتایج مطالعه تأثیر معنی دار طراحی قیچیهای خیاطی را بر شاخصهای نیروی چنگشی ظریف انگشتان (01/0 > P) و پوسچر مچ دست در جهت U/R نشان داد (001/0 > P). کمترین میزان کاهش نیروی چنگشی ظریف بین قبل و بعد از کار با هر قیچی مربوط به قیچی نوع 2 بود (4/2%)، در حالی که بیشترین کاهش میزان نیرو برای قیچیهای رایج در بازار ثبت گردید (7%). وضعیتهای طبیعیتری از حالت U/R مچ دست برای قیچی نوع 1 (83%) در مقایسه با سایر طراحیها ثبت گردید.
نتیجه گیری: قیچی نوع 2 که بر اساس کاهش دامنه حرکتی و ابداکشن انگشت سشت طراحی شده بود، بهبود قابل ملاحظهای را از نظر نیروی چنگشی ظریف انگشتان در مقایسه با نوع رایج در بازار نشان داد.
رضا طهماسبی، مجید معتمدزاده، صدف ترکاشوند، مهرداد عنبریان، مریم فرهادیان،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از کارگران از جمله جوشکاران، در طول نوبتکاری و هنگام کار پوسچرهای نامناسبی دارند، بررسی چنین پوسچرهایی به منظور انجام اقدامات اصلاحی اهمیت بسزایی دارد. از این رو مطالعۀ حاضر با هدف ارزیابی فعالیت عضلات جوشکاران در پوسچرهای رایج جوشکاری در خطوط انتقال گاز انجام شد.
روش کار: این مطالعۀ مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی روی ۱۵ نفر از جوشکاران منطقۀ هفت عملیات انتقال گاز انجام شد. پس از انجام بررسیهای لازم، سه پوسچر که بیشترین استفاده را در خطوط انتقال گاز داشتند، به منظور ارزیابی فعالیت عضلات شناسایی شد. فعالیت الکترومیوگرافی سطحی عضلات راست کنندۀ ستون مهرهای، دوسر رانی، پهن داخلی، دوقلوی داخلی، دوقلوی خارجی، درشتنی قدامی، راست شکمی، مایل داخلی شکم، مایل خارجی شکم و نیم وتری در سه پوسچر در این مطالعه ثبت و براساس حداکثر انقباض ارادی (MVC) تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین فعالیت عضلات در پوسچر زانوزده به صورت معناداری نسبت به دو پوسچر دیگر کمتر بود (P<۰/۰۰۱). مقایسۀ میانگین فعالیت هر عضله در پوسچرهای ارزیابی شده نشان داد که بیشترین فعالیت مربوط به عضلات درشتنی قدامی، پهن داخلی و دوسر رانی بود. عضلات شکم کمترین فعالیت را داشتند.
نتیجه گیری: فعالیت عضلات جوشکاران در پوسچرهای ارزیابی شده بسیار بالا بود. براساس یافتههای این مطالعه، فعالیت عضلات بهشدت تحت تأثیر نوع پوسچر و زاویۀ مفاصل بود. بهطوریکه فعالیت عضلات در پوسچر زانوزده با توجه به زاویه مناسب مفاصل و انتقال مستقیم نیروی وزن بدن نسبت به دو پوسچر دیگر کم بود.
سعیده مشگین، رحمان شیخ حسینی، رامین بلوچی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از سرگرمیهای الکترونیکی به شکلهای گوناگون باعث اشغال بخش عمدهای از اوقات فراغت گروههای سنی مختلف بهویژه کودکان و نوجوانان شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین پوسچر تنۀ فوقانی با میزان فعالیت جسمانی، ابعاد روانی و استفاده از سرگرمیهای الکترونیکی بود.
روش کار: در این تحقیق مقطعی، 160 نفر از دانشآموزان دختر 12-7 سالۀ ساکن منطقۀ ۱۷ تهران انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم کوتاه پرسشنامۀ میزان فعالیت جسمانی، (IPAQ)، پرسشنامۀ اطلاعات فردی مشتمل بر سؤالاتی دربارۀ تعداد ساعات استفاده از سرگرمیهای الکترونیکی، پرسشنامۀ اضطراب (RCMAS) و پرسشنامۀ افسردگی کودکان ماریا کواس (CDI) بود. برای اندازهگیری زاویۀ سربهجلو و شانهگرد از روش فوتوگرامتریک و برای اندازهگیری زاویۀ کایفوز از خطکش منعطف استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات جمعآوریشده، از آزمون رگرسیون خطی و در سطح اطمینان 95% استفاده شد ( 0/05 > P).
یافتهها: بین افسردگی و اضطراب دانشآموزان با زاویۀ سربهجلو و بین افسردگی و سرگرمیهای الکترونیکی با زاویۀ کایفوز ارتباط معناداری وجود دارد ( 0/05>P). اما ارتباط معنیداری بین زاویۀ شانهگرد و ابعاد روانی و فعالیت جسمانی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: ارتباط نزدیکی بین عوامل روانشناختی و پوسچر تنۀ فوقانی در دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی شهر تهران مشاهده شد و این موضوع بهتر است در طراحی برنامههای پیشگیری و درمان مدنظر قرار گیرد.
بهرام ایپکی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پارکینسون بیماری پیشرونده سیستم عصبی است که با تأثیرگذاشتن بر حرکتهای بدن، کیفیت زندگی بیماران را تحتالشعاع قرار میدهد و انجام وظایف روزانه مثل غذاخوردن را برای آنها دشوار و زمانبر میکند. هدف این مطالعه بهبود وضعیت راحتی بیماران پارکینسون، هنگام غذاخوردن به کمک شناسایی مشکلات ارگونومیک و طراحی محصول برای آن بوده است.
روشکار: ۱۲ بیمار پارکینسون با روش نمونهگیری تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. بدین ترتیب هنگام غذاخوردن بیمار از طریق مصاحبه ترجمهشده بخش Discomfort Questionnaire نرمافزار ErgoFellow و مشاهده مستقیم، اطلاعات لازم جمعآوری شد و پس از تحلیل نهایی و استخراج دستورالعملهای طراحی، ایدههای طراحی اسکچ، و به کمک AHP ارزیابی شد تا طرح نهایی شکل بگیرد.
یافتهها: میانگین نرخ سختی ۱۰/۶ از ۷ (۱/۵۱۴) دادههای Discomfort Questionnaire در قسمتهای دست و انگشتان، مچ دست، بازوها، آرنج، گردن، ناحیه کمر بالا تنه و شانههای بدن هنگام غذاخوردن بیماران نشان داد نسبت به دیگر قسمتهای بدن، وضعیت غیرارگونومیک پوسچر شدیدتر است. مشاهدات نیز مشخص کرد برای نزدیکشدن دهان بیمار به غذا تغییراتی غیرارگونومیک در پوسچر آن ایجاد میشود و به همین جهت طراحی محصول باید به کمک دادههای آنتروپومتریک صورت بگیرد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد کاهش فاصله دهان تا غذا، ناراحتی و خستگی بیمار را کاهش خواهد داد. از همین رو به کمک دادههای آنتروپومتریک، ظرفی با قابلیت تنظیم ارتفاع طراحی شد و توسعه یافت که سبب بهبود وضعیت پوسچر و کاهش سختی بیمار حین غذا خوردن میشود.
اسماعیل شجاع، علی چوپانی، معصومه قرائی، محسن قنبری،
دوره 7، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از ابزار مناسب جهت ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی، نقش مهمی در کنترل این مخاطرات و تأمین سلامت نیروی کار دارد. هدف از این مطالعه، امکانسنجی بهکارگیری روش WERA (ارزیابی ریسک ارگونومیک محیط کار) بهمنظور ارزیابی ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی از طریق بررسی همبستگی آن با روش QEC (ارزیابی سریع مواجهه) بود.
روش کار: این مطالعه توصیفیتحلیلی روی ۷۲ نفر از کارکنان بخشهای کارگاهی یک صنعت آجرپزی مدرن در مشاغل مختلف انجام شد. ابزارهای جمعآوری دادهها، پرسشنامه نوردیک جهت بررسی شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در ۱۲ ماه گذشته و دو روش WERA و QEC برای ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی بودند. دادهها توسط نرمافزار SPSS نسخه ۱۸ تحلیل شد.
یافتهها: شیوع اختلالات در پشت، شانهها، گردن و مچ دست به ترتیب ۴۱/۷، ۲۰/۸، ۱۶/۷ و ۳۳/۳ درصد بود. نتایج روش WERA نشان داد ۸۸/۹ درصد از افراد دارای اولویت اقدام اصلاحی متوسط و ۱۱/۱ درصد دارای اولویت اقدام اصلاحی بالا بودند. در روش QEC، ۶/۹ درصد، ۲۰/۸ درصد، ۴۸/۶ درصد و ۲۳/۷ درصد از افراد به ترتیب دارای سطح مواجهه یک، دو، سه و چهار بودند. همبستگی بین نمره کل QEC و شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی حاصل از پرسشنامه نوردیک، ۰/۰۳۸ P=و ۰/۶۷ r= بود. ضریب همبستگی بین نمرات نهایی حاصل از دو روش ۰/۰۲۱ P=و ۰/۵۳ r= بود.
نتیجه گیری: بررسی همبستگی بین میانگین نمرات دو روش نشان از وجود همبستگی متوسط بین آنها دارد. همبستگی بین شیوع اختلالات و نمرات حاصل از QEC و WERA نشان داد نتایج QEC با نتایج نوردیک مطابقت بیشتری دارد و میتوان گفت بهکارگیری روش QEC نسبت به روش WERA برای ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی برای وظایف مختلف مناسبتر بود.
مسعود فیضی، حسین نوید، ایمان دیانت،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: کمباینهای برداشت کشاورزی نقش مهمی را در تولید غلات ایفا میکنند. یک کاربر کمباین تقریباً تمامی امور مربوط به برداشت را در یک پوسچر نشسته انجام میدهد. صندلی بهعنوان رابط بین سیستم بیومکانیکی بدن کاربر و سیستم مکانیکی کمباین، تأثیر فراوانی بر ایمنی، سلامتی و راحتی دارد. بدون در نظر گرفتن خصوصیات آنتروپومتریک جامعه کاربران در طراحی ابعادی، دستیابی به یک طراحی موفقیت آمیز امکانپذیر نیست. در مطالعه حاضر، به بررسی تناسب بین ابعاد صندلی کمباینهای مرسوم در ایران با ابعاد آنتروپومتریک کاربران ایرانی پرداخته شده است.
روش کار: این مطالعه در شهرستان بیجار، وسیعترین شهرستان استان کردستان در غرب ایران انجام شد. هشت بعد آنتروپومتریک شامل وزن، قد، ارتفاع شانه، ارتفاع آرنج، ارتفاع رکبی، طول باسن-رکبی، عرض شانه و عرض باسن بر روی نمونهای از کاربران اندازهگیری شد. تناسب عرض نشیمنگاه، عرض بالایی پشتی، عرض پایینی پشتی، ارتفاع نشیمنگاه، ارتفاع دسته، عمق نشیمنگاه و ارتفاع پشتی بر اساس روابط منطقی موجود مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: عدم تناسب قابل توجهی بین ابعاد صندلیهای مورد بررسی و ابعاد آنتروپومتریک کاربران وجود داشت. انتخاب مقادیر ۴۴۰، ۳۷۰، ۴۴۰، ۴۱۰، ۲۶۰، ۴۳۰ و ۴۱۵ میلیمتر برای عرض نشیمنگاه، عرض بالایی پشتی، عرض پایینی پشتی، ارتفاع نشیمنگاه، ارتفاع دسته، عمق نشیمنگاه و ارتفاع پشتی میتواند تناسب را به مقادیری بین ۶۲/۲ تا ۱۰۰ درصد افزایش دهد.
بحث: ابعاد صندلی کمباینهای موجود، برای جامعه ایرانی مناسب نیست. اما، با در نظر گرفتن ابعاد آنتروپومتریک کاربران میتوان صندلیهای را به لحاظ ارگونومیکی بهبود بخشید. لازم به ذکر است که طراحی بر پایه استانداردهای ملّی و بینالمللی نمیتواند تناسب ابعادی صندلیها را تضمین نماید.
آرزو سماک امانی، محمد امین موعودی، مرتضی مهدوی، فریبا قائم پناه،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: برای بسیاری از کارمندان، دانش آموزان، دانشجویان و مشاغل «پشت میز نشین»، اکثر کار روزانه با نشستن بر روی صندلی و معمولا همراه با میز انجام میشود. این درحالی است که مطالعات بسیار زیادی، نشستن طولانی مدت را با بیماریهای اسکلتی-عضلانی و قلبیعروقی و ... مرتبط میدانند. هدف پژوهش حاضر طراحی ابزاری است که به کمک آن پوسچر کاری نشستهی افراد به ایستاده و نشسته تغییر پیدا کند.
روش کار: ابعاد مورد نیاز برای طراحی مبدل میز، از دادههای آنتروپومتری موجود جامعه ایرانی با محدوده سنی ۱۹- ۶ و ۶۰-۲۰ سال برای دو جنس مذکر و مونث ایرانی با استفاده از ۴ پارامتر آنتروپومتری ارتفاع آرنج نشسته، ارتفاع چشم نشسته، ارتفاع آرنج ایستاده و ارتفاع چشم ایستاده به دست آمد. این مقادیر برای به دست آوردن تفاوت سطح کاری مورد نیاز دست در حالت ایستاده و نشسته (جایگاه صفحهکلید) و تفاوت سطح کاری مورد نیاز چشم در حالت ایستاده و نشسته (جایگاه نمایشگر) به کار برده شد. به دلیل قابلیت تغییر ارتفاع این ابزار، صدکهای ۵ خانمها و ۹۵ آقایان استفاده شد تا بازهی تغییرات مورد نیاز به دست بیاید.
یافتهها: مبدل میز به دو بخش (۱)جایگاه صفحه نمایش و (۲) جایگاه ماوس و صفحهکلید تقسیم شد. تفاوت ارتفاع این دو سطح ۱۲ سانتیمتر بدست آمد. حداکثر ارتفاع مبدلمیز (محدوده قابلیت تنظیم) برای هردوگروه سنی با توجه به تغییرات ارتفاع آرنج نشسته و ایستاده ۶۸ سانتیمتر بدست آمد. پهنا و عمق میز ۹۰ در ۵۰ سانتیمتر تعیین شد، و جایگاه صفحه کلید و ماوس با پهنایی به اندازهی میز و عمق ۲۰ سانتیمتر جایگاه کافی و راحت برای کاربران ایجاد میکنند.
بحث: پیشبینی میشود با استفاده از این مبدلمیز و تغییر پوسچر افراد از حالت تماماً نشسته به حالتی متناوب بین دو پوسچر ایستاده و نشسته، از میزان مشکلات اسکلتی-عضلانی، قلبی-عروقی، دیابت و سرطان کاسته شود.
محمد امین موعودی، آرزو سماک امانی، محمد تقیپور،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اهداف: امروزه، بهسبب استفاده از فناوریهای مدرن در محیط کار، کارکنان بهسمت تحرک کمتر و نشستن بیشتر پیش رفتهاند و عوارض ناشی از کار استاتیک و پوسچر ثابت سبب اختلالات متعدد، از جمله اسکلتیعضلانی شده است. این پژوهش به ارزیابی راحتی و کاربردپذیری مبدل میز نشستهایستادهی ارگونومی با هدف پیشگیری از عوارض ناشی از نشستن دائم در شاغلان میپردازد.
روش کار: تعداد ۳۰ نفر از کارکنان و اعضای هئیتعلمی دانشگاه بهصورت داوطلبانه، با رضایت و آگاهی، وارد این پژوهش شدند. پس از ارائهی توضیحات لازم، دو پرسشنامهی محققساختهی ناراحتی درکشدهی موضعی (LPD) و کاربردپذیری مبدل میز نشستهایستاده (SSDCUQ)، دو روش آنالیز پوسچر، دو روش ارزیابی ایستگاه کار و رضایت کلی همراه با نرمافزار ۲۰-۸-۲ و مبدل میز ارگونومی در اختیار داوطلبان قرار داده شد. پس از دورهی آزمون، برای آنالیز دادهها، از نرمافزار SPSS نسخهی ۲۲ و آزمونهای آماری میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی رتبهایSpearman و ضریب همبستگی Pearson استفاده شد.
یافتهها: میانگین کل LPD قسمتهای مختلف بدن ۰/۸۷±۰/۴۸ بود که نشاندهندهی کارکرد مبدل در محدودهی بدون مشکل تا ناراحتی بسیار کم است. میانگین رضایت کلی از کارکرد مبدل ۱/۰۸±۳/۱۸ بود که در محدودهی متوسط و خوب است. همچنین، ارتباط معنیداری بین وضعیتهای مختلف استفاده از مبدل در آنالیز پوسچرهای مختلف نشسته و ایستاده به دست آمد (۰/۰۰۰۵P<) که نشاندهندهی بهبود یافتن پوسچر نشسته و ایستاده در زمان کاربرد مبدل است.
نتیجهگیری: ایستگاههای کار با قابلیت تنظیم ارتفاع انتخاب مناسبی برای کاهش مدت نشستن و اصلاح پوسچر است. علیرغم بهبود یافتن پوسچر نشسته و ایستاده در زمان استفاده از مبدل، محدودیتهایی از جمله توجه نکردن کاربر به هشدار نرمافزار دربارهی نشستن و ایستادن در مبدل مکانیکی مورد پژوهش وجود دارد.
یوسف قنبری، فرزانه گندمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتیعضلانی و دردهای ناشی از بروز آنها یکی از عوامل مهم و شایع آسیبهای شغلی به شمار میرود؛ بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرگذاری تمرینات با هدف اصلاح سندرم متقاطع فوقانی آنلاین و بازآموزی وضعیت صحیح بدن بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و پوسچر دندانپزشکان شهرستان شهرکرد است.
روش کار: تعداد ۳۳ دندانپزشک بهعنوان نمونهی آماری و به شکل دردسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی، در گروههای کنترل (۱۱=n)، تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول NASM(۱۱=n) و تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی (۱۱=n) قرار گرفتند. قبل از اعمال مداخلات و پس از اتمام دورهی مداخلات، پیامدهای مطالعه بررسی شدند. گروههای تجربی به مدت شش هفته تحت مداخلات مطالعه قرار گرفتند و گروه کنترل طی این مدت، فعالیت روزمرهی خود را انجام دادند. درد بهعنوان پیامد اولیه و ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی بهعنوان پیامدهای ثانویه بررسی شدند. برای مقایسههای درونگروهی، از آزمون paired sample t-test و برای مقایسههای بینگروهی، از one-way analysis of variance استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که هر دو مداخلهی تمرینی اثر مثبتی بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی دندانپزشکان داشت (۰/۰۵>P)؛ بااینحال، یافتههای حاصل از تستهای تعقیبی نشان داد که تمرینات مبتنی بر اصلاح سندرم متقاطع فوقانی اثر چشمگیرتری نسبت به تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی داشته است (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: استفاده از تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول NASM بهصورت آنلاین و بازآموزی وضعیت بدنی توانست در کاهش درد و ناتوانی و بهبود عملکرد دندانپزشکان اثرهای مطلوبی بر جای بگذارد.
دکتر محسن عارفیان، فاطمه رئیسی، محمدجواد هادیان فرد،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
اهداف: دردهای اسکلتیعضلانی مرتبط با کار یکی از عوامل اصلی کاهش کمیت و کیفیت کار و تهدیدکنندهی سلامت جسمانی و روانشناختی کارمندان محسوب میشود. هدف از مطالعهی حاضر بررسی شیوع و پیشبینی دردهای اسکلتیعضلانی مرتبط با کار بر اساس پوسچر بدن، استرس شغلی، سلامت روان و انعطافپذیری روانشناختی در کارکنان شرکتی تجاری در شیراز بود.
روش کار: جامعهی آماری شامل کارکنان این شرکت با تعداد کلی ۲۵۰ نفر بود که طبق جدول مورگان، ۱۴۷ نفر (۵۱ زن و ۹۶ مرد) بر اساس معیارهای ورود، انتخاب و ارزیابی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامههای درد اسکلتیعضلانی (Nordic questionnaires)، پوسچر بدن (Qec)، استرس شغلی (ERI)، سلامت روان (GHQ) و انعطافپذیری روانشناختی (CFI) بود. اطلاعات دموگرافیک بهوسیلهی آزمونهای ناپارامتریک خیدو و کروسکالوالیس و ارتباط بین متغیرها بهشیوهی تحلیل رگرسیون و بهوسیلهی نرمافزار spss-۲۶ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: بررسی یافتههای توصیفی نشان داد که شایعترین درد در گروه نمونه بهترتیب، درد کمر (۷۶/۱۹ درصد)، گردن (۶۹/۳۸ درصد) و قسمت تحتانی کمر (۵۶/۶۴ درصد) بود؛ همچنین، ورزش بیشتر در طول هفته با تجربهی کمتر درد در ارتباط بود (۰/۰۵P<). بر اساس یافتهها، پوسچر بدن بیشترین توانایی پیشبینی دردهای گردن، شانه، دست و کمر را داشت (۰/۰۱P<)، همچنین، مؤلفههای استرس شغلی، سلامت روان و انعطافپذیری روانشناختی بهصورت معناداری، دردهای مرتبط با کار را پیشبینی کردند (۰/۰۱P<).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، آموزش شیوهی صحیح پوسچر بدن میتواند میزان درخور توجهی از دردهای اسکلتیعضلانی را کاهش دهد؛ همچنین، آموزش شیوههای مدیریت استرس شغلی و ارتقای انعطافپذیری روانشناختی کارکنان ممکن است با کاهش ناراحتیهای جسمانی مرتبط باشد.
سیدههستی ساداتی، مهدی اصغری، مائده مرادی فراهانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1403 )
چکیده
اهداف: پوسچر نامناسب یکی از علل اصلی ایجاد اختلالات اسکلتیعضلانی (MSD) در حرفهی دندانپزشکی است که بهدلیل ماهیت فعالیتهای این شغل به وجود میآید. این مطالعه روشهای ارزیابی پوسچر مشاهدهای و دستگاهی برای شاغلان حرفهی دندانپزشکی در مطالعات و شیوع گزارششدهی MSDs در آنها را بررسی کرده است.
روش کار: جستوجوی مطالعات در پایگاههای اطلاعاتی Scopus، PubMed و Google scholar با کلمات کلیدی تعیینشده در بازهی سـالهای ۲۰۰۰ تـا ۲۰۲۱ انجام گرفت. از ۵۴۱ مقاله در جستوجوی اولیه، پس از حذف مقالات فاقد صلاحیت، تکراری، ارائه در کنگره، مروری نظاممند و نامه به سردبیر، در نهایت ۳۱ مقاله به این مطالعه وارد شدند.
یافتهها: نواحی گردن (۵۸ درصد)، پشتی و کمر (۵۴/۹ درصد) و شانه و دست (۲۹ درصد) دارای بیشترین میزان درد و اختلال در بین اندامها در مطالعات بودند. در میان روشهای ارزیابی پوسچر نیز RULA (۱۹/۴ درصد)، REBA (۱۹/۴ درصد)، EMG (۱۳/۸ درصد) و QEC (۸/۳ درصد) بیشترین روشهای مورد استفاده در میان تمام ۱۷روش بهکاررفته در مطالعات بودند.
نتیجهگیری: در بین روشهای مشاهدهای، روش QEC (Quick Exposure Check) بهدلیل توجه به تجربهی دندانپزشکان و در نظر گرفتن ابعاد مختلف وظایف دندانپزشکی کاربردیترین روش است و روش (Electromyography) EMG مناسبترین روش دستگاهی برای ارزیابی پوسچر در دندانپزشکان است. همچنین، به نظر میرسد که استفاده از پرسشنامه به همراه روشهای ارزیابی میتواند درک و اثربخشی ارزیابی وضعیت پوسچر را افزایش دهد.
سمانه داریوشی، تیمور اللهیاری، زانیار کریمی، حمیدرضا خلخالی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده
اهداف: بالش نقش مهمی در حمایت از عضلات و حفظ پوسچر طبیعی گردن در طول خواب دارد. مطالعه حاضر با هدف سنجش و بررسی تأثیر شکل و محتوای بالش و پوسچر خواب بر زاویه گردن و میزان راحتی درک شده در طول خواب انجام شد.
روش کار: در مطالعه حاضر تعداد ۱۰ نفر (۵ مرد و ۵ زن) با میانگین سنی ۲۶/۷ سال شرکت کردند. شرکتکنندگان چهار بالش (دو بالش استوانهای و دو بالش مستطیلی شکل یکی با محتوای پشم و دیگری مموری فوم ) را به مدت یک ساعت (۳۰ دقیقه در پوسچر خوابیده به پشت و ۳۰ دقیقه در پوسچر خوابیده به پهلو) استفاده کرده و در طول آزمایش زاویه گردن توسط حسگر کینکت اندازه گیری شد. در پایان هر جلسه نیمساعته از افراد خواسته شد میزان راحتی درک شده را با مقیاس نرخگذاری بصری (VAS) گزارش نمایند.
یافتهها: نتایج حاصل از آنالیز واریانس نشان داد زاویه گردن در بالش استوانهای پشم با پوسچر به پشت خوابیده، بطور معنیداری در مقایسه با سایر شرایط بیشتر است (P<۰/۰۱). همچنین کمترین زاویه گردن در بالش مستطیلی مموری فوم در پوسچر به پهلو خوابیده مشاهده شد. مقایسه اثر پوسچر خواب بر مقدار زاویه گردن، تفاوت معنیدار بین دو پوسچر مورد مطالعه مشاهده نشان داد (P<۰/۰۱). همچنین بیشترین راحتی در پوسچر خوابیده به پهلو و با بالش استوانهای گزارش شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد شکل و جنس بالش و همچنین پوسچر خواب بهطور معنیداری بر زاویه گردن و میزان راحتی تأثیر میگذارند. در این مطالعه از نظر زاویه بالش مستطیلی مموریفوم و از نظر راحتی بالش استوانهای بدست آمد. بنابراین، انتخاب بالش مناسب بر اساس پوسچر خواب میتواند به بهبود راحتی و حفظ پوسچر صحیح گردن در خواب کمک کند.