پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای قابلیت اطمینان انسانی

الهام پاکدل، منوچهر امیدواری،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

مقدمه: یکی از مهمترین مسایل محیط های صنعتی حوادث می باشد. عوامل مختلفی بر حوادث تاثیر گذار است که یکی از این عوامل خصوصیات فردی می باشد. این پژوهش با هدف بررسی نقش شخصیت نیروی انسانی بر قابلیت اطمینان انسانی در بروز حوادث با استفاده از مدل رویکرد رفتاری DISC در صنایع خودرو سازی  صورت گرفته است.

روش کار: این تحقیق از نوع توصیفی تحلیل می باشد که در آن ارتباط حادثه پذیری فرد با شخصیت فردی و خطاپذیری مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین شخصیت افراد از مدل استاندارد   Disk استفاده گردید و جهت برآورد میزان خطاپذیری افراد از تکنیک Heart استفاده شد. سپس ارتباط بین ابعاد شخصیتی و قابلیت اطمینان و خطای انسانی مشخص شد. همچنین ارتباط تکرار حادثه با شخصیت فردی و خطاپذیری فرد تعیین گردید. این تحقیق در بین 98 نفر از پرسنل یکی از بزرگترین واحدهای تولیدی خودرو در بین سالهای 92 تا 94 انجام گرفت.

یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین ابعاد شخصیت انسانی و خطای انسانی و بروز حوادث همبستگی بالایی وجود دارد. بطوریکه نتایج نشان داد که بین افراد با شخصیت تاثیر گذار (In) و ثبات ذاتی (Sn) و ثبات تطبیق یافته (Sa) و وظیفه شناس تطبیق یافته (Ca) و تکرار بروز حادثه رابطه معناداری وجود دارد.

نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست امده مشخص شد که افرادی که دارای شخصیتی می باشند که نسبت به کار خود از حساسیت بالایی برخوردارند و تطبیق پذیری کمتری نسبت به تغییرات ایجاد شده در محیط کاری دارند، از احتمال بروز حوادث بیشتری برخوردار می باشند. شاید این مسئله بدلیل تناقض بین ساختار مدیریتی حاکم بر صنایع کشورهای در حال توسعه و خصوصیات شخصیتی این افراد ایجاد می شود.


علی‌رضا نیک‌رأی، محمدرضا وصالی ناصح، عباس محمدی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده

اهداف: با پیچیده‌تر شدن سامانه‌های صنعتی و ورود فناوری‌های تجهیزمحور، نقش انسان در ایمنی و کارآیی سیستم‌ها همچنان کلیدی باقی مانده‌است. این پژوهش با مرور مطالعات HRA در بازه ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۳، به شناسایی و مقایسه روش‌های تحلیلی مختلف، انطباق آنها با فناوری‌هایی نظیر هوش مصنوعی و کارخانه تاریک و استخراج شکاف‌های پژوهشی پرداخته است.
روش ­کار: با بکارگیری کلیدواژه‌های تخصصی در پایگاه‌های علمی، بیش از ۲۳۰ پژوهش شناسایی شد که پس از حذف نتایج تکراری، ۱۸۰ مطالعه برای تحلیل نهایی انتخاب‌گردید. مقالات از نظر روش‌شناسی، صنایع هدف، کشور و مؤسسه مجری و مجلات منتشرکننده، بررسی و مقایسه گردید.
یافته‌ها: روش‌های SHERPA، CREAM و Fuzzy Mathematics بیشترین کاربرد را در این مطالعات داشته است. ایالات‌متحده، چین و کره‌جنوبی به‌عنوان کشورهای پیشرو شناخته شدند. تحلیل روش‌ها نشان داد هیچ روش کیفی یا کمّی به‌تنهایی قادر به تحقق اهداف سه‌گانه HRA (شناسایی خطا، برآورد احتمال و طراحی کنترل‌ها) نیست. لذا اتخاذ رویکرد ترکیبی SHERPA–TESEO با شناسایی و کنترل خطاها توسط روش SHERPA و برآورد سریع و بدبینانه احتمال خطا با روش TESEO، به‌عنوان یک رویکرد کارآمد پیشنهاد شد. در نهایت، ۱۰ شکاف پژوهشی شناسایی و ارائه گردید.
نتیجه‌گیری: رویکرد ترکیبی SHERPA–TESEO راهکاری عملیاتی برای دستیابی به اهداف سه‌گانه HRA است. با این وجود، در محیط‌های هوشمند و تولید بدون اپراتور، گذار از تحلیل‌های ایستا به مدل‌های پویا و داده‌محور ضروری است. این پژوهش بازنگری وظایف شناختی در SHERPA، بازتنظیم ضرایب اصلاحی در TESEO و ادغام با داده‌های بلادرنگ و تعامل انسان- هوش مصنوعی را پیشنهاد می‌نماید. تغییری که می‌تواند پیش‌بینی لحظه‌ای ریسک خطا و مداخله به‌هنگام را تقویت نماید.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb