26 نتیجه برای دست
مهسا نیکنژاد، علی فرجی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: هوای سالم هوایی عاری از هرگونه آلایندهای اعم از بوها، گازهای مضر، ریزگردها و ویروسها به ویژه کرونا است که توسط دستگاه تصفیه تهیه میگردد. یکی از معضلات کلان شهرها، نداشتن هوای سالم است که از مهمترین نیازهای بشر میباشد. هدف از انجام این مطالعه، طراحی دستگاه تصفیه هوای خانگی نوین با ویژگیهای تعاملی و ارگونومیک بود.
روش کار: هدف و ماهیت این پژوهش به ترتیب کاربردی و کیفی- توصیفی بود. از روش پیمایشی برای جمعآوری دادهها استفاده نمودیم. مهمترین ابزار آن به صورت میدانی، پرسشنامهی کلامی- تصویری محقق ساخته بوده که از واکاوی از گروه دلفی بهره برده است. روش طراحی به صورت کاربرد طراحینامه مبتنی بر روش طراحی تعامل و کاربرمحوری و به کارگیری تحلیل سلسلهمراتبی به منظور ارزیابی، شکل گرفته است.
یافتهها: دستاورد این پژوهش دستگاه تصفیه هوای خانگی نوین با ویژگیهای تعاملی و ارگونومیک و با نشان نیک است. از یکسو سهولت استفاده و تسریع در عملیات تصفیه با مساحت بیشتر نسبت به دستگاههای موجود از طریق صافیهای مختلف را محقق میسازد و از سوی دیگر اقتصادی و بهینه طراحی شده است. دارای تنظیم خودکار و دستی سرعت فن و کنترل از راه دور بوده، قابلیت استفاده به صورت ایستاده و دیواری را داشته و دوستدار محیطزیست میباشد.
نتیجهگیری: با به ارمغان آوردن کارآمدی، کارآیی، ایمنی/ راحتی، مطلوبیت، قابلیت یادگیری و یادآوری آسان به عنوان عناصر کاربردپذیری، ویژگیهایی همچون قابلیت رؤیت، بازخورد، محدودیتها، سازگاری و فراخوانی را به عنوان اهداف طراحی تعامل ارائه داد و یک تجربهی مطلوب کاربری را به نمایش گذاشت.
نرگس ادبی، حسن صبوری مقدم، عباس بخشیپور،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: عوامل انسانی در طراحی و توسعهی محصولات، از اهمیت بالایی برخوردار است. استخراج خواستههای پنهان کاربران، نیازمند مطالعهی همهی جوانب رفتاری آنها، از جمله حالات هیجانی در تعامل با محصولات در تمام مراحل انجام کار است. هدف این پژوهش، کاربست تلفیقی روش واکاوی وظیفه و اندازهگیری ابعاد هیجانی، برای تعیین حالات هیجانی کاربران در مراحل مختلف انجام کار و استخراج معیارهای رضایت کاربران میباشد.
روش کار: این پژوهش، جهتگیری کاربردی دارد و با رویکردی توصیفی/ اکتشافی، کاربری دو ابزار روزمره را، مورد بررسی قرار داده است. ۲۰ نفر از کاربران، برای شرکت در آزمون و مصاحبه به شیوهی غیراحتمالی انتخاب شدند. آزمودنیها فعالیت مورد آزمون را توسط هر ابزار، انجام دادند و مراحل انجام کار فیلمبرداری شد. پس از انجام کار، پرسشنامهی خودارزیابی هیجانی توسط آزمودنیها تکمیل شد و سپس با کاربران در مورد تجربهی کاربری ابزارها، مصاحبه صورت گرفت. برای ارزیابی نتایج پرسشنامه و مقایسهی میانگینها از آزمون پارامتری t استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پرسشنامهی هیجانی نشان داد که حالات هیجانی افراد در مراحل مختلف انجام کار با یکدیگر تفاوت معنیدار دارند. میزان هیجانات تعیین شده در مراحل مختلف انجام کار نشاندهندهی نکات ضعف و قدرت محصولات مورد آزمون بود. با تجزیه و تحلیل فیلمها، مصاحبهها و نظرسنجیها، خواستههای کاربران استخراج و دستهبندی شدند.
نتیجهگیری: بهرهگیری از این روش میتواند جزئیات دقیقی از قابلیتهای کاربری ابزارهای مختلف و نیازهای کاربران، را آشکار سازد که میتواند به عنوان ابزار مناسبی برای طراحان و پژوهشگران در زمینهی تجربهی کاربری مورد استفاده واقع شود.
عباس محمدی، بهزاد فولادی دهقی، فاطمه اسدیان، سعید قنبری،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده
اهداف: کارگران قسمت بار در فرودگاه اهواز بهدلیل جابهجایی چمدانهای مسافری در معرض اختلالات اسکلتیعضلانی قرار دارند. به همین دلیل، حمل بار توسط آنها و پوسچرهای آنان هنگام حمل بار در این پژوهش بررسی شد.
روش کار: این مطالعهی توصیفیتحلیلی به روش سرشماری، دربارهی ۲۱ نفر از کارگران واحد بار در فرودگاه اهواز انجام شد. برای ارزیابی وضعیت ارگونومی حمل دستی بار از روشهای آنالیز وظیفه (HTA)، ارزیابی پوسچر (QEC) و ارزیابی حمل دستی بار به روش MAC استفاده شد. ابزار مورد استفاده شامل مشاهده، عکسبرداری و پرسشنامهی CMQD بود. برای محاسبات آماری ازSPSS۱۶ و برای بررسی متغیرها از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
یافتهها: هر کارگر در فرودگاه اهواز بهطور متوسط، ۴۰۰ چمدان را در هر شیفت کاری جابهجا میکند. با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، بین اختلالات اسکلتیعضلانی و متغیرهای سابقه، قد و BMI بهترتیب، ارتباط معناداری به میزان ۰/۰۰۲، ۰/۰۰۵ و ۰/۰۰۳ یافت شد و با استفاده از روش QEC، پوسچرهای نامطلوبتر با امتیاز عددی بین ۵۰ تا ۷۰ مربوط به وضعیت ایستاده در ایستگاه غلتک و پوسچر بدنی نشسته در انبار هواپیما بود و ناراحتیهای مربوط به اندامهای شانه، بازو و کمر بهترتیب، با فراوانی ۶۱/۶ درصد، ۶۵ درصد و ۶۲ درصد پس از بررسی پرسشنامهی CMQD، به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از روشهای MAC و QEC در حمل و بلند کردن بار بهصورت مشابه، در نیاز به ضرورت تغییر در آیندهای نزدیک در روند جابهجایی چمدانها، با هم توافق نظر داشتند. همچنین، کاهش ساعت کاری و تطابق افراد با وظایف موجود میتواند در کاهش شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی تأثیرگذار باشد.
سعید ایلبیگی، معصومه العقابی، محمد یوسفی، محمدحامد حسینی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: طراحی وظایف حمل با یک دست براساس یافتههای بیومکانیکی تأثیر بسزایی در پیشگیری از آسیبهای اسکلتیعضلانی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سینرژی عضلانی اندامهای تنه و لگن در حمل بار دستی با وزنهای متفاوت در جوانان سالم انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه تجربی، ۲۰ داوطلب مرد عمل راه رفتن بدون بار، وزنهای مختلف ۵% و ۱۰% و ۱۵% وزن خودش حمل بار دستی یکطرفه را انجام دادند. فعالیت الکتریکی عضلات تنه و لگن در حین حمل بار با وزنهای مختلف با استفاده از دستگاه الکترومیوگرافی (Biovision) ثبت شد. برای ارزیابی تفاوت بین شرایط مختلف حمل بار، از آزمون اندازهگیریها مکرر در سطح معناداری P≤۰.۰۵ استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (اندازه سینرژی) در تمامی پُروتُکلهای راه رفتن شامل ۵% و ۱۰% وزن بدن و ۵% و ۱۵% وزن بدن و بین ۱۵% و ۱۰% اختلاف معناداری وجود دارد (۰۵P≤). درحالیکه در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (جهت سینرژی) در ۵% وزن بدن و ۱۰% وزن بدن اختلاف معنیداری دیده شد، این تفاوت در حمل بار دستی با ۵% وزن بدن و ۱۵% وزن بدن و همچنین بین سینرژی ۱۵% و ۱۰% دیده نشد (۰/۰۵P≥).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که تفاوت سینرژی عضلانی ازنظرِ اندازه در حمل بار دستی یکطرفه میتواند با افزایش بار، تنش بیشتری در عضلات کمر و لگن ایجاد کند، اما جهت یا زاویه نسبت به حالت بدون بار تغییری نمیکند.
محسن علیآبادی، رامین رحمانی، مریم فرهادیان، سیدقوامالدین عطاری، هادی آیینی،
دوره 13، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده
اهداف: در صنعت مبلمان کارگرانی که با دستگاه های نجاری کار میکنند در معرض ارتعاش دست-بازو میباشند. هدف مطالعه حاضر، تعیین سطح مواجهه شغلی و اثرات سلامتی مرتبط با ارتعاش منتقل شده به دست در کار با تجهیزات مرتعش درکارگاههای نجاری مبلمان بود.
روش کار: این مطالعه مورد شاهدی با حضور ۵۹ نجار (گروه مورد) و ۳۹ رنگکار (گروه شاهد) در شهر ملایر انجام شد. اندازهگیری مواجهه با ارتعاش دست-بازو طبق ۵۳۴۹ISO سنجش شد. علایم ناشی از ارتعاش دست بازو با پرسشنامه، سطح اختلالات عروقی با آزمون احیاء دمای دست طبق ۱۴۸۳۵ISO، آزمون حسی توسط کیت مونوفیلامانت، قدرت چنگش دست و انگشتان و میزان چابکی نیز برای هر دو گروه ثبت شد. دادهها به کمک نرمافزارSPSS نسخه ۲۶ تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: شتاب معادل ۸ ساعت ارتعاش دست-بازو در کارگران نجاری، ۰/۸۵±۲/۷۴ متر بر مجذور ثانیه بود. درد دست، سوزن سوزن شدن و خارش انگشتان، بیشترین علائم و سپیدانگشتی کمترین علامت گزارش شده در بین کارگران نجاری بود. قدرت چنگش دست و انگشتان و چابکی و مهارت دست در گروه مواجهه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت (۰/۰۵>P). در ۱۰ درصد نجاران کاهش حس لمس سطحی گزارش شد. اما بین اختلالات عروقی در گروه مورد مبلمان و گروه کنترل تفاوتی مشاهد نگردید.
نتیجهگیری: مواجهه مزمن شاغلین کارگاههای نجاری مبلمان با ارتعاش دست-بازو حتی در مقادیر پایینتر از حد مجاز، میتواند منجر به بروز علائم متعدد حسی-عصبی، عروقی و اسکلتی-عضلانی در ناحیه دست و بازو شود و عملکرد حرکتی این افراد را تحت تاثیر قرار دهد.
ثمین اصغری، محمودرضا آذغانی، صدرا جلالی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتی_عضلانی، بهویژه مشکلات پا، از عوامل مهم کاهش کیفیت زندگی و بهرهوری شغلی محسوب میشوند. شواهد نشان میدهد که شرایط کاری و فعالیتهای روزمره نقش تعیینکنندهای در بروز درد پا دارند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط وضعیت شغلی با شدت درد و اختلال عملکرد پا در گروههای شغلی مختلف با استفاده از پرسشنامه شاخص عملکرد پا (FFI) انجام شد.
روشکار: این مطالعه مقطعی بر روی ۲۸۴۸ نفر در استان آذربایجان شرقی انجام گرفت. شرکتکنندگان بر اساس وضعیت شغلی به گروههای کارمندان، مشاغل آزاد، خانهداران (فقط زنان) و دانشجویان تقسیم شدند. دادهها با پرسشنامه FFI گردآوری شد. برای بررسی نرمال بودن دادهها از آزمونهای کولموگروف–اسمیرنوف و شاپیرو–ویلک استفاده شد. با توجه به نرمال نبودن توزیع دادهها، مقایسه بین گروهها با آزمون ناپارامتری کروسکال–والیس و در صورت نیاز مقایسههای زوجی با آزمون من–ویتنی یو همراه با اصلاح بونفرونی انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که دانشجویان، چه در زنان و چه در مردان، بالاترین میزان مشکلات عملکردی پا را گزارش کردند، در حالیکه کارمندان و افراد شاغل آزاد نمرات پایینتری داشتند. در میان زنان، خانهداران نیز مشکلات کمتری نسبت به دانشجویان نشان دادند. آزمونهای آماری اختلاف معناداری بین گروههای شغلی تأیید کردند (p<۰/۰۰۱).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که وضعیت شغلی بهطور مستقیم با درد پا و اختلال عملکردی آن مرتبط است. یافتهها بیانگر آن است که دانشجویان بهعنوان یک گروه پرخطر نیازمند توجه ویژه در برنامههای پیشگیرانه و مداخلات ارتوپدی و ارگونومیک هستند. شناسایی اثر شرایط شغلی بر سلامت پا میتواند مبنایی برای طراحی راهکارهای ارتقای سلامت شغلی و کاهش بار اختلالات اسکلتی–عضلانی باشد.