قاسم حسام، مجید معتمدزاده، قاسم خاکباز، زهرا مرادپور،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی عضلانی از شایعترین نوع بیماریها و آسیبهای شغلی میباشد. اهمیت کنترل و کاهش این ناراحتیها به قدری است که بسیاری از کشورها، پیشگیری از ناراحتیهای اسکلتی عضلانی ناشی از کار را به عنوان یکی از اولویتهای ملی مورد توجه قرار دادهاند.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی به صورت مداخلهای در یکی از کشتارگاههای مرغ انجام گرفت. در ابتدا به منظور تعیین شیوع ناراحتیهای اسکلتی عضلانی از پرسشنامه کرنل استفاده شد. با مشخص شدن وظایفی که ناراحتیهای اسکلتی عضلانی در آنها زیاد میباشد اقدام به ارزیابی پوسچر گردید و سپس متناسب با سطح ریسک وظایف، اقدامات مهندسی و مدیریتی صورت گرفت. با توجه به اینکه بیشتر وظایف از نوع کار دستی و حمل بار میباشد از روش KIM جهت ارزیابی پوسچر در قبل و بعد از مداخلات استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از پرسشنامه کرنل نشان داد که بالاترین سطح ریسک متعلق به قسمتهای گردن، شانه، پشت، بازو و کمر میباشد. همچنین ارزیابی توسط روش KIM بیشترین سطح ریسک را در وظیفه جعبهانداز و بلند کردن یخ با امتیاز سطح ریسک 4 برآورد نمود که پس از مداخله این امتیاز به 2 کاهش یافت. میزان بهبود بطور میانگین برای تمام مداخلات در حدود 37/46 درصد بدست آمد. طبق آزمون مکنمار نیز تفاوت معنیداری بین نتایج قبل و بعد از مداخلات حاصل شد (023/0P=).
نتیجهگیری: انجام مداخلات مهندسی و مدیریتی در این مطالعه توانست سطح اقدامات اصلاحی را به مقدار قابل توجهی کاهش داده و سبب بهبود وضعیت کاری کارکنان در قسمتهای مختلف شرکت گردد.
محمد علی زمانی، رضا اسکوئی زاده، سید فرهاد طباطبائی قمشه،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
چکیده
مقدمه
گسترش روزافزون محاورات نوشتاری در دنیای مجازی از یک طرف، و فراگیر شدن زبان انگلیسی در این فضا از طرف دیگر، بهره گیری از زبان فارسی را، حتی در بین فارسی زبانان، در این رابطه محدود نموده است. نبود داده های تجربی پیرامون کیفیت خوانایی و روانخوانی در متون چاپی و الکترونیک فارسی، تئوری مقدماتی انجام این تحقیق بود، که با هدف بررسی ارتباط سبک قلم (فونت) و کارایی قرائت، مورد طراحی و اجراء قرار گرفت.
مواد و روش ها
84 نفر دانشجوی فاقد مشکلات بصری در این مطالعه شرکت نمودند. فونت های پرکاربرد فارسی با اندازه و نسبت مساحت پیکسلی یکسان، جهت انجام دو تست خوانایی با استفاده از تکنیک تشخیص سریع کلمه، و روانخوانی با بهره گیری از تکنیک جستجوی کلمهی هدف، در شرایط یکسان تعامل بصری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.
نتایج
بررسی های آماری ارتباط معنی داری میان پارامترهای تایپوگرافیک فونت های فارسی و کارایی قرائت (بمانند زبان انگلیسی) نشان دادند. از بین 6 فونت رایج انتخاب شده، قلم "یکان" بالاترین میزان خوانائی t (83)= -2.694, p=0.012 و قلم "زر" بهترین روان خوانی t (83)= -2.194, p=0.037 ، را دارا بودند.
بحث
بطور کلی، رویکرد متخصصین خط و نوشتار زبان فارسی پیرامون دسته بندی قلم ها، مؤید یافته های تحقیق فعلی می باشد. به بیان دیگر، فونت های پرکاربرد فارسی مربوط به طراحی متن دارای بهترین نرخ روانخوانی نسبت به فونت های دیگر دسته های نوشتاری بوده، و قلم های رایج جهت نمایش نیز دارای بالاترین میزان تشخیص یا خوانایی می باشند.
مهدی جهانگیری، سعیده جعفری، فرزانه میری، ساره کشاورزی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: یکی از حوادث نسبتا شایع در محیط های کاری سرخوردن، سکندری خوردن و سقوط است که می تواند باعث آسیب کمر، رگ به رگ شدن، کشیدگی، کبودی و خون مردگی، شکستگی، خراش و پارگی و حتی مرگ شود. این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک سرخوردن در بخش های مختلف یکی از بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی ریسک سرخوردن با استفاده از نرم افزار ارزیابی ریسک سرخوردن(SAT) اداره اجرایی ایمنی و بهداشت انگلیس(HSE) انجام شد. اطلاعات مربوط به شیوع حوادث سرخوردن در بین 178 نفر از کارکنان با استفاده از یک پرسشنامه خود ساخته جمع آوری گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 20 انجام شد. برای اندازه گیری ضریب زبری از دستگاه زبری سنج مدل TQC-SP 1560 استفاده شد.
یافته ها: ریسک سرخوردن در 5 بخش از جمله راه پله های بیرون، بخش جراحی، آی سی یو و پذیرش اتفاقات در سطح قابل توجه بود. بیشترین و کمترین سطح ریسک سرخوردن به ترتیب مربوط به راه پله ها و واحد فیزیوتراپی بود. شیوع حوادث سرخوردن در افراد مورد مطالعه 2/47 درصد گزارش شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مهمترین عامل موثر بر ریسک سرخوردن در بیمارستان مورد بررسی مربوط به نوع آلودگی و نیز نحوه و تعداد دفعات شستشوی کف می باشد.
کاملیا فتحی، فاطمه قربانی، رشید حیدری مقدم، حسین مجتهدی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: هدف از انجام این مطالعه تاثیر 6 هفته تمرین هوازی ایروبیک استپ بر آمادگی قلبی عروقی، ترکیب بدنی، انعطاف پذیری، توان بی هوازی پا و کیفیت زندگی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود. روش شناسی: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود و تعداد 31 نفر از دانشجویان دختر 24 تا 30سال دانشگاه اصفهان به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه آزمودنی شامل 16 دانشجوی دختر( میانگین سن2±27 ، وزن27/6±34/58، قد4±61/1) و گروه کنترل شامل 15 دانشجوی دختر( با میانگین سن1±25 ، وزن 32/7±7/54 ، قد6 ±61/1)بودند. اندازه گیر های پیش آزمون و پس آزمون شامل استقامت قلبی عروقی، انعطاف پذیری، توان بی هوازی پا، درصد چربی بدن و کیفیت زندگی از طریق پرسشنامه(WHOQOL) بود. از آزمون آنالیز کوواریانس برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق افزایش معنی داری در استقامت قلبی عروقی(p=0.001) و کاهش معنی داری در ترکیب بدنی(p=0.046) مشاهده شد ولی توان بی هوازی پا(p=0.180) و انعطاف پذیری(p= 0.109) افزایش معنی داری را نشان نداد. در نمره کل شاخص های کیفیت زندگی(p=0.00) افزایش معنی داری مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که شش هفته تمرین هوازی ایروبیک استپ موجب بهبود کیفیت زندگی و ترکیب بدنی و استقامت قلبی عروقی می شود
محمد سعید مرادی، داود افشاری، طاهر حسین زاده، کامبیز احمدی انگلانی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: تابلوهای ایمنی به عنوان واسطه های تصویری برای انتقال پیام به حساب می آیند و نقش مهمی در کاهش حوادث به ویژه در صنایع پتروشیمی دارند. این تابلوها به شرطی می توانند مؤثر واقع شوند که طراحی آنها منطبق با اصول ارگونومی و بر اساس عوامل انسانی و ویژگی های شناختی طراحی انجام شود. لذا هدف از این مطالعه اثرات روانشناختی تابلوهای ایمنی در انتقال پیام با توجه به ویژگی های طراحی تابلوها در یک صنعت پتروشیمی می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی- توصیفی بر روی 100 نفر از شاغلین پتروشیمی ماهشهر انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه 2 بخشی استفاده شد. بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم ویژگی های طراحی تابلوها (آشنایی، عینیت، سادگی، معنا داری، و نزدیکی معنایی) بود. ضرایب همبستگی بین ویژگیهای تابلو ها و امتیازات داده شده توسط شرکت کنندگان با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون تعیین شد.
یافته ها: میانگین و انحراف استاندارد نمرات درک پیام تابلوها به ترتیب 73/60 و 36/4 بود. کمترین و بیشترین نمره ی ویژگی های شناختی تابلوها به ترتیب مربوط به ویژگی آشنایی و نزدیکی معنایی تابلوها با میانگین نمره 15/49 و 78/66 بود که تعیین گردید. عوامل سابقه کار، سن و سطح تحصیلات اثر معنی داری بر روی عملکرد حدس معنای تابلو نداشت (05/0p>).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد بین ویژگی های شناختی تابلوها و نمرات انتقال پیام ارتباط معنی داری وجود ندارد و انتقال پیام تابلوهای ایمنی تحت تاثیر عوامل دیگری بجز ویژگی های طراحی تابلوها می باشد . لذا به منظور ارتقائ سطح آگاهی افراد در خصوص آشنا شدن کارکنان با مفاهیم خاص تابلوها ، پیشنهاد می شود تابلوهای ایمنی بصورت ارگونومیکی طراحی شده و در خصوص درک مفاهیم تابلوها آموزش لازم و کافی داده شود.
سمیه قره بائی، حبیب الله دهقان، بهزاد مهکی، فیروز ولی پور،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: مواجهه با گرما یکی عوامل زیان آور محیط های کار است. مواجهه کارگران با دمای بالای محیط موجب بروز استرین حرارتی هستند. هدف از این مطالعه بررسی قابلیت خنک کنندگی جلیقه ایرانی حاوی بسته های ماده تغییر فاز در شرایط گرم و مرطوب خلیج فارس بود.
روش کار: مطالعه مداخله ای حاضر بر روی 6 نفر از دریانوردان بخش موتورخانه یک کشتی نفتکش در تابستان سال 92 انجام گرفت. شاخص نمره استرین گرمایی ، دمای دهانی و فشار خون افراد، در هر دو حالت با و بدون استفاده از جلیقه خنک کننده به مدت دو ساعت، اندازه گیری شد و داده ها با استفاده از آزمون t زوجی مورد تحلیل قرار گرفت..
یافته ها: میانگین دمای دهانی در دقیقه سی ام مواجهه با گرما برابر °C 22/0±98/36 در وضعیت بدون جلیقه خنک کننده و °C 2/0±68/36 در وضعیت با جلیقه خنک کننده بود(035/0p<). و در دقیقه شصتم مواجهه با گرما میانگین دمای دهانی در وضعیت بدون جلیقه خنک کننده برابر °C 25/0±06/37 در وضعیت با جلیقه خنک کننده برابر و °C 16/0±78/36 بود(042/0p<) بدست آمد هم چنین شاخص نمره استرین گرمایی بدون استفاده از جلیقه خنک کننده 03 /3±72/12 و در حالت استفاده از جلیقه خنک کننده 9/2±65/8 بدست امد (039/0p<). ولی اختلاف میانگین فشار خون دیاستول و سیستول در دو حالت با و بدون استفاده از جلیقه خنک کننده معنی داری نبودند (05/0p> ).
نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد که جلیقه خنک کننده حاوی بسته های ماده تغییر فاز ایرانی موجب کاهش استرین گرمایی (دمای دهانی و گرمای درک شده ) در شرایط آب و هوایی گرم و مرطوب خلیج فارس می شود.
منصور ضیائی، حامد یارمحمدی، بهزاد کرمی متین، سودابه یارمحمدی، زینب نظری، فرامرز قره گوزلو،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: فرسودگی شغلی پرستاران میتواند منجر به افزایش غیبت، کاهش انرژی و افت کیفیت ارائه خدمات توسط آنها گردد. هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان شیوع فرسوگی شغلی و عوامل مرتبط با آن در پرستاران یکی از بیمارستانهای شهر کرمانشاه در سال 1392 بود.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی و مقطعی 189 پرستار شاغل به روش تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه دموگرافیک و Maslach Burnout Inventory (MBI) جمعآوری گردید. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس در سطح معناداری کمتر یا مساوی 05/0 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره فرسودگی شغلی 89/61 بود. 2/39% پرستاران خستگی هیجانی زیاد، 6/37% مسخ شخصیت زیاد و 5/73% کفایت شخصی کم را گزارش کردند. بین خستگی هیجانی با وضعیت استخدامی (015/0P=) و سطح تحصیلات (041/0P=)، بین مسخ شخصیت با وضعیت استخدامی (022/0P=) و شیفت کاری (023/0P=) و همچنین بین احساس کفایت شخصی با سن (010/0P=)، سابقه کار (002/0P=) و شیفت کاری (045/0P=) ارتباط معنادار مشاهده گردید.
نتیجهگیری: میزان فرسودگی شغلی در پرستاران در حد متوسط رو به بالا قرار داشت. از دلایل آن میتوان به بار کاری بالا، محیط کاری ناامن و خستهکننده و استرس زیاد اشاره نمود. با مدیریت صحیح منابع انسانی از قبیل تعیین وظایف و خطمشیها متناسب با توان پرستاران، رویکردهای جدید جهت تشویق و ایجاد انگیزه و برگزاری کارگاه کنترل استرس، میتوان تعهد، احساس مثبت نسبت به کار و احساس کفایت شخصی را در افراد تقویت کرد.
جواد فردمال، جواد کشوری کامران،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه:
شاخص
کاربردپذیری، عملکرد یک محصول را در زمینه رضایت کاربر و افزایش بهرهوری مورد
ارزیابی قرار میدهد. اصول کاربردپذیری عبارتند از؛ اثربخشی، کارآیی، ایمنی، امکانات، آموزشپذیری،
یادآوردپذیری. هدف اصلی این مطالعه طراحی ابزاری جهـت بـرآورد میزان کاربردپذیری
نرم افزارهای تحت وب در زمینه اتوماسیون فرایندهای پژوهشی تعیین شده است.
مواد
و روش کار:
پس از استخراج پرسشنامه اولیه از منابع استاندارد ارزیابی کاربردپذیری، جهت بررسـی
شاخصهای روایــی، ســازگاری درونــی و تکرارپذیری، به ترتیب از تکنیکهای تعیین روایـی
محتوایی، ضریب آلفای کرونباخ و روش بازآزمایی استفاده شـده است. اهم مراحل انجام
کار عبارتند از: تعیین دامنه و ابعاد محتوایی پرسشها، تهیـه پیشنویس پرسشنامه، تعیین
اعضای پانل تخصصی، روش انجام، نحوه ثبت و تحلیل دادههای پرسشنامه، تعیــین
معیارهــای پــذیرش پرسشها، تعیین شاخص روایی محتوایی، پایایی پرسشنامه،
تکرارپذیری پرسشنامه.
یافته ها: ابزار نهایی بصورت
پرسشنامه ای 50 سئوالی طراحی شد. همچنین شـاخص روایـی محتـوایی CVI در
نهایت برای پرسشنامه مقدار 0.763بدست آمد. نتایج آنالیز پاسخهای پرسشنامه نهایی
نشان داد که پایینترین ضریب پایایی مربوط به بخش مدیریت خطاها با مقدار آلفای
کرونباخ برابر 0.742 میباشد. در نهایت نیز میزان شاخص تکرارپذیری پرسشنامه نهایی،
با استفاده از روش بازآزمایی، مقدار 0.993 (P<0.001)
بدست آمد.
نتیجه گیری: پس از طراحی
پرسشنامه نهایی با شرایط احراز روایی، پایایی و تکرارپذیری مناسب، میتوان با
اطمینان بالا گفت که این ابزار در صورت اعمال بر روی نرم افزارهای مربوطه، نتایج
مناسبی را در جهت ارتقای کیفیت و کارایی نرم افزار و محیط کاربری آن، به دنبال
خواهد داشت.
مجتبی عباس زاده ، سیدابولفضل ذاکریان، علی نحوی، جبرائیل نسل سراجی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه: از مفهوم آگاهی موقعیتی در تجزیه و تحلیل
رفتار رانندگان مطالعات گذشته استفاده شده است. با این وجود ارتباط بین اجزا آگاهی
موقعیتی، عملکرد و توانایی شناختی رانندگان اتوبوس بررسی نشده است. هدف مطالعه
حاضر بررسی ارتباط بین تواناییهای شناختی و آگاهی موقعیتی و عملکرد رانندگان در شبیهسازی
رانندگی اتوبوس میباشد.
روش انجام کار: در مطالعه حاضر 30 راننده حرفهای
اتوبوس که دارای مدرک دیپلم و بالاتر بودند، شرکت کردند. از روش SAGAT برای بررسی آگاهی موقعیتی و از آزمونهای میدان دید مفید، اشکال
جای گرفته و حافظه فعال برای اندازهگیری تواناییهای شناختی استفاده شد. زمان
واکنش ترمز زدن و انحرافات از مسیر رانندگی معیارهای عملکرد رانندگی در این مطالعه
بودند.
یافته ها: نتایج ارتباط معناداری بین آگاهی
موقعیتی رانندگان در قبل و بعد از شرایط خطرناک نشان دادند. بین ظرفیت حافظه
فعال،توجه توزیع شده، توجه انتخابی واشکال جای گرفته با سطح یک آگاهی موقعیتی
رابطه معناداری دیده شد. همچنین نتایج این مطالعه بین حافظه فعال، توجه توزیع شده با
انحراف از مسیر رابطه معناداری نشان داد.
بحث و نتیجهگیری: نتایج نشان داد که در کل آگاهی موقعیتی
راننده بعد از شرایط خطرناک افزایش مییابد. این مطالعه نشان داد که تواناییهای
شناختی تنها سطح یک آگاهی موقعیتی را تحت تأثیر قرار میدهند. با توجه به نقش آگاهی
موقعیتی در عملکرد رانندگی، نتایج حفظ مسیر نشان میدهند که ادراک ممکن است یک
عامل کلیدی در عملکرد رانندگی بعد از شرایط خطرناک باشد.
غلامعباس شیرالی، افشین دیبه خسروی، طاهر حسین زاده، اسعد فتحی، مسعود حمه رضایی، مصطفی حمزئیان زیارانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه: در بسیاری از محیطهای شغلی حساس و پیچیده، خطاهای انسانی از اهمیت بالایی
برخوردار هستند. حوادث زیادی همهساله در نقاط مختلف جهان شواهدی برای تائید خطای
ناشی از عملکرد پردازش اطلاعات اپراتورها میباشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی
تقاضای نیروی انسانی اپراتورها براساس مدل پردازش اطلاعات انسانی و بارکاری، و
تدوین یک مدل رگرسیونی برای آن بوده است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک پژوهش موردی میباشد.
اطلاعات بهصورت مصاحبه با کارکنان، مشاهده فرایند عملیات و ارائه پرسشنامهای: بخش
نخست مربوط به مدل پردازش اطلاعات انسانی و بخش دوم مربوط به بارکاری ذهنی NASA – TLX و یک قسمت ضمیمه نظرسنجی تقاضای نیروی انسانی جمعآوری شد و با
استفاده از آزمونهای آماری16- SPSS تجزیهوتحلیل وظایف صورت گرفت.
یافتهها: بین بارکاری با مراحل مدل پردازش اطلاعات
انسانی ازجمله ادراک (65/0r=، 01/0 P<)، پاسخ گفتاری (45/0 r=،01/0 P<) و پاسخ دستی (15/0r= ،05/0 P<) همبستگی دیده شد. از عوامل مؤثر بر بارکاری، پاسخ گفتاری (232/0 =β ،033/0 P=) و ادراک (576/0= β ،001/0 P=) بود و از مهمترین عوامل در پیشبینی
تقاضای نیروی انسانی، ادراک (514/2 = β ،008/0 P= )، بارکاری (57/1 β =،018/0 P=) و پاسخ گفتاری
( 428/2, P=010/0 β=) بدست آمد.
بحث و نتیجهگیری: افزایش تمرکز و توجه و مهارتهای ادراکی
از طریق اقدامات روانی شامل کاهش بارکاری و استرس، و برگزاری دورههای آموزشی تخصصی جزء ضروریات کار
قلمداد میشود.
محمد غفرانی، حبیب نوری، احمد روشن بخش یزدی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه: با توجه به اثرات زیانبار عدم تناسب بین ابعاد
مبلمان آموزشی و ابعاد بدنی دانشآموزان این بررسی با هدف بررسی تناسب ابعاد مبلمان آموزشی با اندازههای بدنی دانشآموزان در شهر یزد انجام گرفته است.
مواد و روشها: جامعه مورد مطالعه در این تحقیق شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع راهنمایی شهرستان یزد بود که بعد از تعیین تعداد افراد نمونه،
پارامترهای ارتفاع رکبی، طول باسن رکبی، ارتفاع تکیهگاه آرنج، پهنای باسن، ضخامت ران و
ارتفاع زیر کتفی 307 نفر از آنها اندازهگیری شد. همچنین از میان مبلمان های مورد
استفاده در مدارس مورد مطالعه، دو نوع صندلی دستهدار و دو نوع میز و نیمکت که دارای درصد فراوانی بیشتری
بودند برای تجزیه و تحلیل انتخاب شد.
یافتهها: نتایج حاصل از مقایسات آماری نشان داد که در مبلمان
نوع 1، عرض نشستنگاه با 74/96 در حد قابل قبول و آزادی ران با 100 درصد تناسب ایده
آل است. در مبلمان نوع 2 عمق برای اکثریت دانشآموزان مناسب بود و عرض
نشستنگاه با 42/96 تناسب در حد قابل قبولی میباشد، حد آزادی ران نیز با صد درصد
تناسب خوبی را به خود اختصاص داد. در مبلمان نوع 3 فاکتوری با ضریب تناسب بالا
وجود نداشته و در مبلمان نوع 4، عرض نشستنگاه و حد آزادی ران در حد مطلوب بود.
نتیجهگیری: بهطورکلی میزان تناسب ابعاد
مبلمان ها با ابعاد آنتروپومتری دانش آموزان در حد مطلوب نیست.
حمید سلمانی ندوشن، شقایق کوهی بوشهری، علیرضا چوبینه، هادی دانشمندی، عبدالحلیم رجبی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در کارگاههای ساخت اعضای مصنوعی و وسایل
کمکی،پوسچر نامطلوب و حرکات تکراری و مداوم ازجمله ریسک فاکتورهای اختلالات
اسکلتی- عضلانی محسوب میشوند. این مطالعه باهدف ارزیابی ارگونومیک محیط کار در
این مراکز انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تمام پرسنل شاغل در مراکز
ارتوز و پروتز (42 نفر) با روش سرشماری موردبررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری
اطلاعات عبارت بود از پرسشنامه ویژگیهای دموگرافیک و شغلی، پرسشنامه نوردیک وچکلیست
ارزیابی ریسک فاکتورهای ارگونومیک (ERF). تجزیهوتحلیل دادهها بهوسیله نرمافزار
SPSS نسخه 16 و آزمونهای آماری مربوطه
انجام شد.
یافتهها: میانگین و انحراف استاندارد سن و سابقه
کار افراد موردمطالعه به ترتیب برابر با 26/37 (21/10) و 8/12 (39/9) سال بدست آمد. بیشترین میزان شیوع علائم
اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین پرسنل، مربوط به نواحی کمر (9/42%)، شانهها (5/40%)
و زانوها(5/40%) بود. در ارزیابی بهوسیله چکلیست ERF، میانگین
امتیاز در اندامهای فوقانی و تحتانی و همچنین میانگین امتیاز کل بیشازحد مجاز
(بیشتر از 7) بدست آمد.
نتیجهگیری: در بهبود شرایط کار، اقدامات اصلاحی و کنترل
ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی- عضلانی در افراد موردمطالعه، توجه به ریسک
فاکتورهای نواحی کمر، شانه و زانوها به علت شیوع بالا در این نواحی اهمیت
دارد.نتایج این مطالعه نشان داد که مشکلات عمده ارگونومیک در کلینیکهای درمانی
ارتوز و پروتز مربوط به وظایف کفاشی، کار با سمباده، پر کردن قالب گچی و اصلاح
قالب گچی میباشد و انجام مداخلات ارگونومیک جهت کاهش و یا حذف پوسچرهای نامطلوب
ضروری به نظر میرسد.
عبدالله واحدی، سارا دهنوی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه: ترافیک یکی از مشکلات
اجتماعی در جوامع امروزی و در شهرهای بزرگ میباشد. برای مهار ترافیک، علاوه بر
گشایش راهها، نیاز به فرهنگسازی و نیز استفاده از روشهای هوشمند میباشد، بدین
سبب سیستمهای کنترل ترافیک شهری ابداع گردیده است. وظایف اپراتورهای این مراکز برای مدیریت ترافیک، شامل فرآیندهای شناختی گوناگون است. تجزیه و تحلیل
کار شناختی (analysis cognitive work) برای تجزیه و تحلیل این سیستمهای کاری، با هدف بهبود طراحی
سیستم، به عنوان یک چارچوب، در این مطالعه معرفی شده است.
روش انجام کار: تجزیه و تحلیل کار
شناختی (CWA)، محدودیتهای سیستم را از طریق پنج
فاز شناسایی میکند، که در ابتدا با تحلیل قلمروکاری آغاز و بعد از تحلیل وظیفه، تحلیل استراتژی و بررسی همکاریها و سازمانهای اجتماعی، با شناسایی
صلاحیتهای لازم پرسنل به پایان میرسد.
یافتهها: نتایج این مطالعه شامل: طرح کلی مراحل اجرای تکنیک
CWA، تحلیل قلمرو کاری، نردبان تصمیم، جزئیات مربوط به شاخصهای سطوح مرتبط، استراتژیهای موجود، نقشه جریان اطلاعات (IFM)، نقشه جریان اطلاعات (IFM) برای چارچوببندی تحلیل اجتماعی سازمان، و تجزیه و تحلیل شایستگی شخص، میباشد.
بحث و نتیجهگیری: نتیجه این پژوهش میتواند جهت گزینش و آموزش اپراتورهای مرکز
کنترل ترافیک استفاده گردد، چرا که بهکارگیری تجهیزات مدرن در امر کنترل ترافیک نیازمند پرسنل مجرب و با توانمندیهای شناختی میباشد، در غیر اینصورت موجب به هدر رفتن سرمایه و انرژی سازمانها خواهد بود. هرچه تصمیمات اپراتور بیشتر
وابسته به پردازش اطلاعات باشد، تواناییهای شناختی اپراتور نیز باید بیشتر باشد. فرآیندهای شناختی کاوش دیداری(visual search)، حل مسئله و زمانسنجی از
ویژگیهای شناختی لازم برای تصدی این شغل است.
فاطمه خیاطی، محمود نصر اصفهانی، مرجان فیروزه، امیر کاوسی، مهناز صارمی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه: شیوع بالای گردن درد در بین دندانپزشکان
به یک معضل مهم سلامت در شاغلین دندانپزشکی تبدیل شده است که پیامدهایی نظیر کاهش
کارایی نیروی انسانی، فرسودگی شغلی و بازنشستگی پیش از موعد را در پی دارد. هدف از
مطالعه حاضر بررسی میزان ارتباط بین ریسک فاکتورهای فردی، شغلی و اختلال راستایی
وضعیت سرجلوآمده با گردن درد دندانپزشکان و نیز تعیین اولویت فاکتورهای مورد
بررسی در ایجاد گردن درد است.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی 70 نفر از دندانپزشکان شاغل در دو مرکز
دندانپزشکی شهر تهران با استفاده از تست کلینیکی ارزیابی وضعیت سرجلوآمده مورد
بررسی قرار گرفتند. ویژگیهای فردی و شغلی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری
گردید و شدت درد در نواحی مختلف بدن با استفاده از مقیاس دیداری درد (VAS) تعیین شد. از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و
رگرسیون خطی چندگانه برای بررسی ارتباط و میزان تأثیر متغیرهای مورد بررسی بر
ایجاد گردندرد استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج بیشترین درد در ناحیه گردن (6/66 %) بودهاست. همچنین
40 نفر (1/57 %) از دندانپزشکان شرکتکننده در این مطالعه دچار وضعیت سر
جلو آمده بودند. بر اساس نتایج رگرسیون خطی چندگانه، اختلال وضعیت سرجلوآمده با ضریب
استاندارد (64/0= β) موثرترین فاکتور در پیشبینی بروز گردندرد بود.
نتیجه گیری: اختلال راستایی سرجلوآمده نسبت به سایر عوامل فردی و شغلی، تأثیر بیشتری در
ایجاد گردن درد دارد. ازآنجاکه در این مطالعه ریسک فاکتورهای غیر شغلی مؤثر در
ایجاد اختلال راستایی سرجلوآمده حذفشده بودند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در
مشاغل نشسته ایستا مانند دندانپزشکی، پوسچر نامناسب گردن مهمترین ریسک فاکتور
برای ایجاد گردن درد میباشد.
محمد رنجبریان، لیلا غیبی، حسین حاتمی، سهیلا خداکریم،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: قالیبافان به علت کار طولانی در محیطهایی با روشنایی
نامطلوب در معرض ابتلا به برخی بیماریهای چشمی هستند. بهبود شرایط ایمنی و بهداشت
محیط کار، خصوصاً تأمین روشنایی مطلوب در کارگاههای قالیبافی بهعنوان یک عامل
محیطی، نقش مهمی در سلامت قالیبافان خواهد داشت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی، تحلیلی به روش مقطعی میباشد که در کارگاههای قالیبافی روستایی شهرستان تکاب انجام شد. 86 کارگاه قالیبافی به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب
شدند. که 222 نفر شاغل در این کارگاهها مشغول بکار بودند. شدت روشنایی عمومی و
موضعی کارگاههای قالیبافی با دستگاه نورسنج مدل LX-13 اندازهگیری و از طریق E چارت بیناییسنجی وضعیت بینایی شاغلین بررسی شد و در نهایت تمامی دادهها جهت تجزیهوتحلیل
وارد نرمافزار 16- SPSS گردید.
یافته ها: 48/6% از قالیبافان ضعف بینایی داشتند. حداقل
مساحت کارگاههای مورد بررسی 9 و حداکثر آن 56 متر مربع، پوشش داخل سطوح کارگاهها
غالباً به رنگ روشن، شدت روشنایی عمومی (82/4%) و شدت روشنایی موضعی اکثر کارگاهها
(91/9%)، کمتر از حد استاندارد بود. همچنین همه کارگاهها مورد
بررسی پنجره داشتند.
نتیجه گیری: نتایج این
مطالعه نشان داد که در اکثر کارگاههای مورد بررسی شدت روشنایی از نظر کمی و کیفی
نامطلوب و غیراستاندارد میباشد. همچنین توزیع نور نیز در این کارگاهها غیر
یکنواخت بود. با کاهش شدت روشنایی ضعف بینایی بطور معنیداری افزایش یافته است.
بنابراین به منظور کاهش آسیبهای چشمی در میان قالیبافان در طول سابقه کاری،
بایستی سیستم روشنایی مصنوعی در کارگاههای قالیبافی بطور اصولی طراحی شود.
ایرج محمدفام، چیمن سعیدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: خطاهای انسانی علت بسیاری از حوادث ناگوار
در مشاغل پزشکی است که سالانه موجب میشود بیماران زیادی جان خود را از دست دهند. با
توجه به بالا بودن آمار انجام عمل جراحی کاتاراکت چشم در ایران و حساسیت بالای آن،
این پژوهش با هدف شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی در طول این عمل انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع کیفی بوده و بهصورت مقطعی
برای ارزیابی و شناسایی خطاهای انسانی در فرایند عمل جراحی آب مراورید چشم با استفاده
از تکنیک SHERPA انجام شد. در این مطالعه
ابتدا با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وظیفه، فرایند عمل آب مروارید به وظایف
و زیر وظایف خود تقسیم شد. در مرحله بعد با استفاده از تکنیک انواع خطاها شناسایی ریسک
آنها ارزیابی شد. در پایان راهکارهای کنترلی مناسب برای کاهش ریسک خطاها ارائه شد.
یافته ها: در مجموع 53 خطا
برای 14 وظیفه در فرایند جراحی شناسایی شد. بیشترین درصد خطاها از نوع عملکردی و کمترین
درصد خطاها از نوع بازیابی بودند. ریسک 22/64%خطاهای شناسایی شده از نوع نامطلوب بود.
نتیجه
گیری: با توجه بهشدت پیامدهای ناشی از خطاهای انسانی در عمل
آب مروارید، کاهش نرخ خطاهای شناسایی شده بسیار ضروری است. با توجه به نوع و
فراوانی خطاهای شناسایی شده، یافتههای مطالعه بر طراحی و اجرای دورههای آموزشی
ایمنی مبتنی بر رفتار برای چشمپزشکان تاکید میکند
رستم گلمحمدی، محمد حاجی اکبری، رشید حیدری مقدم، راضیه زارع، سیده خدیجه حسینی، سمانه کرمی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: درمحیط های آموزشی تامین کیفیت بصری در پیشرفت
تحصیلی اهمیت بالایی دارد. ایجاد آسایش بصری و افزایش بازدهی و رغبت جهت تحصیل، ازجمله
فواید تنظیم روشنایی کلاس درس و جلوگیری از اختلال در بینایی دانشآموزان است. این
مطالعه باهدف ارزیابی شدت روشنایی داخلی مدارس دخترانه شهر همدان در سالهای 1385و1393
انجام شده است تا بتواند به شناسایی مشکلات احتمالی آن بپردازد.
مواد و روش ها: این مطالعه در دو مقطع زمانی، در سالهای 1385 و 1393 در مدارس دخترانه شهر همدان انجام پذیرفته است.
در هر مقطع زمانی، متوسط روشنایی عمومی و موضعی بر روی تخته سیاه کلاسهای درس با روشهای
توصیهشده انجمن مهندسین روشنایی آمریکای شمالی در روزهای غیر آفتابی توسط دستگاه لوکس
متر اندازهگیری، محاسبه و با حد مجاز توصیهشده استاندارد آئیننامه بهداشت مدارس
و انجمن مهندسین روشنایی آمریکای شمالی مقایسه گردید. علاوه بر شدت روشنایی، وضعیت
معیارهای کیفیتی شامل الگوی چیدمان چراغها، نگهداری چراغها، وجود سایهروشن، نظافت سطوح داخلی، نگهداری سامانه روشنایی،
نوع چراغ و تناسب فنی طراحی نیز بررسی گردید.
یافته ها: با توجه به همه معیارهای مطلوبیت، در هر دو مقطع ارزیابی، کمتر از %25 کل اماکن
مورد بررسی از روشنایی مطلوب برخوردار بودهاند بهطوریکه در سال 85 فقط 16% از کلاسهای
درس دارای روشنایی عمومی مطلوب بودهاند و در سال 93 شدت روشنایی تمامی کلاسها در
محدوده غیرقابلقبول قرار گرفته و شدت روشنایی موضعی بر روی تخته سیاه تنها %6 کلاس درس در محدوده استاندارد قرار داشت. همچنین نتایج ارزیابی
نشان میدهد ضرایب بازتابش سطوح در بازه مطلوب قرار دارند.
نتیجه گیری: عدم وجود روشنایی مطلوب عمومی و موضعی بر
روی تخته سیاه مدارس در سال 93 و مقایسه آن با نتایج ارزیابی روشنایی سال 85، نشاندهنده
این امر است که هنوز مشکل تامین روشنایی برای مدارس پابرجاست. الگوی چیدمان نامناسب
و استفاده از لامپهای رشتهای و نامناسب را میتوان از عمده دلایل وضعیت نامناسب نتایج
ارزیابی روشنایی مدارس دخترانه شهر همدان نام برد.
یداله حمیدی، مرضیه مرتضائی، احمد حیدری پهلویان، علیرضا سلطانیان، رشید حیدری مقدم،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی کاری یکی از مهمترین موضوعات مدیریت منابع
انسانی است که با رضایت شغلی، ترک شغل، میزان گردش مالی، شخصیت و استرس ناشی از کار
مرتبط است. در این پژوهش هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و مشارکت و سطوح استرس در بین کارکنان مراکز
بهداشتی درمانی شهری بود.
مواد و روش ها: این یک مطالعه توصیفی/ تحلیلی و مقطعی
بود که بر روی 124 نفر از کارکنان مراکز بهداشتی درمانی شهرستان همدان به روش
تصادفی انجام شد. از پرسشنامههای سنجش کیفیت زندگی کاری والتون، سنجش مشارکت بلچر
و استرس برای دستیابی به اهداف پژوهش استفاده شد و از آزمون پیرسون برای تعیین ارتباط بین متغیرها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد 40/3 درصد افراد سطح
مشارکت کلی را کم، 38/7 درصد در حد متوسط و 21 درصد میزان مشارکت را زیاد دانستهاند،
همچنین 73/4 درصد افراد سطح استرس ادراکشده پایین و 26/6 درصد سطح استرس ادراکشده
را زیاد گزارش کردهاند. یافتههای تحقیق تائید کردند که بین مشارکت و سطح کیفیت
زندگی کاری افراد رابطه معنیدار مثبت برقرار است (P-value<0/001, r=0/33)، همچنین بین کیفیت زندگی کاری و
استرس رابطه منفی وجود دارد، ( (P-value=0/015, r=-0/219.
نتیجه گیری: با شناخت سطح استرس و مشارکت کارکنان و
با ارائه و پیادهسازی استراتژیهای مناسب مشارکت و کاهش استرس، میتوان کیفیت
زندگی کاری و نهایتاً بهرهوری سازمانهای
ارائهکننده خدمات بهداشتی را افزایش داد.
نعیمه اسدی، علیرضا چوبینه، ساره کشاورزی، هادی دانشمندی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: بلند کردن دستی بار رایجترین و پراسترسترین
فعالیت حمل دستی بار محسوب میشود که از نظر فشار بیومکانیکی وارد بر بدن و بهویژه
ستون فقرات در رتبه نخست قرار دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان ناراحتیهای اسکلتی
– عضلانی و تخمین بار مکانیکی وارده به کمر
در کارگران دارای فعالیت بلند کردن دستی بار صورت پذیرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی بر روی 120 نفر از کارگران
دارای وظیفه بلند کردن دستی بار در 7 صنعت شهر شیراز انجام گرفت. برای تعیین شیوع اختلالات
اسکلتی – عضلانی از پرسشنامه نوردیک و برای برآورد
نیروهای وارد به کمر طی انجام وظایف بلند کردن بار از نرمافزار 3DSSPP
استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS (نسخه 19) صورت پذیرفت.
یافته ها: نتایج نشان
داد که بیشترین فراوانی ناراحتیهای اسکلتی –
عضلانی مربوط به اندام کمر میباشد (68/3% ). نتایج ارزیابی با نرمافزار 3DSSPP نیز مشخص کرد
که نیروهای فشاری و برشی وارده به دیسک L5/S1 به ترتیب در 17/5 و 10/8 درصد از کارگران مورد مطالعه بالاتر از حد مجاز بوده
است. شیوع کمردرد در سطوح مختلف نیروهای فشاری و برشی وارد به دیسک دارای اختلاف معنیدار
نبود (p>0/05 ).
شاید این موضوع محدودیت این روش در ارزیابی فراگیر بار وارده به ستون فقرات باشد.
نتیجه گیری: شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی بهویژه کمردرد
در افراد مورد مطالعه بالاست. سطح ریسک ناشی از نیروهای فشاری و برشی در درصد کمی از
کارگران مورد مطالعه از حد مجاز فراتر رفته است. نرمافزار 3DSSPP
میتواند در ارزیابی فشار وارده به ستون فقرات محدودیتهایی داشته باشد.
امیر علی آبادی، قاسم حسام، زهرا مرادپور،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: فرایند جوشکاری بهعنوان یکی از مهمترین منابع مواجهه
شغلی با پرتوهای غیریونساز در محیطهای کاری محسوب میگردد. هدف از مطالعه حاضر
بررسی میزان مواجهه شغلی با پرتوهای غیریونساز در انواع فرایندهای جوشکاری متداول بود.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی مواجهه
شغلی با انواع پرتوهای غیریونساز شامل میدانهای الکترومغناطیس با فرکانس فوقالعاده
پایین، فرابنفش و فروسرخ در پنج نوع فرایند جوشکاری قوسی در واحد جوشکاری مرکز فنیوحرفهای
شهرستان ملایر مورد بررسی قرار گرفت. شدت میدانهای الکتریکی و مغناطیسی با فرکانس
فوقالعاده پایین مطابق با روش موسسه استاندارد ملی آمریکا (ANSI/IEEE Std 644-1994) و با استفاده از دستگاه سنجش مدل HI-3604
شرکت HOLADAY آمریکا
و شدت پرتوهای فرابنفش و فروسرخ نیز توسط دستگاه سنجش مدل EC1 شرکت
HAGNER سوئد اندازهگیری
شد.
یافتهها: شدت میدان الکتریکی و
مغناطیسی در انواع جوشکاریها بسیار پایینتر از حد مجاز قرار داشت. شدت پرتو UV-B در مواجهه جوشکاران در انواع
جوشکاریها بالاتر از حد مجاز قرار داشت. بااینحال شدت پرتو UV-A تنها در جوشکاری برق بالاتر از حد مجاز شغلی قرار داشت. نتایج
اندازهگیری شدت پرتوهای فرابنفش عبوری از عینکهای حفاظتی نشاندهنده مطلوبیت درجه تیرگی عینکهای حفاظتی بود. بااینحال
قدرت حفاظتدهی لباس جوشکاران نامطلوب تعیین گردید. علاوه براین، نتایج نشان داد
میزان مواجهه جوشکاران با امواج فروسرخ بسیار پایینتر از حد مجاز شغلی میباشد.
نتیجهگیری: شدت مواجهه با پرتوهای غیریونساز تحت تأثیر
نوع فرایند جوشکاری قرار داشت. با توجه به مواجهه بیش از حد جوشکاران با پرتو
فرابنفش در شرایط بدون حفاظ، استفاده از لباس با قدرت حفاظتدهی معادل 50 جهت
دستیابی به حفاظتدهی بیشتر ضروری میباشد.