24 نتیجه برای دست
محمد صادق سهرابی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: ضعف طراحی ابزار دستی و عدم تناسب آن با کاربر
یکی از اصلیترین ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی-عضلانی اندام فوقانی شناخته شده است.
آسیبهای ناشی از ابزارهای دستی تقریباً 9% از کل آسیبهای ناشی از کار را شامل میشود. هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر قطر ابزار در میزان راحتی و حداکثر گشتاور
تولید شده دست و برآورد قطر بهینه ابزار دستی بوده است.
مواد و روش ها: شرکتکنندگان شامل 12 نفر (6 مرد و 6 زن)
با میانگین سنی 7/24 و انحراف معیار 84/5 سال میباشد. روش پژوهش بدین صورت بوده
که هریک از شرکتکنندگان با 7 دسته ابزار با قطرهای متنوع بهوسیله ابزار محقق
ساخته سنجش گشتاور دست شروع به اعمال نیرو و چرخاندن دسته ابزار با تمام نیرو میکردند.
سپس مدت زمان آزمون، حداکثر گشتاور و میزان راحتی دسته ابزار سنجیده و در نهایت
آنالیز واریانس و آزمون تی صورت گرفته است.
یافتهها: میانگین حداکثر گشتاور 88/1 و انحراف
معیار 95/0 نیوتن متر، مدت زمان رسیدن به حداکثر گشتاور 96/13 و انحراف معیار 03/9
ثانیه، میانگین راحتی 27/3 و انحراف معیار 48/1 در بازه 1-7 نمرهای به دست آمده است.
تفاوت معنیدار بین حداکثر گشتاور تولید شده بین دو
گروه مردان و زنان مشاهده شد (001/0 P <). میانگین
حداکثر گشتاور 034/3 نیوتن متر و حداکثر سطح راحتی با میانگین 67/4 در قطر چنگش 38
میلیمتر به دست آمد.
نتیجهگیری: قطر بهینه برای بیشینه شدن راحتی کاربر
و حداکثر گشتاور دست 38 میلیمتری توصیه میگردد.
تیمور اللهیاری، شعله جعفری، حمیدرضا خلخالی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
مقدمه: نیروی چنگش دست (چنگش قدرتی و ظریف) از پارامترهای مهم در عملکرد عضلانی دست از جنبههای بالینی و ارگونومیکی بوده و دادههای حاصل از اندازهگیری نیروی چنگش دست میتواند کاربردهای متعدد از جمله طراحیهای ابزارهای دستی داشته باشد. این مطالعه با هدف تعیین مقادیر نیروی چنگش قدرتی دانشجویان دختر و پسر با محدوده سنی 19 تا 36 سال با استفاده از نیروسنج جامار و مقایسه مقادیر اندازهگیری شده با سایر گروههای جمعیتی انجام گرفته است.
مواد و روشها: این مطالعه یک مطالعه مقطعی بوده که بر روی 234 نفر از دانشجویان دختر و پسر 19 تا 36 سال دانشگاه علوم پزشکی انجام گرفته است. در این مطالعه برای اندازهگیری قدرت گیرش دست، دستورالعملSouthampton و نیروسنج جامار بکار گرفته شد.
یافتهها: در این مطالعه میانگین قدرت چنگش دست مردان و زنان به ترتیب برابر 39/44 و 48/20 کیلوگرم به دست آمد. انحراف معیار قدرت چنگش دست زنان و مردان به ترتیب برابر 86/5 و 71/9 میباشد. آنالیز همبستگی یک رابطه قوی بین نیروی چنگش قدرتی دست راست و چپ نشان داد (r= 0.94, P <.001 ). همچنین اختلاف نیروی چنگش قدرتی در دست غالب و مغلوب معنیدار بود.
نتیجهگیری: اطلاعات حاصل از این مطالعه و مطالعات مشابه پیرامون نیروی چنگش قدرتی جامعه ایرانی میتواند توسط سازندگان ابزارها و نیز ارگونومیستها در بهینهسازی طراحی ابزارهای دستی و همچنین وظایفی که نیازمند نیروی عضلانی دست میباشد مورد استفاده قرار گیرد.
حمید سلمانی ندوشن، علیرضا چوبینه، محسن رازقی، تایماز شاه نظر نژاد خالص،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی- عضلانی از عوامل اصلی ناتوانیهای شغلی در کارکنان مراقبتهای بهداشتی است که حمل و جابجایی بیمار از دلایل مهم آن است. هدف این مطالعه شناسایی شرایط خطرناک مرتبط با حمل و جابجایی افراد بستری در بیمارستانها بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، اطلاعات مربوط به فعالیتهای جابجایی بیمار در 23 بخش از سه بیمارستان بزرگ شیراز با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخت بهصورت مصاحبه با حداقل 23 نفر گردآوری شدند. تعداد جابجاییهای دستی در شیفت کاری، میزان توانایی بیمار برای جابجا شدن، آسیب نواحی مختلف بدن پرسنل و ضرورت وجود وسایل کمکی مکانیکی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: جابجاییهای دستی بیمار در 70% از بخشها بیشتر از 5 بار در یک شیفت کاری بوده و در بیش از 70 درصد از بخشها بیماران "خیلی کم" و یا "اصلاً" قادر به همکاری جهت انتقال نبودند. در بیش از 80% بخشها پرسنل دارای وظیفه جابجایی بیمار دچار آسیب نواحی مختلف بدن بوده که شایعترین آن کمردرد (78/48%) بود. وجود وسایل کمکی مکانیکی توسط اکثر (95%) آزمودنیها ضروری و مفید دانسته شده و به نفع پرسنل، بیمار و بیمارستان قلمداد گردید.
نتیجهگیری: در اکثر بخشها بیماران نیازمند کمک دیگران جهت انتقال به تخت و یا برانکارد هستند. اکثر این جابجاییها بهصورت دستی و به کمک پرسنل درمانی انجام میگیرد. شیوع ابتلا به آسیبهای اسکلتی- عضلانی در اندامهای مختلف بدن پرسنل مسئول بالا بوده و اجرای اقدامات ارگونومیک مانند استفاده از وسایل کمکی در این زمینه ضروری است.
سارا دهنوی، عبدالله واحدی، مجید معتمدزاده طرقبه، عباس مقیم بیگی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتیعضلانی مرتبط با کار (WMSDS)، زمانی رخ میدهند که فشار اعمال شده به بافتهای اسکلتی-عضلانی، بیشتر از ظرفیت تحمل بافت باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک فاکتورهای ایجادکننده اختلالات اسکلتیعضلانی مرتبط با فعالیتهای دستی با استفاده از روش ManTRA و اجرای برنامه مداخله آموزشی- مهندسی در بین کارگران صنعت چاپ انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای مورد شاهدی میباشد که جامعه آماری آن 40 نفر از کارگران صنعت چاپ که فعالیت دستی انجام میدهند، میباشند. 20 نفر برای گروه مداخله و 20 نفر برای گروه شاهد انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه نقشه بدن (Body map) جهت تعیین میانگین شدت و موضع ناراحتی در اندامهای مختلف بدن و روش ارزیابی ManTRA جهت تعیین نمره تجمعی در 4 ناحیه بدن (مچ/ دست/ بازو، شانه/ گردن، پشت، اندام تحتانی) برای هر کارگر در محل کار در قبل و بعد از مداخله (آموزشی-مهندسی) گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین شدت درد در گروه مورد، قبل و بعد از مداخله در نواحی سر وگردن (012/0 = P) شانه و بازوی راست (012/0 = P)، شانه و بازویچپ (043/0 = P)، کمر (003/0 = P)، دستومچ راست (028/0 = P)، دستومچ چپ (027/0 = P)، رانوزانوی راست (005/0 = P)، رانو زانویچپ (005/0 = P)، پا وساقپا راست (012/0 = P)، پا وساقپا چپ (0028/0 = P) ارتباطمعنیداری وجود داشتهاست. ازنظر نمرهتجمعینیز، ارتباطمعنیداریدر نواحی بازو/مچ/دست (001/0 = P) و شانه/گردن (001/0 = P) قبلوبعد از مداخله مشاهدهشد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه میتوان گفت که مداخلات ارگونومی میتواند باعث کاهش میزان شدت درد در قسمتهای مختلف بدن و کاهش ریسک فاکتورهای ایجاد کننده آسیبهای تجمعی در محیط کار شود.
مهرداد اشرفی، حمیده رضوی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: 9% از کل بستهبندیهای محفظهای موجود را بستهبندی شیشهای دهان پهن تشکیل میدهد. حال آن که برخی مصرفکنندگان برای باز کردن درب شیشهها، با مشکل مواجه میشوند. هدف تحقیق حاضر بررسی نیروهای وارده بر درب بستهبندی دهان پهن از طرف مصرفکننده و همچنین یافتن ارتباط بین گشتاور اعمالی با ویژگیهای آنتروپومتری و فیزیولوژیکی افراد میباشد. بنابراین، طراحی و بسته بندی شیشههای دهان پهن میتواند بر اساس حداقل گشتاور قابل اعمال توسط گروه مصرف کنندگان انجام شود.
روش کار: در مقاله حاضر ابتدا با ساخت یک دستگاه اندازهگیری نیرو، متشکل از حسگرهای FSR به بررسی توزیع نیرو در کف و انگشتان دست پرداخته شد. دستگاه شامل 19 حسگر میباشد، 14 عدد از آنها روی انگشتان و 5 عدد بر کف دست نصب میشوند. هر حسگر از طریق 2 سیم به درایور و سپس از طریق رابط USB به رایانه متصل میشود. از یک شیشه پر به وزن 1100 گرم و با قطر خارجی mm 58 استفاده و مقادیر نیروی اعمالی برای 10 پسر و 10 دختر دانشجو ثبت گردید. سپس با استفاده از نرمافزار Minitab17 یک رابطه ریاضی بین گشتاور اعمالی به درپوش و ویژگیهای آنتروپومتری و فیزیولوژیکی افراد به دست آمد.
یافتهها: با مقایسه نتایج بدست آمده، مشخص گردید که تمرکز نیروها هنگام بازکردن درب بستهبندی دهان پهن بر روی انگشت اشاره میباشد. محاسبه گشتاور از طریق روابط ریاضی با استفاده از مقادیر نیروی اندازه گیری شده نشان داد که بیشینه گشتاور اعمالی مردان Nm 63/10 و برای زنان Nm 66/7 است. مطابق آزمون آماری F برای گشتاور (متغیرپاسخ) در سطح معنیداری 05/0، مقدار p-value برای گروه مردان و زنان به ترتیب 011/0 و 008/0 به دست آمد، که میتوان نتیجه گرفت مشاهدات صورت گرفته از لحاظ آماری، معنادار بوده است.
نتیجهگیری: بررسیهای آماری مشخص کرد که ابعاد دست و نیروی عضلانی بیشترین سهم را در اعمال نیرو دارا هستند. به علاوه نتایج مشخص کرد که برای شیشه مورد نظر، شرایط بستهبندی باید طوری تنظیم شود که برای مصرفکنندگان با کمترین توان فیزیکی (دراین تحقیق گشتاوری معادل Nm 11/5) قابل باز شدن باشد.
سودابه اسداللهی، ایمان دیانت، معین ندایی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: قیچیها یکی از ابزار ضروری برای بسیاری از کارها از جمله خیاطی محسوب میشوند. طراحی نادرست قیچیهای خیاطی میتواند باعث بروز آسیبها و عوارض اسکلتی-عضلانی در میان کاربران شود.
هدف: هدف از مطالعه حاضر ارزیابی نیروی چنگشی ظریف و پوسچر مچ دست کاربران در حین کار با سه مدل قیچی طراحی شده و نوع موجود در بازار بود.
روش کار: قیچی نوع 1 دارای دستگیره خمیده بود (برای بهبود پوسچر مچ دست). در قیچی نوع 2 حلقه بالایی قیچی به تیغههای برش نزدیکتر شده بود (جهت کاهش دامنه حرکتی و ابداکشن انگشت سشت) و در قیچی نوع 3 شکل حلقه پایینی قیچی به صورت نیم حلقه درآمده بود (برای کاهش ناراحتی دست و انگشتان). نیروی چنگشی ظریف انگشتان با استفاده از دستگاه Pinch gauge و پوسچر مچ دست شامل فلکشن/اکستنشن (Flexion/Extension) و انحراف به سمت زند زیرین/زبرین (Ulnar/Radial deviation) به روش مشاهدهای ثبت گردید.
یافتهها: نتایج مطالعه تأثیر معنی دار طراحی قیچیهای خیاطی را بر شاخصهای نیروی چنگشی ظریف انگشتان (01/0 > P) و پوسچر مچ دست در جهت U/R نشان داد (001/0 > P). کمترین میزان کاهش نیروی چنگشی ظریف بین قبل و بعد از کار با هر قیچی مربوط به قیچی نوع 2 بود (4/2%)، در حالی که بیشترین کاهش میزان نیرو برای قیچیهای رایج در بازار ثبت گردید (7%). وضعیتهای طبیعیتری از حالت U/R مچ دست برای قیچی نوع 1 (83%) در مقایسه با سایر طراحیها ثبت گردید.
نتیجه گیری: قیچی نوع 2 که بر اساس کاهش دامنه حرکتی و ابداکشن انگشت سشت طراحی شده بود، بهبود قابل ملاحظهای را از نظر نیروی چنگشی ظریف انگشتان در مقایسه با نوع رایج در بازار نشان داد.
محسن تقی زاده، ایرج محبی، حمیدرضا خلخالی، پریا احمدی عربلو، آرزو طرفه، محمد حاج آقازاده،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تناسبنداشتن ابزارهای دستی با دست انسان میتواند منجر به اختلالهای اسکلتی عضلانی و کاهش کارایی شود. بهمنظور طراحی ابزارهای دستی، نیاز به داده های آنتروپومتری جامعۀ هدف است. مطالعات اندکی، ابعاد آنتروپومتری دست ایرانیها را گزارش کردهاند. بنابراین، هدف مطالعۀ حاضر، اندازهگیری مهمترین ابعاد آنتروپومتری دست در جمعیتی از کارمندان شهر ارومیه بود.
روشکار: در این مطالعه 20 بعد دست غالب، برای 345 شرکت کننده (217 مرد و 128 زن) با استفاده از کالیپر دیجیتال و متر نواری پلاستیکی اندازهگیری و صدکهای مهم به تفکیک جنسیت گزارش شد. از آزمون t مستقل برای مقایسۀ میانگین ابعاد دست زنان و مردان استفاده و طول و پهنای دست با دادههای مرتبط در مقالات منتشرشده مقایسه شد.
یافتهها: مقادیر صدکهای 5ام، 50ام و 95ام به تفکیک جنسیت محاسبه و به شکلِ جدول ارائه شد. اندازۀ دست مردان، بزرگتر از زنان بود. میانگین ابعاد دست مردان، تفاوت آماری معنیداری با ابعاد دست زنان داشت (0/001=P value). برعکس زنان، طول و پهنای دست مردان مطالعۀ حاضر با بیشتر جوامع مقایسهشده، تفاوت معنیداری داشت.
نتیجهگیری: طراحان یا واردکنندگان ابزارهای دستی و دستکشها میتوانند، از نتایج این مطالعه استفاده کنند. با توجه به اختلاف معنیدار ابعاد دست زنان با مردان، توصیه میشود در طراحی محصولات مدنظر برای هر جنس از دادههای آنتروپومتری دست آنها استفاده شود.
آذر سلطانی، محسن علی آبادی، رستم گلمحمدی، مجید معتمدزاده،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مواجهه با ارتعاش دست-بازو از جمله عوامل زیان آور فیزیکی رایج می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تجربی سطح ناتوانی عملکرد دستی ناشی از مواجهه با ارتعاش دست بازو در کارگران شاغل در یک صنعت ریخته گری است.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی 53 نفر از کارگران ریختهگری بعنوان گروه مورد و 28 نفر بعنوان گروه کنترل انجام گردید. اندازهگیری ارتعاش دست و بازو شاغلین بر اساس استاندارد5349 ISO صورت گرفت. سطح ناتوانی عملکرد دستی با استفاده از آزمون های اسکلتی- عضلانی، حسی- عصبی و عروقی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین پرسشنامه کمی سطح ناتوانی بازو, شانه و دست DASH استفاده گردید. جهت تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS16 استفاده شد.
یافتهها: میزان ارتعاش معادل 8 ساعته مواجهه کارگران m/s2 73/8 (49/4) بود که بیش از حد مجاز است. مهارت و چابکی، قدرت گرفتن انگشتان و قدرت چنگش دست غالب در گروه مورد نسبت به گروه کنترل به ترتیب 4٪ ،3/13٪ و 11٪ کاهش یافت( 05/0p<). مدت زمان احیای دمای دست غالب در گروه مورد نسبت به گروه کنترل 2/41٪ افزایش یافت ( 05/0p<). عوارض حسی- عصبی در گروه مورد نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد با این حال از لحاظ آماری معنی دار نبود. امتیاز DASH در گروه مورد 7/10 (4/13) و گروه کنترل 1/4 (1/5) بود.
نتیجهگیری: عملکرد های فیزیکی دستی در شاغلین در مواجهه با ارتعاش بین 4٪ الی 14٪ کاهش یافت که سطح امتیاز DASH هم تایید کننده این موضوع بود. علاوه براین شاغلین سطح عوارض عروقی بیشتری در مقایسه با عوارض حسی – عصبی نشان دادند.
رشید حیدری مقدم، مهرانه شعبانی، یونس لطفی، فخرالدین قاسمی، یونس محمدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: جمعآوری اطلاعات آنتروپومتریکی باید بهصورت مداوم انجام شود؛ زیرا نیازی ضروری برای طراحی تجهیزات، ابزاردستی و وسایل است. همچنین ابعاد آنتروپومتریک در طول زمان تغییر میکند. طراحی مناسب ابزار دستی به کارایی، تناسب بهتر و خستگی کمتر انسان کمک میکند. در پژوهش حاضر دادههای آنتروپومتریکی ابعاد دست زنان و مردان راستدست و چپدست جمعآوری شده است.
روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی است و ۵۷۶ نفر در آن شرکت کردهاند. در این مطالعه با استفاده از کولیس دیجیتالی ۱۰ بعد آنتروپومتریک دست طبق اصول اندازهگیری فیزانت و در شرایط یکسان اندازهگیری شد. ابعاد آنتروپومتریک شامل اندازهگیری طول و کف دست، عرض وکف دست، طول انگشتان (m۵-m۴-m۳- m۲-m۱) و حداکثر ضخامت گرفتن قطر چنگش بود. شاخصهای توصیفی مانند صدک ۵، ۵۰ و ۹۵ ام، ماکزیمم و مینیمم، میانگین و انحرافمعیار با نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ محاسبه شده است.
یافتهها: در این پژوهش ۲۹۰ زن و ۲۸۶ مرد شرکت داشتند. میانگین و انحرافمعیار سن(۹/۹۵±۴۰/۵۸)، قد (۱/۱۴±۱/۶۶)،BMI (۴/۵۰±۲۶/۸۵) بود. تعداد افراد راستدست (۹۰/۸%) و چپدست (۹/۲%) بود. اختلاف میانگین طول دست، طول کف دست، عرض دست، طول انگشت شست، طول انگشت میانی، طول انگشت کوچک، حداکثر ضخامت گرفتن زنان و مردان با ۰/۰۱>P value معنادار شد. تمام ابعاد دست در مردان بزرگتر از دست زنان بود.
نتیجهگیری: ابعاد آنتروپومتری تحتتأثیر فاکتورهایی مثل جنس، سن، ژنتیک و حتی نوع تغذیه، شغل و دیگر فاکتورها است. از آنجا که اندازه ابعاد دست زنان و مردان اختلاف دارد، برای طراحی ابزارهای دستی که زنان و مردان بهصورت مشترک از آنها استفاده میکنند، باید از بانک اطلاعات آنتروپومتری دو جامعه استفاده شود. نتیجه این پژوهش میتواند در طراحی و طراحی مجدد هر وسیله و ابزار دستی، با هدف بهبود کاربری برای کاربران استفاده شود.
محمد بابامیری، رشید حیدری مقدم، فخرالدین قاسمی، محمد غفاری، مهدی رضیئی، خدیجه بنده الهی، علیرضا مرتضی پور،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه، استفاده از اینترنت میان دانشجویان رواج زیادی پیدا کرده است. اعتیاد به شبکههای مجازی و بازیهای آنلاین میتواند تبعات مختلفی از جمله تهدید سیستم اسکلتی ـ عضلانی را در این افراد برجای بگذارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر اعتیاد به شبکههای اجتماعی و بازیهای آنلاین بر درد مچ دست دانشجویان است.
روش کار: مطالعۀ حاضر بین ۶۶۵ نفر از دانشجویان انجام پذیرفته است. جمعآوری اطلاعات بهوسیلۀ سه پرسشنامۀ استفادۀ آسیبزا از بازیهای اینترنتی، اعتیاد به شبکههای اجتماعی و اختلالات اسکلتی عضلانی نوردیک انجام شد. اطلاعات بهوسیلۀ آزمونهای کای دو و تی مستقل مقایسه شدند و درنهایت مدل رگرسیون لجستیک در سطح معناداری ۰/۰۵ ارائه شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که اعتیاد به شبکههای اجتماعی و بازیهای آنلاین میتواند احتمال ابتلا به درد در ناحیۀ مچ دست را افزایش دهد. جنسیت، در اثرگذاری اعتیاد به شبکههای اجتماعی روی درد در ناحیۀ مچ دست، اختلاف معناداری ایجاد میکرد. از دیگر نتایج مطالعۀ حاضر میتوان به تاثیر عدم اختلاف سن و سطح تحصیلات افراد شرکتکننده، بر درد در ناحیۀ مچ دست اشاره داشت.
نتیجهگیری: طبق نتایج بهدستآمده، میتوان اظهار داشت که احتمال ارتباط بین اعتیاد به شبکههای اجتماعی و انجام بازیهای آنلاین با درد در ناحیۀ مچ دست وجود دارد. حال با توجه به شیوع نسبتا زیاد این اعتیاد میان دانشجویان، باید تمهیدات مناسبی درخصوص کاهش عوارض و صدمات ناشی از آن بهویژه در ناحیۀ مچ دست اندیشیده شود.
مهناز احمدلو، مصطفی پویاکیان، محمد رنجبریان، سهیلا خداکریم،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مدلهای متنوعی از ابزار آچاربکس در بازار مصرف وجود دارند که دارای وزن، طول دسته و قطر دسته متفاوتی هستند. هر یک از این ویژگیها میتواند بهتنهایی نیروی اعمال شده دست را تغییر دهد و بر احساس راحتی کاربر تأثیرگذار باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط ویژگیهای ابعادی و وزن چند مدل مختلف از ابزار آچاربکس با نمره شاخص کاربردپذیری آنها انجام شد.
روش کار: ۵۸ تکنسین مرد از کارکنان واحدهای تأسیسات و نگهداری وابسته به دانشگاه علومپزشکی شهیدبهشتی، ۱۲ مهره با میزان سفتی N/m ۸ گشتاور را به کمک شش مدل آچاربکس با ویژگیهای فیزیکی متفاوت باز کردند. حجم نمونه براساس تعداد پیشنهاد شده در مطالعات کاربردپذیری انتخاب شد. برای تعیین نمره کاربردپذیری هریک از مدلها، از پرسشنامه اعتبارسنجیشده شاخص کاربردپذیری سیستم (SUS) پس از آزمایش استفاده شد. مطالعه در سال ۱۳۹۶ صورت گرفت و از نرمافزار SPSS نسخۀ ۲۱ برای آنالیز دادهها استفاده شد.
یافتهها: میان شاخص کاربردپذیری با پارامترهای فیزیکی آچاربکسها ارتباط معنیداری از نظر آماری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). آچاربکسهایی با طول دسته بلندتر و قطر دسته در محدوده قطر بهینه دسته ابزارهای دستی برای مردان نمره کاربردپذیری بیشتری به دست آورده است و شرکتکنندگان تجربه بهتری از اجرای آزمون با این مدلها داشتهاند.
نتیجهگیری: استفاده از شاخص کاربردپذیری سیستم (پرسشنامه SUS) بهمنظور سنجش کیفیت طراحی انسانمحور ابزارهای دستی، روشی مناسب برای ارزیابی و انتخاب ابزارهای دستی پرمصرف کارکنان مشاغل فنی است. نتایج این ارزیابی برای کاربردهای کوتاه مدت بسیار معتبر است، اما برای فعالیتهای طولانی باید از شاخصهای غیرذهنی و فیزیولوژیک مانند الکترومیوگرافی (EMG) استفاده کرد.
ندا مهدوی، جواد فردمال، ایمان دیانت، حسن ختن لو، رشید حیدری مقدم،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: خستگی مشکلی بسیار شایع در میان کارکنان است. خستگی عضلانینیز به عنوان یکی از پیامدهای خستگی عمومی ناشی از ریسکفاکتورهای متعددی است. این مطالعه با هدف توصیف خستگی عضلانی کارکنان دارای وظایف دستی مختلف و یافتن رابطه آن با ریسکفاکتورهای روانی-اجتماعی انجام شد.
روش کار: در این مطالعه برای تعیین میزان کاهش در نیروی چنگش (یا خستگی)، از دینامومتر هیدرولیک جامار استفاده شد. نیروی چنگش دست راست و چپ 157 آزمودنی دارای معیارهای ورود، در سه سطح شغلی، طی یک شیفت کاری8 ساعته، سه بار ثبت شد. ریسکفاکتورهای روانی-اجتماعی نیز با استفاده از پرسشنامه روانی-اجتماعی کوپنهاگن ارزیابی و رابطه آنها با نیروی چنگش و خستگی چنگش مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: به ترتیب 61%، 62% و 69% کارکنان مشاغل دارای وظایف سبک، متوسط و سنگین در فاز دوم مطالعه خستگی چنگش را تجربه کردند. به نظر میرسد با بیشتر شدن نیرو/سرعت موردنیاز و سختتر شدن انجام وظایف، خستی چنگش بیشتری در دست راست شاهد خواهیم بود. روند کاهشی نیروی چنگش و افزایش خستگی چنگش، در مشاغل سنگین مشهودتر بود. هیچگونه همبستگی متوسط یا قوی بین ریسکفاکتورهای روانی-اجتماعی با خستگی چنگش مشاهده نشد.
نتیجهگیری: کارکنان مشاغل دارای وظایف دستی سنگین به علت ماهیت شغل آنها (نیاز به اعمال نیروی زیاد) نسبت به کارکنان سایر سطوح شغلی، خستگی چنگش بیشتری در دست راست خود تجربه نمودند. نمیتوان نتیجهگیری قاطعی در مورد تأثیر ریسکفاکتورهای روانی-اجتماعی بر خستگی چنگش ارائه نمود. بررسی تأثیر بارهای شناختی شغل و ابعاد آنتروپومتری دست بر خستگی چنگش میتواند موضوعی جذاب برای مطالعات آینده باشد.
سعید ایلبیگی، محسن ابراهیمی صدر، محمد اسماعیل افضل پور، هادی موذنی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این تحقیق، بررسی ارگونومی دستگاههای زیربغل و هوانورد فضای باز (پارکی) بر اساس آنتروپومتری کاربران مرد است.
روش کار: از بین کاربران مرد این دستگاهها، ۱۲۰ نفر از شهر تهران و در محدوده سنی بالای ۲۰ سال (۱۶/۲۷±۴۸/۳۸)، به عنوان نمونه انتخاب شدند. متغیرهای تحقیق، ابعاد دستگاههای مورد نظر و آنتروپومتری (ارتفاع رکبی، طول کفل رکبی و پهنای کفل) کاربران مرد بود. از شاقول، متر مهندسی، خطکش، گونیا و کیت آنتروپومتر استاتیک (کولیس)، برای اندازهگیری ابعاد دستگاهها و آنتروپومتری کاربران (طبق دستورالعمل فیزنت) استفاده شد. سپس با توجه به استانداردهای ارگونومی و بدنسازی، علم بیومکانیک حرکتی و نحوه استقرار بر روی دستگاهها، تناسب دستگاهها مورد ارزیابی قرار گرفت. از آمار توصیفی برای توصیف دادهها و از آزمونهای T تک گروهه (آمار پارامتری) و دوجملهای (آمار ناپارامتری) برای آزمون فرضیهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین اکثر ابعاد مورد نظر از دستگاهها، با ابعاد مربوطه و بهینه کاربران، تفاوت معنیداری وجود دارد (۰/۰۵>P value). بنابراین این دستگاهها از نقطه نظر آنتروپومتری کاربران مرد، ارگونومیک نبوده و اتخاذ روشی جهت استانداردسازی این دستگاهها ضروری به نظر میرسد.
نتیجهگیری: اکثر ابعاد دستگاههای زیربغل و هوانورد فضای باز از نقطه نظر آنتروپومتری کاربران مرد، ارگونومیک نیست. این عدم تناسب میتواند عوارض و آسیبهای جسمانی کاربران را به همراه داشته باشد. بنابراین کاربران در هنگام استفاده از این دستگاهها باید دقت لازم را به عمل آورده و از فعالیت با دستگاههایی که متناسب با ابعاد بدنی آنها نیست، دوری نمایند.
فخرالدین قاسمی، رشید حیدری مقدم، پیام خانلری،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کارکنان بیمارستانها و مراکز درمانی برای محافظت از خود و بیماران در برابر آلودگی از دستکشهای پزشکی استفاده میکنند. پوشیدن دستکش ممکن است چابکی دستی و قدرت چنگش را کاهش داده و در اجرای کارها تداخل ایجاد کند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر پوشیدن دستکشهای پزشکی بر روی قدرت چنگش و چابکی دستی با استفاده از تستهای چابکی جایگزین انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه ۲۰ نفر (۱۰ زن، ۱۰ مرد) شرکت کردند. شرکت کنندگان در سه حالت بدون دستکش، با دستکش لاتکس و با دستکش نیتریل با دو تست پگ بورد ۹ روزنهای و پگ بورد اصلاح شده مورد آزمایش قرار گرفتند. راحتی کار با دستکش، پوشیدن و درآوردن دستکش هم با استفاده از مقیاس ذهنی ارزیابی شد.
یافتهها: گستره سنی شرکت کنندگان ۲۰ تا ۴۰ سال با میانگین ۲۹/۴۵ سال بود. تفاوت معنیداری در چابکی بین دست بدون دستکش و دستکش نیتریلی در تست پگ بورد ۹ روزنهای وجود داشت. در تست پگ بورد اصلاح شده، چابکی دست بدون دستکش با هر دو دستکش لاتکس و نیتریل تفاوتهای معنیداری وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که پوشیدن هر نوع دستکشی منجر به کاهش معنی دار قدرت چنگش دست افراد میشود. بدترین نمره ارزیابی راحتی، به پوشیدن دستکشها اختصاص یافت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد پوشیدن دستکش منجر به کاهش امتیاز چابکی با استفاده از تستهای جایگزین و قدرت چنگش با استفاده از دینامومتر بالون میشود. همچنین تست پگبورد اصلاح شده برای ارزیابی چابکی دستکشهای پزشکی پیشنهاد میشود. پوشیدن دستکشهای لاتکس و نیتریل مشکل است و این موضوع باید در طراحیها در نظر گرفته شود.
اعظم ملکی قهفرخی، ایمان دیانت، محمد اصغری جعفرآبادی، محمد پرنیان پور، محمودرضا آذغانی، مریم خسروی فر، سینا صمدی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1401 )
چکیده
اهداف: پرسشنامهی راحتی ابزار دستی، مقیاسی برای ارزیابی طراحی ابزار دستی در جهت بهبود میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخهی فارسی این پرسشنامه بود.
روش کار: در این مطالعهی مقطعی، ۱۶۳ دانشجو شرکت کردند. در ابتدا پرسشنامهی ۱۷ سؤالی راحتی ابزار دستی انتخاب و از طریق روش Forward-backward به فارسی ترجمه شد. روایی محتوایی آن توسط یک تیم ده نفری از خبرگان مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل عاملی اکتشافی جهت بررسی روایی ساختاری استفاده شد. جهت ارزیابی ثبات درونی و تکرارپذیری آزمون- بازآزمون از آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون طبقهای استفاده گردید. اثر سقف و کف جهت بررسی استفادهی آسان از ابزار تخمین زده شدند.
یافتهها: نسخهی فارسی راحتی ابزار دستی، روایی محتوایی خوبی را نشان داد. شاخص روایی محتوایی از ۰/۸۰ تا ۱/۰۰ و نسبت روایی محتوایی از ۰/۶۲ تا ۱/۰۰ بود. تحلیل عاملی منتج به استخراج دو عامل از بین دادهها گردید. اولین عامل عمدتاً مربوط به عملکرد و تعامل فیزیکی و دومین عامل مربوط به اثرات منفی بر بدن بود. آلفای کرونباخ برابر ۰/۷۴ و تکرارپذیری آزمون- بازآزمون برابر ۰/۷۴ به دست آمده که هر دو رضایتبخش بودند. مقادیر اثرات کف یا سقف مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نسخهی فارسی پرسشنامهی راحتی ابزار دستی، مقیاسی مفید و قابل قبول برای ارزیابی راحتی ابزار دستی میباشد.
عبداله واحدی، ایمان دیانت،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
اهداف: چالشهای امروزه، مانند تغییر در ساختار جمعیت، نیروی کار متنوع، تولید انبوه و خودکار شدن تولید، نشاندهندهی لزوم بازنگری در سیستمهای تولید است. راهحلهای ارگونومیک کلاسیک برای حمل بارهای سنگین و فعالیتهای تکراری، کافی نیستند. اپلیکیشنهای دستیار انسانمحور باید با حمایت از کارگران برای کاهش تنشهای فیزیکی و روانی، این معضل را برطرف کنند. بررسیهای علمی زیادی به مشکلات فنی اگزواسکلت پرداختهاند ولی به اثر آن بر روی کاربر انسانی چندان توجه نشده است. به همین دلیل در این مقاله به بررسی مطالعاتی میپردازیم که از دید ارگونومی به اگزواسکلتهای صنعتی نگاه کردهاند.
روش کار: بررسی مقالات مرتبط با اگزواسکلت در مطالعات ارگونومی با استفاده از پایگاههای داده Scopus و PubMed انجام شده است، مقالات انتخاب شده در مجلات مورد بررسی، ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱ چاپ شده است. کتابها، مقالات کنفرانس و گزارشها در این مطالعه بررسی نشد. این بررسی به نشریات علمی رسمی به زبان انگلیسی محدود بوده، مراجع به دست آمده از این جستجو بر اساس عنوان و چکیده غربال شده است. اگر چکیده دارای اطلاعات کافی نبود، کل متن مقاله بررسی شد. مقالاتی که از معیارهای انتخاب برخوردار بودند، در این بررسی آورده شدهاند.
یافتهها: مطالعات انجام شده در زمینهی اگزواسکلتهای صنعتی ارگونومیک، سهم ناچیزی از مطالعات اگزواسکلتهای صنعتی را شامل میشود. از سال ۲۰۱۲ تا زمان نگارش این مقاله، تعداد مطالعات در زمینه اگزواسکلتهای صنعتی ۹۶ مورد میباشد که ۱۰/۴۱ درصد از آن مربوط به مطالعاتی است که اگزواسکلتهای صنعتی با دید ارگونومیک طراحی یا ارزیابی شدهاند. همچنین این مقدار در مقایسه با تعداد مطالعاتی که از سال ۲۰۱۲ در زمینهی اگزواسکلت انجام شده است بسیار ناچیز و تنها درحدود ۰/۴ درصد از مطالعات را شامل میشود.
نتیجهگیری: مطالعات بررسی شده، به منظور تسهیل استفادهی موفقیتآمیز اگزواسکلتها در ساختارهای شغلی، با در نظر گرفتن حداقل سه بعد تأکید میکنند (الزامات جسمانی، عملکرد در وظیفه و قابلیت استفاده) که تمامی آنها میتوانند در تعیین کارآیی بالقوهی اسکلتهای خارجی در محیط کاری تأثیرگذار باشند. با توجه به توان بالقوهی مشهود در این فناوری، تحقیقات بیشتری در آینده مورد نیاز خواهند بود تا برخی از چالشهای مورد شناسایی را پوشش داده و روشهای طراحی اگزواسکلت را تحت حالات متنوعتر و واقعبینانهتری مورد مقایسه قرار دهند.
مهسا نیکنژاد، علی فرجی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: هوای سالم هوایی عاری از هرگونه آلایندهای اعم از بوها، گازهای مضر، ریزگردها و ویروسها به ویژه کرونا است که توسط دستگاه تصفیه تهیه میگردد. یکی از معضلات کلان شهرها، نداشتن هوای سالم است که از مهمترین نیازهای بشر میباشد. هدف از انجام این مطالعه، طراحی دستگاه تصفیه هوای خانگی نوین با ویژگیهای تعاملی و ارگونومیک بود.
روش کار: هدف و ماهیت این پژوهش به ترتیب کاربردی و کیفی- توصیفی بود. از روش پیمایشی برای جمعآوری دادهها استفاده نمودیم. مهمترین ابزار آن به صورت میدانی، پرسشنامهی کلامی- تصویری محقق ساخته بوده که از واکاوی از گروه دلفی بهره برده است. روش طراحی به صورت کاربرد طراحینامه مبتنی بر روش طراحی تعامل و کاربرمحوری و به کارگیری تحلیل سلسلهمراتبی به منظور ارزیابی، شکل گرفته است.
یافتهها: دستاورد این پژوهش دستگاه تصفیه هوای خانگی نوین با ویژگیهای تعاملی و ارگونومیک و با نشان نیک است. از یکسو سهولت استفاده و تسریع در عملیات تصفیه با مساحت بیشتر نسبت به دستگاههای موجود از طریق صافیهای مختلف را محقق میسازد و از سوی دیگر اقتصادی و بهینه طراحی شده است. دارای تنظیم خودکار و دستی سرعت فن و کنترل از راه دور بوده، قابلیت استفاده به صورت ایستاده و دیواری را داشته و دوستدار محیطزیست میباشد.
نتیجهگیری: با به ارمغان آوردن کارآمدی، کارآیی، ایمنی/ راحتی، مطلوبیت، قابلیت یادگیری و یادآوری آسان به عنوان عناصر کاربردپذیری، ویژگیهایی همچون قابلیت رؤیت، بازخورد، محدودیتها، سازگاری و فراخوانی را به عنوان اهداف طراحی تعامل ارائه داد و یک تجربهی مطلوب کاربری را به نمایش گذاشت.
نرگس ادبی، حسن صبوری مقدم، عباس بخشیپور،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
اهداف: عوامل انسانی در طراحی و توسعهی محصولات، از اهمیت بالایی برخوردار است. استخراج خواستههای پنهان کاربران، نیازمند مطالعهی همهی جوانب رفتاری آنها، از جمله حالات هیجانی در تعامل با محصولات در تمام مراحل انجام کار است. هدف این پژوهش، کاربست تلفیقی روش واکاوی وظیفه و اندازهگیری ابعاد هیجانی، برای تعیین حالات هیجانی کاربران در مراحل مختلف انجام کار و استخراج معیارهای رضایت کاربران میباشد.
روش کار: این پژوهش، جهتگیری کاربردی دارد و با رویکردی توصیفی/ اکتشافی، کاربری دو ابزار روزمره را، مورد بررسی قرار داده است. ۲۰ نفر از کاربران، برای شرکت در آزمون و مصاحبه به شیوهی غیراحتمالی انتخاب شدند. آزمودنیها فعالیت مورد آزمون را توسط هر ابزار، انجام دادند و مراحل انجام کار فیلمبرداری شد. پس از انجام کار، پرسشنامهی خودارزیابی هیجانی توسط آزمودنیها تکمیل شد و سپس با کاربران در مورد تجربهی کاربری ابزارها، مصاحبه صورت گرفت. برای ارزیابی نتایج پرسشنامه و مقایسهی میانگینها از آزمون پارامتری t استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پرسشنامهی هیجانی نشان داد که حالات هیجانی افراد در مراحل مختلف انجام کار با یکدیگر تفاوت معنیدار دارند. میزان هیجانات تعیین شده در مراحل مختلف انجام کار نشاندهندهی نکات ضعف و قدرت محصولات مورد آزمون بود. با تجزیه و تحلیل فیلمها، مصاحبهها و نظرسنجیها، خواستههای کاربران استخراج و دستهبندی شدند.
نتیجهگیری: بهرهگیری از این روش میتواند جزئیات دقیقی از قابلیتهای کاربری ابزارهای مختلف و نیازهای کاربران، را آشکار سازد که میتواند به عنوان ابزار مناسبی برای طراحان و پژوهشگران در زمینهی تجربهی کاربری مورد استفاده واقع شود.
عباس محمدی، بهزاد فولادی دهقی، فاطمه اسدیان، سعید قنبری،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده
اهداف: کارگران قسمت بار در فرودگاه اهواز بهدلیل جابهجایی چمدانهای مسافری در معرض اختلالات اسکلتیعضلانی قرار دارند. به همین دلیل، حمل بار توسط آنها و پوسچرهای آنان هنگام حمل بار در این پژوهش بررسی شد.
روش کار: این مطالعهی توصیفیتحلیلی به روش سرشماری، دربارهی ۲۱ نفر از کارگران واحد بار در فرودگاه اهواز انجام شد. برای ارزیابی وضعیت ارگونومی حمل دستی بار از روشهای آنالیز وظیفه (HTA)، ارزیابی پوسچر (QEC) و ارزیابی حمل دستی بار به روش MAC استفاده شد. ابزار مورد استفاده شامل مشاهده، عکسبرداری و پرسشنامهی CMQD بود. برای محاسبات آماری ازSPSS۱۶ و برای بررسی متغیرها از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
یافتهها: هر کارگر در فرودگاه اهواز بهطور متوسط، ۴۰۰ چمدان را در هر شیفت کاری جابهجا میکند. با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، بین اختلالات اسکلتیعضلانی و متغیرهای سابقه، قد و BMI بهترتیب، ارتباط معناداری به میزان ۰/۰۰۲، ۰/۰۰۵ و ۰/۰۰۳ یافت شد و با استفاده از روش QEC، پوسچرهای نامطلوبتر با امتیاز عددی بین ۵۰ تا ۷۰ مربوط به وضعیت ایستاده در ایستگاه غلتک و پوسچر بدنی نشسته در انبار هواپیما بود و ناراحتیهای مربوط به اندامهای شانه، بازو و کمر بهترتیب، با فراوانی ۶۱/۶ درصد، ۶۵ درصد و ۶۲ درصد پس از بررسی پرسشنامهی CMQD، به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از روشهای MAC و QEC در حمل و بلند کردن بار بهصورت مشابه، در نیاز به ضرورت تغییر در آیندهای نزدیک در روند جابهجایی چمدانها، با هم توافق نظر داشتند. همچنین، کاهش ساعت کاری و تطابق افراد با وظایف موجود میتواند در کاهش شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی تأثیرگذار باشد.
سعید ایلبیگی، معصومه العقابی، محمد یوسفی، محمدحامد حسینی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف: طراحی وظایف حمل با یک دست براساس یافتههای بیومکانیکی تأثیر بسزایی در پیشگیری از آسیبهای اسکلتیعضلانی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سینرژی عضلانی اندامهای تنه و لگن در حمل بار دستی با وزنهای متفاوت در جوانان سالم انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه تجربی، ۲۰ داوطلب مرد عمل راه رفتن بدون بار، وزنهای مختلف ۵% و ۱۰% و ۱۵% وزن خودش حمل بار دستی یکطرفه را انجام دادند. فعالیت الکتریکی عضلات تنه و لگن در حین حمل بار با وزنهای مختلف با استفاده از دستگاه الکترومیوگرافی (Biovision) ثبت شد. برای ارزیابی تفاوت بین شرایط مختلف حمل بار، از آزمون اندازهگیریها مکرر در سطح معناداری P≤۰.۰۵ استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (اندازه سینرژی) در تمامی پُروتُکلهای راه رفتن شامل ۵% و ۱۰% وزن بدن و ۵% و ۱۵% وزن بدن و بین ۱۵% و ۱۰% اختلاف معناداری وجود دارد (۰۵P≤). درحالیکه در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (جهت سینرژی) در ۵% وزن بدن و ۱۰% وزن بدن اختلاف معنیداری دیده شد، این تفاوت در حمل بار دستی با ۵% وزن بدن و ۱۵% وزن بدن و همچنین بین سینرژی ۱۵% و ۱۰% دیده نشد (۰/۰۵P≥).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که تفاوت سینرژی عضلانی ازنظرِ اندازه در حمل بار دستی یکطرفه میتواند با افزایش بار، تنش بیشتری در عضلات کمر و لگن ایجاد کند، اما جهت یا زاویه نسبت به حالت بدون بار تغییری نمیکند.