پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده



علی اکبر صوفی زاده، مهرداد عنبریان،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

اهداف: گردن درد، یکی از شایع‌ترین اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین کاربران گوشی‌های هوشمند است. هدف از مطالعه‌ی حاضر، مقایسه‌ی اثربخشی فوری استراحت و تمرین مکنزی بر روی سطح درد و شاخص ناتوانی در افرادی بود که به دنبال استفاده از گوشی هوشمند از درد و ناراحتی در ناحیه‌ی گردن شکایت داشتند.
روش ‌‌‌کار: تعداد ۱۰ مرد و ۱۴ زن با میانگین سنی ۲۵/۷۱ سال که به دنبال استفاده از گوشی هوشمند از درد و ناراحتی در ناحیه‌ی گردن شکایت داشتند، در این مطالعه‌ی کارآزمایی بالینی شرکت کردند. طی دو روز متوالی، مداخلات محافظه‌کارانه شامل استراحت و تمرین مکنزی را دریافت نمودند. مدت زمان اعمال هر مداخله، یک جلسه بود. میزان درد و ناتوانی به ترتیب با ابزار دیداری سنجش میزان درد (Visual analog scale) VAS و پرسش‌نامه‌ی شاخص ناتوانی گردن قبل از شروع درمان (بلافاصه پس از استفاده از گوشی هوشمند) و پس از انجام مداخلات استراحت و تمرینات مکنزی اندازه‌گیری شدند. داده‌ها با آزمون آنالیز واریانس با اندازه‌های تکراری تجزیه و تحلیل شدند (۰/۰۵ P <).
یافته‌ها: آزمودنی‌ها به دنبال هر دو روش مداخله (استراحت و تمرین مکنزی) از سطح درد و ناتوانی کمتری در مقایسه با قبل از شروع دوره‌ی درمان گزارش کردند. شاخص اندازه‌ی اثر کوهن دی هم، اثربخشی بالای تمرین مکنزی را در مقایسه با وضعیت استراحت بر روی سطح درد و ناتوانی نشان داد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تمرین مکنزی می‌تواند به طور مؤثرتری میزان درد و ناتوانی در نواحی گردن و شانه متعاقب استفاده از تلفن همراه هوشمند در مقایسه با استراحت را کاهش دهد.

حسین صارمی، سیده سعیده مرتضوی، سیما نادری‌فر، هما نادری‌فر، امیر شاملو کاظمی، سلمان خزائی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

چکیده: اختلالات اسکلتی- عضلانی، یکی از سه بیماری عمده‌ی ناتوان‌کننده در جهان است. با این حال، بار بیماری فعلی در ایران به خوبی شناخته شده نیست. با توجه به شیوع بالای اختلالات عضلانی- اسکلتی در دانش‌آموزان، سیاست‌های پیشگیری و کنترل باید بر دانش‌آموزان متمرکز باشد و مداخلات بهداشتی بر اساس عوامل خطر انجام شود. مشکلات اسکلتی- عضلانی هزینه‌های اقتصادی قابل ‌توجهی را بر سلامت تحمیل می‌کند و به طور غیرمستقیم بر بهره‌وری افراد تأثیر می‌گذارد. بنابراین ایجاد رویکردهای جدید که حفظ و بهبود سلامت عضلانی- اسکلتی، پیشگیری از بیماری‌های آن و مدیریت آن‌ها را هدف قرار می‌دهد، ضروری به نظر می‌رسد.

عباس‌علی جعفری ندوشن، امیرعباس ابویی مهریزی، فاطمه‌سادات موسوی ندوشن،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

اهداف: همه‌گیری ویروس کووید-۱۹ و اجرای قرنطینه می‌تواند اثرات مختلفی بر جنبه‌های روانی و اختلالات اسکلتی- عضلانی دانشجویان بگذارد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر ویروس کووید-۱۹ بر اختلالات اسکلتی- عضلانی و سلامت روان دانشجویان دانشگاه میبد می‌باشد.
روش ‌‌‌کار: برای این منظور، نمونه‌ای تصادفی شامل ۳۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه میبد در سال ۱۴۰۰ انتخاب گردید. اطلاعات بر اساس سه پرسش‌نامه‌ی اختلالات اسکلتی- عضلانی Nordic، پرسش‌نامه‌ی سلامت عمومی و مقیاس اضطراب کرونا ویروس جمع‌آوری شد. جهت تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از رگرسیون لجستیک و آزمون Chi-square استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که اضطراب ناشی از شیوع ویروس کووید-۱۹، روی سلامت روان دانشجویان تأثیر معنی‌دار دارد. همچنین پاندمی کووید-۱۹ موجب بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی در اکثر اندام‌های بدن دانشجویان گردیده است. مقطع تحصیلی، ورزش، نرمش‌های روزانه و تعداد مبتلایان به ویروس از جمله متغیرهایی هستند که در این شرایط روی اختلالات اندام‌های بدن و سلامت روان دانشجویان تأثیر معنی‌دار دارند.
نتیجه‌گیری: با توجه به اهمیت سلامت جسمی و روحی دانشجویان، لازم است در رابطه با کلاس‌های درسی دانشجویان برنامه‌ریزی صحیحی صورت گیرد. همچنین با شیوع ویروس و لزوم رعایت محدودیت‌ها، برنامه‌ریزی برای ورزش و حرکت‌های کششی ساده می‌تواند روی کاهش اختلالات و افزایش نشاط دانشجویان تأثیرگذار باشد.

فرشته حسینی، مهرناز حقیقی، سیف‌الله غریب،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

اهداف: پیشگیری از بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی، مستلزم ارزیابی و اصلاح وضعیت‌های کاری با استفاده از روش‌های ارزیابی پوسچر ارگونومی است. هدف این مطالعه، تعیین اثربخشی مداخلات چند وجهی و بلندمدت ارگونومی در یک شرکت در حال توسعه‌ی خودروسازی با روش ارزیابی سریع تنش دفاتر کاری (Rapid Office Strain Assessment) ROSA بود.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه‌ی مداخله‌ای چند وجهی بلندمدت، بر روی ۷۰ نفر از کارکنان اداری یک شرکت خدمات مهندسی خودروسازی در سه مرحله از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ انجام شد. مداخلات ارگونومیک با توجه به نمرات کسب شده در زیرحیطه‌های روشROSA  شامل صندلی، موس و کیبورد، تلفن و مانیتور اجرا گردید. مداخله‌ها شامل مداخلات فنی- مهندسی و آموزشی بود. از آماره‌های توصیفی و آزمون‌‌های Paired T-test، ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون خطی چندگانه برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده گردید.
یافته‌ها: میانگین نمرات ROSA در سال ۱۳۹۵، ۵/۹ با انحراف معیار ۰/۶۶ بود، درحالی که میانگین نمرات ROSA در سال ۱۴۰۱، ۳/۸۵ با انحراف معیار ۱/۱۹ بود. بین نمره‌ی نهایی ROSA در سال ۱۳۹۵ و ۱۴۰۱ از نظر آماری تفاوت معنی‌داری وجود داشت (۰/۰۰۱> P). آزمون‌های آماری نشان داد تنها مداخله‌ی فنی- مهندسی بر روی نمره‌ی نهایی ROSA تأثیر معنی‌داری داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه‌ی حاضر بیانگر کاهش مطلوب سطح احتمال خطر نهایی وضعیت بدنی کارکنان حین کار به علت تصحیح وضعیت بدنی در نتیجه‌ی مداخله‌ی فنی- مهندسی همراه با مداخله‌ی آموزشی منطبق بر اجزای روش ROSA بوده است.
 
مجید شهبازی، حسین رفسنجانی ده‌قاضی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

نامه به سردبیر

سیناز نیازی، فرزانه گندمی، لیلا غزاله، پرویز صوفیوند،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

اهداف: یکی از اختلالات شایع اسکلتی‌عضلانی که تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی، سلامت و بازده کاری افراد می گذارد، گردن درد مزمن است. هزینههای سنگین درمان‌های دارویی و جست‌وجوی راهکارهای درمانی ساده و کم هزینه امری اجتناب‌ناپذیر است. تکنیک‌های کشش و رهاسازی بافتی از راهکارهای مؤثر در اصلاح اختلالات اسکلتی‌عضلانی هستند. در این مطالعه، سعی شد که اثربخشی آن‌ها در کنترل درد و بهبود عملکرد کارکنان مبتلا به گردن درد مزمن غیراختصاصی بررسی شود.
روش ‌‌‌کار: در این مطالعه‌ی نیمه‌تجربی با گروه های موازی و طرح پیش آزمون‌پس آزمون، ۳۹ کارمند مبتلا به گردن درد مزمن غیراختصاصی با میانگین سنی ۲۵ تا ۴۵ سال، به‌روش غیرتصادفی و دردسترس، از بین کارمندان پشت‌میزنشین انتخاب شدند. افراد به‌طور تصادفی در سه گروه کشش، رهاسازی و کنترل تخصیص یافتند و به مدت شش هفته، مداخلات را دریافت کردند. در ابتدا و پس از شش هفته، شدت درد با معیار دیداری، خستگی کیفی با پرسش‌نامه‌ی خستگی چندبعدی و کیفیت زندگی با استفاده از پرسش‌نامه‌ی SF-۳۶ بررسی شد. برای مقایسه‌ی میانگین‌ها از آنالیز کواریانس یک راهه استفاده و سطح معناداری ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: مقایسه‌های درون‌گروهی نشان داد که شدت درد، کیفیت زندگی و خستگی در هر دو گروه مداخله، به‌طور معناداری بهبود یافته است (۰/۰۵P<). تمرینات کششی و رهاسازی، هر دو بر بهبود متغیرها تأثیر معناداری داشتند (۰/۰۵P<)؛ اما برتری با گروه تمرینات رهاسازی بود.
نتیجه‌گیری: شش هفته تکنیک رهاسازی و کشش در بیماران دچار به گردن‌درد مزمن غیراختصاصی، باعث کاهش درد و کاهش خستگی و افزایش کیفیت زندگی آن‌ها می‌شود.

زهرا اکبری چهره‌برق، نیلوفر نوایی، حمیدرضا نوایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

اهداف: بر اساس شواهد علمی، فعالیت‌های هنری مانند نوازندگی، می‌تواند باعث بروز آسیب‌های خاصی در بدن افراد شود. هدف از این مطالعه تعیین شیوع و مکان بروز آسیب‌های اسکلتی‌عضلانی در هنرجویان موسیقی و نوازندگان ایرانی و همچنین، شناسایی عوامل خطر مرتبط با وقوع این آسیب‌ها است.
روش ‌‌‌کار: به‌منظور جست‌وجوی مطالعات منتشرشده در زمینه ی مدنظر، از پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر مانند پاب‌مد، اسکوپوس، گوگل اسکولار، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) و مگیران با به‌کارگیری کلیدواژه‌های مناسب استفاده شد. در این جستجو، فقط آن مطالعات مقطعی بررسی شدند که به منظور بررسی شیوع آسیب های اسکلتی عضلانی و عوامل خطر آن ها در هنرجویان موسیقی و نوازندگان ایرانی انجام شده بودند و دسترسی به آن ها وجود داشت. مقالات مروری مرتبطی که کمتر از پنج مشارکت کننده داشتند و به زبان های غیر از انگلیسی و فارسی نوشته شده بودند، از مطالعه خارج شدند.
یافته‌ها: از میان ۱۹ مطالعه‌ای که در این زمینه یافت شدند، با حذف مطالعات تکراری و مشابه، هفت مطالعه‌ی توصیفی‌تحلیلی و مقطعی با نمونه‌ای به‌اندازه‌ی ۱۴۴۴ نفر بررسی شدند. شیوع صدمات اسکلتی‌عضلانی بین ۵۳ تا ۶۵ درصد بود. شایع ترین مشکل از بین مشکلات اسکلتی عضلانی،داشتن محل درد بود که در همه ی نوازندگان فارغ از نوع ساز دیده می شد. همچنین، مشخص شد که مشکلات اسکلتی‌عضلانی در نوازندگان خانم بیشتر گزارش شده است.
نتیجه‌گیری: هنرجویان موسیقی و نوازندگان ایرانی اغلب با مشکلات اسکلتی‌عضلانی مواجه هستند. نواحی شایع بدن برای بروز این مشکلات، گردن و شانه‌ها هستند. علاوه بر این، عوامل خطر متعددی مانند سن، پوسچر نامناسب و مدت تمرین برای بروز این نوع آسیب ها وجود دارد.

مهران ملکی روشتی، مهدی راعی، فیروز ولی‌پور،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

اهداف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی مسئله‌ای حائز اهمیت در بسیاری از محیط‌های کاری در نظام بهداشت و درمان است. هدف از این مرور سیستماتیک بررسی اختلالات اسکلتی‌عضلانی و عوامل خطر شغلی بر وضعیت جسمانی کادر درمان در ایران است.
روش ‌‌‌کار: جست‌وجویی الکترونیکی در پایگاه‌های اطلاعاتی ملی و بین‌المللی شامل PubMed، Web of Science، Scopus، SID و IranMedex انجام شد. مقالات از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ با استفاده از کلمات کلیدی «اختلالات اسکلتی‌عضلانی» و «کادر درمان» جست‌وجو شدند.
یافته‌ها: از میان ۳۶۰ مقاله، در نهایت، متن کامل ۲۴ مقاله بررسی شد. نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین میزان شیوع ناهنجاری‌های اسکلتی‌عضلانی و شکایات کارکنان در ۱۲ ماه گذشته، به درد در ناحیه‌ی گردن (۴۶/۰۱ درصد) مربوط است. همچنین، از بین ۲۴ عامل خطر شغلی شناسایی‌شده، ایستادن طولانی‌مدت (۲۰/۸۳ درصد) و حرکات تکراری (۱۶/۶۶ درصد) مهم‌ترین عوامل در بروز اختلالات جسمانی در کادر درمان است.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش می‌تواند نقش بسزایی در توانمندسازی و ارتقای نظام سلامت کشور از نظر سیاست‌های فردی، مدیریتی و سازمانی در مراکز بهداشتی‌درمانی داشته باشد؛ بنابراین، نیازهای فیزیکی، فشارهای روانی و ارگونومیکی محیط کار و سلامت کادر درمان را می‌توان برطرف کرد.

سید محمد حسینی، آرمین لاهوری، عطاالله براتی، هادی میری،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

اهداف: در دنیای پیشرفته‌ی امروز، یکی از تهدیدهای جدی موجود برای کارکنان، مشکلات اسکلتی عضلانی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط ارگونومی و ناهنجاری‌های وضعیتی بدن در کارکنان صنایع تولیدی است.
روش ‌‌‌کار: جامعه‌ی آماری این پژوهش را کارکنان مرد شاغل در دو شرکت خدماتی با تعداد کلی ۲۱۰ نفر تشکیل می‌دهند. تعداد ۱۳۴ نفر طبق جدول مورگان و بر اساس معیارهای ورود، به تحقیق وارد شدند. بررسی درد در نواحی مختلف بدن توسط پرسشنامه‌ی نوردیک، ارزیابی ارگونومی محیط کار توسط مقیاس REBA و ارزیابی وضعیت بدنی توسط آزمون نیویورک صورت گرفت. پس از جمع‌آوری اطلاعات مختلف، از نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی ۲۶ برای تجزیه‌وتحلیل اطلاعات استفاده شد. برای بررسی نرمال بودن توزیع داده‌های هر متغیر، از آزمون شاپیروویلک استفاده شد. همچنین، برای بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق، از آزمون آماری رگرسیون خطی استفاده شد. سطح معناداری در سرتاسر پژوهش کمتر از ۰/۰۵ در نظر گرفته شده است.
یافته‌ها: نتیجه‌ی تحقیق نشان داد که ارتباط منفی و معنی‌داری میان نمره‌ی ارگونومی و ارزیابی وضعیت بدنی وجود دارد (۰/۰۰P= و ۰/۶۰R=). همچنین، نتیجه‌ی بررسی‌ها نشان‌دهنده‌ی وجود اختلالات اسکلتی عضلانی در نواحی مختلف بدن با بیشترین شیوع در کمر است.
نتیجه‌گیری: با توجه به ارتباط بالا و منفی متغیرها، مشخص شد که وضعیت نامطلوب ارگونومی می‌تواند به ضعیف بودن وضعیت بدنی منجر شود و تبعات اسکلتی عضلانی زیادی به همراه داشته باشد.

عاطفه الیاسی گماری، بهزاد فولادی، سعید قنبری، عباس محمدی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

اهداف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی (MSDs) از جمله مشکلات شایع و مهم بهداشتی‌اجتماعی در جوامع صنعتی هستند که باعث کاهش بهره­ وری، افزایش هزینه ­های درمانی و کاهش کیفیت زندگی کارگران می ­شوند. مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی تأثیر حجم کار، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت جسمانی بر اختلالات اسکلتی‌عضلانی کارگران صنعت فولاد انجام شد.
روش ‌‌‌کار: مطالعه‌ی حاضر از نوع توصیفی‌تحلیلی بود که در جمعیت ۵۴۰ نفری کارگران شاغل در صنعت فولاد شهرستان دزفول انجام شد. بر اساس نمونه‌‌گیری تصادفی ساده، ۴۰۰ نفر به‌عنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش‌نامه‌ی اطلاعات دموگرافیک افراد، پرسش‌نامه‌ی اختلالات اسکلتی‌عضلانی کرنل (CMDQ)، خستگی شغلی سوفی (SOFI)، کیفیت خواب پیتسبورگ (PSQI) و شاخص بار کاری NASA-TLX بود و همچنین، برای ارزیابی وضعیت بدنی افراد از روش ربا (REBA) استفاده شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها، از شاخص­های آمار توصیفی و برای بررسی روابط بین متغیرهای مشاهده‌شده و پنهان، از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. داده‌ها در سطح معنی‌داری ۰/۰۵ و در نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی ۲۵ آنالیز شدند.
یافته‌ها: با توجه به سنجش شیوع اختلالات اسکلتی‌عضلانی، کمردرد با میانگین و انحراف معیار ۲۵/۴۴±۵۲/۳۹ در رتبه‌ی اول و زانودرد با میانگین و انحراف معیار ۲۶/۴۵±۴۶/۴۳ در رتبه‌ی دوم بودند که نشان‌دهنده‌ی شیوع بالای این اختلالات در میان کارگران صنعت فولاد است. نتایج تحلیل هم‌بستگی نشان داد که بین بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی با اختلالات اسکلتی‌عضلانی رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). با توجه به شاخص RMSEA کمتر از ۰/۱، مدل پیشنهادی در این مطالعه از برازش مناسب برخوردار بود و نقش متغیرهای بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی را در ایجاد اختلالات اسکلتی‌عضلانی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، به‌خوبی نشان داد.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که بهبود وضعیت ارگونومی محل کار، کاهش بار کاری، خستگی و بهبود کیفیت خواب می‌تواند احتمال بروز اختلالات اسکلتی‌عضلانی را در کارگران کاهش دهد.

یوسف قنبری، فرزانه گندمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

اهداف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی و دردهای ناشی از بروز آن‌ها یکی از عوامل مهم و شایع آسیب­های شغلی به ­شمار می­رود؛ بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرگذاری تمرینات با هدف اصلاح سندرم متقاطع فوقانی آنلاین و بازآموزی وضعیت صحیح بدن بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و پوسچر  دندان­پزشکان شهرستان شهرکرد است.
روش ‌‌‌کار: تعداد ۳۳ دندان­پزشک به­عنوان نمونه‌ی آماری و به شکل دردسترس انتخاب شدند و به­صورت تصادفی، در گروه­های کنترل (۱۱=n)، تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول  NASM(۱۱=n)  و تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی (۱۱=n) قرار گرفتند. قبل از اعمال مداخلات و پس از اتمام دوره‌ی مداخلات، پیامدهای مطالعه بررسی شدند. گروه­های تجربی به مدت شش هفته تحت مداخلات مطالعه قرار گرفتند و گروه کنترل طی این مدت، فعالیت روزمره‌ی خود را انجام دادند. درد به­عنوان پیامد اولیه و ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی به­عنوان پیامدهای ثانویه بررسی شدند. برای مقایسه­های درون‌گروهی، از آزمون paired sample t-test و برای مقایسه­های بین‌گروهی، از one-way analysis of variance استفاده شد.
یافته‌ها: یافته­ها نشان داد که هر دو مداخله‌ی تمرینی اثر مثبتی بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی دندان­پزشکان داشت (۰/۰۵>P)؛ بااین‌حال، یافته­های حاصل از تست­های تعقیبی نشان داد که تمرینات مبتنی بر اصلاح سندرم متقاطع فوقانی اثر چشمگیرتری نسبت به تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی داشته است (۰/۰۵>P).
نتیجه‌گیری: استفاده از تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول NASM به­صورت آنلاین و بازآموزی وضعیت بدنی توانست در کاهش درد و ناتوانی و بهبود عملکرد دندان­پزشکان اثرهای مطلوبی بر جای بگذارد.

دکتر محسن عارفیان، فاطمه رئیسی، محمدجواد هادیان فرد،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

اهداف: دردهای اسکلتی‌عضلانی مرتبط با کار یکی از عوامل اصلی کاهش کمیت و کیفیت کار و تهدیدکننده‌ی سلامت جسمانی و روان‌شناختی کارمندان محسوب می‌شود. هدف از مطالعه‌ی حاضر بررسی شیوع و پیش‌بینی دردهای اسکلتی‌عضلانی مرتبط با کار بر اساس پوسچر بدن، استرس شغلی، سلامت روان و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در کارکنان شرکتی تجاری در شیراز بود.
روش ‌‌‌کار: جامعه‌ی آماری شامل کارکنان این شرکت با تعداد کلی ۲۵۰ نفر بود که طبق جدول مورگان، ۱۴۷ نفر (۵۱ زن و ۹۶ مرد) بر اساس معیارهای ورود، انتخاب و ارزیابی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش‌نامه‌های درد اسکلتی‌عضلانی (Nordic questionnaires)، پوسچر بدن (Qec)، استرس شغلی (ERI)، سلامت روان (GHQ) و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی (CFI) بود. اطلاعات دموگرافیک به‌وسیله‌ی آزمون­های ناپارامتریک خی‌دو و کروسکال‌والیس و ارتباط بین متغیرها به‌شیوهی تحلیل رگرسیون و به‌وسیلهی نرم‌افزار spss-۲۶ تجزیه‌وتحلیل شد.
یافته‌ها: بررسی یافته‌های توصیفی نشان داد که شایع‌ترین درد در گروه نمونه به‌ترتیب، درد کمر (۷۶/۱۹ درصد)، گردن (۶۹/۳۸ درصد) و قسمت تحتانی کمر (۵۶/۶۴ درصد) بود؛ همچنین، ورزش بیشتر در طول هفته با تجربه‌ی کمتر درد در ارتباط بود (۰/۰۵P<). بر اساس یافته‌ها، پوسچر بدن بیشترین توانایی پیش‌بینی دردهای گردن، شانه، دست و کمر را داشت (۰/۰۱P<)، همچنین، مؤلفه‌های استرس شغلی، سلامت روان و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی به‌صورت معناداری، دردهای مرتبط با کار را پیش‌بینی کردند (۰/۰۱P<).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج، آموزش شیوهی صحیح پوسچر بدن می‌تواند میزان درخور توجهی از دردهای اسکلتی‌عضلانی را کاهش دهد؛ همچنین، آموزش شیوه‌های مدیریت استرس شغلی و ارتقای انعطاف‌پذیری روان‌شناختی کارکنان ممکن است با کاهش ناراحتی‌های جسمانی مرتبط باشد.

موسی نظری، آرزو سماک امانی، محمد امین موعودی، محمد مهدی علیان نژادی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

اهداف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی مرتبط با کار (WMSDs) از معضلات مهم در کشورهای درحال‌توسعه و پیشرفته است و اکثر افراد در طول زندگی خود، با آن روبه‌رو هستند. با توجه به اثرهای زیان‌آور اختلالات اسکلتی‌عضلانی در بهره‌وری و سلامت عمومی کارکنان، این پژوهش با استفاده از پرسش‌نامه‌ی اختلالات اسکلتی‌عضلانی کرنل (CMDQ) به‌منظور ارائه‌ی مدلی هوشمند برای تعیین سطح و پیش‌بینی اختلالات اسکلتی‌عضلانی انجام شد.
روش ‌‌‌کار: در این مطالعهی توصیفی‌تحلیلی، ۸۱۰ نفر از کارکنان پنج سازمان با چهار طبقهی شغلی اداری، فنی، تولید و خدمات، داوطلبانه برای ارزیابی اختلالات اسکلتی‌عضلانی، پرسش‌نامه‌ی اختلالات اسکلتی‌عضلانی کرنل (CMDQ) را تکمیل کردند. پس از جمع‌آوری داده‌های پرسش‌نامه‌ای و انجام تحلیل‌های آماری مرتبط، از نرمال‌سازی داده‌ها و خوشه‌بندی بر اساس روش K-Means برای تعیین سطوح اختلالات اسکلتی‌عضلانی استفاده ‌شد. در نهایت، شبکه‌ی عصبی مصنوعی  پرسپترون چندلایه برای پیش‌بینی سطح اختلالات اسکلتی‌عضلانی آموزش داده شد و معیارهای دقت، صحت، Recall و F۱-score برای ارزیابی مدل پیشنهادی به کار گرفته شدند.
یافته‌ها: نتایج عملکرد مدل پیشنهادی در پیش‌بینی سطح اختلالات اسکلتی‌عضلانی در دو حالت استفاده و عدم استفاده از روش SMOTE بر اساس معیار‌های ارزیابی ارائه شده است. مقادیر صحت، دقت،  Recall و F۱-score به‌ترتیب، برابر با ۰/۷۲۴، ۰/۷۰۹، ۰/۷۵۶ و ۰/۷۲۰ به دست آمد. مقدار مناسب صحت و دقت در مدل پیشنهادی نشان‌دهندهی قابلیت آن در شناسایی سطح اختلالات اسکلتی‌عضلانی افراد و کمک به متخصصان حوزهی بهداشت در شناسایی و اقدامات لازم برای پیشگیری و پیش‌بینی آن‌ها است.
نتیجه‌گیری: این مطالعه با استفاده از پرسش‌نامهی CMDQ و روش‌های هوش مصنوعی به تحلیل اختلالات اسکلتی‌عضلانی در محیط کار پرداخته است. مدل پیشنهادی در مقایسه با مطالعات مشابه، دارای دقت و صحت قابل توجهی است. نتایج نشان دادند که از این مدل می‌توان برای شناسایی و پیش‌بینی اختلالات اسکلتی‌عضلانی در کارکنان سازمان‌ها با امکان تسریع فرایند شناسایی و کاهش هزینه‌ها بهره برد.

سینا قاسمی، بهزاد ایمنی، رامین رحمانی، شیردل زندی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

اهداف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی مشکلی شایع در اغلب محیط‌های کاری و توانایی انجام کار عاملی مؤثر بر عملکرد و بهره‌وری کارکنان است. در مطالعه‌ی حاضر، وضعیت این دو مؤلفه و ارتباط آن‌ها با هم در کارکنان شاغل در اتاق عمل بررسی شده است.
روش ‌‌‌کار: مطالعه‌ی مقطعی حاضر در زمستان سال ۱۴۰۱ انجام شد. در این پژوهش، تعداد ۹۶ نفر از کارکنان شاغل در اتاق عمل بیمارستان‌های دولتی شهر همدان، به‌صورت سرشماری و با در نظر گرفتن معیارهای ورود بررسی شدند. داده‌ها از طریق پرسش‌نامه‌ی استاندارد نوردیک و پرسش‌نامه‌ی شاخص توانایی انجام کار جمع‌آوری شد و با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی ۲۴ در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (T-Test) تجزیه‌وتحلیل شد.
یافته‌ها: در این مطالعه، ۴ نفر (۴/۲ درصد) از شرکت‌کنندگان دارای یک ناراحتی اسکلتی‌عضلانی و ۹۱ نفر از پرسنل (۹۵/۸ درصد) دارای بیش از یک ناراحتی در سیستم اسکلتی‌عضلانی بودند. میانگین شاخص توانایی انجام کار ۰۴/۹۱±۴۲/۳ بود. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که شاخص توانایی انجام کار در بین افراد دارای درد در اندام‌های گردن (۰/۰۰۳=P-value)، شانه‌ها (۰/۰۰۱=P-value)، آرنج‌ها (۰/۰۳۸=P-value)، کمر (۰/۰۱۱=P-value)، زانو‌ها (۰/۰۰۱=P-value) و پاها (۰/۰۰۲=P-value) نسبت به افراد فاقد درد در این اندام‌ها کمتر بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای اختلالات اسکلتی‌عضلانی و ارتباط معنادار بین این اختلالات و توانایی انجام کار، ضروری است مداخلاتی به‌منظورکاهش این اختلالات و به‌تبع آن، افزایش توانمندی کارکنان طراحی و اجرا شد.

سیده‌هستی ساداتی، مهدی اصغری، مائده مرادی فراهانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1403 )
چکیده

اهداف: پوسچر نامناسب یکی از علل اصلی ایجاد اختلالات اسکلتی‌عضلانی (MSD) در حرفه‌ی دندان‌پزشکی است که به‌دلیل ماهیت فعالیت‌های این شغل به وجود می‌آید. این مطالعه روش‌های ارزیابی پوسچر مشاهده‌ای و دستگاهی برای شاغلان حرفه‌ی دندان‌پزشکی در مطالعات و شیوع گزارش‌شده‌ی MSDs در آن‌ها را بررسی کرده است.
روش ‌‌‌کار: جست‌وجوی مطالعات در پایگاه‌های اطلاعاتی Scopus، PubMed و Google scholar با کلمات کلیدی تعیین‌شده در بازه‌ی سـال‌های ۲۰۰۰ تـا ۲۰۲۱ انجام گرفت. از ۵۴۱ مقاله در جست‌وجوی اولیه، پس از حذف مقالات فاقد صلاحیت، تکراری، ارائه در کنگره، مروری نظام‌مند و نامه به سردبیر، در نهایت ۳۱ مقاله به این مطالعه وارد شدند.
یافته‌ها: نواحی گردن (۵۸ درصد)، پشتی و کمر (۵۴/۹ درصد) و شانه و دست (۲۹ درصد) دارای بیشترین میزان درد و اختلال در بین اندام‌ها در مطالعات بودند. در میان روش‌های ارزیابی پوسچر نیز RULA (۱۹/۴ درصد)، REBA (۱۹/۴ درصد)، EMG (۱۳/۸ درصد) و QEC (۸/۳ درصد) بیشترین روش‌های مورد استفاده در میان تمام ۱۷روش به‌کاررفته در مطالعات بودند.
نتیجه‌گیری: در بین روش‌های مشاهده‌ای، روش QEC (Quick Exposure Check) به‌دلیل توجه به تجربه‌ی دندان‌پزشکان و در نظر گرفتن ابعاد مختلف وظایف دندان‌پزشکی کاربردی‌ترین روش است و روش  (Electromyography) EMG مناسب‌ترین روش دستگاهی برای ارزیابی پوسچر در دندان‌پزشکان است. همچنین، به نظر می‌رسد که استفاده از پرسش‌نامه به همراه روش‌های ارزیابی می‌تواند درک و اثربخشی ارزیابی وضعیت پوسچر را افزایش دهد.

بهزاد فولادی دهقی، عباس محمدی، مرضیه صادقیان، مریم طیبی، آذرنوش آریان‌کیا، سعید قنبری،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1403 )
چکیده

اهداف: این مطالعه با هدف بررسی شیوع مشکلات اسکلتی‌عضلانی ناشی از استفاده از موبایل و ارائه‌ی راهکارهای اصلاحی در دانشجویان دندان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی‌شاپور انجام شد.
روش ‌‌‌کار: مطالعه‌ی حاضر از نوع مقطعی‌توصیفی و تحلیلی با رویکرد مداخله‌ای است. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه و روش دستگاهی استفاده شد. دانشجویان در دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند: گروه اول شامل ۱۵۰ نفر از دانشجویان رشته‌ی دندان‌پزشکی تا ترم ۴ را شامل می‌شد و گروه دوم شامل ۱۵۰ نفر از دانشجویان رشته‌ی دندان‌پزشکی از ترم ۵ به بعد بود. جمع‌آوری داده‌ها توسط پرسش‌نامه‌های خوداظهاری انجام شد (۱) که عبارت بودند از: پرسش‌نامه‌ی مشخصات دموگرافیک (۲)، پرسش‌نامه‌ی نوموفوبیا (NMP-Q) (۳)، شاخص ناتوانی گردن (NDI) (۴) و پرسش‌نامه‌ی ناراحتی دست کرنل (CHDQ).
یافته‌ها: با توجه به نتایج مطالعه‌ی حاضر، میزان شیوع نوموفوبیا بین دانشجویان دندان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی‌شاپور اهواز در سطح متوسط است و میانگین نمره‌ی پرسش‌نامه‌ی ناتوانی گردن برابر با ۱۶/۲۰ و میانگین نمره‌ی درد در بین دانشجویان برابر با ۱/۷۲ است و ۴۶/۵ درصد از دانشجویان درد در ناحیه‌ی دست دارند که بیشترین میزان درد در ناحیه‌ی F گزارش شده است. میانگین ناراحتی‌های اسکلتی‌عضلانی کرنل برابر با ۲/۷۲ است.
نتیجه‌گیری: بررسی ارتباط بین ناحیه‌ی درد و سال ورود به دانشگاه نشان داد که بین سال ورود به دانشگاه و ناحیه‌ی درد ارتباط معناداری وجود دارد و دانشجویان با سابقه‌ی تحصیلی بیشتر عوارض بیشتری داشتنه‌اند و همچنین، بررسی مداخله‌ی اصلاحی بر اختلالات اسکلتی در ناحیه‌ی گردن و مچ در مطالعه‌ی حاضر نشان داد که میزان نمرات متغیرها پس از انجام مداخله و اقدامات اصلاحی افزایش چشمگیری داشته است.

مونس خانی، آرام تیرگر، سمانه پورهادی، زهرا گرایلی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

اهداف: نظر به اینکه کار با لوازم آموزش الکترونیک در دوران کووید ۱۹ به طور چشمگیری افزایش یافت، هدف از این پژوهش بررسی شکایات درباره اختلالات اسکلتی عضلانی بواسطه استفاده از لوازم الکترونیک در زمان آموزش مجازی بوده است.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه به صورت مقطعی بر گروهی از دانشجویان ۴ سال نخست دانشگاه علوم پزشکی بابل که دروس آن‌ها بیشتر به صورت مجازی ارائه شده بود، انجام پذیرفت. ابزار جمع‌آوری داده‌ها شامل فرم اطلاعات فردی و پرسش‌نامه استاندارد نوردیک بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS۲۲ و آزمون‌های آماری مناسب مانند مجذور کای انجام شد. سطح معنـاداری ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: داده‌های حاصل از ۳۱۸ دانشجو نشان داد که ۸۳/۶% آنان طی سال ۱۴۰۱ از درد در سیستم اسکلتی عضلانی حداقل در یکی از نواحی بدن شکایت داشتند. بیش از ۲۱% از آنان ناگزیر به مصرف دارو، ۱۹/۹% نیازمند مراجعه به پزشک و ۴/۱% به ناچار از خدمات فیزیوتراپی استفاده کردند. همچنین، میزان شکایت از درد و ناراحتی در سیستم اسکلتی عضلانی طی یک هفته گذشته و یک سال گذشته با میزان استفاده از لوازم آموزش مجازی دارای ارتباط مستقیم و معنادار آماری بود (۰/۰۰۱P≤).
نتیجه‌گیری: گسترش آموزش مجازی در دانشگاه‌ها و بواسطه آن، استفاده طولانی و مداوم از لوازم آموزش الکترونیک در افزایش میزان شکایت از اختلالات اسکلتی عضلانی در دانشجویان موثر است. البته نداشتن فعالیت بدنی منظم، مصرف دخانیات، سطح بالای استرس، بی‌خوابی و خستگی در میان دانشجویان علوم پزشکی نیز از دیگر عوامل موثر شناخته شده‌اند.

شیوا محمدجانی کومله، محمد امین رشیدی، عظیم اکبری،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

اهداف: کارمندان بخش اداری به‌دلیل سروکار داشتن طولانی‌مدت با رایانه اغلب در معرض ابتلا به اختلالات اسکلتی‌عضلانی قرار دارند. همچنین به‌دلیل سروکار داشتن روزانه با ارباب‌رجوع دارای بارِ کاری ذهنی بالا و استرس شغلی هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع اختلالات اسکلتی‌عضلانی، بارِ کاری ذهنی، سلامت عمومی و استرس شغلی کارمندان اداری به جهت ارتقای شرایط کاری آنان است.
روش ‌‌‌کار: مطالعه از نوع مقطعی توصیفی‌تحلیلی است که در بین کارمندان اداری یک شرکت مهندسی در سال ۱۴۰۰ انجام شد و در نهایت ۱۱۹ نفر در مطالعه به روش سرشماری شرکت کردند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش‌نامه اطلاعات دموگرافیک و چک‌لیست‌های ROSA، کرنل، NASA-TLX، GHQ و استرس شغلی HSE-UK استفاده شد و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS، آمار توصیفی و آزمون‌های تی تست مستقل و آنالیز واریانس یک‌طرفه انجام گرفت.
یافته‌ها: براساس ارزیابی پوسچر با روش ROSA، میانگین نمره نهایی ROSA برابر با ۱/۰۳±۴/۳۳ به دست آمد. بررسی بارِ کاری ذهنی با شاخص NASA-TLX نشان داد که ۷۸% کارکنان دارای بارِ کاری ذهنی بالا هستند. طبق پرسش‌نامه GHQ، میانگین نمره نهایی سلامت عمومی نیز ۱۱/۷۳±۲۴/۴ است. همچنین، براساس پرسش‌نامه استرس شغلی HSE-UK، بیش از ۸۰% (۱۰۳ نفر) کارکنان دارای استرس شدید و ۱۲% (۱۵ نفر) در وضعیت استرس بحرانی بودند. ارتباط معناداری بین استرس شغلی با شاخص توده بدنی و سن مشاهده شد (۰/۰۵>P).
نتیجه‌گیری: اقدامات مداخله‌ای و کنترلی درجهت بهبود وضعیت اختلالات اسکلتی‌عضلانی، بارِ کاری، سلامت عمومی و استرس شغلی امری لازم به نظر می‌رسد.

مجید شهبازی، جواد صراف‌زاده، سعید اخلاقی، حسین نگهبان،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

اهداف: یکی از مباحث مطرح در بیماران کمردرد کنترل تعادل است. باوجودِ مطالعاتی که تاکنون انجام شده‌ است، مکانیسم کنترل تعادل در بیماران کمردرد، به‌خصوص در ‌شرایط بارگذاری در ارتفاع‌های مختلف، هنوز شناخته نشده‌ است. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ارتفاع بر تعادل در حین بار‌گذاری انجام شده است.
روش ‌‌‌کار: در این مطالعه مقطعی، ۵۴ بیمار کمردرد و ۲۰ فرد سالم مرد شرکت داشتند. ارزیابی کنترل تعادل با صفحه نیرو انجام شد. بیماران پایین گذاشتن بار از بالای سر تا سطح کمر و از سطح کمر تا زمین را به‌صورت تصادفی انجام دادند. میزان بار حدود ۱۰ درصد وزن شرکت‌کنندگان بود. سطح معنی داری ۵ درصد در نظر‌گرفته‌ شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در مقایسه بین‌گروهی در حین گذاشتن بار از بالای سر تا سطح کمر و از سطح کمر تا سطح زمین متغیّرهای سرعت در جهت داخلی‌خارجی و قدامی‌خلفی و کلی و جابه‌جایی مرکز فشار درجهت قدامی‌خلفی اختلاف معنی‌داری وجود دارد
(P<۰/۰۵). نتایج مقایسه درون‌گروهی متغیّرها در افراد سالم و بیماران کمردرد نشان داد تمام متغیّرها، به‌جز سرعت درجهت قدامی‌خلفی در افراد سالم اختلاف معنی‌داری دارند (P<۰/۰۵). در حین گذاشتن بار در سطح پایین، هر دو گروه افزایش نوسان داشتند.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان می‌دهد که هر گروه از فراد سالم و کمردرد در حین بار‌گذاری در ارتفاع پایین‌تر، در‌حالی‌که کمر خم شده باشد، تعادل کمتری را نشان می‌دهند که به نظر می‌رسد در ‌نظر ‌گرفتن این یافته‌ها جهت توان‌بخشی، تعیین شرایط شغلی و پیشگیری از حوادث در‌حین کار می‌تواند کمک‌کننده باشد.

فاطمه فراغتی، محمدجواد اسداله‌زاده، مریم حسنی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

مقدمه:  اختلالات اسکلتی-عضلانی از جمله مشکلات شایع سلامت شغلی هستند که به ویژه در مشاغل رانندگی، بروز بالایی دارند. هدف این مطالعه، ارزیابی وضعیت بدنی و تعیین خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی در راهبران قطار شهری مشهد با استفاده از روش REBA بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، ۱۴۰ نفر از راهبران قطار شهری مشهد به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. داده‌های دموگرافیک و اطلاعات مربوط به اختلالات اسکلتی-عضلانی با استفاده از پرسشنامه نوردیک و ارزیابی پوسچر کاری با روش REBA جمع‌آوری شد. برای تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری پارامتریک (آزمون مقایسه میانگین دو گروه مستقل) و ناپارامتریک (آزمون کای‌دو) استفاده گردید.
یافته‌ها:  نتایج نشان داد که ۸۷/۱٪ از شرکت‌کنندگان حداقل در یکی از نواحی بدن دچار اختلالات اسکلتی-عضلانی بودند. بیشترین شیوع درد مربوط به نواحی گردن (۶۰٪)، کمر (۵۷/۱٪) و پشت (۳۳/۶٪) بود. بر اساس نتایج ارزیابی پوسچر REBA، ۷۱/۴٪ از افراد در سطح خطر متوسط قرار داشتند. همچنین، ارتباط معناداری بین شاخص توده بدنی، سابقه کاری و ابتلا به اختلالات عضلانی-اسکلتی مشاهده شد (p<0.05).
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای اختلالات اسکلتی-عضلانی در میان راهبران قطار شهری مشهد و وضعیت‌های بدنی با خطر متوسط، نیاز به مداخلات ارگونومیک و آموزش اصول پوسچر صحیح احساس می‌شود.
.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb