سیدههستی ساداتی، مهدی اصغری، مائده مرادی فراهانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1403 )
چکیده
اهداف: پوسچر نامناسب یکی از علل اصلی ایجاد اختلالات اسکلتیعضلانی (MSD) در حرفهی دندانپزشکی است که بهدلیل ماهیت فعالیتهای این شغل به وجود میآید. این مطالعه روشهای ارزیابی پوسچر مشاهدهای و دستگاهی برای شاغلان حرفهی دندانپزشکی در مطالعات و شیوع گزارششدهی MSDs در آنها را بررسی کرده است.
روش کار: جستوجوی مطالعات در پایگاههای اطلاعاتی Scopus، PubMed و Google scholar با کلمات کلیدی تعیینشده در بازهی سـالهای ۲۰۰۰ تـا ۲۰۲۱ انجام گرفت. از ۵۴۱ مقاله در جستوجوی اولیه، پس از حذف مقالات فاقد صلاحیت، تکراری، ارائه در کنگره، مروری نظاممند و نامه به سردبیر، در نهایت ۳۱ مقاله به این مطالعه وارد شدند.
یافتهها: نواحی گردن (۵۸ درصد)، پشتی و کمر (۵۴/۹ درصد) و شانه و دست (۲۹ درصد) دارای بیشترین میزان درد و اختلال در بین اندامها در مطالعات بودند. در میان روشهای ارزیابی پوسچر نیز RULA (۱۹/۴ درصد)، REBA (۱۹/۴ درصد)، EMG (۱۳/۸ درصد) و QEC (۸/۳ درصد) بیشترین روشهای مورد استفاده در میان تمام ۱۷روش بهکاررفته در مطالعات بودند.
نتیجهگیری: در بین روشهای مشاهدهای، روش QEC (Quick Exposure Check) بهدلیل توجه به تجربهی دندانپزشکان و در نظر گرفتن ابعاد مختلف وظایف دندانپزشکی کاربردیترین روش است و روش (Electromyography) EMG مناسبترین روش دستگاهی برای ارزیابی پوسچر در دندانپزشکان است. همچنین، به نظر میرسد که استفاده از پرسشنامه به همراه روشهای ارزیابی میتواند درک و اثربخشی ارزیابی وضعیت پوسچر را افزایش دهد.
بهزاد فولادی دهقی، عباس محمدی، مرضیه صادقیان، مریم طیبی، آذرنوش آریانکیا، سعید قنبری،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1403 )
چکیده
اهداف: این مطالعه با هدف بررسی شیوع مشکلات اسکلتیعضلانی ناشی از استفاده از موبایل و ارائهی راهکارهای اصلاحی در دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور انجام شد.
روش کار: مطالعهی حاضر از نوع مقطعیتوصیفی و تحلیلی با رویکرد مداخلهای است. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه و روش دستگاهی استفاده شد. دانشجویان در دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند: گروه اول شامل ۱۵۰ نفر از دانشجویان رشتهی دندانپزشکی تا ترم ۴ را شامل میشد و گروه دوم شامل ۱۵۰ نفر از دانشجویان رشتهی دندانپزشکی از ترم ۵ به بعد بود. جمعآوری دادهها توسط پرسشنامههای خوداظهاری انجام شد (۱) که عبارت بودند از: پرسشنامهی مشخصات دموگرافیک (۲)، پرسشنامهی نوموفوبیا (NMP-Q) (۳)، شاخص ناتوانی گردن (NDI) (۴) و پرسشنامهی ناراحتی دست کرنل (CHDQ).
یافتهها: با توجه به نتایج مطالعهی حاضر، میزان شیوع نوموفوبیا بین دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز در سطح متوسط است و میانگین نمرهی پرسشنامهی ناتوانی گردن برابر با ۱۶/۲۰ و میانگین نمرهی درد در بین دانشجویان برابر با ۱/۷۲ است و ۴۶/۵ درصد از دانشجویان درد در ناحیهی دست دارند که بیشترین میزان درد در ناحیهی F گزارش شده است. میانگین ناراحتیهای اسکلتیعضلانی کرنل برابر با ۲/۷۲ است.
نتیجهگیری: بررسی ارتباط بین ناحیهی درد و سال ورود به دانشگاه نشان داد که بین سال ورود به دانشگاه و ناحیهی درد ارتباط معناداری وجود دارد و دانشجویان با سابقهی تحصیلی بیشتر عوارض بیشتری داشتنهاند و همچنین، بررسی مداخلهی اصلاحی بر اختلالات اسکلتی در ناحیهی گردن و مچ در مطالعهی حاضر نشان داد که میزان نمرات متغیرها پس از انجام مداخله و اقدامات اصلاحی افزایش چشمگیری داشته است.
مونس خانی، آرام تیرگر، سمانه پورهادی، زهرا گرایلی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده
اهداف: نظر به اینکه کار با لوازم آموزش الکترونیک در دوران کووید ۱۹ به طور چشمگیری افزایش یافت، هدف از این پژوهش بررسی شکایات درباره اختلالات اسکلتی عضلانی بواسطه استفاده از لوازم الکترونیک در زمان آموزش مجازی بوده است.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی بر گروهی از دانشجویان ۴ سال نخست دانشگاه علوم پزشکی بابل که دروس آنها بیشتر به صورت مجازی ارائه شده بود، انجام پذیرفت. ابزار جمعآوری دادهها شامل فرم اطلاعات فردی و پرسشنامه استاندارد نوردیک بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS۲۲ و آزمونهای آماری مناسب مانند مجذور کای انجام شد. سطح معنـاداری ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافتهها: دادههای حاصل از ۳۱۸ دانشجو نشان داد که ۸۳/۶% آنان طی سال ۱۴۰۱ از درد در سیستم اسکلتی عضلانی حداقل در یکی از نواحی بدن شکایت داشتند. بیش از ۲۱% از آنان ناگزیر به مصرف دارو، ۱۹/۹% نیازمند مراجعه به پزشک و ۴/۱% به ناچار از خدمات فیزیوتراپی استفاده کردند. همچنین، میزان شکایت از درد و ناراحتی در سیستم اسکلتی عضلانی طی یک هفته گذشته و یک سال گذشته با میزان استفاده از لوازم آموزش مجازی دارای ارتباط مستقیم و معنادار آماری بود (۰/۰۰۱P≤).
نتیجهگیری: گسترش آموزش مجازی در دانشگاهها و بواسطه آن، استفاده طولانی و مداوم از لوازم آموزش الکترونیک در افزایش میزان شکایت از اختلالات اسکلتی عضلانی در دانشجویان موثر است. البته نداشتن فعالیت بدنی منظم، مصرف دخانیات، سطح بالای استرس، بیخوابی و خستگی در میان دانشجویان علوم پزشکی نیز از دیگر عوامل موثر شناخته شدهاند.
شیوا محمدجانی کومله، محمد امین رشیدی، عظیم اکبری،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: کارمندان بخش اداری بهدلیل سروکار داشتن طولانیمدت با رایانه اغلب در معرض ابتلا به اختلالات اسکلتیعضلانی قرار دارند. همچنین بهدلیل سروکار داشتن روزانه با اربابرجوع دارای بارِ کاری ذهنی بالا و استرس شغلی هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی، بارِ کاری ذهنی، سلامت عمومی و استرس شغلی کارمندان اداری به جهت ارتقای شرایط کاری آنان است.
روش کار: مطالعه از نوع مقطعی توصیفیتحلیلی است که در بین کارمندان اداری یک شرکت مهندسی در سال ۱۴۰۰ انجام شد و در نهایت ۱۱۹ نفر در مطالعه به روش سرشماری شرکت کردند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و چکلیستهای ROSA، کرنل، NASA-TLX، GHQ و استرس شغلی HSE-UK استفاده شد و تجزیهوتحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS، آمار توصیفی و آزمونهای تی تست مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه انجام گرفت.
یافتهها: براساس ارزیابی پوسچر با روش ROSA، میانگین نمره نهایی ROSA برابر با ۱/۰۳±۴/۳۳ به دست آمد. بررسی بارِ کاری ذهنی با شاخص NASA-TLX نشان داد که ۷۸% کارکنان دارای بارِ کاری ذهنی بالا هستند. طبق پرسشنامه GHQ، میانگین نمره نهایی سلامت عمومی نیز ۱۱/۷۳±۲۴/۴ است. همچنین، براساس پرسشنامه استرس شغلی HSE-UK، بیش از ۸۰% (۱۰۳ نفر) کارکنان دارای استرس شدید و ۱۲% (۱۵ نفر) در وضعیت استرس بحرانی بودند. ارتباط معناداری بین استرس شغلی با شاخص توده بدنی و سن مشاهده شد (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: اقدامات مداخلهای و کنترلی درجهت بهبود وضعیت اختلالات اسکلتیعضلانی، بارِ کاری، سلامت عمومی و استرس شغلی امری لازم به نظر میرسد.
مجید شهبازی، جواد صرافزاده، سعید اخلاقی، حسین نگهبان،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
اهداف: یکی از مباحث مطرح در بیماران کمردرد کنترل تعادل است. باوجودِ مطالعاتی که تاکنون انجام شده است، مکانیسم کنترل تعادل در بیماران کمردرد، بهخصوص در شرایط بارگذاری در ارتفاعهای مختلف، هنوز شناخته نشده است. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ارتفاع بر تعادل در حین بارگذاری انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، ۵۴ بیمار کمردرد و ۲۰ فرد سالم مرد شرکت داشتند. ارزیابی کنترل تعادل با صفحه نیرو انجام شد. بیماران پایین گذاشتن بار از بالای سر تا سطح کمر و از سطح کمر تا زمین را بهصورت تصادفی انجام دادند. میزان بار حدود ۱۰ درصد وزن شرکتکنندگان بود. سطح معنی داری ۵ درصد در نظرگرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در مقایسه بینگروهی در حین گذاشتن بار از بالای سر تا سطح کمر و از سطح کمر تا سطح زمین متغیّرهای سرعت در جهت داخلیخارجی و قدامیخلفی و کلی و جابهجایی مرکز فشار درجهت قدامیخلفی اختلاف معنیداری وجود دارد (P<۰/۰۵). نتایج مقایسه درونگروهی متغیّرها در افراد سالم و بیماران کمردرد نشان داد تمام متغیّرها، بهجز سرعت درجهت قدامیخلفی در افراد سالم اختلاف معنیداری دارند (P<۰/۰۵). در حین گذاشتن بار در سطح پایین، هر دو گروه افزایش نوسان داشتند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که هر گروه از فراد سالم و کمردرد در حین بارگذاری در ارتفاع پایینتر، درحالیکه کمر خم شده باشد، تعادل کمتری را نشان میدهند که به نظر میرسد در نظر گرفتن این یافتهها جهت توانبخشی، تعیین شرایط شغلی و پیشگیری از حوادث درحین کار میتواند کمککننده باشد.
فاطمه فراغتی، محمدجواد اسدالهزاده، مریم حسنی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی-عضلانی از جمله مشکلات شایع سلامت شغلی هستند که به ویژه در مشاغل رانندگی، بروز بالایی دارند. هدف این مطالعه، ارزیابی وضعیت بدنی و تعیین خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی در راهبران قطار شهری مشهد با استفاده از روش REBA بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، ۱۴۰ نفر از راهبران قطار شهری مشهد به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. دادههای دموگرافیک و اطلاعات مربوط به اختلالات اسکلتی-عضلانی با استفاده از پرسشنامه نوردیک و ارزیابی پوسچر کاری با روش REBA جمعآوری شد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای آماری پارامتریک (آزمون مقایسه میانگین دو گروه مستقل) و ناپارامتریک (آزمون کایدو) استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که ۸۷/۱٪ از شرکتکنندگان حداقل در یکی از نواحی بدن دچار اختلالات اسکلتی-عضلانی بودند. بیشترین شیوع درد مربوط به نواحی گردن (۶۰٪)، کمر (۵۷/۱٪) و پشت (۳۳/۶٪) بود. بر اساس نتایج ارزیابی پوسچر REBA، ۷۱/۴٪ از افراد در سطح خطر متوسط قرار داشتند. همچنین، ارتباط معناداری بین شاخص توده بدنی، سابقه کاری و ابتلا به اختلالات عضلانی-اسکلتی مشاهده شد (p<0.05).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای اختلالات اسکلتی-عضلانی در میان راهبران قطار شهری مشهد و وضعیتهای بدنی با خطر متوسط، نیاز به مداخلات ارگونومیک و آموزش اصول پوسچر صحیح احساس میشود.
.