مهرداد حاجی حسنی، منیژه کاوه،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه: اشتیاق شغلی حالتی پایدار و مثبت ذهنی است که مرتبط با کار است و نقطه مقابله فرسودگی شغلی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم جهت گیری هدف، حمایت سازمانی ادراک شده و پنج عامل بزرگ شخصیت در پیش بینی اشتیاق شغلی انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل معلمان زن در شهرستان شهرکرد بود که در سال تحصیلی 94-1393 در دوره متوسطه مشغول به تدریس بودند. حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 230 نفر برآورد گردید که از طریق نمونه گیری خوشهای انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای جهت گیری هدف وندول، حمایت سازمانی ادراک شده ایزنبرگر و همکاران، پنج عامل شخصیت مک کری و کاستا و اشتیاق شغلی شوفلی و بکر استفاده شد.
یافتهها: جهت تحلیل دادهها از رگرسیون به روش گام به گام استفاده شد. رگرسیون انجام شده در پنج گام نشان داد که دو مؤلفه جهت گیری هدف (جهت گیری هدف برای تأیید عملکرد و جهت گیری هدف برای رسیدن به هدف)، دو مؤلفه شخصیت (باز بودن به تجربه و روان رنجوری) و حمایت سازمانی ادراک شده سهم معناداری در پیش بینی اشتیاق شغلی دارند.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد مؤلفههای متفاوت شخصیتی، جهت گیری هدف و نیز حمایت سازمانی ادراک شده میتوانند اشتیاق شغلی را پیش بینی کنند. این یافتهها مورد بحث قرار گرفتند.
مجید فلاحی، مجید معتمد زاده، زهرا شریفی، رشید حیدری مقدم، علیرضا سلطانیان،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه: پیشرفت فنآوری و استفاده از سیستمهای پیچیده در محیطهای کار بار کار فکری زیادی به اپراتورها تحمیل میکند. از اینرو پایش پیوسته آن میتواند به پیشگیری از عوارض روانی و حفظ سلامت روانی آنها کمک کند. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر سطوح بار کار فکری بر پاسخهای فیزیولوژک و ذهنی انجام گردید.
روشکار: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی بر روی 16 نفر از دانشجویان سالم در شرایط آزمایشگاهی در سال 1393 انجام گردید. شاخصهای فیزیولوژیک: الکتروکاردیوگرافی و الکترومیوگرافی سطحی در شش مرحله (استراحت، کارفکری زیاد، متوسط، کم، خیلی کم و استراحت بعد) با استفاده از دستگاه NeXus-4 اندازهگیری شدند و شاخص بار کار ناسا بلافاصله پس از انجام هر سطح از کار فکری تکمیل گردید. دادهها توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 در سطح معنیداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج مطالعه تفاوت معنیداری را برای میانگین شاخص بار کار ناسا در بین سطوح مختلف بار کار فکری نشان داد (05/0 > P). همچنین نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنیداری بین شاخص ضربان قلب و برخی از پارامترهای تغییرپذیری ضربان قلب در شش مرحله وجود داشت (05/0 > P) اما برای فعالیت عضلات شانه تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: سطوح مختلف بار کار فکری بر پاسخ ذهنی و برخی از پاسخهای فیزیولوژیک افراد میتواند تأثیر بگذارد. از اینرو در چنین محیط کاری اجرای برنامه ارگونومی برای مدیریت سلامت روانی، ضروری به نظر خواهد رسید.
مژگان ذواکتافی، سید ابوالفضل ذاکریان، علیرضا چوبینه، سمانه نعمت الهی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه: پیشرفت فناوری و تکنولوژی مدرن، محیطهای کاری جهان امروز را تغییر داده و افراد شاغل در این محیطها را متحمل خواستهها و نیازهای ذهنی و شناختی بیشتری کرده است. اتاق کنترل، نمونهای از این محیطهای کاری است. در حال حاضر، ارزیابی بارکاری ذهنی نقطهای کلیدی در تحقیق و توسعه روابط انسان- ماشین میباشد. هدف مطالعه حاضر، اعتبارسنجی یک روش تحلیلی در ارزیابی بارکاری ذهنی موردنیاز اپراتورهای اتاق کنترل نیروگاه سیکل ترکیبی فارس میباشد.
روشکار: مطالعه حاضر، مطالعهای بنیادی- کاربردی از نوع مقطعی میباشد که در ابتدا، بهمنظور آشنایی با مراحل انجام کار اپراتورهای اتاق کنترل، تجزیه و تحلیل وظایف انجام گرفت. سپس، با استفاده از تکنیک VACP، میزان بارکاری ذهنی موردنیاز برای انجام هر یک از مراحل کار تعیین گردید. نهایتاً، با بررسی ضریب همبستگی پیرسون مقادیر تعیینشده از تکنیک VACP با نتایج حاصل از پرسشنامه NASA-TLX که از 18 اپراتور جمع آوری شده بود، اعتبارسنجی روش موردنظر، انجام گرفت.
یافتهها: بر اساس نتایج بهدستآمده، همبستگی میان مقادیر تعیینشده از تکنیک VACP و مقادیر بهدستآمده از پرسشنامه NASA-TLX، مثبت و معنیدار شد.
نتیجهگیری: با توجه به وجود همبستگی بالا میان نتایج تکنیک VACP و نتایج حاصل از پرسشنامه NASA-TLX، و با توجه به قابلیت به کارگیری تکنیک VACP در مراحل ابتدایی طراحی در مقایسه با روش NASA-TLX، این روش پیشنهادی بهعنوان یک ابزار بررسی برای پیشبینی بارکاری ذهنی اپراتورهای اتاق کنترل، مناسب میباشد.
وفا فیضی، اکرم جعفری رودبندی، سلمان فرحبخش، هوشیار رضایی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی پرستاران و بهیاران متأثر از عوامل مختلفی از جمله شغلشان می باشدکه بر میزان کیفیت خدمات آنها تأثیر میگذارد. هدف این پژوهش بررسی عوامل شغلی و دموگرافیک مؤثر بر کیفیت زندگی پرستاران و بهیاران بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی است که در سال 1393 بر روی 620 نفر از پرستاران و بهیاران انجام شد. نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود. اطلاعات با استفاده از فرم کوتاه (پرسشنامه) کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی مورد بررسی قرار گرفت. نوبت کار بودن، داشتن شغل دوم، وضعیت تأهل، مدت ازدواج و اشتغال همسر در نظام نوبت کاری به عنوان متغییر های مستقل وارد مطالعه شدند. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 18 با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل و رگرسیون خطی مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین سن افراد، مدت تأهل و سابقه کار در بیمارستان به ترتیب 7/84 ± 7/30،32/81 ± 10/61 و 7/68 ± 10/29 بود. تعداد فرزندان، داشتن شغل دوم، رضایت از ساعات سپری شده با خانواده و اعتقاد به تأثیر شبکاری بر زندگی خانوادگی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی بودند (0/05>P). بیشترین ارتباط کیفیت زندگی با بعد سلامت محیطی (0/001=P،0/87=r) و کمترین ارتباط با بعد سلامت اجتماعی (0/002=P،0/75=r) به دست آمد.
نتیجه گیری: اجتناب از اشتغال در شغل دوم، تنظیم علمی برنامههای نوبت کاری و آموزشهای مرتبط با مهارتهای زندگی در نوبت کاران به افزایش ارتقاء کیفیت زندگی پرستاران و بهیاران کمک میکند.
آرام تیرگر، سیمین زهرا محبی، فرشته شانه ای، مریم نیکپور، سید علیرضا پرهیز،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه: نوبت کاری علاوه بر تاثیراتی که بر وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی دارد ممکن است بر سلامت دهان و دندان نیز مؤثر باشد. مطالعه اخیر با هدف ارتباط نوبت کاری و سلامت دهان و دندان در پرستاران نوبت کار انجام شد.
روشکار: این مطالعه بصورت مقطعی در میان 120 پرستار زن شاغل در بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران طی سالهای 1393 و 1394 انجام پذیرفت. وضعیت سلامت دهان و دندان با استفاده از شاخص (DMFT Index, decayed missing filling teeth) بصورت بالینی توسط یک دندانپزشک مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تی، مجذور کای و رگرسیون چند متغیره مورد پردازش قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج مطالعه مشخص کرد که میانگین شاخص DMFT در پرستاران نوبت کار و غیر نوبت کار بترتیب 4/10 ± 10/8 و 80/2 ± 9/41 بود و بین دو گروه لز نظر میانگین دندانهای پوسیده، ترمیم شده، خارج شده و شاخص پریودنتال (DMFT) اختلاف آماری معنی داری یافت نشد. آنالیز رگرسیون چند متغیره نشان داد که سن یک عامل پیشگویی کننده DMFT بوده است (001/0 P <). با متغیرهای دیگری چون تعداد بارداری و زایمان، سابقه کار، اضطراب و وضعیت اقتصادی ارتباط معنی داری یافت نشد.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که نوبت کاری به عنوان یک فاکتور مستقل اثر گذار بر سلامت دهان و دندان مطرح نمیباشد. اما با توجه به میانگین شاخص DMFT و مسئولیت شغلی پرستاران، ضرورت توجه بیشتر به این گروه شغلی احساس میگردد.
آرام تیرگر، زهرا آقالری، فاطمه سالاری،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی-عضلانی یکی از پیامدهای اجتناب ناپذیر غفلت از اصول ارگونومی میباشد. استفاده روز افزون از کامپیوتر در دانشجویان ممکن است چنین آسیبهایی را در پی داشته باشد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی و ارزیابی اثربخشی یک مداخله آموزشی ارگونومیک در دانشجویان اجرا شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی و مداخلهای در گروهی از دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی انجام پذیرفت. نمونهها به روش آسان انتخاب گردیدند. در مرحله نخست، دادهها با استفاده از یک فرم محقق ساخته و پرسشنامه استاندارد نوردیک جمع آوری شد. سپس کتابچهای جهت آشنایی با اصول ارگونومی در کار با کامپیوتر (مداخله آموزشی) در اختیار دانشجویان قرار گرفت. در مرحله دوم، اثربخشی مداخله، در 42 تن از دانشجویان از طریق آزمون کتبی و آزمون شبه آسکی مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت پردازش دادهها از نرم افزار SPSS15، شاخصهای آمار توصیفی و تحلیلی استفاده شد.
یافتهها: از 205 دانشجوی شرکت کننده در مرحله نخست، 62/44 درصد (128 نفر) طی سال گذشته حداقل در یک ناحیه از سیستم اسکلتی-عضلانی دچار درد یا ناراحتی بودهاند، حال آنکه کمتر از 10 درصد آنان از ملاحظات ارگونومیک کار با کامپیوتر آگاهی داشتند. پس از واگذاری مطلب آموزشی، آگاهی دانشجویان از ملاحظات ارگونومیک در کار با کامپیوتر بطور معنی داری (0/001>P) بهبود یافته و عملکرد بیش از 95 درصد از آنان متوسط یا خوب ارزیابی شد.
نتیجه گیری: مداخله آموزشی بر آگاهی دانشجویان در خصوص ملاحظات ارگونومیک کار با کامپیوتر مؤثر بود. اما پیشگیری از اختلالات اسکلتی عضلانی علاوه بر آموزش، نیازمند تدابیر مکمل مانند حذف عوامل خطر و کنترل های مدیریتی میباشد.
محمد حسنی، فرحناز دهقانی، مهدی کاظم زاده بیطالی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه: ازآنجاکه کارکنان از مهمترین سرمایههای هر سازمان از جمله مراکز آموزش عالی به شمار میروند، بررسی و شناسایی عوامل تاثیر-گذار بر عملکرد و تنش شغلی آنها از اهمیت روزافزونی برخوردار است. براین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین پاسخگویی فردی و عملکرد شغلی با آزمون نقش میانجی مهارتهای سیاسی و تنش شغلی در بین کارکنان دانشگاه شیراز انجام شده است.
روشکار: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه شیراز که دارای مدرک بالای دیپلم هستند بودند که شامل 726 نفر بودند که از میان آنان 248 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی- همبستگی بود. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد پاسخگویی هاچوارتر و همکاران (2005)، عملکرد شغلی پاترسون (1990)، استرس شغلی هاوس و ریزو (1972) و مهارت سیاسی فریز و همکاران (2005) استفاده شد. روابط بین متغیرهای مکنون و اندازهگیری شده در الگوی مفهومی با استفاده از مدل معادلات ساختاری تعیین شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که عملکرد شغلی کارکنان تحت تأثیر پاسخگویی فردی قرار دارد و کارکنانی که دارای مهارت سیاسی بودند هست بر پاسخگویی آنها اثر میگذارد و اثر معنیداری بر عملکرد شغلی آنها خواهد داشت. تنش شغلی نیز رابطه منفی و معنیدار بر عملکرد شغلی داشت.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش، مهارت سیاسی و تنش شغلی رابطه بین پاسخگویی فردی با عملکرد شغلی را تحت تأثیر قرار میدهند. این نتایج بر ضرورت بازشناسی نقش میانجی مهارت سیاسی و تنش شغلی در بررسی رابطه علی پاسخگویی فردی با عملکرد شغلی تأکید میکند.
حمیدرضا صمدی، رضا کلانتری، فاطمه مصطفوی، احمد زنجیرانی فراهانی، احسان بخشی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: خستگی مرتبط با کار یکی از عوامل ایجاد نگرانی حتی در بسیاری از کشورهای صنعتی است. یکی از مهمترین شرایط تاثیرگذار بر وضعیت جسمی و روحی کارکنان، میزان توانایی فرد در بازیابی از خستگی و استرس بعد از اتمام کار میباشد. عوامل مختلفی مانند بار کاری میتوانند باعث ایجاد خستگی شوند. هدف این مطالعه کاربرد مقیاس نیاز به بازیابی برای بررسی بار کاری کارگران معدن و رابطه آن با متغیرهای زمینهای میباشد.
روشکار: 80 نفر از کارگران یک معدن بصورت مقطعی مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و مقیاس نیاز به بازیابی بودند. این مقیاس با یازده سؤال دو جوابی میزان بار کاری کارگران را مورد بررسی قرار داد. میانگین، انحراف معیار و آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون به منظور آنالیز آماری دادهها مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین میزان نیاز به بازیابی کارگران (93/23) 22/55 به دست آمد که نشان دهنده بار کاری نسبتاً بالای آنهاست. 7/58% افراد مورد مطالعه دارای بار کاری بالا بودند. از بین متغییر های دموگرافیک، تنها وزن افراد با امتیاز مقیاس نیاز به بازیابی رابطه معنی دار داشت (P-value برابر با 043/0).
نتیجه گیری: با توجه به نیاز به بازیابی نسبتاً زیاد در کارگران مورد مطالعه، راهکارهایی جهت کاهش میزان بار کاری از جمله استفاده از چرخههای کار استراحت، انجام دادن کارهای سنگین بصورت گروهی و ایجاد شرایط لازم برای بازیابی مناسب و کافی بعد از کار میتواند باعث افزایش سطح سلامتی کارگران شود.
مهدی ابن علی حیدری، کمال اعظم، احمدرضا ناظری، مجید ابن علی حیدری، علیرضا شاطری،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: رانندگی یک فعالیت پیچیده است که نیازمند سطوح بالایی از فرایندهای شناختی و حرکتی است. از طرفی فعالیتهای ثانویه غیردیداری جزء فعالیتهایی هستند که بواسطه درگیریهای شناختی و توجه تقسیم شده، ممکن است عملکرد رانندگی را تحت الشعاع قرار دهند. همچنین محدودیتهای شناختی مرتبط با افزایش سن، چالشهای بیشتری را در عملکرد رانندگان سالمند ایجاد میکند. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری مییابد که شاهد افزایش قابل توجه رانندگان سالمند هستیم.
روشکار: به منظور بررسی تأثیر فعالیت ثانویه شناختی بر عملکرد رانندگی افراد، دو آزمون جادهای (با و بدون ارائه فعالیت ثانویه شناختی گوش دادن به یک مکالمه ضبط شده) انجام شد. 32 مرد با حداقل سن 65 سال (43/5 = SD، 26/7 = M)، در آزمونها شرکت کردند و متغیرهایی مانند سرعت متوسط رانندگی، مدت زمان رانندگی در محدوده خطر، تعداد سبقتها و تعداد انحرافات جانبی از طریق سیستم رادار و دوربین فیلم برداری اندازهگیری شد. اطلاعات بدست آمده بعد از بررسی نرمال بودن توزیع دادهها، از طریق آنالیز تی تست جفت شده (paired t-test) و ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: سرعت (P = 0/02)، مدت زمان رانندگی در محدود خطر (P = 0/018) و تعداد سبقت (P<0/001) افراد زمانی که درگیر رانندگی دو- وظیفهای بودند، نسبت به رانندگی در شرایط عادی به طور معنیداری کاهش یافت. از طرفی میانگین تعداد انحرافات جانبی خودرو افزایش یافت (P<0/001).
نتیجه گیری: با وجود اینکه فعالیت ثانویه شناختی عملکرد رانندگان را تحت تأثیر قرار میدهد، رانندگان سالمند به منظور کاهش خطرات رانندگی، از استراتژیهای جبرانی استفاده میکنند.
محمدرضا مرتضوی، کامران رئیسی، سیدحامد هاشمی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: بررسی عملکردی خلبان در زمانی که چندین وظیفه مختلف بر عهده وی گذاشته می شود، مستلزم رویه ای می باشد که بر مبنای آن، بتوان مشخصههای یک سناریو را با کمک شبیهساز طی یک روند سیستماتیک بدست آورد. سیمولاتور عملکرد چند وظیفهای خلبان یک شبیهساز استاندارد از وظایف کلی خلبان میباشد که در سازمان ناسا توسعه یافته است.
روشکار: با بهرهگیری از تئوری اطلاعات، نرخ تبادل داده تولید شده در زیرسیستمهای مختلف شبیهساز محاسبه شده و با برآیند گرفتن از آنها، یک ملاک عددی واحد جهت تخمین بارکاری کلی ارائه گردید. پس از آن به منظور بررسی اعتبار شاخص استخراج شده، سه تست طراحی گردید که در آنها سطوح مختلف بارکاری شامل کم، متوسط و زیاد بر مبنای نرخ تبادل داده بکار رفته در هر یک برچسب زده شد. این تستها توسط سوژههای انسانی در جایگاه خلبان اجرا شده و در خلال آنها، نظر شخصی هر فرد پیرامون بارکاری ادراک شده توسط او به وسیله پرسشنامه ناسا-تیالایکس ثبت گردید.
یافتهها: نتایج بدست آمده حکایت از آن دارد که میانگین نمره اختصاص داده شده از سوی سوژهها به بارکاری کلی، در سه سطح تعریف شده با استفاده از تئوری اطلاعات، دارای اختلاف معنادار آماری میباشد (P<0/001)؛ به صورتی که این مقدار از سطح کم به متوسط و از متوسط به زیاد، روند صعودی قابل توجهی را از خود نشان میدهد.
نتیجهگیری: شاخص کمّی پیشنهاد شده، در تعیین میزان بارکاری موجود در شبیهساز ناسا از کارایی کافی برخوردار است.
سید سجاد عطائی، پیام حیدری، سکینه ورمزیار،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: از جمله عوامل خطر مؤثر در بروز ناراحتیهای اسکلتی-عضلانی میتوان به وزن زیاد بار یا فاکتورهای شغلی و فردی متفاوت اشاره کرد. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین توانایی انجام کار و حد مجاز بلند کردن بار با شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در بین کارکنان آشپزخانه میباشد.
روشکار: این مطالعه تحلیلی-مقطعی بهصورت سرشماری (60 =n ) در بین کارکنان شاغل در آشپرخانه بیمارستانهای آموزشی شهر قزوین در سال 1395 انجام شد. دادهها توسط پرسشنامههای شیوع درد، شاخص توانایی انجام کار و حد مجاز بلند کردن بار صورت گرفت. دادهها با آزمونهای رگرسیون تک و چندگانه و توسط نرم-افزار 20 SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بیشترین میزان شیوع در ناحیه کمر (%3/78) گزارش شد. %7/61 از کارکنان در سطح خوب شاخص توانایی انجام کار و %3/58 ایستگاهها از نظر جابجایی بار در شرایط ناایمن قرار داشتند. شرایط غیرمجاز حمل بار به تنهایی حدود 7 برابر، شیوع گردن و شانهدرد و 5 برابر شیوع کمردرد را افزایش میدهد و در تعامل با سایر ریسک فاکتورها شیوع گردن 25 برابر و شیوع شانه 28 برابر افزایش مییابد. افراد با سطح توانایی خوب نسبت به افراد با سطح توانایی عالی، 9 برابر بیشتر در معرض شیوع کمردرد قرار دارند.
نتیجهگیری: ریسک فاکتورهایی نظیر شاخص توده بدنی، توانایی انجام کار و حد مجاز بلند کردن بار میتوانند بر شیوع ناراحتی اسکلتی-عضلانی تاثیرگذار باشند لذا انتخاب افراد با سطح توانایی خوب و عالی و رعایت حد مجاز بلند کردن بار از جمله روشهای مؤثر در افزایش بهرهوری و کاهش شیوع اختلالات در کارکنان آشپرخانه میباشد.
حبیب اله دهقان، زهره محبیان، قاسم یادگارفر،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: مطالعات اندکی جهت بررسی اثر روشنایی بر عملکردهای شناختی افراد صورت گرفته است. اما این مطالعات نتوانسته اند به نتیجه ای روشن و قطعی در این زمینه دست یابند. پژوهش حاضر به بررسی عملکردهای شناختی دانشجویان در مواجهه با سطوح مختلف روشنایی در شرایط آزمایشگاهی پرداخته است.
روش کار: در این مطالعه تجربی 33 آزمودنی در محدوده سنی 26-19 سال به انجام آزمون های شناختی پرداختند. افراد درحین انجام آزمون نرم افزاری عملکرد پیوسته که درصد توجه افراد را می سنجد و دستگاه سنجش زمان واکنش که زمان واکنش افراد را اندازه می گیرد، در معرض مواجهه با سه سطح روشنایی معادل 200، 500 و1500 لوکس قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بیشترین درصد توجه افراد در روشنایی 1500 لوکس (75/99%) وکمترین درصد توجه در روشنایی500 لوکس (36/99%) بود. تحلیل های آماری نشان داد که اختلاف درصد توجه در سطوح مختلف روشنایی معنی دار است (004/0 =P). همچنین نتایج حاصل از آنالیز داده ها نشان داد که افزایش شدت روشنایی قادر به ایجاد تغییر معنی دار در میانگین زمان پاسخ (05/0>P) پاسخ صحیح (004/=P) خطای ارائه پاسخ (001/0=P) پاسخ حذف (017/0=P) می باشد. با افزایش شدت روشنایی زمان واکنش افراد کاهش یافته است. زمان واکنش در تمام سطوح روشنایی اختلاف معنی دار دارد (05/0>P).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که افزایش شدت روشنایی باعث افزایش درصد توجه و کاهش زمان واکنش در افراد شده است. بنابراین ضروریست عامل سطوح مختلف روشنایی در طراحی پست های کاری که مستلزم استفاده از توجه و یا زمان واکنش می باشند را مدنظر قرار داد.
سارا دهنوی، عبدالله واحدی، مجید معتمدزاده طرقبه، عباس مقیم بیگی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتیعضلانی مرتبط با کار (WMSDS)، زمانی رخ میدهند که فشار اعمال شده به بافتهای اسکلتی-عضلانی، بیشتر از ظرفیت تحمل بافت باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک فاکتورهای ایجادکننده اختلالات اسکلتیعضلانی مرتبط با فعالیتهای دستی با استفاده از روش ManTRA و اجرای برنامه مداخله آموزشی- مهندسی در بین کارگران صنعت چاپ انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای مورد شاهدی میباشد که جامعه آماری آن 40 نفر از کارگران صنعت چاپ که فعالیت دستی انجام میدهند، میباشند. 20 نفر برای گروه مداخله و 20 نفر برای گروه شاهد انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه نقشه بدن (Body map) جهت تعیین میانگین شدت و موضع ناراحتی در اندامهای مختلف بدن و روش ارزیابی ManTRA جهت تعیین نمره تجمعی در 4 ناحیه بدن (مچ/ دست/ بازو، شانه/ گردن، پشت، اندام تحتانی) برای هر کارگر در محل کار در قبل و بعد از مداخله (آموزشی-مهندسی) گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین شدت درد در گروه مورد، قبل و بعد از مداخله در نواحی سر وگردن (012/0 = P) شانه و بازوی راست (012/0 = P)، شانه و بازویچپ (043/0 = P)، کمر (003/0 = P)، دستومچ راست (028/0 = P)، دستومچ چپ (027/0 = P)، رانوزانوی راست (005/0 = P)، رانو زانویچپ (005/0 = P)، پا وساقپا راست (012/0 = P)، پا وساقپا چپ (0028/0 = P) ارتباطمعنیداری وجود داشتهاست. ازنظر نمرهتجمعینیز، ارتباطمعنیداریدر نواحی بازو/مچ/دست (001/0 = P) و شانه/گردن (001/0 = P) قبلوبعد از مداخله مشاهدهشد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه میتوان گفت که مداخلات ارگونومی میتواند باعث کاهش میزان شدت درد در قسمتهای مختلف بدن و کاهش ریسک فاکتورهای ایجاد کننده آسیبهای تجمعی در محیط کار شود.
محمد بابامیری، بابک معینی، حجت طهماسیان، مجید براتی، قدرت الله روشنایی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: در برخی از مشاغل مانند شغل پرستاری به دلیل شرایط خاص شغلی کیفیت خواب پایین است و با توجه به اهمیتی که کیفیت خواب دارد این مطالعه به بررسی تأثیر آموزش بهداشت خواب بر کیفیت خواب پرستاران پرداخته است.
روشکار: این پژوهش یک مطالعه مداخلهای و نیمه تجربی بود. جمعیت مورد مطالعه آن پرسنل پرستاری شاغل در بیمارستانهای منتخب لرستان بودند که از میان آنها به صورت تصادفی 50 نفر به عنوان گروه کنترل و 50 نفر بعنوان گروه مداخله انتخاب شد. پرسشنامههای مربوطه شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و کیفیت خواب پیتزبورگ بود. مداخله آموزشی برای گروه مداخله صورت گرفت و مجدداً بعد از 45 روز هردو گروه برای تکمیل پرسشنامهها مورد پیگیری قرار گرفتند. از نرم افزار SPSS، و آزمونهای تی مستقل و مک نمار جهت تجزیه و تحلیل استفاده شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه حاکی از اختلاف معنیدار بین میانگین نمره وضعیت خواب بعد از مداخله آموزشی بود (05/0 > P) که نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافته بود (05/0 > P).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد آموزش مهارتهای بهبود کیفیت خواب میتواند نقش بسزایی در ارتقاء کیفیت خواب پرسنل پرستاری داشته باشد و برگزاری دورههای آموزشی در این زمینه برای پرسنل میتواند مفید و مؤثر باشد.
مهرداد اشرفی، حمیده رضوی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: 9% از کل بستهبندیهای محفظهای موجود را بستهبندی شیشهای دهان پهن تشکیل میدهد. حال آن که برخی مصرفکنندگان برای باز کردن درب شیشهها، با مشکل مواجه میشوند. هدف تحقیق حاضر بررسی نیروهای وارده بر درب بستهبندی دهان پهن از طرف مصرفکننده و همچنین یافتن ارتباط بین گشتاور اعمالی با ویژگیهای آنتروپومتری و فیزیولوژیکی افراد میباشد. بنابراین، طراحی و بسته بندی شیشههای دهان پهن میتواند بر اساس حداقل گشتاور قابل اعمال توسط گروه مصرف کنندگان انجام شود.
روش کار: در مقاله حاضر ابتدا با ساخت یک دستگاه اندازهگیری نیرو، متشکل از حسگرهای FSR به بررسی توزیع نیرو در کف و انگشتان دست پرداخته شد. دستگاه شامل 19 حسگر میباشد، 14 عدد از آنها روی انگشتان و 5 عدد بر کف دست نصب میشوند. هر حسگر از طریق 2 سیم به درایور و سپس از طریق رابط USB به رایانه متصل میشود. از یک شیشه پر به وزن 1100 گرم و با قطر خارجی mm 58 استفاده و مقادیر نیروی اعمالی برای 10 پسر و 10 دختر دانشجو ثبت گردید. سپس با استفاده از نرمافزار Minitab17 یک رابطه ریاضی بین گشتاور اعمالی به درپوش و ویژگیهای آنتروپومتری و فیزیولوژیکی افراد به دست آمد.
یافتهها: با مقایسه نتایج بدست آمده، مشخص گردید که تمرکز نیروها هنگام بازکردن درب بستهبندی دهان پهن بر روی انگشت اشاره میباشد. محاسبه گشتاور از طریق روابط ریاضی با استفاده از مقادیر نیروی اندازه گیری شده نشان داد که بیشینه گشتاور اعمالی مردان Nm 63/10 و برای زنان Nm 66/7 است. مطابق آزمون آماری F برای گشتاور (متغیرپاسخ) در سطح معنیداری 05/0، مقدار p-value برای گروه مردان و زنان به ترتیب 011/0 و 008/0 به دست آمد، که میتوان نتیجه گرفت مشاهدات صورت گرفته از لحاظ آماری، معنادار بوده است.
نتیجهگیری: بررسیهای آماری مشخص کرد که ابعاد دست و نیروی عضلانی بیشترین سهم را در اعمال نیرو دارا هستند. به علاوه نتایج مشخص کرد که برای شیشه مورد نظر، شرایط بستهبندی باید طوری تنظیم شود که برای مصرفکنندگان با کمترین توان فیزیکی (دراین تحقیق گشتاوری معادل Nm 11/5) قابل باز شدن باشد.
ناصر صدرا ابرقویی، حمیدرضا جعفرپور،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: در کشورهای مختلف دنیا؛ درصد قابل توجهی از کارکنان هر سازمان، گرفتار فرسودگی شغلی میشوند. پر واضح است که پیشگیری از وقوع فرسودگی شغلی، در ارتقاء بهداشت روانی افراد و در نتیجه ارتقاء کیفیت ارائه خدمات نقش بسزایی دارد. یکی از مباحثی که میتواند در کاهش فرسودگی زودرس مفید واقع شود به کارگیری دانش ارگونومی جامع (ارگونومی خرد و کلان) است. هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط برخی از متغیرهایی مطرح در مبحث ارگونومی جامع با فرسودگی شغلی میباشد.
روشکار: این مطالعه کاربردی بوده و جامعه آماری آن یکی از بیمارستانهای شهر یزد، شامل بخشهای مختلف با 506 نفر پرسنل میباشد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان برابر با 216 نفر تعیین شد. جمعآوری دادههای آماری از طریق پرسشنامههای مختلف و با روش تصادفی مطبق انجام گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان میدهد که فرسودگی شغلی کارکنان در حد متوسط و حمایت سازمانی ادراک شده توسط کارکنان کمتر از حد متوسط است و بین فرسودگی شغلی با متغیرهای مطرح در ارگونومی جامع رابطه منفی و معنادار وجود دارد. ضمناً نتایج مطالعات نشان میدهد که متغیرهای دموگرافیک بر فرسودگی شغلی کارکنان مؤثر است.
نتیجهگیری: در این مطالعه ضمن بررسی سطح فرسودگی شغلی، حمایت سازمانی، عدالت سازمانی و شرایط فیزیکی محیط؛ میزان کاهش فرسودگی شغلی در برابر بهبود شرایط ارگونومیکی خرد و کلان ارزیابی شد. نتایج بدست آمده در این مطالعه با نتایج مطالعات محققین مختلف مطابقت دارد. در پایان مطالعه بر اساس نتایج تحقیق، چند پیشنهاد عملیاتی و پژوهشی به منظور کاهش فرسودگی شغلی ارائه گردید.
مجید معتمد زاده، اصغر پایون، رشید حیدری مقدم، جواد فردمال، محمد بابامیری، پیام حیدری،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی عضلانی یکی از شایعترین بیماریهای شغلی در محیطهای صنعتی میباشند که به علل مختلفی ایجاد میگردند. لذا هدف مطالعه حاضر، ارزیابی ارگونومی با روش شاخص کلیدی (KIM) و انجام مداخلات به منظور کاهش آسیبهای وارده در قسمت بطری سازی یکی از صنایع شوینده استان قزوین میباشد.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای بوده که بر روی 25 نفر از پرسنل واحد بطری سازی یک صنعت تولید کننده مواد شوینده در سال 1395 انجام شد. جهت جمع آوری دادهها از پرسشنامه کرنل و روش ارزیابی شاخص کلیدی KIM قبل و بعد از انجام مداخله ارگونومیکی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمونهای آنالیز توصیفی و تحلیلی با استفاده از نرم افزار SPSS16 انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در وظیفه تولید بطریها (با دامنه خطر 4) با طراحی مجدد دامنه خطر به میزان معنیدار کاهش یافت (با دامنه خطر 2). همچنین نتایج نشان داد در وظیفه تأمین مواد اولیه بطری سازی که از روش حمل دستی بار استفاده میشد. (با دامنه خطر 3) با طراحی مجدد دامنه خطر به مقدار معنیدار کاهش یافت. (با دامنه خطر 1). همچنین نتایج کاهش شیوع اختلالات اسکلتی – عضلانی را در اکثر اندامها نشان داد اما این کاهش تنها در اندامهای شانه، قسمت فوقانی بازو، قسمت تحتانی پشت، مچ راست و زانو معنا بود.
نتیجه گیری: این مطالعه کاهش معنیدار ناراحتیهای اسکلتی- عضلانی را با طراحی ارگونومیکی ایستگاه کار پس از گذشت 5 ماه از زمان اجرای مداخلات نشان داد.
الهام پاکدل، منوچهر امیدواری،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: یکی از مهمترین مسایل محیط های صنعتی حوادث می باشد. عوامل مختلفی بر حوادث تاثیر گذار است که یکی از این عوامل خصوصیات فردی می باشد. این پژوهش با هدف بررسی نقش شخصیت نیروی انسانی بر قابلیت اطمینان انسانی در بروز حوادث با استفاده از مدل رویکرد رفتاری DISC در صنایع خودرو سازی صورت گرفته است.
روش کار: این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیل می باشد که در آن ارتباط حادثه پذیری فرد با شخصیت فردی و خطاپذیری مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین شخصیت افراد از مدل استاندارد Disk استفاده گردید و جهت برآورد میزان خطاپذیری افراد از تکنیک Heart استفاده شد. سپس ارتباط بین ابعاد شخصیتی و قابلیت اطمینان و خطای انسانی مشخص شد. همچنین ارتباط تکرار حادثه با شخصیت فردی و خطاپذیری فرد تعیین گردید. این تحقیق در بین 98 نفر از پرسنل یکی از بزرگترین واحدهای تولیدی خودرو در بین سالهای 92 تا 94 انجام گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین ابعاد شخصیت انسانی و خطای انسانی و بروز حوادث همبستگی بالایی وجود دارد. بطوریکه نتایج نشان داد که بین افراد با شخصیت تاثیر گذار (In) و ثبات ذاتی (Sn) و ثبات تطبیق یافته (Sa) و وظیفه شناس تطبیق یافته (Ca) و تکرار بروز حادثه رابطه معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست امده مشخص شد که افرادی که دارای شخصیتی می باشند که نسبت به کار خود از حساسیت بالایی برخوردارند و تطبیق پذیری کمتری نسبت به تغییرات ایجاد شده در محیط کاری دارند، از احتمال بروز حوادث بیشتری برخوردار می باشند. شاید این مسئله بدلیل تناقض بین ساختار مدیریتی حاکم بر صنایع کشورهای در حال توسعه و خصوصیات شخصیتی این افراد ایجاد می شود.
مژگان فیروزبخت، آرام تیرگر،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: افراد شاغل قسمت اعظم ساعات بیداری خود را در محل کار که سر شار از روابط انسانی و منبع عظیمی از سرمایه اجتماعی است، سپری میکنند. با توجه به ارتباط سرمایه اجتماعی محل کار با سلامت نیروهای کار هدف از این مقاله، بررسی مطالعات انجام شده در زمینه اثرات سرمایه اجتماعی محل کار بر سلامت کارکنان میباشد.
روش کار: این مطالعه، یک مطالعه مروری سیستماتیک میباشد. مقالات منتشر شده تمام متن و انگلیسی در پایگاه های علمی Scopus, PubMed, Google scholar با کلید واژه "سرمایه اجتماعی محل کار" و "سلامت"،"فشارخون بالا"،"دیابت"، "افسردگی" بدون محدودیت زمانی جستجو شد و تعداد 14 مقاله واجد شرایط مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: سرمایه اجتماعی محل کار با بیماریهایی مانند بیماری قلبی، فشارخون بالا، دیابت و افسردگی نیروهای کار در ارتباط بوده است.
نتیجه گیری: سرمایه اجتماعی در محل کار باید بعنوان یکی از راه های اصلی ارتقاء سلامت مورد توجه قرار گیرد.
نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، علی اصغر فرشاد، حامد جلیلیان،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: شغل راهبری قطار درون شهری در طبقه مشاغل نوظهور و پیچده به شمار میآید. به دلیل وجود مطالعات اندک در این زمینه، عوامل مؤثر بر بار کار راهبران به خوبی مشخص نشدهاند. در این مطالعه، عوامل مؤثر بر بار کار راهبران واکاوی میشود و راهکارهای کنترلی ارائه میگردد.
روش کار: در این مطالعه کیفی، دادهها با بررسی اسنادی، مصاحبه انفرادی و گروهی و بحث گروهی متمرکز گردآوری شدند. از ابزارهای تهیه شده توسط موسسه ارگونومی شغلی و موسسه طراحی ارگونومی به منظور گردآوری دادههای میدانی استفاده شد. تحلیل محتوای مستقیم به منظور تجزیه و تحلیل دادهها به کار رفت.
یافتهها: در مجموع تعداد 65 مضمون به عنوان عوامل مؤثر بر بار کار راهبران انتزاع گردید. مضمونهای استخراج شده در قالب نمودار استخوان ماهی در 8 طبقه دسته بندی و ترسیم شدند که عوامل مدیریت، نظارت و جو سازمانی؛ زیرساختها؛ طراحی شغل؛ سیر؛ و محیط به عنوان فاکتورهای دور و فشار زمانی، تبادل اطلاعات و ویژگیهای فردی به عنوان فاکتورهای نزدیک تعیین شدند.
نتیجه گیری: برخی از فاکتورهای دور جزء ماهیت سیستم حمل و نقل شهری هستند که تنها راهکار پیشنهادی تعدیل از طریق برنامههای جبرانی است و برخی دیگر با برنامه ریزی طولانی مدت و اجرای مداخلات مؤثر قابل حل هستند. به هر حال در کوتاه مدت با تمرکز بر فاکتورهای نزدیک و در طولانی مدت با تمرکز بر فاکتورهای دور مدل استخوان ماهی استخراج شده در این مطالعه، میتوان بار کار راهبران را تعدیل کرد.