پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده



طیبه السادات میرمعینی، رضا تقوایی، کامبیز حمیدی، علی اصغری صارم، تحفه قبادی لموکی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده

اهداف: کادر درمان و کارکنان نظام سلامت به سبب فعالیت مداوم در مشاغل شبانه‌روزی، حساس و نامتعارف در معرض فرسودگی شغلی قرار داشته و این شرایط موجب افزایش نرخ ترک خدمت کارکنان می‌گردد. از این‌رو در سال‌های اخیر موضوع تاب‌آوری منابع انسانی جهت مقابله با فرسودگی شغلی و تداوم فعالیت کارکنان در شرایط سخت و بحرانی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائه‌ی الگوی مدیریت منابع انسانی تاب‌آور در نظام سلامت کشور انجام شد.
روش ‌‌‌کار: پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی مبتنی بر راهبرد تحلیل مضمون انجام شده است. در این رابطه، ۱۴ مصاحبه‌ی نیمه ساختاریافته با جامعه‌ی آماری پژوهش شامل اساتید، مدیران، کارشناسان منابع انسانی حوزه‌های ستادی دانشگاه‌های علوم پزشکی منطقه‌ی ۳ نظام سلامت کشور، با استفاده از روش نمونه‌گیری زنجیره‌ای (گلوله برفی) و بر مبنای قاعده‌ی اشباع نظری انجام شد. در ادامه با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی در تحلیل مضمون، الگوی اولیه پژوهش حاصل گردید.
یافته‌ها: نتایج حاصل از تحلیل کیفی داده‌ها منجر به شناسایی ۱۱۶ مضمون پایه، ۳۹ مضمون سازمان‌دهنده و ۱۳ مضمون فراگیر در قالب الگویی با ۴ بعد عوامل محیطی، عوامل سازمانی، کارکردهای مدیریت منابع انسانی و پیامدهای آن شده است. در ادامه، روایی و پایایی پژوهش نیز به ترتیب با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی و روش Holsti تأیید گردید.
نتیجه‌گیری: اجرای ﻣﺆﺛﺮ عوامل ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺷﺪه و اولویت‌بندی آن‌ها به منظور بهینه‌سازی و تاب‌آوری مدیریت منابع انسانی، در ارﺗﻘﺎی ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺷﻐﻠﻲ، افزایش اﻧﮕﻴﺰه و در نهایت ارﺗﻘﺎی تاب‌آوری سازمانی می‌تواند مؤثر واقع شود.

زینب اخوان، امیرسامان خیرخواه،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده

اهداف: بیمارستان‌ها، از مهم‌ترین سازمان‌های کشور هستند که از ارکان اصلی آن‌ها، پرستاران می‌‌باشند. حجم کاری بالا و استرس زیاد، پرستاران را در معرض آسیب‌های زیادی قرار می‌دهد. به طور معمول، در برنامه‌ریزی و تعیین شیف کاری، به گردش شغلی و ملاحظات ارگونومیکی و سلامت پرستاران توجه نمی‌شود. بی‌توجهی نسبت به این موضوع باعث افزایش آسیب‌های جسمی و روحی و در نتیجه نارضایتی شغلی پرستاران می‌شود.
روش ‌‌‌کار: در این مطالعه، یک مدل برنامه‌ریزی ریاضی دو هدفه ارائه شده است. هدف اول، کمینه کردن بیشینه‌ی بار فیزیکی و هدف دوم کمینه کردن مجموع بار روحی- روانی وارد به پرستاران می‌باشد. از یک معیار جامع برای ادغام اهداف و رسیدن به یک مدل تک هدفه استفاده شده است. مدل پیشنهادی در یک مطالعه‌ی موردی بکارگرفته شده و پارامترهای مدل به کمک روش MAPO و پرسش‌نامه‌ی Nordic و همچنین روش (Depression- Anxiety- Stress Scale) DASS کمی شده است.
یافته‌ها: برنامه‌ی حاصل از مدل ریاضی با برنامه‌ی موجود در بیمارستان مورد مطالعه، که به صورت دستی انجام شده بود، مقایسه گردید. نتایج نشان دهنده‌ی کاهش بار ارگونومیکی پرستاران در برنامه‌ی جدید نسبت به وضعیت موجود بود.
نتیجه‌گیری: در نظر گرفتن گردش شغلی و تخصیص وظایف به پرستاران همزمان با شیفت‌بندی و زمانبندی پرستاران، امکان کاهش بیشتر مخاطرات شغلی را در مقایسه با روش‌های مرسوم، فراهم می‌آورد.

حامد یارمحمدی، مهدی جهانگیری، مسلم علی محمدلو، فاطمه رحمتی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده

اهداف: جهت برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری علمی نیاز است تا تولیدات علمی مورد بررسی قرار بگیرند. این تولیدات علمی از طریق دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی بصورت مقاله و مجلات پژوهشی منتشر می‌شوند. رویکردهای علم‌سنجی ابزاری برای بررسی عملکرد مجلات در حوزه‌های مختلف هستند لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی فعالیت مجله ارگونومی انجام گردید.
روش ‌‌‌کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده‌ها توصیفی است که با رویکرد علم‌سنجی انجام گردید. جامعه پژوهش را تمامی مقالات چاپ شده در مجله ارگونومی طی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ تشکیل می‌دهد. به منظور گردآوری و تحلیل داده‌ها از نرم افزارهای Publish or Perish، vosviewer و Excel استفاده گردید.
یافته‌ها: تعداد ۲۹۶ مقاله از ۷۲۴ نویسنده در مجله ارگونومی طی دوره ۱۰ ساله به انتشار رسیده است. بیشترین مقالات چاپ شده مربوط به دانشگاه‌های علوم پزشکی همدان، شیراز، تهران و شهید بهشتی بودند. مولدترین نویسندگان در این مجله به ترتیب رشید حیدری مقدم (۲۱ مقاله) ، مجید معتمدزاده (۲۰ مقاله) و علیرضا چوبینه (۱۵ مقاله) بودند. کلید واژه‌های اختلالات اسکلتی و عضلانی با فراوانی ۳۹ و ارگونومی ۳۷ و آنتروپومتریک ۱۵ به ترتیب رتبه‌های اول تا سوم پرکاربردترین کلیدواژه‌ها را به خود اختصاص داده‌اند.
نتیجه‌گیری: طبق نتایج بدست آمده میزان استنادات مقالات این مجله در سطح پایینی قرار دارد لذا توصیه می‌شود جهت نمایه شدن مجله در پایگاه‌های استنادی بین‌المللی و افزایش میزان استناددهی به مقالات و رویت‌پذیری مجله میزان مشارکت بین‌المللی افزایش یابد.

مریم افشاری، مهدی کنکاوری، فاروق محمدیان، شهناز مالکی، فریده کاظمی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

اهداف: حوادث ترافیکی از علت‌های مهم مرگ‌ومیر در زنان باردار است. یکی از موارد سرمایه‌گذاری برای سلامت مادران و نوزادان مداخلات هدفمند به‌منظور افزایش ایمنی مادران برای پیشگیری از حوادث ترافیکی است؛ لذا، مطالعه‌ی حاضر با هدف شناسایی و دسته­ بندی انواع مداخلات ایمنی به‌منظور کاهش حوادث ترافیکی در زنان باردار انجام شد.
روش ‌‌‌کار: مطالعه از نوع بررسی نظام­مند بود. مقالات مداخله­ ای از پایگاه ­های فارسی شامل Magiran، Iran Medex و SID و پایگاه­ های اطلاعات علمی انگلیسی شامل PubMed، Cochrane،Sciencedirect ،Embase ، Science of Web و Scopus جست‌وجو شد. تمام مقالات شناسایی‌شده را با استفاده از نرم‌افزار Endnote، یک نفر جمع ­آوری کرد. سپس، متن کامل مقالات را دو محقق به‌صورت مستقل، بررسی کردند و مقالات منطبق با معیارهای ورود مشخص شدند. با استفاده از بررسی forward citation  وbackward citation ، مقالات دیگری به مجموعه‌ مقالات قبلی اضافه شد. برای ارزیابی کیفیت مطالعات از ابزار EPHPP استفاده شد.
یافته‌ها: جست‌وجوی اولیه به یافتن ۵۳۲۹ چکیده‌ی مقاله منجر شد. در نهایت، ۲ مطالعه‌ی مداخله­ ای برای ارزیابی، به این مطالعه وارد شدند. رویکرد مداخله‌ای به‌کار رفته در یک مطالعه‌ آموزشی/‌رفتاری و در دیگری مهندسی‌/تکنولوژی بود. هر دو مطالعه گزارش کردند که به‌طور معناداری، در پیامدهای مدنظر که بستن کمربند ایمنی در زنان باردار بود، تغییرات معنی‌دار ایجاد کرده ­اند. یک مطالعه در کیفیت‌سنجی دارای کیفیت ضعیف و دیگری دارای کیفیت متوسط بود.
نتیجه‌گیری: مداخلات ایمنی در زمینه‌ی کاهش حوادث ترافیکی در زنان باردار در کل دنیا بسیار کم‌کار شده بود. با توجه به اهمیت سلامت مادران باردار، پیشنهاد می‌شود در حوزه‌ی مداخلات ایمنی به‌منظور کاهش حوادث ترافیکی در این زنان، مطالعات بیشتری صورت گیرد.

علیرضا سلطانیان،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

اهداف: برای انتخاب مبدأ امتیازدهی در مقیاس لیکرت در ابزار پرسش‌نامه‌ای، توافق یکسانی وجود ندارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تبدیل مبدأ امتیازدهی بر شاخص‌های گرایش به مرکز، پراکندگی و آزمون آماری تی مستقل اجرا شد.
روش ‌‌‌کار: در پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی تأثیر تبدیل مبدأ امتیازدهی به‌صورت استنباطی، با ذکر یک مثال، به مقایسه‌ی نتایج تبدیل مبدأ پرداخته شد. در این پژوهش، مقیاس لیکرت چهاررده‌ای با مبدأ امتیازدهی صفر و یک در نظر گرفته شد. همچنین، فرض شد که فاصله‌ی بین رده‌های مقیاس لیکرت برابرند. از آزمون تی مستقل برای مقایسه‌ی میانگین امتیازها در دو گروه استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تبدیل مبدأ امتیازدهی از یک به صفر در مقیاس لیکرت، تنها به تفاوت در مقدار شاخص‌های گرایش به مرکز منجر می‌شود؛ درحالی‌که شاخص‌های پراکندگی و آماره و نتیجه‌ی آزمون آماری در هر دو شیوه‌ی امتیازدهی، تفاوتی نخواهند داشت.
نتیجه‌گیری: درصورتی‌که توزیع مجموع امتیازها در پرسش‌نامه‌ای نرمال باشد، تغییر مبدأ امتیازدهی از یک به صفر تأثیری بر نتیجه در آزمون تی مستقل و انحراف معیار ندارد و تنها شاخص‌های گرایش به مرکز در دو نظام امتیازدهی متفاوت خواهند بود.

معین دارستانی، لیلی تاپاک، مصطفی میرزایی علی‌آبادی، ندا مهدوی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

اهداف: امروزه، شاهد رشد خارق‌العاده‌ی ساخت‌وساز و استفاده از ماشین‌آلات عمرانی هستیم. ازآنجاکه بخش مهمی از خطاهای انسانی ناشی از شکست‌های شناختی هستند، نیازمند ابزارهایی قوی برای ارزیابی این خطاهای شناختی هستیم. لذا هدف اصلی این مطالعه متناسب‌سازی پرسش‌نامه‌ی شکست‌های شناختی شغلی موجود برای رانندگان ماشین‌آلات سنگین راه ‌و شهرسازی است.
روش ‌‌‌کار: ۸۴ نفر از رانندگان ماشین‌آلات راه و شهرسازی با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در ابتدا، گویه‌های مرتبط با این افراد در پرسش‌نامه‌ی شکست‌های شناختی شغلی موجود انتخاب و گویه‌های غیرمرتبط حذف و گویه‌های پیشنهادی اضافه شدند. برای بررسی روایی سازه، ابزار در اختیار۱۰ متخصص قرار گرفت. سپس، شاخص‌های نسبت‌های روایی محتوا و شاخص روایی محتوا برای هریک از سؤالات تعیین شد و با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی در محیط AMOS نسخه‌ی ۲۳، شاخص‌های نکویی مدل برازش‌شده ارزیابی شدند. برای اندازه‌گیری پایایی، از ضریب پایایی آلفای کرونباخ استفاده شد. نرم‌افزار آماری استفاده‌شده SPSS نسخه‌ی ۲۰ بود.
یافته‌ها: پرسش‌نامه‌ی نهایی دارای ۱۶ گویه بود که دو شاخص نسبت‌ روایی محتوا و شاخص روایی محتوا برای آن‌ها به قرارگیری آن‌ها در سازه‌ی نهایی منجر شد. شاخص روایی محتوایی پرسش‌نامه ۰/۹ محاسبه شد. همچنین، شاخص‌های نکویی مدل برازش‌یافته شامل CMIN/DF، TLI، CFI، IFI، GFI، AGFI و RMSE به‌ترتیب برابر با ۱/۱۶، ۰/۸۵۱، ۰/۸۸۰، ۰/۸۹۸، ۰/۸۶، ۰/۸۰۲ و ۰/۰۴۴ بود. ضریب آلفای کرونباخ نیز ۰/۶۳۳α=  محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: پرسش‌نامه‌ی شکست‌های شناختی متناسب‌سازی‌شده روایی و پایایی مناسبی داشت و می‌توان از آن با احتیاط در ارزیابی‌های ارگونومی اپراتورهای ماشین‌آلات راه و شهرسازی استفاده کرد.

حامد یارمحمدی، مهدی جهانگیری، الهام عرب مختاری،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

اهداف: یکی از ملاک­ های مهم پیشرفت و توسعه­ یافتگی انتشار کتاب در حوزه‌های علمی است. یکی از حوزه­ های مهم مرتبط با سلامت انسانی و شغلی علوم ارگونومی است که در افزایش بهره ­وری و سطح تندرستی کارکنان به یاری انسان می ­شتابد. هدف مطالعه‌ی حاضر بررسی وضعیت تولید و انتشار کتب حوزه‌ی ارگونومی در ایران است.
روش ‌‌‌کار: مطالعه‌ی حاضر به روش توصیفی و تحلیل محتوا با رویکرد کتاب‌سنجی انجام گرفت. جامعه‌ی پژوهش شامل تمامی کتب حوزه‌ی ارگونومی ثبت‌شده در سایت کتابخانه‌ی ملی بود. برای دستیابی به کتب مرتبط جست‌وجو با استفاده از کلیدواژه‌های ارگونومی، مهندسی عوامل انسانی و واژگان مرتبط دیگر بدون محدودیت زمانی انجام گرفت و اطلاعات به‌دست‌آمده در فرمی که از قبل در نرم‌افزار Excel طراحی شده بود، وارد شد و در مرحله‌ی نهایی، داده‌ها با استفاده از آمار‌های توصیفی تجزیه‌وتحلیل شدند.
یافته‌ها: به‌طور کلی، ۳۱۳ عنوان کتاب در حوزه‌ی ارگونومی در طی سال­های ۱۳۶۸ تا ۱۴۰۲ منتشر شده است. روند انتشار کتب در این حوزه افزایشی بوده است. بیشترین فراوانی مربوط به کتاب­های تألیفی شامل ۷۸/۲۷ درصد از کتب بود. محمدامین موعودی، مجید معتمدزاده و علیرضا چوبینه مؤلفان فعال‌تر در این حوزه بودند. حوزه­ های موضوعی کلیات و کاربرد ارگونومی، ارگونومی شغلی و مهندسی فاکتورهای انسانی فراوانی بیشتری داشتند. انتشارات فن­آوران بالاترین رده را بین تمام ناشران به خود اختصاص داده است. در مجموع، ۳۸ جلد کتاب به چاپ مجدد دست یافتند.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه‌ی حاضر نشان داد که روند انتشار کتب در علم ارگونومی در ایران، افزایشی بود؛ اما در برخی از گرایش­ های این علم، از جمله بیومکانیک شغلی، ارگونومی شهری، ارگونومی در منازل و ارگونومی کودکان به توجه بیشتر مؤلفان نیاز است. همچنین بی‌توجهی به نشر کتب به‌صورت الکترونیکی، به‌طور مشهود، در این حوزه‌ی علمی دیده می­شود؛ لذا، به ناشران توصیه می‌کنیم با توجه به مزایای کتب الکترونیکی، به این نوع از انتشار توجه بیشتری کنند.

حانیه عبدی، سید ابوالفضل ذاکریان، کمال اعظم، پیام خانلری بانیارانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

اهداف: از جمله نگرانی­ های مهم جوامع امروزی حوادث جاده ­ای، خسارات و تلفات مربوط به آن است. بار کاری ذهنی یکی از عوامل اصلی انسانی است که خود می­تواند سبب بروز عوامل دیگری نظیر استرس و خشم شود. مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی بار کاری ذهنی و میزان تأثیر آن در تغییر مؤلفه ­های خلقیات رانندگان انجام شده است.
روش ‌‌‌کار: تعداد ۸۸ راننده‌ی تاکسی گردشی شهر قزوین برای بررسی مؤلفه ­های مدنظر در این مطالعه شرکت کردند. از پرسش‌نامه‌ی بار کاری ذهنی دالی برای ارزیابی بار کاری ذهنی و از پرسش‌نامه‌ی پومز برای سنجش مؤلفه ­های خلقیات رانندگان استفاده شد. بر اساس سناریو طراحی­ شده‌ی رانندگی در مسیرهای پرترافیک، متغیرهای مدنظر ارزیابی شدند و به ­منظور بررسی ارتباط میان آن­ها، از آزمون­ t زوجی و آنالیز هم‌بستگی پیرسون در نرم­ افزار SPSS نسخه‌ی ۲۴ استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سابقه‌ی کار و سن رانندگان برابر با ۴۶/۶۰ و ۱۳/۴۷ سال با انحراف معیار ۱۰/۱۲ و ۹/۳۹ سال بـود. یافته‌های بـه‌دست‌آمده نشان داد کـه با رانندگی در مسیرهـای پرترافیک، بر میزان میانگین بار کاری ذهنی رانندگان به­ مراتب افزوده ­شده و این افزایش معنادار است (۰/۰۰۱>P). با افزایش بار کاری ذهنی رانندگان، از برخی مؤلفه ­های خلقیات که جنبه‌ی مثبتی دارند (مانند شادکامی و سرزندگی) ((۰/۱۵۷=P) (۰/۱۴۳- =r)، (۰/۰۵۰=P) (۰/۶۴۶- =r)) کاسته و بر مؤلفه‌ی خلقی افسردگی رانندگان افزوده شده است (*۰/۲۴۸ =P) (۰/۰۲۰=r).
نتیجه‌گیری: بـر اساس یافته‌هـای حـاصل از مطالعه، با تداوم فعالیت رانندگی، بر میزان بار کاری ذهنی رانندگان افزوده شده است، ولی ارتباطی مبنی بر تأثیر این مؤلفه بر مؤلفه ­های خلقیات مشاهده نشد.

عباس محمدی، بهزاد فولادی دهقی، فاطمه اسدیان، سعید قنبری،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

اهداف: کارگران قسمت بار در فرودگاه اهواز به‌دلیل جابه‌جایی چمدان‌های مسافری در معرض اختلالات اسکلتی‌عضلانی قرار دارند. به همین دلیل، حمل بار توسط آن‌ها و پوسچرهای آنان هنگام حمل بار در این پژوهش بررسی شد.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه‌ی توصیفی‌تحلیلی به روش سرشماری، درباره‌ی ۲۱ نفر از کارگران واحد بار در فرودگاه اهواز انجام شد. برای ارزیابی وضعیت ارگونومی حمل دستی بار از روش‌های آنالیز وظیفه (HTA)، ارزیابی پوسچر (QEC) و ارزیابی حمل دستی بار به روش MAC استفاده شد. ابزار مورد استفاده شامل مشاهده، عکس‌برداری و پرسش‌نامه‌ی CMQD بود. برای محاسبات آماری ازSPSS۱۶   و برای بررسی متغیرها از ضریب هم‌بستگی اسپیرمن استفاده شد.
یافته‌ها: هر کارگر در فرودگاه اهواز به‌طور متوسط، ۴۰۰ چمدان را در هر شیفت کاری جابه‌جا می‌کند. با استفاده از ضریب هم‌بستگی اسپیرمن، بین اختلالات اسکلتی‌عضلانی و متغیرهای سابقه، قد و BMI به‌ترتیب، ارتباط معناداری به میزان ۰/۰۰۲، ۰/۰۰۵ و ۰/۰۰۳ یافت شد و با استفاده از روش QEC، پوسچرهای نامطلوب‌تر با امتیاز عددی بین ۵۰ تا ۷۰ مربوط به وضعیت ایستاده در ایستگاه غلتک و پوسچر بدنی نشسته در انبار هواپیما بود و ناراحتی‌های مربوط به اندام‌های شانه، بازو و کمر به‌ترتیب، با فراوانی  ۶۱/۶ درصد، ۶۵ درصد و ۶۲ درصد پس از بررسی پرسش‌نامه‌ی CMQD، به دست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از روش‌های MAC و QEC در حمل و بلند کردن بار به‌صورت مشابه، در نیاز به ضرورت تغییر در آینده‌ای نزدیک در روند جابه‌جایی چمدان‌ها، با هم توافق نظر داشتند. همچنین، کاهش ساعت کاری و تطابق افراد با وظایف موجود می‌تواند در کاهش شیوع اختلالات اسکلتی‌عضلانی تأثیرگذار باشد.

تیمور اللهیاری، علی محبوبی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1403 )
چکیده

اهداف: امروزه، با افزایش حجم حوادث، پرسنل اورژانس پیش‌بیمارستانی به‌عنوان خط مقدم درمان در امدادرسانی و کمک به بیماران و آسیب‌دیدگان حوادث مختلف، با چالش‌ها و مشکلات مختلف مرتبط با کار، از جمله بیماری‌های قلبی‌عروقی‌، گوارشی، خستگی مفرط و کاهش کیفیت خواب مواجه شده‌اند. در این پژوهش، به بررسی ارتباط بین نوبت‌ کاری، کیفیت خواب و شاخص توانایی انجام کار در پرسنل اورژانس پیش‌بیمارستانی پرداخته شده است.
روش ‌‌‌کار: در این پژوهش، ۱۰۲ نفر از پرسنل عملیاتی اورژانس پیش‌بیمارستانی شهرستان ارومیه وارد مطالعه شدند و پس از جمع‌آوری اطلاعات دموگرافیک و تعداد شیفت‌های کاری در هفته و میزان ساعات کاری در ماه، کیفیت خواب و توانایی انجام کار در پرسنل با استفاده از پرسش‌نامه‌‌ی کیفیت خواب پیترزبورگPSQI) ) و پرسش‌نامه‌ی شاخص توانایی انجام کار (WAI) سنجیده شد. ارتباط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از آزمون‌‌های ضریب هم‌بستگی، فیشر و آنالیز واریانس یک‌طرفه بررسی شد.
یافته‌ها: میانگین نمره‌ی کل کیفیت خواب پرسنل برابر با ۲/۳۸±۶/۰۱ به دست آمد که نشان‌دهنده‌ی کیفیت خواب ضعیف و نامطلوب است. نمرات شاخص توانایی انجام کار در ۳۴/۳ درصد از افراد در سطح ضعیف، در ۵۲ درصد در حد متوسط و در ۱۳/۷ درصد در سطح خوب و عالی به دست آمد. در بررسی مقایسه‌ی دو متغیر نوبت کاری و نمرات کیفیت خواب، اختلاف معناداری به دست آمد و ارتباط بین کیفیت خواب و شاخص توانایی انجام کار قوی و معنادار بود.
نتیجه‌گیری: با افزایش تعداد نوبت‌های کاری و ساعات کاری، کیفیت خواب پرسنل نامطلوب و ضعیف می‌شود و به دنبال آن، با کاهش کیفیت خواب، نمره‌ی شاخص توانایی انجام کار نیز کاهش می‌یابد و عملکرد شغلی پرسنل تضعیف می‌شود. کاهش ساعات کاری، استفاده از افراد جوان با توانایی کار بالا، مدیریت و کنترل تعداد نوبت‌های کاری پرسنل با در نظر گرفتن زمان استراحت بین شیفتهای گردشی صبح و عصر و شب به‌صورت متعادل و برابر، جلوگیری از فعالیت افراد به‌صورت نوبت کاری یکنواخت (فعالیت صرفاً به شکل شب‌کاری یا فقط روزکاری) و جلوگیری از فعالیت در نوبت‌های کاری پشت‌سرهم بدون داشتن زمان استراحت و تعطیلی، به‌منظور بهبود کیفیت خواب و عملکرد شغلی پیشنهاد می‌شود.

رضا زیاری، پروین افشار، مهسان افشار،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1403 )
چکیده

اهداف: انتظار می‌رفت سیستم بهداشت و درمان با استفاده‌ی صحیح از فرصت‌های گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات به خدمات‌رسانی بهتر کمک کند. در برخی مواقع، تلاش ارائه‌دهندگان یا کاربران خدمات برای افزایش منافع خود سبب تجاری‌سازی سلامت و آسیب به قیمت اثربخشی و رفاه شخصی شده است. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل تأثیر مؤلفه‌های دیجیتالی رسانه‌های اجتماعی در تجاری‌سازی سلامت با هدف ارتقای ارگونومی در سطح کلان و شناختی بود.
روش ‌‌‌کار: این تحقیق کاربردی از نظر روش انجام، توصیفی‌پیمایشی و مقطعی بود. جامعه‌ی آماری را ۳۰۰ نفر از استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان تشکیل دادند که از بین آن‌ها، ۱۶۹ نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. با روش توصیفی، مؤلفه‌ها مشخص شد. تحلیل سؤالات با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم‌افزار spss انجام شد. با روش فریدمن، رتبه‌بندی مؤلفه‌ها انجام و مدل نهایی ارائه شد.
یافته‌ها: مؤلفه‌های دیجیتالی رسانه‌های اجتماعی در تجاری‌سازی، سلامت پنج بخش نظام سلامت، دارو، بیمار، بیمه و کارکنان سلامت را در بر می‌گیرند و ۳۰ زیرمؤلفه را نیز شامل می‌شوند.
نتیجه‌گیری: مؤلفه‌های دیجیتالی مرتبط با نظام سلامت بیشترین تأثیر را در تجاری‌سازی سلامت دارند که نیاز به توجه به تدوین مقررات گسترش رسانه‌های اجتماعی در بخش سلامت را نشان می‌دهد. استراتژی‌های متداول شامل کنترل در دسترس بودن داده‌ها، ایجاد ائتلاف بین ذی‌نفعان سلامت با رعایت نظارت، استفاده از قوانین مسئولیت اجتماعی برای شرکت‌های دیجیتال و ترویج خودتنظیمی در بین ذی‌نفعان است.

مدینه محمودی، بهناز مهاجران، حسن قلاوندی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

اهداف: امروزه، سازمان‌های آموزشی به توسعه‌ی جوامع منجر می‌شوند و دانشگاه‌های هر کشور و رهبران آن‌ها در این زمینه نقش مهمی دارند؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگی‌های رهبری معنوی و هویت اجتماعی بر هوش فرهنگی با تأکید بر نقش میانجی مسئولیت‌پذیری اجتماعی درباره‌ی مدیران دانشگاه ارومیه انجام شد.
روش ‌‌‌کار: روش پژوهش از نظر هدف توصیفی بود. جامعه‌ی آماری تمام مدیران دانشگاه ارومیه بودند (۱۵۱ نفر) که با توجه ‌به محدود بودن جامعه‌ی آماری، کل جامعه در نقش نمونه‌ی آماری وارد مطالعه شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش‌نامه‌های استاندارد هوش فرهنگی ایرلی و آنگ (۲۰۰۴)، مسئولیت‌پذیری اجتماعی کارول (۱۹۹۱)، رهبری معنوی فرای (۲۰۰۵) و هویت اجتماعی جنکینز (۱۹۹۶) استفاده شد. روایی ابزارها با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن‌ها با ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (مدل‌سازی معادلات ساختاری) و نرم‌افزارهایSPSS۲۸  و lisrel ۸/۱ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار ویژگی‌های رهبری معنوی بر هوش فرهنگی مدیران دانشگاه ارومیه است. همچنین، هویت اجتماعی بر هوش فرهنگی این مدیران تأثیر مثبت و معناداری دارد. ویژگی‌های رهبری معنوی و هویت اجتماعی به‌طور مستقیم بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی مدیران دانشگاه ارومیه تأثیر می‌گذارد که این مسئولیت‌پذیری به سهم خود بر هوش فرهنگی آن‌ها اثرگذار است. علاوه ‌بر این، ویژگی‌های رهبری معنوی و هویت اجتماعی به‌طور غیرمستقیم و با میانجی‌گری مسئولیت‌پذیری اجتماعی بر هوش فرهنگی مدیران دانشگاه ارومیه تأثیر می‌گذارد.
نتیجه‌گیری: با ارتقای ویژگی‌های رهبری معنوی و هویت اجتماعی مدیران دانشگاه ارومیه، که بر هوش فرهنگی مدیران تأثیر می‌گذارد، می‌توان عملکرد دانشگاه را ارتقا داد و همچنین، مسئولیت‌پذیری کارمندان افزایش پیدا خواهد کرد.

نرگس اسحاقی، نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

اهداف: علم‌سنجی به‌عنوان حوزه‌ای از پژوهش، به بررسی و تحلیل روندها و الگوهای علمی در مجلاّت علمی مختلف می‌پردازد. هدف از این مطالعه تحلیل محتوای مقالات منتشرشده ده سال اخیر در مجلّه معتبر Journal of Applied Ergonomics و تعیین الگوی توزیع مقالات برحسب مضامین استخراجشده است.
روش ‌‌‌کار: با استفاده از روش تحلیل محتوای مستقیم، تعداد ۲۱۴۸ مقاله منتشرشده ۱۰ ساله اخیر از وبگاه مجلّه Journal of Applied Ergonomics استخراج و برحسب موضوع، ملّیت نویسندگان و سال انتشار دستهبندی شدند. جهت دسته‌بندی‌های موضوعی مقالات، از دسته‌بندی موجود مقالات منتشرشده و طرحواره درخت موضوعی وبگاه ارسال مقاله مجلاّت منتخب بین‌المللی و از نرمافزار EXCEL ۲۰۲۱ جهت آمادهسازی و تحلیل داده‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: از میان ۲۲ مضمون استخراجشده، سه مضمون اصلی شامل «وضعیت فیزیوسایکولوژی و فاکتورهای شغلی»، «تعامل انسان ماشین، تعامل انسان کامپیوتر»، و «طراحی محصول و خدمات ارگونومیک» حدود ۵۰ درصد واریانس مقالات منتشرشده در این مجلّه معتبر موردمطالعه را تبیین می‌کنند. دراینمیان، تمرکز ویژه‌ای به مضمون «وضعیت فیزیوسایکولوژی و فاکتورهای شغلی» وجود دارد. موضوعات «وضعیت فیزیوسایکولوژی و فاکتورهای شغلی»، «تعامل انسان ماشین، تعامل انسان کامپیوتر» و «طراحی محصول و خدمات ارگونومیک» در سالهای اخیر بیشازپیش سیر صعودی داشته‌اند. همچنین، نویسندگان ایالاتمتّحده آمریکا با 25/84 درصد فراوانی بیشترین سهم را در انتشار مقالات این مجلّه به خود اختصاص داده‌اند.
نتیجه‌گیری: چهارچوب مضمونی و الگوی انتشار استخراجشده در این مطالعه می‌تواند در برنامهریزی آموزشی و تحقیقاتی حوزه بهداشت حرفه‌ای دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی و سازمان‌های مرتبط به کار رود.

رقیه اسمعیلی، علی عسکری، محسن پورصادقیان،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

اهداف: عوامل مختلفی از جمله توجه نکردن به متناسب‌سازی فضاهای آموزشی می‌تواند به طور چشم‌گیری کیفیت آموزش را تحت‌ تاثیر قرار دهد؛ بنابراین، در این مطالعه کوشش شده است تا همه تحقیقات انجام‌شده درباره ارگونومی مدارس در ایران به ‌طور جامع بررسی و تحلیل شود.
روش ‌‌‌کار: جستجوی دو زبانه در این مطالعه با استفاده از کلیدواژه‌های فارسی شامل «دانش‌آموز»، «مدرسه ابتدایی»، «دبیرستان»، «متوسطه»، و «ارگونومی فیزیکی، محیطی و عمومی» و معادل‌های لاتین آن‌ها در پایگاه‌های داده‌ شامل Google Scholar، PubMed، Web of Science و Scopus از ابتدای تحقیقات در ایران تا سال ۱۴۰۳ شمسی (میلادی ۲۰۲۴) انجام شده، سپس مقالات مرتبط با موضوع مطابق با معیارهای تعیین‌شده، جمع‌آوری و بررسی شده است.
یافته‌ها: از میان مقالات یافته‌شده، تنها ۳۰ مقاله، مرتبط با هدف مطالعه شناسایی شده‌اند که به ارگونومی فیزیکی، محیطی و عمومی پرداخته‌ بودند. مقایسه این مطالعات نشان داده که اختلالات اسکلتی - عضلانی طی این مطالعات روندی صعودی داشته و بیشتر این اختلالات با مسائل ارگونومیکی در مدارس، از جمله تناسب نداشتن ابعاد بدنی دانش‌آموزان با میز و صندلی مورد استفاده در مدارس و همچنین حمل نامناسب کیف مدرسه مرتبط هستند.
نتیجه‌گیری: شرایط ارگونومی مدارس در ایران ضعیف و زمینه‌ساز افزایش شیوع اختلالات اسکلتی - عضلانی شده است؛ بنابراین، بررسی مدارس از نظرالزامات ارگونومی و انجام اقدامات لازم جهت بهسازی آن‌ها از یک سو و از سوی دیگر افزایش آگاهی دانش‌آموزان درباره نحوه انجام تکالیف و حمل صحیح کیف ضروری است.

کارن فتاحی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مقادیر دی‌اکسیدکربن موجود در هوا بر احساس آسایش حرارتی، عملکرد شناختی و ضربان قلب کارکنان فضاهای درمانی حین انجام فعالیت کاری در فضاهای درمانی است که در معرض شلوغی افراد، عدم تهویه مناسب محیط کاری، استقرار در فضاهای زیرزمینی، اماکن فاقد نورگیری و دارای آلایندگی در محلّ کار هستند.
روش ‌‌‌کار: در این مطالعه آزمایشگاهی، ۲۰ نفر از کارکنان یک درمانگاه تخصّصی به‌طور تصادفی به دو گروه ۱۰ نفری تقسیم شدند و در دمای ۲۵ درجه سانتی‌گراد در معرض سطوح مختلف دی‌اکسید کربن (۱۱۰۰ ppm با تهویه و ۱۸۰۰ ppm بدون تهویه) قرار گرفتند. پارامترهای ضربان قلب و آسایش حرارتی با استفاده از پرسش‌نامه استاندارد ASHRAE و عملکرد شناختی (MOCA) ثبت و داده‌ها با آنالیز کواریانس چندمتغیّره (MANCOVA) تجزیه‌وتحلیل شدند.
یافته‌ها: مقادیر آماری فیشر به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که عملکرد شناختی و سطوح فاکتور دی‌اکسیدکربن موجود در هوا (۱۸۰۰ ppm و ۱۱۰۰ ppm) به‌طور معنی‌داری بر آسایش حرارتی تأثیر می‌گذارند (p<۰/۰۵, F(۱,۱۵)=۱۳/۲۵۷وp<۰/۰۵, F(۱.۱۵)=۱۶/۶۹۴). همچنین، سطوح دی‌اکسیدکربن موجود در هوا (۱۸۰۰ ppm و ۱۱۰۰ ppm) و جنسیت افراد نقش مهمی در افزایش ضربان قلب کارکنان فضاهای درمانی در محلّ کار آن‌ها با مقادیر ( p<۰/۰۵, F(۱,۱۵)=۵۳/۳۸۱وp<۰/۰۵, F(۱.۱۵)=۹/۶۴۲) دارند. یافته‌ها نشان داد وضعیت آسایش حرارتی افرادی که در معرض مقدار دی‌اکسیدکربن (ppm) ۱۸۰۰ قرار داشتند، به‌اندازه ۰/۸۷۸ واحد TSV نارضایتی حرارتی و ۹/۲۵ ضربان قلب بیشتری نسبت به مقدار دی‌اکسیدکربن (ppm) ۱۱۰۰ موجود در محیط کار داشتند.
نتیجه‌گیری: با کنترل مداوم کیفیت هوا در محیط‌های کاری می‌توان توسعه دامنه آسایش حرارتی، بهبود وضعیت عملکرد شناختی و پیشگیری از بروز آسیب به سلامت کارکنان فضاهای درمانی حین انجام فعالیت‌های کاری را ایجاد کرد.

داوود افشاری، شکیبا باباخانی فرشکار، مریم نوراللهی درآباد، مریم سیدطبیب،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

اهداف: رویدادهای نامطلوب که به خطاهای رخ‌داده در طول مراقبت‌های پرستاری تعریف می‌شوند، به یکی از جدی‌ترین تهدیدها برای ایمنی بیمار و کیفیت مراقبت در بیمارستان‌ها تبدیل شده‌اند. این مطالعه با هدف بررسی نقش عوامل مختلف بر رویدادهای نامطلوب میان پرستاران انجام شده است.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه‌ی تحلیلی اپیدمیولوژیک روی ۳۶۰ پرستار شاغل در بیمارستان‌های دولتی اهواز انجام شد. از پرسش‌نامه‌ی اطلاعات شخصی، چک‌لیست ثبت عوامل محیطی، پرسش‌نامه‌ی استاندارد فرهنگ ایمنی بیمار، پرسش‌نامه‌ی شخصیتی NEO، پرسش‌نامه‌ی روانی‌اجتماعی کپنهاگن درباره‌ی عوامل روانی‌اجتماعی محیط کار و چک‌لیست استاندارد رویدادهای نامطلوب استفاده شد. داده‌ها با استفاده از SPSS و SMART PLS تحلیل شدند.
یافته‌ها: شایع‌ترین رویدادهای گزارش‌شده مربوط به شکایات بیماران یا خانواده‌های آن‌ها بود، درحالی‌که عفونت‌های زخم جراحی کمتر گزارش شدند. افزون‌براین، ۳۱ نفر (6/8 درصد) بیش از ۲۰ گزارش حادثه را در ۱۲ ماه گذشته گزارش کردند. براساس مدل این مطالعه، صدای محیط بر فرهنگ ایمنی و رویدادهای نامطلوب تأثیرگذار است و عوامل روانی‌اجتماعی بر فرهنگ ایمنی اثر دارند، درحالی‌که فرهنگ ایمنی به‌تنهایی تأثیر معناداری بر بروز رویدادهای نامطلوب نداشت.
نتیجه‌گیری: به‌طورکلی شیوع رویدادهای نامطلوب بین پرستاران مورد مطالعه بالا بود. مواجهه با صدای محیط و عوامل روانی‌اجتماعی به‌طور قابل‌توجهی بر فرهنگ ایمنی تأثیر می‌گذارند. نتایج مطالعه‌ی حاضر می‌تواند برای بهبود وضعیت رویدادهای نامطلوب و فرهنگ ایمنی بیمار مفید باشد.


زهرا جهانی، مهشید نامداری، نسترن کشاورز محمدی، مهناز صارمی،
دوره 13، شماره 2 - ( 5-1404 )
چکیده

اهداف: اختلالات اسکلتی-عضلانی، از جمله کمردرد، در کودکان دانش‌آموز رو به افزایش است. وضعیت‌های نامناسب بدنی و حمل نادرست کوله‌پشتی مدرسه از عوامل موثر در بروز این مشکلات هستند. با این حال، ابزار استاندارد و جامعی برای سنجش دانش ارگونومی کودکان در زمینه مراقبت از ستون فقرات وجود ندارد.
روش‌ کار: این مطالعه‌ی روش‌شناسی در سال ۱۴۰۲ و در مدارس دولتی منتخب شهر تهران انجام شد. از یک فرایند ۷ مرحله‌ای برای طراحی ابزار استفاده شد. پس از طراحی نسخه اولیه پرسش‌نامه و بررسی روایی صوری، روایی محتوای پرسش‌نامه با شاخص‌های  CVI و CVR توسط ۱۰ متخصص و پایایی ابزار از طریق روش بازآزمایی با مشارکت ۱۵ دانش‌آموز و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ توسط ۱۸۰ دانش‌آموز ارزیابی شد.
یافته ‌ها: نسخه نهایی پرسش‌نامه آگاهی کودکان از ارگونومی ستون فقرات KidSEA) (Kids Spine Ergonomics Awareness:، با ۱۳ سؤال در سه بُعد "آناتومی ستون فقرات"، "پوسچر صحیح" و "ارگونومی حمل وسایل" طراحی شد. CVI و CVR برای هر سوال به ترتیب بیش از ۰/۷۹ و ۰/۶۲ به‌دست آمد و در نتیجه تمام سوالات تایید شدند. ضریب توافق کاپا برای هر سوال بیش از ۰/۴۱ و آلفای کرونباخ ۰/۷۴ محاسبه شد، که نشان‌دهنده‌ی پایایی قابل توجه و مطلوب ابزار است.
نتیجه‌‌گیری: پرسش‌نامه
 KidSEA، ابزاری معتبر و پایا برای سنجش دانش ارگونومی مراقبت از ستون فقرات در کودکان بوده و می‌تواند در سنجش سطح سواد سلامت ستون فقرات، طراحی مداخلات و برنامه‌ریزی آموزشی مناسب برای گروه سنی مورد مطالعه استفاده شود. بررسی اعتبار ابزار برای سایر گرو‌های سنی از طریق انجام مطالعات بعدی مورد پیشنهاد است.

زهراسادات شریفی، رسول همت‌جو، ابوالفضل قهرمانی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده

اهداف: امروزه وسایل الکترونیکی از قبیل رایانه، تلفن همراه و تبلت نقش مهمی در کار و زندگی افراد پیدا کرده‌اند و عمده شکایت کاربران پایانه های تصویری علائم چشمی ناشی از آن ها می‌باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی شدت روشنایی و درخشندگی و ارتباط احتمالی آن با خستگی بینایی در کاربران پایانه های تصویری دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گردید.
روش ­کار: این مطالعه مقطعی بر روی ۱۷۱ نفر از کاربران پایانه های تصویری دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گرفت. در این مطالعه شدت روشنایی موضعی در سطح کار و شدت درخشندگی ناشی از صفحه نمایش در ارتفاع سطح چشم کاربر اندازه گیری شد. از پرسشنامه خستگی بینایی ۱۵ سوالی جهت ارزیابی خستگی بینایی استفاده گردید. نتایج با استفاده از آزمون­های تی­زوجی و آزمون کای­دو با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه متوسط شدت روشنایی موضعی روی میزکار ۳۰۶/۶ لوکس و متوسط شدت درخشندگی نیز ۷۳/۹ کاندلا بر مترمربع اندازه گیری شد. شدت روشنایی موضعی در ۴۱/۶ درصد موارد کمتر از حد توصیه شده بود. بین شدت روشنایی و خستگی بینایی کاربران در طول مطالعه از لحاظ آماری ارتباط معنی داری وجود نداشت همچنین بین درخشندگی و خستگی بینایی کاربران نیز از لحاظ آماری ارتباط معناداری وجود نداشت. نتایج این مطالعه نشان داد که خستگی بینایی در پایان کار تفاوت معناداری با خستگی بینایی فرد در شروع کار دارد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد بین خستگی بینایی و نوع کار رابطه معنا داری وجود دارد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد بین شدت روشنایی و درخشندگی با خستگی بینایی رابطه ای وجود ندارد. با توجه به یافته های مطالعه پیشنهاد می­گردد در صورت امکان زمان شروع کار با پایانه­های تصویری زمانی باشد که احساس خستگی بینایی وجود ندارد. همچنین از آن جایی که یکی از عوامل موثر بر ایجاد خستگی بینایی نوع کار می­باشد پیشنهاد می­گردد کاربران کار خود را به صورتی مدیریت کنند که بیشتر به صورت کار غیر فعال (مطالعه صفحه) فعالیت داشته باشند.

علی‌رضا نیک‌رأی، محمدرضا وصالی ناصح، عباس محمدی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده

اهداف: با پیچیده‌تر شدن سامانه‌های صنعتی و ورود فناوری‌های تجهیزمحور، نقش انسان در ایمنی و کارآیی سیستم‌ها همچنان کلیدی باقی مانده‌است. این پژوهش با مرور مطالعات HRA در بازه ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۳، به شناسایی و مقایسه روش‌های تحلیلی مختلف، انطباق آنها با فناوری‌هایی نظیر هوش مصنوعی و کارخانه تاریک و استخراج شکاف‌های پژوهشی پرداخته است.
روش ­کار: با بکارگیری کلیدواژه‌های تخصصی در پایگاه‌های علمی، بیش از ۲۳۰ پژوهش شناسایی شد که پس از حذف نتایج تکراری، ۱۸۰ مطالعه برای تحلیل نهایی انتخاب‌گردید. مقالات از نظر روش‌شناسی، صنایع هدف، کشور و مؤسسه مجری و مجلات منتشرکننده، بررسی و مقایسه گردید.
یافته‌ها: روش‌های SHERPA، CREAM و Fuzzy Mathematics بیشترین کاربرد را در این مطالعات داشته است. ایالات‌متحده، چین و کره‌جنوبی به‌عنوان کشورهای پیشرو شناخته شدند. تحلیل روش‌ها نشان داد هیچ روش کیفی یا کمّی به‌تنهایی قادر به تحقق اهداف سه‌گانه HRA (شناسایی خطا، برآورد احتمال و طراحی کنترل‌ها) نیست. لذا اتخاذ رویکرد ترکیبی SHERPA–TESEO با شناسایی و کنترل خطاها توسط روش SHERPA و برآورد سریع و بدبینانه احتمال خطا با روش TESEO، به‌عنوان یک رویکرد کارآمد پیشنهاد شد. در نهایت، ۱۰ شکاف پژوهشی شناسایی و ارائه گردید.
نتیجه‌گیری: رویکرد ترکیبی SHERPA–TESEO راهکاری عملیاتی برای دستیابی به اهداف سه‌گانه HRA است. با این وجود، در محیط‌های هوشمند و تولید بدون اپراتور، گذار از تحلیل‌های ایستا به مدل‌های پویا و داده‌محور ضروری است. این پژوهش بازنگری وظایف شناختی در SHERPA، بازتنظیم ضرایب اصلاحی در TESEO و ادغام با داده‌های بلادرنگ و تعامل انسان- هوش مصنوعی را پیشنهاد می‌نماید. تغییری که می‌تواند پیش‌بینی لحظه‌ای ریسک خطا و مداخله به‌هنگام را تقویت نماید.

الهه عموزاده، سیاوش اعتمادی‌نژاد، جمشید یزدانی چراتی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده

اهداف: سیستم‌های اتوماسیون اداری برای بهینه‌سازی فرآیندهای اداری، کاهش خطاهای انسانی و بهبود کارایی سازمانی ضروری هستند. با این حال، کارایی آن‌ها به قابلیت استفاده و کیفیت تعامل کاربر بستگی دارد. این مطالعه قابلیت استفاده سیستم چارگون در دانشگاه علوم پزشکی مازندران را با استفاده از رویکرد مختلط-روش‌ها ارزیابی می‌کند و خلأهای موجود در ارزیابی‌های قبلی سیستم‌های مشابه در محیط‌های دانشگاهی ایران را پر می‌کند
روش ­کار: این مطالعه به روش ترکیبی (کمّی-کیفی) انجام گرفت. در بخش کمّی از پرسشنامه استاندارد (SUS) استفاده شد و در بخش کیفی، ارزیابی اکتشافی مبتنی بر اصول ده‌گانه نیلسون توسط پنج متخصص UX صورت گرفت. نمونه‌گیری به‌صورت تصادفی ساده انجام شد و ۲۴۰ نفر از کارکنان و اعضای هیئت علمی مشارکت کردند. داده‌های عملکردی شامل زمان و خطای شش وظیفه پرتکرار نیز جمع‌آوری شد.
یافته‌ها: میانگین امتیاز SUS برابر با ۱۲/۸۴±۶۴/۸۳ بود که نشان‌دهنده قابلیت پذیرش حاشیه‌ای با فرصت‌هایی برای بهبود است. وظیفه «ارسال نامه به چندین گیرنده» بالاترین نرخ خطا (۲/۱۵٪) و طولانی‌ترین زمان تکمیل (۵۷/۳ ثانیه) را نشان داد. ارزیابی هیوریستیک ۹۹ مسئله را شناسایی کرد که عمدتاً مربوط به بازخورد سیستم (۲۵٪) و پیشگیری از خطا (۲۰٪) بود
.نتیجه‌گیری: سیستم چارگون قابلیت استفاده متوسط دارد اما نیاز به بهبودهای هدفمند در طراحی رابط، مکانیسم‌های بازخورد و پیشگیری از خطا دارد. این بهبودها می‌توانند سیستم‌های مشابه در محیط‌های دانشگاهی و سازمانی را تقویت کنند و احتمالاً هزینه‌های عملیاتی و بار شناختی را کاهش دهند.


صفحه 12 از 13     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb