پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده



محمدصادق سهرابی، ندا مهدوی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از اثربخش‌ترین روش‌های مدیریت ریسک فاکتورهای ارگونومی در محیط کاری دخیل‌کردن کارکنان در شناسایی و ارزیابی این ریسک‌ها و درنهایت طرح‌ریزی و اجرای مداخلات از سوی خود آنهاست؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر اجرای برنامه ارگونومی مشارکتی با تکیه ‌بر انتقال دانش ارگونومی به کارکنان و بررسی تأثیر مداخلات حاصل از این برنامه بر شاخص‌های ماکروارگونومی است.
روش کار: مطالعه پیش‌رو به‌صورت مداخله‌ای نیمه-تجربی با همکاری یازده نفر از کارکنان یکی از آزمایشگاه‌های تشخیص طبی انجام شده است. برای این منظور، از ابزارهای پرسشنامه رضایت شغلی مینه‌سوتا و شناخت شغل واگنر استفاده شد. برنامه ارگونومی مشارکتی این مطالعه براساس راهنمای کلینیک بهداشت شغلی اُنتاریو کانادا (Occupational Health Clinics for Ontario Workers Inc (OHCOW اجرا شد. تفاوت سطح مؤلفه‌هایی همچون رضایت شغلی و افزایش توان انگیزشی کارکنان، قبل و بعد از اجرای مداخلات حاصل از برنامه ارگونومی مشارکتی OHCOW، با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۳ در این محیط کاری بررسی شد.
یافته‌ها: میزان رضایت شغلی قبل و بعد از اجرای مداخلات ارگونومی مشارکتی با وجود افزایش نسبی، تفاوت معنی‌داری نداشت، اما در یکی از مقیاس‌های آن یعنی «جو سازمانی»، تغییر معنی‌داری ایجاد شده بود (۰/۰۱۶=P). همچنین توان بالقوه انگیزشی کارکنان بعد از اجرای مداخلات در مقایسه با قبل از آن افزایش معنی‌داری داشت (۰/۰۱۳=P).
نتیجه‌گیری: در این مطالعه از ارگونومی مشارکتی با هدف بهبود برخی جنبه‌های ماکروارگونومی استفاده شد. براساس نتایج، ارگونومی مشارکتی می‌تواند برخی مقیاس‌های رضایت شغلی و توان انگیزشی را در میان کارکنان افزایش دهد. درنهایت پیشنهاد می‌شود زمان‌ بیشتری برای تأثیرگذاری مداخلات در نظر گرفته شود.

بهزاد فولادی دهقی، عباس محمدی، لیلا نعمت پور،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: خستگی ذهنی وضعیتی است که با فعالیت طولانی‌مدت شناختی ایجاد می‌شود. خستگی ذهنی به فعالیت بیش از حد مغزی منجر می‌شود که در آن سلول‌های مغزی خسته و مانع بهره‌وری فرد و عملکرد کلی شناختی می‌شود. هدف از این پژوهش ارزیابی خستگی ذهنی دانشجویان با استفاده از شاخص‌های مغزی است.
روش کار: این پژوهش توصیفی ـ تجربی است که روی ۲۰ تا از دانشجویان دانشکده بهداشت با میانگین (انحراف معیار) سنی ۲۴/۴۰ (۳/۷۳) سال در سال ۱۳۹۷ در دانشگاه علوم‌پزشکی اهواز انجام شده است. برای بررسی عملکرد شرکت‌کنندگان از آنها خواسته شد متنی با غلط‌های املایی را بررسی و آن غلط‌ها را تصحیح کنند. این فعالیت در ۵ مرحله ۱۵‌ دقیقه‌ای انجام شد. در همه مراحل الکتروانسفالوگرام (EEG) آنها ثبت و در هر مرحله مقیاس آنالوگ بصری توسط شرکت‌کنندگان تکمیل شد. از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۴،  برای تجزیه‌ و‌ تحلیل داده‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: فعالیت امواج آلفا، بتا و تتا در ۱۵ دقیقه اول به‌ترتیب، ۰/۳۰±۰/۸۹، ۰/۳۳±۰/۷۰ و ۰/۳۶±۱/۱۹ و ۱۵ دقیقه آخر به‌ترتیب ۰/۳۴±۰/۶۳، ۰/۲۶±۰/۵۵ و ۰/۳۴±۱/۰۳ بود. کاهش در فعالیت امواج مغز افزایش میزان خستگی ذهنی آنها را نشان می دهد. همچنین افراد با مقیاس آنالوگ بصری بیان داشته‌اند که دچار خستگی ذهنی شده‌اند. مطابق با نتایج ارتباط معنی داری بین EEG و مقیاس آنالوگ بصری دانشجویان دیده نشد.
نتیجه‌گیری: امواج آلفا، بتا و تتا می‌توانند شاخص‌های مناسبی برای ارزیابی خستگی ذهنی باشند. همچنین خستگی ذهنی می‌تواند عاملی باشد که بر دقت و عملکرد افراد تأثیر بگذارد؛ به‌گونه‌ای که به کاهش توجه و بازدهی آنها منجر شود.

فاطمه فقیه، محمد حسنی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: فرهنگ اخلاق‌مدار پیش‌بینی‌کننده رفتار اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی است. فرهنگ اخلاقی آگاهی ما را در فعالیت‌هایمان ارتقا داده و می‌تواند هوشیاری ما را درباره تعهدات دو‌جانبه‌مان به سازمان افزایش دهد؛ بنابراین باید به آن توجه شود. هدف این پژوهش بررسی ارتباط فرهنگ اخلاق‌مدار با تمایل به رفتار اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی توسط آزمون نقش میانجی تناسب فرد ـ سازمان در کارکنان دانشگاه ارومیه است.
روش کار: این پژوهش توصیفی ـ همبستگی از نوع مدل‌یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری همه کارکنان دیپلم به بالای دانشگاه ارومیه مشتمل بر 503 نفر در سال 1397 بود که بر این اساس 217 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای نسبی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه‌های استاندارد استفاده شده است. داده‌ها با استفاده از شاخص‌های توصیفی و روش مدل‌یابی معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافته‌ها: فرهنگ اخلاقی با رفتار اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنی‌داری دارد. همچنین تأثیر مستقیم و معنی‌دار فرهنگ اخلاقی بر تناسب فرد ـ سازمان تأیید شد. تناسب فرد ـ سازمان با رفتار اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنی‌دار دارد. افزون بر آن نقش میانجی‌گری متغیر تناسب فرد ـ سازمان در رابطه میان فرهنگ اخلاقی با دو متغیر دیگر، رفتار اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی، نیز تأیید شد.
نتیجه‌گیری: فرهنگ اخلاق‌مدار به طور مستقیم تناسب فرد ـ سازمان را ارتقا می‌دهد. همچنین با تأیید نقش میانجی تناسب فرد ـ سازمان فرهنگ اخلاق‌مدار اثر غیرمستقیم، مثبت و معنی‌دار بر رفتار اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی دارد.

آزاده سادات معصومی، مهدیه آکوچکیان،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به فراگیر‌شدن روزافزون تلفن‌های همراه هوشمند می‌توان آن را به‌عنوان مسئله‌ای‏ مهم و تأثیرگذار در همه ابعاد زندگی بررسی کرد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر مدت استفاده از تلفن همراه هوشمند بر وضعیت سر و شانه جوانان ۲۰ تا ۳۵ سال است.
روش کار: جامعه آماری این پژوهش نیمه‌تجربی، جوانان ۲۰ تا ۳۵ سال دارای تلفن همراه هوشمند، ساکن جزیره کیش در سال ۱۳۹۷ بود. نمونه آماری ۵۰ نفر (۲۵ مرد و ۲۵ زن) بود که به صورت داوطلبانه و هدفمند انتخاب و با استفاده از فرم وابستگی اعتیادگونه به تلفن همراه هوشمند (کشور کره جنوبی) به دو گروه کاربر کوتاه‌مدت و بلند‌مدت تقسیم شدند. در بررسی وضعیت اندام فوقانی وضعیت شانه، توسط شاخص کتف و وضعیت قرارگیری سر، توسط عکس‌برداری نیم‌رخ بدن و نرم‌افزار کینوا  (ساخت کشور فرانسه) اندازه‌گیری شد. از آزمون t مستقل برای‏ مقایسه متغیرها در دو گروه استفاده و داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۲ تجزیه‌ و‌ تحلیل شد. ۰/۰۵>P معنی‌دار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج حاکی از اختلاف معنی‌دار میان وضعیت اندام فوقانی در دو گروه کاربر کوتاه‌مدت و کاربر بلند‌مدت استفاده از تلفن همراه هوشمند (۰/۰۳۳=P) و همچنین وضعیت شانه میان زنان و مردان (۰/۰۰۲=P) بود، اما درمورد وضعیت قرارگیری سر اختلاف معنی‏‌داری بین زنان و مردان وجود نداشت (۰/۴۳۶=P).
نتیجه‌گیری: با توجه به اختلاف معنی‌دار دو گروه در مورد وضعیت اندام فوقانی می‌توان از نتایج پژوهش برای‏ آگاهی، پیشگیری و بهبود وضعیت اندام فوقانی بهره برد.

علی عربیان، بهادر مکی آبادی، صادق مسجودی، کمال اعظم، احسان غفاری، ابراهیم ترابی نساج، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه به‌دلیل رشد شتابان کلان‌شهرها و کمبود وسایل حمل‌ونقل عمومی درون‌شهری، بسیاری از مردم هنگام استفاده از این وسایل، ازجمله اتوبوس در حالت ایستاده سفر می‌کنند که این وضعیت سبب درد، ناراحتی و بروز حوادث غیرتصادفی برای آنها می‌شود. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی ارگونومیکی صندلی ایستاده-نشسته برای مسافران ایستاده در اتوبوس درون‌شهری است.
روش کار: شرکت‌کنندگان این مطالعه، هشت دانشجوی مرد دانشگاه علوم‌پزشکی تهران با میانگین
(انحراف معیار) سن (۲/۱۲) ۲۵/۲۵ بودند. شرکت کنندگان از بین داوطلبانی که فاقد بیماری‌ها و اختلالات اسکلتی عضلانی بودند، انتخاب شدند. به‌منظور ارزیابی صندلی ایستاده-نشسته و مقایسه با حالت ایستاده در اتوبوس درون‌شهری که در پاییز ۱۳۹۷ انجام گرفت، از روش‌های الکترومیوگرافی و مقیاس بورگ استفاده شد. نتایج فعالیت انقباض عضلانی ناحیه پا و مقیاس بورگ در نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۴ وارد و تجزیه ‌و تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین نمره مقیاس بورگ برای احساس ناراحتی مسافران در همه اندام‌ها به‌‌جز باسن، در حالت ایستاده-نشسته کمتر از حالت ایستاده است. همچنین میزان فعالیت انقباضی عضلات ناحیه پا در حالت ایستاده-نشسته به‌طور معنی‌داری (۰۵/۰>P) کمتر از حالت ایستاده به دست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج مقیاس بورگ و فعالیت انقباضی عضلات پا سبب کاهش سطح ناراحتی و فعالیت انقباضی عضلات پا هنگام استفاده از صندلی ایستاده-نشسته در مقایسه با حالت ایستاده شده است؛ بنابراین می‌توان صندلی مذکور را برای همه مسافران وسایل حمل و نقل عمومی درون‌شهری که در حالت ایستاده قرار دارند مفید دانست.

زهرا اردودری، فرزانه فدائی، احسان اله حبیبی، اکبر حسن زاده،
دوره 7، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی-عضلانی در خطوط مونتاژ بدلیل شرایط فیزیکی نامناسب،حرکات تکراری و فاکتورهای روانشناختی بوجود می آیند.این مطالعه با هدف ارزیابی بار کاری و ارتباط آن با شیوع اختلالات مچ دست در مونتاژ کاران یک صنعت تولیدی انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی که بر روی ۱۲۰ کارگر زن انجام شد، بارکاری ذهنی، بارکاری فیزیکی و شیوع اختلالات مچ دست بترتیب با استفاده از شاخص NASA-TLX، روش OCRA و پرسشنامه مچ و دست نوردیک ارزیابی شد.
یافته ها: نتایج حاصل از ارزیابی بارکاری با استفاده از شاخص NASA-TLX نشان داد که شرکت کنندگان دو بعد فشارفیزیکی و تلاش و کوشش را به ترتیب  با نمره های ۷۸.۷۹ و ۷۸.۳۷ به عنوان بالاترین مقیاس بار کاری ارزیابی کرده اند.همچنین براساس سطح ریسک OCRA ، بیشترین ریسک دست راست در سطح ریسک ۳ و بیشترین ریسک دست چپ در سطح ریسک ۱ قرار دارد.آزمون های آماری نشان داد، سطوح ریسک OCRA و  میانگین مقیاس خواسته های فیزیکی و تلاش و کوشش در افرادی که درد مچ داشتند به طور معناداری بیشتر از کسانی است که درد مچ نداشتند بود(۰.۰۵< p) . همچنین بین شدت درد مچ با شاخص OCRA در دو دست (۰.۰۰۱= p)و نمره کل NASA ( ۰.۰۵< p و ۰.۲۳۲= r )رابطه مستقیم وجود دارد .
نتیجه گیری: بار کاری روانی درخطوط مونتاژ صنایع تولیدی بالا بوده و نتایج حاصل از ارزیابی فیزیکی نیز این موضوع را تأیید میکند. این مطالعه نشان داد بار کاری ذهنی میتواند در بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی (MSDs) تأثیرگذار باشد. به همین دلیل است که بار کاری ذهنی باید به عنوان یک عامل خطر برای MSDs درنظر گرفته شود.

 

زینب رسولی کهکی، سمیه طاهرنژاد، راضیه راسخ، مهدی جهانگیری،
دوره 7، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: خطاهای انسانی در مراقبت دیالیز می‌تواند سبب آسیب و مرگ شود. یکی از اقدامات اساسی جهت افزایش قابلیت اطمینان در این فرایند حیاتی، تحلیل خطا و شناسایی نقاط ضعف انجام این فرایند است.
 روش ­کار: پژوهش حاضر، مطالعه‌ای توصیفی‌ تحلیلی از نوع مقطعی است که به منظور شناسایی و ارزیابی احتمال خطای انسانی در فرایند دیالیز از روش SPAR-H استفاده شد. بیمارستان مورد بررسی شامل شش بخش دیالیز و ۱۶ دستگاه دیالیز به همراه دو پرستار در هر بخش بود. جمع‌ آوری داده‌ها به کمک مشاهده فرایند دیالیز، مصاحبه با پرستاران، بررسی اسناد، روش‌های اجرایی و دستورالعمل‌های کاری انجام شد.
 یافته‌ها: مطالعه حاضر نشان داد احتمال خطای انسانی در میان وظایف پرستار واحد دیالیز در دامنه ۰/۰۲ تا ۰/۴۴ (به‌استثنای موارد مرتبط با اختلال دستگاه) است که به‌ترتیب مرتبط با زیر وظیفه آماده‌سازی مددجو به عنوان کمترین میزان خطا و زیر وظیفه تنظیم دور پمپ به عنوان بیشترین میزان خطا است.
 نتیجه گیری: جهت کاهش و کنترل خطاهای انسانی در وظایف شغلی پرستار بخش دیالیز، اقدامات کنترلی لازم همچون افزایش تعداد پرسنل، تغییر در زمان شیفت کاری پرستاران، آموزش، تهیه و بازنگری دستورالعمل‌ها باید انجام شود.


محمد غفرانی، مجید معتمدزاده، محمدرضا آقایی، زهرا محمدمرادی،
دوره 7، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: چگونگی استقرار و عملکرد افراد در طی فعالیت­ های روزانه در پویایی و سلامت جسمی و روانی افراد جامعه، نقش اساسی دارد و با توجه به این­که انسان، روزانه با وسایل متفاوتی سروکار دارد، لازم است که تطابق لازم را با ویژگی­ های بدن وی داشته باشد. هدف اصلی این مطالعه، طراحی و ساخت میز و صندلی ارگونومیک نقشه‌کشی، منطبق با ابعاد بدنی هنرجویان می‏ باشد.
روش‏ کار: در این تحقیق به یکی از پر کاربردترین مبلمان‌های آموزشی، یعنی میز و صندلی رسم پرداخته‌شده است. پس از بررسی میزان رضایت­مندی از این مبلمان، برای بازنگری و طراحی ارگونومیک مطابق با ابعاد آنتروپومتری، ابعاد بدنی ۱۶۰ هنرجو و ۴۰ دانشجوی یک آموزشکده ­ی فنی‏ و حرفه‌ای، مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. داده ‏ها توسط نرم‏افزار SPSS تحلیل آماری شدند.
یافته‏ ها: مطابق با نتایج، حدود ۷۰ درصد هنرجویان، از ویژگی­ های صندلی و میزهای رسم راضی نیستند و به‌ جز قد و طول ران، اختلاف معنی‌داری بین پایه ­های مختلف تحصیلی در هنرستان­ ها وجود ندارد و در نهایت با کمک ویژگی ­های تن­سنجی، میز و صندلی رسمی طراحی شد که به استثناء ارتفاع نشستن گاه، در سایر شاخص­ ها، تطابق صد درصدی با ابعاد بدن هنرجویان داشت.

نتیجه ‏گیری: در این پژوهش مشاهده شد که نارضایتی فراوانی در بین هنرجویان به دلیل عدم تطابق این مبلمان آموزشی با ابعاد بدنی آنان وجود دارد که سبب لطمات جسمی‌عضلانی و روانی و عدم کیفیت آموزشی شده است. در پایان مطالعه، جهت طراحی ارگونومیک، مواردی درجهت رضایت‏مندی، پایداری و کاهش هزینه‌های تولید و همچنین دلایل نارضایتی هنرجویان از میز و صندلی‌های آموزشی ارائه شد.


کیمیا طوسی، عبدالکاظم نیسی، نسرین ارشدی،
دوره 7، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اکثر حوادث به وسیله رفتارهای ناایمن یا خطاهای انسانی ایجاد می‌شود. متخصصین ایمنی بر این عقیده‌اند که با تمرکز و تلاش فزاینده بر رفتار انسانی می‌توان به‌طور قابل ملاحظه‌ای حوادث را کاهش داد. هدف پژوهش حاضر بررسی روان‌رنجوری، کارآمدی ایمنی و تمرکز تنظیمی به عنوان پیش‌بین‌های رفتار ناایمن کارکنان شرکت پالایش گاز بیدبلند است.
روش­ کار: جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان بخش‌های عملیاتی و صف شرکت پالایش گاز بیدبلند خوزستان بود. نمونه پژوهش شامل ۲۷۳ نفر بود، که با روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. در ابتدا، شرکت‌کنندگان با استفاده از مقیاس رفتارهای ایمن، به دو گروه کارکنان ایمن و کارکنان ناایمن تقسیم شدند. سپس برای سنجش متغیرهای مطالعه، از پرسش‌نامه‌های ویژگی‌های شخصیتی نئو، مقیاس کارآمدی ایمنی و مقیاس تمرکز تنظیمی در کار استفاده شد. داده‌ها از طریق روش تحلیل ممیز و با نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌ها فرضیته‌های پژوهش را تأیید کرد. به بیان دیگر، از روی متغیرهای روان‌رنجوری، کارآمدی ایمنی و تمرکز تنظیمی و ابعاد آن (تمرکز پیشگیری و تمرکز پیشبردی) می‌توان رفتار ناایمن کارکنان را پیش‌بینی کرد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش روان‌رنجوری سبب افزایش رفتارهای ناایمن و کارآمدی ایمنی و تمرکز تنظیمی (تمرکز پیشگیری و تمرکز پیشبردی) باعث کاهش رفتارهای ناایمن کارکنان می‌شوند.


اسماعیل شجاع، علی چوپانی، معصومه قرائی، محسن قنبری،
دوره 7، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از ابزار مناسب جهت ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی، نقش مهمی در کنترل این مخاطرات و تأمین سلامت نیروی کار دارد. هدف از این مطالعه، امکان‌سنجی به‌کارگیری روش WERA (ارزیابی ریسک ارگونومیک محیط کار) به‌منظور ارزیابی ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی‌-عضلانی از طریق بررسی همبستگی آن با روش QEC (ارزیابی سریع مواجهه) بود.
روش­ کار: این مطالعه توصیفی‌‌تحلیلی روی ۷۲ نفر از کارکنان بخش‌های کارگاهی یک صنعت آجرپزی مدرن در مشاغل مختلف انجام شد. ابزارهای جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه نوردیک جهت بررسی شیوع اختلالات ‌اسکلتی-عضلانی در ۱۲ ماه گذشته و دو روش WERA و QEC برای ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی بودند. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۸ تحلیل شد.
یافته‌ها: شیوع اختلالات در پشت، شانه‌ها، گردن و مچ دست به ترتیب ۴۱/۷، ۲۰/۸، ۱۶/۷ و ۳۳/۳ درصد بود. نتایج روش WERA نشان داد ۸۸/۹ درصد از افراد دارای اولویت اقدام اصلاحی متوسط و ۱۱/۱ درصد دارای اولویت اقدام اصلاحی بالا بودند. در روش QEC، ۶/۹ درصد، ۲۰/۸ درصد، ۴۸/۶ درصد و ۲۳/۷ درصد از افراد به ترتیب دارای سطح مواجهه یک، دو، سه و چهار بودند. همبستگی بین نمره کل QEC و شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی حاصل از پرسش‌نامه نوردیک، ۰/۰۳۸   P=و ۰/۶۷ r= بود. ضریب همبستگی بین نمرات نهایی حاصل از دو روش ۰/۰۲۱   P=و ۰/۵۳ r=  بود.
نتیجه گیری: بررسی همبستگی بین میانگین نمرات دو روش نشان از وجود همبستگی متوسط بین آنها دارد. همبستگی بین شیوع اختلالات و نمرات حاصل از QEC و WERA نشان داد نتایج QEC با نتایج نوردیک مطابقت بیشتری دارد و می‌توان گفت به‌کارگیری روش QEC نسبت به روش WERA برای ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی برای وظایف مختلف مناسب‌تر بود.


زهرا مریخ پور، محمدصادق سهرابی،
دوره 7، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: زمین‌های بازی نقش بسیار مهمی در توسعه جوامع کودکان و مهارت‌های فیزیکی آنها ایفا می‌کنند. اگر این فضاها براساس معیارهای ایمنی باشند می‌توانند در رشـد هرچه بیشتر و بهتر اجتماعی و فیزیکی کودکان مؤثر باشند. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت ایمنی تجهیزات زمین‌بازی کودکان در پارک مردم همدان براساس استانداردهای کمیسیون ایمنی محصولات آمریکا انجام شده است.
روش کار: این مطالعه به‌طور مقطعی در شهر همدان انجام شد. پژوهش از طریق مطالعه استانداردهای بین‌المللی موجود برای تجهیزات زمین‌بازی کودکان، با استفاده از مشاهده، عکاسی و اندازه برداری از تجهیزات اصلی زمین‌بازی شامل الاکلنگ، تاب و انواع سرسره‌ها (مستقیم، مارپیچ و ترکیبی) صورت گرفته است. در نهایت وضعیت ایمنی تجهیزات بازی براساس استاندارد کمیسیون ایمنی محصولات آمریکا بررسی شد.
یافته ­ها: از بین تجهیزات اصلی زمین‌بازی، سرسره مارپیچ با ۷۶/۱ درصد بیشترین و الاکلنگ با ۲۵ درصد کمترین میزان انطباق با استاندارد کمیسیون ایمنی محصولات آمریکا را داشتند. از بیشترین اِشکالات موجود در این زمینه می‌توان به طراحی غیراصولی وسایل بازی، نصب و جانمایی نادرست آنها در محوطه اشاره کرد.
نتیجه ­گیری: این پژوهش نشان می‌دهد‌ که با توجه به نقش غیرقابل‌انکار ایمنی تجهیزات زمین‌بازی در میزان آسیب‌های احتمالی وارد بر کودکان، باید در راستای ایمن‌کردن و انطباق هرچه بیشتر آنها با استانداردهای جهانی و کنترل مستمر وسایل موجود از نظر ایمنی کوشید.


علیرضا قربانپور، شهناز طباطبایی، رضا غلام نیا،
دوره 7، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کارکنان بخش صنعت به‌ویژه صنایع غذایی به دلیل ماهیت کار خود با مشکلات فراوانی روبه‌رو هستند. پوسچر نامناسب به‌عنوان یکی از ریسک‌فاکتورهای اختلالات اسکلتی و عضلانی شناخته ‌شده اسـت. اختلالات اسکلتی-عضلانی بر عملکرد و خودکارآمدی کارکنان بخش صنعت تأثیرگذار است. در این مطالعه به بررسی ریسک‌فاکتورهای ارگونومیکی محیط کار و رابطه آن با خودکارآمدی و عملکرد شغلی پرداخته شده است.
روش­ کار: با استفاده از جدول مورگان و همچنین در نظر گرفتن ملاحظات ناشی از افت نمونه در نهایت ۲۰۲ نفر به‌عنوان گروه نمونه تحقیق (قابل استفاده) و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش‌نامه‌های عملکرد شغلی پاترسون، خودکارآمدی عمومی شرر و پرسش‌نامه نقشه بدن با مقیاس پنج‌درجه‌ای برای ارزیابی اختلالات اسکلتی-عضلانی و همچنین روش شاخص کلیدی KIM بود. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۹ تحلیل شد.
یافته ها: تفاوت معناداری بین سطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی با شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در اغلب نواحی بدن کارکنان وجود داشت. بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در ناحیه تحتانی پشت مشاهده شد. تفاوت معناداری بین سطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی با عملکرد شغلی در واحد تولید دیده شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان‌دهنده نقش خودکارآمدی در جلوگیری از رفتارهایی است که منجر به تشدید اختلالات اسکلتی- عضلانی می‌شود. این موضوع در نهایت در عملکرد شغلی آنها نمود پیدا خواهد کرد و هم خودِ فرد و هم سازمان ذی‌نفع آن خواهند بود. همچنین به‌کارگیری کارکنان با خودکار آمدی بالا می‌تواند عملکرد و بهره‌وری کار را بالابرده و به روند بهتر تولید کمک کند.


سیاوش اعتمادی نژاد، سید اسماعیل حسینی نژاد، جمشید یزدانی چراتی، فریبا قائم پناه، محمود یوسفی چمازکتی، مجتبی احمدی، علی امانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: خیاطی از جمله مشاغلی است که شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی در آن بالاست. شرایط ایستگاه کار خیاطی به گونه ای است که خیاطان را مترادف با آسیب های اسکلتی عضلانی در نواحی مختلف بدن بخصوص درد در گردن، شانه و قسمت فوقانی پشت و حتی کمر ساخته است. هدف از این مطالعه  بررسی تاثیر ایستگاه کاری طراحی شده برای خیاطی با در نظر گرفتن نتایج مطالعات گذشته بر روی عضلات گردن و شانه کاربران توسط  الکترومیوگرافی است.
روش کار: در این مطالعه تحلیلی مداخله ای، میزان فعالیت چهار عضله سطحی گردن و شانه (عضلات جناغی چنبری ، دلتوئیدقدامی، دلتوئید میانی ، دلتوئید خلفی) توسط الکترومیوگرافی روی ۳۳ شرکت کننده (زن و مرد) در دو ایستگاه کاری طراحی شده جدید و متداول با هم مقایسه شدند.
یافته ها: میزان فعالیت عضلات در دوایستگاه کاری جدید و متداول، دارای اختلاف معنادار بود(P<. اما بین حالت های مختلف ایستگاه کاری جدید تفاوت معناداری مشاهده نشد.
بحث و نتیجه گیری: هر چهار عضله در ایستگاه کاری جدید در مقایسه با ایستگاه کاری متداول دارای فعالیت کمتری بود، بدین معنی که ایستگاه کاری طراحی شده، توانسته است فعالیت عضلات گردن و شانه را در حین کار کاهش دهد.


سید تقی میرمحمدی، عثمان گوک، سید نورالدین موسوی نسب، هادی محمودی شرفه،
دوره 7، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کارمندان بانک بخش زیادی از کار خود را با رایانه انجام می دهند. تجهیزات و چیدمان آنها ممکن است بدن فرد را در وضعیت نامناسبی قرار دهد و منجر به اختلالات اسکلتی عضلانی شود، لذا این مطالعه با هدف تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی کارمندان بانک و ارتباط آن با تنش اداری انجام شده است.
روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی ۱۷۳ نفر از کارمندان بانک ملی استان خراسان شمالی انجام گرفت. شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی از طریق پرسشنامه اختلالات اسکلکتی عضلانی کرنل (CMDQ)، ریسک فاکتورهای ایجاد کننده از طریق ارزیابی سریع تنش اداری ROSA))  برآورد و داده ها توسط نرم افزار spss با آزمون آماری اسپیرمن بررسی شدند.
یافته ها: میانگین نمرات ROSA، ۰.۷۹۳ ± ۴.۷۳  و ۶۳.۶% از پوسچرها در گروه مداخله قرار گرفت. میانگین نمرات CMDQ، ۱۰۳.۶۳ ± ۱۸۱.۰۰۴ بود. آزمون اسپیرمن نشان داد بین نتایج ROSA  و CMDQ  همبستگی خوبی وجود دارد(P=۰.۰۲۱, R=۰.۱۷۵). بین سابقه کار و شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی رابطه معناداری وجود داشت.(P=۰.۰۳۷, R=۰.۱۵۹) آزمون کروسکال والیس نشان داد بین میزان تحصیلات و نتایج CMDQ رابطه معناداری وجود دارد(P=۰.۳۸). بیشترین اختلال در اندام ها مربوط به ناحیه گردن(۵۳.۸%) و کمر(۴۹.۷%) بود.
نتیجه گیری: با توجه به همبستگی بین نتایج ROSA  و CMDQ میتوان آنها را در کنار هم  بکار برد. تغییرات برای افرادی که در گروه مداخله قرار گرفتند باید سریعتر انجام شود. صندلی و مانیتور نقش مهمتری در بالا بردن نمره ROSA ایفا کردند، اصلاحات باید از تهیه صندلی ارگونومی و همینطور چیدمان مناسب دیگر تجهیزات مانند مانیتور صورت گیرد.


پریسا حسن زاده، ابوالفضل قهرمانی، ایرج محبی،
دوره 7، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ماکروارگونومی نگرشی فنی-اجتماعی است که به طراحی سازمانی، سیستم کار و طراحی تعامل‌های انسان-ماشین، انسان-محیط و انسان-شغل می‌پردازد. بررسی‌ها نشان می‌دهد شرایط ماکروارگونومی محیط کار می‌تواند تأثیر نامطلوبی بر سلامتی کارکنان داشته باشد. در این میان، کارکنان بیمارستان‌ها با استرس شغلی فراوانی مواجه می‌شوند و شیوع اختلالات اسکلتی–عضلانی در آنها زیاد است؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط وضعیت ماکروارگونومی با شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی و پیامدهای استرس شغلی در بیمارستان‌های آموزشی-درمانی ارومیه انجام شد.
روش­ کار: این مطالعه از نوع مقطعیتوصیفی است که ۳۵۰ نفر از کارکنان پنج بیمارستان را به‌ صورت تصادفی انتخاب شدند و در این مطالعه شرکت کردند. برای جمع‌ آوری داده‌ها از سه پرسشنامه ماکروارگونومی، نوردیک و پیامدهای استرس شغلی استفاده شد. داده‌های به‌دست‌آمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری کای دو تجزیه ‌و تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌های این مطالعه نشان ‌داد از ۳۵۰ شرکت‌کننده ۲۱۷ نفر (۶۲ درصد) زن  و ۱۶۸ نفر (۴۸ درصد) پرستار بودند. میانگین سنی آنها (۸/۱۳±) ۳۶/۶۳ و میانگین سابقه کاری‌ (۷/۶۵ ±) ۱۱/۵۳ سال بود. نتایج آزمون ANOVA نشان داد وضعیت ماکروارگونومی به‌طور معنی‌داری در بیمارستان‌ها متفاوت بود و بیمارستان ۱ وضعیت مطلوب‌تری داشت. بیشترین میزان علائم اختلالات اسکلتی-عضلانی در ناحیه گردن (۷۵/۷ درصد) و نشیمن و کمر (۷۳/۷ درصد) گزارش شد. میانگین نمره پیامدهای استرس شغلی شرکت‌کنندگان نیز پایین‌ تر از حد مطلوب بود. وضعیت ماکروارگونومی با اختلالات اسکلتی-عضلانی و پیامدهای استرس شغلی ارتباط معنی‌داری داشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافته‌های مطالعه حاضر می‌توان نتیجه گرفت شرایط ماکروارگونومیکی محیط کار تأثیر فراوانی در بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی و پیامدهای استرس شغلی دارد؛ بنابراین به‌منظور کاهش اختلالات اسکلتی-عضلانی و استرس شغلی باید برنامه‌های مداخله‌ای سازمانی و اجرای برنامه‌های آموزش ماکروارگونومی باهدف تغییر و بهبود شرایط محیط کار در بیمارستان‌ها صورت گرفت.


فرین خانه شناس، پیمانه حبیبی، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 7، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ارگونومی در ارتباط با مطالعه و طراحی سیستماتیک محیط کار در جهت بهبود سلامتی و رفاه انسان است. سلامت و رفاه کارکنان تحت تاثیر فاکتورهای مختلفی قرار می گیرد. طبیعت یک پارادایم جدید در ارگونومی شغلی می باشد که در متون اصلی ارگونومی نقش آن در ارتباط با رفاه انسان بخوبی بررسی و تشریح نشده است. بنابراین، هدف اصلی این مطالعه بررسی نتایج حاصل از پیوند با طبیعت بر سلامتی کارکنان بویژه رفاه در قالب یک مطالعه مروری سیتماتیک بود.
روش کار: با جستجوی مقالاتی که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ در زمینه طراحی بیوفیلیک منتشر شده بود و براساس معیارهای تحقیق تعداد ۲۵ مقاله برای مطالعه سیستماتیک حاضر انتخاب شدند. مقالاتی که زبان اصلی آنها غیر انگلیسی بود از مطالعه خارج گردید.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که طراحی بیوفیلیک در ارتباط با بهبود رفاه انسانی، عملکرد وکاهش استرس می باشد.  
نتیجه گیری: سازمان ها به کمک ارگونومیست ها باید چنین تغییراتی را در محیط کار مدنظر قرار داده و راه حل های مبتنی بر طبیعت به صورت برنامه های راهبردی در جهت بهبود رفاه و نه صرفا اعمال استراتژی موقت که شرایط فیزیکی یک ساختمان یا چشم انداز آن را تغییر می دهند ارائه شوند.


یداله حمیدی، شهلا شاطرآبادی، علیرضا سلطانیان،
دوره 7، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از چالش‌های مهم مدیران در سازمان‌های رقابتی، ارتقای عملکرد و بهره‌وری سازمان و درک عوامل مؤثر بر آنهاست. ارتقای عملکرد سازمان، نیازمند توجه و تمرکز مدیران بر عدالت سازمانی و انگیزه کارکنان، برای کار و فعالیت است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین عدالت سازمانی و ابعاد آن با عملکرد سازمانی در حوزه معاونت بهداشتی استان کرمانشاه انجام شد.
روش ­کار: پژوهش حاضر، از نوع مطالعات توصیفی-تحلیلی و هم‌ بستگی است. این مطالعه بر روی ۱۶۶ نفر از کارکنان حوزه معاونت بهداشتی استان کرمانشاه، که به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شده بودند، در تابستان ۱۳۹۸ انجام شد. داده‌ها، با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد عدالت سازمانی Niehoff و Moorman (۱۹۹۳) و عملکرد سازمانی Hersey  و Goldsmith (۱۹۸۰) جمع‌آوری شدند. پایایی پرسشنامه‌ها با انجام مطالعه Pilot و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و تجزیه و تحلیل داده‌ها، با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ انجام شد.
یافته‌ ها: نتایج مطالعه نشان می‌دهد میانگین نمره عدالت سازمانی در افراد مورد پژوهش، ۱۶/۹۲ ± ۵۴/۸۴ و میانگین نمره عملکرد سازمانی ۱۸/۶۶ ± ۱۴۰/۵۴ است. براساس نتایج ضریب هم‌بستگی پیرسون، بین عدالت سازمانی و تمام ابعاد آن با عملکرد سازمانی، رابطه مثبت و معناداری (۰/۰۰۱>P) وجود دارد؛ اگرچه عدالت رویه‌ای، بیش از سایر مؤلفه‌ها، قابلیت پیش‌بینی عملکرد سازمانی را دارد.
نتیجه گیری: عدالت سازمانی متغیری مهم و تأثیرگذار بر عملکرد سازمانی است، مدیران برای ارتقای عملکرد سازمان، باید عدالت را عامل انگیزشی مهمی در رفتار کارکنان بدانند و به آن توجه کنند.


محمدصادق سهرابی، مهرداد عنبریان،
دوره 7، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از ویژگی‌های آنتروپومتریکی در طراحی ارگونومیک ایستگاه‌های کاری در پیشگیری و کاهش ناراحتی‌های اسکلتی-عضلانی در محیط‌های اداری مفید است. هدف مطالعه حاضر تعیین ابعاد آنتروپومتری کارکنان اداره گاز استان هرمزگان به‌ منظور طراحی میز کار و صندلی برای کار با رایانه بر مبنای متغیرهای آنتروپومتری بوده است.
روش­ کار: در مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر که در سال ۱۳۹۸ انجام شد، به‌ منظور اندازه‌گیری ۳۶ متغیر آنتروپومتری، ۱۲۱ کارمند شرکت گاز استان هرمزگان به‌ صورت خوشه‌ای تصادفی انتخاب ‌شدند. پس از اندازه‌گیری با معیارهای طراحی ارگونومی مشخصات ابعادی میز کار و صندلی اداری طراحی ‌شد.
یافته‌ها: شرکت‌کنندگان پژوهش ۸۰.۲ درصد مرد و ۱۹.۸ درصد زن با میانگین سنی ۳۵.۱۱ و انحراف معیار ۶.۶ در محدوده سنی ۲۵ تا ۵۹ سال بودند. میانگین و انحراف معیار ارتفاع قد اندازه‌گیری‌شده به‌ترتیب ۱۷۰.۷ و ۸.۰۶ سانتی‌متر به دست ‌آمده است. نتایج آنتروپومتری به تفکیک جنسیت و صدک‌ها در جدول‌ها آمده و ویژگی‌های ابعادی صندلی و میز کار اداری بر مبنای داده‌های به‌دست‌آمده طراحی‌ شده است.
نتیجه گیری: جدول‌های آنتروپومتری ارائه‌شده، در مطالعات و طراحی‌های بعدی کاربرد دارد. همچنین مشخصات ابعادی تجهیزات ارائه‌شده راهنمای کاربردی برای طراحی و ساخت محیط کار اداری است.


بهرام طهماسبی، مهدی زارع بهرام آبادی، مهشید ایزدی، حمیده عبدالحسینی،
دوره 7، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: از عوامل مؤثر بر عملکرد شغلی هر فرد می‌توان به استرس شغلی، رسالت شغلی و فرسودگی شغلی اشاره کرد؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر تبیین روابط علی عوامل استرس‌ زای شغلی، رسالت شغلی و فرسودگی شغلی در کارکنان دانشگاه علوم‌ پزشکی همدان بوده است.
روش­ کار: مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر از نوع مقطعی است که در سال ۱۳۹۸ تعداد ۳۷۸ نفر از کارکنان غیر هیئت‌ علمی دانشگاه علوم‌ پزشکی همدان را بررسی کرده است. داده‌های این مطالعه با استفاده از پرسشنامه‌های فرسودگی شغلی مسلش، استرس شغلی (HSE- Q) و رسالت شغلی دیک جمع‌ آوری شد. به‌منظور بررسی ارتباط متغیرها، از روش مدل‌سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم‌افزار AMOS نسخه ۲۴ استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سنی شرکت‌کنندگان ۳۸/۹۳ سال بود. مؤلفه‌های عوامل استرس‌زای شغلی و رسالت شغلی با مؤلفه‌های فرسودگی شغلی هم‌بستگی مثبت و معناداری دارند (۰/۰۵>P). برازش مدل اندازه‌گیری با داده‌های گرد آوری‌ شده قابل‌ قبول است. عوامل استرس‌زای شغلی نیز به‌صورت غیرمستقیم و با میانجیگری ابعاد حضور و جست‌وجوی رسالت شغلی با فرسودگی شغلی کارکنان دانشگاه علوم‌ پزشکی رابطه دارد. مجموع مجذور هم‌ بستگی‌‌های چندگانه برای متغیر فرسودگی شغلی ۰/۵۶ بود. براساس این یافته، عوامل استرس‌زای شغلی و رسالت شغلی درمجموع ۵۶ درصد از واریانس فرسودگی شغلی را تبیین می‌کنند.
نتیجه گیری: عوامل استرس‌زای شغلی و رسالت شغلی درمجموع بیشتر از ۵۰ درصد فرسودگی شغلی را تبیین می‌کنند؛ بنابراین با توجه به تأثیرات زیان‌بار فرسودگی شغلی در کارکنان پیشنهاد می‌شود مسئولان برای کاهش عوامل استرس‌زا مانند نیازهای روانی و فیزیکی محیط کار، نداشتن حمایت، نبود امنیت شغلی و همچنین رسالت شغلی اقدام کنند.


رضا شهیدی، رستم گلمحمدی، زهرا پیرمرادی ریزه‌ وندی، آذر سلطانی، نسرین شیر محمدی، رضا کاظمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: روشنایی نامطلوب محیط کار می‌تواند سبب بروز آثار دیداری و غیر دیداری در افراد شود. مطالعه حاضر با هدف مقایسه کمیت و کیفیت روشنایی تلفیقی و مصنوعی در ساعات مختلف روز و ارتباط آن با شاخص عملکرد ذهنی، آسایش بینایی، هوشیاری و کیفیت خواب کارکنان صورت گرفته است.
روش کار: این مطالعه در زمستان ۱۳۹۶ در ۶۵ اتاق و بر روی ۸۱ نفر از کارکنان پردیس آموزشی دانشگاه علوم‌پزشکی همدان که به‌صورت تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند، صورت گرفت. اندازه‌گیری پارامترهای روشنایی تلفیقی در سه نوبت ابتدا، میانی و پایان شیفت کاری و روشنایی مصنوعی در یک نوبت با استفاده از اسپکترومتر انجام شد. برای ارزیابی عملکرد شناختی از آزمون PVT (Pshycomotor Vigiliance Task) و برای آسایش بینایی، هوشیاری و کیفیت خواب به‌ترتیب از پرسش‌نامه‌های Conlone، KSS (Karolinska Sleepiness Scale) و (Pittsburgh Sleep Quality Index PSQI) استفاده شد.
یافته ها: میانگین کمیات روشنایی تلفیقی در اتاق‌های اداری در هر سه نوبت بیشتر از روشنایی مصنوعی بود آسایش بینایی افراد نیز با دما هم‌بستگی داشت. همچنین کارکنان بهره‌مند از روشنایی طبیعی دچار ناراحتی بینایی کمتری بودند. کیفیت خواب افراد نیز با نوع روشنایی محیط کار ارتباط داشت (۰/۵= P، ۰/۴۴= Chi). هوشیاری افراد در معرض دمای رنگ بالا یا روشنایی طبیعی در ساعات ۸ و ۱۱ بهتر بود. نتایج آزمون عملکرد شناختی نشان‌دهنده نبود تفاوت معنی‌دار بین شرایط مختلف روشنایی است.
نتیجه گیری: استفاده از روشنایی طبیعی یا افزایش دمای رنگ منابع مصنوعی می‌تواند موجب افزایش هوشیاری و آسایش بینایی کارکنان روز کار شود و تا حدودی کیفیت خواب آنان را بهبود دهد.


صفحه 9 از 13     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb