محمد امین موعودی، سید نورالدین موسوی نسب،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مشکلات و عوارض ناشی از نامناسب بودن ابعاد میز و صندلی در تغییر شکل تن کودکان از مسائل مورد توجه در جهان و هدف از این پژوهش بررسی روند تغییرات ابعاد آنتروپومتریک دانشآموزان ابتدایی استان مازندران سالهای ۱۳۷۱ و ۱۳۹۳ است.
روش کار: در دو بررسی مقطعی در سالهای ۱۳۷۱ و ۱۳۹۳ اطلاعات آنتروپومتریک دانشآموزان دورۀ ابتدایی در محدودۀ سنی ۶ تا ۱۱ سال جمعآوری و در سال ۱۳۷۱ از جامعۀ دانشآموزی ۲۵۴۲۰۴ نفری، تعداد ۱۷۵۸ نفر و در سال ۱۳۹۳ از جامعۀ دانشآموزی ۲۰۸۸۲۰ نفری، تعداد ۲۳۳۶ نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. سال ۱۳۷۱ اندازهگیری با آنتروپومتر مکانیکی، و سال ۱۳۹۳، اندازهگیری با استفاده از صندلی آنتروپومتری، دوربین عکاسی و نرمافزار فتوگرافیکال آنتروپومتر ساختهشده توسط محقق انجام شد. در این بررسی پارامترهای وزن، طول قد، ارتفاع نشسته، ارتفاع شانۀ نشسته، پهنای عرضی شانهها، پهنای باسن، ضخامت ران، طول باسن رکبی نشسته، طول باسن زانو نشسته و... اندازهگیری شد و دادههای بررسی با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ ۲۰ تحلیل شد.
یافتهها: مقایسۀ دو بررسی نشان داد که میانگین (انحراف معیار) وزن دانشآموزان پسر از ۲۵/۸۲ (۵/۹) به ۳۲/۱۷ (۱۱/۰۳) کیلوگرم (۶/۳۵ کیلوگرم افزایش) و وزن دختران از ۲۵/۱۹ (۶/۵) به ۳۳/۱۰ (۱۲/۵۰) کیلوگرم (۷/۹۱ کیلوگرم افزایش)، و طول قد پسران از ۱۲۷/۲۶ (۶/۹) به ۱۳۴/۸۰ (۱۰/۸۴) سانتیمتر (۷/۵۴ سانتیمتر افزایش) و طول قد دختران از ۱۲۶/۵ (۱۰/۱) به ۱۳۳/۳۰ (۱۱/۸۰) سانتیمتر (۶/۸ سانتیمتر افزایش) افزایش یافته و در سایر فاکتورهای آنتروپومتری نیز تغییراتی داشتهاند.
نتیجه گیری: نتایج بررسی تغییر در اندازههای آنتروپومتری دانشآموزان را طی ۲۲ سال نشان میدهد و نیاز به دقت در طراحی و ساخت وسایل کودکان بهخصوص میز و صندلی مورد استفاده در مدارس را مشخص میکند.
احسان اله حبیبی، مینا صالحی، علی طاهری، قاسم یادگارفر،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیراً روش جدیدی برای طبقهبندی بار کاری فیزیکی بر مبنای شبکۀ استنتاج عصبی ـ فازی تطبیقی (ANFIS: Adaptive Neuro Fuzzy Inference System) ابداع شده است. هدف از این بررسی بهینهسازی این مدل به منظور کاهش خطا و افزایش دقت مدل در طبقهبندی بار کاری فیزیکی بود.
روش کار: سی مرد سالم بین ۲۱ تا ۴۲ سال با در نظر گرفتن معیارهای ورود به بررسی به صورت تصادفی انتخاب شدند. ضربان قلب و میزان اکسیژن مصرفی نمونهها، حین انجام تست پله، همچنین حداکثر توان هوازی آنان با تست تردمیل مستقیماً اندازهگیری شد. پس از محاسبۀ %VO۲max[۱] بهعنوان استاندارد طلایی طبقهبندی بار کاری فیزیکی، میان ورودیهای مدل و بار کاری فیزیکی بهعنوان خروجی، روابط محاسباتی مربوط در نرمافزار متلب ایجاد و سپس الگوریتم ژنتیک بهعنوان تکنیک بهینهسازی به مدل اعمال شد.
یافتهها: میانگین دقت مدل بهینهشده به ۹۷/۹۲درصد افزایش یافت. این مقدار در مدل پایه ۹۲/۹۵درصد بود. خطای جذر میانگین مربعات (RMSE: Root Mean Square Error) مدل بهینهشده و پایه بهترتیب ۵/۴۱۸۶ و ۳/۱۸۸۲ و حداکثر محدودۀ خطای مدل بهینهشده در براورد بار کاری فیزیکی ۵±% بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش کارایی مطلوب مدل بهینهشده را در تخمین بار کاری فیزیکی کاملاً تأیید میکند. از مزیتهای این مدل، علاوه بر داشتن دقت زیاد، سادگی و قابلیت پیادهسازی در محیطهای کاری واقعی همچنین در نظر گرفتن اختلافات بین فردی است.
محسن تقی زاده، ایرج محبی، حمیدرضا خلخالی، پریا احمدی عربلو، آرزو طرفه، محمد حاج آقازاده،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تناسبنداشتن ابزارهای دستی با دست انسان میتواند منجر به اختلالهای اسکلتی عضلانی و کاهش کارایی شود. بهمنظور طراحی ابزارهای دستی، نیاز به داده های آنتروپومتری جامعۀ هدف است. مطالعات اندکی، ابعاد آنتروپومتری دست ایرانیها را گزارش کردهاند. بنابراین، هدف مطالعۀ حاضر، اندازهگیری مهمترین ابعاد آنتروپومتری دست در جمعیتی از کارمندان شهر ارومیه بود.
روشکار: در این مطالعه 20 بعد دست غالب، برای 345 شرکت کننده (217 مرد و 128 زن) با استفاده از کالیپر دیجیتال و متر نواری پلاستیکی اندازهگیری و صدکهای مهم به تفکیک جنسیت گزارش شد. از آزمون t مستقل برای مقایسۀ میانگین ابعاد دست زنان و مردان استفاده و طول و پهنای دست با دادههای مرتبط در مقالات منتشرشده مقایسه شد.
یافتهها: مقادیر صدکهای 5ام، 50ام و 95ام به تفکیک جنسیت محاسبه و به شکلِ جدول ارائه شد. اندازۀ دست مردان، بزرگتر از زنان بود. میانگین ابعاد دست مردان، تفاوت آماری معنیداری با ابعاد دست زنان داشت (0/001=P value). برعکس زنان، طول و پهنای دست مردان مطالعۀ حاضر با بیشتر جوامع مقایسهشده، تفاوت معنیداری داشت.
نتیجهگیری: طراحان یا واردکنندگان ابزارهای دستی و دستکشها میتوانند، از نتایج این مطالعه استفاده کنند. با توجه به اختلاف معنیدار ابعاد دست زنان با مردان، توصیه میشود در طراحی محصولات مدنظر برای هر جنس از دادههای آنتروپومتری دست آنها استفاده شود.
مهدی همایون فر، مهدی فدایی اشکیکی، روزبه صداقت،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مساله رفتارهای ایمن بخصوص در مشاغل سخت و زیانآور، از اساسیترین موضوعات پیش روی صنایع تولیدی در کشورهای در حال توسعه است. تحقیق حاضر بدنبال بررسی عناصر اثرگذار بر بروز رفتارهای ایمن از سوی کارکنان شاغل در مشاغل سخت و زیانآور صنایع تولیدی در استان گیلان است.
روش کار: تحقیق حاضر از نظر روش، توصیفی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل: کارکنان دارای مشاغل سخت و زیانآور در بخش ریختهگری و پرس صنایع تولیدی استان گیلان است که به دلیل عدم دسترسی و کدگذاری عناصر جامعه آماری، بر اساس جدول مورگان، تعداد 384 نفر به روش غیراحتمالی بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند و دادههای لازم با استفاده از پرسشنامه جمعآوری گردید. پس از تایید روایی (محتوی) و پایایی پرسشنامه و توصیف متغیرهای آن با استفاده از نرم افزار SPSS ، فرضیههای تحقیق بر اساس روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار LISREL 8.5 آزمون گردیدند.
یافته ها: نتایج نشان میدهند که تاثیر اقدامات سیستم مدیریت ایمنی بر پذیرش و انگیزه ایمنی؛ رهبری اخلاقی بر پذیرش و مشارکت ایمنی؛ خودکارآمدی بر انگیزه و پذیرش ایمنی؛ و انگیزه ایمنی بر پذیرش و مشارکت ایمنی مورد تایید قرار گرفت؛ ولی فرضیات تاثیر اقدامات سیستم مدیریت ایمنی بر مشارکت ایمنی، خودکارآمدی بر مشارکت ایمنی و رهبری اخلاقی بر پذیرش ایمنی، تایید نشدند. بعلاوه، نتایج نشان میدهند که متغیرهای مدل، 8/68 درصد از تغییرات رفتارهای ایمنی را تبیین میکنند.
نتیجه گیری: خودکارآمدی دارای بیشترین تاثیر غیرمستقیم بر رفتار ایمنی (پذیرش ایمنی و مشارکت ایمنی) است که هر دو این اثرگذاریها بواسطه انگیزه ایمنی صورت میگیرد. بنابراین، تقویت خودکارآمدی موجب بروز بیشتر رفتارهای ایمن میگردد.
سعید ایل بیگی، نفیسه رستگار، مرضیه ثاقب جو، احمد ابراهیمی عطری، حسین فرزانه،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین ارگونومی تجهیزات آموزشی با شاخص های آنتروپومتری و ناهنجاری های بالاتنه در دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر مشهد انجام شد.
روش کار: تعداد 375 نفر از دانشآموزان دختر ابتدایی شهر مشهد بهصورت تصادفی- خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند و پس از بررسی اندازه های آنتروپومتری آزمودنی ها و ابعاد تجهیزات آموزشی، ناهنجاری های بالاتنه آزمودنی ها شامل کیفوز و لوردز کمری به وسیله خط کش منعطف ارزیابی و اندازه گیری شد. ارتباط بین متغیر های مورد بررسی توسط فرمول های اندازه های آنتروپومتری درحالت متناسب، یک حالت بزرگ تر و یک حالت کوچک تر از اندازه متناسب محاسبه شد. محاسبات آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 در سطح معنی داری (05/0p≤) انجام شد.
یافته ها: این پژوهش نشان داد که نیمکت های 8/81 درصد آزمودنی ها با توجه به ارتفاع رکبی آن ها از حداکثر محدوده پذیرفته شده، بلندتراست. همچنین، 8/76 درصد آزمودنی ها از میزهایی استفاده می کنند که بلندتر از حداکثر محدوده پذیرفته شده است و عمق همه نیمکت های مورد استفاده نامتناسب و از حداقل محدوده پذیرفته شده، کوچک تر هستند. علاوه بر این، بین میزان تناسب ارتفاع نیمکت و ارتفاع رکبی آزمودنی ها و ناهنجاری های لوردوزکمری و کیفوز رابطه معنی داری وجود داشت (05/0≥p).
نتیجه گیری: براساس نتایج، میز و نیمکت های مورد استفاده دانش آموزان حتی از حداقل رعایت استاندارد های ارگونومیکی برخوردار نیستند، و توصیه می شود تدابیر لازم جهت بهبود وضعیت ارگونومی تجهیزات مدارس منطبق با دامنه سنی دانش آموزان اتخاذ گردد.
محسن شیرمحمدزاده، ابوالفضل قاسم زاده علیشاهی، مهدی کاظم زاده بیطالی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی شغلی در رابطه بین توسعه حرفه ای با رضایت و تعهد شغلی انجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری 322 نفر از کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی بود که از میان آنان 203 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند که برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل گردید.
یافته ها: بررسی تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که بین توسعه حرفه ای با رضایت و تعهد شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین خود کارآمدی با رضایت و تعهد شغلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد بیشترین میزان همبستگی معنی دار به رابطه بین توسعه حرفه ای با رضایت شغلی و کمترین میزان همبستگی معنی دار به رابطه بین توسعه حرفه ای و خودکارآمدی مربوط می شود. علاوه برای این نتایج نشان داد که نقش میانجی خودکارآمدی شغلی در رابطه توسعه حرفه ای با رضایت و تعهد شغلی تائید می شود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها میتوان نتیجه گرفته که توسعه حرفه ای به طور مستقیم باعث ارتقاء رضایت و تعهد شغلی می شود. همچنین با تایید نقش خودکارآمدی شغلی، توسعه حرفه ای دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنی دار بر رضایت و تعهد شغلی می باشد.
یداله حمیدی، زهرا طوسی، لیلی تاپاک،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: منابع انسانی سازمانها با قابلیتها و توانمندیهای بالقوه خود، چنانچه مورد توجه قرار گیرند، نقش مهم و حساسی را در ارتقاء کیفیت و بهرهوری ایفا خواهند نمود که در مباحث ماکروارگونومی نیز با هدف ارتقاء عملکرد سازمان به آن پرداخته شده است. لذا این مطالعه با هدف بررسی رابطه قابلیتهای فردی و بهبود کیفیت و بهرهوری در دانشکاه علوم پزشکی همدان انجام شد.
روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی/تحلیلی بوده که با روش نمونهگیری تصادفی 295نفر از مدیران وکارشناسان واحدهای ستادی دانشگاه انتخاب شدند و دادهها بوسیله 2پرسشنامه «سازمان یادگیرنده پیتر سنگه» و «مدیریت کیفیت فراگیر» گردآوری شد. تحلیل دادهها به کمک روشهای آمار توصیفی و آزمون آماریتی و آنالیز واریانس در سطح اطمینان 95درصد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با کمک نرمافزار Spss16 صورت پذیرفت.
یافتهها: نتایج، میانگین قابلیتهای فردی را 1/23 نشان داد. همچنین نتایج حاکی از وجود ارتباط و همبستگی مثبت و معنادار بین قابلیتهای فردی و بهرهوری سازمان میباشد(p<0/001) بطوری که به ازای یک واحد افزایش در نمره قابلیتهای فردی، نمره پیامدهای بهبودکیفیت و بهرهوری 09/0واحد افزایش خواهد یافت (001/0p< ،018/0, SE=09/0b=). تفاوت معناداری در قابلیتهای فردی بر حسب مشخصات دموگرافیک مشاهده نشد.
نتیجه گیری: بهرهوری در بخش خدمات بـیش از آنکـه بـه فنـاوری و سـایر عوامـل بسـتگی داشـته باشـد بـه منـابع انسـانی و عـواملی کـه بـرآن تـاثیر میگذارند، بستگی دارد. لذا توجه به قابلیتها و توانمندسازی منابع انسانی از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتوان با رویکرد ماکروارگونومی و توسعه زیرساختهای مرتبط با توانمندسازی کارکنان، به افزایش کارآئی، بهرهوری و بهبود کیفیت دست یافت.
آذر سلطانی، محسن علی آبادی، رستم گلمحمدی، مجید معتمدزاده،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مواجهه با ارتعاش دست-بازو از جمله عوامل زیان آور فیزیکی رایج می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تجربی سطح ناتوانی عملکرد دستی ناشی از مواجهه با ارتعاش دست بازو در کارگران شاغل در یک صنعت ریخته گری است.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی 53 نفر از کارگران ریختهگری بعنوان گروه مورد و 28 نفر بعنوان گروه کنترل انجام گردید. اندازهگیری ارتعاش دست و بازو شاغلین بر اساس استاندارد5349 ISO صورت گرفت. سطح ناتوانی عملکرد دستی با استفاده از آزمون های اسکلتی- عضلانی، حسی- عصبی و عروقی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین پرسشنامه کمی سطح ناتوانی بازو, شانه و دست DASH استفاده گردید. جهت تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS16 استفاده شد.
یافتهها: میزان ارتعاش معادل 8 ساعته مواجهه کارگران m/s2 73/8 (49/4) بود که بیش از حد مجاز است. مهارت و چابکی، قدرت گرفتن انگشتان و قدرت چنگش دست غالب در گروه مورد نسبت به گروه کنترل به ترتیب 4٪ ،3/13٪ و 11٪ کاهش یافت( 05/0p<). مدت زمان احیای دمای دست غالب در گروه مورد نسبت به گروه کنترل 2/41٪ افزایش یافت ( 05/0p<). عوارض حسی- عصبی در گروه مورد نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد با این حال از لحاظ آماری معنی دار نبود. امتیاز DASH در گروه مورد 7/10 (4/13) و گروه کنترل 1/4 (1/5) بود.
نتیجهگیری: عملکرد های فیزیکی دستی در شاغلین در مواجهه با ارتعاش بین 4٪ الی 14٪ کاهش یافت که سطح امتیاز DASH هم تایید کننده این موضوع بود. علاوه براین شاغلین سطح عوارض عروقی بیشتری در مقایسه با عوارض حسی – عصبی نشان دادند.
نسیم علی پور، مهرانه شعبانی، امیر اسدی فخر، سید علی مهدیون،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: قصد ترک شغل در نیروهای انسانی از جمله موضوعاتی است که همواره تلاش های مدیریتی درجهت کاهش آن بوده است. عوامل زیادی ترک شغل را تحت تاثیر قرار میدهند که ازجمه آنها عوامل استرسزای شغلی است. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی استرس زاهای شغلی به عنوان پیش بین های قصد ترک شغل پرستاران انجام شده است.
روش کار: طرح پژوهش در این مطالعه از نوع طرح همبستگی است. جامعه مورد نظر در پژوهش حاضر تمامی پرستاران شاغل در بیمارستانهای دولتی شهر همدان بودند که بر اساس روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 300 نفر به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه عدم تعادل تلاش پاداش، پرسشنامه محتوای شغل و پرسشنامه قصد ترک شغل بودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزارSPSS18 انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین میزان تلاش، تقاضاهای شغلی با قصد ترک شغل در پرستاران رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (p≤0.01) ولی بین میزان پاداش، کنترل شغلی و حمایت اجتماعی با قصد ترک شغل در پرستاران رابطه منفی و معنادار مشاهده شد(p≤0.01).
نتیجه گیری: براساس نتایج میتوان چنین نتیجه گیری کرد که استرس شغلی عامل مهمی در ایجاد قصد ترک شغل در پرسنل است و میتوان از مولفه های هر دو مدل بکار رفته در این پژوهش در جهت کاهش قصد ترک شغل پرستاران استفاده کرد.
زهرا اردودری، شیوا سوری، احسان الله حبیبی، زهرا شریفیان،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت فیزیکی منظم نقش مهمی در پیشگیری از کمردرد، پوکی استخوان، بیماریهای قلبی ـ عروقی، چاقی، انواع دیابت، سرطان، فشار خون بالا، افسردگی و مرگ زودرس دارد. همچنین توانایی کار، منعکسکنندۀ تعاملات بین میزان توانایی جسمانی و ذهنی، شرایط کاری، قابلیتهای عملکردی کارکنان و وضعیت سلامت آنها است. در این پژوهش ارتباط بین شاخص توانایی انجام کار با سطح فعالیت فیزیکی بررسی شده است.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که بهصورت مقطعی بین 120 نفر از کارکنان مشاغل اداری و عملیاتی انجام گرفت. برای اندازهگیری میزان فعالیت فیزیکی و شاخص توانایی انجام کار بهترتیب از پرسشنامۀ بینالمللی فعالیت بدنی و نسخۀ ایرانی پرسشنامۀ شاخص توانایی انجام کار استفاده شد. دادهها با نرمافزار SPSS نسخۀ 20 و با سطح معناداری (0/05>P) تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: در این مطالعه، باغبانها و کارمندان اداری بهترتیب با میانگین 4206/09 و 3567/58 بیشترین و کمترین سطح فعالیت فیزیکی را داشتهاند؛ ولی شاخص توانایی انجام کار در تمام گروهها تقریباً مشابه به دست آمد. همچنین آزمون پیرسون نشان داد بین شاخص توانایی انجام کار و فعالیت فیزیکی ارتباط معناداری وجود ندارد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، جامعۀ مطالعه از لحاظ شاخص توانایی انجام کار و سطح فعالیت فیزیکی، بهترتیب در گروه خوب و سطح بالا قرار گرفت. ضمناً بین دو مؤلفۀ یادشده رابطۀ معناداری وجود نداشت. بنابراین، برای ارتقای شاخص توانایی انجام کار، باید برنامههای مداخلهای در اولویت قرار بگیرد.
سید نادر عقیلیان، محسن رهامی، هوشنگ شامبیاتی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: ایجاد نظم، بستگی به تمهیدات متعدد در حوزههای مختلف زندگی دارد و محققشدن نظم در هر قلمرویی باید با سیاستگذاری مناسب، تدوین اصول راهبردی در سطح خرد و قانونگذاری صحیح در سطح ارگانهای حکومتی همراه باشد. یکی از حوزههایی که به این هدف کمک میکند، ارگونومی قانونی است که امروزه با توجه به ایجاد مسائل و مشکلات قانونی در زمینۀ حوادث و سوانح، کاربرد بیشتری یافته است. بنابراین در این پژوهش ارگونومی قانونی و اثر ایدئولوژی بر آن بررسی شده است.
روش کار: این مطالعه، مطالعۀ مروری است. مقالات منتشرشدۀ انگلیسی در پایگاههای علمی Scopus, PubMed ,Google scholar با کلیدواژههای"forensic ergonomics" و"forensic human factors" بدون محدودیت زمانی جستجو و 3 مقالۀ واجد شرایط، بررسی شدند.
یافتهها: در قسمت مروری، نتایج نشان داد در تعریف ارگونومی قانونی توافقنظر وجود دارد؛ ولی تعداد مطالعات بسیار اندک است. همچنین نتایج نشان داد کاربرد ارگونومی قانونی روبهافزایش است و دورنمای این حوزه از ارگونومی مثبت است. در قسمت تحلیلی نیز نتایج نشان میدهد بررسی قوانین و پیشنهادات مربوط به ایجاد آن در زمینۀ حوادث و سوانح باید به سیستم قضایی واگذار شود، نه سیستم اجرایی یا مقننه.
نتیجهگیری: برای پیشرفت در حوزۀ ارگونومی قانونی و جلوگیری از تأثیر ایدئولوژی و سیاستزدگی بر قانونگذاری در این زمینه، نیاز به معرفی بیشتر و تربیت متخصصانی در این حوزه و توجه به اصول عقلانی و علمی در قانونگذاری احساس میشود.
رشید حیدری مقدم، مهرانه شعبانی، یونس لطفی، فخرالدین قاسمی، یونس محمدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: جمعآوری اطلاعات آنتروپومتریکی باید بهصورت مداوم انجام شود؛ زیرا نیازی ضروری برای طراحی تجهیزات، ابزاردستی و وسایل است. همچنین ابعاد آنتروپومتریک در طول زمان تغییر میکند. طراحی مناسب ابزار دستی به کارایی، تناسب بهتر و خستگی کمتر انسان کمک میکند. در پژوهش حاضر دادههای آنتروپومتریکی ابعاد دست زنان و مردان راستدست و چپدست جمعآوری شده است.
روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی است و ۵۷۶ نفر در آن شرکت کردهاند. در این مطالعه با استفاده از کولیس دیجیتالی ۱۰ بعد آنتروپومتریک دست طبق اصول اندازهگیری فیزانت و در شرایط یکسان اندازهگیری شد. ابعاد آنتروپومتریک شامل اندازهگیری طول و کف دست، عرض وکف دست، طول انگشتان (m۵-m۴-m۳- m۲-m۱) و حداکثر ضخامت گرفتن قطر چنگش بود. شاخصهای توصیفی مانند صدک ۵، ۵۰ و ۹۵ ام، ماکزیمم و مینیمم، میانگین و انحرافمعیار با نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ محاسبه شده است.
یافتهها: در این پژوهش ۲۹۰ زن و ۲۸۶ مرد شرکت داشتند. میانگین و انحرافمعیار سن(۹/۹۵±۴۰/۵۸)، قد (۱/۱۴±۱/۶۶)،BMI (۴/۵۰±۲۶/۸۵) بود. تعداد افراد راستدست (۹۰/۸%) و چپدست (۹/۲%) بود. اختلاف میانگین طول دست، طول کف دست، عرض دست، طول انگشت شست، طول انگشت میانی، طول انگشت کوچک، حداکثر ضخامت گرفتن زنان و مردان با ۰/۰۱>P value معنادار شد. تمام ابعاد دست در مردان بزرگتر از دست زنان بود.
نتیجهگیری: ابعاد آنتروپومتری تحتتأثیر فاکتورهایی مثل جنس، سن، ژنتیک و حتی نوع تغذیه، شغل و دیگر فاکتورها است. از آنجا که اندازه ابعاد دست زنان و مردان اختلاف دارد، برای طراحی ابزارهای دستی که زنان و مردان بهصورت مشترک از آنها استفاده میکنند، باید از بانک اطلاعات آنتروپومتری دو جامعه استفاده شود. نتیجه این پژوهش میتواند در طراحی و طراحی مجدد هر وسیله و ابزار دستی، با هدف بهبود کاربری برای کاربران استفاده شود.
طاهره غلامی، نجمه رهنورد، مرضیه صادق زاده، سپیده تهمتن،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی ـ عضلانی از مشکلات عمدۀ کارکنان بخش مراقبت بیمارستان است. از جمله دلایل مهم آن میتوان به وظیفۀ جابهجایی بیمار و استرسهای روانی ـ اجتماعی اشاره کرد. این مطالعه با هدف بررسی ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و استرس روانی ـ اجتماعی ناشی از جابهجایی بیمار در بهیاران انجام شد.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی بین 56 نفر از بهیاران بیمارستان آموزشی دانشگاه علومپزشکی فسا در سال 1396 انجام شده است. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ نوردیک و چکلیست شاخص MAPO و پرسشنامۀ محتوای شغلی JCQ گردآوری شد. از آمار توصیفی برای توضیح متغیرها و آزمون کای اسکوئر بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در ناحیۀ کمر (71/4%) و کمترین شیوع در ناحیۀ ران و گردن (46/4%) بوده است. نتایج ارزیابی ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی به روش MAPO نشان داد 9 بخش از 12 بخش بیمارستان (63/2%)، در سطح ریسک متوسط (سطح 2) قرار دارند. همچنین میانگین امتیاز ابعاد نیازهای روانشناختی شغل و نیازهای فیزیکی بالا بوده و میانگین امتیاز بعد حمایت اجتماعی پایین بود که نشاندهندۀ استرس زیاد است. همچنین نیازمندیهای فیزیکی شغل (0/035=P)، حمایت اجتماعی (0/002=P) و نبود امنیت شغلی (0/001=P) با سطوح ریسک MAPO رابطه داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای مطالعه، شیوع کمردرد ناشی از جابهجایی بیمار در بهیاران بالا است و همچنین بهیاران استرسهای روانی ـ اجتماعی زیادی را تجربه میکنند. بنابراین، میتوان با آموزش اصول ارگونومی و به کار بردن تجهیزات کمکی در حمل و جابهجایی بیمار از سوی بهیار و همچنین کاهش عوامل استرسزا مانند نیازهای روانی و فیزیکی محیط کار، فقدان حمایت اجتماعی و نبود امنیت شغلی از جانب مسئولان امر در راستای کاهش ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی تلاش کرد.
مهشید بهرامی، منصوره صادقی، علیرضا دهدشتی، میثم کرمی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: کار با کامپیوتر در مدت طولانی، در شرایط استاتیک و وضعیت بدنی نامناسب ممکن است منجر به ناراحتیهای اسکلتی ـ عضلانی شود. هدف از مطالعۀ حاضر اثربخشی آموزش و تمرین ارگونومیکی در بهبود روش کار میان کاربران کامپیوتر در مشاغل اداری در سال ۱۳۹۵ بوده است.
روش کار: این مطالعۀ توصیفی ـ تحلیلی بهصورت مداخلهای روی ۲۸ نفر از کارکنان اداری بیمارستان ولایت دامغان اجرا شد. بهمنظور تعیین سطح احتمال خطر ارگونومیکی، وضعیت بدنی افراد قبل و ۶ ماه بعد از مداخله با کمک روش ROSA ارزیابی شد. همچنین بهمنظور افزایش آگاهی پرسنل از برنامههای آموزش اصول ارگونومیکی استفاده شد. درنهایت از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تیمستقل برای تجزیهوتحلیل دادههای آماری استفاده شد.
یافتهها: پیش از اجرای برنامۀ مداخلۀ آموزشی مهمترین ریسک فاکتور در وضعیتهای بدنی افراد بهترتیب در نواحی گردن (۰/۰۰۹=P)، آرنج (۰/۰۱۹=P) و شانه (۰/۰۳۱=P) بوده که پس از مداخله این سطح خطر در اندامهای یادشده کاهش یافت و این مقدار تغییر، معنیدار بود. همچنین متغیرهای سن (۰/۰۲۸=P)، جنسیت (۰/۰۱۵=P)، شاخص تودۀ بدنی (۰/۰۴۰=P)، سطح تحصیلات (۰۴۷/۰=P) و سابقۀ شغلی (۰۲۵/۰=P) تأثیر معنادار بر امتیاز نهایی ROSA داشت.
نتیجهگیری: نتایج، بیانگر شیوع علائم اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و سطح ریسک ارگونومیک محاسبهشده به روش ROSA است که به مداخلۀ ارگونومی در طراحی محیط، ابزار و تجهیزات همزمان با مداخلۀ آموزشی نیاز دارد.
فاطمه ضامنی، احمد سلطان زاده، پروین نصیری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در دنیای صنعتی امروز، سلامتی نیروی کار میتواند تحتتأثیر برهمکنش ریسکفاکتورهای مختلف قرار گیرد. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل رابطه بین فاکتورهای نوبتکاری، استرس شغلی، رضایت شغلی و سلامتی در صنعت پتروشیمی صورت گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی اجرا شد و جامعه آماری آن کلیه کارکنان یک شرکت پتروشیمی (۴۰۰۰ نفر) را در بر میگیرد. نمونه مطالعه براساس فرمول کوکران ۳۶۰ نفر محاسبه شد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات با پرسشنامه تلفیقی با پایایی بالا (آلفای کرونباخ=۰/۸۳) انجام شد. در نهایت دادهها با نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج تحلیلی ارتباط نوبتکاری، استرس شغلی، رضایت شغلی و سلامتی نشان داد تمام فرضیات موجود در مدل مفهومی طراحیشده، تأیید شده است و بین این فاکتورها ارتباط معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). همچنین نتایج نشان داد علاوه بر تأثیر مستقیم نوبتکاری بر سلامتی، نوبتکاری بهواسطه تأثیر بر استرس شغلی و رضایت شغلی بهطور غیرمستقیم با سلامتی ارتباط معنیدار دارد (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد نوبتکاری هم بهعنوان فاکتور مستقیم و هم بهعنوان میانجی و فاکتور غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر فاکتورهایی مانند رضایت شغلی و استرس شغلی میتواند بر سلامتی نیروی کار تاثیرگذار باشد. بنابراین، توجه به این پدیده سازمانی و بازطراحی یا تغییر در آن میتواند نقش مهمی در افزایش سطح سلامت نیروی شغلی و انگیزش شغلی و همچنین بهرهوری سازمانی داشته باشد.
بهرام ایپکی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پارکینسون بیماری پیشرونده سیستم عصبی است که با تأثیرگذاشتن بر حرکتهای بدن، کیفیت زندگی بیماران را تحتالشعاع قرار میدهد و انجام وظایف روزانه مثل غذاخوردن را برای آنها دشوار و زمانبر میکند. هدف این مطالعه بهبود وضعیت راحتی بیماران پارکینسون، هنگام غذاخوردن به کمک شناسایی مشکلات ارگونومیک و طراحی محصول برای آن بوده است.
روشکار: ۱۲ بیمار پارکینسون با روش نمونهگیری تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. بدین ترتیب هنگام غذاخوردن بیمار از طریق مصاحبه ترجمهشده بخش Discomfort Questionnaire نرمافزار ErgoFellow و مشاهده مستقیم، اطلاعات لازم جمعآوری شد و پس از تحلیل نهایی و استخراج دستورالعملهای طراحی، ایدههای طراحی اسکچ، و به کمک AHP ارزیابی شد تا طرح نهایی شکل بگیرد.
یافتهها: میانگین نرخ سختی ۱۰/۶ از ۷ (۱/۵۱۴) دادههای Discomfort Questionnaire در قسمتهای دست و انگشتان، مچ دست، بازوها، آرنج، گردن، ناحیه کمر بالا تنه و شانههای بدن هنگام غذاخوردن بیماران نشان داد نسبت به دیگر قسمتهای بدن، وضعیت غیرارگونومیک پوسچر شدیدتر است. مشاهدات نیز مشخص کرد برای نزدیکشدن دهان بیمار به غذا تغییراتی غیرارگونومیک در پوسچر آن ایجاد میشود و به همین جهت طراحی محصول باید به کمک دادههای آنتروپومتریک صورت بگیرد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد کاهش فاصله دهان تا غذا، ناراحتی و خستگی بیمار را کاهش خواهد داد. از همین رو به کمک دادههای آنتروپومتریک، ظرفی با قابلیت تنظیم ارتفاع طراحی شد و توسعه یافت که سبب بهبود وضعیت پوسچر و کاهش سختی بیمار حین غذا خوردن میشود.
ایرج محمدفام، طاهره اسکندری، مریم فرخ زاد،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: خطاهای انسانی عامل اصلی حوادث است. بروز این خطاها در استفاده از تجهیزات پزشکی میتواند به آسیب دیدن بیمار، از بین رفتن تجهیزات، تحمیل خسارات اقتصادی و خدشهدار شدن اعتبار بخشهای بهداشتی و درمانی منجر شود. ازاینرو شناسایی، ارزیابی و مدیریت خطاهای استفاده از این تجهیزات بسیار بحرانی به شمار میرود. این مطالعه با هدف کاهش ریسک خطاهای انسانی در استفاده از تجهیزات درمانی در یکی از بیمارستانهای کشور انجام شد.
روش کار: سیستم مطالعهشده دستگاه ونتیلاتور است که با توجه به کاربرد زیاد و بحرانهای احتمالی در استفاده از آن در بیمارستان، برای مطالعه انتخاب شد. شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی با استفاده از تکنیک آنالیز پیشبینانه خطا در کاربرد، کمیسازی خطاها و کاهش عدمقطعیت در برآورد میزان اهمیت خطاهای انسانی شناساییشده با منطق فازی، انجام شد.
یافتهها: ۳۳ خطا در استفاده از دستگاه ونتیلاتور شناسایی شد. فراوانترین انواع خطاها از نوع خطا در عمل (۷۲/۷۲%)، و مهمترین علت خطاها سهو و لغزش (۴۲/۴۲%) بوده است. اصلیترین پیامدهای اولیه در خطاهای شناساییشده، استریل نبودن دستگاه و امکان انتقال میکروب به بیمار بود. در ۴۲/۴۲ درصد موارد، خطاها فاقد امکان بازیابی بوده است. نتایج حاصل از تکنیک آنالیز پیشبینانه خطا در کاربرد و منطق فازی نشان داد بین نوع خطا و فراوانی رخداد آن و احتمال وقوع خطا ارتباطی وجود ندارد.
نتیجهگیری: در مطالعات خطاهای انسانی، استفاده تلفیقی از تکنیکهای شناسایی خطر و یک رویکرد کمیساز که احتمال وقوع خطاهای شناساییشده را تعیین کند، میتواند به کاهش عدم قطعیت در نتایج نهایی منجر شود.
بهرام ایپکی، زهرا مریخ پور،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از نکات مهم در طراحی کاربرمحور، توجه به شرایط فیزیکی و روانی کاربر و خطاهای ناشی از طراحی نامطلوب است. سیستم تغییر دندۀ دوچرخه و اهرم آن، از پیچیدهترین اجزای دوچرخه است که تعاملات فیزیکی و روانی متعدد کاربران با آن منجر به تأثیراتی بر جسم و روان آنها میشود. هدف از این پژوهش، شناخت دقیق نیازهای دوچرخهسواران در تعامل با محصول و طراحی محصول برای آن است.
روش کار: در این پژوهش ابتدا با روش AEIOU تحلیلی کیفی صورت گرفت. در ادامه ۵۰ دوچرخهسوار دانشگاه هنر اسلامی تبریز با روش نمونهگیری غیرتصادفی دردسترس پژوهش قرار گرفتند و با سنجش مطلوبیت ۳ آزمودنی، از آنها نظرسنجی کمّی به عمل آمد. پس از آمادهسازی پیشنیازهای طراحی، با استفاده از تکنیک اسکمپر، ایدههایی ارائه و با روش DFV ارزیابی شد و ایدۀ نهایی شکل گرفت.
یافتهها: یافتههای اولیه نشان داد که کاربران حین تغییردنده با مشکلات روانی نسبت به مشکلات فیزیکی بیشتر مواجه میشوند. همچنین طبق سنجش مطلوبیت، آزمودنی (۲) با مجموع امتیاز ۸۸۳ و میزان نسبت مطلوبیت ۱.۲۱۲ نسبت به آزمودنی (۳) و ۱.۲۵۶ نسبت به آزمودنی (۱) از نظر کاربران، مطلوبترین محصول بود که این مسئله نشان داد میزان مطلوبیت با سادگی طراحی آزمودنیها رابطۀ مستقیم دارد.
نتیجهگیری: از آنجایی که بیشتر اشتباهات کاربران در درک جابهجایی منطقی دندهها منجر به نامطلوببودن شرایط تعویض دندۀ دوچرخه میشود. طراحی محصول مدنظر با تمرکز بر کاهش خطای کاربر و تعداد عملکردهای اضافی، تسریع در فرایند تصمیمگیری کاربر و بدون آسیبرسانی به سیستم تعویض دندۀ دوچرخه صورت گرفت.
مجید لشگری، محمدرضا عرب،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: صدا بهعنوان یک عامل زیانآور در محیطهای کاری میتواند علاوه بر مشکلات جسمی، به لحاظ آسایشی نیز شرایط آزاردهندهای برای افراد ایجاد کند. بنابراین علاوه بر ارزیابی پارامترهای کمّی همچون تراز فشار، بررسی پارامترهای کیفی صدا در محیطهای کاری نیز کاملا ضروری به نظر میرسد.
روش کار: در این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، صدای تراکتور مسیفرگوسن مدل ۲۸۵ ضبط و اندازهگیری شد. سپس نوار مغزی پنج راننده در وضعیت پیش از رانندگی و پس از آن هنگام رانندگی با تراکتور و در چهار دور مختلف موتور ثبت شد. از مدل آزردگی روان ـ آکوستیک، بهمنظور ارزیابی میزان آزردگی رانندگان تراکتور استفاده شد. سپس مقایسۀ میانگینها از طریق آزمون مقایسۀ میانگینهای دانکن در سطح احتمال ۵درصد مقایسه شدند و میزان همبستگی میان آزردگی روان ـ آکوستیک و باندهای آلفا و بتا تعیین شد.
یافتهها: نتایج آنالیز واریانس آزردگی روان ـ آکوستیک تفاوت معنیداری در سطح احتمال ۱درصد برای سطوح مختلف دور موتور نشان داد. همچنین نتایج، حاکی از کاهش دامنۀ باند آلفا و همچنین افزایش دامنۀ باند بتا در اثر افزایش دور موتور بود. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که همبستگی بالایی بین دو باند آلفا و بتا و آزردگی روان ـ آکوستیک وجود دارد؛ بهطوری که ضریب تشخیص ۰/۹۶۶ و ۰/۹۸۹ بهترتیب برای دو باند آلفا و بتا به دست آمد.
نتیجهگیری: این بررسی نشان داد که تغییرات در پارامترهای کیفی صدای تولیدشده و درنتیجه میزان آزردگی ناشی از آن، باعث ایجاد تغییرات دامنه در هر دو باند آلفا و بتا شده است. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که آزردگی روان ـ آکوستیک، شاخص خوبی برای ارزیابی فعالیت مغزی به شمار میآید.
محبوبه السادات رحمن پور، عباس عبادی، آرام تیرگر،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از اعتباربخشی بیمارستانها افزایش ایمنی و رضایت بیماران و کارکنان است که بخشی از آن از طریق متناسبسازی محیطی امکانپذیر است. پژوهش حاضر با هدف تبیین ضرورت استفاده از ملاحظات ارگونومیک در فرایند اعتباربخشی بیمارستانها اجرا شده است.
روش کار: این مطالعه روششناختی در سال ۱۳۹۷ طراحی، و همزمان با روانسنجی و اعتباریابی ابزار ارزیابی تناسب ساختاری بیمارستانهای سالمنددوست اجرا شد. تعیین مؤلفههای ساختاری از طریق بررسی متون و اعتباریابی گویهها به روش دلفی انجام گرفت. پس از تعیین روایی محتوا، طبقهبندی گویهها به بخشهای الزامی یا اساسی، بهترتیب با کسب حداقل دو سوم و یک سوم آرای متخصصان صورت پذیرفت و در پردازش دادهها از شاخص آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافتهها: پردازش نظر متخصصان در ۷۲ گویه (روایی محتوا) نشان داد بخش اعظم گویهها (۵۵ مورد معادل ۷۶ درصد) الزامی یا اساسی بودند و بیشترین سهم موارد الزامی را متخصصان سالمندشناسی و کمترین آن را متخصصان معماری اعلام کردند.
نتیجهگیری: با توجه به رشد جمعیت سالمند در کشور از سویی و سهم بالای مراجعه سالمندان به مراکز درمانی، و الزامی و اساسی بودن بیشتر گویههای ابزار ارزیابی، بهکارگیری اصول ارگونومی در اعتباربخشی به بیمارستانها امری لازم به نظر میرسد.