42 نتیجه برای محمدی
ایرج علیمحمدی، رضا پوربابکی، کاظم رحمانی، مهرداد سوری، فخرالدین احمدی کانرش،
دوره 7، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهشها تأثیر سیگار بر عملکردهای ذهنی و شناختی افراد را نشان میدهد که نیازمند توجه و تمرکز است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر سیگار بر عملکرد شناختی کارگران صنعت خودروسازی است.
روش کار: در این پژوهش مورد ـ شاهدی که در سال ۱۳۹۷ در کارخانه خودروسازی انجام شد، ۲۸۰ نفر از کارگران به صورت تصادفی ساده در دو گروه مورد (۱۰۰ نفر سیگاری) و شاهد (۱۸۰ نفر غیرسیگاری) وارد پژوهش شدند. همه افراد از محیطهایی با صدای تراز ۸۲ تا ۸۸ دسیبل انتخاب شدند. عملکرد شناختی کارگران نیز از طریق آزمونهای عملکرد پیوسته، استروپ و آزمون برج لندن سنجش شد.
یافتهها: میانگین سنی گروه مورد (۳/۷) ۳۶/۰۲ سال و گروه شاهد (۳/۶۵) ۳۶/۲۵ سال بود. نتایج نشان میدهد که آزمون برج لندن در افراد گروه سیگاری امتیاز پایینتری از افراد غیرسیگاری دارد (۰/۰۱>OR =۰/۹۰۳ ،P) و سایر مؤلفههای آزمون برج لندن ارتباط معنیداری با وضعیت سیگاری بودن افراد ندارد (۰/۰۵<P). همچنین آزمون استروپ و عملکرد پیوسته نیز در خصوص مؤلفههای تعداد پاسخ صحیح و زمان پاسخ و تداخل ارتباط معنیداری با وضعیت سیگاری بودن افراد دارد (۰/۰۱>P) و سایر مؤلفهها ارتباطی با وضعیت سیگاری بودن افراد ندارد (۰/۰۵<P).
نتیجهگیری: مصرف سیگار و مواد نیکوتیندار به نحو محسوسی عملکردهای ذهنی و فکری کارگران را کاهش میدهد و افراد سیگاری از تداخل تمرکز، سرعت پردازش مغزی پایین در تصمیمگیری و دقت کاری ضعیف رنج میبرند.
فخرالدین احمدی کانرش، ایرج علیمحمدی، جمیله ابوالقاسمی، کاظم رحمانی،
دوره 7، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی صدا یکی از مهمترین عوامل فیزیکی زیانآور در محیطهای کاری در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه محسوب میشود که اثرات مشهودی بر کیفیت زندگی کارگران میگذارد. هدف این پژوهش بررسی اثرات روانی و فیزیولوژیکی ناشی از مواجهه مزمن با صدا است.
روش کار: این پژوهش مقطعی است که بر ۲۵۰ نفر از کارگران صنعت خودروسازی در سال ۱۳۹۷ به صورت تصادفی انجام شد. برای بررسی میزان پرخاشگری و آزردگی افراد در پژوهش از پرسشنامه باس و پری و آزردگی استفاده شد. همچنین فشارخون با استفاده از فشارسنج جیوهای ALPK۲ اندازه گیری شد.
یافتهها: اختلاف معنیداری در میزان فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و آزردگی صوتی در گروههای با تراز فشار صوت کمتر و بیشتر از ۸۵ دسیبل وجود دارد (۰/۰۰۱>P). نتایج رگرسیون چندمتغیره بهخوبی نشان میدهد که بین میزان آزردگی و تراز فشار صوتی با فشارخون کارگران ارتباط معنیداری وجود دارد(۰/۰۱>P). همچنین بین مؤلفههای پرخاشگری با تراز فشار صوت نیز همبستگی معنیداری مشاهده شد (۰/۰۱>P).
نتیجهگیری: مواجهه مزمن با صدا در محیطهای کار با تغییرات روانشناختی و فیزیولوژیک، مانند فشارخون و سطح پرخاشگری، افراد همراه است و اجرای برنامههای پیشگیرانه در کاهش بروز این اختلالات روانی و فیزیولوژیک مؤثر است.
بهزاد فولادی دهقی، عباس محمدی، لیلا نعمت پور،
دوره 7، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: خستگی ذهنی وضعیتی است که با فعالیت طولانیمدت شناختی ایجاد میشود. خستگی ذهنی به فعالیت بیش از حد مغزی منجر میشود که در آن سلولهای مغزی خسته و مانع بهرهوری فرد و عملکرد کلی شناختی میشود. هدف از این پژوهش ارزیابی خستگی ذهنی دانشجویان با استفاده از شاخصهای مغزی است.
روش کار: این پژوهش توصیفی ـ تجربی است که روی ۲۰ تا از دانشجویان دانشکده بهداشت با میانگین (انحراف معیار) سنی ۲۴/۴۰ (۳/۷۳) سال در سال ۱۳۹۷ در دانشگاه علومپزشکی اهواز انجام شده است. برای بررسی عملکرد شرکتکنندگان از آنها خواسته شد متنی با غلطهای املایی را بررسی و آن غلطها را تصحیح کنند. این فعالیت در ۵ مرحله ۱۵ دقیقهای انجام شد. در همه مراحل الکتروانسفالوگرام (EEG) آنها ثبت و در هر مرحله مقیاس آنالوگ بصری توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. از نرمافزار SPSS نسخه ۲۴، برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: فعالیت امواج آلفا، بتا و تتا در ۱۵ دقیقه اول بهترتیب، ۰/۳۰±۰/۸۹، ۰/۳۳±۰/۷۰ و ۰/۳۶±۱/۱۹ و ۱۵ دقیقه آخر بهترتیب ۰/۳۴±۰/۶۳، ۰/۲۶±۰/۵۵ و ۰/۳۴±۱/۰۳ بود. کاهش در فعالیت امواج مغز افزایش میزان خستگی ذهنی آنها را نشان می دهد. همچنین افراد با مقیاس آنالوگ بصری بیان داشتهاند که دچار خستگی ذهنی شدهاند. مطابق با نتایج ارتباط معنی داری بین EEG و مقیاس آنالوگ بصری دانشجویان دیده نشد.
نتیجهگیری: امواج آلفا، بتا و تتا میتوانند شاخصهای مناسبی برای ارزیابی خستگی ذهنی باشند. همچنین خستگی ذهنی میتواند عاملی باشد که بر دقت و عملکرد افراد تأثیر بگذارد؛ بهگونهای که به کاهش توجه و بازدهی آنها منجر شود.
سید تقی میرمحمدی، عثمان گوک، سید نورالدین موسوی نسب، هادی محمودی شرفه،
دوره 7، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: کارمندان بانک بخش زیادی از کار خود را با رایانه انجام می دهند. تجهیزات و چیدمان آنها ممکن است بدن فرد را در وضعیت نامناسبی قرار دهد و منجر به اختلالات اسکلتی عضلانی شود، لذا این مطالعه با هدف تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی کارمندان بانک و ارتباط آن با تنش اداری انجام شده است.
روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی ۱۷۳ نفر از کارمندان بانک ملی استان خراسان شمالی انجام گرفت. شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی از طریق پرسشنامه اختلالات اسکلکتی عضلانی کرنل (CMDQ)، ریسک فاکتورهای ایجاد کننده از طریق ارزیابی سریع تنش اداری ROSA)) برآورد و داده ها توسط نرم افزار spss با آزمون آماری اسپیرمن بررسی شدند.
یافته ها: میانگین نمرات ROSA، ۰.۷۹۳ ± ۴.۷۳ و ۶۳.۶% از پوسچرها در گروه مداخله قرار گرفت. میانگین نمرات CMDQ، ۱۰۳.۶۳ ± ۱۸۱.۰۰۴ بود. آزمون اسپیرمن نشان داد بین نتایج ROSA و CMDQ همبستگی خوبی وجود دارد(P=۰.۰۲۱, R=۰.۱۷۵). بین سابقه کار و شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی رابطه معناداری وجود داشت.(P=۰.۰۳۷, R=۰.۱۵۹) آزمون کروسکال والیس نشان داد بین میزان تحصیلات و نتایج CMDQ رابطه معناداری وجود دارد(P=۰.۳۸). بیشترین اختلال در اندام ها مربوط به ناحیه گردن(۵۳.۸%) و کمر(۴۹.۷%) بود.
نتیجه گیری: با توجه به همبستگی بین نتایج ROSA و CMDQ میتوان آنها را در کنار هم بکار برد. تغییرات برای افرادی که در گروه مداخله قرار گرفتند باید سریعتر انجام شود. صندلی و مانیتور نقش مهمتری در بالا بردن نمره ROSA ایفا کردند، اصلاحات باید از تهیه صندلی ارگونومی و همینطور چیدمان مناسب دیگر تجهیزات مانند مانیتور صورت گیرد.
رضا شهیدی، رستم گلمحمدی، زهرا پیرمرادی ریزه وندی، آذر سلطانی، نسرین شیر محمدی، رضا کاظمی،
دوره 8، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: روشنایی نامطلوب محیط کار میتواند سبب بروز آثار دیداری و غیر دیداری در افراد شود. مطالعه حاضر با هدف مقایسه کمیت و کیفیت روشنایی تلفیقی و مصنوعی در ساعات مختلف روز و ارتباط آن با شاخص عملکرد ذهنی، آسایش بینایی، هوشیاری و کیفیت خواب کارکنان صورت گرفته است.
روش کار: این مطالعه در زمستان ۱۳۹۶ در ۶۵ اتاق و بر روی ۸۱ نفر از کارکنان پردیس آموزشی دانشگاه علومپزشکی همدان که بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند، صورت گرفت. اندازهگیری پارامترهای روشنایی تلفیقی در سه نوبت ابتدا، میانی و پایان شیفت کاری و روشنایی مصنوعی در یک نوبت با استفاده از اسپکترومتر انجام شد. برای ارزیابی عملکرد شناختی از آزمون PVT (Pshycomotor Vigiliance Task) و برای آسایش بینایی، هوشیاری و کیفیت خواب بهترتیب از پرسشنامههای Conlone، KSS (Karolinska Sleepiness Scale) و (Pittsburgh Sleep Quality Index PSQI) استفاده شد.
یافته ها: میانگین کمیات روشنایی تلفیقی در اتاقهای اداری در هر سه نوبت بیشتر از روشنایی مصنوعی بود آسایش بینایی افراد نیز با دما همبستگی داشت. همچنین کارکنان بهرهمند از روشنایی طبیعی دچار ناراحتی بینایی کمتری بودند. کیفیت خواب افراد نیز با نوع روشنایی محیط کار ارتباط داشت (۰/۵= P، ۰/۴۴= Chi). هوشیاری افراد در معرض دمای رنگ بالا یا روشنایی طبیعی در ساعات ۸ و ۱۱ بهتر بود. نتایج آزمون عملکرد شناختی نشاندهنده نبود تفاوت معنیدار بین شرایط مختلف روشنایی است.
نتیجه گیری: استفاده از روشنایی طبیعی یا افزایش دمای رنگ منابع مصنوعی میتواند موجب افزایش هوشیاری و آسایش بینایی کارکنان روز کار شود و تا حدودی کیفیت خواب آنان را بهبود دهد.
ندا مهدوی، مریم زارعی، نگین کشوری، یونس محمدی، مهدی زارعی، رشید حیدری مقدم،
دوره 8، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین جنبههای برقرار تعادل ارگونومی، برقراری تناسب محدودیتها و توانمندیهای انسان با ویژگیها و نیازمندیهای شغل است؛ بنابراین هدف این مطالعه بررسی مشخصات فیزیولوژیک کارکنان خدمات، تأسیسات و انتظامات یک سازمان کاری و تعیین تناسب آنها با مشاغلشان است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی که در سال ۱۳۹۸ انجام شد، ۷۰ نفر از کارکنان یک سازمان (۱۵ نفر بخش تأسیسات، ۳۸ نفر بخش خدمات، ۱۷ نفر بخش انتظامات) با استفاده از پله آزمون کوئینز کالج، تحلیلگر ترکیبات بدن مدل N۲۰، ترازوی SECA، ضربانسنج Polar مدل RS۸۰۰CX و فرم کوتاه پرسش نامه بینالمللی فعالیت جسمانی (International Physical Activity Questionnaire: IPAQ) ارزیابی شدند. به منظور تحلیل نتایج از آمار توصیفی استفاده شد. مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون ANOVA، بررسی معناداری تفاوت میانگینها بهکمک آزمون Tukey و تعیین روابط متغیرها با آزمون همبستگی اسپیرمن و نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ صورت گرفت.
یافتهها: شاخص توده بدنی (Body Mass Index: BMI) و درصد چربی (Fat percentage: Fat%) در میان کارکنان فراتر از گسترههای بهینه بود. نسبت کمر به لگن (Waist to Hip Ratio: WHR) نیز در محدوده مجاز قرار داشت. همچنین، میانگین بیشترین اکسیژن مصرفی کارکنان (Maximum Volume of Oxygen consumption: VO۲max) mL/kg/min (۱/۴۲) ۳۳/۶۲ و میانگین بیشینه ظرفیت کاری (Physical Work Capacity: PWCmax) آنها kcal/min (۴/۴۶) ۱۶/۶۳ بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده نامناسببودن سطح برخی ترکیبات بدنی، آمادگی جسمانی ضعیف و تناسب نداشتن قابلیتهای فرد و نیازمندیهای شغلی است. استفاده از آزمونهای استاندارد استخدام، فراهمآوری امکان فعالیتهای ورزشی (از سوی سازمانها) و یافتن شاخصهای تلفیقی که همزمان قابلیتهای جسمانی، روانی، اجتماعی و محیطی، افراد را برای تعیین ظرفیت کاری مدنظر قرار میدهد. (از سوی محققان) میتواند گامهایی تسهیلکننده برای برقراری تعادل ارگونومیکی در محیطهای کاری باشد.
مصطفی رحمیانی ایرانشاهی، محسن علی آبادی، رستم گلمحمدی، علیرضا سلطانیان، محمد بابامیری،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: صدا به عنوان یک عامل مزاحم در محیطهای شغلی شناخته شده و دارای اثرات غیرشنوایی است. تاثیر صدا بر عملکردهای شناختی به نوع صدا و دوز مواجهه با صدا بستگی دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر مواجهه با صدا برروی عملکردهای شناختی و کیفیت خواب انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی-مقطعی که بر ۱۶۹ نفر از کارگران در سه صنعت فلزی، شیمیایی و غذایی در همدان در سال ۱۳۹۹ انجام شد. برای بررسی عملکردهای شناختی، از آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. همچنین برای بررسی کیفیت خواب شرکت کنندگان از پرسشنامه پترزبورگ استفاده شد. با استفاده از دستگاه صداسنج آنالیزور دار SVAN ۹۷۱ و دزیمتر TES، سطح مواجهه با صدا و فرکانس غالب اندازهگیری شد. داده ها با استفاده رگرسیون خطی و چندگانه در نرم افزارSPSS (نسخه ۱۶) تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: اختلاف معنیداری در سطح مواجهه با صدا با تغییرات عملکردهای شناختی و کیفیت خواب افراد در مطالعه حاضر وجود دارد (۰/۰۰۱>P). نتایج رگرسیون خطی نشان داد که بین عملکرد شناختی افراد با سطح مواجهه با صدا ارتباط معنی داری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). همچنین متغیرهای سن، سابقه کاری، فرکانس غالب و دوز مواجهه با صدا بیشترین تاثیر و متغیرهای الگوی کاری وضعیت تاهل و سطح مهارت کمترین تاثیر را پیش بینی مدل عملکردهای شناختی و کیفیت خواب داشته اند. پس از شناسایی و تعیین متغیرهای ورودی، با استفاده از رگرسیون چندگانه مدل مناسب جهت پیش بینی کیفیت خواب و توجه پایدار افراد در مواجهه با صدا تدوین شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، مدلهای پیش بینی کیفیت خواب و توجه پایدار با ضریب تعیین مناسب میتوانند مدلهای خوبی جهت پیش بینی کیفیت خواب و توجه افراد، در مواجهه با صدا باشند که این مدل ها میتواند در زمان کوتاهتری اجرا و کیفیت خواب و توجه پایدار افراد را اندازهگیری کند. همچنین میتوانند گزینه مناسبی برای ارزیابی کیفیت خواب و توجه افراد در معرض صدا باشند.
غزاله صادق زاده، سمیه رحمتی، فاطمه صادقی، امجد محمدی بلبان آباد، ابراهیم درویشی،
دوره 9، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پاندمی و بحران ناشی از کرونا با به چالش کشیدن تشکیلات و تمهیدات بهداشتی و درمانی، باعث تلفات انسانی ناگوار در سطح جهان و ایران شده است. هدف این مطالعه، ارزیابی بار کار ذهنی و فرسودگی شغلی کارکنان درمانی در دوران پاندمی کووید-۱۹ در ایران است.
روش کار: پژوهش توصیفی ـ تحلیلی حاضر بر روی ۵۱۰ نفر از کارکنان درمانی و تشخیصی که به صورت تصادفی انتخاب شدند، در سه شهر تهران، اصفهان و سنندج در طول ماه های مرداد، شهریور و مهر سال ۱۳۹۹ انجام شد. ارزیابی فشار روانی کار و فرسودگی شغلی به ترتیب با استفاده از نرمافزار NASA-TLXو فرسودگی شغلی ماسلاچ انجام شده است. از آزمونهای آماری t-test، ANOVA و رگرسیون خطی چندمتغیره برای تجزیهوتحلیل دادهها به کمک بسته نرمافزاری STATA۱۴ استفاده شد.
یافتهها: میانگین بار کار ذهنی در کارکنان دارای ارتباط با بیماران مبتلا به کرونا، ۸/۱±۸۳/۷ و در افراد بدون ارتباط، ۹/۶±۷۹/۹ برآورد شد که از نظر آماری معنیدار بود. میانگین فرسودگی شغلی در آنها، بهترتیب ۱۶/۲±۷۹/۶ و ۱۶/۹±۷۹/۷ بود. نتایج حاصل از رگرسیون خطی نشان داد که متأهل بودن (۶/۵۷-=coefficient، ۰/۰۰۳= value P)، اشتغال به صورت طرحی (۱۲/۷۱-=coefficient، ۰/۰۰۲=P value) رابطه معکوس و کار در بیمارستانهای اصفهان (۲۱/۱۲=coefficient، ۰/۰۰۱<P value) رابطه مستقیمی با فرسودگی شغلی داشتند. جنسیت زن (۳/۶۱=coefficient، ۰/۰۰۱<P value)، داشتن ارتباط با بیماران کرونایی (۵/۹=coefficient، ۰/۰۰۱ value<P) رابطه ای مستقیم با میزان کار ذهنی داشتند.
نتیجهگیری: همهگیری کووید-۱۹ بر ابعاد مختلف فیزیکی و روانی کاری کارکنان درمانی، به ویژه زنان و کارکنان متأهل تأثیر گذاشته است؛ از این رو انجام مداخلات روانشناختی و اقدامات حمایتی برای حفظ سلامتی کارکنان در دوران همهگیری و بعد از آن ضروری است.
افروز رستم پور، حیدر محمدی، رزاق رحیم پور، فاطمه سروی، الهه درتاج، منصور ضیائی، خانم سیمین صفرپور، عبدالرسول رحمانی،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: خستگی روحی و جسمی پرسنل فرودگاه، باعث کاهش استانداردهای شغلی و تمرکز مفید آنان میشود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی کیفیت خواب و تأثیر آن بر شکست شناختی و عملکرد شغلی در بین پرسنل فرودگاه بود.
روشکار: در این مطالعهی توصیفی- تحلیلی، تعداد ۲۰۰ نفر از پرسنل یک فرودگاه به روش نمونهگیری در دسترس و سهمیهای انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل چهار پرسشنامهی مشخصات دموگرافیک، کیفیت خواب، شکست شناختی و عملکرد شغلی بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آزمونهای ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعهی حاضر نشان داد که نمرهی کیفیت خواب، شکست شناختی و عملکرد شغلی به ترتیب ۳/۲۳ ± ۶/۷۸، ۲۲/۳۶ ± ۶۵/۲۰ و ۵/۵۹ ± ۳۹/۵۹ بود. میانگین نمرهی کیفیت خواب پرسنل در دو حیطهی تأخیر به خواب رفتن (۵/۸۲ ± ۱/۰) و طول مدت خواب (۱/۰۵ ± ۱/۴۳) بالاتر از زیرمقیاسهای دیگر بود. مطابق با یافتهها، بین نمرهی کیفیت خواب و نمرهی شکست شناختی با نمرهی عملکرد شغلی، رابطهی معکوس و معنیداری وجود داشت (P<۰/۰۵ ، r= -۰/۱۹۵)، در حالی که ارتباط میان نمرهی کیفیت خواب و نمرهی شکست شناختی، مستقیم و معنیدار بود (P<۰/۰۵ ، r= -۰/۳۸۹).
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که بین کیفیت خواب و شکست شناختی، رابطهی معنیداری وجود دارد، به طوری که با کاهش کیفیت خواب، شکست شناختی پرسنل فرودگاه نیز افزایش یافته و احتمالاً باعث افزایش خطای انسانی میشود. بنابراین با افزایش کیفیت خواب و راحتی و ارائهی راهکارهای ارگونومیک، میتوان تا حد زیادی از شکست شناختی پرسنل جلوگیری کرده و عملکرد شغلی را بالا برد.
غلامعباس شیرالی، عباس محمدی، عاطفه الیاسی گماری،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1401 )
چکیده
اهداف: پارامترهای روانشناختی از جمله مهمترین مؤلفهها در تعیین کارآیی شغلی کارکنان در محیطهای کاری بوده و میتواند به شدت تحت تأثیر بیماریهای همهگیر مانند کووید-۱۹ قرار گیرد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر همهگیری کووید-۱۹ بر بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی کادر درمان در ایران انجام شد.
روش کار: این مطالعهی مورد- شاهدی، در بین پرسنل کادر بهداشت و درمان دو بیمارستان در استان تهران در سال ۱۴۰۰ انجام پذیرفت. کلیهی کارکنان شاغل در دو بیمارستان به روش سرشماری، وارد مطالعه شدند. تعداد کل افراد مورد مطالعه، ۴۱۲ نفر بود. برای بررسی بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی به ترتیب از پرسشنامههای بار کاری ذهنی NASA-TLX و پرسشنامهی فرسودگی شغلی ماسلاچ (Maslach Burnout Inventory) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای Independent t-test و Chi-square تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین سن، سابقهی کار، ساعت کار روزانه و شاخص تودهی بدنی کارکنان مورد مطالعه به ترتیب ۱۱/۴۸ ± ۳۶/۷۰ سال، ۷/۱۳ ± ۱۲/۵۳ سال، ۳/۱۳ ± ۹/۶۴ ساعت و ۴/۷۳ ± ۲۳/۸۹ کیلوگرم بر متر مربع بود. تفاوت معنیداری بین دو گروه مورد و شاهد در مقادیر بار کاری ذهنی (۰/۰۱۱ = P) و فرسودگی شغلی (۰/۰۰۱ = P)، وجود داشت.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از مطالعهی حاضر نشان داد که شیوع کووید-۱۹ میتواند مقادیر متغیرهای بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی پرسنل بهداشت و درمان را در محیطهای درمانی افزایش دهد. بنابراین، انجام اقدامات کنترلی و مداخلات روانشناختی به منظور بهبود سلامت روانی و جسمانی پرسنل و کادر بهداشت و درمان در طی همهگیری کووید-۱۹ کاملاً ضروری است.
ایرج علی محمدی، شهرام وثوقی، جمیله ابوالقاسمی، آتنا رفیعیپور، سید حسین طباطبائی، بتول دلشادی،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1401 )
چکیده
اهداف: پوسچر نامناسب نشستن دانشآموزان بر روی نیمکتهای کلاسی میتواند منجر به بروز درد و اختلالات اسکلتی- عضلانی گردد. معلولیتهای شنوایی و بینایی میتواند از دلایل وضعیت نامناسب نشستن در دانشآموزان باشد. از اینرو، هدف از مطالعهی حاضر، مقایسهی ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی در دانشآموزان شهرستان ایلام در نظر گرفته شد.
روش کار: عداد 20 نفر از دانشآموزان کمشنوا (مورد) و 40 نفر از دانشآموزان با شنوایی طبیعی (شاهد) از دبستانهای شهرستان ایلام در هر دو جنسیت به شیوهی تصادفی وارد مطالعه شدند. بدترین پوسچر ثبت شده از وضعیت نشستن دانشآموزان بر روی نیمکت به روش RULA ارزیابی گردید. از نرمافزار Digimizer برای بررسی زوایای بدن دانشآموزان در هنگام نشستن بر روی صندلی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سطح اطمینان 95 درصد انجام گرفت.
یافتهها: نتایج ارزیابی پوسچر نشان داد که تفاوت معنیداری بین امتیاز RULA میان دو گروه مورد و شاهد وجود داشت (0/001 = P). انحراف از زوایای طبیعی بدن در دانشآموزان مورد بیشتر از گروه شاهد به دست آمد (0/001 > P) که ارتباط مستقیم و معنیداری با افزایش ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی نشان داد.
نتیجهگیری: احتمال بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی در دانشآموزان کمشنوا در مقایسه با دانشآموزان دارای شنوایی طبیعی بیشتر بود که به دنبال افزایش در انحراف از زوایای طبیعی بدن و حفظ پوسچرهای نامناسب اتفاق میافتد. با توجه به محدودیت تعداد افراد نمونه، انجام مطالعات بیشتر با هدف مشابه و انجام مداخلات در اصلاح پوسچر دانشآموزان کمشنوا توصیه میشود.
حامد یارمحمدی، مهدی جهانگیری، مسلم علی محمدلو، فاطمه رحمتی،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1401 )
چکیده
اهداف: جهت برنامهریزی و سیاستگذاری علمی نیاز است تا تولیدات علمی مورد بررسی قرار بگیرند. این تولیدات علمی از طریق دانشگاهها و مراکز پژوهشی بصورت مقاله و مجلات پژوهشی منتشر میشوند. رویکردهای علمسنجی ابزاری برای بررسی عملکرد مجلات در حوزههای مختلف هستند لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی فعالیت مجله ارگونومی انجام گردید.
روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی است که با رویکرد علمسنجی انجام گردید. جامعه پژوهش را تمامی مقالات چاپ شده در مجله ارگونومی طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ تشکیل میدهد. به منظور گردآوری و تحلیل دادهها از نرم افزارهای Publish or Perish، vosviewer و Excel استفاده گردید.
یافتهها: تعداد ۲۹۶ مقاله از ۷۲۴ نویسنده در مجله ارگونومی طی دوره ۱۰ ساله به انتشار رسیده است. بیشترین مقالات چاپ شده مربوط به دانشگاههای علوم پزشکی همدان، شیراز، تهران و شهید بهشتی بودند. مولدترین نویسندگان در این مجله به ترتیب رشید حیدری مقدم (۲۱ مقاله) ، مجید معتمدزاده (۲۰ مقاله) و علیرضا چوبینه (۱۵ مقاله) بودند. کلید واژههای اختلالات اسکلتی و عضلانی با فراوانی ۳۹ و ارگونومی ۳۷ و آنتروپومتریک ۱۵ به ترتیب رتبههای اول تا سوم پرکاربردترین کلیدواژهها را به خود اختصاص دادهاند.
نتیجهگیری: طبق نتایج بدست آمده میزان استنادات مقالات این مجله در سطح پایینی قرار دارد لذا توصیه میشود جهت نمایه شدن مجله در پایگاههای استنادی بینالمللی و افزایش میزان استناددهی به مقالات و رویتپذیری مجله میزان مشارکت بینالمللی افزایش یابد.
مریم افشاری، مهدی کنکاوری، فاروق محمدیان، شهناز مالکی، فریده کاظمی،
دوره 11، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1402 )
چکیده
اهداف: حوادث ترافیکی از علتهای مهم مرگومیر در زنان باردار است. یکی از موارد سرمایهگذاری برای سلامت مادران و نوزادان مداخلات هدفمند بهمنظور افزایش ایمنی مادران برای پیشگیری از حوادث ترافیکی است؛ لذا، مطالعهی حاضر با هدف شناسایی و دسته بندی انواع مداخلات ایمنی بهمنظور کاهش حوادث ترافیکی در زنان باردار انجام شد.
روش کار: مطالعه از نوع بررسی نظاممند بود. مقالات مداخله ای از پایگاه های فارسی شامل Magiran، Iran Medex و SID و پایگاه های اطلاعات علمی انگلیسی شامل PubMed، Cochrane،Sciencedirect ،Embase ، Science of Web و Scopus جستوجو شد. تمام مقالات شناساییشده را با استفاده از نرمافزار Endnote، یک نفر جمع آوری کرد. سپس، متن کامل مقالات را دو محقق بهصورت مستقل، بررسی کردند و مقالات منطبق با معیارهای ورود مشخص شدند. با استفاده از بررسی forward citation وbackward citation ، مقالات دیگری به مجموعه مقالات قبلی اضافه شد. برای ارزیابی کیفیت مطالعات از ابزار EPHPP استفاده شد.
یافتهها: جستوجوی اولیه به یافتن ۵۳۲۹ چکیدهی مقاله منجر شد. در نهایت، ۲ مطالعهی مداخله ای برای ارزیابی، به این مطالعه وارد شدند. رویکرد مداخلهای بهکار رفته در یک مطالعه آموزشی/رفتاری و در دیگری مهندسی/تکنولوژی بود. هر دو مطالعه گزارش کردند که بهطور معناداری، در پیامدهای مدنظر که بستن کمربند ایمنی در زنان باردار بود، تغییرات معنیدار ایجاد کرده اند. یک مطالعه در کیفیتسنجی دارای کیفیت ضعیف و دیگری دارای کیفیت متوسط بود.
نتیجهگیری: مداخلات ایمنی در زمینهی کاهش حوادث ترافیکی در زنان باردار در کل دنیا بسیار کمکار شده بود. با توجه به اهمیت سلامت مادران باردار، پیشنهاد میشود در حوزهی مداخلات ایمنی بهمنظور کاهش حوادث ترافیکی در این زنان، مطالعات بیشتری صورت گیرد.
عاطفه الیاسی گماری، بهزاد فولادی، سعید قنبری، عباس محمدی،
دوره 11، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1402 )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتیعضلانی (MSDs) از جمله مشکلات شایع و مهم بهداشتیاجتماعی در جوامع صنعتی هستند که باعث کاهش بهره وری، افزایش هزینه های درمانی و کاهش کیفیت زندگی کارگران می شوند. مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر حجم کار، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت جسمانی بر اختلالات اسکلتیعضلانی کارگران صنعت فولاد انجام شد.
روش کار: مطالعهی حاضر از نوع توصیفیتحلیلی بود که در جمعیت ۵۴۰ نفری کارگران شاغل در صنعت فولاد شهرستان دزفول انجام شد. بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده، ۴۰۰ نفر بهعنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامهی اطلاعات دموگرافیک افراد، پرسشنامهی اختلالات اسکلتیعضلانی کرنل (CMDQ)، خستگی شغلی سوفی (SOFI)، کیفیت خواب پیتسبورگ (PSQI) و شاخص بار کاری NASA-TLX بود و همچنین، برای ارزیابی وضعیت بدنی افراد از روش ربا (REBA) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از شاخصهای آمار توصیفی و برای بررسی روابط بین متغیرهای مشاهدهشده و پنهان، از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. دادهها در سطح معنیداری ۰/۰۵ و در نرمافزار SPSS نسخهی ۲۵ آنالیز شدند.
یافتهها: با توجه به سنجش شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی، کمردرد با میانگین و انحراف معیار ۲۵/۴۴±۵۲/۳۹ در رتبهی اول و زانودرد با میانگین و انحراف معیار ۲۶/۴۵±۴۶/۴۳ در رتبهی دوم بودند که نشاندهندهی شیوع بالای این اختلالات در میان کارگران صنعت فولاد است. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی با اختلالات اسکلتیعضلانی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). با توجه به شاخص RMSEA کمتر از ۰/۱، مدل پیشنهادی در این مطالعه از برازش مناسب برخوردار بود و نقش متغیرهای بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی را در ایجاد اختلالات اسکلتیعضلانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم، بهخوبی نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که بهبود وضعیت ارگونومی محل کار، کاهش بار کاری، خستگی و بهبود کیفیت خواب میتواند احتمال بروز اختلالات اسکلتیعضلانی را در کارگران کاهش دهد.
حامد یارمحمدی، مهدی جهانگیری، الهام عرب مختاری،
دوره 11، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1402 )
چکیده
اهداف: یکی از ملاک های مهم پیشرفت و توسعه یافتگی انتشار کتاب در حوزههای علمی است. یکی از حوزه های مهم مرتبط با سلامت انسانی و شغلی علوم ارگونومی است که در افزایش بهره وری و سطح تندرستی کارکنان به یاری انسان می شتابد. هدف مطالعهی حاضر بررسی وضعیت تولید و انتشار کتب حوزهی ارگونومی در ایران است.
روش کار: مطالعهی حاضر به روش توصیفی و تحلیل محتوا با رویکرد کتابسنجی انجام گرفت. جامعهی پژوهش شامل تمامی کتب حوزهی ارگونومی ثبتشده در سایت کتابخانهی ملی بود. برای دستیابی به کتب مرتبط جستوجو با استفاده از کلیدواژههای ارگونومی، مهندسی عوامل انسانی و واژگان مرتبط دیگر بدون محدودیت زمانی انجام گرفت و اطلاعات بهدستآمده در فرمی که از قبل در نرمافزار Excel طراحی شده بود، وارد شد و در مرحلهی نهایی، دادهها با استفاده از آمارهای توصیفی تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: بهطور کلی، ۳۱۳ عنوان کتاب در حوزهی ارگونومی در طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۴۰۲ منتشر شده است. روند انتشار کتب در این حوزه افزایشی بوده است. بیشترین فراوانی مربوط به کتابهای تألیفی شامل ۷۸/۲۷ درصد از کتب بود. محمدامین موعودی، مجید معتمدزاده و علیرضا چوبینه مؤلفان فعالتر در این حوزه بودند. حوزه های موضوعی کلیات و کاربرد ارگونومی، ارگونومی شغلی و مهندسی فاکتورهای انسانی فراوانی بیشتری داشتند. انتشارات فنآوران بالاترین رده را بین تمام ناشران به خود اختصاص داده است. در مجموع، ۳۸ جلد کتاب به چاپ مجدد دست یافتند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر نشان داد که روند انتشار کتب در علم ارگونومی در ایران، افزایشی بود؛ اما در برخی از گرایش های این علم، از جمله بیومکانیک شغلی، ارگونومی شهری، ارگونومی در منازل و ارگونومی کودکان به توجه بیشتر مؤلفان نیاز است. همچنین بیتوجهی به نشر کتب بهصورت الکترونیکی، بهطور مشهود، در این حوزهی علمی دیده میشود؛ لذا، به ناشران توصیه میکنیم با توجه به مزایای کتب الکترونیکی، به این نوع از انتشار توجه بیشتری کنند.
عباس محمدی، بهزاد فولادی دهقی، فاطمه اسدیان، سعید قنبری،
دوره 11، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1402 )
چکیده
اهداف: کارگران قسمت بار در فرودگاه اهواز بهدلیل جابهجایی چمدانهای مسافری در معرض اختلالات اسکلتیعضلانی قرار دارند. به همین دلیل، حمل بار توسط آنها و پوسچرهای آنان هنگام حمل بار در این پژوهش بررسی شد.
روش کار: این مطالعهی توصیفیتحلیلی به روش سرشماری، دربارهی ۲۱ نفر از کارگران واحد بار در فرودگاه اهواز انجام شد. برای ارزیابی وضعیت ارگونومی حمل دستی بار از روشهای آنالیز وظیفه (HTA)، ارزیابی پوسچر (QEC) و ارزیابی حمل دستی بار به روش MAC استفاده شد. ابزار مورد استفاده شامل مشاهده، عکسبرداری و پرسشنامهی CMQD بود. برای محاسبات آماری ازSPSS۱۶ و برای بررسی متغیرها از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
یافتهها: هر کارگر در فرودگاه اهواز بهطور متوسط، ۴۰۰ چمدان را در هر شیفت کاری جابهجا میکند. با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، بین اختلالات اسکلتیعضلانی و متغیرهای سابقه، قد و BMI بهترتیب، ارتباط معناداری به میزان ۰/۰۰۲، ۰/۰۰۵ و ۰/۰۰۳ یافت شد و با استفاده از روش QEC، پوسچرهای نامطلوبتر با امتیاز عددی بین ۵۰ تا ۷۰ مربوط به وضعیت ایستاده در ایستگاه غلتک و پوسچر بدنی نشسته در انبار هواپیما بود و ناراحتیهای مربوط به اندامهای شانه، بازو و کمر بهترتیب، با فراوانی ۶۱/۶ درصد، ۶۵ درصد و ۶۲ درصد پس از بررسی پرسشنامهی CMQD، به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از روشهای MAC و QEC در حمل و بلند کردن بار بهصورت مشابه، در نیاز به ضرورت تغییر در آیندهای نزدیک در روند جابهجایی چمدانها، با هم توافق نظر داشتند. همچنین، کاهش ساعت کاری و تطابق افراد با وظایف موجود میتواند در کاهش شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی تأثیرگذار باشد.
بهزاد فولادی دهقی، عباس محمدی، مرضیه صادقیان، مریم طیبی، آذرنوش آریانکیا، سعید قنبری،
دوره 12، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1403 )
چکیده
اهداف: این مطالعه با هدف بررسی شیوع مشکلات اسکلتیعضلانی ناشی از استفاده از موبایل و ارائهی راهکارهای اصلاحی در دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور انجام شد.
روش کار: مطالعهی حاضر از نوع مقطعیتوصیفی و تحلیلی با رویکرد مداخلهای است. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه و روش دستگاهی استفاده شد. دانشجویان در دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند: گروه اول شامل ۱۵۰ نفر از دانشجویان رشتهی دندانپزشکی تا ترم ۴ را شامل میشد و گروه دوم شامل ۱۵۰ نفر از دانشجویان رشتهی دندانپزشکی از ترم ۵ به بعد بود. جمعآوری دادهها توسط پرسشنامههای خوداظهاری انجام شد (۱) که عبارت بودند از: پرسشنامهی مشخصات دموگرافیک (۲)، پرسشنامهی نوموفوبیا (NMP-Q) (۳)، شاخص ناتوانی گردن (NDI) (۴) و پرسشنامهی ناراحتی دست کرنل (CHDQ).
یافتهها: با توجه به نتایج مطالعهی حاضر، میزان شیوع نوموفوبیا بین دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز در سطح متوسط است و میانگین نمرهی پرسشنامهی ناتوانی گردن برابر با ۱۶/۲۰ و میانگین نمرهی درد در بین دانشجویان برابر با ۱/۷۲ است و ۴۶/۵ درصد از دانشجویان درد در ناحیهی دست دارند که بیشترین میزان درد در ناحیهی F گزارش شده است. میانگین ناراحتیهای اسکلتیعضلانی کرنل برابر با ۲/۷۲ است.
نتیجهگیری: بررسی ارتباط بین ناحیهی درد و سال ورود به دانشگاه نشان داد که بین سال ورود به دانشگاه و ناحیهی درد ارتباط معناداری وجود دارد و دانشجویان با سابقهی تحصیلی بیشتر عوارض بیشتری داشتنهاند و همچنین، بررسی مداخلهی اصلاحی بر اختلالات اسکلتی در ناحیهی گردن و مچ در مطالعهی حاضر نشان داد که میزان نمرات متغیرها پس از انجام مداخله و اقدامات اصلاحی افزایش چشمگیری داشته است.
علی سبحانی درگاه، محسن علیآبادی، رستم گل محمدی، مریم فرهادیان، محمد بابامیری، شیوا محمدجانی کومله،
دوره 12، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- در دست انتشار 1403 )
چکیده
اهداف: هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر صدای زمینه تونال و گفتار بر روی پارامترهای نوروفیزیولوژیک و آزار صوتی درکشده ازسوی افراد با توجه به ویژگیهای شخصیتی آنان است.
روش کار: در این مطالعه تجربی ۲۵ نفر از دانشجویان مرد در یک محیط آزمایشگاهی شبیهسازیشده در ۴ سناریوی مواجهه با صدای تونال، گفتار و صدای باند پهن بهعنوان سناریوی مرجع قرار گرفتند. میزان شاخص LF/HF و پاسخ الکتریکی پوست قبل و حین مواجهه با صدا ثبت شد. میزان آزار صوتی افراد در آخر هر جلسه آزمایش توسط پرسشنامه آزار صوتی طبق استاندارد ISO ۱۵۶۶۶ تعیین گردید.
یافتهها: نتایج آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرّر نشان داد که اختلاف بین مقادیر شاخصهای نوروفیزیولوژیک و آزار صوتی در سناریوهای مختلف مواجهه با صدا معنادار بوده است (۰/۰۵>P). تأثیر سطوح مختلف صدای تونال بر روی پاسخ الکتریکی پوست و آزار صوتی معنادار بوده است (۰/۰۵>P). همچنین، تأثیر تراز صدای ۶۵ دسیبل تونال و ۵۵ دسیبل گفتار بر روی شاخص LF/HF معنادار گزارش شده است (۰/۰۵>P). اندازه اثر ۹۱۹/۱ در مواجهه با تراز صدای ۶۵ دسیبل تونال نیز نسبت به دیگر سناریوهای مواجهه با صدا برای متغیّر آزار صوتی بیشترین مقدار را دارا بوده است.
نتیجهگیری: مواجهه با سطوح مختلف صدای تونال و گفتار به اختلال در پارامترهای نوروفیزیولوژیک افراد منجر میشود و میتواند باعث آزار صوتی افراد با درنظر گرفتن برخی خصوصیات فردی و ویژگیهای شخصیتی آنان شود.
پیام حیدری، اوین احمدیان، آرام محمدی، پخشان احمدیان، سید احسان سمائی،
دوره 13، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- در دست انتشار 1404 )
چکیده
مقدمه: امروزه آسایش بصری از مؤلفههای مهم و اساسی محیطهای انسانساخت به شمار میرود: در نتیجه ضروری است به همه فاکتورهای تأثیرگذار بر آن توجه ویژهای کرد. این مطالعه بهصورت مرور سیستماتیک انجام شد تا فاکتورهای مؤثر بر آسایش بصری را خلاصه کند.
روش کار: جستجوی الکترونیکی در پایگاههای اطلاعاتی ملی و بینالمللی شامل Web of Science، Scopus، Google Scholar، Medline، PubMed، Wiley Online Library، BMJ Learning، Springer، ProQuest، SID، IranMedex انجام شد. مقالات بدون محدودیت زمانی با استفاده از کلمات کلیدی آسایش بصری، ویژگیهای معماری، پیکربندی فضا، طراحی داخلی، فاکتورهای فیزیکی، روشنایی جستجو شدند.
یافتهها: از میان 135 مقاله، در نهایت، متن کامل 19 مقاله بررسی شد. پرسشنامه با 5/53 درصد و اندازهگیری دستگاهی با 4/21 درصد به ترتیب بیشترین ابزارهای به کار گرفته شده در مطالعات مورد بررسی بودند. هم چنین فاکتورهای فیزیکی با 4/51 درصد و فاکتورهای معماری، پیکربندی فضا و طراحی داخلی با 7/25 درصد به ترتیب دارای بیشترین تأثیر بر آسایش بصری در مطالعه مورد بررسی بودند.
نتیجهگیری: بهبود آسایش بصری از طریق فاکتورهای تأثیرگذار از جمله فاکتورهای فیزیکی و همچنین فاکتورهای معماری، پیکربندی فضا و طراحی داخلی می تواند باعث کاهش خطا، بهبود عملکرد افراد، کاهش آسیبهای ناشی از سقوط و افزایش کیفیت زندگی گردد.
فرحناز دسترنج، علی محمدی، حسن صادقی نائینی، هانیه نیکومرام، رضا عزیزینژاد،
دوره 13، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- در دست انتشار 1404 )
چکیده
زمینه و هدف: ارگونومی مشارکتی، با تمرکز بر مشارکت فعال ذینفعان در طراحی و بهبود سیستمهای کاری، میتواند بهعنوان یک راهکار کلیدی در مدیریت پایدار محیط زیست مطرح شود. این پژوهش بر آن است تا با بررسی سازوکارهای تلفیق اصول ارگونومی و مشارکت کارکنان، چگونگی تحقق پایداری زیست محیطی در محیطهای کاری را تبیین نماید.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی در یکی از صنایع خودروسازی ایران انجام شد. برنامه ارگونومی مشارکتی با تیم 14 نفره از کارشناسان با جلسات هفتگی دو ساعت تئوری و یک ساعت عملی به مدت سه ماه برگزار شد. اهداف اصلی دوره شامل آموزش جامع سرفصلهای چکپوینتهای ارگونومی سازمان بین المللی کار (ILO) ، تلفیق مباحث ارگونومی با موضوعات محیط زیستی و ایجاد توانایی عملیاتی کردن آموختهها در محیط کار واقعی بود.
یافتهها: تیم ارگونومی پس از اتمام برنامه ارگونومی مشارکتی و بررسی دقیق مشکلات محیط کار، موفق به ارائه پنجاه پیشنهاد کاربردی شد که از این تعداد، 20% به مسائل زیستمحیطی اختصاص داشت. پس از شش ماه همکاری مستمر کارگران و پشتیبانی مدیریت، 10 مورد از پیشنهادهای ارائهشده به مرحلهی اجرا رسید.
نتیجهگیری: کاربست اصول ارگونومی مشارکتی با محوریت مشارکت ذینفعان در طراحی سیستمهای کاری، میتواند بهعنوان راهکاری کلیدی در مدیریت پایدار محیط زیست ایفای نقش کند. این رویکرد نهتنها سلامت جسمی و روانی کارکنان را ارتقا میبخشد، بلکه با کاهش استرسهای شغلی و مصرف منابع طبیعی، پیوندی ناگسستنی میان فناوری، انسان و محیط زیست برقرار میسازد. بیتردید، پژوهشهای میانرشتهای در حوزه ارگونومی و پایداری زیستمحیطی، میتوانند نقشی راهبردی در تحقق توسعهای متوازن برای نسلهای آینده ایفا کنند.