فریده آقاحسنی مهابادی، عباس فرجاد پزشک، محمد یوسفی،
دوره 12، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1403 )
چکیده
اهداف: استفاده از کولهپشتی با کمربند لگن باعث محدود شدن حرکات لگن و اختلال در هماهنگی لگن و تنه میشود؛ لذا هدف این مطالعه مقایسهی تأثیر مکانیسمهای رایج در طراحی کمربند لگن در کولهپشتی کوهنوردی بر هماهنگی بین اندامهای تنه و لگن طی راه رفتن بود.
روش کار: روش تحقیق از نوع نیمهتجربی بود و پژوهش دربارهی ۱۶ نفر از مردان انجام شد. از سه نوع کولهپشتی با کمربند لگن متفاوت استفاده شد. شرکتکنندگان کولهپشتیها را با بار معادل ۱۳ کیلوگرم حمل کردند. برای بررسی هماهنگی از روش فاز نسبی پیوسته و تغییرپذیری آن استفاده شد. از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آزمون آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر برای مقایسهی متغیرها در چهار حالت استفاده شد.
یافتهها: با توجه به نتایج، بین میزان هماهنگی در دو وضعیت بدون کولهپشتی و با کولهپشتی معمولی تفاوت وجود داشت؛ بهطوری که هنگام حمل کولهپشتی معمولی، هماهنگی کاهش معناداری داشت (۰/۰۵P<). نتایج همچنین حاکی از این مطلب بود که تغییرپذیری در هماهنگی به دنبال استفاده از کولهپشتیهای دارای کمربند لگن متحرک و فریم ضربدری نسبت به راه رفتن بدون کولهپشتی افزایش پیدا میکند (۰/۰۵P<).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای موجود، کولهپشتیهایی که فریم متحرک ضربدری دارند با ایجاد آزادی حرکتی در دو اندام تنه و لگن، هماهنگی آنتیفاز بین این دو اندام را حفظ میکنند. همچنین، این کولهپشتی با افزایش تغییرپذیری در هماهنگی انعطافپذیری بیشتری ایجاد میکند.
سعید ایلبیگی، زهرا کریمی، عباس فرجاد پزشک،
دوره 13، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- در دست انتشار 1404 )
چکیده
اهداف: برای حمل وسایل در پیمایش مسیرهای طولانی و کوهنوردی، کولهپشتی دارای کمربند لگنی از مهمترین و رایجترین وسایل بهشمار میرود. استفاده از کمربند لگنی باعث توزیع مناسب بار بین تنه و لگن (بالاتنه و پایینتنه) و صرف حداقل انرژی عضلانی میشود، اما میتواند باعث محدودشدن حرکات نیز شود. این مطالعه، با هدف بررسی تاثیر سه نوع طراحی متفاوت کمربند لگنی در کولهپشتی (مدل دارای کمربند متحرک، مدل با فریم ضربدری و مدل معمولی)، شاخص های کنترل راستای قامت و تغییرات مرکز فشار طی ایستادن و راه رفتن پرداخته شده است.
روش کار: روش این تحقیق از نوع نیمه تجربی بود و روی ۲۰ نفر از مردان دانشجوی تربیت بدنی در بازهی سنی ۱۹ تا ۲۵ سال انجام شد. برای اندازهگیری شاخصهای کنترل پاسچر و تغییرات مرکز فشار از سه نوع کولهپشتی (۱- کولهپشتی با کمربند لگنی متحرک، ۲-کولهپشتی با فریم ضربدری در قاب پشتی و ۳-کولهپشتی معمولی) استفاده شد. شرکتکنندگان کولهها را در سطح هموار و بدون شیب با بار رایج معادل ۱۳ کیلوگرم حمل کردند. همچنین آزمون راهرفتن در شرایط مشابه بدون کولهپشتی به منظور کنترل انجام شد. اطلاعات مرکز فشار در دو محور قدامی-خلفی (AP) و داخلی-خارجی (ML) با نرخ نمونهبرداری ۱۰۰۰ هرتز ثبت شد. دستگاه پیش از شروع آزمون بهصورت کامل کالیبره گردید و دادهها توسط نرمافزار MATLAB و فیلتر باترورث با فرکانس قطع ۱۰ هرتز پردازش شدند. خروجیها شامل مسیر COP ، مساحت COP ،VCOP و swayبا استفاده از فرمولهای استاندارد محاسبه شدند. در نهایت، دادهها به نرمافزار SPSS منتقل شدند. جهت سنجش نرمالیتی توزیع دادهها از آزمون شاپیرو-ویلک استفاده شد. برای مقایسه سه نوع کولهپشتی از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری و برای مقایسه دوبهدو، از آزمون بونفرونی استفاده شد.
یافتهها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری نشان داد که بین حالتهای مختلف کولهپشتی در شاخص مساحت مرکز فشار، هیچ تفاوت آماری طی ایستادن و راهرفتن وجود ندارد. در شاخص تغییرات مرکز فشار (۰/۰۰۹p=) و سرعت حرکت مرکز فشار (۰/۰۰۹p=)، تنها در ایستادن با چشم بسته در راستای قدامی- خلفی تفاوت به لحاظ آماری مشاهده شد. در مقایسه دوبهدو نیز میان دو کولهپشتی معمولی و کولهپشتی دارای کمربند لگنی متحرک تفاوت مشاهده شد. همچنین، در شاخص نوسانات مرکز فشار (۰/۰۳۰p=) تنها در ایستادن با چشم بسته در راستای داخلی- خارجی میان سه نوع کولهپشتی تفاوت معناداری مشاهده شد. در این حالت در مقایسه دوبهدو اما تفاوتی به لحاظ آماری میان هیچ دو کولهپشتی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای موجود، کولهپشتی با کمربند لگنی متحرک بهترین نوع کولهپشتی میان سه کوله پشتی بود، زیرا کمترین نوسانات مرکز فشار، سرعت حرکت مرکز فشار و تغییرات مرکز فشار مختص به این کولهپشتی بود. علاوه بر این میتوان گفت تفاوتهای کمربند لگنی در تستهایی با پیچیدگی بالاتر نمایان میشود. با این حال، باید توجه داشت که کاهش نوسانات مرکز فشار لزوماا به معنای بهبود در کنترل پاسچر یا عملکرد حرکتی نیست و ممکن است نشاندهنده محدودیت در پاسخپذیری سیستم عصبی-عضلانی نیز باشد.
عباس فرجاد، سعید ایلبیگی، محمدرضا وفایی،
دوره 13، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- در دست انتشار 1404 )
چکیده
اهداف: سختی ساق پوتینهای نظامی نقش مهمی در عملکرد بیومکانیکی دارد، اما پژوهشهای اندکی به تاثیر ترکیب مواد ساق بر پارامترهای کینتیکی مانند نیروی عکس العمل زمین پرداختهاند. این مطالعه با هدف مقایسه پوتینهای چرمی رایج و پوتینهای ترکیبی (چرم و مواد مصنوعی) انجام شد تا اثر آنها بر کارایی بیومکانیکی هنگام راه رفتن ارزیابی شود.
روش کار: مطالعه از نوع نیمه تجربی و با طرح اندازهگیری تکراری بود که روی بیست مرد سالم انجام شد. نمونهگیری مطالعه از نوع در دسترس بود و آزمودنیها در این مطالعه در چهار وضعیت مختلف راه رفتند؛ با کفش رسمی و سه نوع پوتین نظامی که هرکدام ساقهایی با مواد متفاوت داشتند (دو مدل چرمی و یک مدل ترکیبی چرم-مصنوعی). نیروهای عکسالعمل زمین، نرخ توسعه نیرو (RFD) و ضربه (impulse) با استفاده از صفحه نیرو ثبت شدند. تحلیل آماری با استفاده از ANOVA اندازهگیری تکراری و اصلاح بنفرونی صورت گرفت.
یافته ها: پوتین شماره سه که در ساق خود از مواد مصنوعی بهره میبرد، منجر به کاهش کاهش ضربه منفی حین راه رفتن شد. ضربه مثبت نیز در پوتین شماره سه در مقایسه با پوتینهای چرمی سنتی افزایش معناداری داشت.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که طراحیهای ترکیبی پوتین دارای مزایای بیومکانیکی هستند و کاهش سختی ساق میتواند باعث بهبود تحرکپذیری و بازده کینتیکی شود. این مطالعه بر اهمیت بهینهسازی مواد پوتینهای سنتی برای ارتقای عملکرد حرکتی و کاهش خطر آسیب، بهویژه در نیروهای نظامی، تاکید دارد.