پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای درویشی

رستم گلمحمدی، محسن مهدی نیا، رضا شهیدی، ابراهیم درویشی،
دوره 5، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1396 )
چکیده

مقدمه: روشنایی بسیاری از عملکردهای غیربصری از قبیل ریتم سیرکادین، هوشیاری، دمای مرکزی بدن، ترشح هورمون‌ها و خواب را تحت تأثیر قرار می‌دهد. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات روشنایی در عملکرد روانی و شناختی در قالب یک مطالعه مروری ساختار یافته بود.
روش کار: به منظور دسترسی به مقالات جستجو از پایگاه‌های اطلاعاتی شامل ISI Web of Knowledge، Scopus، PubMed و Science Direct انجام شد. این جستجو با استفاده از کلید واژه‌های "Lighting" و "Illumination" با "Cognitive Performance"، "Mental Performance"، Memory""، "Attention"، "Concentration" بر اساس عنوان، کلید واژه و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاه‌های اطلاعاتی مذکور از سال 2010 تا 2016 صورت گرفت.
یافته‌ها: روشنایی در سه حیطه روانشناختی (شامل آسایش دیداری، ادراک بصری، تشخیص رنگ، شناسایی نمادها، توجه، حافظه کاری، یادگیری، زمان واکنش و عملکرد مغزی)، حیطه بیولوژیکی (شامل هوشیاری، خلق‌وخو، شادابی و نشاط، احساس ذهنی، انگیزش و رفاه و کیفیت خواب) و حیطه بار روانی (میزان بار کاری، تنش روانی، خستگی ذهنی) بر عملکرد شناختی انسان اثرگذار است. بهترین نور در تنظیم فرآیندهای روانی، بیولوژیکی (ریتم سیرکادین) و شناختی، نور روز روشن و درخشان در ساعات صبح با طول موج کوتاه (طول موج 480-420 نانومتر) و شدت بالا (1000 لوکس) است.
نتیجه‌گیری: طراحی روشنایی مصنوعی باید به گونه‌ای صورت بگیرد که علاوه بر آسایش و نیازهای بصری، بتواند نیازهای غیر بصری و شناختی از قبیل توجه، هوشیاری، خلق و خو، کیفیت مناسب خواب و کاهش خستگی ذهنی و در نهایت رفاه را نیز تأمین نماید.


فخرالدین قاسمی، مصطفی میرزایی، محسن مهدی نیا، ابراهیم درویشی، رضا شهیدی،
دوره 6، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: فاکتورهای سازمانی، اجتماعی و فردی بسیاری می‌توانند عملکرد انسان را تحت‌تأثیر قرار دهند. تعهد فردی به ایمنی یکی از فاکتورهایی است که در مطالعات قبلی کمتر به آن توجه شده است. هدف مطالعۀ حاضر بررسی نقش تعهد ایمنی در شکل‌دهی عملکرد ایمنی افراد است.
روش کار: مطالعۀ مقطعی حاضر بین 302 شاغل در چندین شرکت تولیدی کوچک واقع در استان‌های مرکزی ایران انجام گرفت. داده‌ها با استفاده از یک پرسش‌نامۀ محقق‌ساخته جمع‌آوری شد. برای تعیین نقش تعهد فردی به ایمنی چندین فرضیه مطرح شد. براساس این فرضیات، تعهد فردی بین فاکتورهای سازمانی و عملکرد ایمنی، نقش میانجی دارد. به‌منظور آزمون این فرضیات از رویکرد مدل‌سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد تعهد فردی به ایمنی، اثر مستقیمی بر ابعاد مختلف عملکرد ایمنی دارد. تعهد مدیریت به ایمنی مهم‌ترین فاکتور سازمانی اثرگذار بر تعهد فردی به ایمنی است (0/01>P و ضریب مسیر برابر با 0/257). محیط حمایتی دیگر فاکتور مهم در این زمینه است (0/01>P و ضریب مسیر برابر با 0/175). در مقابل، آموزش‌های ایمنی اثر چندانی بر تعهد فردی ندارند (238/0=P) که نشان‌دهندۀ ناکارآمدی و طراحی نامناسب آنها است.
نتیجه‌گیری: با ارتقای سطح متغیرهای سازمانی و اجتماعی، از جمله تعهد مدیریت به ایمنی و محیط حمایتی، می‌توان تعهد فردی به ایمنی را افزایش داد و از این طریق، عملکرد ایمنی افراد را بهبود بخشید. 

 

ندا مهدوی، مسعود شفیعی مطلق، ابراهیم درویشی،
دوره 7، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: براساس قوانین و الزامات داخلی و بین‌المللی، ضروری است میزان مواجهه کارکنان با ریسک فاکتورهای ارگونومی مدیریت شود. فعالیتی که براساس آن فرد ملزم به استفاده از بدن برای حمل، بالا‌آوردن، پایین‌بردن، هل‌دادن، کشیدن و نگه‌داشتن بار باشد، وظیفه دستی نامیده می‌شود. هدف مطالعه حاضر، معرفی چگونگی اجرای برنامه ارگونومی مشارکتی و آشناسازی ارگونومیست‌ها با آن برای مشاغلی است که وظایف دستی دارند.
روش کار: مطالعه حاضر در طول سال ۱۳۹۶ بر روی همه کارکنان شاغل در واحد شارژ راکتور یک شرکت رزین‌سازی که تعداد آنها ۲۰ نفر بود انجام شد. برای انجام مطالعه از ارگونومی مشارکتی به روش پرفورم Participatory Ergonomics for Manual tasks (PErforM)M استفاده شد. با استفاده از گام‌های اجرایی این روش مشارکتی، پس از برگزاری جلسه‌های متعدد آموزشی، ریسک‌های ارگونومیک به کمک کارکنان و با استفاده از فرم من‌ترا (ManTRA)ی M‏anual Task Risk Assessment tool شناسایی و ارزیابی شد. سپس با استفاده از ابزار دات‌موکراسی (DotMocracy) مداخلات پیشنهادی کارکنان به دست آمد و برای اجرا استفاده شد. همچنین این مداخلات پیش از اجرا شبیه‌سازی شدند تا امکان‌پذیری اجرای آنها بررسی شود.
یافته‌ها: با استفاده از ManTRA مشخص شد که هل‌دادن پالت‌های حاوی کیسه‌های ۸۰۰ کیلوگرمی و شارژ ماشین‌آلات با کیسه‌های ۲۵ کیلوگرمی، پرخطرترین وظایف دستی هستند. پس از اجرای مداخلات با استفاده از ارگونومی مشارکتی، شدت وظایف تکراری و اعمال نیرو در نواحی دست، شانه و پایین کمر کاهش یافتند.
نتیجه‌گیری: پرفورم، ظرفیت بالایی برای تعدیل مواجهه کارکنان با ریسک فاکتورهای ارگونومی و کشف راه‌حل‌های کنترلی اثربخش ساده و کاربردی دارد، اما دستیابی به این هدف نیازمند ارتقای دانش ارگونومی تیم‌های کاری و تعهد مدیریت است.

غزاله صادق زاده، سمیه رحمتی، فاطمه صادقی، امجد محمدی بلبان آباد، ابراهیم درویشی،
دوره 9، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پاندمی و بحران ناشی از کرونا با به چالش کشیدن تشکیلات و تمهیدات بهداشتی و درمانی، باعث تلفات انسانی ناگوار در سطح جهان و ایران شده است. هدف این مطالعه، ارزیابی بار کار ذهنی و فرسودگی شغلی کارکنان درمانی در دوران پاندمی کووید-۱۹ در ایران است.
روش کار:  پژوهش توصیفی ـ تحلیلی حاضر بر روی ۵۱۰ نفر از کارکنان درمانی و تشخیصی که به صورت تصادفی انتخاب شدند، در سه شهر تهران، اصفهان و سنندج در طول ماه های مرداد، شهریور و مهر سال ۱۳۹۹ انجام شد. ارزیابی فشار روانی کار و فرسودگی شغلی به ترتیب با استفاده از نرمافزار  NASA-TLXو فرسودگی شغلی ماسلاچ انجام شده است. از آزمون‌های آماری t-test، ANOVA و رگرسیون خطی چندمتغیره برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها به کمک بسته نرمافزاری STATA۱۴  استفاده شد.
یافته‌ها:  میانگین بار کار ذهنی در کارکنان دارای ارتباط با بیماران مبتلا به کرونا، ۸/۱±۸۳/۷ و در افراد بدون ارتباط، ۹/۶±۷۹/۹ برآورد شد که از نظر آماری معنی‌دار بود. میانگین فرسودگی شغلی در آن‌ها، بهترتیب ۱۶/۲±۷۹/۶ و ۱۶/۹±۷۹/۷ بود. نتایج حاصل از رگرسیون خطی نشان داد که  متأهل بودن (۶/۵۷-=coefficient، ۰/۰۰۳= value P)، اشتغال به صورت طرحی (۱۲/۷۱-=coefficient، ۰/۰۰۲=P value) رابطه معکوس و کار در بیمارستان‌های اصفهان (۲۱/۱۲=coefficient، ۰/۰۰۱<P value) رابطه مستقیمی با فرسودگی شغلی داشتند. جنسیت زن (۳/۶۱=coefficient، ۰/۰۰۱<P value)، داشتن ارتباط با بیماران کرونایی (۵/۹=coefficient، ۰/۰۰۱ value<P) رابطه ای مستقیم با میزان کار ذهنی داشتند.
نتیجه‌گیری: همه‌گیری کووید-۱۹ بر ابعاد مختلف فیزیکی و روانی کاری کارکنان درمانی، به ویژه زنان و کارکنان متأهل تأثیر گذاشته است؛ از این رو انجام مداخلات روان‌شناختی و اقدامات حمایتی برای حفظ سلامتی کارکنان در دوران همه‌گیری و بعد از آن ضروری است. 

محسن علی آبادی، رامین رحمانی، ابراهیم درویشی، مریم فرهادیان، مسعود شفیعی، ندا مهدوی،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مواجهه با ارتعاش یکی از عوامل مخاطره‌­زای شغلی است که عوارض سلامتی مختلفی ایجاد می‌­کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین مواجهه با ارتعاش انسانی و عملکرد فیزیکی رانندگان ماشین­‌های معدنی انجام شد.
روش ­کار: مطالعه حاضر بر روی ۶۵ راننده شاغل در یک معدن سنگ آهن انجام شد. پرسشنامه استاندارد ارزیابی سطح ناتوانی بازو، شانه و دست DASH  تکمیل شد. مواجهه با ارتعاش انسانی با استفاده از دستگاه ارتعاش سنج شرکت Svantek مدل ۱۰۶ اندازه­‌گیری ­شد. عملکرد فیزیکی رانندگان بر مبنای سنجش قدرت چنگش، آزمون چابکی پگبورد و آزمون حسی انگشتان مونوفیلامنت مورد ارزیابی قرارگرفت. داده‌­ها با استفاده از نرم افزار SPSS ۲۱ تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین شتاب ارتعاش تمام ­بدن و دست-بازو رانندگان به ­ترتیب ۰/۲۳±۱/۰۰و ۰/۶۸±۲/۴۶ متر بر مجذور ثانیه بود. بین مواجهه با ارتعاش دست-بازو و قدرت چنگش و قدرت چابکی ارتباط معنی‌­داری وجود داشت. طبق امتیاز DASH، ۵۶/۹ % رانندگان دارای ناتوانی خفیف و ۴۳/۱ % دارای ناتوانی متوسط در اندام فوقانی بودند. نتایج مدل رگرسیون با ضریب تعیین ۰/۲۰۷ نشان داد ارتعاش تمام­ بدن در حضور سایر متغیرهای پیشگو، اثر معنی­‌داری بر امتیاز ناتوانی دارد (۰/۰۵>p).
نتیجه گیری: در رانندگان ماشین­های معدنی سطح مواجهه با ارتعاش تمام ­بدن بالاتر و سطح مواجهه با ارتعاش دست-بازو پایین­‌تر از حد مجاز کشوری قرار داشت. نتایج تأیید نمود که ارتعاش تمام ­بدن ناشی از ماشین­‌های معدنی، بر سطح ناتوانی رانندگان اثرگذار است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb