پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای دانشمندی

هادی دانشمندی، علیرضا چوبینه، عبدالرضا رجایی فرد،
دوره 1، شماره 1 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1392 )
چکیده

مقدمه: سلامت روانی عامل مهمی در افزایش بهره­وری نیروی کار به حساب می آید و یکی از عوامل موثر بر حداکثر ظرفیت هوازی افراد می باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین سلامت روانی و حداکثر ظرفیت هوازی و همچنین تعیین عوامل موثر بر سلامت عمومی در کارگران مرد بخش صنعت شهر شیراز، صورت پذیرفت.

مواد و روش­ها: در این مطالعه ی مقطعی، 500 نفر از کارگران مرد کارخانجات مختلف شهر شیراز که از سلامتی نسبی برخوردار بودند، بصورت اختیاری شرکت نمودند (گستره ی سن20 تا 59 سال). ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی ویژگی های دموگرافیک (شامل ویژگی های دموگرافیک و شغلی، آنترپومتریک (قد، وزن و شاخص توده بدنی) و فیزیولوژیک (حداکثر ظرفیت هوازی)) و پرسشنامه ی سلامت عمومی (GHQ-28) می باشند. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرمافزارSPSS V.16 و با استفاده از آزمون های T-test  و Pearson Correlation انجام گرفت.

یافته­ ها: میانگین (انحراف استاندارد) نمره ی سلامت عمومی کل در افراد مورد مطالعه برابر با 17 (99/9) و میانگین (انحراف استاندارد) حداکثر ظرفیت هوازی برابر با 95/35 (39/7) میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه بدست آمد. نتایج نشان دادند که از بین زیر مقیاس های سلامت عمومی تنها زیر مقیاس "اضطراب و اختلال خواب" و همچنین نمره ی سلامت عمومی کل با حداکثر ظرفیت هوازی ارتباط داشتند. افزون بر آن نتایج نشان دادند بین سابقه کار، شاخص توده بدنی، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات و نوع نظام کار (نوبت کار و روز کار) و سلامت عمومی افراد مورد مطالعه ارتباط وجود دارد.

نتیجه­ گیری: بین سلامت روانی و حداکثر ظرفیت هوازی کارگران مورد مطالعه ارتباط وجود دارد. همچنین، از عواملی همچون سابقه کار، شاخص توده بدنی، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات و نوع نظام کار می توان به عنوان عوامل موثر بر سلامت عمومی افراد نام برد.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA
علیرضا چوبینه، هادی دانشمندی، مریم پرند، رضوان قبادی، عبدالله حقایق، فروغ زارع دریسی،
دوره 1، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1392 )
چکیده

مقدمه: با توجه به پیچیدگی و رقابت روز افزون در سازمان ها و بازار کار، توجه به نیروی انسانی و به دنبال آن کیفیت زندگی کاری اهمیت روزافزونی یافته است. این مطالعه با هدف بررسی کیفیت زندگی کاری و تعیین عوامل موثر بر آن در کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، صورت پذیرفت. مواد و روش ها: در این مطالعه ی مقطعی، 218 نفر از کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با گستره ی سنی 23 تا 54 سال داوطلبانه شرکت نمودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود که از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول ویژگی های دموگرافیک و شغلی و بخش دوم سوالات مربوط به کیفیت زندگی کاری را در بر می گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های آماری Pearson Correlation، Kruskal-Wallis و Mann-Whitney U و به وسیله نرم افزار SPSS (V.16) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج: میانگین و انحراف استاندارد نمره ی کیفیت زندگی کاری 61/16±51/127 محاسبه شد. آزمون های آماری نشان دادند که بین جنسیت و درآمد افراد مورد مطالعه با نمره کیفیت زندگی کاری ارتباط معناداری وجود دارد (05/0>p)، به گونه ای که کیفیت زندگی کاری در زنان و افراد پردرآمد بیش از مردان و افراد کم درآمد می باشد. از طرفی نتایج نشان دادند بین سن، سابقه کار، وضعیت تاهل، تعداد فرزندان، میزان تحصیلات، نوع استخدام و محل خدمت افراد مورد مطالعه با نمره کیفیت زندگی کاری ارتباط معناداری وجود ندارد. بحث: متغیرهایی همچون جنسیت و سطح درآمد افراد از جمله عوامل موثر بر کیفیت زندگی کاری در جامعه ی مورد مطالعه است.
فروغ زارع دریسی، لیلا رستگار، ستار حسینی، هادی دانشمندی، علیرضا چوبینه، ابوالفضل محمد بیگی،
دوره 1، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1392 )
چکیده

مقدمه: از بیشترین ظرفیت هوازی (VO2-max) می‌توان به منظور سنجش وضعیت قلبی- تنفسی افراد و به‌دنبال آن ایجاد تناسب فیزیولوژیک بین کار و کارگر استفاده نمود. این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین دو روش آستراند و ACSM در برآورد بیشترین ظرفیت هوازی و تعیین عوامل مؤثر بر آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز، صورت پذیرفت.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، 104 نفر (54 مرد و 50 زن) از دانشجویان به‌صورت داوطلبانه شرکت نمودند ( 18 تا 28 سال). افراد به‌وسیله آزمون پله (پروتکل آستراند وACSM) مورد ارزیابی قرارگرفتند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه‌ای بود که از بخش‌های مجزا شامل ویژگی‌های دموگرافیک (سن، جنس و ... )، ویژگی‌های آنترپومتریک (قد، وزن وBMI ) و فیزیولوژیک (VO2-max) تشکیل شده بود.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بیشترین ظرفیت هوازی براوردشده از طریق پروتکل آستراند و ACSM به‌ترتیب (0.825±) 3.21 ،(0.707±) 3.13 لیتر در دقیقه می‌باشد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که همبستگی میان بیشترین ظرفیت هوازی براوردشده از طریق دو پروتکل آستراند و ACSM  بالاستr=0.958).) همچنین بین بیشترین ظرفیت هوازی براوردشده (پروتکل آستراند وACSM) با وزن، قد، BMI  و تعداد ساعات ورزش در هفته ارتباط معناداری وجود داشت.

نتیجه‌گیری: بین دو روش براورد بیشترین ظرفیت هوازی (پروتکل آستراند و ACSM) همبستگی بالایی وجود داشت. از متغیرهایی همچون وزن، قد، BMI و تعداد ساعات ورزش در هفته می‌توان به عنوان عوامل مؤثر نام‌برد

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA
حمید سلمانی ندوشن، شقایق کوهی بوشهری، علیرضا چوبینه، هادی دانشمندی، عبدالحلیم رجبی،
دوره 2، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1393 )
چکیده

 

زمینه و هدف: در کارگاه‌های ساخت اعضای مصنوعی و وسایل کمکی،پوسچر نامطلوب و حرکات تکراری و مداوم ازجمله ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی- عضلانی محسوب می‌شوند. این مطالعه باهدف ارزیابی ارگونومیک محیط کار در این مراکز انجام گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه تمام پرسنل شاغل در مراکز ارتوز و پروتز (42 نفر) با روش سرشماری موردبررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات عبارت بود از پرسشنامه ویژگی‌های دموگرافیک و شغلی، پرسشنامه نوردیک وچک‌لیست ارزیابی ریسک فاکتورهای ارگونومیک (ERF). تجزیه‌وتحلیل داده‌ها به‌وسیله نرم‌افزار SPSS نسخه 16 و آزمون‌های آماری مربوطه انجام شد.

یافته‌ها: میانگین و انحراف استاندارد سن و سابقه کار افراد موردمطالعه به ترتیب برابر با 26/37 (21/10) و 8/12 (39/9) سال بدست آمد. بیشترین میزان شیوع علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین پرسنل، مربوط به نواحی کمر (9/42%)، شانه‌ها (5/40%) و زانوها(5/40%) بود. در ارزیابی به‌وسیله چک‌لیست ERF، میانگین امتیاز در اندام‌های فوقانی و تحتانی و همچنین میانگین امتیاز کل بیش‌ازحد مجاز (بیشتر از 7) بدست آمد.

نتیجه‌گیری: در بهبود شرایط کار، اقدامات اصلاحی و کنترل ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی- عضلانی در افراد موردمطالعه، توجه به ریسک فاکتورهای نواحی کمر، شانه و زانوها به علت شیوع بالا در این نواحی اهمیت دارد.نتایج این مطالعه نشان داد که مشکلات عمده ارگونومیک در کلینیک‌های درمانی ارتوز و پروتز مربوط به وظایف کفاشی، کار با سمباده، پر کردن قالب گچی و اصلاح قالب گچی می‌باشد و انجام مداخلات ارگونومیک جهت کاهش و یا حذف پوسچرهای نامطلوب ضروری به نظر می‌رسد.


نعیمه اسدی، علیرضا چوبینه، ساره کشاورزی، هادی دانشمندی،
دوره 2، شماره 4 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1393 )
چکیده

مقدمه: بلند کردن دستی بار رایج‌ترین و پراسترس‌ترین فعالیت حمل دستی بار محسوب می‌شود که از نظر فشار بیومکانیکی وارد بر بدن و به‌ویژه ستون فقرات در رتبه نخست قرار دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان ناراحتی‌های اسکلتی عضلانی و تخمین بار مکانیکی وارده به کمر در کارگران دارای فعالیت بلند کردن دستی بار صورت پذیرفت.

مواد و روش­ ها: این مطالعه مقطعی بر روی 120 نفر از کارگران دارای وظیفه بلند کردن دستی بار در 7 صنعت شهر شیراز انجام گرفت. برای تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی از پرسشنامه نوردیک و برای برآورد نیروهای وارد به کمر طی انجام وظایف بلند کردن بار از نرم‌افزار 3DSSPP استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS (نسخه 19) صورت پذیرفت.

یافته­ ها: نتایج نشان داد که بیش‌ترین فراوانی ناراحتی‌های اسکلتی عضلانی مربوط به اندام کمر می‌باشد (68/3% ). نتایج ارزیابی با نرم‌افزار 3DSSPP نیز مشخص کرد که نیروهای فشاری و برشی وارده به دیسک L5/S1 به ترتیب در 17/5 و 10/8 درصد از کارگران مورد مطالعه بالاتر از حد مجاز بوده است. شیوع کمردرد در سطوح مختلف نیروهای فشاری و برشی وارد به دیسک دارای اختلاف معنی‌دار نبود (p>0/05 ). شاید این موضوع محدودیت این روش در ارزیابی فراگیر بار وارده به ستون فقرات باشد.

نتیجه­ گیری: شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی به‌ویژه کمردرد در افراد مورد مطالعه بالاست. سطح ریسک ناشی از نیروهای فشاری و برشی در درصد کمی از کارگران مورد مطالعه از حد مجاز فراتر رفته است. نرم‌افزار 3DSSPP می‌تواند در ارزیابی فشار وارده به ستون فقرات محدودیت‌هایی داشته باشد. 

     


احسان هوشیار، هادی دانشمندی،
دوره 9، شماره 4 - ( فصل‌نامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: در بین فعالیت‌های کشاورزی، کار و رانندگی با تراکتورهای کشاورزی در شرایط آب و هوایی مختلف، باعث ایجاد خستگی راننده می‌شود. هدف از مطالعه‌ی حاضر، بررسی کیفیت خواب رانندگان تراکتورهای کشاورزی در شرایط مختلف آب و هوایی بود.
روش‌کار: رانندگان تراکتور مناطق کوار (فارس)، بهبهان (خوزستان) و اقلید (فارس) جامعه‌ی آماری را تشکیل دادند که از بین آن‌ها تعداد ۹۰ نفر (کوار: ۲۷ نفر، اقلید: ۳۳ نفر، بهبهان: ۳۰ نفر) به ‌عنوان نمونه‌ی آماری انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسش‌نامه‌های ویژگی‌های دموگرافیک و کیفیت خواب پیتزبورگ (Pittsburgh Sleep Quality Index) PSQI جمع‌آوری شد. برای تحلیل داده‌ها از آزمون Kruskal-Wallis و مقایسه‌های دوتایی تعقیبی استفاده شد (۰/۰۵ = α).
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در کیفیت کلی خواب، تفاوت معنی‌داری بین رانندگان در مناطق مختلف وجود ندارد (۰/۰۵ < P)؛ اما بین رانندگان تراکتور مناطق کوار و بهبهان در مقیاس‌های کیفیت ذهنی خواب (۰/۰۳ = P)، تأخیر در به خواب رفتن (۰/۰۲ = P) و طول مدت به خواب رفتن (۰/۰۴ = P) و بین رانندگان تراکتور کوار و اقلید در مقیاس‌های کیفیت ذهنی خواب (۰/۰۴ = P) و طول مدت به خواب رفتن (۰/۰۴ = P) تفاوت معنی‌داری وجود دارد (۰/۰۵ > P).
نتیجه‌گیری: بهتر است با برنامه‌ریزی کاری مناسب فعالیت در شرایط بسیار سرد (شب در اقلید) و یا بسیار گرم (ظهر در بهبهان) به خصوص هنگام کار با تراکتورهای بدون کابین راننده را کمتر کرد. افزودن کابین راننده به تراکتورها به حفظ رانندگان در مقابل حرارت، وزش باد و گرد و خاک و در نتیجه به راحتی بیشتر رانندگان و بهبود کیفیت خواب آن‌ها کمک خواهد نمود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb