پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای ایل‌بیگی

سعید ایل‌بیگی، محسن ابراهیمی صدر، محمد اسماعیل افضل پور، هادی موذنی،
دوره 9، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این تحقیق، بررسی ارگونومی دستگاه‌­­های زیربغل و هوانورد فضای باز (پارکی) بر اساس آنتروپومتری کاربران مرد است.
روش ­کار: از بین کاربران مرد این دستگاه­‌ها، ۱۲۰ نفر از شهر تهران و در محدوده سنی بالای ۲۰ سال (۱۶/۲۷±۴۸/۳۸)، به عنوان نمونه انتخاب شدند. متغیرهای تحقیق، ابعاد دستگاه‌­­های مورد نظر و آنتروپومتری (ارتفاع رکبی، طول کفل رکبی و پهنای کفل) کاربران مرد بود. از شاقول، متر مهندسی، خط­‌کش­، گونیا و کیت آنتروپومتر استاتیک (کولیس)، برای اندازه‌­گیری ابعاد دستگاه­­‌ها و آنتروپومتری کاربران (طبق دستورالعمل فیزنت) استفاده شد. سپس با توجه به استانداردهای ارگونومی و بدن‌سازی، علم بیومکانیک حرکتی و نحوه استقرار بر روی دستگاه‌­­ها، تناسب دستگاه‌­ها مورد ارزیابی قرار گرفت. از آمار توصیفی برای توصیف داده­‌ها و از آزمون‌های T تک گروهه (آمار پارامتری) و دوجمله‌­ای (آمار ناپارامتری) برای آزمون فرضیه­‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین اکثر ابعاد مورد نظر از دستگاه‌­­ها، با ابعاد مربوطه و بهینه کاربران، تفاوت  معنی‌­داری وجود دارد (۰/۰۵>P value). بنابراین این دستگاه‌­­ها از نقطه نظر آنتروپومتری کاربران مرد، ارگونومیک نبوده و اتخاذ روشی جهت استانداردسازی این دستگاه‌­ها ضروری به نظر می‌­رسد.
نتیجه‌گیری: اکثر ابعاد دستگاه­‌های­ زیربغل و هوانورد فضای باز از نقطه نظر آنتروپومتری کاربران مرد، ارگونومیک نیست. این عدم تناسب می‌­تواند عوارض و آسیب­‌های جسمانی کاربران را به همراه داشته باشد. بنابراین کاربران در هنگام استفاده از این دستگاه­‌ها باید دقت لازم را به عمل آورده و از فعالیت با دستگاه‌­هایی که متناسب با ابعاد بدنی آن­ها نیست، دوری نمایند.



سعید ایل‌بیگی، معصومه العقابی، محمد یوسفی، محمدحامد حسینی،
دوره 12، شماره 3 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران 1403 )
چکیده

اهداف: طراحی وظایف حمل با یک دست براساس یافته‌های بیومکانیکی تأثیر بسزایی در پیشگیری از آسیب‌های اسکلتی‌عضلانی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سینرژی عضلانی اندام‌های تنه و لگن در حمل بار دستی با وزن‌های متفاوت در جوانان سالم انجام شده است.
روش ‌‌‌کار: در این مطالعه تجربی، ۲۰ داوطلب مرد عمل راه رفتن بدون بار، وزن‌های مختلف ۵% و ۱۰% و ۱۵% وزن خودش حمل بار ‌دستی یک‌‌طرفه را انجام دادند. فعالیت الکتریکی عضلات تنه و لگن در حین حمل بار با وزن‌های مختلف با استفاده از دستگاه الکترومیوگرافی (Biovision) ثبت شد. برای ارزیابی تفاوت بین شرایط مختلف حمل بار، از آزمون اندازه‌گیری‌ها مکرر در سطح معناداری P≤۰.۰۵ استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (اندازه سینرژی) در تمامی پُروتُکل‌های راه رفتن شامل ۵% و ۱۰% وزن بدن و ۵% و ۱۵% وزن بدن و بین ۱۵% و ۱۰% اختلاف معناداری وجود دارد (۰۵P≤). درحالی‌که در اجرای حمل بار دستی، بین سینرژی عضلات (جهت سینرژی) در ۵% وزن بدن و ۱۰% وزن بدن اختلاف معنی‌داری دیده شد، این تفاوت در حمل بار دستی با ۵% وزن بدن و ۱۵% وزن بدن و همچنین بین سینرژی ۱۵% و ۱۰% دیده نشد (۰/۰۵P≥).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که تفاوت سینرژی عضلانی از‌نظرِ اندازه در حمل بار دستی یک‌طرفه می‌تواند با افزایش بار، تنش بیشتری در عضلات کمر و لگن ایجاد کند، اما جهت یا زاویه نسبت به حالت بدون بار تغییری نمی‌کند.

سعید ایل‌بیگی، زهرا کریمی، عباس فرجاد پزشک،
دوره 13، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- در دست انتشار 1404 )
چکیده

اهداف: برای حمل وسایل در پیمایش مسیرهای طولانی و کوهنوردی، کوله‌پشتی دارای کمربند لگنی از مهم‌ترین و رایج‌ترین وسایل به‌شمار می‌رود. استفاده از کمربند لگنی باعث توزیع مناسب بار بین تنه و لگن (بالاتنه و پایین‌تنه) و صرف حداقل انرژی عضلانی می‌شود، اما می‌تواند باعث محدودشدن حرکات نیز شود. این مطالعه، با هدف بررسی تاثیر سه نوع طراحی متفاوت کمربند لگنی در کوله‌پشتی (مدل دارای کمربند متحرک، مدل با فریم ضربدری و مدل معمولی)، شاخص های کنترل راستای قامت و تغییرات مرکز فشار طی ایستادن و راه رفتن پرداخته شده است.
روش ‌‌‌کار: روش این تحقیق از نوع نیمه تجربی بود و روی ۲۰ نفر از مردان دانشجوی تربیت بدنی در بازه‌ی سنی ۱۹ تا ۲۵ سال انجام شد. برای اندازه‌گیری شاخص‌های کنترل پاسچر و تغییرات مرکز فشار از سه نوع کوله‌پشتی (۱- کوله‌پشتی با کمربند لگنی متحرک، ۲-کوله‌پشتی با فریم ضربدری در قاب پشتی و ۳-کوله‌پشتی معمولی) استفاده شد. شرکت‌کنندگان کوله‌ها را در سطح هموار و بدون شیب با بار رایج معادل ۱۳ کیلوگرم حمل کردند. همچنین آزمون راه‌رفتن در شرایط مشابه بدون کوله‌پشتی به منظور کنترل انجام شد. اطلاعات مرکز فشار در دو محور قدامی-خلفی (AP) و داخلی-خارجی (ML) با نرخ نمونه‌برداری ۱۰۰۰ هرتز ثبت شد. دستگاه پیش از شروع آزمون به‌صورت کامل کالیبره گردید و داده‌ها توسط نرم‌افزار MATLAB و فیلتر باترورث با فرکانس قطع ۱۰ هرتز پردازش شدند. خروجی‌ها شامل مسیر COP ، مساحت COP ،VCOP  و swayبا استفاده از فرمول‌های استاندارد محاسبه شدند. در نهایت، داده‌ها به نرم‌افزار SPSS منتقل شدند. جهت سنجش نرمالیتی توزیع داده‌ها از آزمون شاپیرو-ویلک استفاده شد. برای مقایسه سه نوع کوله‌پشتی از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌های تکراری و برای مقایسه دوبه‌دو، از آزمون بونفرونی استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌های تکراری نشان داد که بین حالت‌های مختلف کوله‌پشتی در شاخص مساحت مرکز فشار، هیچ تفاوت آماری طی ایستادن و راه‌رفتن وجود ندارد. در شاخص تغییرات مرکز فشار (۰/۰۰۹p=) و سرعت حرکت مرکز فشار (۰/۰۰۹p=)، تنها در ایستادن با چشم بسته در راستای قدامی- خلفی تفاوت به لحاظ آماری مشاهده شد. در مقایسه دوبه‌دو نیز میان دو کوله‌پشتی معمولی و کوله‌پشتی دارای کمربند لگنی متحرک تفاوت مشاهده شد. همچنین، در شاخص نوسانات مرکز فشار (۰/۰۳۰p=) تنها در ایستادن با چشم بسته در راستای داخلی- خارجی میان سه نوع کوله‌پشتی تفاوت معناداری مشاهده شد. در این حالت در مقایسه دوبه‌دو اما تفاوتی به لحاظ آماری میان هیچ دو کوله‌پشتی مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های موجود، کوله‌پشتی با کمربند لگنی متحرک بهترین نوع کوله‌پشتی میان سه کوله پشتی بود، زیرا کمترین نوسانات مرکز فشار، سرعت حرکت مرکز فشار و تغییرات مرکز فشار مختص به این کوله‌پشتی بود. علاوه بر این می‌توان گفت تفاوت‌های کمربند لگنی در تست‌هایی با پیچیدگی بالاتر نمایان می‌شود. با این حال، باید توجه داشت که کاهش نوسانات مرکز فشار لزوماا به معنای بهبود در کنترل پاسچر یا عملکرد حرکتی نیست و ممکن است نشان‌دهنده محدودیت در پاسخ‌پذیری سیستم عصبی-عضلانی نیز باشد.

عباس فرجاد، سعید ایل‌بیگی، محمدرضا وفایی،
دوره 13، شماره 2 - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- در دست انتشار 1404 )
چکیده

اهداف: سختی ساق پوتین‌های نظامی نقش مهمی در عملکرد بیومکانیکی دارد، اما پژوهش‌های اندکی به تاثیر ترکیب مواد ساق بر پارامترهای کینتیکی مانند نیروی عکس العمل زمین پرداخته‌اند. این مطالعه با هدف مقایسه پوتین‌های چرمی رایج و پوتین‌های ترکیبی (چرم و مواد مصنوعی) انجام شد تا اثر آن‌ها بر کارایی بیومکانیکی هنگام راه رفتن ارزیابی شود.
روش‌ کار: مطالعه از نوع نیمه تجربی و با طرح اندازه‌گیری تکراری بود که روی بیست مرد سالم انجام شد. نمونه­گیری مطالعه از نوع در دسترس بود و آزمودنی‌ها در این مطالعه در چهار وضعیت مختلف راه رفتند؛ با کفش رسمی و سه نوع پوتین نظامی که هرکدام ساق‌هایی با مواد متفاوت داشتند (دو مدل چرمی و یک مدل ترکیبی چرم-مصنوعی). نیروهای عکس‌العمل زمین، نرخ توسعه نیرو (RFD) و ضربه (impulse) با استفاده از صفحه نیرو ثبت شدند. تحلیل آماری با استفاده از ANOVA اندازه‌گیری تکراری و اصلاح بنفرونی صورت گرفت.
یافته ‌ها: پوتین شماره سه که در ساق خود از مواد مصنوعی بهره می‌برد، منجر به کاهش کاهش ضربه منفی حین راه رفتن ­شد. ضربه مثبت نیز در پوتین شماره سه در مقایسه با پوتین‌های چرمی سنتی افزایش معنا­داری داشت.
نتیجه‌‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که طراحی‌های ترکیبی پوتین دارای مزایای بیومکانیکی هستند و کاهش سختی ساق می‌تواند باعث بهبود تحرک‌پذیری و بازده کینتیکی شود. این مطالعه بر اهمیت بهینه‌سازی مواد پوتین‌های سنتی برای ارتقای عملکرد حرکتی و کاهش خطر آسیب، به‌ویژه در نیروهای نظامی، تاکید دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb